اطلاعات جغرافیایی
یاسر معرب؛ اسماعیل صالحی؛ محمدجواد امیری؛ حسن هویدی
چکیده
تبدیل پوشش طبیعی فضاهای شهری به سکونتگاههای انسانی باعث تغییرات ساختاری و عملکردی این فضاها شده است. لذا خدمات زیست محیطی ارائه شده توسط این زیرساختهای بومشناختی روز به روز ضعیفتر میشود، که این امر منجر به کاهش امنیت بومشناختی شهرها شده و تهدیدی برای توسعه پایدار میباشد. از آنجایی که در بین خدمات اکوسیستمی، تولید آب در ...
بیشتر
تبدیل پوشش طبیعی فضاهای شهری به سکونتگاههای انسانی باعث تغییرات ساختاری و عملکردی این فضاها شده است. لذا خدمات زیست محیطی ارائه شده توسط این زیرساختهای بومشناختی روز به روز ضعیفتر میشود، که این امر منجر به کاهش امنیت بومشناختی شهرها شده و تهدیدی برای توسعه پایدار میباشد. از آنجایی که در بین خدمات اکوسیستمی، تولید آب در برابر تغییرات شدید ناشی از تغییرات کاربری اراضی آسیبپذیرتر بوده، مورد هدف این تحقیق قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، از یک سو پایش تغییرات کاربری اراضی در یک دوره زمانی 20 ساله (2000 - 2020) با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و از سوی دیگر ارزیابی امنیت بومشناختی خدمات اکوسیستمی (تولید آب) در دورههای زمانی مطرح شده است. این پژوهش در حوضه آبخیر لواسانات که واقع در استان تهران است، انجام شد. دادههای مورد نیاز این مدل شامل نقشههای مرز حوضه، بارش، پتانسیل تبخیر و تعرق، عمق خاک، آب قابل دسترس گیاه و کاربریهای اراضی و پوشش گیاهی و همچنین یک جدول خصوصیت بیوفیزیکی میباشد که در نرمافزار InVEST 3.7.0 وارد شده و به وسیله آن، مدل نقشهسازی میزان تولید آب در دهههای مختلف بدست آمد. پس از وارد کردن دادههای مورد نیاز مدل، نتایج نشان داد که میزان تولید آب در سالهای 2000، 2010 و 2020 به ترتیب برابر با2641734.816 ، 3318950.915 و 7737201.215 متر مکعب بوده است. محاسبات مدل نشان میدهد که میزان تولید آب در حوضه لواسانات در حال افزایش میباشد. این افزایش به این دلیل است که کاربریهای ساخته شده در حال افزایش بوده لذا مقدار آب در دسترس به صورت رواناب افزایش و امنیت بومشناختی محدوده مورد مطالعه کاهش یافته است.
مهرداد هادی پور؛ حمید دارابی؛ علی اکبر داودی راد
چکیده
درک توزیع مکانی و زمانی دمای سطح زمین یا LST جهت یافتن عوامل ایجاد آن، در مدیریت محیط زیست شهری امری ضروری خواهد بود. از اینرو هدف از پژوهش حاضر، تجزیه و تحلیل کمی جزایر حرارتی یا UHI شهر اراک و بررسی ارتباط بین شاخصهای NDVI، NDBI و آلودگی هوا با LST، با استفاده از تصاویر سنجندههای ETM+, TM و OLI میباشد. ابتدا بر روی تصاویر پیشپردازشهای لازم ...
