سیستم اطلاعات جغرافیایی
ابوالفضل قنبری؛ مصطفی موسی پور؛ هابیل خرمی حسین حاجلو؛ حسین انوری
چکیده
توسعه فیزیکی مناطق شهری یکی از محرکهای اصلی تغییرات جهانی است که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم مهمی بر شرایط محیطی و تنوع زیستی دارد. استفاده از تکنیک های سنجش از دور، یکی از رویکردهای جدید در برنامهریزی شهری محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارآیی طبقه بندی کننده های یادگیری ماشین مبتنی بر پردازش شیئ گرای تصاویر ...
بیشتر
توسعه فیزیکی مناطق شهری یکی از محرکهای اصلی تغییرات جهانی است که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم مهمی بر شرایط محیطی و تنوع زیستی دارد. استفاده از تکنیک های سنجش از دور، یکی از رویکردهای جدید در برنامهریزی شهری محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارآیی طبقه بندی کننده های یادگیری ماشین مبتنی بر پردازش شیئ گرای تصاویر ماهواره ای در استخراج محدوده توسعه فیزیکی شهر همدان با استفاده از تصویر ماهواره سنتینل 2 انجام شده است. در این راستا، فرایند قطعه بندی بر اساس مقیاس، ضریب شکل و ضریب فشردگی مناسب با هدف تولید اشیاء تصویری انجام شد. پس از قطعه بندی و تبدیل تصویر به اشیاء تصویری، با استفاده از طبقه بندی کننده های یادگیری ماشین مبتنی بر پردازش شیئ گرای تصاویر ماهواره ای شامل الگوریتم های طبقه بندی کننده بیز، k - نزدیکترین همسایه، ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم گیری و درخت های تصادفی، فرایند طبقه بندی انجام و نقشه های محدوده توسعه فیزیکی شهری تولید شد. در نهایت، مقدار دقت هر کدام از نقشه های تولید شده محاسبه شد. بر اساس نتایج تحقیق، امکان تولید نقشه محدوده توسعه فیزیکی شهری همدان با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین مبتنی بر پردازش شیئ گرای تصاویر ماهواره ای با دقت قابل قبول وجود دارد. به طوری که طبقه بندی کننده بیز دارای دقت کلی 96 درصد و ضریب کاپای 0.95، k - نزدیکترین همسایه دارای دقت کلی 97 درصد و ضریب کاپای 0.96، ماشین بردار پشتیبان دارای دقت کلی 96 درصد و ضریب کاپای 0.95، درخت تصمیم گیری دارای دقت کلی 95 درصد و ضریب کاپای 0.94 و درخت های تصادفی دارای دقت کلی 95 درصد و ضریب کاپای 0.94 بودند. لذا از بین کلیه الگوریتم های مورد استفاده در این تحقیق، k - نزدیکترین همسایه با دقت کلی 97 درصد و ضریب کاپای 0.96 مقدار دقت بیشتری را ارائه نمود.
دورسنجی
سیده کوثر حمیدی؛ اصغر فلاح؛ نسترن نظریانی
چکیده
تغییر اقلیم تأثیر قابل ملاحظهای بر محیطزیست دارد و منجر به حساسیت متفاوت پوشش گیاهی بهعوامل آب و هوایی در مقیاسهای مکانی- زمانی مختلف میشود. آگاهی از وضعیت پوشش گیاهی بهدلیل کاربرد در برنامهریزیهای خرد و کلان در حال حاضر از ارکان مهم در تولید اطلاعات است .با توجه به پرهزینه و زمانبر بودن استفاده از روشهای مبتنی بر مشاهدات، ...
