سامان نادی زاده شورابه؛ نجمه نیسانی سامانی؛ یعقوب ابدالی
چکیده
انرژی خورشیدی از پاکترین، قابل دسترسترین و ارزانترین انرژیهای جهان است که استفاده از آن اثرات منفی کمتری بر محیط زیست میگذارد. تعیین مکان مناسب برای احداث و استفاده از تکنولوژیهای خورشیدی از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین هدف از این تحقیق، انتخاب مناطق بهینه احداث نیروگاههای خورشیدی با لحاظ کردن مفهوم ...
بیشتر
انرژی خورشیدی از پاکترین، قابل دسترسترین و ارزانترین انرژیهای جهان است که استفاده از آن اثرات منفی کمتری بر محیط زیست میگذارد. تعیین مکان مناسب برای احداث و استفاده از تکنولوژیهای خورشیدی از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین هدف از این تحقیق، انتخاب مناطق بهینه احداث نیروگاههای خورشیدی با لحاظ کردن مفهوم ریسک در تصمیمگیری با استفاده از مدل OWA برای استان خراسان رضوی میباشد. مدل OWA قادر است تا میزان ریسکپذیری و ریسکگریزی گزینههای تصمیمگیران را در انتخاب گزینه نهایی لحاظ کند. در پژوهش حاضر، برای وزندهی به معیارها از مدل وزندهی AHP، جهت استخراج مکانهای مناسب با درجات ریسک مختلف از مدلOWA و برای آنالیز حساسیت وزن معیارها از روش OAT استفاده شده است. نقشههای حاصل از مدل OWA در پنج کلاس خیلی نامناسب، نامناسب، متوسط، مناسب و خیلی مناسب طبقهبندی گردیدند به طوری که در ORness=0 و ORness=1 مساحت طبقه خیلی مناسب (1-8/0) برای استان خراسان رضوی به ترتیب برابر با 6 و 82 درصد از مساحت کل منطقه میباشد. در استان خراسان رضوی، شهرستانهای فردوس، گنابادو بردسکن دارای بیشترین مساحت از طبقه خیلی مناسب برای احداث نیروگاههای خورشیدی میباشند. نتابج تجزیه و تحلیل حساسیت معیارها نشان داد که تغییر وزن معیارهای شیب و گسل به ترتیب دارای بیشترین و کمترین تأثیر بر مساحت طبقه خیلی مناسب جهت احداث نیروگاههای خورشیدی هستند.
یعقوب ابدالی؛ احمد پوراحمد؛ میلاد امینی؛ اسحاق خندان
چکیده
مدیریت بلایای طبیعی نیازمند شناخت ماهیت، ارزیابی های دقیق، برنامه ریزی و سپس ارائه راهکار مناسب است. امروزه اکثر برنامه ریزی های صورت گرفته در زمینۀ مدیریت زلزله به بازۀ زمانی حین و بعد از وقوع بحران محدود شده است و کمتر به برنامه ریزی های پیش از وقوع زلزله توجه می شود. از میان برنامه های کاهش مخاطرات می ...
بیشتر
مدیریت بلایای طبیعی نیازمند شناخت ماهیت، ارزیابی های دقیق، برنامه ریزی و سپس ارائه راهکار مناسب است. امروزه اکثر برنامه ریزی های صورت گرفته در زمینۀ مدیریت زلزله به بازۀ زمانی حین و بعد از وقوع بحران محدود شده است و کمتر به برنامه ریزی های پیش از وقوع زلزله توجه می شود. از میان برنامه های کاهش مخاطرات می توان تاب آوری را برنامه ای دقیق تر و موفق تر به دلیل توجه آن به ابعاد اجتماعی، نهادی، اقتصادی و کالبدی یک شهر دانست. هدف این مقاله اولویت بندی و بررسی تاب آوری شهر نورآباد و مسکن مهر نورآباد است. برای رسیدن به این هدف، از تکنیک ترکیبی AHP-VIKOR استفاده شده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه است. در این پژوهش با بهره گیری از تکنیک وایکور، نظر ساکنان شهر نورآباد و مسکن مهر نورآباد برای تعیین ارزش و اهمیت معیارها، با هم ترکیب شده و با استفاده از روشAHP وزن نهایی معیارها با اعمال وزن حاصل در میزان معیارها محاسبه شده است. با اعمال وزن حاصل در میزان اولیه ی معیارها و تلفیق شاخص های وزنی، شهر نورآباد و مسکن مهر از لحاظ تاب آوری اولویت بندی شده اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که شهر نورآباد بر اساس شاخص های مربوط به 763/0 = S و 49/0= R و 966/0= Q بالاترین سطح تاب آوری و مسکن مهر نورآباد 666/0= S و 272/0= R و 626/0= Q پایین ترین سطح تاب آوری را داشته اند. با توجه به شاخص Q شهر نورآباد (اجتماعات از پیش ایجاد شده) در ابعاد اجتماعی، نهادی، اقتصادی و کالبدی در زمینه تاب آوری در برابر مخاطرات طبیعی (زلزله) نسبت به مسکن مهر نورآباد (اجتماعات برنامه ریزی شده) در وضعیت مطلوب تری قرار دارد.
حسین حاتمی نژاد؛ یعقوب ابدالی؛ سارا الله قلیپور
چکیده
امروزه در پی تغییرات سریع شهرها، بخشی از بافتهای شهری به علت فرسودگی و ناکارآمدی نتوانستهاند ارتباطی مناسب با محیط خود و خدماتدهی به بهرهبرداران برقرار کنند. وجود سطح گسترده بافت فرسوده یکی از مهمترین چالشهای مدیران شهری، شهرسازان و معماران میباشد، زیرا عدم توجه به این بافتها موجب زوال شهر و توسعه ناهمگون آن وایجاد ...
بیشتر
امروزه در پی تغییرات سریع شهرها، بخشی از بافتهای شهری به علت فرسودگی و ناکارآمدی نتوانستهاند ارتباطی مناسب با محیط خود و خدماتدهی به بهرهبرداران برقرار کنند. وجود سطح گسترده بافت فرسوده یکی از مهمترین چالشهای مدیران شهری، شهرسازان و معماران میباشد، زیرا عدم توجه به این بافتها موجب زوال شهر و توسعه ناهمگون آن وایجاد شهرهایی نوپا در حاشیه شهر قدیمی میگردد. منطقه یک شهر اهواز به این علت که بخش قابل توجهی از مشکلات شهر اهواز در این منطقه نمود عینی یافته است و بخش مرکزی به دلیل گستردگی بیش از حد بافت فرسوده و روند فرسودگی شدید در آن، به عنوان قلمرو مورد پژوهش انتخاب شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعهای- کاربردی و از لحاظ روششناسی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانهای وبررسیهای میدانی است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، شاخصهای اسکلت ساختمان، جنس مصالح، تعداد طبقات و قدمت ساختمان استخراج شد. برای کشف روند الگوها از ابزار Regression و برای وزن دهی به لایهها در دادههای فضایی از روش خود همبستگی فضایی موجود در نرمافزار Geoda استفاده شد. همچنین برای بررسی آسیبپذیری بافت فرسوده از روش ([1]Aneslin Local Morans) از ابزار sisylanA reiltuO & retsulC از مجموعه ابزارهای موجود در slooT scitsitatS laitapS مربوط به نرمافزار SIG crA استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد 38/54 درصد مساحت در بازه آسیبپذیری متوسط تا زیاد قرار دارد و گویای این است که بخش زیادی از بافت فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز به نوعی نیازمند برنامهریزی پدافند غیرعامل میباشد. [1]- انسلین محلی موران