سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
معرفی و ارزیابی مدل جهانی همسان سازی داده های زمینی با داده های مشاهده ای در ایران
5
17
FA
مرتضی
میری
دانشجوی دکتری، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
mmiri@ut.ac.ir
قاسم
عزیزی
دانشیار، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
ghazizi@ut.ac.ir
حسین
محمدی
استاد، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
hhmohammadi@ut.ac.ir
مهدی
پورهاشمی
دانشیار پژوهش بخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی تهران، ایران
pourhashemi@rifr-ac.ir
10.22131/sepehr.2018.30514
<strong>پژوهش پیش</strong><strong></strong><strong>رو با هدف معرفی مدل همسان</strong><strong></strong><strong>سازی داده</strong><strong></strong><strong>های زمینی و ارزیابی دقت داده</strong><strong></strong><strong>های </strong><strong>این مدل</strong><strong>در مقابل داده</strong><strong></strong><strong>های اندازه</strong><strong></strong><strong>گیری شده ایستگاه</strong><strong></strong><strong>های همدیدی سطح کشور به انجام رسیده است. مدل همسان</strong><strong></strong><strong>سازی داده</strong><strong></strong><strong>های زمینی بطور مشترک توسط مراکز ناسا و نوآ با هدف شبیه</strong><strong></strong><strong>سازی دقیق متغیرهای جریان و شرایط چرخه آب و انرژی توسعه داده شد. پوشش جهانی، قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالا به</strong><strong></strong><strong>همراه سیستم مدلسازی ترکیبی داده</strong><strong></strong><strong>های سنجش از دوری و مشاهدات زمینی از ویژگی</strong><strong></strong><strong>های منحصر بفرد این مدل است. این مدل متغیر</strong><strong></strong><strong>های سیستم جو - زمین را در مقیاس</strong><strong></strong><strong>های زمانی ماهانه و 3 ساعته با قدرت تفکیک مکانی 1 و 25/0 درجه جغرافیایی برآورد می</strong><strong></strong><strong>کند، که خروجی آن نتیجه شبیه سازی چهار مدل سطحی </strong><strong>Mosaic</strong><strong>،</strong><strong>Noah</strong><strong>،</strong><strong>CLM</strong><strong>و </strong><strong>VIC</strong><strong>می</strong><strong></strong><strong>باشد. برای ارزیابی مدل </strong><strong>GLDAS</strong><strong>،</strong><strong>داده</strong><strong></strong><strong>های متوسط دمای ماهانه 66 ایستگاه همدیدی با پراکنش مناسب در سطح ایران و نیز داده</strong><strong></strong><strong>های مدل </strong><strong>GLDAS</strong><strong>با دقت مکانی 25/0×25/0 درجه جغرافیایی از سایت</strong><strong></strong><strong>های مربوطه دریافت و پردازش شد. برای ارزیابی آماری داده</strong><strong></strong><strong>های نام برده از آماره</strong><strong></strong><strong>های ضریب تعیین(<sup>2</sup></strong><strong>r</strong><strong>)، مجذور میانگین مربع خطا (</strong><strong>Rmse</strong><strong>)، شیب خط(</strong><strong>Slope</strong><strong>)، اریب(</strong><strong>Bias</strong><strong>) و ضریب کارایی مدل(</strong><strong>EF</strong><strong>) استفاده شد. مقایسه</strong><strong></strong><strong>های آماری انجام شده نشان داد که داده</strong><strong></strong><strong>های این مدل در سطح ایران از دقت بسیار مناسبی برخوردار می</strong><strong></strong><strong>باشد و میزان خطای این مدل در برآورد متوسط دمای ایستگاه</strong><strong></strong><strong>های مورد بررسی بسیار اندک و قابل چشم</strong><strong></strong><strong>پوشی است. با وجود این در برخی مناطق بویژه درایستگاه</strong><strong></strong><strong>های شمالی کشور مقدار برآورد مدل بیشتر از مقدار مشاهده</strong><strong></strong><strong>ای و درتعداد محدودی از ایستگاه</strong><strong></strong><strong>ها مانند کاشان و سنندج کمتر از مقدار مشاهده</strong><strong></strong><strong>ای برآورد شده است. با توجه به پوشش جهانی، متغیرهای زیاد اقلیم - هیدرولوژی و نتایج این تحقیق که بیانگر دقت مناسب برآوردهای مدل جهانی همسان سازی داده</strong><strong></strong><strong>های سطح زمین در پهنه ایران است، پیشنهاد می</strong><strong></strong><strong>شود دقت متغیرهای دیگر این مدل نیز برای مناطق مختلف ایران مورد ارزیابی و واسنجی قرار گیرد. </strong>
آزمون آماری,شاخص کارایی,متوسط دما,GLDAS,ایران
https://www.sepehr.org/article_30514.html
https://www.sepehr.org/article_30514_ee9d1f4cb24edc9d90c16852579fef32.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
ارزیابی کارایی تعیین موقعیت مطلق دقیق به عنوان جایگزینی برای تکنیک های نسبی
19
34
FA
ناصر
عبدی
دانشجوی دکتری ژئودزی- دانشکدة مهندسی نقشه برداری و اطلاعات مکانی- پردیس دانشکده های فنی- دانشگاه تهران
naser.abdi@ut.ac.ir
علیرضا آزموده
اردلان
استاد، گروه مهندسی نقشه برداری، قطب علمی مهندسی نقشه برداری در مقابله با سوانح طبیعی، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، ایران
ardalan@ut.ac.ir
روح الله
کریمی
استادیار گروه ژئودزی و مهندسی نقشه برداری - دانشگاه تفرش
rkarimy@ut.ac.ir
10.22131/sepehr.2018.30515
<strong>در دهة اخیر استفاده از شیوة تعیین موقعیت مطلق دقیق </strong><strong>(Precise Point Positioning) </strong><strong>در کاربردهای استاتیک و کینماتیک ماهواره</strong><strong></strong><strong>ای </strong><strong>متداول شده و چندین نرم</strong><strong></strong><strong>افزار و سایت</strong><strong></strong><strong>های پردازش برخط متعدد برای این منظور تولید شده</strong><strong></strong><strong>اند. در این تکنیک از مشاهدات عاری از اثر یونسفر کد و فاز یک گیرندة دو فرکانس به همراه محصولات دقیق مدار و ساعت ماهواره که از سایت</strong><strong></strong><strong>های مراکز مختلف </strong><strong>IGS</strong><strong> در دسترس</strong><strong></strong><strong>اند، استفاده می</strong><strong></strong><strong>شود. در نتیجه اگرچه در </strong><strong>PPP </strong><strong>به طور مستقیم نیازی به استفاده از مشاهدات ایستگاه</strong><strong></strong><strong>های مرجع نیست، اما همچنان وجود یک شبکة مبنایی، حتی با فواصل بلند مانند شبکة </strong><strong>IGS</strong><strong> برای تولید محصولات دقیق مدار و ساعت ماهواره نیاز خواهد بود. همچنین استفاده از این شیوة تعیین موقعیت در کاربردهای مختلف، نیازمند داشتن دانش کافی از دقت، صحت و روش اجرای آن است. در مقالة حاضر، مشاهدات استاتیک چهار گیرندة </strong><strong>GPS</strong><strong> دو فرکانس از شبکة ایستگاه</strong><strong></strong><strong>های دائمی ایران و مشاهدات کینماتیک گیرندة </strong><strong>GPS</strong><strong> مستقر روی هواپیما، با استفاده از نرم</strong><strong></strong><strong>افزار بِرنیز </strong><strong>(</strong><strong>Bernese</strong><strong>)</strong><strong> و به دو شیوة مطلق دقیق و نسبی با استفاده از ایستگاه</strong><strong></strong><strong>ها و محصولات دقیق </strong><strong>IGS</strong><strong> پردازش شده و نتایج آنها با هم مقایسه شده است. همچنین به منظور تعیین مدت زمان بهینة جمع آوری مشاهدات برای رسیدن به دقت بهتر از ده سانتیمتر در حالت استاتیک، مشاهدات ایستگاه</strong><strong></strong><strong>های دائمی در هر مرحله با اضافه کردن یک ساعت به مشاهدات قبلی پردازش شدند. در نهایت مشخص شد که با داشتن مشاهدات </strong><strong>GPS</strong><strong> به مدت زمان بیش از یک ساعت، رسیدن به دقت بهتر از ده سانتیمتر در حالت استاتیک تضمین شده و با استفاده از تکنیک </strong><strong>PPP</strong><strong> دقت مشاهدات کینماتیک به طور متوسط و در مقایسه با حالت نسبی بهتر از ده و بیست سانتیمتربه ترتیب در حالت دو بعدی و سه بعدی است که می</strong><strong></strong><strong>تواند در بسیاری از کاربردهای نقشه</strong><strong></strong><strong>برداری مانند هیدروگرافی و فتوگرامتری کافی باشد.</strong>
