حسین عزیزی
دوره 22، 85-1 ، خرداد 1392، ، صفحه 64-67
چکیده
ژئومورفولوژی علمی است که راهنمای خیلی خوبی برای برنامهریزی شهری میباشد. نقشههای ژئومورفولوژی نه تنها درباره متغیرهای چشمانداز ایده میدهد بلکه همچنین بطور غیر مستقیمی ارزیابی منابع در یک محیط را آسان میسازد. مقاله حاضر توانایی دادههای ماهوارهای در مشخص کردن واحدهای ژئومورفولوژی اصلی در یک منطقه صنعتی شبیه شهر کوربا را نشان ...
بیشتر
ژئومورفولوژی علمی است که راهنمای خیلی خوبی برای برنامهریزی شهری میباشد. نقشههای ژئومورفولوژی نه تنها درباره متغیرهای چشمانداز ایده میدهد بلکه همچنین بطور غیر مستقیمی ارزیابی منابع در یک محیط را آسان میسازد. مقاله حاضر توانایی دادههای ماهوارهای در مشخص کردن واحدهای ژئومورفولوژی اصلی در یک منطقه صنعتی شبیه شهر کوربا را نشان میدهد. همچنین قابل مشاهده است که با استفاده از نقشههای ژئومورفولوژی همراه با دیگر اطلاعات مربوط به زمین از قبیل لیتولوژی و ساختارهای ژئولوژی میتوان اهمیت مناطق را مشخص کرد؛ هر یک از مناطق برای نوع ویژهای از توسعه و برنامهریزی شهری مناسب است. این مقاله تأکید میکند که چگونه یک دیدگاه ساده شبیه تجمیع منطقی اطلاعات ژئومورفولوژی و ژئولوژیکی میتواند ورودیهای با ارزشی برای برنامهریزی و توسعه شهری فراهم کند.
صمد عبدی؛ محمد حسین رامشت
دوره 21، شماره 82 ، شهریور 1391، ، صفحه 64-70
چکیده
با توجه به اینکه تحولات اقلیم بخصوص تحولات اقلیمی دوران چهارم همواره چهره زمین را دستخوش تغییر کرده است شناسایی و ردیابی آثار این تحولات مقولهای مهم برای ژئومورفولوژیستها محسوب میشود. یکی از مهمترین شواهد تغییرات وتحولات اقلیمی دوران چهارم وجود آثار یخچالهای طبیعی باقی مانده از این دوره میباشد. در این مقاله به شناسایی ...
بیشتر
با توجه به اینکه تحولات اقلیم بخصوص تحولات اقلیمی دوران چهارم همواره چهره زمین را دستخوش تغییر کرده است شناسایی و ردیابی آثار این تحولات مقولهای مهم برای ژئومورفولوژیستها محسوب میشود. یکی از مهمترین شواهد تغییرات وتحولات اقلیمی دوران چهارم وجود آثار یخچالهای طبیعی باقی مانده از این دوره میباشد. در این مقاله به شناسایی و ردیابی آثار یخچالی در حوضه آبریز رودخانه بوانات پرداخته شده و ضمن شناسایی و معرفی آثار یخچالی عهد چهارم در این منطقه با روشهای معمول ژئومورفولوژی به بازسازی شرایط محیطی در سردترین فاز یخچالی پرداخته و رابطه تعادل آب و یخ گذشته منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. براین اساس در حوضه مورد مطالعه میزان دمای متوسط سالیانه حدود 6/9 درجه سانتیگراد سردتر از امروز بوده و میزان بارش از 2/1 برابر در ارتفاعات تا 8/1 برابر در مناطق کم ارتفاعتر حوضه بیشتر بوده که این شرایط زمینه را برای فعالیت یخچالها فراهم میکرده است. همچنین با توجه به شواهد ژئومرفیک درمنطقه مانند سیرکهای یخچالی1، درههای یخچالی2 ودرههای معلق 3وجود آثار یخچالی در این حوضه به اثبات رسیده است. نتایج این پژوهش به اثبات آثار یخچالی در حوضه منجر شده که این امر زمینه را برای مطالعات آب وخاک وهمچنین آمایش سرزمین در آینده فراهم میکند.
علی حنفی
دوره 23، شماره 89 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 67-71
چکیده
هوازدگی زمانی رخ میدهد که سنگهای سطحی زمین در اثر فرایندهای فیزیکی، شیمیایی و یا بیولوژیکی شکسته و یا تغییر شکل میدهند. این عمل میتواند توسط باد، آب، اقلیم، عوامل گیاهی و جانوری صورت گیرد. این مطالعه براساس مدلهای لویس پلتیر انجام شده که در این مدلها از دو متغیر متوسط دما و بارش سالانه استفاده گردیده است. پلتیر با استفاده ...
بیشتر
هوازدگی زمانی رخ میدهد که سنگهای سطحی زمین در اثر فرایندهای فیزیکی، شیمیایی و یا بیولوژیکی شکسته و یا تغییر شکل میدهند. این عمل میتواند توسط باد، آب، اقلیم، عوامل گیاهی و جانوری صورت گیرد. این مطالعه براساس مدلهای لویس پلتیر انجام شده که در این مدلها از دو متغیر متوسط دما و بارش سالانه استفاده گردیده است. پلتیر با استفاده از این دو متغیر هفت مدل را مشخص کرد که می توانند انواع مختلف پدیدههای هوازدگی را توصیف کنند.از بین این مدلها دو مدل مربوط به رژیمهای هوازدگی و رژیمهای مورفوژنتیکی در مورد کشور ایران مورد بررسی قرار گرفته و رژیمهای مربوط به هر ایستگاه از روی نمودارهای مربوطه تعیین گردید. به منظور مطالعه و بررسی وضعیت هوازدگی و مناطق ژئومورفولوژیکی در سطح کشور، دادههای اقلیمی شامل میانگین بارش و دمای سالانه 143 ایستگاه سینوپتیک که دارای داده و طول دوره آماری مناسب بودند از سایت سازمان هواشناسی اخذ گردیده و در یک پایگاه داده در محیط GIS ثبت گردید. در ادامه بعد از بررسی روند دما و بارش در کشور، رژیمهای مربوط به هر ایستگاه از روی مدلهای پلتیر تعیین و بعد از دادن ارزش وزنی به آنها در پایگاه داده مربوطه ثبت گردیده و سپس نقشههای مربوطه در محیط Arcmap تولید گردید. نتایج حاصل نشان داد که از نُه وضعیت مورفوژنتیکی موجود در مدل پلتیر، پنج وضعیت در شرایط اقلیمی ایران اتفاق میافتد به طوری که بیشتر بخشهای واقع در فلات مرکزی، شرق و جنوب کشور در منطقه خشک، مناطق کوهستانی کشور، ارتفاعات زاگرس و البرز دارای رژیم نیمه خشک، ایستگاههای واقع در سواحل جنوبی دریای خزر و دامنههای غربی زاگرس دارای رژیم معتدل و ساوان میباشند. از نظر وضعیت هوازدگی نیز مناطق واقع در فلات مرکزی و جنوب کشور دارای هوازدگی خیلی کم، مناطق کوهستانی کشور مثل ارتفاعات زاگرس، البرز و شمال غرب دارای هوازدگی مکانیکی در سطح ضعیف، در برخی از ایستگاههای واقع در دامنههای شمالی البرز و دامنههای غربی زاگرس هوازدگی شیمیایی همراه با عمل یخبندان تا هوازدگی شیمیایی متوسط و در چند ایستگاه واقع در سواحل جنوبی دریای خزر هوازدگی شیمیایی در سطح شدید رخ میدهد.
فاطمه زابل عباسی؛ مرتضی اثمری سعدآباد
دوره 21، شماره 83 ، آبان 1391، ، صفحه 70-72
چکیده
عناصر بارش و دما را می توان از مهمترین عناصر اقلیمی هر منطقه دانست. وقوع پدیده هایی از قبیل افزایش یا کاهش ناگهانی دما، بارندگی و غیره یک یا چند سال را می توان دلیلی بر تغییر اقلیم آن منطقه دانست. این تحقیق با استفاده از روشهای معمول سریهای زمانی به بررسی تغییرات دما و بارندگی در مقاطع زمانی سالانه و فصلی در ایستگاه سینوپتیک بندرلنگه ...
