لیلا کرمی؛ سید محمد توکلی صبور؛ علی اصغر تراهی
چکیده
مطالعه روند رشد پوشش گیاهی بهطور ویژهای برای تحقیقات محیط زیستی مهم است. برآورد پارامترهای فنولوژی پوشش گیاهی به دادههای زمانی پیوسته NDVI در یک بازه زمانی نیاز دارد. ممکن است در برخی موارد رطوبت خاک، وجود ابر و ذرات معلق بر انرژی بازتابی از پوشش گیاهی اثر بگذارد و منجر به ایجاد تصاویری با دادههای از دست رفته یا دارای خطا شود. در ...
بیشتر
مطالعه روند رشد پوشش گیاهی بهطور ویژهای برای تحقیقات محیط زیستی مهم است. برآورد پارامترهای فنولوژی پوشش گیاهی به دادههای زمانی پیوسته NDVI در یک بازه زمانی نیاز دارد. ممکن است در برخی موارد رطوبت خاک، وجود ابر و ذرات معلق بر انرژی بازتابی از پوشش گیاهی اثر بگذارد و منجر به ایجاد تصاویری با دادههای از دست رفته یا دارای خطا شود. در این مطالعه از چهار مزرعه گندم واقع در بخشهای مختلف شهرستان خرمآباد، برای بررسی رفتار فنولوژی گیاه و استخراج پارامترهای فنولوژی استفاده شد. بهاین منظور برای از بین بردن این خطاها در سری زمانی NDVI از مدل TIMESAT استفاده شد. سه تابع مختلف برای از بین بردن نویزها و هموارسازی دادهها در مدل TIMESAT وجود دارد. هدف از این تحقیق بررسی عملکرد توابع گاوسین نامتقارن، لجستیک دوگانه و فیلتر انطباقی ساویتزکی-گولای در استخراج پارامترهای فنولوژیکی خصوصاً در مناطق کوهستانی است. در ابتدا شاخص NDVI با استفاده از دادههای روزانه سنجنده MODIS برای سال 2020 در سامانه گوگل ارث انجین محاسبه شد. پس از برطرف کردن خطاهای موجود در سری زمانی NDVI، از مدل TIMESAT بهمنظور تولید منحنی فنولوژی گیاه گندم در مزارع گرمسیر و سردسیر در نرمافزار TIMESAT3.3 استفاده شد. از توابع گاوسین نامتقارن، لجستیک دوگانه و فیلتر ساویتزکی-گولای برای بازسازی دادههای NDVI استفاده شد. طبق نتایج بهدست آمده فیلتر هموارسازی ساویتزکی-گولای بهطور میانگین RMSE برابر 2 دارد. ولی میانگین RMSE توابع گاوسین نامتقارن و لجستیک دوگانه به ترتیب 4 و 11 است. در نتیجه فیلتر ساویتزکی-گولای در بازسازی دادهها و برآورد پارامترهای شروع و پایان فصل رشد دارای صحت بالاتری است.
حمیدرضا غفاریان مالمیری؛ هادی زارع خورمیزی
چکیده
بررسی تغییرات پوششهایگیاهی میتواند اطلاعات ارزشمندی را در مورد گرمایش جهانی،چرخه کربن، چرخه آب و تبادل انرژی به همراه داشته باشد. استفاده از سریهای زمانی تصاویر ماهوارهای و روشهای سنجش از دور اطلاعات زیادی را در مورد تغییرات و پویاییهای پوششهای گیاهی به ما عرضه میدارند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تغییرات هر کدام از مؤلفههای ...
