سعید محمودی زاده؛ علی اسماعیلی
چکیده
اطلاعات حاصل از آشکارسازی تغییرات در مناطق شهری تأثیر بسزایی در برنامهریزی و مدیریت شهری خواهد داشت.مناطق شهری به دلیل تنوع پدیدهها، انواع پوشش سطح به عنوان یک منطقه پیچیده در نظر گرفته میشوند که کسب اطلاعات از این مناطق همواره با چالشهایی روبه رو میباشد. از این رو این احتمال وجود داد که در صورت استفاده مستقل از دادههای اپتیک ...
بیشتر
اطلاعات حاصل از آشکارسازی تغییرات در مناطق شهری تأثیر بسزایی در برنامهریزی و مدیریت شهری خواهد داشت.مناطق شهری به دلیل تنوع پدیدهها، انواع پوشش سطح به عنوان یک منطقه پیچیده در نظر گرفته میشوند که کسب اطلاعات از این مناطق همواره با چالشهایی روبه رو میباشد. از این رو این احتمال وجود داد که در صورت استفاده مستقل از دادههای اپتیک و رادار در بحث آشکارسازی تغییرات، بعضی از مناطق تغییر یافته تشخیص داده نشوند یا نتایج کاذب از خود ارائه دهند.با توجه به مزیت تلفیق دادههای اپتیک و رادار و همچنین بکارگیری روشهای بدون نظارت در بحث آشکارسازی تغییرات، در پژوهش حاضر به توسعه روشی بدون نظارت جهت تلفیق دادههای اپتیک و رادار با هدف تشخیص تغییرات پرداخته شد.به این منظور ویژگیهایی از تصاویر اپتیک و رادار استخراج و وارد الگوریتم C2VA شد. در ادامه برای هر یک از ویژگیهای ورودی به بخش C2VA یک وزن با استفاده از الگوریتم PSO برآورد گردید.خروجی روش پیشنهادی تصویر تک باندی با محتوای اطلاعاتی بالاتر خواهد بود که بعد از اعمال حد آستانه OTSUبه دو کلاس تغییر یافته و بدون تغییر تفکیک میشود. روش پیشنهادی با دیگر روشهای آشکارسازی تغییرات، مقایسه و مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان دهنده کارایی و صحت بالای روش توسعه داده شده جهت تشخیص تغییرات میباشد به گونهای که نسبت پیکسلهای اشتباه شناسایی شده به کل پیکسلها دادهی ارزیابی9.21 درصد بوده که دارای پایینترین مقدار است و صحت کلی طبقهبندی و ضریب کاپا بهترتیب با 90.79 ،0.819 به عنوان بالاترین مقادیر، نسبت به دیگر روشهای مورد استفاده در پژوهش حاضر میباشند.
کامران کریمی؛ غلامرضا زهتابیان؛ مرزبان فرامرزی؛ حسن خسروی
چکیده
دردهههایاخیر،تغییراتسریعکاربریاراضیبه ویژه در مناطق دارای اکوسیستم حساس باپیامدتخریبمنابعطبیعی همراه بوده است. متأسفانهبخشمهمیازاینتغییرات، غیراصولیوخارجازبرنامه بودهکهاطلاعازاینتغییرات برای برنامهریزان اهمیت بسزایی دارد. دراین مطالعهتغییراتپوششاراضیدر دو دورة قبل و بعد از بهرهبرداری از شبکههای آبیاری سد کرخه ...