استاتیک,تکنیک مطلق,تکنیک نسبی,عاری از اثر یونسفر,کینماتیک
https://www.sepehr.org/article_30515.html
https://www.sepehr.org/article_30515_1cf2e7101377253f27326e793f96d1e4.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
مطالعه تغییرات زمانی و مکانی کیفیت آب زیرزمینی دشت یزد- اردکان با استفاده از شاخص GQI
35
44
FA
حسن
خسروی
دانشیار گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
hakhosravi@ut.ac.ir
اسماعیل
حیدری علمدارلو
دانشجوی دکتری بیابانزدایی، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
esmailheidary@gmail.com
سحر
نسب پور
کارشناس ارشد مدیریت مناطق بیابانی، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
saharnasabpour@ut.ac.ir
10.22131/sepehr.2018.30516
<strong>امروزه با گسترش فعالیت</strong><strong></strong><strong>های انسانی، ارزیابی کیفی و کمی منابع آبی به</strong><strong></strong><strong>ویژه در مناطق خشک و نیمه</strong><strong></strong><strong>خشک جایگاه ویژه</strong><strong></strong><strong>ای در مطالعات منابع آب پیدا نموده است. یکی از شاخص</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های ارزیابی کیفیت آب، اندازه</strong><strong></strong><strong>گیری مقدار غلظت یون</strong><strong></strong><strong>های اصلی موجود در آب است. به</strong><strong></strong><strong>منظور بررسی تغییرات مکانی، شاخص کیفیت آب زیرزمینی (</strong><strong>GQI</strong><strong>) که تلفیقی از پارامترهای مؤثر بر کیفیت آب می</strong><strong></strong><strong>باشد، مورد استفاده قرار می</strong><strong></strong><strong>گیرد. در مطالعه حاضر به</strong><strong></strong><strong>منظور بررسی نحوه توزیع یون</strong><strong></strong><strong>های اصلی شامل کلسیم،</strong><strong>منیزیم، سدیم،</strong><strong>کلر،</strong><strong>سولفات و</strong><strong>کل</strong><strong>مواد</strong><strong>محلول (</strong><strong>TDS</strong><strong>) و پهنه</strong><strong></strong><strong>بندی کیفی دشت یزد اردکان، شاخص </strong><strong>GQI</strong><strong> با استفاده از نرم افزار</strong><strong>ArcGIS</strong><strong> برآورد شد. برای بررسی وضعیت تغییرات زمانی و مکانی شاخص </strong><strong>GQI</strong><strong> در دشت یزد- اردکان از آمار 53 چاه</strong><strong></strong><strong> پیزومتری وابسته به وزارت نیرو (شرکت آب منطقه</strong><strong></strong><strong>ای استان یزد) استفاده و نقشه</strong><strong></strong><strong>های پهنه</strong><strong></strong><strong>بندی کیفی سال</strong><strong></strong><strong>های 1382، 1385 و 1390 تهیه شد. نتایج نشان داد که دشت یزد- اردکان </strong><strong>در کلاس</strong><strong></strong><strong>های متوسط و قابل قبول از نظر شاخص </strong><strong>GQI</strong><strong> قرار دارد. بیشترین و کمترین مقدار شاخص </strong><strong>GQI</strong><strong> به ترتیب در غرب و شمال دشت مشاهده شد. شاخص خود همبستگی </strong><strong>فضایی </strong><strong>موران1، شاخص </strong><strong>GQI</strong><strong> و همه متغیرهای شیمیایی مورد بررسی به جز منیزیم دارای الگوی توزیع مکانی خوشه</strong><strong></strong><strong>ای هستند و منیزیم دارای الگوی توزیع مکانی تصادفی است.</strong><strong>با توجه به نتایج به</strong><strong></strong><strong>دست آمده از میان شش پارامتر مورد بررسی سه پارامتر مواد</strong><strong>جامد</strong><strong>محلول (</strong><strong>TDS</strong><strong>)، سدیم و کلر با داشتن بیشترین ضریب رتبه</strong><strong></strong><strong>بندی به ترتیب دارای بیشترین تأثیر در مقدار شاخص </strong><strong>GQI</strong><strong> و در نتیجه کیفیت آب زیرزمینی هستند. در مجموع می</strong><strong></strong><strong>توان نتیجه گرفت که </strong><strong>روند شاخص </strong><strong>GQI</strong><strong> در منطقه مورد مطالعه نزولی است و کاربری اراضی نقش بسیار زیادی در کاهش میزان شاخص </strong><strong>GQI</strong><strong> و در نتیجه کیفیت آب</strong><strong></strong><strong>های زیرزمینی دشت یزد-اردکان دارد.</strong>
دشت یزد-اردکان,کیفیت آب های زیرزمینی,شاخص GQI,سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)
https://www.sepehr.org/article_30516.html
https://www.sepehr.org/article_30516_6c35490bdb90b6f66956dc96cc443562.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
تعیین آسیب پذیری و ریسک مخاطرات فرسایشی بندر آستارا
45
55
FA
همایون
خوشروان
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات آب وزارت نیرو
h_khoshravan@yahoo.com
سورنا
قاسمی نژاد
کارشناس ارشد سازه های ساحلی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات
s.ghaseminejad@yahoo.com
فائضه
سلامی
کارشناس ارشد آبنگاری
faezeh_ salami@yahoo.com
10.22131/sepehr.2018.30517
<strong>گرمایش کره زمین طی قرن بیستم سبب افزایش سطح تراز آب اقیانوس</strong><strong></strong><strong>ها گردید و به زیر آب رفتن نواحی گسترده</strong><strong></strong><strong>ای از مناطق ساحلی و بروز پدیده</strong><strong></strong><strong>های فرسایشی از پیامدهای نامطلوب آن بود. تعیین شدت آسیب</strong><strong></strong><strong>پذیری و ریسک مخاطرات فرسایشی در ناحیه ساحلی بندر آستارا بعنوان هدف اصلی تحقیق محسوب می</strong><strong></strong><strong>شود. با مطالعه و تفسیر تصاویر ماهواره</strong><strong></strong><strong>ای اشکال مورفولوژیکی ساحلی شناسایی گردید. در بازدیدهای میدانی وضعیت مورفودینامیک رسوبی و ساختار هندسی بخش خشک ساحل در پنج ایستگاه اندازه</strong><strong></strong><strong>گیری مستقر در سه زون ساحلی پایش شد. با انجام عملیات نقشه</strong><strong></strong><strong>برداری و هیدروگرافی ساختار هندسی ساحل آستارا اندازه</strong><strong></strong><strong>گیری و خصوصیات بافتی رسوبات بستر دریا ارزیابی گردید. با آنالیز تصاویر ماهواره</strong><strong></strong><strong>ای و عکس</strong><strong></strong><strong>های هوایی در نرم</strong><strong></strong><strong>افزار </strong><strong>GIS</strong><strong>، خطوط ساحلی دریای خزر در دو پریود با فاصله زمانی 52 ساله مقایسه شد و میزان جابجایی خط ساحل محاسبه گردید. نتایج اصلی نشان می</strong><strong></strong><strong>دهد که میزان نرخ جابجایی خط ساحلی در ناحیه شهر آستارا متفاوت است. شیب بسیار ملایم ساحل آستارا سبب افزایش شدت آسیب</strong><strong></strong><strong>پذیری در زمان افزایش سطح تراز آب دریای خزر شده است و ریسک مخاطرات فرسایشی در نواحی جنوبی بندر آستارا بعلت دخالت</strong><strong></strong><strong>های انسانی نسبت به مناطق دیگر آن بسیار زیاد است. در مدل سناریوهای نوسانی عکس العمل ساحل آستارا موجب بروز چالش</strong><strong></strong><strong>های جدی و تهدیدات زیست محیطی مختلف خواهد شد. بطوری که با افزایش 2 متر سطح تراز آب دریای خزر 30 هکتار از اراضی ساحلی دچار آبگرفتگی می</strong><strong></strong><strong>شوند و کاربری</strong><strong></strong><strong>های اقتصادی متنوعی از بین خواهند رفت. </strong>
بندر آستارا,مورفودینامیک رسوبی,مخاطرات فرسایشی,دریای خزر
https://www.sepehr.org/article_30517.html
https://www.sepehr.org/article_30517_36c888c40e2fd252cae3a7eea2f47d84.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
تحلیلی بر برنامه های توسعه و سیاست های زمین شهری با تأکید بر رویکرد حکمروایی خوب زمین؛ موردپژوهی: کلانشهر تهران
57
76
FA
محمد کاظم
شمس پویا
دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
kpouya1@gmail.com
جمیله
توکلی نیا
عضو هیئت علمی گروه جغرافیای انسانی و آمایش، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