بیشتر
درک توزیع مکانی و زمانی دمای سطح زمین یا LST جهت یافتن عوامل ایجاد آن، در مدیریت محیط زیست شهری امری ضروری خواهد بود. از اینرو هدف از پژوهش حاضر، تجزیه و تحلیل کمی جزایر حرارتی یا UHI شهر اراک و بررسی ارتباط بین شاخصهای NDVI، NDBI و آلودگی هوا با LST، با استفاده از تصاویر سنجندههای ETM+, TM و OLI میباشد. ابتدا بر روی تصاویر پیشپردازشهای لازم جهت تهیه نقشهکاربری با استفاده از روش طبقهبندی نظارتشده انجام شد و کاربریهای اراضی موجود در محدوده مورد مطالعه شامل: مراتع فقیر، مراتع متوسط، مراتع خوب، اراضی بایر، دریاچه شور، اراضی کشاورزی و اراضی مسکونی استخراج شدند. سپس تصاویر مورد استفادهبرای تهیه شاخصهای NDVI و NDBI به بازتاب جو تبدیل و دمای سطح زمین با استفاده از روش مؤسسه علوم پروژه لندست در محیط GIS تهیه شدند. آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف، t جفتی و آزمون همبستگی پیرسون جهت آنالیزهای آماری شاخصهای سنجش از دور و دادههای کیفیت هوا استفاده شدند. نتایج آزمون کلموگروف-اسمینرف نشان داد، تمامی شاخصهای سنجش از دور از توزیع نرمال پیروی میکنند. نتایج آزمون t جفتی، حاکی از وجود اختلاف معنیدار در تمام کاربریها بجز کاربری مسکونی با کاربری دریاچه شور در شاخصهای LST و NDVI و همچنین وجود اختلاف معنیدار در تمام کاربریهای موجود در محدوده مورد مطالعه برای شاخص NDBI بود. همچنین نتایج آزمون t جفتی برای متغیر دمای هوای و LST، نشان داد که اختلاف معنیدار بین تمام کاربریها با کاربری مسکونی وجود ندارد و همبستگی بین دمای هوا با LST و دادههای کیفیت هوا شامل ذرات معلق کمتر از 2/5 میکرون در سطح 99 درصد معنیدار بود. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن بود که استفاده از دادههای سنجش از دور میتواند نقش مهمی در مدیریت فضای شهری داشته باشد به نحو کارآمدی مدیران شهری را در برنامهریزی فضای شهری یاری رساند.
محسن شاطریان؛ سید حجت موسوی؛ زهرا مومن بیک
چکیده
داشتن آمار و اطلاعات به هنگام از کاربریهای موجود، لازمه مدیریت صحیح عرصههای طبیعی و شهری است. با توجه به تغییرات گسترده کاربری اراضی و ضرورت آگاهی مدیران و برنامهریزان از چگونگی تحولات حادثشده برای سیاستگذاری و چارهاندیشی جهت رفع معضلات موجود، آشکارسازی تغییرات برای مشخص کردن روند زمانی آنها ضروری به نظر میرسد. بنابراین ...
بیشتر
داشتن آمار و اطلاعات به هنگام از کاربریهای موجود، لازمه مدیریت صحیح عرصههای طبیعی و شهری است. با توجه به تغییرات گسترده کاربری اراضی و ضرورت آگاهی مدیران و برنامهریزان از چگونگی تحولات حادثشده برای سیاستگذاری و چارهاندیشی جهت رفع معضلات موجود، آشکارسازی تغییرات برای مشخص کردن روند زمانی آنها ضروری به نظر میرسد. بنابراین نقشه کاربری اراضی یکی از الزامات هرگونه برنامهریزی توسعه ملی و منطقهای است که مدیران، برنامهریزان و کارشناسان را قادر میسازد با شناسایی وضع موجود و مقایسه قابلیتها و پتانسیلها، در زمینه حل معضلات و رفع نیازهای حال و آینده اقدامات لازم را طراحی و اجرا نمایند. لذا هدف از این پژوهش تهیه نقشههای کاربری اراضی شهرستان شهرکرد و همچنین پایش تغییرات کاربری اراضی این منطقه در بازه زمانی 1985 تا 2017 با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست میباشد. در این راستا تصاویر سنجندههای TM، ETM+ و OLI ماهواره لندست در سالهای 1985، 2000، 2015 و 2017 بهعنوان پایگاه داده مورد بهرهگیری قرار گرفت و جهت آنالیز دادهها از نرم افزارهای دورسنجی و سیستم اطلاعات جغرافیائی ENVI 4.7و ArcGIS 10.4استفاده گردید. نتایج نشان داد که در این دوره 32 ساله، مساحت کاربریهای شهری، کشاورزی و صنعتی هر کدام بهترتیب 2/26، 3/190 و 6/15 کیلومتر مربع افزایش یافتهاست، درحالیکه کاربری مرغزار و سایر کاربریها بهترتیب 9/4 و 6/230 کیلومتر مربع کاهش وسعت داشتهاند. این موضوع حاکی از تخریب سرزمین، به دلیل احداث فرودگاه و همچنین از بین رفتن مراتع به موجب افزایش اراضی شهری و کشاورزی میباشد.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ بهروز خدابنده لو؛ احمد ناصری؛ علی مرادی
چکیده
این پژوهش با هدف استخراج نقشه کاربری اراضی شهری، با استفاده از مقایسه الگوریتمهای مختلف طبقهبندی پیکسلپایه و شئگرا میباشد. در این راستا الگوریتمهای طبقهبندی پیکسلپایه ماشین بردار پشتیبان، حداکثر احتمال، شبکه عصبی مصنوعی، حداقل فاصله از میانگین، سطوح موازی و فاصله ماهالانوی مورد استفاده قرار گرفتند. در ادامه به ...