بیشتر
بررسی تغییرات پوششهایگیاهی میتواند اطلاعات ارزشمندی را در مورد گرمایش جهانی،چرخه کربن، چرخه آب و تبادل انرژی به همراه داشته باشد. استفاده از سریهای زمانی تصاویر ماهوارهای و روشهای سنجش از دور اطلاعات زیادی را در مورد تغییرات و پویاییهای پوششهای گیاهی به ما عرضه میدارند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تغییرات هر کدام از مؤلفههای سریهای فوریه پوششهای گیاهی ایران در طول سه دهه گذشته میباشد. بدین منظور در این مطالعه ازمحصول NDVI روزانه سنجنده AVHRRبا قدرت تفکیک مکانی 05/0 در 05/0 درجه با نام AVH13C1 استفاده شد. سپس با استفاده از الگوریتم HANTS اجزای هارمونیک چهار سری زمانی یکساله در زمان گذشته (1982، 1983، 1984 و 1985) و چهار سری زمانی یکساله در سالهای اخیر (2015، 2016، 2017 و 2018) تولید شد. در نهایت تغییرات اجزای هارمونیک یا همان تصاویر دامنه و فاز در سالهای اخیر نسبت به سالهای گذشته تعیین شد و اختلاف میانگین ارزشهای اجزای هارمونیک بین چهار سری زمانی یکساله در گذشته وحال با تجزیه واریانس یک طرفه بررسی شد و نقشههای معنیداری اختلاف بین میانگینها بدست آمد. با توجه به نتایج،در مناطق مرکزی، شرق و شمال شرق ایران دامنه صفر (میانگین پوشش گیاهی) در سطح احتمال 95 درصد (F-value< 0/05 ) کاهش یافته و در مناطق شمال و شمال غرب و غرب به ویژه ارتفاعات البرز و زاگرس دامنه صفر به طور معنیدار (F-value< 0/05) افزایش یافته است. اختلاف میانگین ارزش فازها در چهار سری زمانی در گذشته و سالهای اخیر در مناطق غرب و شمال غرب و همچنین شرق و شمال شرق ایران در سطح احتمال 95 درصد (F-value< 0/05) معنیدار میباشد. فازهای سالانه این مناطق به میزان 14 درجه کاهش یافته است که این موضوع نشان دهنده شروع زودتر فرآیندهای رشد و فنولوژی گیاهان این مناطق نسبت به سه دهه گذشته میباشد.
سارا نخعی نژادفرد؛ حمید غلامی؛ داوود اکبری؛ مت تلفر؛ مرضیه رضایی
چکیده
استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بیشتر در مناطق وسیع همچون استان خراسان جنوبی، به دلیل پهنای کوچک تر هر فریم تصویر لندست به همراه تفکیک زمانی بیشتر، امکان دسترسی به تصاویر همزمان جهت بررسی تغییرات کوتاه مدت همچون تغییرات پوشش گیاهی را با چالش همراه میکند. در پژوهش حاضر، به منظور دسترسی به اطلاعات طیفی همزمان پوشش گیاهی ...
بیشتر
استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بیشتر در مناطق وسیع همچون استان خراسان جنوبی، به دلیل پهنای کوچک تر هر فریم تصویر لندست به همراه تفکیک زمانی بیشتر، امکان دسترسی به تصاویر همزمان جهت بررسی تغییرات کوتاه مدت همچون تغییرات پوشش گیاهی را با چالش همراه میکند. در پژوهش حاضر، به منظور دسترسی به اطلاعات طیفی همزمان پوشش گیاهی در استان خراسان جنوبی، از تکنیک ادغام تصاویر ماهوارهای لندست 8 و مادیس استفاده گردید. برایاین منظور ابتدا نتایج حاصل از شش الگوریتم ادغام، شامل NNDiffuse، HPF، Brovey، Gram-Schmidt، PC وCN در یک محدوده آزمایشی در استان خراسان جنوبی با استفاده از معیارهای آماری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. در ادامه با کاربرد مناسب ترین الگوریتم ادغام، اطلاعات طیفی و مکانی بازتاب باند قرمز (RED)ومادون قرمزنزدیک (NIR)یازده تصویر موزائیک شده لندست 8 (30 متر) با باند REDوNIRیک تصویرمادیس (250 متر) ادغام گردید. سپس جهت بررسی پوشش گیاهی، با تصویر ماهوارهای ادغام شده، شاخص NDVIوHVCI همزمان، در سطح استان خراسان جنوبی تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که الگوریتم NNDiffuse از دقت مطلوب تری جهت ادغام باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک لندست 8 و مادیس برخوردار است، به طوری که شاخص گیاهیNDVI به دست آمده از این الگوریتم در مقایسه با تصویر لندست 8 اصلی، از کمترین خطای آمای RMSE(0/0311) و MAE(0/0181) برخوردار است. همچنین بررسی مقادیر شاخص NDVI به دست آمده از الگوریتمهای ادغام، در طول خط ترانسکت طولی سیستماتیک - تصادفی در سه کاربری اراضی کشاورزی، شهری و مرتعی نیز نشان داد که شاخص به دست آمده از الگوریتم NNDiffuse انطباق بهتری با شاخص NDVI به دست آمده از تصویر لندست 8 اصلی دارد.
