2024-03-28T14:15:50Z
https://www.sepehr.org/?_action=export&rf=summon&issue=33755
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
بررسی دقت ارتفاعی مدل های رقومی ارتفاعی (DEMs) مبتنی بر سنجش از دور در کاربری های مختلف
سکینه
کوهی
اصغر
عزیزیان
مدلهای رقومی ارتفاعی (DEMs) از روشهای متداول برای نمایش تغییرات توپوگرافی سطح زمین هستند، که با توجه به هزینه بالای تهیه نقشههای توپوگرافی زمینی، از کاربرد بسیار زیادی در زمینههای مختلف برخوردار میباشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی منابع ارتفاعی با توان تفکیک مکانی مختلف در کاربریهای گوناگون دو استان قزوین و مازندران به انجام رسیده است. در این تحقیق برای ارزیابی منابع ارتفاعی 30 متریASTER، SRTM و 90 متری SRTM از دادههای GPS دو فرکانسه (داده مبنا) استفاده شد و بر اساس شاخصهای آماری همچون STD،RMSE، MD و MAD دقت ارتفاعی این منابع در سطح هر دو استان و در کاربریهای مختلف بررسی گردید. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که DEM 30متری SRTM از قابلیت به مراتب مناسبتری در تخمین رقوم ارتفاعی برخوردار میباشد. به طوریکه شاخص RMSE این منبع در هردو بازه استان قزوین و مازندران به ترتیب برابر با 3.8 و 5.8 متر میباشد. همچنین ارزیابی دقت ارتفاعی منابع مختلف در کاربریهای گوناگون حاکی از عملکرد قابل قبول منبع 30 متری SRTM در اکثر کاربریها و پوششها به غیر از نواحی کوهستانی و جنگلی میباشد. علت اصلی این عملکردِ پائین به ویژه در اراضی با پوشش جنگلی، عدم نفوذ امواج راداری در سطوح دارای پوشش و همچنین تراکم کم دادههای برداشت شده توسط سنجنده SRTM میباشد. منبع ارتفاعی 90 متریSRTM نیز علیرغم دارا بودن توان تفکیک پائین از عملکرد به مراتب بهتری نسبت به منبع 30 متری ASTER برخوردار میباشند. در یک جمعبندی کلی میتوان چنین عنوان نمود که منبع ارتفاعیSRTM-30m میتواند در حوضههای فاقد آمار زمینیِ مناسب و یا با کمبود آمار بسیار راهگشا باشد. البته لازم بهذکر است که با توجه به تأثیر قابل توجه نوع پوشش گیاهی بر دقت ارتفاعی این منابع، توصیه میشود تا بهمنظور حصول نتایج قابلاطمینانتر، در ابتدا با توجه به نوع پوشش گیاهی موجود در محدوده مطالعاتی به انتخاب منبع ارتفاعی مناسب اقدام شده و سپس با استفاده از دادههای زمینی (نقاط کنترل زمینی)، مقادیر ارتفاعی اصلاح شود.
مدل های رقومی ارتفاعی (DEMs)
سنجش از دور
ارتفاع
پوشش سطح زمین
2021
08
23
7
24
https://www.sepehr.org/article_246102_dbb3eeaddebda18d51d5010b16182950.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
شبیه سازی دمای بیشینۀ ایستگاه سینوپتیک قزوین با استفاده از ریزمقیاس نمایی آماری خروجی مدل CanESM2
حسین
عساکره
آوا
غلامی
تغییرات اقلیمی، گرمایش جهانی و خشکسالیهای اخیر طی سالهای گذشته از جمله مهمترین نگرانیهای بشر در امور مدیریت و برنامهریزی مبتنی بر دانستههای اقلیمی بهحساب میآید. یکی از روشهای بررسی تغییرات اقلیمی، استفاده از مدلهای اقلیمی و ریزمقیاسنمایی است که امروزه این امر با استفاده از مدلهای هوشمند و تجربی نظیر شبکههای عصبی مصنوعی از ارزش زیادی برخوردار است. هدف از این پژوهش، ریزمقیاسنمایی و شبیهسازی دمای بیشینۀ ایستگاه سینوپتیک قزوین با استفاده از روش شبکۀ عصبی مصنوعی و بهرهگیری از نرمافزار MATLAB است. بدین منظور از دادههای 26 عنصر جوّّّی برگرفته از مرکز ملی پیشبینی محیطی و مرکز ملی پژوهشهای جوّّّی (NCEP/NCAR) و دادههای دمای بیشینۀ ایستگاه سینوپتیک قزوین برای دورۀ آماری 2005-1961 و سناریوهای انتشار (RCP) خروجی مدل CanESM2 برای دورۀ آماری 2100-2006 استفاده گردید. در تحقیق حاضر از چهار روش پیشرونده، روش حذف پسرونده، نمایۀ کاهش درصدی و روش گام به گام به منظور پیشپردازش متغیرها و گزینش متغیرهای ورودی مدل استفاده شده است. سپس با بکارگیری آمارههای ضریب همبستگی (R) و میانگین مربعات خطا (MSE) بهترین معماری شبکه طراحی گردید که طی آن با استفاده از روش پیشرونده، متغیرهای میانگین دما در ارتفاع نزدیک سطح زمین، میانگین فشار تراز دریا و ارتفاع تراز 500 و 850 هکتوپاسکال بهعنوان متغیرهای پیشبینیکننده انتخاب شدند و در نهایت براساس آن، شبیهسازی انجام گرفت. پس از بررسی مقادیر شبیهسازیشده تحت سناریوهای RCP4.5، RCP2.6 و RCP8.5 مشخص شد که دمای ایستگاه سینوپتیک قزوین تا سال 2100 طی سناریوی RCP 2.6 نسبت به دورۀ پایه (2005-1961)، حدود 1.3 درجۀ سانتیگراد، طبق سناریوی RCP 4.5 به میزان 2.7 درجۀ سانتیگراد و مطابق سناریوی RCP 8.5 مقدار 4.1 درجۀ سانتیگراد افزایش خواهد داشت.
