علی شماعی؛ جواد ملکان؛ پریسا صادقی
چکیده
فقر اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی مهمترین عامل پیدایش حاشیه نشینی در شهرها است. اگر چه حاشیه نشینان در قلمرو زندگی اقتصادی - اجتماعی شهرها به سر می برند ولی به عنوان شهروندان رسمی در جامعه پذیرفته نمی شوند.هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای توانمندسازی حاشیه نشینان شهرک شهدای سنقر (از شهرستان های استان مرزی کرمانشاه) است.شناسایی ...
بیشتر
فقر اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی مهمترین عامل پیدایش حاشیه نشینی در شهرها است. اگر چه حاشیه نشینان در قلمرو زندگی اقتصادی - اجتماعی شهرها به سر می برند ولی به عنوان شهروندان رسمی در جامعه پذیرفته نمی شوند.هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای توانمندسازی حاشیه نشینان شهرک شهدای سنقر (از شهرستان های استان مرزی کرمانشاه) است.شناسایی قابلیت ها و محدودیت های حاشیه نشینان برای دستیابی به راهبردهای توانمندسازی آنان بسیار مؤثر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی با بهره گیری از روش دلفی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ایو مصاحبه با کارشناسان و مسئولان شهرداری سنقر می باشد. برای تحلیل داده ها از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که منطقه حاشیه نشین از نظر وضعیت موجود بر اساس ماتریس ارزیابی درونی و بیرونی در وضعیت متوسط قرار دارد و به عبارت دیگر منطقه حاشیه نشین نتوانسته از نقاط قوت بهره برداری لازم را نماید و در استفاده از فرصت های موجود بی بهره بوده است. همچنین نتوانسته از عواملی که موجب ضعف و تهدید آن می شود دوری گزیند. در نهایت پس از تحلیل های انجام شده و ارائه برنامه ریزی راهبردی کمی و اولویت بندی راهبردها، راهبرد بازنگری 5WO یعنی برگزاری کارگاه توجیهی برای مدیران شهری در جهت اجرای طرح توانمندسازیو ساماندهی با امتیاز نهایی 55 / 2 به عنوان مهمترین راهبرد در اولویت قرار گرفته است. راهبرد تهاجمی 5SO یعنی تشکیل کمیته ویژه توانمندسازی و ساماندهی نیز در اولویت دوم قراردارد.
علی شماعی؛ محمد مهدی ابراری
دوره 22، 86-1 ، مرداد 1392، ، صفحه 67-73
چکیده
مدیریت یکپارچه شهری نظریه نوینی است که در یکی دو دهه اخیر در ایران به صورت رسمی برای کاهش هزینه شهرها به خصوص کلانشهر تهران مطرح شده است. ناهماهنگیهای موجود بین سازمانهای مدیریتی باعث سردرگمی اداره شهر و اتلاف سرمایههای مادی و معنوی شده به گونهای که تصمیمگیری سازمانها و دستگاههای خدمات شهری در برخی موارد در تضاد با یکدیگرند. ...
بیشتر
مدیریت یکپارچه شهری نظریه نوینی است که در یکی دو دهه اخیر در ایران به صورت رسمی برای کاهش هزینه شهرها به خصوص کلانشهر تهران مطرح شده است. ناهماهنگیهای موجود بین سازمانهای مدیریتی باعث سردرگمی اداره شهر و اتلاف سرمایههای مادی و معنوی شده به گونهای که تصمیمگیری سازمانها و دستگاههای خدمات شهری در برخی موارد در تضاد با یکدیگرند. امروزه عدم مدیریت یکپارچه شهرها هزینههای چندین برابر را بر پیکر اقتصاد شهری تحمیل کرده و در نهایت فرهنگ شهرنشینی را با چالشهایی مواجه ساخته است. هدف از این پژوهش دستیابی به راهکاری جهت یکپارچگی مدیریت شهری و توسعه فرهنگ شهرنشینی و بهرهگیری از توانها و فرصتهای موجود در همه بخشهاست. روش این پژوهش توصیفی و تحلیلی است که در ابتدا به منظور مباحث نظری، روش تاریخی متکی بر دادههای موجود مورد توجه قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که متناسب با رشد شهرنشینی در شهر تهران و گسترش سازمانها و ادارات مختلف، تضاد تصمیمگیریها و برنامهها و نابسامانیها در فضاهای شهری تشدید گردیده است. مدیریت شهری با توسعه فرهنگ شهرنشینی رابطه متقابلی دارد. با توجه به نحوه مدیریت شهر، فرهنگ شهرنشینی شکل میگیرد. بررسیهای انجام گرفته نشانگر آن است که رابطه متقابلی بین مدیران شهری در چگونگی ساخت فضاها وجود ندارد. فضاهای منظم و زیبا موجب رشد و توسعه فرهنگی میگردد. یافتهها نشان میدهد که در شهر تهران بیشترین ناهماهنگیها مربوط به سازمانهای آب، برق و مخابرات در امور حفاری که موجب آزردگی روحی و ناهنجاریهای اجتماعی میگردد. این ناهماهنگیها در مناطق جنوبی شهر بیشتر محسوس است و در شمال شهر ناهماهنگیها کمتر میباشد.