فاطمه فیروزی؛ تقی طاوسی؛ پیمان محمودی
چکیده
هدفی که این مطالعه در پی دست یافتن به آن است واکنش دو شاخص پوشش گیاهی NDVI و EVI به خشکسالیها و ترسالیها در یکی از دشتهای خشک ایران یعنی دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان است. برای بررسی حساسیت این دو شاخص به خشکسالیها و ترسالیها به دو پایگاه دادهای مختلف نیاز بود. اول پایگاه تصاویر NDVI وEVI سنجنده مادیس ماهواره ترا برای ...
بیشتر
هدفی که این مطالعه در پی دست یافتن به آن است واکنش دو شاخص پوشش گیاهی NDVI و EVI به خشکسالیها و ترسالیها در یکی از دشتهای خشک ایران یعنی دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان است. برای بررسی حساسیت این دو شاخص به خشکسالیها و ترسالیها به دو پایگاه دادهای مختلف نیاز بود. اول پایگاه تصاویر NDVI وEVI سنجنده مادیس ماهواره ترا برای ماههای آوریل، می و ژوئن برای دوره زمانی 2014-2000 و دوم پایگاه دادههای روزانه بارش ایستگاه هواشناسی همدید زابل برای یک دوره آماری 30 ساله (2014- 1985) که از اداره کل هواشناسی استان سیستان و بلوچستان اخذ شد. بعد از اخذ دادهها، نقشههای پویایی پوشش گیاهی حاصل از پردازش تصاویر سنجنده MODIS ماهواره ترا به تفکیک برای ماههای آوریل، می و ژوئن با استفاده از دو شاخص NDVI و EVI برای منطقه مورد مطالعه تهیه شدند. برای شناسایی فراوانی درجات مختلف خشکسالیها و ترسالیهای دشت سیستان نیز از شاخص خشکسالی مؤثر (EDI) استفاده شد. نتایج نشان داد که در سال نمونه خشک (2011-2010) تفاوت قابلتوجه بین این دو شاخص در طبقه پوشش گیاهی نرمال مشاهده شد. شاخص EVI، مساحت این طبقه را در این سال خشک حدود 12 درصد نشان داد در حالی که شاخص NDVI برای این طبقه هیچ مساحتی را قائل نبوده است. درحالیکه در زمان ترسالی (2006-2005) شاخص EVI مقداری نتایج بهتری را در اختیار گذاشته است. شاخص EVI برای طبقه نرمال مساحت 20 درصدی را نشان داد و برای طبقه پراکنده 10 درصد از کل مساحت منطقه را دارای پوشش گیاهی تنک و پراکنده نشان داد. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که شاخص NDVI شاخص بسیار مناسبتری برای پویایی پوشش گیاهی در دشتهایی مانند دشت سیستان میباشد که حیات آنها نه به بارش بلکه به آب جاری در رودخانه متکی است. شاخص EVI نیز با توجه به ماهیت محاسباتی آن برای مناطقی که پوشش گیاهی آنها متراکمتر است بهتر جواب میدهد. علاوه بر این بازدیدهای میدانی هم که از دشت صورت گرفت و با نوع طبقه پوشش گیاهی که از تصاویر سنجنده MODIS به دست آمد حکایت از بهتر بودن شاخص NDVI در مقایسه با شاخص EVI برای این نوع از دشتها دارد.