بیشتر
این پژوهش با هدف استخراج نقشه کاربری اراضی شهری، با استفاده از مقایسه الگوریتمهای مختلف طبقهبندی پیکسلپایه و شئگرا میباشد. در این راستا الگوریتمهای طبقهبندی پیکسلپایه ماشین بردار پشتیبان، حداکثر احتمال، شبکه عصبی مصنوعی، حداقل فاصله از میانگین، سطوح موازی و فاصله ماهالانوی مورد استفاده قرار گرفتند. در ادامه به مقایسه روشهای مذکور با طبقهبندی شئگرا جهت تهیه نقشه کاربری اراضی شهر زنجان با استفاده از تصویرماهوارهایSentinel-2 با قدرت تفکیک مکانی 10 متر پرداخته شد. به منظور انجام پردازش تصویر مورد استفاده از نرمافزارهای ENVI 5.3، SNAP،eCognition و ArcGISاستفاده شده است. برای مقایسه عملی نتایج، در هر دو روش از دادههای آموزشی یکسان برای طبقهبندی استفاده گردید؛ سپس مهمترین روشهای ارزیابی صحت شامل دقتکلیو ضریب کاپای طبقهبندی استخراج شد. نتایج بدست آمده، نشان میدهد که از بین روشهای طبقهبندی پیکسلپایه مورد استفاده در این مطالعه، روشهای طبقهبندی حداکثر احتمال و روش حداقل فاصله تا میانگین با ضریب کاپای به ترتیب 95/0درصد و 85/0 درصد از دقت قابل قبولی برخوردار هستند. همچنین مقایسه نتایج حاصل از طبقهبندی پیکسلپایه و شئگرا نشان داد که روش شئگرا با اعمال پارامترهای مؤثر در طبقهبندی و توسعه قوانین جهت اطلاح طبقهبندی اولیه شئگرا با ضریب کاپای 95/0 درصد از نظر دقت در استخراج نقشه کاربری اراضی از روشهای پیکسلپایه از اولویت برخوردار است.
حمید ابراهیمی؛ علی اکبر رسولی؛ احمد احمدپور
چکیده
تغییرات کاربری اراضی از جمله فرآیندهای اجتنابناپذیر و محصول واکنش میان عوامل انسانی و طبیعی میباشد. دادههای سنجش از دور و روشهای نوین در زمینه پردازش تصاویر ماهوارهای به طور گستردهای برای تعیین نوع، مقدار و محل تغییر کاربری زمین استفاده میگردد. نقشههای کاربری اراضی و نقشههای پیشبینی تغییرات مکانی-زمانی کاربری ...
بیشتر
تغییرات کاربری اراضی از جمله فرآیندهای اجتنابناپذیر و محصول واکنش میان عوامل انسانی و طبیعی میباشد. دادههای سنجش از دور و روشهای نوین در زمینه پردازش تصاویر ماهوارهای به طور گستردهای برای تعیین نوع، مقدار و محل تغییر کاربری زمین استفاده میگردد. نقشههای کاربری اراضی و نقشههای پیشبینی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی، تأمین کننده بخش عمدهای از اطلاعات مورد نیاز برنامهریزان و مدیران شهری در زمینه اتخاذ تدابیر صحیح و تصمیمگیریهای اصولی در جهت نیل به توسعه پایدار شهری میباشند. در این مطالعه با پردازش شیگرا تصاویر ماهوارهای لندست متعلق به سالهای 1384، 1389 و 1394 به مدلسازی تغییرات دینامیک کاربری اراضی شهر شیراز پرداخته و از مدل تلفیقی زنجیره مارکوف- سلولهای خودکار در طی دو مرحله، برای پیشبینی تغییرات کاربری اراضی استفادهشده است. در مرحله اول، با استفاده از نقشه کاربری اراضی سالهای 1384 و 1389، کاربری اراضی سال 1394 پیشبینی گردید. به منظور صحت سنجی نتایج حاصله، از نقشه کاربری اراضی سال 1394 استفاده و نتایج نشاندهنده دقت 89 درصدی مدل در این مرحله میباشد. در مرحله بعد، با تنظیم پارامترهای مدل طبق مرحله قبل، با استفاده از نقشه کاربری اراضی سالهای 1389 و 1394 به مدلسازی کاربری اراضی سال 1399 پرداخته شد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات صورت گرفته در بازه 20 ساله مورد بررسی، نشاندهنده تغییر مساحت اراضی ساختمانی از 38 کیلومترمربع در سال 1384 به 142 کیلومترمربع در سال 1399 میباشد که حاکی از رشد قابل توجه اراضی مسکونی در محدوده زمانی مورد بررسی بوده و نیازمند تدوین برنامههای اصولی در زمینه بهبود مدیریت شهری میباشد.