بیشتر
عناصر بارش و دما را می توان از مهمترین عناصر اقلیمی هر منطقه دانست. وقوع پدیده هایی از قبیل افزایش یا کاهش ناگهانی دما، بارندگی و غیره یک یا چند سال را می توان دلیلی بر تغییر اقلیم آن منطقه دانست. این تحقیق با استفاده از روشهای معمول سریهای زمانی به بررسی تغییرات دما و بارندگی در مقاطع زمانی سالانه و فصلی در ایستگاه سینوپتیک بندرلنگه طی دوره آماری (2000-1966) می پردازد. تحلیل های بارش نشان داده که میانگین بارش بندرلنگه در دوره آماری مورد مطالعه 7/154 میلیمتر است. انحراف معیارو ضریب تغییرات بارش نیز در این دوره به ترتیب 7/96 میلیمتر و 63 درصد بوده است. روند تغییرات بارندگی فصلی طی دوره آماری مورد مطالعه نشان می دهد که بارندگی فصل بهار و تابستان از روند کاهشی برخوردار بوده و در پاییز و زمستان این روند سیرصعودی داشته است. توزیع بارش فصلی بندرلنگه در طی دوره فوق از بهار تا تابستان به ترتیب 7، 2، 21، 70 درصد از بارش سالانه است. جهت تعیین دوره های حرارتی، ابتدا بین دماهای سالانه، نوسانات دوره های کاهش و افزایش دما مشخص و میزان تغییرات در هر دوره حرارتی محاسبه گردیده است. نوسان دمای فصول تابستان و پاییز شدیدتر بوده و در فصول زمستان و بهار این نوسانات از نظم بیشتری برخوردار است. همچنین دوره 70- 1966 به عنوان خشکترین دوره 5 ساله در طی سالهای مورد مطالعه معرفی گردیده است.
محمود مهدی نژاد؛ بهنام مغانی رحیمی
دوره 19، شماره 73 ، اردیبهشت 1389، ، صفحه 78-82
چکیده
وقوع انقلاب صنعتى و به تبع آن پیدایش شهرنشینى لجام گسیخته، چنان تراکمى از جمعیت ماشین، آهن و...را در شهرها بوجود آورد که ساکنان این مکان ها را از لحاظ روحى و جسمى با مشکلات بى شمارى مواجه ساخت. از طرف دیگر گسترش و توسعه حمل و نقل چنان سریع و ناگهانى بوده که مقوله دهکده جهانى را محقق و توریسم را به یک صنعت مهم و اثرگذار که مى تواند منشاء ...
بیشتر
وقوع انقلاب صنعتى و به تبع آن پیدایش شهرنشینى لجام گسیخته، چنان تراکمى از جمعیت ماشین، آهن و...را در شهرها بوجود آورد که ساکنان این مکان ها را از لحاظ روحى و جسمى با مشکلات بى شمارى مواجه ساخت. از طرف دیگر گسترش و توسعه حمل و نقل چنان سریع و ناگهانى بوده که مقوله دهکده جهانى را محقق و توریسم را به یک صنعت مهم و اثرگذار که مى تواند منشاء تحولات فراوانى بویژه در بعد اقتصادى باشد تبدیل نموده است. آنچه روشن است کشور یا منطقه اى در این میان موفق است که داراى طرح هاى جامع برنامه ریزى منسجم و مدیریت کارآمد در زمینه توریسم باشد. هدف اصلى این مقاله پرداختن به پتانسیل ها و توان هاى محیط شهرى شیراز در زمینه توریسم، بررسى ضعف ها و کاستى ها و نهایتا ارایه راهکارهایى در این زمینه مى باشد. بدیهى است شیراز به عنوان بزرگ ترین و زیباترین شهر نیمه ى جنوبى ایران که با مشکلات عدیده اى از جمله اشتغال مواجه است در صورت توجه به این مهم، مى تواند با افزایش درآمد و ایجاد اشتغال در رونق بخشى به اقتصاد منطقه مؤثر عمل نماید.
رحیم سرور؛ ایرج یحیی پور
دوره 23، 90-1 ، تیر 1393، ، صفحه 80-88
چکیده
به موازات رشد روز افزون جمعیت شهری و توسعه فزاینده شهرها، ضرورت ایجاد مراکز خدمات عمومی جدید و تعیین مکان بهینه این مراکز، به شیوهای که همه شهروندان به نحو مؤثر و عادلانه از آن بهرهمند شوند، آشکارتر شده است. کلانشهر تهران، به دلیل افزایش شتابان جمعیت و توسعه افسار گسیختهی خود و همچنین به موازات تولید روزافزون خودروها وانواع ...
بیشتر
به موازات رشد روز افزون جمعیت شهری و توسعه فزاینده شهرها، ضرورت ایجاد مراکز خدمات عمومی جدید و تعیین مکان بهینه این مراکز، به شیوهای که همه شهروندان به نحو مؤثر و عادلانه از آن بهرهمند شوند، آشکارتر شده است. کلانشهر تهران، به دلیل افزایش شتابان جمعیت و توسعه افسار گسیختهی خود و همچنین به موازات تولید روزافزون خودروها وانواع وسایل نقلیه در این کلانشهر، با مسأله کمبود مکانهای مناسب برای پارک ایمن خودروهادر مناطق پرتردد مواجه میباشد. یکی از رویکردها و راهکارهای حل معضل ترافیک مکانیابی بهینه پارکینگهای عمومی است. در این بین، استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی و منطق بولین، سیستمهای مناسبی جهت یافتن بهینهترین مکان به منظور احداث پارکینگهای طبقاتی بشمار میروند. در این مقاله با در نظر گرفتن پارامترهایی همچون: مراکز جاذب سفر، شبکههای دسترسی و معابر شهری، کیفیت بنا، گره های ترافیکی، انواع کاربریهای مؤثر و.... به بررسی و ارزیابی مکانیابی پارکینگ طبقاتی در منطقه 15تهران اقدام شده است. در وزن دهی به پارامترهای مذکور از مدل تحلیل سلسله مراتبی و در برهم نهاد لایههای تولیدی از منطق بولین استفاده شد. پس از اعمال اوزان نهایی بدست آمده از مدل (AHP) و برهم اندازی لایههای تولید شده، سایتهای بهینه جهت مکانیابی پارکینگهای طبقاتی در منطقه 15 شهرداری تهران تعیین گردید. در نهایت با توجه به یافتههای پژوهش و مقتضیات مکانی و زمانی، پیشنهاداتی برای برون رفت از مشکلات جاری ارائه گردید.
علی خاکساری؛ مریم عباسی
دوره 22، شماره 88 ، بهمن 1392، ، صفحه 106-114
چکیده
با گذشت زمان صنعت گردشگری آنچنان درخشش و توجیه اقتصادی پیدا کرده که پس از صنایع نفت و حمل ونقل رتبه پرسودترین صنایع را به خود اختصاص داده است. با وجودی که ایران از لحاظ منابع تاریخی، فرهنگی و طبیعی جزء 10 کشور اول دنیاست اما تنها کمتر از یک درصد سهم درآمد جهانی از صنعت توریسم را به خود اختصاص داده است. استان چهارمحال و بختیاری خصوصاً شهرستان ...
بیشتر
با گذشت زمان صنعت گردشگری آنچنان درخشش و توجیه اقتصادی پیدا کرده که پس از صنایع نفت و حمل ونقل رتبه پرسودترین صنایع را به خود اختصاص داده است. با وجودی که ایران از لحاظ منابع تاریخی، فرهنگی و طبیعی جزء 10 کشور اول دنیاست اما تنها کمتر از یک درصد سهم درآمد جهانی از صنعت توریسم را به خود اختصاص داده است. استان چهارمحال و بختیاری خصوصاً شهرستان کوهرنگ سرزمینی زیبا با آب و هوای دلپذیر و محصور در کوههای مرتفع است که در سلسله جبال زاگرس واقع شده است. وضعیت مناسب اقلیمی منطقه موقعیت مطلوبی جهت رشد و توسعه بخشهای گردشگری فراهم کرده است. وجود جاذبههای طبیعی فراوان از ویژگیهای ممتاز منطقه میباشد که در صورت ایجاد تأسیسات گردشگری مناسب و استفاده از ظرفیتهای موجود در آنها برای جذب گردشگری میتوان به توسعه صنعت گردشگری در این منطقه امیدوار بود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی پتانسیل های گردشگری منطقه کوهرنگ وارائه راهکارهای مناسب جهت توسعه گردشگری منطقه صورت گرفته است، که با استفاده از روش پرسشنامه دلفی، مطالعات میدانی و مصاحبه به شناسایی پتانسیلهای گردشگری منطقه وسپس تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها به شیوه SWOT و همچنین وزندهی و اولویتبندی عوامل مطروحه به ارائه راهبرد در جهت توسعه گردشگری منطقه کوهرنگ پرداخته است. تجزیه وتحلیلهای صورت گرفته در تحقیق حاکی از آن است که آبشار چشمه کوهرنگ، آبشار شیخ علی خان، غاریخی چما، چشمه دیمه، امامزاده سر آقاسید، پیست اسکی چلگرد، دشت لالههای واژگون، از جمله جاذبههای گردشگری منطقه میباشند. همچنین با توجه به مطالعات انجام شده جهت توسعه گردشگری منطقه مورد مطالعه راهبرد محافظهکارانه باید در اولویت برنامههای توسعه گردشگری قرار گیرد.