ریزمقیاس نمایی
شبکۀ عصبی مصنوعی
سناریوهای انتشار
دمای بیشینه
ایستگاه سینوپتیک قزوین
2021
08
23
25
41
https://www.sepehr.org/article_246103_cccf555c9b3bfdecc2867aa20564c684.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
بررسی اثر هندسه دید در تصاویر صعودی و نزولی و بازنگری مجدد SAR منطقه باغستان تهران
فاطمه
امجدی پور
حمید
دهقانی
مجتبی
بهزاد فلاح پور
هندسه دید یکی از مهمترین پارامترها از عامل رادار محسوب میشود که میتواند باعث دیده شدن و یا نشدن یک هدف واقعی گردد. از اینرو بررسی و تحلیل تأثیر این پارامتر بهمنظور تشخیص اهداف و تفسیر تصاویر راداری بسیار حائز اهمیت است. هندسه دید شامل زاویه برخورد، زاویه کجی و جهت تصویربرداری میشود. در این مقاله هندسه دید در تصاویر بازنگری مجدد و تصاویر صعودی و نزولی مورد بررسی قرار میگیرد. منطقه مورد مطالعه در تحقیق حاضر، منطقه مسکونی باغستان واقع در غرب استان تهران است. تصاویر اخذ شده از ماهواره سنتینل1 در جهات، زوایای فرود و زمان تصویربرداری مختلف میباشند. این تصاویر متعلق به زمانهای سپتامبر و اکتبر سال 2018 میلادی بوده و فاصلهی زمانی بین تصاویر 5 روز است. در این تحقیق با استفاده از تحلیل هیستوگرام و متا داده اخذ شده از تصاویر SAR، هم موقعیتسازی تصاویر بازنگری مجدد و تحلیل زاویه برخورد و جهت تصویربرداری انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که زاویه برخورد بهدلیل تغییرات کم در حدود 4 درجه، تأثیر ناچیزی بر روی تصاویر داشته است. همچنین با توجه به اینکه فاصله زمانی بین تصاویر اخذ شده 5 روز است این عامل نیز کمترین اثر را بر روی تصاویر SAR داشته است ولی بر خلاف تصاویر اپتیکی، جهت تصویربرداری بیشترین تأثیر را بر روی تصویر SAR داشته به گونهای که یک سطح شیبدار یکسان در دو جهت متفاوت رفتاری متمایز را نشان میدهد. در این مقاله اثر زاویه برخورد مورد بررسی، در بازه 31 تا 40 درجه بوده است.
سنتینل1
جهت تصویربرداری
زاویه برخورد
متا داده
غرب استان تهران
تحلیل هیستوگرام
2021
08
23
43
57
https://www.sepehr.org/article_246104_db0647f9c40183539a23c68077e10a27.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
تحلیل امنیت بوم شناختی تغییرات کاربری اراضی حوضه لواسانات با استفاده از خدمات تولیدی اکوسیستم - مطالعه موردی: تولیدآب
یاسر
معرب
اسماعیل
صالحی
محمدجواد
امیری
حسن
هویدی
تبدیل پوشش طبیعی فضاهای شهری به سکونتگاههای انسانی باعث تغییرات ساختاری و عملکردی این فضاها شده است. لذا خدمات زیست محیطی ارائه شده توسط این زیرساختهای بومشناختی روز به روز ضعیفتر میشود، که این امر منجر به کاهش امنیت بومشناختی شهرها شده و تهدیدی برای توسعه پایدار میباشد. از آنجایی که در بین خدمات اکوسیستمی، تولید آب در برابر تغییرات شدید ناشی از تغییرات کاربری اراضی آسیبپذیرتر بوده، مورد هدف این تحقیق قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، از یک سو پایش تغییرات کاربری اراضی در یک دوره زمانی 20 ساله (2000 - 2020) با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و از سوی دیگر ارزیابی امنیت بومشناختی خدمات اکوسیستمی (تولید آب) در دورههای زمانی مطرح شده است. این پژوهش در حوضه آبخیر لواسانات که واقع در استان تهران است، انجام شد. دادههای مورد نیاز این مدل شامل نقشههای مرز حوضه، بارش، پتانسیل تبخیر و تعرق، عمق خاک، آب قابل دسترس گیاه و کاربریهای اراضی و پوشش گیاهی و همچنین یک جدول خصوصیت بیوفیزیکی میباشد که در نرمافزار InVEST 3.7.0 وارد شده و به وسیله آن، مدل نقشهسازی میزان تولید آب در دهههای مختلف بدست آمد. پس از وارد کردن دادههای مورد نیاز مدل، نتایج نشان داد که میزان تولید آب در سالهای 2000، 2010 و 2020 به ترتیب برابر با2641734.816 ، 3318950.915 و 7737201.215 متر مکعب بوده است. محاسبات مدل نشان میدهد که میزان تولید آب در حوضه لواسانات در حال افزایش میباشد. این افزایش به این دلیل است که کاربریهای ساخته شده در حال افزایش بوده لذا مقدار آب در دسترس به صورت رواناب افزایش و امنیت بومشناختی محدوده مورد مطالعه کاهش یافته است.
