کامران کریمی؛ غلامرضا زهتابیان؛ مرزبان فرامرزی؛ حسن خسروی
چکیده
دردهههایاخیر،تغییراتسریعکاربریاراضیبه ویژه در مناطق دارای اکوسیستم حساس باپیامدتخریبمنابعطبیعی همراه بوده است. متأسفانهبخشمهمیازاینتغییرات، غیراصولیوخارجازبرنامه بودهکهاطلاعازاینتغییرات برای برنامهریزان اهمیت بسزایی دارد. دراین مطالعهتغییراتپوششاراضیدر دو دورة قبل و بعد از بهرهبرداری از شبکههای آبیاری سد کرخه ...
بیشتر
دردهههایاخیر،تغییراتسریعکاربریاراضیبه ویژه در مناطق دارای اکوسیستم حساس باپیامدتخریبمنابعطبیعی همراه بوده است. متأسفانهبخشمهمیازاینتغییرات، غیراصولیوخارجازبرنامه بودهکهاطلاعازاینتغییرات برای برنامهریزان اهمیت بسزایی دارد. دراین مطالعهتغییراتپوششاراضیدر دو دورة قبل و بعد از بهرهبرداری از شبکههای آبیاری سد کرخه به دشت عباس در استان ایلام مورد ارزیابی قرار گرفت. از تصاویر سنجندههای لندست TM، ETM+ و OLI به ترتیب برای سالهای 1368، 1382 و 1392 و همچنین نقشههایتوپوگرافی و پوشش منطقه استفاده گردید. تصاویر هر سه مقطع زمانی به پنج طبقة کاربری مرتع، اراضی کشاورزی، اراضی مسکونی، بستر رودخانه و اراضی بایر و تپه ماهور طبقهبندی شدند.همچنین به منظور تعیین دقیقتر تغییرات افزایشی کاهشی مساحتها برای دو دوره بدست آمد. نتایج نشان داد که در طول دو دوره کاربری بایر و تپه ماهور بیشترین مساحت از منطقه را در بر گرفته است، به طوریکه دوره اول 1/12344 هکتار و دوره دوم 5/17370 هکتار بوده است. همچنین طی دو دوره طبقه مرتع با تخریب مواجه بوده با این تفاوت که در دورة دوم، 3/14% بیشتر از دورة اول بوده است. همچنین در دورة دومبه دلیل بهرهبرداری کشاورزان از سیستمهای آبیاری تغییرات کاربریها بیشتر به سمت تبدیل به کاربری کشاورزی بوده است، به طوری که طی 10 سال 8/3671 هکتار 550% به این اراضی افزوده شده است. بیشترین تبدیل کاربری به کاربری کشاورزی مربوط به کاربری اراضی بایر و تپه ماهور بوده است. این اراضی به علت اینکه در بین اراضی کشاورزی و در فاصله کمی نسبت به سیستمهای آبیاری واقع گردیدهاند، توسط ساکنان منطقه بیشتر دستخوش تغییر قرار گرفتهاند. بامشخصنمودنحریمبرایاراضی کشاورزیمیتوانتاحدود زیادیازتغییرات کاربری اراضی در دشت مذکور جلوگیرینمود.
سحرناز شکوهی زادگان؛ حسن خسروی؛ حسین آذرنیوند؛ غلامرضا زهتابیان؛ بهزاد رایگانی
چکیده
بیابانزاییپسازدوچالشتغییراقلیموکمبودآبشیرین،سومینچالشمهمجامعهجهانیدرقرنبیستویکم میباشد، کهبهعنوانیکیازبارزترینوجوهتخریبمحیط زیستوانهداممنابعطبیعیدرجهان مطرحگردیده است. این پدیدهباتأثیربرپوشش گیاهی،آبوخاک، عامل جدّی تهدید کننده پارکهای ملی در مناطق خشک و نیمهخشک از جمله ایران است.اقداماتاجرایی دررابطهباکنترلبیابانزاییبایدمتکیبرشناختوضعیتفعلیبیابانی ...
