استخراج، پردازش، تولید و نمایش داده های جغرافیایی
خلیل ولیزاده کامران؛ مریم صادقی لله لو؛ اسدالله حجازی
چکیده
پایش و بررسی تغییرات کاربری اراضی در عرصه های جنگلی، اطلاعات قابل قبولی را بهمنظور مدیریت کارآمد این منابع فراهم می کند. همچنین حفاظت از منابع طبیعی نیازمند آگاهی از شرایط و نحوه تغییر کاربریهای مختلف اراضی است؛ بنابراین هدف از این پژوهش ارزیابی روند تغییر کاربری جنگل در محدوده جنگلی فندقلو از سال 2010 تا سال 2019 با استفاده ...
بیشتر
پایش و بررسی تغییرات کاربری اراضی در عرصه های جنگلی، اطلاعات قابل قبولی را بهمنظور مدیریت کارآمد این منابع فراهم می کند. همچنین حفاظت از منابع طبیعی نیازمند آگاهی از شرایط و نحوه تغییر کاربریهای مختلف اراضی است؛ بنابراین هدف از این پژوهش ارزیابی روند تغییر کاربری جنگل در محدوده جنگلی فندقلو از سال 2010 تا سال 2019 با استفاده از تصاویر لندست 5، 8 و ادغام آنها باتصاویر سنتینل2 و استر است. پس از تهیه تصاویر برای سالهای 2010، 2015 و 2019، تصحیح هندسی، رادیومتریک و اتمسفری تصاویر انجام گرفت و نقشه کاربریها با دقت کاپا به ترتیب 93، 83، 91 درصد تهیه شدند. مدل سازی تغییر کاربری برای سال 2025 با مدل GEOMOD، نیازمند تهیه نقشه تناسب منطقه است که با استفاده از روش Fuzzy ANP و ضریب ناسازگاری کمتر از 0.06 تهیه شده و برای تهیه نقشه تناسب اراضی از چهار معیار: انسانی، زیستشناختی، توپوگرافی و اقلیمی و 11 زیر معیار با توابع بولین بدست آمد و نقشههای کاربری اراضی بولین (جنگل و غیر جنگل) 2010 و 2015 مدلسازی برای سال 2019 انجام گرفت. مدلسازی کاربری برای سال ۲۰۲۵ از نقشه پایه ۲۰۱۹ و ماتریس انتقال زنجیره مارکوف کاربری اراضی ۲۰۲۵ با مدل CA- Markov صورت پذیرفت و نتیجه تغییرات مکانی برای سال ۲۰۲۵ به دست آمد. برای ارزیابی دقت مدل از میزان توافق و عدم توافق مکانی پیکسلها با Klocation و Standard به ترتیب با دقت 98 و 95 استفاده شد. نتایج مدلسازی برای سال 2025 تغییرات بهصورت کاهش پوشش جنگل بوده که از 3204.18 هکتار در سال 2010 به 3070.55 هکتار در 2019 هزار هکتار کاهش یافته است. با توجه به نتایج وزندهی، معیار انسانی و زیرمعیارهای کاربری اراضی و فاصله از جاده وزن بالایی را بهدست آوردند. علت آن میتواند پتانسیل گردشگری این منطقه در جذب گردشگران و همچنین دخالتهای ساکنان محلی باشد که تأثیر مستقیمی بر روند کاهشی جنگل دارد.
مصطفی مهدویفرد؛ خلیل ولیزاده کامران؛ احسان عطازاده؛ نسرین مرادی
چکیده
تالابها جزء اکوسیستمهای مابین خشکی و دریایی بهشمار میآیند. شناسایی و نظارتبر آلودگیهای ساحلی و دریایی برای به حداقل رساندن اثرات مخرب آنها برای جامعهی ساحلی امری ضروری و حیاتی است. پایش کلروفیل- آ که رنگدانهی اصلی فیتوپلانکتونهای آبهای ساحلی است با استفاده از عملیات میدانی زمانبر و هزینهبر است اما فناوری نوین ...