بیشتر
تغییر اقلیم تأثیر قابل ملاحظهای بر محیطزیست دارد و منجر به حساسیت متفاوت پوشش گیاهی بهعوامل آب و هوایی در مقیاسهای مکانی- زمانی مختلف میشود. آگاهی از وضعیت پوشش گیاهی بهدلیل کاربرد در برنامهریزیهای خرد و کلان در حال حاضر از ارکان مهم در تولید اطلاعات است .با توجه به پرهزینه و زمانبر بودن استفاده از روشهای مبتنی بر مشاهدات، امروزه فناوری سنجش از دور بهعنوان راهکار جدید در بهبود این روشها مطرح شده است. در پژوهش پیشرو هدف، بررسی اثر عوامل اقلیمی بر روند پوشش گیاهی جنگل فریم در استان مازندران با استفاده از تصاویر سنتینل 2 و تعیین مناسبترین شاخص برای این منطقه است. بهمنظور مدلسازی از فاکتورهای اقلیمی (درجه حرارت و بارندگی) مربوط به منطقه بهدست آمده از نزدیکترین ایستگاه هواشناسی مربوط، استفاده شد. بعد از پیشپردازش و پردازش تصاویر سنتینل 2 ارزشهای رقومی متناظر از باندهای طیفی استخراج و بهعنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد. رابطه درجه حرارت و بارندگی با شاخصهای پوشش گیاهی با ضریب همبستگی 0.43 و 0.56 و میزان AIC و BIC بهترتیب (565 و 3209) و (739 و 3383) بهدست آمد. همچنین نتایج نشان داد بیشترین اثرگذاری در رابطه با هر دو فاکتور درجه حرارت و بارندگی مربوط به شاخص پوشش گیاهی تفاضلی (DVI) است، که کارائی بالای این شاخص در منطقه را نشان میدهد. با توجه به نتایج فوق، میتوان بیان کرد که شاخص مذکور بهمنظور بررسی تأثیر متغیرهای اقلیمی بر جنگل مورد مطالعه، انطباق و همبستگی مناسبی دارد.
سارا عطارچی؛ نجمه پوراکبر هنزائی
چکیده
مطالعه تطابق محتوای اطلاعاتی سنجندهها به منظور جایگزینی سنجنده ها در مناطقی که امکان دسترسی آسان به دادههای آنها وجود ندارد، در مطالعات سنجش از دور ضروری است. هدف از این پژوهش مقایسهی دو سنجندهی MSI ماهوارهی سنتینل ۲ و OLI ماهوارهی لندست ۸ میباشد تا امکان استفاده از آرشیو تصاویر لندست و همچنین جایگزینی تصاویر این دو ماهواره ...
بیشتر
مطالعه تطابق محتوای اطلاعاتی سنجندهها به منظور جایگزینی سنجنده ها در مناطقی که امکان دسترسی آسان به دادههای آنها وجود ندارد، در مطالعات سنجش از دور ضروری است. هدف از این پژوهش مقایسهی دو سنجندهی MSI ماهوارهی سنتینل ۲ و OLI ماهوارهی لندست ۸ میباشد تا امکان استفاده از آرشیو تصاویر لندست و همچنین جایگزینی تصاویر این دو ماهواره به جای یکدیگر مورد ارزیابی قرار بگیرد. برای رسیدن به این هدف، شهرستان مینودشت به عنوان منطقهی مورد مطالعه انتخاب گردید. این منطقه از نظر کلاس های پوشش اراضی متنوع بوده و انواع مختلف طبقات پوشش زمین در آن دیده می شود. به منظور بررسی محتوای اطلاعاتی دو سنجنده، سه جفت تصویر نسبتا همزمان از دو سنجنده انتخاب شد. ابتدا باندهای متناظر دو سنجنده که در محدوده طول موج یکسان فعالیت می کنند، تعیین شد. سپس هر زوج تصویر نسبت به هم ثبت هندسی شدند. جهت یکسان کردن اندازهی پیکسلها، قدرت تفکیک مکانی سنجندهی MSI به ۳۰ متر تبدیل شد تا همبستگی باندهای متناظر محاسبه شود. در گام بعدی، طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان بر روی تصاویر انجام شد. نمونه های تعلیمی از نقشهی کاربری اراضی شهرستان مینودشت و تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک مکانی بالا انتخاب شد. برای ارزیابی طبقه بندی با استفاده از نمونه های مستقل، ماتریس خطا تشکیل شد. نتایج نشان داد که تمامی باندهای متناظر همبستگی بالاتر از مقدار ۰.8 دارند و میزان صحت کلی و ضریب کاپای حاصل از طبقه بندی برای هر دو سنجنده تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند. میانگین صحت کلی به دست آمده برای سنجندههای OLI و MSI به ترتیب 91/35٪ و 94/79٪ میباشد. نتایج بدست آمده، نشانگر تطابق بالای دو سنجنده چند طیفی می باشد.