j_tavakolinia@sbu.ac.ir
مظفر
صرافی
عضو هیئت علمی گروه شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
sarrafi@sbu.ac.ir
زهره
فنی
عضو هیئت علمی گروه جغرافیای انسانی و آمایش، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
z-fanni@sbu.ac.ir
10.22131/sepehr.2018.30518
<strong>زمین پایه</strong><strong></strong><strong></strong><strong>ی هرگونه توسعه شهری است و نقش مهمی در راستای تحقق توسعه</strong><strong></strong><strong></strong><strong>ی پایدار شهری بازی می</strong><strong></strong><strong></strong><strong>کند؛ البته این موضوع با چگونگی تصمیم</strong><strong></strong><strong>سازی</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های زمین شهری و به عبارت بهتر حکمروایی زمین ارتباط می</strong><strong></strong><strong></strong><strong>یابد. در این میان رویکرد حاکم بر برنامه</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های توسعه و سیاست</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های زمین شهری و تحلیل آن بر پایه</strong><strong></strong><strong></strong><strong>ی الگوی حکمروایی خوب زمین گام مهمی در آسیب</strong><strong></strong><strong></strong><strong>شناسی اقدامات و فعالیت</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های گذشته و ترسیم دورنمای مناسب برای آینده محسوب می</strong><strong></strong><strong></strong><strong>شود. این تحقیق از سنخ تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی و روش کلی حاکم بر تحقیق نیز روش تحلیل ثانویه است که با معرفی حکمروایی زمین و ویژگی</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های آن، تلاش شده است تا برنامه</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های توسعه و سیاست</strong><strong></strong><strong></strong><strong>ها و قوانین زمین شهری از منظر الگوی حکمروایی خوب زمین تشریح و الزامات و چالش</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های آن به صورت موردی در کلانشهر تهران به بحث گذاشته شود. نتایج نشان می</strong><strong></strong><strong></strong><strong>دهد که سیاست</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های زمین شهری، ضوابط منطقه</strong><strong></strong><strong>بندی و تفکیک زمین، نقایص برنامه</strong><strong></strong><strong></strong><strong>ریزی مسکن، تداخل قوانین با یکدیگر، نبودِ چشم</strong><strong></strong><strong></strong><strong>انداز مناسب در حوزه</strong><strong></strong><strong></strong><strong>ی مدیریت زمین شهری و پاسخگو نبودن نهادهای زمین شهری منجر به سوداگری زمین و مسکن در کلانشهر تهران و نادیده</strong><strong></strong><strong> گرفته شدن گروه</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های کم </strong><strong></strong><strong>درآمد و آسیب</strong><strong></strong><strong></strong><strong>پذیر در طرح</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های شهری و افزایش پراکنده</strong><strong></strong><strong>رویی شهری، گسترش ساخت و سازهای بی</strong><strong></strong><strong></strong><strong>رویه و بی</strong><strong></strong><strong></strong><strong>ضابطه، تضییع حقوق شهروندی و نقض قوانین معماری و شهرسازی شده است که برخلاف اصول و معیارهای حکمروایی خوب زمین است. روند متمرکز تصمیم</strong><strong></strong><strong></strong><strong>گیری و شکل</strong><strong></strong><strong></strong><strong>نگرفتنِ مدیریت محلی زمین، فقدان شفافیت و مبهم</strong><strong></strong><strong> ماندن وضع مالکیت اراضی داخل و خارج از محدوده و حریم کلانشهر نیز از مواردی است که با اصول حکمروایی خوب زمین در تضاد است. از </strong><strong></strong><strong>این</strong><strong></strong><strong>رو، لزوم تجدیدنظر در ساختار حکمروایی زمین و تفویض وظایف و اختیارات به سطوح محلی از سوی دولت امری ضروری است؛ البته با ذکر این نکته که تحقق مدیریت محلی زمین خود منوط به تحقق حکمروایی شایسته زمین است. </strong>
توسعه پایدار,حکمروایی زمین,سیاست زمین,تهران
https://www.sepehr.org/article_30518.html
https://www.sepehr.org/article_30518_b1cfe854de95ca46bc04c32c2ac48ab2.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
طراحی و پیاده سازی یک سیستم بافت آگاه واقعیت افزوده
77
90
FA
سید وحید
رضوی ترمه
دانشجوی کارشناسی ارشد سیستم های اطلاعات مکانی- دانشکده ی مهندسی نقشه برداری- دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
vrazavi70@gmail.com
محمدرضا
ملک
دانشیار گروه سیستم های اطلاعات مکانی - دانشکده ی مهندسی نقشه برداری- دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
mrmalek@kntu.ac.ir
10.22131/sepehr.2018.30519
<strong>واقعیت</strong><strong></strong><strong>افزوده ترکیبی از دید واقعی با محتوای مجازی در زمان آنی است که رابطی جهت بهبود درک کاربر با دنیای واقعی و تعامل با آن است. استفاده گسترده از دستگاه</strong><strong></strong><strong>های تلفن هوشمند مجهز به حسگرهای مختلف مانند </strong><strong>GPS</strong><strong>، ژیروسکوپ، دوربین و همچنین دسترسی گوناگون به شبکه</strong><strong></strong><strong>های بی</strong><strong></strong><strong>سیم با سرعت</strong><strong></strong><strong>بالا، سرویس</strong><strong></strong><strong>های واقعیت</strong><strong></strong><strong> افزوده را در سال</strong><strong></strong><strong>های اخیر به</strong><strong></strong><strong>طور فزاینده</strong><strong></strong><strong>ای محبوب کرده است. </strong>
<strong>با افزایش اطلاعات در واقعیت</strong><strong></strong><strong>افزوده، ارائه</strong><strong></strong><strong>ی همزمان همه</strong><strong></strong><strong>ی اطلاعات نه</strong><strong></strong><strong>تنها سودمندی و خوانایی این اطلاعات را کاهش داده بلکه جزییات و نحوه ارائه آن </strong><strong></strong><strong>هم باید تابع شرایط باشد. برای غلبه بر این منگاره، ترکیب واقعیت</strong><strong></strong><strong>افزوده با بافت</strong><strong></strong><strong>آگاهی را ارائه داده</strong><strong></strong><strong>ایم. بنابراین در تحقیق حاضر با توجه به بافت</strong><strong></strong><strong>های کاربر، نحوه ارائه واقعیت</strong><strong></strong><strong>افزوده تغییر می</strong><strong></strong><strong>کند. بعد از مروری بر انواع روش</strong><strong></strong><strong>های پیاده</strong><strong></strong><strong>سازی، ردیابی و چارچوب</strong><strong></strong><strong>های واقعیت</strong><strong></strong><strong> افزوده به بررسی چارچوب واقعیت</strong><strong></strong><strong>افزوده بافت </strong><strong></strong><strong>آگاه و نحوه</strong><strong></strong><strong>ی ترکیب مؤلفه</strong><strong></strong><strong>های بافت </strong><strong></strong><strong>آگاهی و واقعیت </strong><strong></strong><strong>افزوده پرداخته می</strong><strong></strong><strong>شود.</strong>
<strong>برای پیادهسازی نمایش اطلاعات موضوعی مرتبط با زمینلرزه ترکیبی ازبافتآگاهی و واقعیتافزوده مورد استفاده قرار گرفته است. در تحقیق حاضر سه بافت فاصله، جهت و زمان برای ارائه اطلاعات در واقعیتافزوده مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور پس از پهنهبندی آسیبپذیری ناشی از زمینلرزه در تهران، مجتمع تجاری دنیای نور بهعنوان مطالعهی موردی انتخاب گردید و نحوهی ارائهی اطلاعات با توجه به سه بافت در نظر گرفته شده برای مکان موردنظرانجام شد. برای ارزیابی سیستم ارائهشده، ترکیب واقعیتافزوده و بافتآگاهی را با سیستم واقعیتافزوده بهتنهایی مقایسه میکنیم. نتایج حاصل از ارزیابی نشان میدهد، ترکیب سیستمهای واقعیت افزوده و بافتآگاه میتواند اطلاعات مفیدتر را با توجه به بافت کاربر نمایش دهد درحالیکه نحوهی ارائهی اطلاعات در واقعیت افزوده به صورت یکنواخت است و هیچ پویایی در تغییر اطلاعات نمایشی ندارد. </strong>
