اطلاعات جغرافیایی
مصطفی محمدی ده چشمه؛ سهراب قائدی؛ فرشته شنبه پور
چکیده
یکی از نگرانیهای جامعه انسانی درباره تغییراتی است که در اثر گرمایش زمین موجب تغییر در پارامترهای اقلیمی می شود. با توجه به این مهم که تغییرات اقلیمی بر همه بخشها اثر میگذارد، بررسی پیامدهای حاصل از این تغییرات نیازمند بررسی همهجانبه تمام بخش ها و عوامل مؤثر با یک رویکرد سیستمی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیامدهای ناشی ...
بیشتر
یکی از نگرانیهای جامعه انسانی درباره تغییراتی است که در اثر گرمایش زمین موجب تغییر در پارامترهای اقلیمی می شود. با توجه به این مهم که تغییرات اقلیمی بر همه بخشها اثر میگذارد، بررسی پیامدهای حاصل از این تغییرات نیازمند بررسی همهجانبه تمام بخش ها و عوامل مؤثر با یک رویکرد سیستمی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیامدهای ناشی از تغییرات اقلیمی در شهر اهواز می باشد. در این راستا ابتدا روند تغییرات پارامترهای اقلیمی تحلیل شده، سپس با استفاده از رویکرد پویایی سیستم به مدل سازی پیامدهای ساختاری تغییرات اقلیمی در شهر اهواز پرداخته شد. دادههای پژوهش شامل آمار دما، بارش، رطوبت نسبی، سرعت باد برای یک دوره 30 ساله (فصلی و سالانه)، ایستگاه سینوپتیک اهواز از سازمان هواشناسی کشور تهیه و با استفاده از آزمون آماری من-کندال مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش که مبتنی بر رویکرد سیستمی است، فاکتورهای اثرگذار و اثرپذیر دخیل در موضوع و ارتباطات بین آنها از طریق حلقه های علّی و معلولی در نرم افزار Vensim مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که طی روند 30 سال (1399-1370) تغییرات اقلیمی بر شهر اهواز در وجه افزایش دما و کاهش بارش، افزایش رطوبت نسبی و کاهش سرعت باد خود را نشان داده است. نتایج حاصل از مدل سازی کیفی و بررسی رابطه علّی و معلولی نشان داد که تغییرات اقلیمی در شهر اهواز اثرات مستقیمی بر بخشهای مختلف منابع آبی، تولیدات کشاورزی، مصرف انرژی داشته و متغیرهای (کاهش ذخایر آب در بالادست، امواج گرمای شدید) مهمترین نقاط اهرمی مدل میباشند. همچنین نتایج گویای این واقعیت است که تغییرات اقلیمی در بُعد زیستمحیطی، پیامدهای شدیدتری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به دنبال دارد. پیامدهای مختلف دارای تعاملات پیچیدهای با یکدیگر هستند به نحوی که ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی را تحت تأثیر قرار داده و در نهایت اثرات یکدیگر را بر روی کاهش کیفیت زندگی و افزایش مهاجرت های اقلیمی تشدید می نمایند.
مصطفی محمدی ده چشمه؛ فرشته شنبه پور
چکیده
ایمنی و امنیت شهری از دیرباز تاکنون در برنامهریزی سکونتگاههای شهری مورد توجه بوده و برنامهریزان همواره در ساخت و طراحی مناطق شهری به این امر مهم توجه میکردند. همچنین کاهش میزان آسیبپذیری کاربریهای شهری با بهرهگیری از رویکردهای جدید مدیریت بحران از قبیل پدافند غیرعامل میتواند در ایجاد محیطی ایمن در شهرها و کاهش میزان ...