بیشتر
دردهههایاخیر،تغییراتسریعکاربریاراضیبه ویژه در مناطق دارای اکوسیستم حساس باپیامدتخریبمنابعطبیعی همراه بوده است. متأسفانهبخشمهمیازاینتغییرات، غیراصولیوخارجازبرنامه بودهکهاطلاعازاینتغییرات برای برنامهریزان اهمیت بسزایی دارد. دراین مطالعهتغییراتپوششاراضیدر دو دورة قبل و بعد از بهرهبرداری از شبکههای آبیاری سد کرخه به دشت عباس در استان ایلام مورد ارزیابی قرار گرفت. از تصاویر سنجندههای لندست TM، ETM+ و OLI به ترتیب برای سالهای 1368، 1382 و 1392 و همچنین نقشههایتوپوگرافی و پوشش منطقه استفاده گردید. تصاویر هر سه مقطع زمانی به پنج طبقة کاربری مرتع، اراضی کشاورزی، اراضی مسکونی، بستر رودخانه و اراضی بایر و تپه ماهور طبقهبندی شدند.همچنین به منظور تعیین دقیقتر تغییرات افزایشی کاهشی مساحتها برای دو دوره بدست آمد. نتایج نشان داد که در طول دو دوره کاربری بایر و تپه ماهور بیشترین مساحت از منطقه را در بر گرفته است، به طوریکه دوره اول 1/12344 هکتار و دوره دوم 5/17370 هکتار بوده است. همچنین طی دو دوره طبقه مرتع با تخریب مواجه بوده با این تفاوت که در دورة دوم، 3/14% بیشتر از دورة اول بوده است. همچنین در دورة دومبه دلیل بهرهبرداری کشاورزان از سیستمهای آبیاری تغییرات کاربریها بیشتر به سمت تبدیل به کاربری کشاورزی بوده است، به طوری که طی 10 سال 8/3671 هکتار 550% به این اراضی افزوده شده است. بیشترین تبدیل کاربری به کاربری کشاورزی مربوط به کاربری اراضی بایر و تپه ماهور بوده است. این اراضی به علت اینکه در بین اراضی کشاورزی و در فاصله کمی نسبت به سیستمهای آبیاری واقع گردیدهاند، توسط ساکنان منطقه بیشتر دستخوش تغییر قرار گرفتهاند. بامشخصنمودنحریمبرایاراضی کشاورزیمیتوانتاحدود زیادیازتغییرات کاربری اراضی در دشت مذکور جلوگیرینمود.
سید حجت موسوی؛ ابوالفضل رنجبر؛ مهدی، حاصلی
چکیده
بدلیل افزایش تغییرات مخرّب کاربری اراضی که عمدتاً بوسیله فعالیتهای انسانی انجام میگیرد، کشف و بارزسازی تغییرات و ارزیابی اثرات زیست محیطی آنها جهت برنامهریزی و مدیریت آتی منابع ضروری است. بنابراین هدف از این پژوهش، پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضهی کویر ابرکوه در بازه زمانی 38 ساله (2014-1976) به منظور ارزیابی و مدیریت ...
بیشتر
بدلیل افزایش تغییرات مخرّب کاربری اراضی که عمدتاً بوسیله فعالیتهای انسانی انجام میگیرد، کشف و بارزسازی تغییرات و ارزیابی اثرات زیست محیطی آنها جهت برنامهریزی و مدیریت آتی منابع ضروری است. بنابراین هدف از این پژوهش، پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضهی کویر ابرکوه در بازه زمانی 38 ساله (2014-1976) به منظور ارزیابی و مدیریت مسائل زیست محیطی از قبیل فشار انسان بر زمین بدون لحاظ نمودن ظرفیت تحمل، و بررسی روند تغییرات مساحتی کاربریها در جهت شناخت مناطق دارای تنش محیطی میباشد. در این راستا از دادههای تصاویر ماهوارهای لندست، سنجندههای MSS (1976)، TM (1990)، ETM+ (2000 و 2006) و OLI (2014)؛ و تکنیکهای دورسنجی نظیر طبقهبندی نظارتی و ارزیابی دقت پس از طبقهبندی برای شناسایی نوع کاربریها، و اعمال توابع تحلیل مؤلفه مبنا، تسلدکپ و تفاضل تصاویر برای پایش تغییرات استفاده شده است. نتایج طبقهبندی حاکی از بارزسازی هفت نوع کاربری شامل اراضی شهری، زراعی، بایر، صخرهای، مرتعی، جلگه رسی و کویر میباشد که سال 2014 با مقادیر ضریب کاپا 18/82 درصد و دقت کل 76/0 بالاترین دقت را دارد. نتایج روندیابی تغییرات کاربریها بیانگر سیر صعودی سطح اراضی مرتعی (65/5%)، صخرهای (52/2%)، بایر (63/3%) و کشاورزی (04/1%)، و سیر نزولی مساحت اراضی شهری (33/4%)، جلگه رسی (89/6%) و کویر (03/6%) میباشد. از منظر توابع تحلیل مؤلفه مبنا و تسلدکپ، به ترتیب 748/1% (4912/306 کیلومترمربع) و 989/3% (961/699 کیلومترمربع) از سطح منطقه مطالعاتی با تغییرات افزایشی کاربری روبرو بوده، و در مجموع روند کلی تغییرات طبقات افزایشی، صعودی است.بیشترین تغییرات کاربری از نوع مخرب و ویرانگر بوده و از لحاظ فضایی منطبق بر محدوده اطراف مراکز تجمع انسانی مانند شهرهای ابرکوه و مهردشت میباشد.بدیهی است که در اثر تداوم این روند، حوضه ابرکوه در آیندهای نزدیک، تبدیل به یک اکوسیستم غیرفعال مرده میگردد که فاقد هر گونه پتانسیل تولید اکولوژیک و بیولوژیک است.