امنیت بومشناختی
کاربری اراضی
تولید آب
2021
08
23
59
75
https://www.sepehr.org/article_246106_e9018abde42123573af31e06fcef1719.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
شناسایی نیمه خودکار لندفرم ها با استفاده از پردازش فازی شیءگرای تصاویر ماهواره ای - مطالعه موردی:شهرستان ماکو
کیوان
محمدزاده
سید احمد
حسینی
مهدی
صمدی
ایلیا
لعلی نیت
مسعود
رحیمی
زمین بهعنوان یک سطح پیوسته میتواند به واحدهای دارای خصوصیات فیزیکی و مورفولوژیکی مشترک طبقهبندی شود که ممکن است بهعنوان یک شرط مرزی برای طیف گستردهای از حوزههای کاربردی باشد. این مطالعه روشی برای طبقهبندی فرم زمین ارائه میدهد که ژئومورفومتری عمومی چشمانداز را نشان میدهد. در پژوهش حاضر شهرستان ماکو در آذربایجان غربی بنا به شرایط خاص منطقه ازنظر مورفولوژی و محیط پیرامونی انتخاب و برای استخراج لندفرمها از روش فازی شیءگرا استفاده شد. بهمنظور انجام پردازش، مشتقات لایه رقومی ارتفاع (شیب، بافت انحنای حداکثر، حداقل، مسطح و انحنای پروفیل) به همراه تصویر ماهواره سنتینل 2A مورد استفاده قرار گرفت. پس از انجام مراحل پیشپردازش، ابتدا مقیاس بهینه سگمنتسازی با استفاده از افزونه ESP پیشبینی گردید و سپس اشیاء تصویر برای انجام پردازش با مقیاس 9 و 17 و 27 ایجاد شد. بهمنظور استخراج لندفرمها از تعداد 160 نمونه زمینی استفاده و درجه عضویت الگوریتمهای مختلف محاسبه گردید و الگوریتمهایی که بیشترین درجه عضویت را داشتند برای طبقهبندی استفاده شدند. در این تحقیق تعداد 14 نوع لندفرم در منطقه مطالعه شناسایی و استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد که روش فازی شیءگرا توانسته است با دقت کلی 87 درصد و شاخص کاپای 85 درصد لندفرمها را طبقهبندی کند. مزیت روشهای شیءگرا این است که خیلی سریع بوده و نتایج دارای دقت خوب و بالایی هستند.
استخراج لندفرم ها
سنجش از دور
شیءگرا
تصاویر سنتینل 2A
مشتقات DEM
شهرستان ماکو
2021
08
23
77
91
https://www.sepehr.org/article_246108_2ab9dc131e4ce67be36edc2cf256fa21.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
سطح بندی شهرستان های استان مرکزی از لحاظ زیرساخت های گردشگری
مجتبی
قدیری معصوم
حمید
افشاری
مطالعات فضایی در هر زمینهای میتواند حقیقت و واقعیت را در آن موضوع روشن نماید. یکی از عواملی که تأثیرات شایان و قابل توجهی در رشد و توسعه گردشگری دارد، میزان دسترسی به زیرساختها و امکانات لازم برای آن است. بنابراین، بهمنظور مشخص شدن علت دسترسی به عوامل برتری در هر حوزه جغرافیایی در دستیابی به این امکانات، تحقیق حاضر با هدف ایجاد عامل و معیاری برای ارزیابی و سنجش شهرستانهای استان مرکزی از لحاظ زیرساختهای گردشگری صورت گرفته است. این تحقیق از نظر روش، توصیفی - مقایسهای و از نظر هدف کاربردی است. محدوده مورد مطالعه تحقیق، کل شهرستانهای (12 شهرستان) استان مرکزی است. جمعآوری دادهها از روش کتابخانهای و با استفاده از آمار، ارقام و اطلاعات ارائه شده توسط ادارۀ کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان مرکزی و نیز سالنامه آماری سال 1394 این استان انجام پذیرفته است. همچنین از روش تصمیمگیری چند معیارۀ PROMETHEE برای سطحبندی شهرستانهای استان مرکزی استفاده شده و نیز، بهمنظور تعیین وزن مؤلفهها از روش دلفی و به کمک 10 نفر از استادان و کارشناسان در این زمینه بهره گرفته شده است. همچنین، بهمنظور تحلیل روابط بین متغیرهای پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است، که شهرستانهای اراک (0.7739)، ساوه (0.4673) و شازند (0.3536) بهترتیب رتبههای اول تا سوم را به خود اختصاص دادند. بنابراین، با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت که مهمترین عوامل برتری در دستیابی به امکانات مساعد و مطلوب، مرکزیت و جمعیت بوده است. همچنین، مؤلفههای خدماتی (0.279)، حملونقل (0.096) بیشترین تأثیر را بر این رتبهبندی داشته است. بنابراین، برای دست یافتن به توسعه پایدار گردشگری باید امکانات و تجهیزات (که مهمترین آنها خدمات و حملونقل هستند) را بهصورت یکپارچه در بین شهرستانها توزیع نمود.
