حسین حاتمی نژاد؛ امین فرجی ملائی
دوره 22، 85-1 ، خرداد 1392، ، صفحه 18-24
چکیده
فضای شهری همواره به عنوان بستری متأثر از فرایندهای مختلف اقتصادی- سیاسی بوده و مکان ظهور پدیدههایی چون بیعدالتی، کمبود بهداشت و درمان، بیکاری، اختلاف طبقاتی و... میباشد، که ریشه در سیاستهای اقتصادی دارد. در دوران زندگی بشر، همواره با ظهور مکتب و تفکری خاص محیط زندگی نیز تغییر کرده است. به بیانی دیگر محیط زندگی انسان به نحوی بیانگر ...
بیشتر
فضای شهری همواره به عنوان بستری متأثر از فرایندهای مختلف اقتصادی- سیاسی بوده و مکان ظهور پدیدههایی چون بیعدالتی، کمبود بهداشت و درمان، بیکاری، اختلاف طبقاتی و... میباشد، که ریشه در سیاستهای اقتصادی دارد. در دوران زندگی بشر، همواره با ظهور مکتب و تفکری خاص محیط زندگی نیز تغییر کرده است. به بیانی دیگر محیط زندگی انسان به نحوی بیانگر اندیشه حاکم بر آن جامعه میباشد. در پشت صحنه، ایدئولوژی حاکم هدایتگر این تحولات میباشد. با توجه به تأثیرات چشم گیر این تفکرات بر محیط شهری لازم است این اندیشهها بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله تأثیر سیاست نئولیبرالیسم بر فضای شهری با تأکید بر شهرهای انگلستان، مورد بررسی قرار گرفته است. نئولیبرالیسم به عنوان سیاست پیشرو کشورهای صنعتی در دهه 70و80 پا به عرصه نهاد.این تفکر زاییده جهان سرمایهداری است. در اینجا مفهوم جهانی شدن بستری برای این تفکر میباشد. آنچه که نئولیبرالیسم نامیده میشود در انگلستان و امریکا آغاز گردید. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر این تفکر بر روی فضای شهری انگلستان میباشد. روش این پژوهش مبتنی بر روشهای توصیفی-تحلیلی است.
مهری اذانی؛ زهره مهدی زاده؛ صباح الخیر حاج نبیان
دوره 22، 85-1 ، خرداد 1392، ، صفحه 51-56
چکیده
شهرها متشکل از عناصر و اجزاء و فضاها و عملکردها به عنوان بزرگترین مجموعه آثار انسانی بر کره زمین هستند. امروزه با افزایش جمعیت شهرهای بزرگ و بروز مشکلات ومعضلات ناشی از کمبود فضا در این شهرها، کارشناسان و متخصصین شهرسازی به فکر ایجاد شهرهای جدید برای اسکان سرریز جمعیت شهرها وکاهش مشکلات آن افتادهاند. اما متأسفانه این شهرسازان ...
بیشتر
شهرها متشکل از عناصر و اجزاء و فضاها و عملکردها به عنوان بزرگترین مجموعه آثار انسانی بر کره زمین هستند. امروزه با افزایش جمعیت شهرهای بزرگ و بروز مشکلات ومعضلات ناشی از کمبود فضا در این شهرها، کارشناسان و متخصصین شهرسازی به فکر ایجاد شهرهای جدید برای اسکان سرریز جمعیت شهرها وکاهش مشکلات آن افتادهاند. اما متأسفانه این شهرسازان به یک مسأله اساسی یعنی ساکنین شهرها وایجاد هویت که باعث ماندگاری وحس تعلق در آن میشود توجه نکرده و با ایجاد محیط مصنوع و تقلید از «قواعد زیبا شناسی» دیگران زمینهساز از خودبیگانگی و بحران هویت شدهاند. این امر اسکان در شهرهای جدید را با مشکلاتی مواجه کرده خصوصاً در ایران برنامه اسکان جمعیت در شهرهای جدید طبق پیشبینیهای به عمل آمده، انجام نشده است و مردم تمایلی برای اسکان در آن جز از روی ناچاری ندارند. امروزه این شهرها به محیطهای خوابگاهی و فارغ از هرگونه تعاملات اجتماعی وعملکردی تبدیل شدهاند. شهرهای جدید نه تنها نتوانستند سرریز جمعیتی شهرهای بزرگ یا مادر شهرها را به خود جذب کنند، بلکه به علت نداشتن هویت و عملکرد تعریف شدهای از جذب مهاجرین نیز بازماندند. هدف از این مقاله ارائه راهکارهایی برای پویا کردن فضاهای شهری جدید وجذب بیشتر جمعیت در آن، و ایجاد محیطی که مردم درآن احساس تعلق، آرامش وامنیت نمایند، میباشد. در این مقاله ازروش تحلیلی - توصیفی استفاده شده و جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعه اسنادی وکتابخانهای انجام شده است. از یافتههای این پژوهش میتوان به پویا کردن فضاهای عمومی در جهت تقویت روابط اجتماعی- حفظ ویژگیهای طبیعی شهر وتقویت تأثیرات آنها در ساختار کالبدی شهر وایجاد هویت در شهر جدید- تغییر طرحهای شهری برای نزدیک کردن مردم و افزایش تعاملات وبرخورد آنها در شهراست.