سید اسدالله حجازی؛ شبنم محمودی
چکیده
یکی از مهمترین فرایندهای فرسایشی در مناطق بیابانی از جمله محدوده مطالعاتی (شرق شهرستان جاسک)، فرسایش بادی است که منجر به ایجاد اشکال فرسایشی مختلفی از جمله تپههای ماسهای میشود. اهمیت مطالعه تپههای ماسهای در این منطقه بخاطرخساراتی است که این تپهها در صورت متحرک بودن به منابع طبیعی، تأسیسات انسانی و غیره وارد ...
بیشتر
یکی از مهمترین فرایندهای فرسایشی در مناطق بیابانی از جمله محدوده مطالعاتی (شرق شهرستان جاسک)، فرسایش بادی است که منجر به ایجاد اشکال فرسایشی مختلفی از جمله تپههای ماسهای میشود. اهمیت مطالعه تپههای ماسهای در این منطقه بخاطرخساراتی است که این تپهها در صورت متحرک بودن به منابع طبیعی، تأسیسات انسانی و غیره وارد میآورند. لذا بررسی تپههای ماسهای در مدیریت این نواحی اهمیت دارد. یکی از اولین ویژگیهایی که در اغلب مطالعات مربوط به مناطق بیابانی از جمله بررسی فرسایش بادی، روندیابی حرکت تپههای ماسهای و غیره مورد بررسی قرار میگیرد، ویژگی مربوط به بافت ذرات ماسه میباشد. بنابراین در تحقیق حاضر به مطالعه ویژگی بافتی و محیط تهنشست رسوبات ماسهای پرداخته شده است. محدوده مطالعاتی جزء سواحل بیابانی بوده، در شرق شهرستان جاسک و در استان هرمزگان واقع است. این تحقیق بر اساس جمعآوری نمونه از محل و مطالعه بافت رسوبی با استفاده از نتایج گرانومتری و بررسی میکروسکوپی و ماکروسکوپی رسوبات پس از آمادهسازی آن است. برای محاسبه پارامترهای بافتی مانند میانگین، جورشدگی و کجشدگی از روش لحظهای استفاده و نمودارها با استفاده از نرم افزار اکسل تهیه شد. با استفاده از نقشههای توپوگرافی و تصاویر ماهوارهای نقشههای مورد نظر در نرمافزارهای GIS تهیه گردید. از نقشه زمینشناسی نیز برای مطالعه سنگشناسی استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر نزدیک بودن قطر میانگین دانهها و نشان از عدم نوسان انرژی در محیط رسوبگذاری است. کجشدگی منفی، جورشدگی خوب، وجود فسیلهای دریایی و وجود دانههای شفاف در نمونههای 1، 2، 5، منشا ساحلی را برای این نمونهها مشخص میکند. کجشدگی مثبت، جور شدگی خوب، منحنی هیستوگرام بایمدال و انحنا رو به بالا منحنی تجمعی در نمونههای، 6، 7، 9، و 10، نشان از وجود مواد طغیانی رودخانه و رسوبهای کناری دارد، بنابراین میتوان برای این نمونهها منشاء رودخانهای را متصور شد.
زینب علی آبادی؛ مهین نسترن؛ فرزانه پیرانی؛ فرزانه شیخ زاده
چکیده
امروزه بحث ایمنی یکی از مهمترین مسائل شهری است که توجه مدیران شهری را به خود جلب نموده است. آتش سوزی یکی از تهدیدات ناشی از بحرانهای طبیعی و مصنوعی است که میتواند چالشهای وسیعی را در ابعاد مختلف زندگی شهری پدید آورد. مطالعات انجام شده نشان داد که منطقه 3 اصفهان با جمعیت 111889نفر در سال1390 و وسعت 1152هکتار تنها دارای یک مرکز آتش نشانی ...
بیشتر
امروزه بحث ایمنی یکی از مهمترین مسائل شهری است که توجه مدیران شهری را به خود جلب نموده است. آتش سوزی یکی از تهدیدات ناشی از بحرانهای طبیعی و مصنوعی است که میتواند چالشهای وسیعی را در ابعاد مختلف زندگی شهری پدید آورد. مطالعات انجام شده نشان داد که منطقه 3 اصفهان با جمعیت 111889نفر در سال1390 و وسعت 1152هکتار تنها دارای یک مرکز آتش نشانی میباشد که شعاع عملکردی مناسبی نسبت به کل منطقه نداشته و پاسخگوی نیاز ساکنان نمیباشد. از میان تجهیزات شهری، احداث مراکز آتش نشانی در این منطقه به علت قرارگیری بازار قدیمی، تاریخی و زندهی قیصریه در آن و کمبود راههای خروج اضطراری و امداد رسانی در هنگام بروز آتش سوزی و همچنین وجود کارگاهها و انبارهای متصل به بازار نیز که خود بر تبعات بروز سایر حوادث جانبی افزوده است؛ ازاهمیت و ضرورت برخوردار است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف افزایش سطح ایمنی، ضمن مکانیابی ایستگاههای آتش نشانی در منطقه 3 اصفهان، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل مکانیابی در محیط GIS صورت گرفته است.همچنین این پژوهش بر مبنای روش تحقیق (توصیفی – تحلیلی) دادههای مورد نیاز را بصورت کتابخانهای – اسنادی جمعآوری نمود. در ابتدا معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در مکانگزینی ایستگاه آتش نشانی با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) به کمک نرمافزار Expert Choice وزندهی شد و پس از آن با رقومیسازی لایهها در محیط GIS با استفاده از تحلیل فضایی در ابتدا نقشههای فاصله اقلیدسی و در ادامه با کلاسهبندی، نقشههای هر لایه تولید شد و سپس با همپوشانی تمامی لایهها با اعمال ارزشهای بدست آمده از تحلیل سلسله مراتبی AHP، مکان جدید ایستگاه آتش نشانی پیشنهادی شد.
محمد زینالی؛ علی اصغر جعفرزاده؛ فرزین شهبازی؛ شاهین اوستان؛ خلیل ولی زاده کامران
چکیده
شوری خاک و شور شدن اراضی به عنوان یکی از مشکلات فراروی کشاورزی، از اهمیت بالایی برخوردار بوده که بایستی با شناخت صحیح از پیشروی آن جلوگیری شود. اولین گام در این راه شناسایی مناطق شور و تهیه نقشه شوری این خاکها میباشد. این تحقیق با هدف مقایسه نقشههای شوری تهیه شده با انواع الگوریتمهای طبقهبندی (حداکثر احتمال، حداقل فاصله از ...
بیشتر
شوری خاک و شور شدن اراضی به عنوان یکی از مشکلات فراروی کشاورزی، از اهمیت بالایی برخوردار بوده که بایستی با شناخت صحیح از پیشروی آن جلوگیری شود. اولین گام در این راه شناسایی مناطق شور و تهیه نقشه شوری این خاکها میباشد. این تحقیق با هدف مقایسه نقشههای شوری تهیه شده با انواع الگوریتمهای طبقهبندی (حداکثر احتمال، حداقل فاصله از میانگین و متوازی السطوح) تصویر توسط دادههای ماهواره لندست5 با سنجنده TM در بخشی از اراضی شرق شهرستان خوی صورت گرفته است. لذا تعداد 269نمونه خاک با مختصات جغرافیایی مشخص تجزیه و نتایج حاصله بر روی تصویرTM پیاده گردید. برای شناسایی اولیه از نقشه توپوگرافی و نرمافزار4.8 ENVI جهت پردازش تصاویر ماهوارهای استفاده شده و تصحیحات ژئومتریک با نقاط مشخص و با استفاده از GPS انجام گرفت. نمونههای آموزشی و آزمایشی با پراکنش مناسب بر روی تصویر مورد نظر پیاده شده و کلاسهای شوری از یک تا نه تهیه تعیین شدند. نمونههای مربوط به هر کلاس شوری با دقت کامل و به اندازۀ تک پیکسل، به علت اینکه دارای مختصات بودند، در هر تصویر بر روی پیکسل مربوطه قرار گرفته و با فرمت ROI ذخیره گردیدند. نتایج حاکی از وجود همبستگی بین باندهای 1، 4و 5 تصویرTM با دادههای شوری بوده و از میان الگوریتمهای طبقهبندی در روش پیکسل مبنا، بالاترین میزان دقت نقشه مربوط به حداکثر احتمال میباشد. به منظور ارزیابی صحت، شاخصهایی مانند ماتریس خطا، صحت تولیدکننده، صحت کاربر، صحت کلی و شاخص کاپا استخراج گردید. همچنین مطابقت طبقات مختلف شوری خاک این نقشه با مشاهدات صحرایی و میزان شوری اندازهگیری شده بیانگر دقت بالای این الگوریتم در تهیه نقشه شوری خاک سطحی است. هدفتحقیق حاضر مقایسه نقشههای شوری تهیه شده با این روشها در منطقه مورد نظر با نتایج سایر محققین میباشد.