معادلات ساختاری
سطح بندی
زیرساخت
گردشگری
PROMETHEE
2021
08
23
93
112
https://www.sepehr.org/article_246136_32965f4fa579e99f797ea86182bad4a5.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
پایش تغییرات سرعت باد و اثر آن بر جابه جایی و تغییرات تپه های ماسه ای در ریگ لوت
مهران
مقصودی
محمد
فتح اله زاده
حمید
گنجائیان
یکی از اصلیترین عوامل مؤثر بر تغییرات مورفولوژی مناطق بیابانی، فراوانی وزش باد بهدلیل توپوگرافی نسبتاً هموار و فقر پوشش گیاهی و کمبود رطوبت در این مناطق است. در این پژوهش به بررسی خصوصیات باد و تأثیرات آن بر مورفولوژی و جابهجایی تپههای ماسهای بخشی از ریگ لوت پرداخته میشود. برای این امر ابتدا دادههای ساعتی مربوط بهسرعت و جهت باد در چهار ایستگاه اطراف این منطقه تهیه و با ترسیم نمودار گلباد و گلماسه در بازههای زمانی مختلف، روند تغییرات و خصوصیات باد از نظر جهت و سرعت مورد بررسی قرار گرفت و بدین وسیله بادهای مؤثر بر مورفولوژی تپههای ماسهای ریگ لوت و همچنین پتانسیل راندگی، برآیند پتانسیل راندگی، بردار برآیند مسیر راندگی شناسایی شد. نتایج نشان میدهد بادهایی که از سمت ایستگاههای نهبندان و دهسلم و نصرت آباد جریان دارند در این شکلدهی اثر بیشتری دارند. از طرفی برای پایش تغییرات تپههای ماسهای در این ناحیه و تعیین مقدار و نحوهی تغییرات از تصاویر اپتیک Sentinel_2 و راداری Sentinel_1 در بازهی زمانی 2016 تا 2019 استفاده شد. بررسی تصاویر اپتیک منطقه با استفاده از باندهای با قدرت تفکیک مکانی 10 متری بیانگر آن است که بیشترین میزان تغییرات و جابهجایی تپههای ماسهای در سالهای مختلف در نواحی مختلف ریگ اتفاق افتاده است و روند مشخص و ثابتی ندارد. همچنین بررسی تغییرات تپههای ماسهای با استفاده از تصاویر راداری Sentinel_1 و روش سری زمانی SBAS[1] نیز در این ناحیه انجام شد و مقادیر تغییرات برای هر سال مشخص و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در پایان نتایج حاصل از آنالیز دادههای مربوط به باد و دورسنجی با یکدیگر تلفیق و روند تغییرات کلی و جابهجایی تپههای ماسهای و جهت غالب تغییرات آنها تعیین و مشخص شد.
[1]- Small Base Line.
فرسایش بادی
تپه های ماسه ای
ریگ لوت
سنجش از دور
2021
08
23
113
126
https://www.sepehr.org/article_246137_46a9df505879f8e35e96ba554b1f707a.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
تحلیل رفتار مشتری های خرده فروشی ها با استفاده از مدل های تعامل مکانی - مطالعه موردی: شیرینی فروشی های شهر تهران
ژیلا
یعقوبی
علی اصغر
آل شیخ
امیدرضا
عباسی
انتخاب مکان بهمنظور احداث یک فروشگاه جدید برای خردهفروشی تصمیمی بسیار مهم است زیرا هزینههای زیادی را دربر دارد و فردی که فروشگاه جدیدی را احداث میکند، خود را در معرض خطر مالی قرار میدهد. موقعیت مکانی به خریدکردن اولیهی مصرفکننده از یک فروشگاه و وفاداری نسبت به آن تأثیر میگذارد. از اینرو تجزیه و تحلیل موقعیت مکانی برای فروشگاههای خردهفروشی بسیار اهمیت دارد. با اینکه انتخاب مکان برای یک خردهفروشی همیشه دشوار بوده است، وضعیت رقابتی کنونی هم این تصمیمگیری را دشوارتر کرده است، زیرا فروشگاهها بهطور گستردهای، با رقابت زیاد مواجه هستند. بنابراین تصمیمگیری برای یافتن محل یک فروشگاه جدید نیازمند یک راهبرد مکانی است. بسترهای خدماتدهی برخط تابع یک سری قیود هستند: بهعنوان مثال، فقط به بخشی از شهر خدمات ارائه میکنند و این امر باعث میشود مدلهای تعامل مکانی را نتوان بر روی کل شهر اجرا کرد. لذا در این مقاله با تکیه بر مدل تعامل رقابتی ضربی از نظریه مکان خردهفروشی، یک مدل بازاریابی مبتنی بر مکان برای خردهفروشیها توسعه داده شده است که به راهبردهای مکانیابی برای احداث یک شیرینیفروشی جدید کمک میکند. ابتدا ویژگیهایی که در جذب مصرفکننده به شیرینیفروشیها تأثیر دارد، تعیین میشود. سپس با استفاده از ابزارهای سیستم اطلاعات مکانی دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مدل پیادهسازی میگردد. نتایج تحقیق نشان میدهد که مدل پیشنهادی توانسته است با میانگین خطای 17.07 درصد به پیشبینی رفتار مصرفکننده بپردازد و به افراد در مکانیابی فروشگاه جدید با توجه به ویژگیهای فروشگاه، رقبا و محیط کمک کند. مدل پیشنهادی این تحقیق میتواند برای افزایش دقت در مکانیابی مراکز خرید دیگر هم استفاده شود.