علی شماعی؛ فاطمه فدایی دهکردی
دوره 22، 85-1 ، خرداد 1392، ، صفحه 75-86
چکیده
بررسیهای آماری ومیدانی درچند دﻫﻪ اﺧﯿﺮ مشخص میسازد ﺷﻬﺮکرد مرکز استان چهار محال و بختیاری اﯾﺮان دﭼﺎر توسعه کالبدی- فضایی قابل توجهی ﺷﺪهاست. بطوری که رشد سالانه ﺟﻤﻌﯿﺖ این ﺷﻬﺮ ﻃﯽ 50 ﺳﺎل اﺧﯿﺮبیش از 6/3درصد و رشد مساحت شهر حدود 5 درصد را نشان میدهد. اﯾﻦ رﺷﺪ ﻓﺰاﯾﻨﺪة مساحت و ﺟﻤﻌﯿﺖ که غالباً ناشی از مهاجرت است، مسائلی ...
بیشتر
بررسیهای آماری ومیدانی درچند دﻫﻪ اﺧﯿﺮ مشخص میسازد ﺷﻬﺮکرد مرکز استان چهار محال و بختیاری اﯾﺮان دﭼﺎر توسعه کالبدی- فضایی قابل توجهی ﺷﺪهاست. بطوری که رشد سالانه ﺟﻤﻌﯿﺖ این ﺷﻬﺮ ﻃﯽ 50 ﺳﺎل اﺧﯿﺮبیش از 6/3درصد و رشد مساحت شهر حدود 5 درصد را نشان میدهد. اﯾﻦ رﺷﺪ ﻓﺰاﯾﻨﺪة مساحت و ﺟﻤﻌﯿﺖ که غالباً ناشی از مهاجرت است، مسائلی از قبیل، پیدایش محلههای خود رو و بیهویت شهری، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی، تخریب محیط زیست و افزایش آلودگیهای زیست محیطی، ﮐﻤﺒﻮد اﻣﮑﺎﻧﺎت زﯾﺮﺑﻨﺎﯾﯽ و توسعه ناموزون شهری... را به دنبال آورده اﺳﺖ. هدف این پژوهش تحلیل فضایی کمیت و کیفیت توسعه ناموزون کالبدی شهرکرد طی سالهای (1385-1335) است . روش ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- تحلیلی، پیمایشی ﺑﺎ ﺑﻬﺮهﮔﯿﺮی از ﻣﺪلﻫﺎی آﻧﺘﺮوﭘﯽ ﺷﺎﻧﻮن و ﻫﻠﺪرن میباشد . یافتهها و نتایج حاصله مشخص میسازد توسعه کالبدی این شهر طی دوره مورد مطالعه به صورت خطی بوده است. این گسترش خطی قبل از انقلاب اسلامی طی (1355-1335) روندی آرام داشته اما از سال1360به بعد این روند به علت مهاجرت بیرویه روستائیان به شهر، اسکان عشایر، مهاجران دوران جنگ تحمیلی، توسعه کالبدی شهر شتابان با الگوی توسعه خطی در جهت غربی- شرقی شکل گرفته است. نتایج ﺣﺎﺻﻞ از ﻣﺪل آﻧﺘﺮوﭘﯽ ﺷﺎﻧﻮن ﮐﻪ ﻃﯽ ﺳﺎلﻫﺎی 1385-1375اﻧﺠﺎم ﺷﺪه، اﻟﮕﻮی ﮔﺴﺘﺮش ﺧﻄﯽ شهر را تأیید میکند و ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺪل ﻫﻠﺪرن حدود 82 درﺻﺪ از رﺷﺪ کالبدی- فضایی ﺷﻬﺮ در ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺳﺎلﻫﺎی 1385-1335 ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ رﺷﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ و 18 درﺻﺪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ رﺷﺪ اﻓﻘﯽ و اﺳﭙﺮال ﺷﻬﺮ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اﯾﻦ وضعیت ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻋﺪم ﻧﻈﺎرت و ﮐﻨﺘﺮل ﻣﺪﯾﺮان ﺷﻬﺮی و ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﻃﺮح و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪای ﻣﺪون برای توسعه متوازن ﺷﻬﺮ اﺳﺖ.
علی شماعی؛ علی عزیزی کاوه
دوره 22، شماره 85 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 43-58
چکیده
بافت های فرسوده با چالش های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی مواجهاند. سه شاخص ریزدانگی، نفوذناپذیری و ناپایداری از مهمترین ویژگی های این بافت ها می باشد. محله شهید دستغیب به عنوان نمونه ای از فرسوده ترین محله ی منطقه نُه شهر تهران از لحاظ کالبدی، اقتصادی و اجتماعی با چالش های متعددی روبرو است. هدف این پژوهش تبیین ...
