حمید اکبری؛ وهاب نفیسی؛ جمال عسگری
چکیده
تروپوسفر لایهای از اتمسفر است که از گازهای خشک و بخار آب تشکیل شده است که باعث تأخیر در زمان انتشار امواج الکترومغناطیس و در نتیجه خطا در تعیین موقعیت دقیق میشود. این تأثیر به طور خاص برای تکنیکهای ژئودزی فضایی بسیار بحرانی تلقی میشود. برای مدل سازی این خطا روشهای مختلفی پیشنهاد شده است که از جمله مطرحترین آنها میتوان به ...
بیشتر
تروپوسفر لایهای از اتمسفر است که از گازهای خشک و بخار آب تشکیل شده است که باعث تأخیر در زمان انتشار امواج الکترومغناطیس و در نتیجه خطا در تعیین موقعیت دقیق میشود. این تأثیر به طور خاص برای تکنیکهای ژئودزی فضایی بسیار بحرانی تلقی میشود. برای مدل سازی این خطا روشهای مختلفی پیشنهاد شده است که از جمله مطرحترین آنها میتوان به روشهای ردیابی اشعه سه بعدی و استفاده از توابع نگاشت اشاره کرد. ردیابی اشعه سه بعدی، روشی مستقیم برای این برآورد تلقی میشود. در این مقاله مقایسههایی بین این روش و روش استفاده از توابع نگاشت که بطور معمول مورد استفاده قرار میگیرند، انجام شده است.
براساس این تحقیق مشخص میشود که در شرایط مختلف و برای رسیدن به دقتهای مورد نظر از کدام روش استفاده شود و اولویت با کدام روش است. در این مقایسه از توابع نگاشت VMF وGMF استفاده شده است که در تکنیکهای ژئودزی فضایی بسیار مورد استفاده قرار میگیرند. برای این منظور دادههای سال 2008 و 2011 ایستگاههای VLBI مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که ایستگاهی که بیشترین رطوبت را دارد (KOKEE) در همه بازههای دقت، نیاز به ردیابی اشعه دارد و از توابع نگاشت نمیتوان استفاده کرد. همچنین برای رسیدن به دقت کمتر از 10 میلیمتر در ارتفاع ایستگاه بایستی تقریباً در تمام زوایای ارتفاعی ردیابی اشعه استفاده شود و یا برای رسیدن به دقت کمتر از 20 میلیمتر در ارتفاع ایستگاه بایستی تقریباً در زوایای ارتفاعی 0 الی 35 درجه ردیابی اشعه استفاده شود، و برای بقیه زوایا میتوان از توابع نگاشت استفاده کرد.