بازاریابی مبتنی بر مکان
نظریه مکان خرده فروشی
سیستم اطلاعات مکانی
مدل تعامل رقابتی ضربی (MCI)
2021
08
23
127
138
https://www.sepehr.org/article_246144_d3e5c7e513a22bc5b58ffbb20d9522af.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
ارزیابی دقت تصاویر پهپاد در آشکارسازی تاج درختان در ساختارهای متفاوت یک جنگل شهری
زهرا
عزیزی
مژده
میرکی
آماربرداری و نقشهبرداری از درختان شهری بهمنظور برنامهریزی و کمک به طراحی استراتژیهای بهینهسازی خدمات اکوسیستم شهری و سازگاری با تغییرات اقلیمی بسیار ضروری است. پیشرفتهای اخیر در فناوری سیستمهای هوایی بدون سرنشین، فناوری انعطافپذیر مکانی و زمانی دادههای سهبعدی با وضوح بالا را تسهیل کرده است. روشهای رایج آشکارسازی پایههای درختی براساس دادههای ماهوارهای با وضوح بسیار بالا یا دادههای اسکن لیزر هوایی است. با این حال، دادههای ماهوارهای اغلب با مشکل مناسب نبودن در مقیاس تکدرخت و محدودیت ابرها مواجه است و دادههای لیزر اسکن هوایی نیز از هزینههای نسبتاً بالایی برخوردار هستند. بنابراین در مطالعه حاضر با هدف آشکارسازی تاج درختان، از دو الگوریتم رشد ناحیهای و حوضه آبخیز معکوس در یک جنگل شهری با ساختارهای متفاوت از مدل ارتفاع تاج بهدست آمده از ساختار حرکت مبنا استفاده شد. به همین منظور تصویربرداری و آماربرداری زمینی درختان درتابستان 1398 در جنگل شهری باغ فاتح واقع در شهرستان کرج انجام شد. پس از پردازش تصاویر و تولید مدل ارتفاع تاج، آشکارسازی درختان در 5 اندازه پیکسل 25، 50، 75، 100 و 125 سانتیمتر و در سه ساختار ناهمگن متراکم، ناهمگن پراکنده و همگن متراکم انجام شد. نتایج نشان داد که دو الگوریتم رشد ناحیهای و حوضه آبخیز معکوس در ساختار همگن متراکم بیشترین عملکرد را دارد. همچنین الگوریتم رشد ناحیهای با میزان صحت کلی 88 درصد در سایت3 (ساختار همگن متراکم) با اندازه پیکسل 75 سانتیمتر بهترین نتیجه را در آشکارسازی درختان ارائه داد. در کل نتایج این تحقیق نشان داد که آشکارسازی پایههای درختی با استفاده از مدل ارتفاع تاج بهدست آمده از تصاویر پهپاد در سایتهای همگن دارای دقت بالایی است، در حالیکه در سایتهای ناهمگن و متراکم از کارایی بالایی برخوردار نبود.
جنگل شهری
پهپاد
الگوریتم حوضه آبخیز
الگوریتم رشد ناحیه ای
آشکارسازی تک پایه های درختی
2021
08
23
139
151
https://www.sepehr.org/article_246146_f03060433e1cf13d2986591da0414f82.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
دو دهه پایش تالاب مهارلو با استفاده از داده های ماهواره ای در گوگل ارث انجین
شاهین
جعفری
سعید
حمزه
هادی
عبدالعظیمی
سارا
عطارچی
پایش تالابها با استفاده از روشهای سنتی، زمانبر و مستلزم هزینهی زیاد است. امروزه بهمنظور پایش و مدیریت تالابها، از دورسنجی ماهوارهای و قابلیتهای گوگل ارث انجین استفاده میگردد. در این پژوهش سعی شد طی دو دههی اخیر از تصاویر ماهوارهی لندست، تی.آر.ام.ام، مادیس و گریس در حوضهی آبریز گشنگان که تالاب مهارلو نیز در آن واقع شده، بهمنظور ارزیابی تغییرات وسعت آب تالاب و برخی از عوامل احتمالی تأثیرگذار بر آن استفاده شود. میانگین مساحت آب تالاب منتج ازAWEI_shadow در پنج سالهی اول، دوم، سوم و چهارم بهترتیب مقادیر 200.41، 162.65، 137.82 و 117.81 کیلومتر مربع را نتیجه داد که به کاهش 37.76، 24.83 و 20 کیلومتر مربع در این بازههای زمانی اشاره داشت. پوشش گیاهی حوضه مستخرج از NDVI در سال 2000، 282 هکتار نتیجه گردید و در سال 2019 این مقدار به 390 هکتار افزایش یافت. ارزیابی دادههای گریس نشان داد که از سال 2008 به بعد، تمامی مقادیر تراز آب زیرزمینی، منفی است. نتایج آزمون من-کندال دلالت بر آن داشت که تغییرات تودههای آبی، پوشش گیاهی، میزان بارش و تراز آب زیرزمینی بهترتیب دارای روند کاهشی، افزایشی، افزایشی و کاهشی بوده است و در رابطه با مقادیر تبخیر- تعرق، روندی مشاهده نشد. بهنظر میرسد در حوضهی مورد مطالعه، افزایش وسعت پوشش گیاهی و متعاقب آن برداشت آب از سفرههای زیرزمینی به مرور زمان بر روند کاهشی وسعت تودههای آبی تالاب تأثیر گذاشته است. پیشنهاد میگردد بهمنظور مدیریت بهینهی این تالاب و جلوگیری از خشک شدن آن، حد بستر و حریم تالاب، با استفاده از سایر شاخصهای دورسنجی آبی تعیین گردد. همچنین، پیشنهاد میشود روشهای مصرف آب و الگوی کشت در نواحی اطراف این تالاب، مورد بازبینی قرار گیرد.