محمد رضایی؛ الهام قاسمی فر؛ چنور محمدی
چکیده
الگوهای جوّی بر تغییرات پوشش گیاهی مؤثرند. اندکی تغییر در عناصر اقلیمی منجر به واکنش سریع گیاه و تغییر در رشد آن میشود. هدف این مطالعه تحلیل ارتباط پوشش گیاهی ماه می (انبوهترین ماه به لحاظ پوشش گیاهی) در ایران با الگوی پیوند از دور نوسان اطلس شمالی طی ماههای ژانویه تا می است. بدین منظور از دادههای مقادیر پوشش گیاهی نرمال شده سنجنده ...
بیشتر
الگوهای جوّی بر تغییرات پوشش گیاهی مؤثرند. اندکی تغییر در عناصر اقلیمی منجر به واکنش سریع گیاه و تغییر در رشد آن میشود. هدف این مطالعه تحلیل ارتباط پوشش گیاهی ماه می (انبوهترین ماه به لحاظ پوشش گیاهی) در ایران با الگوی پیوند از دور نوسان اطلس شمالی طی ماههای ژانویه تا می است. بدین منظور از دادههای مقادیر پوشش گیاهی نرمال شده سنجنده مودیس، طی دوره 2001 تا 2014 استفاده شده است. ابتدا ناحیهای از ایران که دارای متوسط NDVIبالاتر از 2/0 بود، بهعنوان ناحیه دارای پوشش گیاهی جدا گردید. سپس با توجه به شدت و ضعف مقادیرNDVI و به منظور سنجش میزان حساسیت هر طبقه با الگوی پیوند از دور نوسان اطلس شمالی به سه طبقه با پوشش گیاهی تنک، متوسط و انبوه تقسیم گردید. نتایج نشان داد در طبقات ذکر شده، پراکندگی مقادیر همبستگی مثبت و منفی از الگوی مکانی خاصی پیروی نمیکند. به منظور ارزیابی بهتر نتایج در هر کدام از نواحی، نقاط با بیشترین و کمترین ضریب همبستگی هر طبقه انتخاب گردید. بالاترین ارتباط معکوس مقادیر ضریب همبستگی در ناحیه تنک مشاهده گردید که حاکی از حساسیت بالای پوشش گیاهی منطقه تنک به الگوهای جوّی میباشد. کاربری اراضی نقاط انتخاب شده نشان میدهد در بیشتر موارد، مناطق با همبستگی منفی و مثبت به ترتیب مربوط به زمینهای با پوشش علفزار (پوشش طبیعی) و زمینهای زراعی (پوشش انسان ساخت) است. از آنجا که در فازهای منفی الگوی نوسان اطلس شمالی وضعیت پوشش گیاهی انبوهتر از فازهای مثبت الگوی نوسان اطلس شمالی است و با توجه به بالاترین ضریب تعیین بهدستآمده (77/0، در ماه فوریه واقع در استان آذربایجان شرقی)، میتوان با استفاده از وضعیت نوسان اطلس شمالی در ماههای زمستان مقادیر پوشش گیاهی ماه می را برای نقاط شاخص واقع در استانهای شمالغرب و غرب تخمین زد.
علی احمدآبادی؛ امان اله فتح نیا؛ سعید رجایی
چکیده
پوشش گیاهی ارتباط زیادی با شرایط اقلیمی دارد. شناسایی تغییرپذیری فصلی رشد گیاه برای شناسایی پاسخ اکوسیستمها به تغییر اقلیم در مقیاسهای زمانی فصلی و بین سالیانه تعیین کننده است. برای ارائه مدل پیشبینی 7 عنصر آب و هوایی شامل بارش، دما و رطوبتنسبی (حداکثر، میانگین و حداقل) برای دوره 20 ساله (2006-1987) در 141 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی ...