واقعیت افزوده,بافت آگاهی,سیستم بافت آگاه,حسگر,پهنه بندی آسیب پذیری
https://www.sepehr.org/article_30519.html
https://www.sepehr.org/article_30519_89da2a8b6f4c39728dcc09d8b3a78494.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
سنجش از دور اهداف زیر سطحی با استفاده از سامانه های پر قدرت گرم کننده ی الکترومغناطیسی یونسفری (هارپ)
91
102
FA
محمد
مردانی شهربابک
دانشیار دانشگاه جامع امام حسین (ع)
mmardani@ihu.ac.ir
10.22131/sepehr.2018.30520
<strong>برای پنهان</strong><strong></strong><strong>سازی سازه</strong><strong></strong><strong></strong><strong>ها و تأسیسات زیرسطحی، شناخت عملکرد و توان فناوری</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های سنجش از دور نوین و پیشرفته از ضروریات اساسی است. یکی از این فناوری</strong><strong></strong><strong></strong><strong>ها در سامانه</strong><strong></strong><strong>های پر قدرت گرم کننده</strong><strong></strong><strong>ی الکترومغناطیسی یونسفری بکار گرفته شده است که از امواج الکترومغناطیسی پر قدرت در محدوده فرکانسی 3 تا 10 مگاهرتز استفاده میکند. هارپ با ساطع کردن این امواج به منطقه</strong><strong></strong><strong></strong><strong>ای از یونسفر موجب گرم شدن آن منطقه شده و این گرمایش منجر به گسیل امواجی با محدوده فرکانس خیلی پائین </strong><strong>VLF</strong><strong> و </strong><strong>ELF</strong><strong> میشود. هدف اصلی این تحقیق تحلیل و شناخت قابلیت سنجش از دور سامانه</strong><strong></strong><strong>های پر قدرت گرم کننده</strong><strong></strong><strong>ی الکترومغناطیسی یونسفری (هارپ)، در شناسایی اهداف زیرسطحی می</strong><strong></strong><strong>باشد. در این پژوهش با بهره</strong><strong></strong><strong>گیری از روش ترکیبی تجزیه و تحلیل داده</strong><strong></strong><strong>های چندگانه بر مبنای توصیف و تحلیل داده</strong><strong></strong><strong>های جمع</strong><strong></strong><strong>آوری شده از منابع علمی و تئوریک، گزارشات رسمی و معتبر، بررسی نتایج آزمایشات تجربی انجام گرفته در جهان و ایران و در نهایت اخذ نظر خبرگان و صاحب نظران جامعه آماری تحقیق به روش میدانی، به سؤال اصلی تحقیق پاسخ داده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که سامانه</strong><strong></strong><strong>های پر قدرت گرم کننده</strong><strong></strong><strong>ی الکترومغناطیسی یونسفری، قابلیت سنجش از دور و امکان شناسائی اهداف زیرسطحی را دارند. بر این اساس، این سامانه</strong><strong></strong><strong>ها تهدیدی جدی برای شناسایی اهداف زیر سطحی محسوب می</strong><strong></strong><strong>شوند؛ و لذا در ادامه تحقیق، راهکارهای دفاع غیرعامل در برابر این تهدید نیز ارائه گردیده است.</strong>
امواج الکترومغناطیسی پر قدرت,هارپ,سنجش از دور,اهداف زیرسطحی,یونسفر
https://www.sepehr.org/article_30520.html
https://www.sepehr.org/article_30520_6ab26de9c354bc190001f7d5d96b5ce9.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
مطالعه پتانسیل های اقلیم گردشگری سواحل جنوبی دریای خزر
103
115
FA
سجاد
فردوسی
0000-0002-4866-1700
دانشجوی دکتری گردشگری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
s.ferdowsi@atu.ac.ir
حمید رضا
شاه محمدی
کارشناس جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه پیام نور، ایران
hamid4444@yahoo.com
محبوبه
جلالی
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی توریسم، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد، ایران
jalali_mahboob@yahoo.com
10.22131/sepehr.2018.30521
<strong>منافع اقتصادی ناشی از گردشگری در سال</strong><strong></strong><strong>های اخیر، توجه بسیاری از کشورهای دارای مرز دریایی را به سوی خود جلب نموده است. در این میان دریای خزر در بخش شمالی کشور ایران از پتانسیل ویژه</strong><strong></strong><strong>ای در زمینه گردشگری برخوردار است که تنها با رویکردی همه</strong><strong></strong><strong>جانبه در این زمینه، می</strong><strong></strong><strong>توان شاهد افقی روشن در حوزه گردشگری بود. بر این اساس نوشتار حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناسایی مطلوب</strong><strong></strong><strong>ترین بازه</strong><strong></strong><strong>های زمانی از نظر شرایط اقلیمی به منظور توسعه گردشگری تدوین گردیده است. نتایج حاصل از روش </strong>TCI<strong> نشان می</strong><strong></strong><strong>دهد که در تمام طول سال می</strong><strong></strong><strong>توان شاهد نواحی با شرایط اقلیمی مطلوب در حاشیه دریای خزر بود که با برنامه</strong><strong></strong><strong>ریزی زمانی و مکانی مناسب زمینه رشد و توسعه گردشگری در این منطقه فراهم می</strong><strong></strong><strong>شود. در این خصوص به ترتیب ماه</strong><strong></strong><strong>های خرداد، تیر، شهریور و مرداد به عنوان مطلوب</strong><strong></strong><strong>ترین بازه</strong><strong></strong><strong>های زمانی جهت برنامه</strong><strong></strong><strong>ریزی برای حضور گردشگران و ارائه خدمات به آن</strong><strong></strong><strong>ها می</strong><strong></strong><strong>باشند. مطلوبیت شرایط اقلیمی در این چهار ماه و هم</strong><strong></strong><strong>زمانی آن با آغاز مسافرت</strong><strong></strong><strong>های تابستانی، فرصتی ویژه به منظور گسترش گردشگری و بهره</strong><strong></strong><strong>مندی از مزایای اقتصادی قابل</strong><strong></strong><strong>توجه آن محسوب می</strong><strong></strong><strong>گردد. همچنین به ترتیب ماه</strong><strong></strong><strong>های فروردین، اسفند، مهر، دی، اردیبهشت، بهمن، آبان و آذر به لحاظ مطلوبیت شرایط اقلیمی در اولویت</strong><strong></strong><strong>های بعدی قرار دارند. البته این بدان معنی نیست که در این ماه</strong><strong></strong><strong>ها، گردشگری مسکوت می</strong><strong></strong><strong>ماند، بلکه این رتبه</strong><strong></strong><strong>بندی صرفاً مطلوبیت اقلیمی را در ماه</strong><strong></strong><strong>های مختلف در مقایسه با یکدیگر بیان می</strong><strong></strong><strong>دارد. در واقع تقریباً در اغلب ماه</strong><strong></strong><strong>های سال می</strong><strong></strong><strong>توان شاهد شرایط اقلیمی مطلوبی در راستای گردشگری در نواحی هم</strong><strong></strong><strong>جوار با دریا بود.</strong>
گردشگری,اقلیم,دریای خزر,ایران,TCI
https://www.sepehr.org/article_30521.html
https://www.sepehr.org/article_30521_746389a23e8b2511a359fd199bee4bcd.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
بهبود آشکارسازی تغییرات شئ گرا در تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا بر مبنای روش جنگل تصادفی در فضای ویژگی های بهینه
117
127
FA
سعید
اجاقی
کارشناس ارشد فتوگرامتری- دانشکده مهندسی نقشه برداری- دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
saeed69.ojaghi@gmail.com
صفا
خزایی
عضو هیات علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع)- گروه CCD
khazai.s@gmail.com
10.22131/sepehr.2018.30522