عبدالعظیم قانقرمه؛ غلامرضا روشن؛ اسمعیل شاهکویی
چکیده
یکی از شاخصهای کاربردی در تعیین انرژی مورد نیاز جهت تأمین آسایش اقلیمی شاخص درجه-روز میباشد.در ایران غالباً دمای 18 درجه سلسیوس جهت محاسبه HDD و 24 درجه را به منظور محاسبه CDD استفاده میکنند. حال آنکه تنوع اقلیمی و جغرافیایی ایران باعث میشود تا دماهای مبنای جدیدی جهت محاسبه HDD و CDD پیشنهاد گردد. در پژوهش حاضر جهت تعیین آستانههای دمایی ...
بیشتر
یکی از شاخصهای کاربردی در تعیین انرژی مورد نیاز جهت تأمین آسایش اقلیمی شاخص درجه-روز میباشد.در ایران غالباً دمای 18 درجه سلسیوس جهت محاسبه HDD و 24 درجه را به منظور محاسبه CDD استفاده میکنند. حال آنکه تنوع اقلیمی و جغرافیایی ایران باعث میشود تا دماهای مبنای جدیدی جهت محاسبه HDD و CDD پیشنهاد گردد. در پژوهش حاضر جهت تعیین آستانههای دمایی جدید به منظور تأمین انرژی مورد نیاز برای شرایط آسایش اقلیمی از دیاگرام اولگی استفاده شده است.از آنجایی که کشور ایران دارای تنوع اقلیمی مختلفی میباشد، بنابراین 10 ایستگاه که معرف شرایط متفاوت آب و هوایی ایران میباشند انتخاب و مورد واکاوی قرار گرفتند. همچنین قابل توجه میباشد که در این مطالعه دیاگرام اولگی به 12 طبقه زیست اقلیمی تقسیمگردید. اما مهمترین بخش این مطالعه مربوط به تعیین دماهای پایه جدید برای محاسبه شاخصهای HDD و CDD ایستگاههای مطالعاتی است. پس بر مبنای روزهای واقع در منطقهآسایش سه محدوده در قالب آستانه صدکهای 40 تا 60 براساس نماینده 20 درصد مرکزی دادهها، آستانه صدکهای 25 تا 75 درصد به عنوان 50 درصد غالب مرکزی و در نهایت آستانه صدکهای 10 تا 90 به عنوان 80 درصد مرکزی دادههای مورد مطالعه انتخاب و این محدودهها به نام آستانههای آسایش دمایی جدید به منظور تعیین دماهای پایه برای محاسبه HDD و CDDمعرفی گردیدند. بر اساس هدف اصلی این تحقیق آستانههای آسایش دمایی جدیدی برای تمام ایستگاههای مطالعاتی پیشنهاد گردید که یافتهها نشان دادند با توجه به صدکهای مختلف، حداقل دمای پایه جهت محاسبه HDD متعلق به ایستگاه بابلسر و حداکثر دمای پایه به منظور محاسبه CDD به ایستگاه شیراز اختصاص یافته است.
سید حجت موسوی؛ ابوالفضل رنجبر؛ مهدی، حاصلی
چکیده
بدلیل افزایش تغییرات مخرّب کاربری اراضی که عمدتاً بوسیله فعالیتهای انسانی انجام میگیرد، کشف و بارزسازی تغییرات و ارزیابی اثرات زیست محیطی آنها جهت برنامهریزی و مدیریت آتی منابع ضروری است. بنابراین هدف از این پژوهش، پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضهی کویر ابرکوه در بازه زمانی 38 ساله (2014-1976) به منظور ارزیابی و مدیریت ...
بیشتر
بدلیل افزایش تغییرات مخرّب کاربری اراضی که عمدتاً بوسیله فعالیتهای انسانی انجام میگیرد، کشف و بارزسازی تغییرات و ارزیابی اثرات زیست محیطی آنها جهت برنامهریزی و مدیریت آتی منابع ضروری است. بنابراین هدف از این پژوهش، پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضهی کویر ابرکوه در بازه زمانی 38 ساله (2014-1976) به منظور ارزیابی و مدیریت مسائل زیست محیطی از قبیل فشار انسان بر زمین بدون لحاظ نمودن ظرفیت تحمل، و بررسی روند تغییرات مساحتی کاربریها در جهت شناخت مناطق دارای تنش محیطی میباشد. در این راستا از دادههای تصاویر ماهوارهای لندست، سنجندههای MSS (1976)، TM (1990)، ETM+ (2000 و 2006) و OLI (2014)؛ و تکنیکهای دورسنجی نظیر طبقهبندی نظارتی و ارزیابی دقت پس از طبقهبندی برای شناسایی نوع کاربریها، و اعمال توابع تحلیل مؤلفه مبنا، تسلدکپ و تفاضل تصاویر برای پایش تغییرات استفاده شده است. نتایج طبقهبندی حاکی از بارزسازی هفت نوع کاربری شامل اراضی شهری، زراعی، بایر، صخرهای، مرتعی، جلگه رسی و کویر میباشد که سال 2014 با مقادیر ضریب کاپا 18/82 درصد و دقت کل 76/0 بالاترین دقت را دارد. نتایج روندیابی تغییرات کاربریها بیانگر سیر صعودی سطح اراضی مرتعی (65/5%)، صخرهای (52/2%)، بایر (63/3%) و کشاورزی (04/1%)، و سیر نزولی مساحت اراضی شهری (33/4%)، جلگه رسی (89/6%) و کویر (03/6%) میباشد. از منظر توابع تحلیل مؤلفه مبنا و تسلدکپ، به ترتیب 748/1% (4912/306 کیلومترمربع) و 989/3% (961/699 کیلومترمربع) از سطح منطقه مطالعاتی با تغییرات افزایشی کاربری روبرو بوده، و در مجموع روند کلی تغییرات طبقات افزایشی، صعودی است.بیشترین تغییرات کاربری از نوع مخرب و ویرانگر بوده و از لحاظ فضایی منطبق بر محدوده اطراف مراکز تجمع انسانی مانند شهرهای ابرکوه و مهردشت میباشد.بدیهی است که در اثر تداوم این روند، حوضه ابرکوه در آیندهای نزدیک، تبدیل به یک اکوسیستم غیرفعال مرده میگردد که فاقد هر گونه پتانسیل تولید اکولوژیک و بیولوژیک است.
سید علی علوی؛ سید مصطفی حسینی؛ فریبا بهرامی؛ مهراب عاشورلو
چکیده
برنامهریزی با هدف مدیریت بحران و تخمین ریسک زمین لرزه همواره یکی از دغدغههای اصلی برنامهریزان و مدیران شهری بوده است. شناخت و تعیین میزان آسیب پذیری بافتهای شهری در برابر زلزله بهمنظور برنامهریزی مدیریت بحران قبل از وقوع زلزله الزامی به نظر رسیده است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی مناسب جهت ارزیابی وضعیت آسیب پذیری بافتهای ...
بیشتر
برنامهریزی با هدف مدیریت بحران و تخمین ریسک زمین لرزه همواره یکی از دغدغههای اصلی برنامهریزان و مدیران شهری بوده است. شناخت و تعیین میزان آسیب پذیری بافتهای شهری در برابر زلزله بهمنظور برنامهریزی مدیریت بحران قبل از وقوع زلزله الزامی به نظر رسیده است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی مناسب جهت ارزیابی وضعیت آسیب پذیری بافتهای شهری در برابر زلزله، بافتهای شهر سمیرم در استان اصفهان را مورد مطالعه قرار داده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده و بررسی در آن به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. به منظور نیل به اهداف پژوهش ابتدا معیارهای مؤثر در آسیبپذیری بافتهای شهری در برابر زلزله شناسایی گردیده، سپس با بهره گیری از مدل تحلیل شبکهای (ANP) و نرمافزار آن، ارزش و اهمیت هر یک از معیارها تعیین شده، در مرحله بعد نتایج حاصل از فرآیند تحلیل شبکهای با لایه راههای شریانی درجه یک، درجه دو و درجه سه، تراکم جمعیتی، کیفیت ابنیه، شیب زمین، فاصله از گسل، فضای باز و سبز، مراکز درمانی، مراکز فرهنگی، مراکز آموزشی و مسکونی، تلفیق و نقشه میزان آسیبپذیری بافتهای شهری در شهر سمیرم تهیه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داده که از میان معیارهای تأثیرگذار، معیارهای تراکم جمعیت، راه شریانی درجه 2 و فاصله از گسل دارای بیشترین اهمیت بوده و نیز فاصله از مراکز فرهنگی و مراکز آموزشی کمترین اهمیت در میزان آسیبپذیری بافتهای شهری را داشتهاند. همچنین نتایج پژوهش نشان داده است که میزان آسیبپذیری در قسمت شمالی و مرکزی شهر سمیرم به علت نزدیکی به خط گسل و فرسوده بودن بناها بیشتر از سایر مناطق این شهر بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده از لایه رقومی بافتهای شهری سمیرم با انجام برنامهریزیهای صحیح قبل از وقوع و نیز داشتن طرحهای مدیریتی پس از بحران میتوان به میزان قابل توجهی از تلفات وخسارات ناشی از پیامدهای خسارات ناشی از زلزله کاهش داد. همچنین لازم به ذکر است که یکی از عوامل مورد غفلت قرار گرفته در طول تاریخ، عامل تکتونیک بوده، از این رو توجه به مبحث شیب و سایر عوامل، همواره در شهرسازی سیر تکاملی داشتهاند.