کامران کریمی؛ غلامرضا زهتابیان؛ مرزبان فرامرزی؛ حسن خسروی
چکیده
دردهههایاخیر،تغییراتسریعکاربریاراضیبه ویژه در مناطق دارای اکوسیستم حساس باپیامدتخریبمنابعطبیعی همراه بوده است. متأسفانهبخشمهمیازاینتغییرات، غیراصولیوخارجازبرنامه بودهکهاطلاعازاینتغییرات برای برنامهریزان اهمیت بسزایی دارد. دراین مطالعهتغییراتپوششاراضیدر دو دورة قبل و بعد از بهرهبرداری از شبکههای آبیاری سد کرخه ...
بیشتر
دردهههایاخیر،تغییراتسریعکاربریاراضیبه ویژه در مناطق دارای اکوسیستم حساس باپیامدتخریبمنابعطبیعی همراه بوده است. متأسفانهبخشمهمیازاینتغییرات، غیراصولیوخارجازبرنامه بودهکهاطلاعازاینتغییرات برای برنامهریزان اهمیت بسزایی دارد. دراین مطالعهتغییراتپوششاراضیدر دو دورة قبل و بعد از بهرهبرداری از شبکههای آبیاری سد کرخه به دشت عباس در استان ایلام مورد ارزیابی قرار گرفت. از تصاویر سنجندههای لندست TM، ETM+ و OLI به ترتیب برای سالهای 1368، 1382 و 1392 و همچنین نقشههایتوپوگرافی و پوشش منطقه استفاده گردید. تصاویر هر سه مقطع زمانی به پنج طبقة کاربری مرتع، اراضی کشاورزی، اراضی مسکونی، بستر رودخانه و اراضی بایر و تپه ماهور طبقهبندی شدند.همچنین به منظور تعیین دقیقتر تغییرات افزایشی کاهشی مساحتها برای دو دوره بدست آمد. نتایج نشان داد که در طول دو دوره کاربری بایر و تپه ماهور بیشترین مساحت از منطقه را در بر گرفته است، به طوریکه دوره اول 1/12344 هکتار و دوره دوم 5/17370 هکتار بوده است. همچنین طی دو دوره طبقه مرتع با تخریب مواجه بوده با این تفاوت که در دورة دوم، 3/14% بیشتر از دورة اول بوده است. همچنین در دورة دومبه دلیل بهرهبرداری کشاورزان از سیستمهای آبیاری تغییرات کاربریها بیشتر به سمت تبدیل به کاربری کشاورزی بوده است، به طوری که طی 10 سال 8/3671 هکتار 550% به این اراضی افزوده شده است. بیشترین تبدیل کاربری به کاربری کشاورزی مربوط به کاربری اراضی بایر و تپه ماهور بوده است. این اراضی به علت اینکه در بین اراضی کشاورزی و در فاصله کمی نسبت به سیستمهای آبیاری واقع گردیدهاند، توسط ساکنان منطقه بیشتر دستخوش تغییر قرار گرفتهاند. بامشخصنمودنحریمبرایاراضی کشاورزیمیتوانتاحدود زیادیازتغییرات کاربری اراضی در دشت مذکور جلوگیرینمود.
مجتبی یمانی؛ فاطمه یوسفی؛ انور مرادی؛ موسی عباسی؛ محسن برزکار
چکیده
در این تحقیق به منظور برنامهریزی کاربریاراضی جهت توسعه گردشگری با رویکرد ارزیابی چند عامله، از 10 متغیر طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، خاک، لیتولوژی، پوشش زمین، راه ارتباطی، گسل، پتانسیل سیلاب و پتانسیل زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. مواد مورد استفاده در این پژوهش از نقشههای مختلف با مقیاسهای متفاوت، نرمافزار ...