صالح آرخی
چکیده
براثرفعالیتهای انسانی وپدیدههای طبیعی چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. ازاینروبرای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی ازضروریات محسوب میشود. تحقیق حاضرباهدف آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی منطقه آبدانان درطی دوره زمانی25ساله انجام شد.برای انجام تحقیق از تصاویر سال 1364، 1379 و 1389 سنجنده ...
بیشتر
براثرفعالیتهای انسانی وپدیدههای طبیعی چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. ازاینروبرای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی ازضروریات محسوب میشود. تحقیق حاضرباهدف آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی منطقه آبدانان درطی دوره زمانی25ساله انجام شد.برای انجام تحقیق از تصاویر سال 1364، 1379 و 1389 سنجنده TM، ETM+ و TMماهواره لندست استفاده شده وپس ازانجام تصحیحات موردنیاز درمرحله پیشپردازش،باطبقهبندی شیءگراتصاویردرمحیط نرمافزار Idrisi Selvi، نقشه آشکارسازی تغییرات تهیه شده ونتایج نهایی ارائه شده است. نتایج حاصله نشان میدهد در فاصله سالهای 1364 تا 1389، شاهد روند کاهشی اراضی با پوشش مرتعی متوسط و خوب هستیم که بیانگر روند کلی تخریب در منطقه از طریق جایگزین شدن مراتع متوسط و خوب توسط کاربریهای مرتع فقیر و اراضی بایر هستیم. ضرایب ارزیابی صحت استخراج شده (دقت کل و ضریب کاپا به ترتیب 95% و 94/0)،نشاندهنده دقت بالای این روش طبقهبندی است. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق پیشنهاد می شود که روش طبقه بندی شیءگرا در تهیه نقشه های پوشش/کاربری اراضی و همچنین آشکارسازی تغییرات مورد استفاده قرار گیرد.
آزاده زائری امیرانی؛ علیرضا سفیانیان
دوره 21، شماره 83 ، آبان 1391، ، صفحه 65-69
چکیده
به منظور برنامه ریزی و مدیریت شهری خصوصاً در راستای نیل به توسعه پایدار در نواحی شهری و استفاده بهینه از سرزمین، دسترسی به اطلاعات صحیح و به هنگام از وضعیت کاربری و پوشش اراضی شهری بسیار ضروری است. سطوح نفوذناپذیر یکی از اجزاء پوشش شهری به شمار می روند که نقش مؤثری در تغییر سیمای سرزمین و کیفیت محیط زیست شهری دارند. با توجه به اهمیت ...