بیشتر
تالابها جزء اکوسیستمهای مابین خشکی و دریایی بهشمار میآیند. شناسایی و نظارتبر آلودگیهای ساحلی و دریایی برای به حداقل رساندن اثرات مخرب آنها برای جامعهی ساحلی امری ضروری و حیاتی است. پایش کلروفیل- آ که رنگدانهی اصلی فیتوپلانکتونهای آبهای ساحلی است با استفاده از عملیات میدانی زمانبر و هزینهبر است اما فناوری نوین سنجشازدور با بهرهگیری از سنجندههای دارای توان تفکیک مکانی و طیفی بالا امکان پایش در مقیاس کلان را میسر ساخته است. در این پژوهش از دادههای بازتاب سطحی و دادههای بازتاب بالای جو ماهوارههای سنتینل2 و لندست8 و الگوریتم OC2 بهمنظور تخمین سری زمانی غلظت کلروفیل- آ در تالاب دهستان تیاب استفاده شد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه دادههای ورودی به الگوریتم OC2، ارزیابی آن با دادههای میدانی و درنهایت تخمین غلظت سری زمانی کلروفیل- آ در منطقه مطالعاتی است. نتایج پژوهش نشان داد که الگوریتم OC2 با دادههای بازتاب سطحی زمین دارای همبستگی بهمراتب بالاتری در ماهوارههای لندست 8 و سنتینل 2 است که بهموجب آن مقدار R2 بهترتیب در دادههای بازتاب سطحی زمین ماهوارهی لندست8 و سنتینل2 برابر با 0/91 و 0/64 برآورد گردید. این درحالی است که مقدار R2 بهترتیب در دادههای بازتاب بالای جو برابر با 0/12 و 0/54 است. نتایج پژوهش بیانگر این است که ورودی الگوریتم OC2 حتماً باید از نوع دادهی بازتاب سطحی زمین و تصحیح اتمسفری شده باشد.
محمد کاظمی قراجه؛ خلیل ولی زاده کامران
چکیده
اندازه گیری پارامترهای فیزیکی آب از جمله دمای سطح آب و عمق آب با استفاده از روش های معمولی نیازمند صرف هزینه و زمان زیادی میباشد. در سال های اخیر، فناوری سنجش از دور به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای محاسبه دمای سطح آب و عمق آب، روند رو به رشدی در مطالعات مربوط به دریاها داشته است. از این رو، ...
بیشتر
اندازه گیری پارامترهای فیزیکی آب از جمله دمای سطح آب و عمق آب با استفاده از روش های معمولی نیازمند صرف هزینه و زمان زیادی میباشد. در سال های اخیر، فناوری سنجش از دور به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای محاسبه دمای سطح آب و عمق آب، روند رو به رشدی در مطالعات مربوط به دریاها داشته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر محاسبه دمای سطح آب و عمق آب و بررسی ارتباط بین این دو در دریاچه ارومیه واقع در کشور ایران و وان واقع در کشور ترکیه می باشد. بدین منظور، در ابتدا تصاویر ماهواره لندست 8 سال 2018 برای مناطق مورد مطالعه تهیه شدند. تصحیح اتمسفری با استفاده از روش فلش (FLAASH)بر روی تصاویر اعمال شد. سپس دمای سطح زمین با استفاده از روش الگوریتم پنجره مجزاء برای هر دو منطقه مورد مطالعه محاسبه شد. در نهایت با اعمال ضریب گسیل مندی آب(0.98)برروی دمای سطح زمین، دمای سطح آب به دست آمد. برای محاسبه عمق نسبی آب نیز روش استامپ مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از محاسبات مربوط به ارزیابی صحت نتایج بیانگر مقادیر 1.2 ،1.2،1.1 RMSE برای محاسبه دمای سطح آب به ترتیب برای ایستگاه های قالقاچی، مالکاشتر و اشکوهمچنین مقادیر 1.5،1.6 و 1.67 برای محاسبه عمق آب به ترتیب برای ایستگاه های قالقاچی، مالک اشتر و اشکو می باشد. همچنین نتایج حاصل از بررسی ضریب همبستگی به دست آمده بین دمای سطح آب با عمق نسبی آب (0.24- برای دریاچه ارومیه) و( 0.52- برای دریاچه وان) نشانگر وجود رابطه معکوس بین عمق آب و دمای سطح آب است، به طوری که با افزایش عمق، دمای سطح آب کاهش یافته و کاهش عمق آب، افزایش دمای سطح آب و در نتیجه افزایش تبخیر و تعرق را در پی دارد.