بیشتر
در این تحقیق به منظور برنامهریزی کاربریاراضی جهت توسعه گردشگری با رویکرد ارزیابی چند عامله، از 10 متغیر طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، خاک، لیتولوژی، پوشش زمین، راه ارتباطی، گسل، پتانسیل سیلاب و پتانسیل زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. مواد مورد استفاده در این پژوهش از نقشههای مختلف با مقیاسهای متفاوت، نرمافزار ARC GIS10، نرمافزارSuper Decisions استفاده شده است، در مرحله بعد متغیرها با استفاده از مدلهایANP و AHPوبر اساس نظر متخصصین امر ارزشگذاری گردیدند. سپس با استفاده از تحلیلگرهای فضایی در محیط GISخروجیهای مورد نظر از نقشههای مرجع تهیه شد و ضمن همپوشانی این نقشهها در محیط GIS با استفاده ازعملگر جمع جبری، خروجی نهایی تحت عنوان پهنهبندی کاربریاراضی برای پهنهبندی فضایی گردشگری به دست آمد.نتایج در سه طبقه کیفی ممنوع، مشروط و مجاز محاسبه شد و نشان داد که حدود 21 درصد از منطقه واجد قابلیت توسعه گردشگری به طور مجاز است و حدود 42 درصد از منطقه قابلیت توسعه فقط به صورت مشروط با رعایت جوانب اکولوژیکی را دارا است. حدود 37 درصد هم ممنوع بودن توسعه گردشگری را نشان می دهد. در پهنه هایی که جهت توسعه گردشگری مجاز هستند، در صورت استفاده مطلوب، ارائه امکانات و خدمات رفاهی و تبلیغ مناسب می توان از پتانسیل های آن ها به منظور گسترش گردشگری پایدار و برقراری تعادل و توازن اقتصادی مناطق مختلف به ویژه مناطق توسعه نیافته و روستایی استفاده کرد. نتایج این تحقیق را می توان به عنوان شاخصی جهت توسعه کاربری های مناسب و بهینه در چارچوب طرح های اقتصادی در منطقه مورد بهره برداری قرار داد.
سعید امان پور؛ محمدجواد کاملی فر؛ حجت بهمئی
چکیده
یکی از چالشهای اساسی در فرآیند توسعه شهری کشورهای در حال توسعه رشد شتابان آنها میباشد که اگر این رشد حالت پراکنده و بدون برنامهریزی به خود بگیرد مشکلات و مسائل متعددی را گریبانگیر فرایند مدیریتی و برنامهریزی شهری خواهد نمود. شهر اهواز در کشور ما یکی از شهرهایی است که در سالهای اخیر رشد شتابان و پراکندهای را در عرصهی ...
بیشتر
یکی از چالشهای اساسی در فرآیند توسعه شهری کشورهای در حال توسعه رشد شتابان آنها میباشد که اگر این رشد حالت پراکنده و بدون برنامهریزی به خود بگیرد مشکلات و مسائل متعددی را گریبانگیر فرایند مدیریتی و برنامهریزی شهری خواهد نمود. شهر اهواز در کشور ما یکی از شهرهایی است که در سالهای اخیر رشد شتابان و پراکندهای را در عرصهی توسعهی اراضی شهری به خود دیده است. با توجه به نقشهی وضعیت توسعه اراضی شهری مشخص میشود که این روند سال به سال تشدید شده و منجر به چالشهایی در زمینهی تأمین خدمات و منابع زیرساختی در شهر گردیده است. در این راستا با توجه به ضرورت مسأله در مطالعهی حاضر سعی شده است به روش «توصیفی-تحلیلی» به ارزیابی تغییرات کاربری اراضی در کلانشهر اهواز مابین سالهای 1989 تا 2013 پرداخته شود. گردآوری اطلاعات در بخش توصیفی از طریق مطالعه اسناد کتابخانهای و در بخش تحلیلی پژوهش از طریق استخراج تصاویر ماهوارهای (TM (Thematic Mapper برای سالهای (1985) و (2013) از محدوده شهر اهواز انجام گرفته است. جهت انجام تحلیلهای آماری و بصری بر روی تصاویر ماهوارهای، از نرمافزارهای Envi 4.8 و Arc GIS 10.2 استفاده شده است. نتایج بهدست آمده، نشان میدهد که طی سالهای 1989 تا 2013 نزدیک به 23 درصد از سهم اراضی بایر و زمینهای کشاورزی کم شده و در طرف مقابل سهم اراضی ساخته شده از 35/16 به 55/34 افزایش یافته است که بیشترین آنها مربوط به مناطق جنوبی و شرقی اهواز (قسمتهایی از مناطق 4و 5 و 6 شهرداری میباشد).
سید حجت موسوی؛ ابوالفضل رنجبر؛ مهدی، حاصلی
چکیده
بدلیل افزایش تغییرات مخرّب کاربری اراضی که عمدتاً بوسیله فعالیتهای انسانی انجام میگیرد، کشف و بارزسازی تغییرات و ارزیابی اثرات زیست محیطی آنها جهت برنامهریزی و مدیریت آتی منابع ضروری است. بنابراین هدف از این پژوهش، پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضهی کویر ابرکوه در بازه زمانی 38 ساله (2014-1976) به منظور ارزیابی و مدیریت ...
