اسماعیل علی اکبری؛ مصطفی طالشی؛ محمد رضا کرمی؛ کیومرث ملکی
چکیده
زلزله پدیده و رخدادی طبیعی و غالباً مخرب است که در برنامه ریزی شهری کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. غالباً تحقیقات موجود در رابطه با کاهش خسارات ناشی از زلزله حول روش های ساخت و ساز ساختمانی برای افزایش مقاومت بنادر برابر زلزله بوده است. پژوهش حاضر با تأکید بر شناسایی شاخص های آسیب پذیری و پهنه بندی خطر در چهار ...
بیشتر
زلزله پدیده و رخدادی طبیعی و غالباً مخرب است که در برنامه ریزی شهری کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. غالباً تحقیقات موجود در رابطه با کاهش خسارات ناشی از زلزله حول روش های ساخت و ساز ساختمانی برای افزایش مقاومت بنادر برابر زلزله بوده است. پژوهش حاضر با تأکید بر شناسایی شاخص های آسیب پذیری و پهنه بندی خطر در چهار شاخص طبیعی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی با 44 زیر شاخص، آسیب پذیری ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب مشخص و بر اساس آن استراتژی های کاهش خطر را تعریف نموده است. در مقاله حاضر با بررسی های بنیادی و ارائه مبانی نظری در ارتباط با موضوع و محدوده مورد مطالعه نسبت به تشکیل پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری ArcGISاقدام گردید و سپس با ایجاد لایه های مؤثر و دخیل در فرآیند تحلیل و ارزیابی برای هر شاخص به صورت جداگانه مدل AHPاجرا و سپس نتیجه نهایی هر شاخص در یک ماتریس جدید مجدداً در مدل AHPاجرا و در نهایت نقشه پهنه بندی آسیب پذیری نهایی به دست آمد. تشکیل ماتریس به تحلیل میزان آسیب پذیری کاربری ها، با توجه به شرایط محدوده مورد مطالعه پرداخته است که در نهایت آسیب پذیری کلان شهر کرمانشاه با توجه به معیارهای کمی و کیفی با استفاده از نرم افزار ArcGISو مدل AHPبه صورت نقشه پهنه آسیب پذیر مشخص و راه های کاهش آسیب پذیری بررسی و نتایج بررسی ها بر اساس موقعیت مکانی محدوده مورد مطالعه در قالب توسعه میان افزا و توسعه درون زا ارائه شده است.
سمیرا افشاری؛ علی لطفی؛ سعید پورمنافی
چکیده
مکانیابی مناطق صنعتی یکی از عوامل کلیدی در برنامهریزی پایدار منطقهای با توجه به اثرات محیطزیستی مختلف صنایع میباشد. با توجه به رشد مناطق صنعتی و وجود معادن متعدد در شهرستان گلپایگان لزوم مکانیابی صنایع با توجه به ضوابط و استانداردهای محیطزیستی ضروری است. بنابراین در مطالعه حاضر بهمنظور مکانیابی صنایع در شهرستان ...
بیشتر
مکانیابی مناطق صنعتی یکی از عوامل کلیدی در برنامهریزی پایدار منطقهای با توجه به اثرات محیطزیستی مختلف صنایع میباشد. با توجه به رشد مناطق صنعتی و وجود معادن متعدد در شهرستان گلپایگان لزوم مکانیابی صنایع با توجه به ضوابط و استانداردهای محیطزیستی ضروری است. بنابراین در مطالعه حاضر بهمنظور مکانیابی صنایع در شهرستان گلپایگان از تلفیق روش تحلیل سلسله مراتبی و ارزیابی چندمعیاره و بررسی 24 معیار استفاده شد. مهمترین معیارهای مؤثر در فرآیند ارزیابی توان صنعتی منطقه شامل فاصله از پناهگاه حیاتوحش موته، فاصله از گسلها، فاصله از چاهها و فاصله از جادهها بود. لایههای اطلاعاتی پس از تهیه با استفاده از روشهای منطق بولین، رویهمگذاری فازی، روش وزندهی و ترکیب خطیوزنی تلفیق گردید و نقشهی نهایی ارزیابی توان اکولوژیک منطقه در محیط GIS تهیه شد. نتایج تحقیق نشان داد که در روش منطق بولین، 2783 هکتار از منطقه برای توسعهی صنعتی مناسب میباشد. در روش رویهمگذاری فازی 1769 هکتار از منطقه و در روش ترکیب خطیوزنی 1902 هکتار و در روش وزندهی 1758 هکتار از منطقه برای توسعهی صنعتی در طبقات خوب تا عالی قرار گرفتند. با توجه به نتایج میتوان گفت روش ترکیب خطیوزنی و وزندهی مؤثرتر از روشهای بولین و رویهمگذاری فازی است. نتایج کلی بیانگر این است که در کلیهی مدلها مناطق مناسب توسعهی صنعتی در محدودهی جنوبشرقی منطقه قرار دارد و به این معناست که در سیاستگذاریها، برنامهریزی و سرمایهگذاریهای آینده برای توسعهی صنعتی منطقه با درنظر گرفتن آمایش سرزمین این مناطق در اولویت قرار گیرند. با توجه به تمرکز فعالیتهای کشاورزی در منطقهی گلپایگان و ظرفیتهای بیشمار آن در زمینهی گردشگری، توسعهی صنایع تبدیلی کشاورزی و صنایع مرتبط با توسعهی گردشگری و اکوتوریسم در محدودههای مجاز پیشبینی شده، میتوانند بهعنوان اولویتهای توسعهی منطقه، مورد توجه قرار گیرد.