حکمت اله محمدخانلو؛ مهدی مدیری؛ الهه خصالی؛ حمید عنایتی
چکیده
هیدروگرافی علمی است که با پایش منظم پارامترهایی نظیر عمق آب، زمینشناسی، ژئوفیزیک، جزر و مدّ، جریان آب، امواج و سایر ویژگیهای فیزیکی آب دریا، امکان تهیه نقشههای مورد استفاده در عملیات دریانوردی را فراهم و سهم بسزایی در زیر ساختهای داخلی کشورهای ساحلی ایفا مینماید. ارائه مناسب خدمات هیدروگرافی متضمن دریانوردی ایمن و مؤثر ...
بیشتر
هیدروگرافی علمی است که با پایش منظم پارامترهایی نظیر عمق آب، زمینشناسی، ژئوفیزیک، جزر و مدّ، جریان آب، امواج و سایر ویژگیهای فیزیکی آب دریا، امکان تهیه نقشههای مورد استفاده در عملیات دریانوردی را فراهم و سهم بسزایی در زیر ساختهای داخلی کشورهای ساحلی ایفا مینماید. ارائه مناسب خدمات هیدروگرافی متضمن دریانوردی ایمن و مؤثر میباشد. به طوری که توسعه خدمات هیدروگرافی در سطح ملی میتواند ضمن ارتقاء ایمنی دریانوردان، حفاظت از جان انسانها و متعلقاتشان در دریا، تسهیلاتی را به منظور حفاظت از محیط زیست دریایی ایجاد نماید. در این راستا با پیشرفت تکنولوژیهای فضایی در سالهای اخیر با هدف سرعت بخشیدن به تولید اطلاعات مکانی و پایش دریاها در بازه زمانی قابل قبول، محدودیت نقشهبرداری دریایی در زمانهای بحران همچون جنگ و ناامنی از بین رفته و بسترمناسب جهت عمقیابی در سواحل دور و غیر قابل دسترس و همچنین پایش پهنههای وسیع آبی و استراتژیک، با بکارگیری فناوری سنجشازدور در حوزه علوم دریایی و با استفاده از آنالیز طیفی دادههای ماهوارهای و بکارگیری مدلهای مختلف، عمق بستر دریا در محدودههای کم عمق ایجاد شده است. بدین منظور در پژوهش حاضر، از تصاویر ماهواره Sentinel2 و مدلهای عمق سنجی رگرسیون خطی چند باندی(LMR)[1] و استامپ به منظور تعیین عمق آب استفاده شده است. سپس با استفاده از چارت دریایی 1:25.000 Admirality ارزیابی دقت انجام شد. پس از پیاده سازی، مدل بهینه رگرسیون خطی چند باندی، مقدار میانگین مربع خطاها(RMSE)[2] 15/2 متر و ضریب همبستگی(CC)[3] آن 925/0% در فواصل عمقی صفر تا 20 متر محاسبه و با استخراج پارامترهای مورد نیاز مدل ، بر روی مقادیر پیکسلی 4 باند 10متری تصویر Sentinel2اعمال شده و مدل رقومی ارتفاعی بستر محاسبه و پیادهسازی گردیده است.
[1]- Linear Multiple Regration
[2]- Root Mean Square Error
[3]- Correlation Coefficient