بیشتر
پوشش گیاهی ارتباط زیادی با شرایط اقلیمی دارد. شناسایی تغییرپذیری فصلی رشد گیاه برای شناسایی پاسخ اکوسیستمها به تغییر اقلیم در مقیاسهای زمانی فصلی و بین سالیانه تعیین کننده است. برای ارائه مدل پیشبینی 7 عنصر آب و هوایی شامل بارش، دما و رطوبتنسبی (حداکثر، میانگین و حداقل) برای دوره 20 ساله (2006-1987) در 141 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی به داده فضایی تبدیل شد.ترکیب مقادیر حداکثر ماهانه NDVI از تصاویر NOAA-AVHRR در همان دوره استخراج گردید. سپس عناصر آب و هوایی به عنوان متغیر مستقل و NDVI به عنوان متغیر وابسته در رگرسیون خطی چند متغیره وارد شد. نتایج نشان داد که بالاترین ضریب همبستگی بین عناصر اقلیمی و مقدار NDVI در ماه می به مقدار 82/0 اتفاق میافتد که اوج سبزینگی است. کمترین همبستگی در زمستان بهخاطر نبود رشد کافی درختان میباشد. ضریب همبستگی سالانه مقدار مدل با حالت محاسباتی با در نظر گرفتن خطای تصادفی بیش از 93/0 میباشد. در مجموع مقدار محاسباتی ماه می و ژوئن برای سالهای 2004 و 2005 به ضریب همبستگی مدل نزدیک است، اما در ماههای زمستان به دلیل نبود سبزینگی ضریب همبستگی کم میشود. در سال 2006 به دلیل خشکی شدیدتر در اواخر بهار (ماه ژوئن) پیشبینی کمتری صورت گرفته است. در زمستان نقش کنترلی دما بیش از بارش و رطوبت نسبی است، اما با افزایش دما و کاهش بارش و رطوبت نسبی از اوایل ماه می نقش بارش و رطوبت نسبی مثبت و دما منفی میشود. فصل پاییز از نقش بارش کاسته و دما افزوده میشود.
سحرناز شکوهی زادگان؛ حسن خسروی؛ حسین آذرنیوند؛ غلامرضا زهتابیان؛ بهزاد رایگانی
چکیده
بیابانزاییپسازدوچالشتغییراقلیموکمبودآبشیرین،سومینچالشمهمجامعهجهانیدرقرنبیستویکم میباشد، کهبهعنوانیکیازبارزترینوجوهتخریبمحیط زیستوانهداممنابعطبیعیدرجهان مطرحگردیده است. این پدیدهباتأثیربرپوشش گیاهی،آبوخاک، عامل جدّی تهدید کننده پارکهای ملی در مناطق خشک و نیمهخشک از جمله ایران است.اقداماتاجرایی دررابطهباکنترلبیابانزاییبایدمتکیبرشناختوضعیتفعلیبیابانی ...
بیشتر
بیابانزاییپسازدوچالشتغییراقلیموکمبودآبشیرین،سومینچالشمهمجامعهجهانیدرقرنبیستویکم میباشد، کهبهعنوانیکیازبارزترینوجوهتخریبمحیط زیستوانهداممنابعطبیعیدرجهان مطرحگردیده است. این پدیدهباتأثیربرپوشش گیاهی،آبوخاک، عامل جدّی تهدید کننده پارکهای ملی در مناطق خشک و نیمهخشک از جمله ایران است.اقداماتاجرایی دررابطهباکنترلبیابانزاییبایدمتکیبرشناختوضعیتفعلیبیابانی شدنوشدتآنباشد. در این پژوهش به منظور ارزیابی و پایش بیابانزایی پارک ملی بمو- شیراز، روند تغییرات سالانه پوشش گیاهی در بازه زمانی(2014-2000) مورد بررسی قرار گرفت. فرضبرایناستکهباتحلیلسریهایزمانیبلندمدتدادههایماهوارهای و با استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی (NDVI و (EVI، میتوان چنین تغییراتی را پایش نمود. لذا در این پژوهش، پروفیل و نقشهتغییرات سالانه مقادیر NDVI و EVIدر طی14 سال، بااستفادهازمحصول MOD13A1 سنجندهMODISماهواره Terra سیستم Aqua،در محیط نرمافزاری IDRISI Selva تهیه و مورد تحلیل قرارگرفت. در نهایت با بهکارگیری منطق فازی، پروفیل و نقشه شدت بیابانزایی در بازه زمانی مذکور، تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده تخریب پوششگیاهی وافزایش شدت بیابانزایی در قسمت شمال غربی است. این تخریب شکل جدیدی از بیابانزایی به نام بیابانزایی تکنوژنیکی میباشد که دلیل آن احداث شهر جدید صدرا در قسمت شمال غربی و غرب این پارک بودهاست به طوریکه با احداث شهر صدرا در محدوده غربی این پارک، عملاً حفاظت از این قسمت نا ممکن گردیدهاست.