مهرداد آهنگرکانی؛ محمدرضا ملک
چکیده
یکی از معضلات اجتماعی در جهان و به خصوص در کشورهای در حال توسعه که هر ساله تلفات انسانی و هزینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زیادی را به جامعه تحمیل می کند، تصادفات رانندگی است. بنابراین شناسایی نقاط حادثه خیز تصادفات امری بسیار ضروری است. هدف این مطالعه، تعیین نقاط حادثه خیز و تهیه نقشه حساسیت تصادفات رانندگی در شهر بابل با استفاده ...
بیشتر
یکی از معضلات اجتماعی در جهان و به خصوص در کشورهای در حال توسعه که هر ساله تلفات انسانی و هزینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زیادی را به جامعه تحمیل می کند، تصادفات رانندگی است. بنابراین شناسایی نقاط حادثه خیز تصادفات امری بسیار ضروری است. هدف این مطالعه، تعیین نقاط حادثه خیز و تهیه نقشه حساسیت تصادفات رانندگی در شهر بابل با استفاده از اطلاعات مکانی مردم گستر می باشد. بدین منظور، با توجه به ویژگی های منطقه، از معیارهای فاصله از مراکز جمعیتی، نزدیکی به میدان های شهری، فاصله از پل عابر پیاده، نزدیکی به تقاطع استفاده شده است. نقاط حادثه خیز شناسایی شده توسط اطلاعات مکانی مردم گستر به همراه معیارهای تعیین شده با به کارگیری روش های تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکه به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از آنها محاسبه گردید. تقشه نهایی حساسیت تصادفات رانندگی حاصل از هر دو روش متداول و اطلاعات مردم گستر تهیه شد. به منظور ارزیابی دقت نقاط حادثه خیز شناسایی شده حاصل از اطلاعات مکانی مردم گستر و همچنین نقشه های حساسیت، از داده های رسمی پلیس با استفاده از معیارهای منحنی تشخیص عملکرد سیستم و ضریب کاپا استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، مرکز خرید مسجد جامع، مرکز خرید یکشنبه بازار (شهاب نیا)، تقاطع فرهنگ و میدان ولایت، به عنوان حادثه خیزترین نقاط در شهر بابل شناخته شدند. همچنین از بین 4 معیار تعیین شده، فاصله از مراکز جمعیتی و فاصله از تقاطع، به ترتیب، مهمترین معیارها می باشند. نتایج حاصل از معیارهای ارزیابی نشان دادند که استفاده از اطلاعات مکانی مردم گستر با دقت خوبی می تواند در تعیین نقاط حادثه خیز تصادفات در شهر بابل موثر واقع شود. همچنین روش تحلیل شبکه نسبت به روش تحلیل سلسله مراتبی در تهیه نقشه حساسیت بهتر عمل کرده است.
یاسر ابراهیمیان قاجاری؛ علی اصغر آل شیخ؛ مهدی مدیری؛ رضا حسنوی؛ مرتضی عباسی
چکیده
شهرها در طول تاریخ هیچگاه از آسیبهای حوادث طبیعی و انسان ساخت بی امان نبودهاند، بهطوریکه اگر در گذشته به خاطر موانع و سدهای اطراف آن از آخرین اهداف جنگ بودهاند، امروزه با توسعه تکنولوژی و برداشته شدن آن موانع به اولین اهداف جنگی تبدیل شدهاند. در واقع آنچه که جنگ و حملات هوایی را به عنوان تهدیدی جدی برای شهر ...
