مرضیه مکرم؛ مجید حجتی؛ عبدالرسول زارعی
چکیده
افزایش قدرت تفکیک مکانی به منظور افزایش میزان اطلاعات در مدل رقومی ارتفاع (DEM) از جمله مهمترین موضوعات در ژئومورفولوژی کمی محسوب میشود. تاکنون مدلهای مختلفی به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی ارائه شده است که از بین مدلها، مدل جاذبه به عنوان جدیدترین مدل، دارای دقت بسیار بالایی میباشد. این مدل برای اولین بار به منظور افزایش قدرت ...
بیشتر
افزایش قدرت تفکیک مکانی به منظور افزایش میزان اطلاعات در مدل رقومی ارتفاع (DEM) از جمله مهمترین موضوعات در ژئومورفولوژی کمی محسوب میشود. تاکنون مدلهای مختلفی به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی ارائه شده است که از بین مدلها، مدل جاذبه به عنوان جدیدترین مدل، دارای دقت بسیار بالایی میباشد. این مدل برای اولین بار به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی بر روی تصاویر ماهوارهای استفاده شده است. در این تحقیق از مدل جاذبه برای اولین بار به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی DEM استفاده شد. در بررسی حاضر، از دو مدل همسایگی پیکسلهای مماس (Touching) و مدل همسایگی چهارگانه (Quadrant) به منظور تخمین مقادیر زیر پیکسل ها استفاده گردید. در مدل جاذبه احتیاجی به کالیبره کردن و آموزش الگوریتم همانند الگوریتمهای یادگیری ماشین نیست، این امر موجب میشود که زمان محاسبات برای اجرای الگوریتم کم شود. پس از تولید تصاویر خروجی برای زیر پیکسلها، در مقیاس های 2، 3 و4 با همسایگیهای متفاوت، بهترین مقیاس با مناسبترین نوع همسایگی با استفاده از نقاط کنترل زمینی تعیین شد و مقادیر RMSE برای آنها محاسبه شد. تعداد کل نقاط کنترل زمین مستخرج از عملیات نقشه برداری، 2118 نقطه بود. مقدار RMSE برای هر DEM به صورت جداگانه محاسبه شد. نتایج نشان داد که با استفاده از مدل جاذبه صحت تصاویر خروجی بهبود بخشیده شده و همچنین قدرت تفکیک مکانی آنها نیز افزایش پیدا کرده است. بر اساس نتایج از بین مقیاسها با همسایگیهای مختلف، مقیاس 3 و مدل همسایگی چهارگانه نسبت به سایر روشها دارای بیشترین دقت با کمترین میزان RMSE (54/5) برای DEM 30 متر و DEM 90 متر (13/9) میباشد.
محمد با عقیده؛ غلامعباس فلاح قالهری؛ حسن حاجی محمدی؛ حسن رضایی
چکیده
شرایط اقلیمی هر محل در پراکندگی انسان، حیوان و گیاه نقش مهمی را ایفا میکند. لذا هرگونه فعالیت یا برنامهریزی در زمینههای مختلف اقتصادی، کشاورزی و صنعتی در سطح زمین بدون شناخت اقلیم امکانپذیر نمیباشد، به همین دلیل پهنه بندی اقلیمی و شناخت مهمترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر هر ناحیه، یکی از راههای شناخت شناسنامهی اقلیمی ...
بیشتر
شرایط اقلیمی هر محل در پراکندگی انسان، حیوان و گیاه نقش مهمی را ایفا میکند. لذا هرگونه فعالیت یا برنامهریزی در زمینههای مختلف اقتصادی، کشاورزی و صنعتی در سطح زمین بدون شناخت اقلیم امکانپذیر نمیباشد، به همین دلیل پهنه بندی اقلیمی و شناخت مهمترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر هر ناحیه، یکی از راههای شناخت شناسنامهی اقلیمی نواحی است. فقدان اطلاع از خرده اقلیمهای نواحی، برنامهریزیهای اقتصادی و کشاورزی انسان را با شکست مواجه میسازد. به طور کلی اقلیم یک منطقه، متوسط وضعیت هوا در آن منطقه است و دسترسی به متوسط وضعیت هوا در یک مکان خاص، نیازمند آمار و اطلاعات درازمدت هواشناسی است. برای دریافت شناخت صحیح و جامع از اقلیم استان همدان، پهنهبندی اقلیمی با روشهای نوین آماری مانند تحلیل عاملی و تحلیل خوشهای طی دوره 20 ساله (1372- 1392) انجام شد. برای این منظور تعداد 23 متغیر اقلیمی از 8 ایستگاه هواشناسی انتخاب گردید. سپس با استفاده از مدل رقومی ارتفاع، بین پارامترهای هواشناسی و لایه مزبور یک رابطه رگرسیونی چند متغیره اعمال گردید که در نهایت یک ماتریس پهنهای به ابعاد 23 ×88 به دست آمد و مبنای ناحیه بندی قرارگرفت. بررسی اقلیم استان با روش تحلیل عاملی نشان میدهد که اقلیم استان ساخته ی 5 عامل است، این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از: دما و تغییرپذیری آن، دیدافقی، بارش، تندر و تابش. نتایج حاصل از تحلیل خوشهای بر روی 5 عامل اقلیمی، وجود 6 ناحیه را در استان همداننشان میدهد. یافتهها حاکی از آن است که عوامل اول و دوم به تنهایی 63 درصد رفتار اقلیمی را در استان تبیین مینمایند.