بیشتر
بدلیل افزایش تغییرات مخرّب کاربری اراضی که عمدتاً بوسیله فعالیتهای انسانی انجام میگیرد، کشف و بارزسازی تغییرات و ارزیابی اثرات زیست محیطی آنها جهت برنامهریزی و مدیریت آتی منابع ضروری است. بنابراین هدف از این پژوهش، پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضهی کویر ابرکوه در بازه زمانی 38 ساله (2014-1976) به منظور ارزیابی و مدیریت مسائل زیست محیطی از قبیل فشار انسان بر زمین بدون لحاظ نمودن ظرفیت تحمل، و بررسی روند تغییرات مساحتی کاربریها در جهت شناخت مناطق دارای تنش محیطی میباشد. در این راستا از دادههای تصاویر ماهوارهای لندست، سنجندههای MSS (1976)، TM (1990)، ETM+ (2000 و 2006) و OLI (2014)؛ و تکنیکهای دورسنجی نظیر طبقهبندی نظارتی و ارزیابی دقت پس از طبقهبندی برای شناسایی نوع کاربریها، و اعمال توابع تحلیل مؤلفه مبنا، تسلدکپ و تفاضل تصاویر برای پایش تغییرات استفاده شده است. نتایج طبقهبندی حاکی از بارزسازی هفت نوع کاربری شامل اراضی شهری، زراعی، بایر، صخرهای، مرتعی، جلگه رسی و کویر میباشد که سال 2014 با مقادیر ضریب کاپا 18/82 درصد و دقت کل 76/0 بالاترین دقت را دارد. نتایج روندیابی تغییرات کاربریها بیانگر سیر صعودی سطح اراضی مرتعی (65/5%)، صخرهای (52/2%)، بایر (63/3%) و کشاورزی (04/1%)، و سیر نزولی مساحت اراضی شهری (33/4%)، جلگه رسی (89/6%) و کویر (03/6%) میباشد. از منظر توابع تحلیل مؤلفه مبنا و تسلدکپ، به ترتیب 748/1% (4912/306 کیلومترمربع) و 989/3% (961/699 کیلومترمربع) از سطح منطقه مطالعاتی با تغییرات افزایشی کاربری روبرو بوده، و در مجموع روند کلی تغییرات طبقات افزایشی، صعودی است.بیشترین تغییرات کاربری از نوع مخرب و ویرانگر بوده و از لحاظ فضایی منطبق بر محدوده اطراف مراکز تجمع انسانی مانند شهرهای ابرکوه و مهردشت میباشد.بدیهی است که در اثر تداوم این روند، حوضه ابرکوه در آیندهای نزدیک، تبدیل به یک اکوسیستم غیرفعال مرده میگردد که فاقد هر گونه پتانسیل تولید اکولوژیک و بیولوژیک است.
ایمان قلندریان گل خطمی
دوره 23، شماره 89 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 102-105
چکیده
عوامل مختلفی در نحوه استفاده کاربران از شیوههای مختلف حمل و نقلی دخیل میباشد. کاربری اراضی یکی از این عوامل تأثیرگذار میباشد. این مقاله به بررسی تاثیر فاکتورهای مختلف کاربری اراضی شهری (مانند تراکم، دسترسی منطقه ای، اتصالات خیابانها، ترکیب کاربریها، پیاده مداری) بر رفتارهای سفر (مانند استفاده از خودرو شخصی، حمل و نقل بدون ...
بیشتر
عوامل مختلفی در نحوه استفاده کاربران از شیوههای مختلف حمل و نقلی دخیل میباشد. کاربری اراضی یکی از این عوامل تأثیرگذار میباشد. این مقاله به بررسی تاثیر فاکتورهای مختلف کاربری اراضی شهری (مانند تراکم، دسترسی منطقه ای، اتصالات خیابانها، ترکیب کاربریها، پیاده مداری) بر رفتارهای سفر (مانند استفاده از خودرو شخصی، حمل و نقل بدون خودرو) میپردازد. این اطلاعات برای ارزیابی سیاستهای حمل و نقل و چگونگی اثرگذاری آنها بسیار مناسب است. سیاستهایی مانند رشد هوشمند(2)، نوشهرگرایی(3)، مدیریت دسترسی که به تحقق اهداف برنامهریزی حمل و نقل کمک میکند.
