دورسنجی
کیوان مختاری؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ محمد علی علی آبادی؛ سمیه بیرانوند
چکیده
کانسار طلای موته و نواحی مجاور آن از تیپ طلای کوهزایی است، در این ناحیه در مجموعه متاولکانیکها و در رابطه با گنایس و میکاشیستهاى متعلق به پرکامبرین، کانیزایی عمدتاً در زونهای دگرسانی سیلیسى و سریسیتى و کربناتیزاسیون، در شکستگیها بهصورت رگه و رگچهاى به همراه اکسیدهای آهن متمرکز شده است. طبق بررسـیهای انجـام شـده در ایـن ...
بیشتر
کانسار طلای موته و نواحی مجاور آن از تیپ طلای کوهزایی است، در این ناحیه در مجموعه متاولکانیکها و در رابطه با گنایس و میکاشیستهاى متعلق به پرکامبرین، کانیزایی عمدتاً در زونهای دگرسانی سیلیسى و سریسیتى و کربناتیزاسیون، در شکستگیها بهصورت رگه و رگچهاى به همراه اکسیدهای آهن متمرکز شده است. طبق بررسـیهای انجـام شـده در ایـن منطقـه، دگرسـانیهای تـوأم رسـی، اکسـیدهای آهـن و سیلیسی شدن سنگ دیواره برای پیجویی ذخایر طلا حایز اهمیت است. در این تحقیق تصاویر ماهوارهای ASTER و لندست 8 به منظور بارزسازی کانیهای رسی در رابطه با دگرسانیها، اکسیدهای آهن و واحدهای سنگی منطقه مطالعاتی و از داده ماهوارهای سنتینل-2 برای افزایش قدرت تفکیک مکانی این دادهها و افزایش دقت مکانی نقشههای دگرسانی استخراج شده مورد استفاده قرار گرفته اند. پس از انجام پیشپردازشهای لازم، برای پردازش تصاویر فوقالذکر روشهای مختلف پردازش دادههاى ماهوارهاى چند طیفى ASTER مانند ترکیب رنگی کاذب، نسبت باندی، روش کمترین مربعات رگرسیون [1](Ls-Fit)، آنالیز مولفه های اصلی [2](PCA)، نقشه بردار زاویه طیفی[3](SAM)، فیلتر گذاری تطبیقی [4](MF)، برای شناسایی و تفکیک کانیهای دگرسانی مرتبط با کانیزایی طلا به کار گرفته شدند. در نهایت نقشه پراکندگی زونهای دگرسانی شناسایی شده، با نقشه زمین شناسی، مشاهدات میدانی و نتایج آنالیز XRD نمونههای میدانی مقایسه شد. برای مقایسه نتایج و ارزیابی صحت روشهای یاد شده از ماتریس خطا و ضریب کاپا استفاده شد. پس از نمونهبرداریها و تجزیههای آماری، مشخص شد که روش نقشهبردار زاویه طیفی، بهترین تطابق را با واحدهای زمینشناسی منطقه نشان میدهد، و با این روش علاوهبر زونهای از پیش شناخته شده، محدودههای جدید دگرسان شده قابل شناسایی است. [1] - least square Fit[2]- Principal Component Analysis[3] - Spectral Angle Mapper[4] - Matched Filtering
مصطفی خبازی؛ علی مهرابی؛ جواد اعرابی
چکیده
مدلهای رقومی ارتفاعی برای بسیاری از اهداف، مهم بوده و در بسیاری از کاربردها و مطالعات جزء الزامات اولیه میباشند. هدف این مقاله بررسی میزان دقت و صحت مدلهای رقومی ارتفاعی حاصل از تصاویر ماهواره ASTER و دادههایSRTM با ابعاد پیکسل 30 و 90 متر و همچنین مدل رقومی ارتفاعی به دست آمده از نقشههای توپوگرافی 1:25000 با مشاهدات دقیق زمینی (DGPS) در ...
