غلامرضا لطیفی؛ علیرضا سامانی
دوره 18، شماره 70 ، مرداد 1388، ، صفحه 59-64
چکیده
محورهاى اصلى موضوع انتقال پایتخت عبارت است از: 1) پایتخت ایران که در تهران قرار گرفته عملاً مرکز تمام فعالیت ها در کشور شده و همچنان براى جذب جمعیت جذابیت دارد. این در حالى است که تهران را مى توان به عنوان محور بعضى از فعالیتها در آینده ـ نظیر آموزش عالى، فناورى پیشرفته و نوین در آینده توسعه داد، ولى باید به تدریج تهران را از مرکزیت ...
بیشتر
محورهاى اصلى موضوع انتقال پایتخت عبارت است از: 1) پایتخت ایران که در تهران قرار گرفته عملاً مرکز تمام فعالیت ها در کشور شده و همچنان براى جذب جمعیت جذابیت دارد. این در حالى است که تهران را مى توان به عنوان محور بعضى از فعالیتها در آینده ـ نظیر آموزش عالى، فناورى پیشرفته و نوین در آینده توسعه داد، ولى باید به تدریج تهران را از مرکزیت عام براى تمام امور کشور خارج کرد. به این منظور مى توان تمرکز رشد سایر مسائل را به خارج از تهران - در شهرهاى گوناگون، یا به یک نقطه جدید ـ منتقل نمود. 2) پایتخت ایران با مشکلات گوناگون - از تردد، حمل و نقل و نحوه دسترسى گرفته تا آلودگى هوا - دست به گریبان است. این مسائل را باید با به کار گرفتن مدیران کارآمد و صرف امکانات گوناگون - نیروى انسانى و تجهیزات و بودجه - حل نمود و یا حداقل تا حدى التیام داد. 3) وضع جغرافیائى ایران به نحوى است که مناطق مختلف آن اقلیم هاى گوناگونى دارند. داشتن کلان شهرى مانند تهران که عملاً مرکز سیاسى، آموزشى، صنعتى، بهداشتى و درمان و تجارى کل کشور باشد، نیاز به جابه جا شدن گروههاى وسیعى از مردم کشور را براى رفت و آمد به تهران - یا استقرار در آن را - به دلیل توسعه فعالیت هایشان الزامى مى کند. به این ترتیب بهتر است چند کلان شهر، به جاى یک کلان شهر عمده، داشته باشیم. 4) وضع تهران از نظر قرارگیرى بیشتر بخشهاى اخیراً توسعه یافته آن در پهنه هاى خطرناک از نظر بلایاى طبیعى - زلزله و حریم گسلهاى فعال، دامنه هاى جنبان و احتمال زمین لغزش، ناپایدارى و فرونشست زمین، خطر سیل و سابقه آن در تهران، مسأله آب، سطحى و زیرزمینى و خشکسالى در بازه هاى چند ساله یا چند ده ساله - ریسک زندگى را در تهران به تدریج بیشتر کرده است. روند مهاجرت به تهران همچنان مطابق آخرین آمارهاى مرکز آمار ایران ادامه یافته است. نتیجه بخشى از این موضوع، رشد حاشیه نشینى، توسعه ناامنى - به ویژه در حاشیه هاى شهرى و شهرهاى جدید، بزهکارى و رشد بیکارى و سایر ناهنجارى ها در تهران بزرگ است. چند فرهنگى در تهران عملاً به جاى رشد فرهنگى شهر تهران، به ناهنجارى هاى فرهنگى تبدیل مى شود. 5) رشد تهران با وضع کنونى، عملاً با تخریب فضاها و بافت با هویت خانه - باغهاى گذشته همراه است. پایتختى که نه هویت امروزین و مدرن داشته باشد و نه هویت دیروزین و گذشته مستند، دیگر عملاً پایتخت کشورى با سابقه تمدنى و فرهنگى همچون ایران نمى تواند باشد. 6) آلودگى هوا در تهران به نحوى است که به ویژه در فصل سرما با تلفات ناپیداى همشهریان خردسال و کهنسال ما و آنها که مشکلات تنفسى دارند، همراه است. این تلفات را ناپیدا نامیدم چراکه بسیارى از کسانى که به این دلیل عمرشان کوتاه مى شود، عملاً نه خودو نه دیگران آنها را در رده تلفات ناشى از آلودگى هوا به حساب نمى آورند. در مقابل این چالش ها و دلایل مهم دیگرى که براى لزوم توقف رشد تهران، تلاش همزمان براى قابل زیست کردن آن و انتقال تدریجى بخشى از فعالیت ها به بیرون از محدوده استان تهران، و همچنین لزوم یافتن چند گزینه براى پایتخت کاملاً جدید - نه شهرى موجود که در نهایت به سرنوشتى مانند تهران دچار شود - وجود دارد، اشکالات گوناگونى از سوى منتقدان این انتقال مطرح مى شود که عمده آنها عبارتند از: 1) بسیارى از مشکلات تهران جارى وفورى است. فرصتى براى صرف انرژى برروى گزینه هاى دیگر وجود ندارد. هر میزان توان را باید به بهبود همین شرایط موجود در تهران اختصاص داد. پاسخ: این جمع بندى پس از پایان جنگ تحمیلى در مورد شهر تهران انجام شد و حاصل آن البته ایجاد و توسعه زیر ساخت هاى شهرى و مدرن و همزمان رش دو توسعه بى رویه شهرى، فروش تراکم و مدیریت برمبناى پول و توسعه نامتوازن شهرى شد. ضمناً برآورد نیاز فورى و روزمره همواره با چالش فراموشى برنامه ریزى کلان مواجه است.