گوگل ارث انجین
تالاب مهارلو
لندست
تی.آر.ام.ام
گریس و مادیس
2021
08
23
153
168
https://www.sepehr.org/article_246147_9b10254f92cb222a71df2fedba9b51a8.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
برآورد تابش فرابنفش تجمعی روزانه UVA و سازگاری آن با برخی عوامل مؤثر - مطالعه موردی: مناطق مرکزی ایران
علی اکبر
سبزی پرور
علیرضا
سیف زاده
پرتوهای فرابنفش (UV) بخش خطرناک تابش خورشیدی است که علیرغم داشتن سهم کوچکی از کل انرژی تابشی خورشید (5 تا 7 درصد) و فوایدی در زمینه تولید ویتامین D3، اما تابش بیش از حد آن میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به سلولهای انسان برساند. عمده تحقیقات صورت گرفته قبلی در ایران بر روی تابش UV صرفاً محدود به اثرات آن روی پارامترهای گیاهی یا پهنهبندی در محدوده کوچک بصورت مطالعه موردی بوده است. در تحقیق حاضر تابش فرابنفش تجمعی روزانه UVA در منطقه وسیعی از فلات مرکزی ایران که دارای اقلیم خشک و نیمه خشک هستند در دورهی اقلیمی 13 ساله شامل 22 ایستگاه در 9 استان به وسیله مدل انتقال تابش لایهای TUV5 برآورد شده است. نتایج در سه حالت شرایط آسمان کاملاً صاف، کاملاً ابری و واقعی (ترکیبی از درصد هوای ابری و صاف در ماه مربوطه) برآورد گردید و بصورت متوسط فصلی پهنهبندی شد و انطباق آن با عوامل اثرگذار بر تابش فرابنفش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشینه تابش UVA در نیمه جنوبی منطقه مورد مطالعه متمرکز است که در فصول گرم سال غالباً در شرق و در فصول سرد سال در نواحی مرکزی و جنوب غرب منطقه مستقر است. مقایسه پهنههای تابش تجمعی روزانه در شرایط کاملاً ابری نشان میدهد که همخوانی مطلوبی با پهنههای عمق نوری ابر و آئروسل وجود دارد. در حالیکه در شرایط کاملاً صاف، انطباق پهنههای توزیع تابش UVA و ازون کلی بیشتر است. شرایط آسمان تمام ابری قادر است شدت تابش روزانه دریافتی UVA را حدود 52 درصد در فصل زمستان و 21 درصد در فصل تابستان به نسبت شرایط آسمان کاملاً صاف کاهش دهد. در شرایط واقعی آسمان شدت تجمعی پرتوهای UVA برآورد شده در مقایسه با آسمان کاملاً صاف، کاهش متوسط 19 درصدی در فصل تابستان تا 32 درصدی در فصل زمستان را نشان میدهد. میزان تأثیر کاهشی ابر بر تابش سطحی فرابنفش در فصول گرم سال (به دلیل زاویه سمت الرأس کمتر) به طور نسبی کمتر از فصل سرد سال میباشد.