<strong>آشکارسازی تغییرات با رویکرد شیءگرا در تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا به این دلیل که علاوه بر ویژگی های طیفی از ویژگی های مکانی، هندسی و بافتی استفاده می کند در مقایسه با رویکرد پیکسل مبنا نتایج بسیار خوبی به همراه داشته است. با این وجود، انتخاب الگوریتم و ویژگی های بهینه همچنان به عنوان چالشی اساسی باقی مانده است. در این تحقیق، جهت بهبود آشکارسازی تغییرات با رویکرد شیءگرا از الگوریتم جنگل تصادفی (</strong><strong>RF</strong><strong>) در فضای ویژگی های بهینه استفاده شده است. در این راستا، نخست ویژگی های بافت بر روی تصاویر مربوط به دو زمان متفاوت استخراج می شود و از </strong><strong>PCA</strong><strong> جهت انتخاب ویژگی های بافتی مناسب استفاده می گردد. سپس، قطعه بندی چند مقیاسه در فضای ترکیب یافته از باندهای طیفی و ویژگی های بافتی مناسب در چهار سطح مختلف </strong><strong>با استفاده از نرم افزار </strong><strong>Ecognition</strong><strong> انجام شده و بهترین سطح قطعه بندی تعیین می شود. در ادامه، ویژگی های بافتی، مکانی و هندسی از روی تصویر قطعه بندی شده در بهترین سطح استخراج می گردد و بر اساس محاسبه ی فاصله اقلیدسی مربوط به نمونه های آموزشی در کلاس های مختلف، ویژگی های بهینه شناسایی می شوند. کارایی الگوریتم </strong><strong>RF</strong><strong> شیءگرا در مقایسه با روش های متداول </strong><strong>SVM</strong><strong>و </strong><strong>KNN</strong><strong> بر اساس معیار کاپا و صحت کلی و مدت زمان محاسبات مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق، از تصاویر ماهوارهای </strong><strong>GeoEye-1</strong><strong> و </strong><strong>Quick Bird-1</strong><strong>مربوط به سال های 2002 و 2015 جهت آشکارسازی تغییرات در جزیره قشم استفاده شده است. بر اساس نتایج تجربی، برای الگوریتم های </strong><strong>RF</strong><strong> شیءگرا، </strong><strong>SVM</strong><strong> و </strong><strong>KNN</strong><strong> صحت کلی به ترتیب 57/86، 76/83 و 75 درصد</strong><strong>و ضریب کاپا به ترتیب97/0, 75/0 و 63/0 به دست آمد. همچنین، </strong><strong>RF</strong><strong> به دلیل استفاده از آستانه گذاری بر روی باندهای مختلف و تولید طبقه بندی کننده های درختی با تنوع بالا و وزن دهی مناسب، نسبت به هر یک از نتایج طبقه بندی کننده ها توانست بالاترین دقت را تولید کند.</strong>
آشکارسازی تغییرات شئ گرا,جنگل تصادفی,ماشین های بردار پشتیبان,آنالیز مؤلفه های اصلی
https://www.sepehr.org/article_30522.html
https://www.sepehr.org/article_30522_8fbc4819e637c90594b423e6d200b455.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
مکان گزینی پناهگاه های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل-مطالعه موردی: شهر سقز
129
144
FA
شراره
سعیدپور
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه اصفهان
sh.saidpour@gmail.com
دیمن
کاشفی دوست
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه سیستان و بلوچستان
kashefidust@yahoo.com
10.22131/sepehr.2018.30523
<strong>شهرها به</strong><strong></strong><strong>عنوان مراکز تجمع سرمایه</strong><strong></strong><strong>های مادی و انسانی، در زمان بحران خسارات فراوانی را متحمل می</strong><strong></strong><strong>شوند. لذا توجه به بحث پدافند غیرعامل می</strong><strong></strong><strong>تواند میزان خسارات ناشی از حوادث را تا حد قابل</strong><strong></strong><strong>توجهی کاهش دهد. پدافند غیرعامل ازجمله موضوعاتی است که در سال</strong><strong></strong><strong>های اخیر در طرح</strong><strong></strong><strong>ها و برنامه</strong><strong></strong><strong>های شهری موردتوجه قرارگرفته است. یکی از سیاست</strong><strong></strong><strong>های پدافند غیرعامل در تمام کشورها به</strong><strong></strong><strong>طور عام و کشور ایران به</strong><strong></strong><strong>طور خاص، ساخت پناهگاه</strong><strong></strong><strong>های شهری در جهت صیانت از جان شهروندان و کاهش آسیب</strong><strong></strong><strong>ها در حوزه</strong><strong></strong><strong>ی انسانی می</strong><strong></strong><strong>باشد. این پژوهش باهدف ارائه</strong><strong></strong><strong>ی یک رویکرد پدافند غیرعامل در مکان</strong><strong></strong><strong>یابی پناهگاه ، مشخص کردن و استفاده از معیارهایی جهت انتخاب بهترین پناهگاه به منظور اسکان موقت تدوین گردیده است. روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه</strong><strong></strong><strong>ای و میدانی گردآوری </strong><strong></strong><strong>شده</strong><strong></strong><strong>اند. به</strong><strong></strong><strong>منظور طبقه</strong><strong></strong><strong>بندی و تجزیه </strong><strong></strong><strong>و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل شبکه</strong><strong></strong><strong>ای به تعیین ضرایب اهمیت شاخص</strong><strong></strong><strong>ها و اعمال این ضرایب در محیط</strong><strong> (Overlay) </strong><strong>معیارها پرداخته شد و درنهایت از طریق همپوشانی لایه</strong><strong></strong><strong>های اطلاعاتی ارجح</strong><strong></strong><strong>ترین مکان</strong><strong></strong><strong>ها در تناسب باهدف، شناسایی</strong><strong></strong><strong>شده است. همچنین از نرم</strong><strong></strong><strong>افزارهای </strong><strong>ARC/GIS </strong><strong>و </strong><strong>Super Decisions </strong><strong>جهت ترسیم لایه</strong><strong></strong><strong>ها بهره گرفته شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می</strong><strong></strong><strong>دهند نقاطی از شهر که دارای فضاهای باز کافی و در عین</strong><strong></strong><strong>حال سازگار با کاربری</strong><strong></strong><strong>های اطراف می</strong><strong></strong><strong>باشند، دارای پتانسیل نسبتاً بهتری برای استقرار آسیب دیدگان هستند.با تلفیق لایه</strong><strong></strong><strong>های مختلف کاربری</strong><strong></strong><strong>های تأثیرگذار، نقشه نهایی فضاهای بهینه جهت احداث پناهگاه</strong><strong></strong><strong>های شهری در 5 دسته از بسیار خوب تا بسیار ضعیف تقسیم</strong><strong></strong><strong>بندی و 9 مکان پیشنهادی برای این امر در نظر گرفته</strong><strong></strong><strong>شده است که در این میان فضاهای سبز، اراضی بایر و مدارس، بیشترین امتیاز جهت اسکان موقت را دارا می</strong><strong></strong><strong>باشند؛ لذا 4 پارک در سطح شهر، 1 مدرسه و مابقی فضاهای باز و بایر بدین منظور اولویت یافته</strong><strong></strong><strong>اند.</strong>
مکانیابی,پناهگاه های شهری,پدافند غیرعامل,تحلیل شبکه ای,شهر سقز
https://www.sepehr.org/article_30523.html
https://www.sepehr.org/article_30523_3448b286d11635cc3aa6da2afeec16e3.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
ارزیابی مؤلفه های امنیت شهری بر پایه رویکرد ساختارگرا - موردشناسی: شهر ارومیه
145
158
FA
مصطفی
محمدی ده چشمه
عضو هیات علمی گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید چمران اهواز
m.mohammadi@scu.ac.ir
هادی
علیزاده
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه شهید چمران
std.hadi@gmail.com
10.22131/sepehr.2018.30524
<strong>امنیت یکی از ارکان اساسی دستیابی به یک جامعه سالم و داشتن شهرهای پایدار میباشد. در این راستا هدف از مطالعه حاضر ارزیابی مؤلفههای امنیت شهری بر پایه رویکرد ساختار گرا از نگاه شهروندان در شهر ارومیه میباشد. این پژوهش با رویکردی کاربردی و به شیوه «توصیفی- تحلیلی» انجام شده که با استفاده از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه امنیت در فضاهای شهری را در قالب نظریه ساختاری در سه بعد بنیادی، دینامیک و ایمنی در شهر ارومیه مورد تحلیل قرار داده است. جامعه نمونه پژوهش 322 نفر از شهروندان شهر ارومیه میباشند که براساس فرمول عمومی کوکران به صورت تصادفی ساده انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتهاند. میزان پایایی سازههای پژوهش 73 درصد و میزان روایی آن به میزان 71 درصد ارزیابی شد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش و متناسب با اهداف پژوهش از آزمونهای همبستگی، آزمون</strong> T <strong>و تحلیل تشخیص در قالب نرمافزار </strong>SPSS<strong> استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد اولاً ارزیابی ارتباط بین مؤلفههای تبیین کننده امنیت از دیدگاه ساختارگرایی در شهر ارومیه حاکی از آن است که این مؤلفهها دارای همبستگی درونی بالایی برای تبیین مقوله امنیت در شهر ارومیه میباشند. ثانیاً ارزیابی اولویت مؤلفههای امنیت از دیدگاه ساختاری برای بسترسازی و تبیین امنیت در فضاهای شهری در ارومیه بیان گر اولویت مؤلفه بنیادی در امنیت شهری با توجه به اختلاف از میانگین مبنای پایین 0858/0 به نسبت مؤلفه دینامیکی با 3575/0 اختلاف از میانگین و مؤلفه ایمنی با 3982/0 اختلاف از میانگین مبنا میباشد و ثالثاً پیشبینی فرایند تحقق امنیت شهری در شهر ارومیه از طریق مؤلفههای منتخب نشان میدهد که مؤلفه ایمنی با میزان لامبدای 201/0 و میزان پیشبینی کلی 502/0 دارای پیشبینی قویتر و بهتری به نسبت سایر مؤلفهها برای تحقق امنیت در فضاهای شهری ارومیه میباشد.</strong>