شراره سعیدپور؛ دیمن کاشفی دوست
چکیده
شهرها بهعنوان مراکز تجمع سرمایههای مادی و انسانی، در زمان بحران خسارات فراوانی را متحمل میشوند. لذا توجه به بحث پدافند غیرعامل میتواند میزان خسارات ناشی از حوادث را تا حد قابلتوجهی کاهش دهد. پدافند غیرعامل ازجمله موضوعاتی است که در سالهای اخیر در طرحها و برنامههای شهری موردتوجه قرارگرفته است. یکی از سیاستهای پدافند ...
بیشتر
شهرها بهعنوان مراکز تجمع سرمایههای مادی و انسانی، در زمان بحران خسارات فراوانی را متحمل میشوند. لذا توجه به بحث پدافند غیرعامل میتواند میزان خسارات ناشی از حوادث را تا حد قابلتوجهی کاهش دهد. پدافند غیرعامل ازجمله موضوعاتی است که در سالهای اخیر در طرحها و برنامههای شهری موردتوجه قرارگرفته است. یکی از سیاستهای پدافند غیرعامل در تمام کشورها بهطور عام و کشور ایران بهطور خاص، ساخت پناهگاههای شهری در جهت صیانت از جان شهروندان و کاهش آسیبها در حوزهی انسانی میباشد. این پژوهش باهدف ارائهی یک رویکرد پدافند غیرعامل در مکانیابی پناهگاه ، مشخص کردن و استفاده از معیارهایی جهت انتخاب بهترین پناهگاه به منظور اسکان موقت تدوین گردیده است. روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانهای و میدانی گردآوری شدهاند. بهمنظور طبقهبندی و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل شبکهای به تعیین ضرایب اهمیت شاخصها و اعمال این ضرایب در محیط (Overlay) معیارها پرداخته شد و درنهایت از طریق همپوشانی لایههای اطلاعاتی ارجحترین مکانها در تناسب باهدف، شناساییشده است. همچنین از نرمافزارهای ARC/GIS و Super Decisions جهت ترسیم لایهها بهره گرفته شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهند نقاطی از شهر که دارای فضاهای باز کافی و در عینحال سازگار با کاربریهای اطراف میباشند، دارای پتانسیل نسبتاً بهتری برای استقرار آسیب دیدگان هستند.با تلفیق لایههای مختلف کاربریهای تأثیرگذار، نقشه نهایی فضاهای بهینه جهت احداث پناهگاههای شهری در 5 دسته از بسیار خوب تا بسیار ضعیف تقسیمبندی و 9 مکان پیشنهادی برای این امر در نظر گرفتهشده است که در این میان فضاهای سبز، اراضی بایر و مدارس، بیشترین امتیاز جهت اسکان موقت را دارا میباشند؛ لذا 4 پارک در سطح شهر، 1 مدرسه و مابقی فضاهای باز و بایر بدین منظور اولویت یافتهاند.
یوسف عبادی؛ جواد جاودان؛ محمدحسین رضایی مقدم
چکیده
ماهیت متغیرهای کمی و کیفی آبهای زیرزمینی به دلیل تأثیر مستقیم در زندگی انسان، همواره یکی از موضوعات مطرح در تحقیقات علمی و دانشگاهی بوده است. هزینهبر بودن و عدم امکان مطالعه دقیق این منابع، لزوم استفاده از روش جدیدی را برای برآورد چنین متغیرهایی به طور کامل آشکار میکند. در این میان روشهای درونیابی ریاضی و زمین آماری و مدلهای ...
بیشتر
ماهیت متغیرهای کمی و کیفی آبهای زیرزمینی به دلیل تأثیر مستقیم در زندگی انسان، همواره یکی از موضوعات مطرح در تحقیقات علمی و دانشگاهی بوده است. هزینهبر بودن و عدم امکان مطالعه دقیق این منابع، لزوم استفاده از روش جدیدی را برای برآورد چنین متغیرهایی به طور کامل آشکار میکند. در این میان روشهای درونیابی ریاضی و زمین آماری و مدلهای هوش مصنوعی در سالهای اخیر نتایج بسیار قابل قبولی از این برآوردها ارائه کردهاند. در تحقیق حاضرکه با هدف ارزیابی دقت روشهای زمین آمار و شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفته است، با استفاده از آمار اندازهگیری شده سطح تراز ایستابی آبهای زیرزمینی در 46 حلقه چاه مشاهدهای منتخب برای سال 93، در دشت شبستر- صوفیان، اقدام به برآورد مقادیر نامعلوم سطح تراز در منطقه مورد مطالعه با استفاده از روشهای زمین آمار (kriging) و روش شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (MLP) شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد، روش شبکه عصبی (MLP) با میزان همبستگی بالا (96/0) و جذر میانگین مربعات خطای کمتر (18/13) نسبت به روش کریجینگ (با میزان همبستگی 90/0 و جذر میانگین مربعات خطای 10/20)، توانایی بالاتری در میان یابی سطح تراز آب زیرزمینی دشت شبستر- صوفیان دارد، که این نتیجه با تحقیقات قبلی در این زمینه مبنی بر توانایی و انعطاف بیشتر مدلهای هوش مصنوعی در مطالعات هیدروژئولوژیکی آبخوانها مطابقت دارد. از این رو استفاده از روشهای جدید مانند شبکههای عصبی مصنوعی(ANN) و روشهای فازی - عصبی تطبیقی (ANFIS) میتواند، در دستیابی به برآوردهای دقیق تر از شرایط سفرههای آب زیرزمینی و اطلاع از کم و کیف آنها کمک شایانی به محققان و برنامهریزان در این زمینه ارائه کند.
وحید صادقی؛ حمید عنایتی؛ حمید عبادی
چکیده
آنالیز تصاویر چندزمانه سنجشاز دور، تکنیک کارآمدی برای شناسایی تغییرات کاربری و پوشش اراضی در مناطق شهری میباشد. جدا از تکنیک بکار رفته برای شناسایی تغییرات،فضای ویژگی تأثیر بسیار زیادی در صحت نتایج دارد. حصول نتایج رضایتبخش در شناسایی تغییرات مناطق شهری، مستلزم بکارگیری ویژگی های طیفی و مکانی (بافت) بهینه می باشد. اگرچه ...
بیشتر
آنالیز تصاویر چندزمانه سنجشاز دور، تکنیک کارآمدی برای شناسایی تغییرات کاربری و پوشش اراضی در مناطق شهری میباشد. جدا از تکنیک بکار رفته برای شناسایی تغییرات،فضای ویژگی تأثیر بسیار زیادی در صحت نتایج دارد. حصول نتایج رضایتبخش در شناسایی تغییرات مناطق شهری، مستلزم بکارگیری ویژگی های طیفی و مکانی (بافت) بهینه می باشد. اگرچه جستجوی سراسری تنها تضمین دستیابی به مجموعه ویژگیهای بهینه است، ولی در عمل فرآیندی بسیار زمانبر و غیرعملی است. در تکنیکهای کاهشبعد همچون تکنیکPCA تنها استقلال آماری دادهها برای رسیدن به مؤلفههایی جدید با وابستگی کمتر مدنظر بوده و بهبود صحت شناسایی تغییرات بطور مستقیم دنبال نمیشود. تعیین حدآستانه مناسب برای انتخاب ویژگیهای بهینه در تکنیک تفکیکپذیریآماری (SAA) با فاصله JM نیز عملاً از کارایی این تکنیک میکاهد. تمرکز اصلی مقاله حاضر، انتخاب ویژگیهای طیفی و بافت بهینه با الگوریتم ژنتیک و طبقهبندیکننده بیزین میباشد. جهت بررسی کارآیی تکنیک پیشنهادی، تغییرات شهر جدید سهند (شمالغرب ایران) با بکارگیری تصاویر سنجندههای IRS-P6 و Geo-Eye1اخذ شده در 14 جولای 2006 و 1 سپتامبر 2013 مورد بررسی قرار گرفت.تمامی تکنیکهای مذکور در محیط برنامهنویسی MATLABR2013aپیادهسازی شدند.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد ویژگیهای بافت میتواند به عنوان منبع اطلاعاتی مکمل، سبب بهبود نتایج شناسایی تغییرات در مناطق شهری شود. انتخاب ویژگی یک فرآیند تأثیرگذار در شناسایی تغییرات مبتنی بر ویژگیهای طیفی و بافت میباشد. هریک از تکنیکهای انتخاب ویژگی، محدودیتها و مزایای خاص خودشان را داشته ولی در کل بهبود صحت شناسایی تغییرات را بدنبال دارند. مقایسه کارآیی تکنیکهای انتخاب ویژگی نشان داد، تکنیک پیشنهادی در مقایسه با دو تکنیک متداولPCA و SAA (که نتایج مشابهی داشتند) از کارآیی و صحت بالاتری برخوردار است.با بکارگیری روش پیشنهادی، ضریب کاپا و صحت کلی نقشه تغییرات به ترتیب از 66/53% به 49/88% و از 94/58% به 39/90%،(در مقایسه با بکارگیری باندهای اصلی تصاویر)،افزایش یافت.