بیشتر
مدلهای رقومی ارتفاعی برای بسیاری از اهداف، مهم بوده و در بسیاری از کاربردها و مطالعات جزء الزامات اولیه میباشند. هدف این مقاله بررسی میزان دقت و صحت مدلهای رقومی ارتفاعی حاصل از تصاویر ماهواره ASTER و دادههایSRTM با ابعاد پیکسل 30 و 90 متر و همچنین مدل رقومی ارتفاعی به دست آمده از نقشههای توپوگرافی 1:25000 با مشاهدات دقیق زمینی (DGPS) در لندفرمهای مختلف شامل دشت، تپهماهور و کوهستان میباشد. میزان انطباق این دادهها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون آزمون شد. دقت و صحت مدلهای رقومی ارتفاعی مختلف مورد بررسی با استفاده ازRMSE، خطای میانگین و انحراف استاندارد بررسی شد. براساس نتایج ضریب تعیین رابطه دادههای زمینی با مدلهای رقومی ارتفاعی بین 97 تا 99 بود. بیشترین انطباق مربوط به مدل رقومی مستخرج از دادههای توپوگرافی 1:25000 و مدل رقومی ASTER30 متر و کمترین انطباق مربوط به دادههای SRTM90 متر بود. در مجموع با دشوارتر شدن شرایط عرصه یعنی از دشت به کوهستان، انطباق مدلهای رقومی ارتفاعی با دادههای زمینی برداشت شده کاهش مییافت. نتایج بررسی صحت و دقت مدلهای رقومی نشان داد که کمترین خطا در وهله اول مربوط به مدل رقومی ارتفاعی استخراج شده از خطوطمیزان نقشه 1:25000 (6/27=RMSE ) و پس از آن مدل رقومی ارتفاعی ASTER30 متر (7/43=RMSE ) است. همواره اندازه پیکسل 30 متر نتایج بهتری نسبت به پیکسل 90 متر داشته است. بر اساس معیار خطای میانگین، کمترین اریبی مربوط به ASTER30 متر (2 متر اریبی) و پس از آن مربوط به مدل رقومی 1:25000 (17/2) است. بیشترین اریبی مربوط به مدلهای 30 و 90 متری استخراج شده از دادههای SRTM بود. نتایج خطای انحراف استاندارد منطبق بر نتایج RMSE بود که تأیید کننده بهتر بودن مدلهای رقومی ارتفاعی مستخرج از دادههای توپوگرافی 1:25000 و ASTER30 متر بود.
بختیار فیضی زاده؛ سلیمه عبدالله آبادی؛ خلیل ولیزاده
چکیده
امروزه اعتبار سنجی نتایج حاصل از تحلیلهای مکانی GIS، تبدیل به یک چالش بزرگ در دنیای GIS شده است. تحلیل عدم قطعیت در زمینههای مختلف توجه به کیفیت داده و موضوعات مرتبط با آن از قبیل خطا، مدلهای عدم قطعیت، انتشار خطا، حذف خطا و عدم قطعیت در دادهها، بیش از هر زمان دیگر احساس میشود. مدلهای ارتفاع رقومی از ...
بیشتر
امروزه اعتبار سنجی نتایج حاصل از تحلیلهای مکانی GIS، تبدیل به یک چالش بزرگ در دنیای GIS شده است. تحلیل عدم قطعیت در زمینههای مختلف توجه به کیفیت داده و موضوعات مرتبط با آن از قبیل خطا، مدلهای عدم قطعیت، انتشار خطا، حذف خطا و عدم قطعیت در دادهها، بیش از هر زمان دیگر احساس میشود. مدلهای ارتفاع رقومی از مهمترین دادههای جغرافیایی میباشند که مبنای تحلیلهای مکانی مختلفی را تشکیل میدهند. این پژوهش با هدف بررسی میزان خطا و عدم قطعیت، دادههای ارتفاعی حاصل از ماهوارههای SRTM و ASTER را مد نظر قرار داده است.در این راستا، ابتدا با استفاده از شاخصهای آماری ME، STD و RMSE مقدار خطای دادههای مدلهای ارتفاع رقومی شناسایی محاسبه شد. در ادامه عدم قطعیت خطای دادهها با روش مونت کارلو شبیهسازی و الگوی انتشار خطا با روش درونیابی نتایج استخراج شد. نتایج این مرحله نشان میدهد که مدل رقومی استخراج شده از روج استریویی ASTER با وجود داشتن تفکیک مکانی بهتر، مقادیر بالاتری از خطا را شامل میشود و عملاً فاقد جزییات مدل رقومی ارتفاع معادل 30متر است. سپس با حذف الگوی انتشار خطا از مدلهای رقومی، DEM ثانویه تولید گردید. با محاسبه مجدد شاخصهای توصیفکننده خطا و مقایسه این مقادیر با مقادیر اولیه، نتایج حاکی از آن است که هر دو مدل ارتفاع رقومی بعد از حذف الگوی انتشار خطا دقت بالاتری را از خود نشان میدهند.از شاخص TPI جهت تعیین موقعیت توپوگرافی حوضه استفاده شد و حوضه به 6 طبقه تقسیم و میزان خطا در هر یک از طبقات قبل و بعد از شبیهسازی محاسبه گردید. نتایج حاکی از کاهش میزان خطا در تمامی طبقات قبل و بعد از شبیهسازی در هر دو مدل ارتفاع رقومی است. نتایج حاصل از این تحقیق در خصوص مدلسازی عدم قطعیت دادههای مدلهای رقومی ارتفاع به عنوان یکی از دادههای پایه در مطالعات علوم زمین بسیار کاربردی بوده و میتواند راهگشای مطالعات آتی برای کاهش عدم قطعیت و افزایش صحت نتایج تحقیقات آتی باشد.