امنیت شهری,مؤلفه بنیادی,رویکرد ساختارگرا,شهر ارومیه
https://www.sepehr.org/article_30524.html
https://www.sepehr.org/article_30524_8b4536f3986bd98e67aaa03f3181d9b1.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
سنجش آسیب پذیری سازه ای بافت فرسوده شهری در برابر مخاطرات، با رویکرد پدافند غیر عامل (مطالعه ی موردی: بافت فرسوده مرکزی کلان شهر اهواز)
159
172
FA
حسین
حاتمی نژاد
دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
hataminejad@ut.ac.ir
یعقوب
ابدالی
0000-0002-4082-1271
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تهران
yaghob.abdali@ut.ac.ir
سارا
الله قلیپور
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه تهران
sara-gholipour7@ut.ac.ir
10.22131/sepehr.2018.30529
<strong>امروزه در پی تغییرات سریع شهرها، بخشی از بافتهای شهری به علت فرسودگی و ناکارآمدی نتوانستهاند ارتباطی مناسب با محیط خود و خدماتدهی به بهرهبرداران برقرار کنند. وجود سطح گسترده بافت فرسوده یکی از مهمترین چالشهای مدیران شهری، شهرسازان و معماران میباشد، زیرا عدم توجه به این بافتها موجب زوال شهر و توسعه ناهمگون آن وایجاد شهرهایی نوپا در حاشیه شهر قدیمی میگردد. منطقه یک شهر اهواز به این علت که بخش قابل توجهی از مشکلات شهر اهواز در این منطقه نمود عینی یافته است و بخش مرکزی به دلیل گستردگی بیش از حد بافت فرسوده و روند فرسودگی شدید در آن، به عنوان قلمرو مورد پژوهش انتخاب شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعهای- کاربردی و از لحاظ روششناسی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانهای وبررسیهای میدانی است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، شاخصهای اسکلت ساختمان، جنس مصالح، تعداد طبقات و قدمت ساختمان استخراج شد. برای کشف روند الگوها از ابزار Regression و برای وزن دهی به لایهها در دادههای فضایی از روش خود همبستگی فضایی موجود در نرمافزار Geoda استفاده شد. همچنین برای بررسی آسیبپذیری بافت فرسوده از روش (<sup><strong><sup>[1]</sup></strong></sup>Aneslin Local Morans) از ابزار sisylanA reiltuO & retsulC از مجموعه ابزارهای موجود در slooT scitsitatS laitapS مربوط به نرمافزار</strong> <strong> SIG crA</strong> <strong>استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد 38/54 درصد مساحت در بازه آسیبپذیری متوسط تا زیاد قرار دارد و گویای این است که بخش زیادی از بافت فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز به نوعی نیازمند برنامهریزی پدافند غیرعامل میباشد.</strong><br /> <br clear="all" /><br /> <br /> <sup><sup>[1]</sup></sup>- انسلین محلی موران
آسیب پذیری,سازه,Regression,بافت فرسوده,Anselin Local Morans,پدافند غیرعامل,اهواز
https://www.sepehr.org/article_30529.html
https://www.sepehr.org/article_30529_4902eae5a293ddce51af369aa71d18b0.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
استراتژی های توسعه مناطق مرزی با رویکرد آمایش سرزمین (ناحیه مطالعاتی: ارومیه - سلماس)
173
184
FA
حاتم
پرنیان
کارشناس ارشد،پردیس فارابی، دانشگاه تهران، ایران
parnian.h@ut.ac.ir
کرامت الله
زیاری
استاد ، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهران، ایران
zayyari@ut.ac.ir
محمد
میره ای
استادیار، پردیس فارابی، دانشگاه تهران ، ایران
mirehmohammad@gmail.com
مهدی
مدیری
دانشیار دانشگاه مالک اشتر
mmodiri@alumni.ut.ac.ir
10.22131/sepehr.2018.30532
<strong>آمایش مناطق مرزی، بهره</strong><strong></strong><strong>برداری مطلوب از کلیه امکانات انسانی و فضایی این مناطق در جهت بهبود وضع مادی و معنوی جامعه به دنبال تبیین مبانی نظری سازماندهی مطلوب فضایی پایدار انسان، سرزمین و فعالیت</strong><strong></strong><strong>های انسانی در مناطق مرزی با توجه به ویژگی</strong><strong></strong><strong>های این مناطق در چارچوب طرح آمایش سرزمین و تحقق توسعه و امنیت ملی است.به واقع می</strong><strong></strong><strong>توان گفت که برنامه ریزی برای توسعه مناطق محروم و عقب مانده به ویژه مناطق مرزی به علت جایگاه شان در توسعه و امنیت در بسیاری از کشورها ازجمله ایران ضرورت تام یافته است. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف توسعه</strong><strong></strong><strong>ای کاربردی می</strong><strong></strong><strong>باشد. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه</strong><strong></strong><strong>ای و میدانی می</strong><strong></strong><strong>باشد که از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده</strong><strong></strong><strong> شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصین در زمینه مطالعات مرزی می</strong><strong></strong><strong>باشد، که با استفاده از نمونه</strong><strong></strong><strong>گیری هدفمند 30 نفر از بین آنها انتخاب شده است.در ادامه به تحلیل مفهوم استنباطی مرز از دیدگاه</strong><strong></strong><strong>های مختلف پرداخته شده و با مطالعه وضعیت توسعه یافتگی مناطق نابرابری ها مشخص شده اند. همچنین جایگاه ناحیه موردمطالعه در مبادلات مرزی نیز با استفاده از ارائه آمارهای موجود</strong><strong>بررسی</strong><strong>شده است.سپس با استفاده از الگوی تحلیلی </strong><strong>SWOT</strong><strong> به شناخت سایر توانمندی</strong><strong></strong><strong>ها و مشکلات محیطی ناحیه مورد مطالعه با رویکرد آمایشی جهت برنامه ریزی توسعه پرداخته شده است. نتایج به</strong><strong></strong><strong> دست </strong><strong></strong><strong>آمده حاکی از این است که مناطق مرزی ازلحاظ برخورداری در وضعیت محروم قرار دارند و همچنین از ظرفیت</strong><strong></strong><strong>های این مناطق به نحو درستی استفاده </strong><strong></strong><strong>نشده است، که با یک برنامه استراتژیک متناسب می</strong><strong></strong><strong>توان در جهت دست</strong><strong></strong><strong>یابی به توسعه این مناطق گام برداشت.</strong><br /> <strong> </strong>
استراتژی,توسعه,مناطق مرزی,آمایش سرزمین,ارومیه- سلماس
https://www.sepehr.org/article_30532.html
https://www.sepehr.org/article_30532_1b746b6ea36ca20b4de8d8402174624c.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
ناحیه بندی و پیش بینی پتانسیل انرژی باد در استان همدان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
186
196
FA
زهره
مریانجی
عضو هیات علمی دانشگاه سید جمال الدین اسدابادی
z.maryanaji@gmail.com
سید اکبر
حسینی
کارشناس ارشد مرکزتحقیقات هواشناسی کاربردی استان همدان
hossini2007@yahoo.com
حامد
عباسی
استادیار گروه علوم جغرافیایی دانشگاه لرستان
abbasih55@gmail.com
10.22131/sepehr.2018.30534