بیشتر
ایمنی و امنیت شهری از دیرباز تاکنون در برنامهریزی سکونتگاههای شهری مورد توجه بوده و برنامهریزان همواره در ساخت و طراحی مناطق شهری به این امر مهم توجه میکردند. همچنین کاهش میزان آسیبپذیری کاربریهای شهری با بهرهگیری از رویکردهای جدید مدیریت بحران از قبیل پدافند غیرعامل میتواند در ایجاد محیطی ایمن در شهرها و کاهش میزان خسارات مؤثر واقع شود و امروزه یکی از مهمترین اهدافی است که مدیران شهری درصدد اجرای آن میباشند. شهر یاسوج در سلسله جبال زاگرس و در زون زاگرس چینخورده واقع شده و بهعلت قرار گرفتن در اطراف چینخوردگیها، گسلهای فعال و لرزهخیز ازجمله سه گسل مهم زاگرس، دنا و قطر- کازرون، در معرض وقوع مخاطرات متعدد ناشی از گسلهای فعال (گسلش سطحی، زمینلغزش و سنگریزش، روانگرایی) قرار دارد. هدف پژوهش حاضر تحلیل مکانی خطرپذیری زیرساختهای حیاتی در شهر یاسوج میباشد که به لحاظ هدف؛ کاربردی- نظری بوده و بررسی در آن به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. در آنالیز تحقیق پس از تعیین کاربریهای منتخب و پیادهسازی مدل مکانی و ترکیبی (FAHP-GIS)، وزن نهایی شاخصها بهدست آمده و سپس با استفاده از ابزار Distance حریم همجواری هرکدام از لایهها مشخص شد. در ادامه با استفاده از Fuzzy Overlay همپوشانی لایهها با Gamma 0.9 انجام گرفت. نتایج حاصل نشان میدهد که 11 کاربری یعنی 45.83 درصد زیرساختها در طیف خطرپذیری بالا قرار دارند، 6 کاربری یعنی 25 درصد زیرساختها در طیف نسبتاً خطرپذیر قرار دارند، 5 زیرساخت یعنی 20.83 درصد زیرساختها در طیف خطرپذیری متوسط قرار دارند، 2 زیرساخت یعنی 8.33 درصد زیرساختها در طیف خطرپذیری کم قرار دارند و در طیف خطرپذیری خیلی کم هیچ کاربری قرار ندارد. از نظر خطرپذیری نواحی، ناحیه دو شهر یاسوج با 66.66 درصد دارای بیشترین خطرپذیری میباشد.
مصطفی محمدی ده چشمه؛ هادی علیزاده
چکیده
امنیت یکی از ارکان اساسی دستیابی به یک جامعه سالم و داشتن شهرهای پایدار میباشد. در این راستا هدف از مطالعه حاضر ارزیابی مؤلفههای امنیت شهری بر پایه رویکرد ساختار گرا از نگاه شهروندان در شهر ارومیه میباشد. این پژوهش با رویکردی کاربردی و به شیوه «توصیفی- تحلیلی» انجام شده که با استفاده از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه امنیت ...
بیشتر
امنیت یکی از ارکان اساسی دستیابی به یک جامعه سالم و داشتن شهرهای پایدار میباشد. در این راستا هدف از مطالعه حاضر ارزیابی مؤلفههای امنیت شهری بر پایه رویکرد ساختار گرا از نگاه شهروندان در شهر ارومیه میباشد. این پژوهش با رویکردی کاربردی و به شیوه «توصیفی- تحلیلی» انجام شده که با استفاده از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه امنیت در فضاهای شهری را در قالب نظریه ساختاری در سه بعد بنیادی، دینامیک و ایمنی در شهر ارومیه مورد تحلیل قرار داده است. جامعه نمونه پژوهش 322 نفر از شهروندان شهر ارومیه میباشند که براساس فرمول عمومی کوکران به صورت تصادفی ساده انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتهاند. میزان پایایی سازههای پژوهش 73 درصد و میزان روایی آن به میزان 71 درصد ارزیابی شد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش و متناسب با اهداف پژوهش از آزمونهای همبستگی، آزمون T و تحلیل تشخیص در قالب نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد اولاً ارزیابی ارتباط بین مؤلفههای تبیین کننده امنیت از دیدگاه ساختارگرایی در شهر ارومیه حاکی از آن است که این مؤلفهها دارای همبستگی درونی بالایی برای تبیین مقوله امنیت در شهر ارومیه میباشند. ثانیاً ارزیابی اولویت مؤلفههای امنیت از دیدگاه ساختاری برای بسترسازی و تبیین امنیت در فضاهای شهری در ارومیه بیان گر اولویت مؤلفه بنیادی در امنیت شهری با توجه به اختلاف از میانگین مبنای پایین 0858/0 به نسبت مؤلفه دینامیکی با 3575/0 اختلاف از میانگین و مؤلفه ایمنی با 3982/0 اختلاف از میانگین مبنا میباشد و ثالثاً پیشبینی فرایند تحقق امنیت شهری در شهر ارومیه از طریق مؤلفههای منتخب نشان میدهد که مؤلفه ایمنی با میزان لامبدای 201/0 و میزان پیشبینی کلی 502/0 دارای پیشبینی قویتر و بهتری به نسبت سایر مؤلفهها برای تحقق امنیت در فضاهای شهری ارومیه میباشد.