مدل TUV5
عمق نوری ابر و آئروسل
تابش UVA
آسمان کاملاً صاف
آسمان تمام ابری
2021
08
23
169
184
https://www.sepehr.org/article_246148_18e9072c2759d04010dc472ebce6d620.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
مکانیابی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران با رویکرد پدافند غیرعامل در مناطق مرزی - مطالعه موردی: شهرستان بانه
فریبا
کرمی
حسین
کریم زاده
محمد جواد
احمدی
در ﺳﺎلﻫﺎی اﺧﻴﺮ اﺣﺪاث ﭘﺎﻳﮕﺎهﻫﺎی ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺤﺮان در دﺳﺘﻮر ﻛﺎر ﺳﺎزﻣﺎن ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺤﺮان ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻳﻜﻲ از ﻣﻮارد ﻗﺎﺑﻞﺗﻮﺟﻪ ﻗﺒﻞ از اﺣﺪاث اﻳﻦ ﭘﺎﻳﮕﺎهﻫﺎ، ﺑﺮرﺳﻲ و اﻧﺘﺨﺎب ﻣﻜﺎن ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای اﺳﺘﻘﺮار اﻳﻦ ﻧﻮع ﻛﺎرﺑﺮیها اﺳﺖ. ﻣﻜﺎﻧﻲﻛﻪ در ﺷﺮاﻳﻂ ﺑﺤﺮاﻧﻲ، ﻣﺤﻠﻲ اﻳﻤﻦ ﺑﺮای ﭘﺎﻳﮕﺎه ﺑﺎﺷﺪ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ در ﺟﻬﺖ ﻛﺎراﻳﻲ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﭘﺎﻳﮕﺎه ﻣؤﺛﺮ و ﻣﻔﻴﺪ واﻗﻊ ﺷﻮد. موقعیت جغرافیایی شهرستان بانه که در همسایگی کشور عراق قرار دارد و مسائل مربوط به مخاطرات طبیعی (زمینشناسی، اقلیمی و غیره) و غیرطبیعی (سیاسی - امنیتی) دست به دست هم داده تا اصول پدافند غیرعامل بهویژه مهمترین بخش آن که مکانیابی مراکز پایگاههای پشتیبانی مدیریت بحران میباشد، در این منطقه مرزی مورد توجه قرار گیرد. از اینرو، هدف ﭘﮋوﻫﺶ حاضر ﻣﻜﺎنﻳﺎﺑﻲ ﭘﺎﻳﮕﺎهﻫﺎی ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺤﺮان در شهرستان بانه است.دادهها با تکیه بر مطالعات کتابخانهای و بررسی اسناد و توزیع پرسشنامه بین کارشناسان، گردآوری شده است. معیارهای پژوهش نیز به دو دستهی طبیعی و انسانی (انسان ساخت) دستهبندی شدهاند و شامل زیرمعیارهای ارتفاع، شیب، جهت شیب، پوشش گیاهی، لیتولوژی،فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، بارش، فاصله از شهر و روستا، راههای ارتباطی، جایگاههای سوخت، مراکز درمانی، مراکز امدادی، مراکز نظامی و انتظامی، فضاهای باز و فاصله از مرز بینالمللی با کشور عراق میباشند. برای تجزیه و تحلیل پرسشنامه از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و برای پردازش دادهها از نرمافزارهای Expert Choice و Arc GIS استفاده شد. ضریب اهمیت هر یک از معیارها نیز در نرمافزار Arc GIS با مدل AHP-FUZZY تجزیه و تحلیل شده و نهایتاً نتایج بهصورت مکانی و در قالب نقشه ارائه شد. نتایج پژوهش نشان میدهد، در مکانیابی پایگاههای پشتیبانی مدیریت بحران، معیارهای طبیعی وزن کمتری نسبت به معیارهای انسانی بهدست آوردهاند. در ضمن، زیرمعیارهای نزدیکی به مراکز درمانی، بیشترین وزن (0.151) و پوشش گیاهی و جهت شیب کمترین وزن (0.016) را به خود اختصاص دادند. از نظر مکانیابی نیز، بیشترین مساحت شهرستان بانه، وضعیت مناسبی را برای استقرار پایگاههای پشتیبانی مدیریت بحران ندارد و مناسبترین مکان، مناطق میانی شهرستان میباشد.
ﻣﻜﺎنﻳﺎﺑﻲ
پایگاه های مدیریت بحران
پدافند غیرعامل
مدل
2021
08
23
185
201
https://www.sepehr.org/article_246149_9e2025e72167b6d43a36f4769e8a66f0.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
بررسی الگوی توزیع مکانی پارک ها و فضای سبز شهر خمین با استفاده از رویکرد سیمای سرزمین و تصاویر ماهواره ای سنتینل2
مهشاد
باقری
امیر
انصاری
آزاده
کاظمی
محمود
بیات
سحر
حیدری مستعلی
با توجه به رشد سریع شهرنشینی در کشور، الگوهای ساختاری در محیط های شهری به شدت دستخوش تغییر است و فضای سبز شهری نیز مصون از چنین تغییراتی نیست. بنابراین مطالعه در زمینه الگوی فضایی و پراکنش فضاهای سبز به منظور شناسایی ضعفها و کمبودها امری ضروری محسوب میشود. در این مطالعه به منظور بررسی الگوی توزیع مکانی پارکها و فضای سبز رویکرد سیمای سرزمین وسنجههای سیمای سرزمین استفاده شد. از اینرو ابتدا با استفاده از تصاویر سنتینل2 نقشه کاربری سرزمین در چهار کلاس شامل: اراضی بایر، سکونتگاه، پارک شهری و اراضی کشاورزی تهیه و لایه پارک شهری استخراج و بالایه نواحی 4گانه شهر خمین تلفیق و سپسسنجههایسیمای سرزمین شامل سنجه ENN، LSI، PARA، Shapeindex، MPS، NP و LPI با استفاده از نرمافزار FRAGSTATS محاسبه و تعیین شد.نتایج نشان داد ناحیه 3 در جنوب شرقی شهر، دارای کمترین میزان سنجه تعداد لکه، کمترین میزان سنجه شکل و بیشترین عدد سنجه میانگین فاصله اقلیدسی بین لکهها هم در این ناحیه دیده می شود؛ لذا این ناحیه دارای توزیع نامناسب و نامتوازن فضای سبز میباشد. همچنین بیشترین مقدار سنجه تعداد لکه و شاخص نسبت محیط به مساحت مربوط به ناحیه 1 شهری بود. به طور کلی نتایج حاصل از تحلیل سنجههای سیمای سرزمین نشان داد که شهر خمین، از لحاظ وسعت، پیوستگی، ماهیت،ترکیب وتوزیع فضای سبز دچارعدم تناسب شدیدی میباشد. نتایج این بررسی منعکس کننده سیاست غلط برنامهریزان شهری برای مکانیابی و احداث پوششهای فضای سبز در محدوده مورد مطالعه میباشد.