غلامرضا لطیفی؛ علیرضا سامانی
دوره 18، شماره 69 ، اردیبهشت 1388، ، صفحه 41-44
چکیده
انتقال پایتخت مسئله اى است که همواره مورد توجه حکومت هاى گذشته ایران بوده است تا این که پس از تجربه هاى گوناگون انتقال پایتخت از سوى شاه عباس، نادرشاه، کریمخان زند و دیگران به شهرهایى چون اصفهان، مشهد و شیراز، آغا محمدخان قاجار با قراردادن تهران به عنوان پایتخت ابدى، جامه ترافیک سنگین را بر قامت تهران دوخت و سنگ بناى تجارت ...
بیشتر
انتقال پایتخت مسئله اى است که همواره مورد توجه حکومت هاى گذشته ایران بوده است تا این که پس از تجربه هاى گوناگون انتقال پایتخت از سوى شاه عباس، نادرشاه، کریمخان زند و دیگران به شهرهایى چون اصفهان، مشهد و شیراز، آغا محمدخان قاجار با قراردادن تهران به عنوان پایتخت ابدى، جامه ترافیک سنگین را بر قامت تهران دوخت و سنگ بناى تجارت هاى میلیاردى را در این شهر نهاد تا آن ده و روستاى کوچک به کلان شهرى این چنین تبدیل شود. مقوله پایتخت یا مرکزیت سیاسى در ایران، همانند محدوده هاى سیاسى آن، در طول تاریخ فراز و نشیب هاى زیادى داشته است و به تبعیت از تغییر حکومت، پایتخت آن نیز، جز در موارد معدود، از شهرى به شهر دیگر جا به جا شده است.
نگاهى به گذشته تاریخى این تغییر و تحول حاکى از انگیزه هاى مختلفى است که به تناسب زمان، مکان و ساختار اجتماعى حکومت، با محفوظ داشتن استراتژى سیاسى و مسایل ژئوپولیتیکى زمان، موجب جا به جایى مرکز سیاسى کشور شده است. این انگیزه ها عمدتاً در وهله نخست سیاسى - امنیتى، و در وهله دوم اقتصادى - اجتماعى بوده است.
تهران که امروزه پایتخت کشور ایران است از پیشینه شهرى چندان طولانى برخوردار نیست. این شهر مدت ها یکى از روستاهاى کوچک رى بوده و شهر تهران از دوران قاجار و پایتخت شدن آن وسعت گرفته است. این روزها برخى، مسئله انتقال پایتخت و یا مرکز کشور به مکان دیگرى را، مطرح نموده اند. در رابطه با این پیشنهاد، اظهار نظرهاى متنوع و متفاوتى هم ابراز شده است.
در این نوشته کوشش خواهد شد، نخست مسئله انتقال پایتخت، به طور کلى و با توجه به شرایطى که در آن قرار داریم از یک سو و از سوى دیگر تجربه و اهداف کشورهایى که پایتخت جدیدى را انتخاب نموده اند، مورد توجه قرار دهیم. سپس در مقابل پیشنهاد انتقال پایتخت، آن هم در شرایط کنونى که حتى ممکن است افکار عمومى آن را نوعى فرافکنى و فرار از انجام مسئولیت تعبیر نماید، مسئله اصلى یا جستجوى راه کارى که رفع یا تعدیل تدریجى مشکلات کلانشهر تهران را میسر گرداند، بررسى نمائیم.