علی موحد؛ منصور عزیزی؛ نعمت کرده
دوره 22، شماره 86 ، خرداد 1392، ، صفحه 87-99
چکیده
کاربری اراضی شهری و چگونگی توزیع فضایی- مکانی آن، یکی از مهمترین کارکردها به منظور استفادة بهینه از فضای شهری است. موضوع زمین و چگونگی استفاده از آن همواره موضوع اصلی برنامهریزی شهری بوده و در حقیقت سرنوشت نهایی طرحهای توسعه شهری را چگونگی مداخله و نظارت بر نحوه استفاده از زمین رقم میزند و همواره یکی از مسایل اساسی اجتماعی- اقتصادی ...
بیشتر
کاربری اراضی شهری و چگونگی توزیع فضایی- مکانی آن، یکی از مهمترین کارکردها به منظور استفادة بهینه از فضای شهری است. موضوع زمین و چگونگی استفاده از آن همواره موضوع اصلی برنامهریزی شهری بوده و در حقیقت سرنوشت نهایی طرحهای توسعه شهری را چگونگی مداخله و نظارت بر نحوه استفاده از زمین رقم میزند و همواره یکی از مسایل اساسی اجتماعی- اقتصادی و کالبدی در شهرنشینی معاصر را این مقوله تشکیل داده است. هسته اصلی و عملی برنامهریزی شهری، برنامهریزی کاربری زمین است، که نه تنها بیان کننده مقاصد یک اجتماع در مورد چگونگی استفاده از زمین میباشد، بلکه راهنمایی برای جهت دادن به توسعه شهری است. امروزه با توجه به توسعة روزافزون شهرها و عدم تعادل در پراکنش کاربریها، ساماندهی کاربری اراضی شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. کاربری اراضی شهری و چگونگی توزیع فضایی - مکانی آنها، یکی از مهمترین کارکردها به منظور استفادة بهینه از فضای شهری است. هدف از این پژوهش، آن است که با مطالعه وضع موجود کاربری زمین شهر مهاباد و شناخت کاربریهای مختلف شهری، اعم از مسکونی، تجاری، درمانی، مذهبی و مانند آنها و مقایسه این کاربریها با سرانه استاندارد، میزان کمبود هر یک از کاربریها مشخص شود. در این پژوهش، با استفاده از روشهای توصیفی -تحلیلی و پیمایشی به بررسی کاربریها پرداخته شده است و همچنین با استفاده از مدل SWOT نقاط ضعف و قوت هر یک از این کاربریها مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی کاربریها نشان میدهد که گسترش کالبدی شهر در دهههای اخیر و افزایش جمعیت آن، باعث عدم تعادل در پراکنش کاربریها گردیده است و سرانة بسیاری از کاربریهای موجود با ضوابط علمی و استانداردهای شهرسازی مطابقت ندارد.
حسین عزیزی
دوره 22، 85-1 ، خرداد 1392، ، صفحه 64-67
چکیده
ژئومورفولوژی علمی است که راهنمای خیلی خوبی برای برنامهریزی شهری میباشد. نقشههای ژئومورفولوژی نه تنها درباره متغیرهای چشمانداز ایده میدهد بلکه همچنین بطور غیر مستقیمی ارزیابی منابع در یک محیط را آسان میسازد. مقاله حاضر توانایی دادههای ماهوارهای در مشخص کردن واحدهای ژئومورفولوژی اصلی در یک منطقه صنعتی شبیه شهر کوربا را نشان ...
بیشتر
ژئومورفولوژی علمی است که راهنمای خیلی خوبی برای برنامهریزی شهری میباشد. نقشههای ژئومورفولوژی نه تنها درباره متغیرهای چشمانداز ایده میدهد بلکه همچنین بطور غیر مستقیمی ارزیابی منابع در یک محیط را آسان میسازد. مقاله حاضر توانایی دادههای ماهوارهای در مشخص کردن واحدهای ژئومورفولوژی اصلی در یک منطقه صنعتی شبیه شهر کوربا را نشان میدهد. همچنین قابل مشاهده است که با استفاده از نقشههای ژئومورفولوژی همراه با دیگر اطلاعات مربوط به زمین از قبیل لیتولوژی و ساختارهای ژئولوژی میتوان اهمیت مناطق را مشخص کرد؛ هر یک از مناطق برای نوع ویژهای از توسعه و برنامهریزی شهری مناسب است. این مقاله تأکید میکند که چگونه یک دیدگاه ساده شبیه تجمیع منطقی اطلاعات ژئومورفولوژی و ژئولوژیکی میتواند ورودیهای با ارزشی برای برنامهریزی و توسعه شهری فراهم کند.