بیشتر
بافت های فرسوده با چالش های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی مواجهاند. سه شاخص ریزدانگی، نفوذناپذیری و ناپایداری از مهمترین ویژگی های این بافت ها می باشد. محله شهید دستغیب به عنوان نمونه ای از فرسوده ترین محله ی منطقه نُه شهر تهران از لحاظ کالبدی، اقتصادی و اجتماعی با چالش های متعددی روبرو است. هدف این پژوهش تبیین چگونگی توزیع نارسایی ها و روابط متقابل آنها و مقایسه تطبیقی بین شاخصه ی مذکور جهت دستیابی به محله پایدار شهری است. به منظور کنترل و کاهش فرسودگی بافت های شهری به نظر می رسد مهمترین راهکار مناسب تحلیل فضایی از زوایای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی است. پژوهش حاضر برای ساماندهی محله شهید دستغیب است با رویکردی سیستمی که محورهای اصلی آن در قالب بهبود سیمای کالبدی، اجتماعی و اقتصادی و احیای شهری انجام گرفته است. بر این اساس، سؤال اصلی این است که آیا میزان تأثیر هر کدام از شاخصهای کالبدی، اجتماعی و اقتصادی در تحلیل آسیبپذیری بافت فرسوده محله شهید دستغیب به یک اندازه بوده است؟
روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز آن به صورت کتابخانه ای و میدانی است. در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج شدند سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی () به وزندهی شاخص های مربوطه پرداخته شده است. نتایج حاصله نشانگر آن است که از تلفیق لایههای کالبدی، اقتصادی و اجتماعی جهت سنجش میزان آسیب پذیری بافت های فرسوده، به مناطق با آسیب پذیری کم تا مناطقی با آسیب پذیری زیاد طبقهبندی شده است که 3/24 درصد از مساحت محله با آسیبپذیری زیاد، 3/47 درصد با آسیب پذیری قابل توجه، 7/14 درصد با آسیب پذیری متوسط، 7/13 درصد با آسیب پذیری کم مواجه است. با توجه به نتیجه مذکور ساماندهی بافت فرسوده این محله در قالب رویکردی ترکیبی از بهسازی، نوسازی و بازسازی بافت فرسوده امکان پذیر است.
علی شماعی؛ محمد عین شاهی میرزا؛ جواد ملکان
دوره 21، شماره 83 ، آبان 1391، ، صفحه 45-50
چکیده
در طی چند دهه اخیر به دنبال تحولات صنعتی، اقتصادی، اجتماعی و مهاجرت از روستاها به شهرها رشد و گسترش مناطق حاشیه نشین، انواع آسیبهای اجتماعی را به دنبال داشته است. امروزه آسیبهای اجتماعی از مهمترین عوامل تهدید کننده امنیت درکلانشهرها محسوب میشوند. افزایش روز افزون تعداد مجرمین در کلانشهرها بخصوص در کشورهای در حال توسعه ...
بیشتر
در طی چند دهه اخیر به دنبال تحولات صنعتی، اقتصادی، اجتماعی و مهاجرت از روستاها به شهرها رشد و گسترش مناطق حاشیه نشین، انواع آسیبهای اجتماعی را به دنبال داشته است. امروزه آسیبهای اجتماعی از مهمترین عوامل تهدید کننده امنیت درکلانشهرها محسوب میشوند. افزایش روز افزون تعداد مجرمین در کلانشهرها بخصوص در کشورهای در حال توسعه مهمترین دغدغه مدیران شهری است. با توجه به ضرورتهای امنیتی، اقتصادی و اجتماعی این مسئله، شناسایی عوامل و عناصر مؤثر بر افزایش جرایم شهری به عنوان نخستین راهکار در دستور کار برنامهریزان شهری است. تحقیق حاضر در راستای شناسایی عوامل مؤثر بر بروز جرائم و آسیبهای اجتماعی به منظور پیشگیری و کنترل انجام گرفته است. حاشیهنشینی به عنوان یکی از بسترهای مهم بروز آسیبهای اجتماعی است که همواره با گسترش آن شاهد افزایش ناامنی اجتماعی - اقتصادی میشود. نتایج حاصله از این پژوهش مشخص میسازد در این مناطق به خاطر تزلزل ارزشهای انسانی، انواع آسیبها و جرایم (چه به مثابه انحراف و چه در زمره بیماری یا اختلال) به راحتی میتواند رشد کند. بیعدالتیهای اجتماعی و اقتصادی و به ویژه رشد ضعیف توسعه فرهنگی زمینه ساز بسیاری از جرایم شهری است. فقر فرهنگی و اقتصادی که به دنبال خود فرسودگی کالبد شهری را موجب میشود، مهمترین عوامل و زمینههای رشد و گسترش جرایم شهری است. در این تحقیق ضمن بررسی نظری و مفهومی آسیبهای اجتماعی، عوامل بروز جرائم و آسیبها در مناطق حاشیهنشین در سه دسته عوامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی تبیین گردیده است.