رضا پرهیزکار عیسی لو؛ خلیل ولی زاده کامران؛ بختیار فیضی زاده
چکیده
سنجش از دور حرارتی با پوشش وسیع از سطح زمین و همچنین فراهم آوردن قابلیت محاسبه دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهوارهای، به عنوان ابزار اقتصادی جدید نقش مهمی را در مطالعات محیط زیستی از جمله جستجوی منابع زمین گرمایی ایفا می کند. تهیه نقشه دمای سطح زمین، نکته کلیدی در دستیابی به ناهنجاریهای زمینگرمایی است که در پژوهش حاضر ...
بیشتر
سنجش از دور حرارتی با پوشش وسیع از سطح زمین و همچنین فراهم آوردن قابلیت محاسبه دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهوارهای، به عنوان ابزار اقتصادی جدید نقش مهمی را در مطالعات محیط زیستی از جمله جستجوی منابع زمین گرمایی ایفا می کند. تهیه نقشه دمای سطح زمین، نکته کلیدی در دستیابی به ناهنجاریهای زمینگرمایی است که در پژوهش حاضر با استفاده از دادههای طیفی سنجنده OLI و دادههای حرارتی سنجنده TIRS ماهواره لندست 8، دمای سطح زمین با الگوریتم های تک باندی و پنجره مجزامحاسبه گردیده و اطلاعات حرارتی حاصل از الگوریتم ها با داده های هواشناسی مورد ارزیابی قرار گرفت تا با استفاده از الگوریتم بهینه، نقشه دمای سطح زمین در سطح منطقه مورد مطالعه محاسبه شود. با توجه به اختلاف دمایی 6/1 درجۀ سانتیگراد الگوریتم پنجره مجزا در مقایسه باالگوریتم تک باندی با اختلاف دمایی 3 درجه سانتی گراد نسبت به دمای هوای حاصل از ایستگاه هواشناسی در لحظه تصویر برداری از نتیجه الگوریتم پنجره مجزا جهت تهیه نقشه دمای سطح زمین استفاده گردید. اما حرارت سطحی محاسبه شده با الگوریتم پنجره مجزا در سطح منطقه مورد مطالعه تحت تاثیر عواملی مثل نور خورشید، ضریب افت محیط، تبخیر و تعرق و به علاوه منابع زمین گرمایی بود که بایستی تاثیر عوامل غیر از منابع زمین گرمایی از نقشه دمای سطح زمین کم شده و به حداقل ممکن برسد. بنابراین برای نایل آمدن به این هدف از مدل حرارتی استفاده گردید که این مدل حرارتی استفاده شده یک مدل خطی است و ضرایب مجهول آن با استفاده از روش سرشکنی کمترین مربعات محاسبه گردیده است. با تجزیه و تحلیل تصویر آنومالی حرارتی حاصل از مدل حرارتی، مناطقی به عنوان مناطق مستعد منابع ژئوترمال انتخاب شدند که علاوه بر اینکه نسبت به محیط اطراف خود دچار ناهنجاری شدند بلکه شواهد وجود منابع زمین گرمایی نیز در اطراف آنها موجود بود به گونه ای که دو منطقه با وسعت 5/5 و 05/10 هکتار در قسمت شمالی و شمال شرقی دهکده موئیل، یک ناحیه با وسعت 1/4 در جنوب غربی آبگرم قوطورسویی و یک ناحیه در قسمت جنوبی آبگرم قینرجه با وسعت 1/1 هکتار به عنوان مناطق مستعد منابع زمین گرمایی در ناحیه اطراف کوهستان سبلان شناسایی شدند که از پتانسیل بالایی جهت اکتشاف منابع ژئوترمال برخوردار بودند.