بیشتر
بیابانزاییپسازدوچالشتغییراقلیموکمبودآبشیرین،سومینچالشمهمجامعهجهانیدرقرنبیستویکم میباشد، کهبهعنوانیکیازبارزترینوجوهتخریبمحیط زیستوانهداممنابعطبیعیدرجهان مطرحگردیده است. این پدیدهباتأثیربرپوشش گیاهی،آبوخاک، عامل جدّی تهدید کننده پارکهای ملی در مناطق خشک و نیمهخشک از جمله ایران است.اقداماتاجرایی دررابطهباکنترلبیابانزاییبایدمتکیبرشناختوضعیتفعلیبیابانی شدنوشدتآنباشد. در این پژوهش به منظور ارزیابی و پایش بیابانزایی پارک ملی بمو- شیراز، روند تغییرات سالانه پوشش گیاهی در بازه زمانی(2014-2000) مورد بررسی قرار گرفت. فرضبرایناستکهباتحلیلسریهایزمانیبلندمدتدادههایماهوارهای و با استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی (NDVI و (EVI، میتوان چنین تغییراتی را پایش نمود. لذا در این پژوهش، پروفیل و نقشهتغییرات سالانه مقادیر NDVI و EVIدر طی14 سال، بااستفادهازمحصول MOD13A1 سنجندهMODISماهواره Terra سیستم Aqua،در محیط نرمافزاری IDRISI Selva تهیه و مورد تحلیل قرارگرفت. در نهایت با بهکارگیری منطق فازی، پروفیل و نقشه شدت بیابانزایی در بازه زمانی مذکور، تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده تخریب پوششگیاهی وافزایش شدت بیابانزایی در قسمت شمال غربی است. این تخریب شکل جدیدی از بیابانزایی به نام بیابانزایی تکنوژنیکی میباشد که دلیل آن احداث شهر جدید صدرا در قسمت شمال غربی و غرب این پارک بودهاست به طوریکه با احداث شهر صدرا در محدوده غربی این پارک، عملاً حفاظت از این قسمت نا ممکن گردیدهاست.
حامد اسکندری دامنه؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن خسروی؛ علی آذره
چکیده
خشکسالی یک رخداد طبیعی تکرارشونده و موقتی است و منجر به وارد آمدن خسارتهای زیادی به زندگی انسان و اکوسیستمهای طبیعی میشود. در این تحقیق، از شاخص بارش استاندارد شده (SPI) و شاخص خشکسالی جریانات رودخانهای (SDI) جهت ارزیابی خشکسالیها استفاده شده است. برای این منظور از آمار ماهانه 72 ایستگاه باران سنجی و 42 ایستگاه هیدرومتری در استان ...
بیشتر
خشکسالی یک رخداد طبیعی تکرارشونده و موقتی است و منجر به وارد آمدن خسارتهای زیادی به زندگی انسان و اکوسیستمهای طبیعی میشود. در این تحقیق، از شاخص بارش استاندارد شده (SPI) و شاخص خشکسالی جریانات رودخانهای (SDI) جهت ارزیابی خشکسالیها استفاده شده است. برای این منظور از آمار ماهانه 72 ایستگاه باران سنجی و 42 ایستگاه هیدرومتری در استان تهران استفاده شد و شاخصهای خشکسالی SPI و SDI نیز در نرمافزار MATLAB محاسبه گردید. در مرحله بعد نقشه پهنهبندی مربوط به آنها نیز در دورههای مختلف با استفاده از نرم افزار ArcGIS تهیه شد و در نهایت ارتباط بین دو شاخص خشکسالی نیز از طریق ضریب همبستگی پیرسون بدست آمد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی در منطقه مورد مطالعه، ارتباط معنیداری در سطح 99 درصد وجود دارد و روند خشکسالی تقریباً در مناطق مختلف استان با گذشت زمان افزایش یافته است، به طوری که روند تغییرات هر دو شاخص خشکسالی، از سمت شمال به جنوب دارای افزایش چشمگیری بوده است. بر اساس دادههای بارش و دبی، وقوع خشکسالی هواشناسی به صورت کوتاهمدت یا با تأخیر یک ماهه بیشترین تأثیر را در وقوع خشکسالی هیدرولوژیک دارد. همچنین بررسی نظم مکانی نیز نشان داد که، بیشترین همبستگی بین خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی در ایستگاه رودک وجود دارد که دلیل همبستگی بالای آن را میتوان کوچک بودن حوضه بالادست آن به موقعیت ایستگاههای بارانسنجی و هیدرومتری آن مرتبط دانست.