<strong>استفاده </strong><strong>از</strong><strong>انرژی</strong><strong></strong><strong>های </strong><strong>تجدیدپذیر </strong><strong>مانند </strong><strong>خورشید،</strong><strong>گرمای </strong><strong>زمین </strong><strong>و </strong><strong>باد</strong><strong>می</strong><strong></strong><strong>تواند</strong><strong>در</strong><strong>کاهش </strong><strong>آلودگی </strong><strong>هوا</strong><strong>و</strong><strong>پدیده </strong><strong>تغییر </strong><strong>اقلیم </strong><strong>مؤثر</strong><strong>باشد</strong><strong>. </strong><strong>وزش </strong><strong>بادهای </strong><strong>شدید </strong><strong>و </strong><strong>مداوم،</strong><strong>منبع </strong><strong>انرژی </strong><strong>بسیار </strong><strong>مهمی </strong><strong>برای </strong><strong>بسیاری </strong><strong>از </strong><strong>نقاط </strong><strong>کشور</strong><strong>است</strong><strong>. </strong><strong>در</strong><strong>این </strong><strong>مطالعه </strong><strong>میانگین </strong><strong>وحداکثر</strong><strong>سرعت </strong><strong>باد </strong><strong>سالانه </strong><strong>و فصلی </strong><strong>و </strong><strong>انرژی </strong><strong>آن </strong><strong>براساس </strong><strong>داده</strong><strong></strong><strong>های </strong><strong>نه </strong><strong>ایستگاه </strong><strong>همدیدی</strong><strong> (</strong><strong>سینوپتیک</strong><strong>) </strong><strong>در</strong><strong>سطح </strong><strong>استان </strong><strong>همدان </strong><strong>و در </strong><strong>دوره </strong><strong>اقلیمی</strong><strong> 2014 - 2000 </strong><strong>محاسبه </strong><strong>و </strong><strong>تحلیل </strong><strong>شده </strong><strong>و</strong><strong>پراکندگی </strong><strong>مکانی </strong><strong>سرعت </strong><strong>و انرژی </strong><strong>با</strong><strong>د در </strong><strong>این </strong><strong>منطقه </strong><strong>مورد </strong><strong>بررسی </strong><strong>قرار</strong><strong>گرفته </strong><strong>است</strong><strong>. </strong><strong>تاثیر</strong><strong>توپوگرافی</strong><strong> </strong><strong>بر</strong><strong>سرعت </strong><strong>باد </strong><strong>نشان </strong><strong>می</strong><strong></strong><strong>دهد </strong><strong>شهرستان</strong><strong></strong><strong>های </strong><strong>کوهپایه</strong><strong></strong><strong>ای </strong><strong>استان </strong><strong>از </strong><strong>جمله </strong><strong>همدان، </strong><strong>نهاوند </strong><strong>و </strong><strong>اسدآباد </strong><strong>بیشتر </strong><strong>در </strong><strong>معرض </strong><strong>وزش </strong><strong>بادهای </strong><strong>دشت</strong><strong> - </strong><strong>کوه </strong><strong>می</strong><strong></strong><strong>باشند،</strong><strong>و</strong><strong>گرم </strong><strong>باد </strong><strong>پدیده </strong><strong>خاص </strong><strong>هواشناسی </strong><strong>ناشی </strong><strong>از</strong><strong> </strong><strong>اثر</strong><strong>کوهستان،</strong><strong>غالباً </strong><strong>در</strong><strong>شهرستان </strong><strong>همدان </strong><strong>رخ </strong><strong>می</strong><strong></strong><strong>دهد</strong><strong>. </strong><strong>نقشه </strong><strong>رقومی </strong><strong>سرعت </strong><strong>و</strong><strong>انرژی </strong><strong>باد </strong><strong>منطقه </strong><strong>در</strong><strong>مقیاس </strong><strong>سالانه </strong><strong>و فصلی </strong><strong>در </strong><strong>محیط </strong>GIS <strong>پهنه</strong><strong></strong><strong>بندی </strong><strong>شده </strong><strong>است</strong><strong> (</strong><strong>به </strong><strong>روش </strong><strong>کریجینگ</strong><strong>). </strong><strong>بر</strong><strong>این </strong><strong>اساس </strong><strong>شرق </strong><strong>و مناطقی </strong><strong>از</strong><strong>شهرستان </strong><strong>ملایر</strong><strong>و</strong><strong>بالاخص </strong><strong>مناطق </strong><strong>شمالی </strong><strong>استان </strong><strong>بیشترین </strong><strong>سرعت </strong><strong>متوسط </strong><strong>با د</strong><strong>را</strong><strong> (</strong><strong>بالای </strong><strong>سه </strong><strong>متر</strong><strong>در</strong><strong>ثانیه</strong><strong>) </strong><strong>نشان </strong><strong>داده </strong><strong>و</strong><strong>مناطق </strong><strong>غرب </strong><strong>و </strong><strong>جنوب </strong><strong>غرب </strong><strong>با </strong><strong>کمترین </strong><strong>سرعت </strong><strong>باد </strong><strong>در</strong><strong>طول </strong><strong>دوره </strong><strong>مورد </strong><strong>مطالعه </strong><strong>مشخص </strong><strong>می</strong><strong></strong><strong>شود</strong><strong>. </strong><strong>بادخیزترین </strong><strong>منطقه،</strong><strong>نواحی </strong><strong>شرقی </strong><strong>و </strong><strong>شمالی </strong><strong>استان </strong><strong>است </strong><strong>و </strong><strong>در</strong><strong>بیشتر </strong><strong>زمان</strong><strong></strong><strong>های </strong><strong>سال </strong><strong>دارای </strong><strong>توان </strong><strong>تولید </strong><strong>برق </strong><strong>بادی </strong><strong>است</strong><strong>. </strong><strong>دشت </strong><strong>کبودر</strong><strong>آهنگ </strong><strong>و مناطقی </strong><strong>از </strong><strong>شهرستان </strong><strong>رزن </strong><strong>بالاترین </strong><strong>پتانسیل </strong><strong>انرژی </strong><strong>باد</strong><strong> برحسب </strong><strong>وات </strong><strong>بر</strong><strong>متر</strong><strong>مربع</strong><strong> </strong><strong>را </strong><strong>دارد </strong><strong>و</strong><strong>بیشترین </strong><strong>پتانسیل </strong><strong>میزا ن </strong><strong>تولید </strong><strong>انرژی </strong><strong>ناشی </strong><strong>از </strong><strong>باد </strong><strong>در </strong><strong>همدان،</strong><strong>در</strong><strong>فصل </strong><strong>بهار</strong><strong>وپاییز</strong><strong>است</strong><strong>. </strong><strong>در</strong><strong>منطقه </strong><strong>مورد </strong><strong>بررسی </strong><strong>ایستگاه </strong><strong>های </strong><strong>نوژه</strong><strong> (</strong><strong>شمال </strong><strong>استان</strong><strong>) </strong><strong>با</strong><strong>بیش </strong><strong>از</strong><strong> 18 </strong><strong>درصد</strong><strong>و</strong><strong>ملایر</strong><strong>(</strong><strong>جنوب </strong><strong>شرق </strong><strong>استان</strong><strong>) </strong><strong>با</strong><strong>بیش </strong><strong>از</strong><strong> 17 </strong><strong>در</strong><strong>صد</strong><strong>،</strong><strong>تداوم </strong><strong>وزش </strong><strong>باد </strong><strong>در</strong><strong>اولویت </strong><strong>نصب </strong><strong>توربین </strong><strong>های </strong><strong>بادی </strong><strong>می</strong><strong></strong><strong>باشند</strong><strong>. </strong><strong>با</strong><strong>مطالعه </strong><strong>احتمال </strong><strong>وقوع </strong><strong>و </strong><strong>پیش </strong><strong>بینی </strong><strong>سرعت </strong><strong>باد </strong><strong>در</strong><strong>ایستگاه </strong><strong>های </strong><strong>هواشناسی </strong><strong>استان </strong><strong>همدان </strong><strong>مناطقی </strong><strong>از </strong><strong>دشت </strong><strong>رزن </strong><strong>و کبودر</strong><strong>آهنگ </strong><strong>با </strong><strong>سرعت </strong><strong>بالاتر </strong><strong>باد </strong><strong>پیش</strong><strong></strong><strong>بینی </strong><strong>می</strong><strong></strong><strong>گردد</strong><strong>. </strong><strong>نتایج </strong><strong>این </strong><strong>بررسی </strong><strong>در</strong><strong>برنامه </strong><strong></strong><strong>ریزی </strong><strong>و </strong><strong>مدیریت </strong><strong>انرژی </strong><strong>منطقه </strong><strong>قابل </strong><strong>استفاده </strong><strong>است</strong><strong>.</strong><br /> <strong> </strong>