بختیار فیضی زاده؛ سلیمه عبدالله آبادی؛ خلیل ولیزاده
چکیده
امروزه اعتبار سنجی نتایج حاصل از تحلیلهای مکانی GIS، تبدیل به یک چالش بزرگ در دنیای GIS شده است. تحلیل عدم قطعیت در زمینههای مختلف توجه به کیفیت داده و موضوعات مرتبط با آن از قبیل خطا، مدلهای عدم قطعیت، انتشار خطا، حذف خطا و عدم قطعیت در دادهها، بیش از هر زمان دیگر احساس میشود. مدلهای ارتفاع رقومی از ...
بیشتر
امروزه اعتبار سنجی نتایج حاصل از تحلیلهای مکانی GIS، تبدیل به یک چالش بزرگ در دنیای GIS شده است. تحلیل عدم قطعیت در زمینههای مختلف توجه به کیفیت داده و موضوعات مرتبط با آن از قبیل خطا، مدلهای عدم قطعیت، انتشار خطا، حذف خطا و عدم قطعیت در دادهها، بیش از هر زمان دیگر احساس میشود. مدلهای ارتفاع رقومی از مهمترین دادههای جغرافیایی میباشند که مبنای تحلیلهای مکانی مختلفی را تشکیل میدهند. این پژوهش با هدف بررسی میزان خطا و عدم قطعیت، دادههای ارتفاعی حاصل از ماهوارههای SRTM و ASTER را مد نظر قرار داده است.در این راستا، ابتدا با استفاده از شاخصهای آماری ME، STD و RMSE مقدار خطای دادههای مدلهای ارتفاع رقومی شناسایی محاسبه شد. در ادامه عدم قطعیت خطای دادهها با روش مونت کارلو شبیهسازی و الگوی انتشار خطا با روش درونیابی نتایج استخراج شد. نتایج این مرحله نشان میدهد که مدل رقومی استخراج شده از روج استریویی ASTER با وجود داشتن تفکیک مکانی بهتر، مقادیر بالاتری از خطا را شامل میشود و عملاً فاقد جزییات مدل رقومی ارتفاع معادل 30متر است. سپس با حذف الگوی انتشار خطا از مدلهای رقومی، DEM ثانویه تولید گردید. با محاسبه مجدد شاخصهای توصیفکننده خطا و مقایسه این مقادیر با مقادیر اولیه، نتایج حاکی از آن است که هر دو مدل ارتفاع رقومی بعد از حذف الگوی انتشار خطا دقت بالاتری را از خود نشان میدهند.از شاخص TPI جهت تعیین موقعیت توپوگرافی حوضه استفاده شد و حوضه به 6 طبقه تقسیم و میزان خطا در هر یک از طبقات قبل و بعد از شبیهسازی محاسبه گردید. نتایج حاکی از کاهش میزان خطا در تمامی طبقات قبل و بعد از شبیهسازی در هر دو مدل ارتفاع رقومی است. نتایج حاصل از این تحقیق در خصوص مدلسازی عدم قطعیت دادههای مدلهای رقومی ارتفاع به عنوان یکی از دادههای پایه در مطالعات علوم زمین بسیار کاربردی بوده و میتواند راهگشای مطالعات آتی برای کاهش عدم قطعیت و افزایش صحت نتایج تحقیقات آتی باشد.