سیامک تقی زاده قلعه جوقی؛ منوچهر معصومی
دوره 21، 84-1 ، اسفند 1391، ، صفحه 59-65
چکیده
بر اثر فعالیتهای انسانی و پدیدههای طبیعی، چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. سرعت و تنوع این تغییر و تحول در محیطهای شهری بیش از سایر مناطق میباشد. از اینرو برای مدیریت بهینه مناطق شهری، آگاهی از نسبت تغییرات کاربری اراضی از ضروریات محسوب میشود. بنابراین داشتن اطلاعات در خصوص چگونگی استفاده از اراضی وتغییرات کاربری آن ...
بیشتر
بر اثر فعالیتهای انسانی و پدیدههای طبیعی، چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. سرعت و تنوع این تغییر و تحول در محیطهای شهری بیش از سایر مناطق میباشد. از اینرو برای مدیریت بهینه مناطق شهری، آگاهی از نسبت تغییرات کاربری اراضی از ضروریات محسوب میشود. بنابراین داشتن اطلاعات در خصوص چگونگی استفاده از اراضی وتغییرات کاربری آن در طی زمان، از موارد مهم در برنامهریزی شهری به حساب میآید. افزایش جمعیت و استفاده بیش از حد از توان زمین، فشار بر محیط زیست را افزایش داده است. براین مبنا ضرورت دارد آهنگ وروند توسعه شهرها تحت کنترل قرار گیرد. علوم وتکنیکهای سنجش از دور و GIS بعنوان یک ابزار نوین و دقیق این امکان را ایجاد مینماید که کارشناسان، پژوهشگران و برنامهریزان با بهرهبرداری از این علوم، با استفاده از تصاویرماهوارهای و عکسهای هوائی ضمن بررسی ومطالعه تغییرات محیطی، فیزیکی وکالبدی شهرها در بازههای زمانی مختلف واستخراج اطلاعات وتجزیه و تحلیل دادهها، فرآیند روند توسعه شهرها را قابل کنترل و پیشبینی نمایند. مقاله حاضر به منظور تعیین تغییرسطح کاربری اراضی شهرستان نقده در بازه زمانی سالهای 1343 الی 1388، با استفاده از تعبیر و تفسیر عکسهای هوائی و تصاویر ماهوارهای در پوششها و کاربریهای مختلف در پنج کلاس مسکونی، جاده، پوشش گیاهی وجنگلی و آبهای سطحی به صورت رقومی در لایههای مختلف تعیین و برای مقایسه وتعیین تغییرات، رقومیسازی گردیده است.
کیومرث ملکی؛ فرهاد برندکام
دوره 21، شماره 81 ، اردیبهشت 1391، ، صفحه 91-103
چکیده
از مهمترین موضوعاتی که در هنگام طراحی و برنامهریزی شهرها برای فراهم نمودن ایمنی و امنیت هر چه بیشتر شهروندان و کاهش بحران در شهرها باید مد نظر قرار گیرد، رعایت ملاحظات و اصول پدافند غیر عامل برای کاستن از آثار مخرب بحرانها میباشد. سرزمین ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و سیاسی خود، همواره در طول تاریخ شاهد بلایای طبیعی و ...
بیشتر
از مهمترین موضوعاتی که در هنگام طراحی و برنامهریزی شهرها برای فراهم نمودن ایمنی و امنیت هر چه بیشتر شهروندان و کاهش بحران در شهرها باید مد نظر قرار گیرد، رعایت ملاحظات و اصول پدافند غیر عامل برای کاستن از آثار مخرب بحرانها میباشد. سرزمین ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و سیاسی خود، همواره در طول تاریخ شاهد بلایای طبیعی و غیر طبیعی (جنگ و...) بسیاری بوده و خسارات مالی وانسانی فراوانی را متحمل شده است. از این رو جایگاه نظری و عملی دفاع و پدافند در برابر بحران در این گستره اهمیت بسیار مییابد. با توجه به این مسائل، کاربرد پدافند غیرعامل و توجه به اصول آن در برنامهریزی شهری میتواند تا حد زیادی به کاهش آثار مخرب این نوع بحرانها بیانجامد. یکی از شاخههای علمی مهم که نقش عمدهای در برنامهریزی پدافند غیر عامل دارد، استفاده از ضوابط و اصول برنامهریزی شهری است. هدف این مقاله شفاف سازی رابطه بین پدافند غیرعامل با امنیت شهری و نقش راهبردی آن در حفظ و امنیت شهروندان و زیرساختهای شهری، با توجه به اهمیت کاربری اراضی شهری در برنامه ریزی و شهرسازی و نقش آن در ایجاد شهرهای امن و فضاهای دفاع پذیر از گذشته تا به امروز میباشد.