حمید ابراهیمی؛ علی اکبر رسولی؛ احمد احمدپور
چکیده
تغییرات کاربری اراضی از جمله فرآیندهای اجتنابناپذیر و محصول واکنش میان عوامل انسانی و طبیعی میباشد. دادههای سنجش از دور و روشهای نوین در زمینه پردازش تصاویر ماهوارهای به طور گستردهای برای تعیین نوع، مقدار و محل تغییر کاربری زمین استفاده میگردد. نقشههای کاربری اراضی و نقشههای پیشبینی تغییرات مکانی-زمانی کاربری ...
بیشتر
تغییرات کاربری اراضی از جمله فرآیندهای اجتنابناپذیر و محصول واکنش میان عوامل انسانی و طبیعی میباشد. دادههای سنجش از دور و روشهای نوین در زمینه پردازش تصاویر ماهوارهای به طور گستردهای برای تعیین نوع، مقدار و محل تغییر کاربری زمین استفاده میگردد. نقشههای کاربری اراضی و نقشههای پیشبینی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی، تأمین کننده بخش عمدهای از اطلاعات مورد نیاز برنامهریزان و مدیران شهری در زمینه اتخاذ تدابیر صحیح و تصمیمگیریهای اصولی در جهت نیل به توسعه پایدار شهری میباشند. در این مطالعه با پردازش شیگرا تصاویر ماهوارهای لندست متعلق به سالهای 1384، 1389 و 1394 به مدلسازی تغییرات دینامیک کاربری اراضی شهر شیراز پرداخته و از مدل تلفیقی زنجیره مارکوف- سلولهای خودکار در طی دو مرحله، برای پیشبینی تغییرات کاربری اراضی استفادهشده است. در مرحله اول، با استفاده از نقشه کاربری اراضی سالهای 1384 و 1389، کاربری اراضی سال 1394 پیشبینی گردید. به منظور صحت سنجی نتایج حاصله، از نقشه کاربری اراضی سال 1394 استفاده و نتایج نشاندهنده دقت 89 درصدی مدل در این مرحله میباشد. در مرحله بعد، با تنظیم پارامترهای مدل طبق مرحله قبل، با استفاده از نقشه کاربری اراضی سالهای 1389 و 1394 به مدلسازی کاربری اراضی سال 1399 پرداخته شد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات صورت گرفته در بازه 20 ساله مورد بررسی، نشاندهنده تغییر مساحت اراضی ساختمانی از 38 کیلومترمربع در سال 1384 به 142 کیلومترمربع در سال 1399 میباشد که حاکی از رشد قابل توجه اراضی مسکونی در محدوده زمانی مورد بررسی بوده و نیازمند تدوین برنامههای اصولی در زمینه بهبود مدیریت شهری میباشد.
سعید امان پور؛ محمدجواد کاملی فر؛ حجت بهمئی
چکیده
یکی از چالشهای اساسی در فرآیند توسعه شهری کشورهای در حال توسعه رشد شتابان آنها میباشد که اگر این رشد حالت پراکنده و بدون برنامهریزی به خود بگیرد مشکلات و مسائل متعددی را گریبانگیر فرایند مدیریتی و برنامهریزی شهری خواهد نمود. شهر اهواز در کشور ما یکی از شهرهایی است که در سالهای اخیر رشد شتابان و پراکندهای را در عرصهی ...
بیشتر
یکی از چالشهای اساسی در فرآیند توسعه شهری کشورهای در حال توسعه رشد شتابان آنها میباشد که اگر این رشد حالت پراکنده و بدون برنامهریزی به خود بگیرد مشکلات و مسائل متعددی را گریبانگیر فرایند مدیریتی و برنامهریزی شهری خواهد نمود. شهر اهواز در کشور ما یکی از شهرهایی است که در سالهای اخیر رشد شتابان و پراکندهای را در عرصهی توسعهی اراضی شهری به خود دیده است. با توجه به نقشهی وضعیت توسعه اراضی شهری مشخص میشود که این روند سال به سال تشدید شده و منجر به چالشهایی در زمینهی تأمین خدمات و منابع زیرساختی در شهر گردیده است. در این راستا با توجه به ضرورت مسأله در مطالعهی حاضر سعی شده است به روش «توصیفی-تحلیلی» به ارزیابی تغییرات کاربری اراضی در کلانشهر اهواز مابین سالهای 1989 تا 2013 پرداخته شود. گردآوری اطلاعات در بخش توصیفی از طریق مطالعه اسناد کتابخانهای و در بخش تحلیلی پژوهش از طریق استخراج تصاویر ماهوارهای (TM (Thematic Mapper برای سالهای (1985) و (2013) از محدوده شهر اهواز انجام گرفته است. جهت انجام تحلیلهای آماری و بصری بر روی تصاویر ماهوارهای، از نرمافزارهای Envi 4.8 و Arc GIS 10.2 استفاده شده است. نتایج بهدست آمده، نشان میدهد که طی سالهای 1989 تا 2013 نزدیک به 23 درصد از سهم اراضی بایر و زمینهای کشاورزی کم شده و در طرف مقابل سهم اراضی ساخته شده از 35/16 به 55/34 افزایش یافته است که بیشترین آنها مربوط به مناطق جنوبی و شرقی اهواز (قسمتهایی از مناطق 4و 5 و 6 شهرداری میباشد).
حسنعلی فرجی سبکبار؛ سید حسن مطیعی لنگرودی؛ حسین نصیری
چکیده
با پیشرفت علم و تکنولوژی، حجم زیادی از دادههای فضایی و غیرفضایی در پایگاه دادههای بزرگ ذخیره میشوند. تحلیل این دادهها به منظور تصمیمگیری نیاز به داده کاوی فضایی را بطور جدی برای کشف دانش ضروری میسازد. بکارگیری تصاویر ماهوارهای، تحلیل زمین آماری و انواع دادههای فضایی در مطالعات پایش تغییرات کاربری اراضی ابزاری مفید و ...
بیشتر
با پیشرفت علم و تکنولوژی، حجم زیادی از دادههای فضایی و غیرفضایی در پایگاه دادههای بزرگ ذخیره میشوند. تحلیل این دادهها به منظور تصمیمگیری نیاز به داده کاوی فضایی را بطور جدی برای کشف دانش ضروری میسازد. بکارگیری تصاویر ماهوارهای، تحلیل زمین آماری و انواع دادههای فضایی در مطالعات پایش تغییرات کاربری اراضی ابزاری مفید و کاربردی هستند؛ اماآنچه در این میان مهم است استخراج قواعد دقیق بواسطه ادغام مقادیر دادههای زیاد به منظور فراهم ساختن دانش درباره قلمرو مورد بحث است. تئوری مجموعه ناهموار (RST) یکی از تکنیکهای داده کاوی است که بطرق گوناگون در مدلسازی عدم قطعیت در دادهها استفاده میگردد. از اینرو در این پژوهش، روش کشف دانش RST بمنظور استخراج قواعد در ترکیب با الگوریتم درخت تصمیم (DT) برای طبقهبندی تصاویر ماهوارهای و پایش تغییرات کاربری اراضی مورد استفاده قرار میگیرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با توجه به تغییرات بوقوع پیوسته طی سه دوره زمانی 6891 (5631)، 8991 (7731) و 4102 (3931) میتوان دریافت که تغییرات افزایشی و کاهشی چشمگیری بترتیب در اراضی ساخت شده و پهنههای آبی اتفاق افتاده است؛ در حالیکه اراضی کشاورزی تغییرات چندانی نداشته است. البته با توجه به سال پایه (6891) می توان بیان داشت که سطح زیرکشت اراضی کشاورزی منطقه نسبت به سال پایه که همزمان با جنگ تحمیلی بوده است تغییرات اندکی را شاهد بوده و این یعنی که طی سه دهه گذشته سطح زیرکشت به مانند دوره جنگ تحمیلی است. این امر بیانگر بحرانی است که در بخش کشاورزی در حال اتفاق افتادن است. همچنین نتایج به لحاظ متدولوژی با توجه به صحت کلی و آماره کاپا حاصل از مدل ترکیبی DT-RST میتوان گفت که RST ابزاری قدرتمند در داده کاوی، تقلیل دادههای زائد از پایگاه دادهها و استخراج قواعد برای بکارگیری در روش DTمیباشد.