بیشتر
شهرها در طول تاریخ هیچگاه از آسیبهای حوادث طبیعی و انسان ساخت بی امان نبودهاند، بهطوریکه اگر در گذشته به خاطر موانع و سدهای اطراف آن از آخرین اهداف جنگ بودهاند، امروزه با توسعه تکنولوژی و برداشته شدن آن موانع به اولین اهداف جنگی تبدیل شدهاند. در واقع آنچه که جنگ و حملات هوایی را به عنوان تهدیدی جدی برای شهر مطرح میکند عدم پایداری و آمادگی برای مقابله با آن است. یکی از راههای اساسی برای ایجاد آمادگی در برابر تهدیدات، آگاهی از درجه آسیبپذیری شهر در صورت وقوع آن است. لذا اگر بتوان با روش یا روشهایی میزان آسیبپذیری المانهای شهری ناشی از حمله به آنها را تعیین کرد، میتوان با اتخاذ راهکارهایی آمادگی را تا حد بسیار زیادی افزایش داد. آنچه که محققین در این تحقیق به دنبال آن بودهاند مدلسازی آسیبپذیری ساختمانهای شهر (به عنوان یکی از مهمترین المانهای کالبدی شهر) ناشی از تهدیدات برای یکی از مناطق تهران (منطقه6 شهرداری) بوده است. با توجه به اینکه آسیبپذیری خود تابعی از چندین شاخص میباشد، لذا مدل مدنظر تحقیق از نوع مدلهای چند معیاره بوده و با توجه به ماهیت مکانی شاخصها پیادهسازی مدل در محیط GIS صورت گرفته است. استخراج شاخصهای آسیب پذیری با روش دلفی و تهیه پرسشنامههایی از کارشناسان شهرسازی، سازه، معماری و پدافند غیرعامل و مطالعه کارهای گذشته انجام پذیرفت. نتایج حاصل از مدلسازی 9 شاخص مستخرج از روش دلفی با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، حاکی از آن است که حدود 38 درصد ساختمانها آسیبپذیری کم، 60 درصد ساختمانها آسیب پذیری متوسط و حدود 2 درصد ساختمانها آسیبپذیری بسیار بالایی دارند که این خود نشان از ضرورت بالای اقدامات اساسی با رویکرد پدافند غیرعامل برای کاهش آسیبپذیری میباشد
عباسعلی آروین
دوره 22، شماره 87 ، آبان 1392، ، صفحه 43-47
چکیده
جهت بررسی وجود روند تغییرات شبانهروزی اُزون تروپروسفری در اصفهان از روشهای آماری تحلیل خوشهای و مقایسه خط روند استفاده شده است. در ابتدا الگوهای مشابه تغییرات روند را در کل دوره آماری با بهرهگیری از تحلیل خوشهای گروهبندی کردیم. بر این اساس تغییرات شبانه روزی اُزون به چهار گروه روند (حداکثر روزانه، حداقل شبانه، روند افزایش ...
بیشتر
جهت بررسی وجود روند تغییرات شبانهروزی اُزون تروپروسفری در اصفهان از روشهای آماری تحلیل خوشهای و مقایسه خط روند استفاده شده است. در ابتدا الگوهای مشابه تغییرات روند را در کل دوره آماری با بهرهگیری از تحلیل خوشهای گروهبندی کردیم. بر این اساس تغییرات شبانه روزی اُزون به چهار گروه روند (حداکثر روزانه، حداقل شبانه، روند افزایش روزانه و روند کاهش شبانه) تقسیم شد. اعتبار گروهبندیهای بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه آزمون شد. به این ترتیب اختصاص 646 روز (3/88 درصد) به گروه بندی مزبور در سطح اطمینان بالای 95 درصد تأیید شد. در ایستگاه لاله 6/94 درصد از روزهای سال از الگوی افزایش روزانه و کاهش شبانه پیروی میکردند. همچنین بررسی خط روند مقادیر میانگین و حَدی فصلی و سالانه اُزون نشان داد، اُزون دارای روند تغییرات شبانه روزی منظم است که این روند در ایستگاه لاله دارای نظم بهتری است.