فاطمه محمدیاری؛ حمیدرضا پورخباز؛ مرتضی توکلی؛ حسین اقدر
چکیده
آگاهی از خصوصیات کمی و کیفی تغییرات در برنامهریزیهای محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار بسیار حائز اهمیتاند. درحالحاضراستفاده ازنقشههای پوشش گیاهی یکی ازارکان مهم درتولیداطلاعات جهت برنامهریزیهای کلان وخرد میباشد. در این پژوهش جهت نمایش تغییرات زمانی و مکانی پوشش گیاهی شهرستان بهبهان ازاطلاعات باندهای ماهواره لندست ...
بیشتر
آگاهی از خصوصیات کمی و کیفی تغییرات در برنامهریزیهای محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار بسیار حائز اهمیتاند. درحالحاضراستفاده ازنقشههای پوشش گیاهی یکی ازارکان مهم درتولیداطلاعات جهت برنامهریزیهای کلان وخرد میباشد. در این پژوهش جهت نمایش تغییرات زمانی و مکانی پوشش گیاهی شهرستان بهبهان ازاطلاعات باندهای ماهواره لندست سنجندههای ETM+و OLIدر دو سال 1378 و 1392 استفاده و مقدار شاخص NDVI برای دو سال محاسبه گردید. همچنین به منظوربررسی تغییرات کیفی پوشش گیاهی مقادیرعددی این شاخص به 4کلاس مختلف سرسبزی شامل اراضی با پوشش عالی، پوشش بسیار خوب، پوشش خوب و ضعیف طبقهبندی شد. سپس تغییرات رخداده با استفاده از CROSSTAB مشخص شد.نتایج نشان داد تغییرات کمی وکیفی پوشش گیاهی درطی١4سال برای منطقه موردمطالعه گسترده بوده است به طوری که اراضی با پوشش عالی، بسیار خوب و ضعیف افزایش مساحت و اراضی با پوشش خوب کاهش مساحت را داشته است. بیشترین افزایش مساحت در اراضی با پوشش گیاهی عالی صورت گرفته، به طوری که از 79/5069 هکتار در سال 1378 به 5/7735 هکتار در سال 1392 افزایش یافته است. همچنین بیشترین کاهش مساحت در اراضی با پوشش خوب میباشد که از 4/34061 هکتار به 43/27434 هکتار رسیده است. در خاتمه، برای نشان دادن رابطه بهتر پوشش گیاهی و دما معادله رگرسیون بین این دو پارامتر به دست آمد. نتایج این نکته را که سطوح پوشیده ازگیاه،دمای سطح کمتری دارندوپوشش گیاهی آثارخنک کنندگی برپیرامون دارد تأیید کرد. بنابراین تخریب پوشش گیاهی منطقه، گرمتر شدن سطح شهر و بسیاری عواقب زیست محیطی دیگر را به دنبال خواهد داشت.
سعید خضری؛ جعفر ملکی
دوره 20، شماره 79 ، آبان 1390، ، صفحه 61-65
چکیده
در این تحقیق به بررسی نحوة استخراج و شناسایی چشمه های آب گرم و سرد با استفاده از تصاویر حرارتی سنجندة TM و +ETM پرداخته شده است. مراحل کار به این شکل است که پس از اخذ تصاویر سنجنده TM و +ETM در تاریخ های مختلف و انجام تصحیحات هندسی و رادیومتریک بر روی تصاویر، با استفاده از روابط موجود دمای سطحی (3) (LST ) برای تصاویر استخراج میگردد. ...