بیشتر
به منظور برنامه ریزی و مدیریت شهری خصوصاً در راستای نیل به توسعه پایدار در نواحی شهری و استفاده بهینه از سرزمین، دسترسی به اطلاعات صحیح و به هنگام از وضعیت کاربری و پوشش اراضی شهری بسیار ضروری است. سطوح نفوذناپذیر یکی از اجزاء پوشش شهری به شمار می روند که نقش مؤثری در تغییر سیمای سرزمین و کیفیت محیط زیست شهری دارند. با توجه به اهمیت این سطوح، روش های مختلفی برای تهیه نقشه پوشش نفوذناپذیر و بررسی تغییرات آن با استفاده از تصاویر ماهوارهای وجود دارد. این روش ها را می توان در پنج گروه کلی: طبقه بندی زیرپیکسل، طبقه بندی شبکه عصبی، طبقه بندی با استفاده از مدل VIS، مدل رگرسیون درختی، آنالیز ترکیب طیفی خلاصه کرد. به طور کلی هر یک از این روش ها مزایا و معایب خود را داشته ولی اکثراً از آنها برای طبقه بندی و آشکارسازی تغییرات سطوح نفوذناپذیر استفاده می شود. در این بررسی ضمن تشریح سطوح نفوذناپذیر و اهمیت آن، روش های مختلف نقشه سازی این سطوح به اختصار شرح داده شده است.
ملیحه سادات مدنیان؛ علیرضا سفیانیان
دوره 21، شماره 82 ، شهریور 1391، ، صفحه 44-49
چکیده
آشکارسازی تغییرات فرآیند شناسایی تفاوتها در وضعیت یک شیء یا پدیده به وسیله مشاهده آن در زمانهای متفاوت است. آشکارسازی دقیق و به موقع تغییرات سیما و پستی و بلندیهای سطح زمین پایهای برای فهم بهتر روابط، برهمکنشهای انسان و پدیدههای طبیعی برای مدیریت و استفاده بهتر از منابع را فراهم میآورد. دادههای سنجش از دور به علت بزرگنمایی ...
بیشتر
آشکارسازی تغییرات فرآیند شناسایی تفاوتها در وضعیت یک شیء یا پدیده به وسیله مشاهده آن در زمانهای متفاوت است. آشکارسازی دقیق و به موقع تغییرات سیما و پستی و بلندیهای سطح زمین پایهای برای فهم بهتر روابط، برهمکنشهای انسان و پدیدههای طبیعی برای مدیریت و استفاده بهتر از منابع را فراهم میآورد. دادههای سنجش از دور به علت بزرگنمایی زمانی آنها، تنوع طیفی و رادیومتریک، دید یکپارچه و فرمت رقومی مناسب برای پردازش در کامپیوتر، منبع داده شگرفی برای کاربردهای گوناگون آشکارسازی تغییرات محسوب میشوند. روشهای زیادی به منظور بارزسازی تغییرات توسعه یافتهاند که هر کدام از آنها دارای مزایا و معایبی هستند. برطبق مطالعات انجام شده این روشها در محیط زیستهای یکسان نتایج مختلفی را بدست میدهند. به طور کلی روشهای بارزسازی تغییرات در 3 دسته گروهبندی میشوند: مقایسه پیش از طبقهبندی، مقایسه پس از طبقهبندی و روشهای پیشرفته. در این مقاله برخی از این روشها از جمله تفریق تصویر، تقسیم تصویر، تجزیه مؤلفههای اصلی، آشکارسازی تغییر نظارت شده، آشکارسازی تغییر نظارت نشده، هیبرید، شبکههای عصبی مصنوعی، مدل پوشش گیاهی-سطوح نفوذناپذیر-خاک و سامانههای اطلاعات جغرافیایی تشریح میشوند. روشهای پیش از طبقهبندی، نقشههای تغییر حاصل از دادههای چند زمانه را بدون تولید نقشههای پوشش و کاربردی اراضی طبقهبندی شده آشکارسازی میکنند اما آشکارسازی تغییر پس از طبقهبندی ماتریس دقیقی از تغییر «از- به» را فراهم مینماید و معمولاً تا حد زیادی به تجزیه و تحلیل ورودیها نیاز دارد. روشهای پیشرفته بسیار متنوع بوده و معمولاً در پاسخ به مطالعات خاصی توسعه یافتهاند. مطالعات نشان دادهاند که تفریق تصویر، تجزیه مؤلفههای اصلی و مقایسه پس از طبقهبندی رایجترین روشهای مورد استفاده به منظور بارزسازی تغییرات میباشند اما در سالهای اخیر شبکههای عصبی مصنوعی و روشهای حاصل از تلفیق سنجش از دور و سامانههای اطلاعات جغرافیایی تکنیکهای مهمی محسوب میشوند.