GIS,دوره برگشت,توپوگرافی,پتانسیل انرژی باد,استان همدان
https://www.sepehr.org/article_30534.html
https://www.sepehr.org/article_30534_38ee208645fff731ef04c159f7fff34d.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
تحلیل مقایسه ای میانگین ماهانه درجه روزهای گرمایش و سرمایش ایران طی دوره های گذشته و آینده
197
209
FA
کمال
امیدوار
استاد آب و هواشناسی دانشگاه یزد
komidvar@yazd.ir
رضا
ابراهیمی
دانشجوی دکتری آب و هواشناسی دانشگاه یزد
ebrahimireza7679@yahoo.com
احمد
مزیدی
0000-0003-4558-9907
دانشیار آب و هواشناسی، دانشگاه یزد
payamyazd@gmail.com
تیمور
علیزاده
دانشگاه تهران
t.alizadeh@ut.ac.ir
10.22131/sepehr.2018.30535
<strong>افزایش روزافزون تقاضای انرژی در برابر کاهش منابع فراگیر انرژی به همراه پیامد</strong><strong></strong><strong>های گرمایش جهانی، اهمیت بررسی کمی تغییرات نیاز سرمایش، گرمایش کشور را در دهه</strong><strong></strong><strong></strong><strong></strong><strong>های گذشته و آینده ضروری می</strong><strong></strong><strong></strong><strong>سازد. در پژوهش حاضر، نخست داده</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های گردش کلی جو از پایگاه داده</strong><strong>EH5OM</strong><strong>استخراج شد. این داده</strong><strong></strong><strong></strong><strong>ها تحت سناریو </strong><strong>A1B </strong><strong>هیئت بین</strong><strong></strong><strong></strong><strong>المللی تغییر اقلیم بوده و سپس با مدل اقلیم منطقه</strong><strong></strong><strong>ای، داده</strong><strong></strong><strong></strong><strong>های میانگین دمای روزانه به تفکیک 27/0 × 27/0 درجه که حدوداً نقاطی با ابعاد 30 × 30 کیلومتر ایران را پوشش می</strong><strong></strong><strong>دهند در بازه زمانی (2050-2015) ریزمقیاس شدند. داده</strong><strong></strong><strong>های میانگین دمای روزانه دوره گذشته نیز از پایگاه داه</strong><strong></strong><strong>های اسفزاری در دوره آماری (2004-1970)بر روی یاخته</strong><strong></strong><strong>هایی به ابعاد 15×15کیلومتر بر سراسر کشور استخراج شد. از آستانه دمایی 11 درجه برای محاسبه درجه روز گرمایش و آستانه3/18 برای محاسبه درجه روز سرمایش استفاده شد. میانگین ماهانه این فراسنج</strong><strong></strong><strong>ها بر روی ماتریسی به ابعاد 2140×12 (آینده) و 7187×12 (گذشته) به دست آمد که سطرها بیانگر زمان (ماه، سال) و ستون</strong><strong></strong><strong>ها مکان یاخته می</strong><strong></strong><strong>باشند. سپس نقشه میانگین ماهانه هر دو دوره ترسیم و تفسیر گردید. نتایج گویای سردترشدن هوا در دهه</strong><strong></strong><strong>های آتی نسبت به دوره گذشته در ماه</strong><strong></strong><strong>های ژانویه و دسامبر در اکثر مناطق کشور به جز ناحیه ساحلی و پسکرانه</strong><strong></strong><strong>ها و گرم تر شدن هوا در اکثر مناطق کشور در ماه</strong><strong></strong><strong>های گرم سال (ژوئن، جولای، اوت)؛ بر میزان مصرف انرژی جهت گرمایش و سرمایش اثرات قابل توجهی خواهد داشت.</strong>
<strong> </strong>
مدلEH5OM,ریزمقیاس نمایی,مدل RegCM4,ایران
https://www.sepehr.org/article_30535.html
https://www.sepehr.org/article_30535_83753c21d81b1e1e41927aaee99dddf3.pdf
سازمان جغرافیایی
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
2588-3860
2588-3879
26
104
2018
02
20
کاربرد مدل شاخص محور (PTVA) در ارزیابی آسیب پذیری مخاطرات مرکب (حریق در پی زلزله) در منطقه شهری
211
222
FA
لیلا
عشرتی
دکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه اصفهان
leila.eshrati@gmail.com
امیر
محمودزاده
استادیار مهندسی عمران،دانشگاه اصفهان، پژوهشگاه مهندسی بحران های طبیعی شاخص پژوه
info@bpshakhespajouh.ac.ir
مسعود
تقوایی
استاد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه اصفهان، پژوهشگاه مهندسی بحران های طبیعی شاخص پژوه
m.taghvaei@geo.ui.ac.ir
10.22131/sepehr.2018.30538
<strong>مناطق شهری بسیاری به وسیله مخاطرات مرکب مورد تهدید قرار می</strong><strong></strong><strong>گیرند که منجر به ایجاد آسیب</strong><strong></strong><strong>های جدی به انسان</strong><strong></strong><strong>ها ، ساختمان</strong><strong></strong><strong>ها و زیر ساخت</strong><strong></strong><strong>ها می</strong><strong></strong><strong>گردد. این مسأله متأثر از تحولات مرتبط مانند شهرنشینی، ساخت و سازها در مناطق با آسیب</strong><strong></strong><strong>پذیری</strong><strong> بالا می</strong><strong></strong><strong>باشد. مهمترین هدف در این مطالعه، توسعه رویکردی شاخص محور می</strong><strong></strong><strong>باشد که بستری را برای ارزیابی آسیب</strong><strong></strong><strong>پذیری در خصوص مخاطرات مرکب (حریق در پی زلزله )فراهم می</strong><strong></strong><strong>نماید. مدل شاخص محور ارائه شده، بر اساس انتخاب مشخصات رتبه هایی می</strong><strong></strong><strong>باشد که شاخص</strong><strong></strong><strong>های آسیب</strong><strong></strong><strong>پذیری کالبدی و انسانی را در محدوده مورد مطالعه مطرح می</strong><strong></strong><strong>نماید. کاربرد مدل </strong><strong> </strong><strong>PTVA</strong><strong><sup><strong><sup>[1]</sup></strong></sup></strong><strong>، در محدوده ای از شهر شیراز می</strong><strong></strong><strong>باشد. تجزیه</strong><strong>و</strong><strong>تحلیل</strong><strong>اطلاعات</strong><strong>جمع</strong><strong>آوری شده</strong><strong>بر اساس نوع و هدف مطالعه با</strong><strong>توجه</strong><strong>به</strong><strong>روش</strong><strong></strong><strong>های آماری</strong><strong>و</strong><strong>مبتنی</strong><strong>بر</strong><strong>مشخصات ارزیابی ریسک</strong><strong>کمی با استفاده از نرم افزارهای </strong><strong> </strong><strong>HAZUS</strong><strong>& GIS </strong><strong>و تجزیه و تحلیل آسیب</strong><strong></strong><strong>پذیری معیار محور </strong><strong>(</strong><strong>RVI</strong><strong><sup><strong><sup>[2]</sup></strong></sup></strong><strong>)</strong><strong> می</strong><strong></strong><strong>باشد، یافته</strong><strong></strong><strong>ها در برآورد سطوح آسیب</strong><strong></strong><strong>پذیری کالبدی و انسانی(تلفات) نهایی حاکی از این می</strong><strong></strong><strong>باشد که 69 ساختمان با مساحتی برابر 47523.64متر مربع از محدوده مورد مطالعه دارای سطح ریسک گسترده و کامل می</strong><strong></strong><strong>باشند. </strong>
<br clear="all" />
<sup><sup>[1]</sup></sup> - Papathoma Tsunami Vulnerability Assessment
<sup><sup>[2]</sup></sup> - Relative Vulnerability Index (RVI)
مدل شاخص محور PTVA,ارزیابی آسیب پذیری,حریق در پی زلزله,HAZUS,شهر شیراز
https://www.sepehr.org/article_30538.html
https://www.sepehr.org/article_30538_5129ea76dcb9dc84200b54f96131ffc9.pdf