بیشتر
در این تحقیق به بررسی نحوة استخراج و شناسایی چشمه های آب گرم و سرد با استفاده از تصاویر حرارتی سنجندة TM و +ETM پرداخته شده است. مراحل کار به این شکل است که پس از اخذ تصاویر سنجنده TM و +ETM در تاریخ های مختلف و انجام تصحیحات هندسی و رادیومتریک بر روی تصاویر، با استفاده از روابط موجود دمای سطحی (3) (LST ) برای تصاویر استخراج میگردد. البته لازمه این امر استخراج (4) NDVI و گسیل مندی برای مناطق مورد مطالعه، به دلیل تأثیر بیچون و چرای پوشش گیاهی بر حرارت سطح است. این امر در تصاویر TM و +ETM با استفاده از باندهای 3 و 4 میسر گردید. پس از استخراج دمای سطحی با استفاده از حریم گذاری و استفاده از پروفیل سطحی در جهات مختلف و همچنین استفاده از فیلترهای بالا گذر و در نهایت انطباق لایه وکتور مربوط به محل چشمه ها برروی تصاویر موجود، که با استفاده از (5)GPS و در طی کارهای میدانی تهیه شده بود، میزان توانایی تصاویر TM و +ETM جهت شناسایی چشمه ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که استفاده از تصاویر فصول سردتر نسبت به فصول گرم تر دارای ارجحیت و اهمیت بیشتری جهت شناسایی و استخراج نقاط حرارتی و آنومالی حرارتی سطح زمین بر روی تصاویر میباشند. در حالی که جهت شناسایی چشمه های آب سرد این امر بالعکس میباشد. همچنین اندازه و دمای چشمه ها با توجه به موقعیت جغرافیایی آنها می تواند از عوامل مؤثر در شناسایی و تفکیک این منابع باشد.
مجید دانش؛ حسینعلی بهرامی؛ سید کاظم علوی پناه؛ علی اکبر نوروزی
دوره 17، شماره 67 ، آبان 1387، ، صفحه 26-34
چکیده
از مهمترین ویژگى هاى خاک، که در بسیارى از طرح هاى کشاورزى و محیط زیستى مورد توجه قرار مى گیرد، مى توان بافت و آهک خاک را نام برد. امروزه با پیشرفت علم و ظهور فناورى سنجش از دور، امکان بهره بردارى از این فناورى در علوم خاک نیز فراهم گردیده است. در این تحقیق، براى بررسى بافت و آهک خاک در منطقه پل دختر، از داده هاى چهار طیفى ...
بیشتر
از مهمترین ویژگى هاى خاک، که در بسیارى از طرح هاى کشاورزى و محیط زیستى مورد توجه قرار مى گیرد، مى توان بافت و آهک خاک را نام برد. امروزه با پیشرفت علم و ظهور فناورى سنجش از دور، امکان بهره بردارى از این فناورى در علوم خاک نیز فراهم گردیده است. در این تحقیق، براى بررسى بافت و آهک خاک در منطقه پل دختر، از داده هاى چهار طیفى ماهوار IRS-P6 سنجنده LISS III، در 17 شهریور ماه سال 1386 (7 سپتامبر 2007)، استفاده گردید. تصحیحات هندسى و پردازشهایى شامل: UNC, SLED, NDVI, PCA، روى تصویر اصلى انجام شد. در نهایت با استفاده از روش نمونه بردارى طبقه بندى شده تصادفى و بر اساس PMU, FCC تصویر منطقه، 95 نقطه انتخاب گردید و از دو عمق 5-0 و 20-5 سانتیمترى سطح خاک نمونه بردارى انجام گردید. در آخر با استفاده از رگرسیون چند گانه مشخص شد که آهک و رس نمونه ها در عمق اول، داراى ارتباط معنى دارى با باند مادون قرمز نزدیک با R2تعدیل شده 73/0، و در باند سبز 72/0 بوده و نیز در عمق دوم، با باند قرمز، 54/0 و باند سبز به مقدار 48/0 بوده است، که تمام روابط در سطح آمارى 1 درصد، کاملاً معنى دار بوده اند. بنابراین مشخص گردید که رس و آهک خاک داراى اثر معنى دارى بر بازتاب طیفى از سطح خاک در منطقه مى باشد و مى توان با استفاده از اطلاعات ماهوارهاى و داده هاى کمکى (اطلاعات جانبى)، به مطالعه آنها در منطقه پرداخت.