امیرمهدی امامی زاده مهابادی؛ کامران لاری؛ مجتبی ذوالجودی
چکیده
رسوبگذاری در کانالهای دسترسی بنادر یک مشکل عمده برای مسئولان بندر و همچنین شناورهایی است که در این کانالها تردد مینمایند.این پدیده علاوه بر تحمیل هزینههای سنگین به بندر، خطراتی را در این بخش حیاتی از بندر برای شناورها بوجود میآورد. در این تحقیق به بررسی و برآورد نرخ و حجم رسوبگذاری در کانال دسترسی بندر امام خمینی(ره) بر ...
بیشتر
رسوبگذاری در کانالهای دسترسی بنادر یک مشکل عمده برای مسئولان بندر و همچنین شناورهایی است که در این کانالها تردد مینمایند.این پدیده علاوه بر تحمیل هزینههای سنگین به بندر، خطراتی را در این بخش حیاتی از بندر برای شناورها بوجود میآورد. در این تحقیق به بررسی و برآورد نرخ و حجم رسوبگذاری در کانال دسترسی بندر امام خمینی(ره) بر اساس اطلاعات میدانی پرداخته شده است. در پژوهش حاضر، تحلیلهایی در مورد وضعیت جغرافیایی از قبیل تراز بستر، تحلیل سریهای زمانی موج و جزر و مد (به عنوان جریان) در منطقه توسط نرم افزار مایک 21 انجام و مدلسازی مناسبی ارائه شد.جهت بررسی حجم و نرخ رسوبگذاری از روشهای هیدروگرافی، تئوری بایکر و مدلسازی توسط مایک21 استفاده گردید. الگوی هیدرودینامیک جریان و انتقال رسوب با استفاده از روشهای مهندسی معتبر انجام شده است. همزمان مجموعه اطلاعات و دادههای کتابخانهای و نتایج دادههای میدانی موجود، جمعآوری و تجزیه و تحلیل گردیده و نتایج بدست آمده از روشهای مختلف (هیدروگرافی،بایکر و مایک21) کالیبره شدند. براساس نتایج حاصله و بررسی نقشههای هیدروگرافی مقدار واقعی رسوبگذاری در کانال/s/m 000078m3/0بدست آمد و باتوجه به اینکه روش هیدروگرافی معیاری برای کار و محاسبات به روشهای دیگر در نظر گرفته شد، درصد خطای نتایج حاصل از محاسبات بایکر 12% و مدلسازی مایک حدود 20% محاسبه گردید. بر این اساس ضرائب بدون بعد 88/0= برای تئوری بایکر و 2/1= برای نتایج حاصل از محاسبات توسط مایک21 بدست آمد که نشان دهنده دقت خوبی بود. براساس نتایج حاصله میتوان شیوه بهینه لایروبی و تغییرات مورفولیژیکی منطقه را بر اساس مدلهای حاصله بدست آورد.
شهاب الدین شرافتی؛ منوچهر معصومی
دوره 21، شماره 84 ، اسفند 1391، ، صفحه 145-156
چکیده
عوامل زیادی همچون رشد گیاهان ، افتادن درختان، رانش و فرونشست زمین و سیلاب ها می توانند سبب آسیب رسانی به خطوط انتقال نیرو (برق) شوند. در نتیجه جهت شناسایی نقاط در معرض خطر، روش های گوناگونی به کار گرفته می شود. مانند بازرسی های زمینی، فتوگرامتری هوایی و لیدارکه زمانبری و هزینه ی زیاد، از جمله ویژگی های آنهاست. ازسوی دیگر، پیشرفت فنآوری ...
بیشتر
عوامل زیادی همچون رشد گیاهان ، افتادن درختان، رانش و فرونشست زمین و سیلاب ها می توانند سبب آسیب رسانی به خطوط انتقال نیرو (برق) شوند. در نتیجه جهت شناسایی نقاط در معرض خطر، روش های گوناگونی به کار گرفته می شود. مانند بازرسی های زمینی، فتوگرامتری هوایی و لیدارکه زمانبری و هزینه ی زیاد، از جمله ویژگی های آنهاست. ازسوی دیگر، پیشرفت فنآوری سنجش از دور در سال های اخیر،جایگزین مناسبی را برای پردازش های مکانی، پیشرو نهاده است. در این پژوهش ابتدا توانایی تصاویر سنجنده ی IRS-P5 در استخراج خودکار دکل های انتقال برق بررسی شده است. این سنجنده تنها در یک باند و با تفکیک پذیری مکانی 5/2 متر تصویربرداری می کند. در نتیجه توانایی این سنجنده جهت استخراج عوارض کوچک،نسبت به سنجنده هایی چون GeoEyeIو WorldviewII که در چند محدوده ی طیفی تصویربرداری می کنند و دارای تفکیک پذیری مکانی حدود 5/0 متر در باند پانکروماتیک هستند، کمتر است. در تصاویر سنجنده یP5، برخلاف GeoEyeI، دکل و سایه ی آن به صورت جداگانه تفکیک پذیر نیستند. بلکه هر دو به صورت یک لکه ی تیره دیده می شوند که این موضوع شناسایی دکل را دشوار می کند. در این پژوهش از شروط متعددی جهت استخراج دکل ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد با استفاده از تصاویر سنجنده P5 و اعمال پردازش های مناسب، می توان خطوط انتقال نیرو را با دقت خوبی در مناطق همگن تشخیص داد. البته دقت روش پیشنهادی این پژوهش در مناطق دارای نویز زیاد و نیز مناطقی که تغییرات درجات خاکستری تصویر زیاد است و عوارض شبیه دکل به وفور دیده می شود، کاهش می یابد. در این پژوهش همچنین جهت بررسی امکان استفاده از اختلاف ارتفاع نقاط بالا و پایین دکل در شناسایی آن، زوج تصویر سنجنده هایP5 وWorldviewI، به کارگرفته شده اند. نتایج نشان می دهد بر خلاف زوج تصویر سنجنده ی P5 که در آن به دلیل تفکیک پذیری مکانی نسبتاً پایین، امکان تناظریابی نقاط بالا و پایین دکل ها در دو تصویر وجود ندارد و درنتیجه نمی توان ارتفاع دکل را اندازه گرفت، در تصاویر سنجنده ی WorldviewI می توان از ویژگی اختلاف ارتفاع دکل در تمایز این عارضه از عوارض سطحی مشابه (مانند لکه های تیره سطحی)، استفاده کرد. البته، حتی در تصاویر دارای تفکیک پذیری مکانی بالا نیز تناظریابی دکل ها در زوج تصویر، دشوار و نیازمند به کارگیری پردازش های مناسب است.
یونس غلامی؛ سید احمد حسینی؛ محسن شاطریان؛ اکرم محمدی؛ ابوالفضل دهقان جزی
چکیده
امروزه کاربری زمین شهری از جمله عوامل مهم در سیستم شهر است که از طریق شبکههای ارتباطی و جریانهای ترافیکی با سیستم حملونقل در ارتباط مستقیم ومتقابل است. در واقع حملونقل و کاربری زمین شهری، یک سیستم را شکل میدهد به گونهای که تصمیم در یکی بر دیگری اثر میگذارد و مدیریت در یکی میتواند درتحقق اهداف دیگری مؤثر واقع شود. هدف ...
بیشتر
امروزه کاربری زمین شهری از جمله عوامل مهم در سیستم شهر است که از طریق شبکههای ارتباطی و جریانهای ترافیکی با سیستم حملونقل در ارتباط مستقیم ومتقابل است. در واقع حملونقل و کاربری زمین شهری، یک سیستم را شکل میدهد به گونهای که تصمیم در یکی بر دیگری اثر میگذارد و مدیریت در یکی میتواند درتحقق اهداف دیگری مؤثر واقع شود. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی تأثیرات کاربری اراضی شهری در ایجاد حجم ترافیک، جهت ساماندهی و بازتوزیع فضایی آنها در بافت مرکزی شهر کاشان میباشد. کاربری آموزشی (دبستان، راهنمایی و دبیرستان) و کاربری درمانی بهصورت نمونه در محدوده مرکزی کاشان بررسی شد. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بر اساس هدف کاربردی است و ابزار اصلی گردآوری دادهها مصاحبه با کارشناسان و اطلاعات طبقهبندی شده کاربری اراضی شهرداری است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از مدل تحلیل شبکه (network analysis) در محیط نرمافزار Arc GIS استفاده شده است.براساس آزمون تعیین محدوده خدماتی در مدل تحلیل شبکه، در محدوده مرکزی شهر کاشان 13/13 درصد در حداقل شعاع دسترسی و 68/20 درصد در حداکثر شعاع دسترسی دارای جذب سفر مازاد نسبت بهکل شهر به دلیل همپوشانی بیشتر این کاربریها است. نتایج این پژوهش میزان تراکم ترافیک در بخش مرکزی کاشان را نسبت بهکل شهر و نقش کاربری بهداشتی و درمانی را در ترافیک بخش مرکزی به دلیل همپوشانی نسبت به کل شهر بیان کرده است.
حمیدرضا دسترنج؛ فرخ توکلی؛ علی سلطانپور
چکیده
بحران خشک شدن دریاچه ارومیه با وسعتی حدود نیم میلیون هکتار به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، با توجه به تبعات آن، تبدیل به یک مسئله ملی شده است. بررسی تغییرات سطح و حجم آب دریاچه ها به منظور حفاظت آن ها در سال های اخیر در بین کشورها جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ای Landsat در دوره 40 ساله مساحت دریاچه ...
بیشتر
بحران خشک شدن دریاچه ارومیه با وسعتی حدود نیم میلیون هکتار به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، با توجه به تبعات آن، تبدیل به یک مسئله ملی شده است. بررسی تغییرات سطح و حجم آب دریاچه ها به منظور حفاظت آن ها در سال های اخیر در بین کشورها جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ای Landsat در دوره 40 ساله مساحت دریاچه ارومیه و تغییرات آن بدست آمد. همچنین بااستفاده از دادههای ماهوارههای ارتفاع سنجی Envisat وSaral تراز آب دریا چه در مقطع زمانی سالهای 2015-2002 استخراج و نهایت تغییرات حجم آب دریاچه بدست آمد. نتایج گرفته شده با نتایج حاصل از داده های زمینی مقایسه شد که جواب ها همخوانی داشتند.
نتایج حاکی ازآن است که مساحت دریاچه ارومیه از 5366 کیلومترمربع در سال 1976 به 633 کیلومترمربع درسال 2015 رسیده،یعنی حدودیک هشتم شده است و باافزایش درسال 2016 به 2383 کیلومترمربع رسیده است. تراز آب دریاچه نیزاز سال 2002 تا 2015 حدود 4 مترکاهش و درسال2016 به میزان 5/0 مترافزایش یافته است. ازسال 2002 تا 2015 حجم آب دریاچه ارومیه به میزان 7/9 میلیارد مترمکعب کاهش یافته و درسال 2016، 2/1 میلیاردمترمکعب به آن افزوده شده است. ورودی آب به دریاچه در سال آبی 94-93 نسبت به 75-74 تقریباً یک پنجم شده و در عین حال برداشت آب های زیرزمینی افزایش یافته است. همچنین با بررسی چاه های پیزومتری حوضه دریاچه ارومیه، سطح آب زیرزمینی از سال 81 تا 94 به میزان 6/1 متر کاهش یافته است. با توجه به نتایج حاصله علت اصلی کاهش آب دریاچه، برداشت آب های سطحی و زیرزمینی می باشد، لذا علاوه بر جلوگیری از برداشت بی رویه آب، اصلاح در روش کشاورزی و نوع محصولات آن ضروری است.
رضا سارلی؛ غلامرضا روشن؛ استفان گرب
چکیده
عموماً جهت ارزیابی فرآیندهای طبیعی، از قبیل اثرات بلندمدت تغییر اقلیم که متأثر از اندرکنش مؤلفههای سازنده سامانه اقلیمی از قبیل بیوسفر،لیتوسفر و یا عواملی که خارج از سامانه اقلیمی،تغییرات آب و هوایی را در بازه زمانی درازمدت کنترل مینمایند، و همچنین در خصوص فرآیندهای کوتاه مدت که شامل توالی پوشش گیاهی و فرآیندهای ژئومورفولوژیکی ...
بیشتر
عموماً جهت ارزیابی فرآیندهای طبیعی، از قبیل اثرات بلندمدت تغییر اقلیم که متأثر از اندرکنش مؤلفههای سازنده سامانه اقلیمی از قبیل بیوسفر،لیتوسفر و یا عواملی که خارج از سامانه اقلیمی،تغییرات آب و هوایی را در بازه زمانی درازمدت کنترل مینمایند، و همچنین در خصوص فرآیندهای کوتاه مدت که شامل توالی پوشش گیاهی و فرآیندهای ژئومورفولوژیکی است، پایش تغییر صورت میگیرد. همچنین، به منظور ارزیابی اثرات ناشی از فعالیتهای انسانی از قبیل جنگلزدایی، کشاورزی و شهرسازی، پایش تغییر مورد استفاده قرار میگیرد. همانگونه که تغییرات محیطی انعکاس دهنده وضعیت مدیریت اراضی است، روش های پایش تغییر میتواند به ارزیابی این عملیات کمک کند. در این راستا هدف از پژوهشحاضر سنجش و پیش بینی تغییرات پوششگیاهی حوزه استان مازندران طی دوره 2017-2005 با استفاده از زنجیره مارکوف و GIS میباشد. برای بررسی و تجزیه تحلیل تغییرات از روش طبقهبندیdecision tree با توجه به استانداردهای ناسا ابتدا برای هر valu16 یک کلاس تعریف شد. بر این اساس مشخص شده است که آستانه ی تغییر در منطقه ی مورد مطالعه با 1 انحراف از میانگین قرار داشته است. پس از تعیین آستانه ی تغییر، مناطق دارای تغییرات کاهشی، افزایشی و بدون تغییر مشخص گردیده است. جهت ارزیابی دقت تکنیک های سنجش تغییر پس از برداشت واقعیات زمینی که از طریق بازدید میدانی و تصاویر ماهواره ای Google Earth به دست آمد از دقت کل و ضریب کاپا استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که دادههای ارزیابی شده با میانگین دقت کل 91 ، ضریب کاپای 88/0 را در ارزیابی پایش تغییرات پوششگیاهی منطقهی مورد مطالعه به خود اختصاص دادهاند.
سیستم اطلاعات جغرافیایی
محمد حسن یزدانی؛ عطا غفاری گیلانده؛ فرحناز ویس مرادی
چکیده
هشتاد درصد از شهرهای جهان در مناطقی قرار دارند که حداقل سالی یکبار براثر مخاطرات طبیعی آسیبدیده اند. هنگامی که یک مخاطره طبیعی رخ میدهد کسانی که خانههای خود را در اثر این مخاطره از دست می دهند، در حالی که خانههایشان بازسازی میشود، به جایی برای زندگی و نیاز به یافتن مکانهای جایگزین دارند. هدف این تحقیق مکانیابی بهینه ...
بیشتر
هشتاد درصد از شهرهای جهان در مناطقی قرار دارند که حداقل سالی یکبار براثر مخاطرات طبیعی آسیبدیده اند. هنگامی که یک مخاطره طبیعی رخ میدهد کسانی که خانههای خود را در اثر این مخاطره از دست می دهند، در حالی که خانههایشان بازسازی میشود، به جایی برای زندگی و نیاز به یافتن مکانهای جایگزین دارند. هدف این تحقیق مکانیابی بهینه ی اسکان موقت در شهر کرمانشاه، با روش توصیفی و متکی بر پیمایش های میدانی با استفاده از مدل جمع وزنی weighted sum و نرم افزار تحلیلی_ترسیمی ArcGIS بهصورت ترکیبی بوده است. در این راستا، در مرحله جمع آوری اطلاعات و داده های اولیه، از مطالعات کتابخانه ای و توزیع پرسشنامه بین خبرگان مرتبط با موضوع مورد مطالعه استفاده شد. با توجه به 9 معیار مهم و مؤثر شیب، دسترسی به راه، فاصله از مراکز نظامی و انتظامی، دسترسی به مراکز آتشنشانی، دسترسی به منابع آب و برق، فاصله از مناطق سیل خیز، تراکم جمعیتی و فاصله از تأسیسات خطرزا است که مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از معیارهای پژوهش گویای این امر بود که از ترکیب شاخصهای 9 گانه در شهر کرمانشاه 1 درصد از محدوده شهر در پهنه مطلوبیت خیلی کم، 11 درصد در پهنه مطلوبیت کم، 37 درصد در پهنه مطلوبیت متوسط، 38 درصد در پهنه مطلوبیت زیاد و 13 درصد در پهنه مطلوبیت خیلی زیاد واقعشده است.