فضای سبزشهری
سنجه های سیمای سرزمین
شهرخمین
نرم افزار FRAGSTATS
2021
08
23
203
216
https://www.sepehr.org/article_246150_147f074f88ed75dbae701dd3805c9b43.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
تأثیر پارامترهای اقلیمی بر روی هوازدگی سنگ ها با استفاده از مدل لویس پلتیر - مطالعه موردی: جنوب غرب استان آذربایجان غربی
قربان
وهاب زاده کبریا
عارف
صابری
یکی از روشهای ارزیابی و تفسیر اشکال فرسایشی و ژئومورفولوژیکی تحتتأثیر پارامترهای اقلیمی، مدل لویس پلتیر است. این مدل کاربرد زیادی در علم زمینشناسی و ژئومورفولوژی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی هوازدگی سنگها در جنوبغرب استان آذربایجان غربی با شرایط کوهستانی با استفاده از مدل لویس پلتیر انجام شده است. منطقه مورد مطالعه از بخشهای کوهپایه، دشت و کوهستانی تشکیل شده است. کمترین ارتفاع این منطقه در کلاس کمتر از 1570-1250 قرار دارد. بخش کوهستانی نیز با ارتفاع بیش از 3576 متر مرتفعترین بخش منطقه را تشکیل میدهد. کلاسهای شیب تهیه شده برای منطقه نشان داد که طبقه شیب 10-0 درصد با 29.57 درصد بیشتر منطقه را شامل میشود. نقشه همدما و همبارش نیز با روش زمینآماری عکس فاصله وزنی (IDW) در محیط GIS تهیه گردید. درنهایت مقادیر دما و بارش با استفاده از نمودار و جداول تعیین، و وضعیت خشکی و رطوبت منطقهی جنوبغرب استان آذربایجانغربی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که طبقه بارشی 477-407 میلیمتر و دمای 17-15 درجه سانتیگراد با توجه به نقشه همباران و همدما مساحت بیشتری را در دامنه شمالی دارند. با توجه به مقادیر دما و بارش و نمودار تقسیمبندی پلتیر محدوده مورد نظر دارای وضعیت هوازدگی کم است و براساس شرایط مرفولوژیکی در وضعیت نیمهخشک واقع شده است. بنابراین با درنظر گرفتن نتایج بهدست آمده میتوان گفت که هوازدگی مکانیکی عاملی برای تخریب سنگها در منطقه مورد مطالعه است. برای این منظور نقشه شدت هوازدگی منطقه براساس پارامترهای اقلیمی وزندهی شد و سه نوع هوازدگی مکانیکی با شدتهای ضعیف، متوسط و شدید بهترتیب 1، 2 و 3 بهدست آمد.
تخریب سنگ ها
مدل لویس پلتیر
آذربایجان غربی
هوازدگی
عناصر اقلیمی
2021
08
23
217
231
https://www.sepehr.org/article_246151_4fe1435b2abf61f8d9b51e6fb454f8ab.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
انتخاب مکان های مناسب دفن پسماند حفاری روغنی تولید شده میادین نفت و گاز شرکت نفت فلات قاره ایران در شرق خلیج فارس - مطالعه موردی: جزیره لاوان
محمدامین
دانشفر
مهدی
ارجمند
پسماند نهایی ناشی از استفاده سیال حفاری پایه روغنی در عملیات حفاری چاههای نفت و گاز پس از انجام فرآیندهای مختلف بر روی آن بایستی بهصورت مناسبی دفن شود. این تحقیق بهمنظور انتخاب مکانهای مناسب دفن پسماند حفاری روغنی تولیدشده از میادین نفت و گاز تحت مدیریت IOOC در شرق خلیجفارس (مناطق قشم، کیش، سیری و لاوان) صورت گرفته است. مطالعه مذکور از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی ـ تحلیلی است. در این پژوهش بهمنظور شناسایی مکانهای مناسب دفن پسماند حفاری روغنی در جزیره لاوان از نتایج حاصل از روش AHP در GIS استفاده شد. نتایج بهدست آمده از روش AHP نشان داد که فاصله از مراکز جمعیتی (وزن 0.229)، فاصله از جادهها (وزن 0.161)، فاصله از رودخانه (وزن 0.137) و فاصله از فرودگاه (وزن 0.108) از بین زیرمعیارهای (لایهها) در نظر گرفته شده برای انتخاب مکان مناسب دفن پسماند در جزیره لاوان بهترتیب دارای اهمیت بیشتری هستند. لایههای مذکور تأثیر بیشتری را نسبت به دیگر لایهها در انتخاب مکانهای مناسب دفن پسماند در این جزیره دارند. با استفاده از نرمافزار GIS محدودههای مناسب دفن پسماند در ۵ کلاس با درجههای خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و بسیار ضعیف بهعنوان مکانهای پیشنهادی معرفی شدند. تحلیل فضایی نقشههای نهایی بهدست آمده حاکی از مناسب بودن سایتهای ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ (اراضی واقع در مرکز جزیره لاوان) برای دفن پسماند حفاری است. دوری از مراکز جمعیتی، جادهها، رودخانه و فرودگاه این مناطق را به مکانهای مناسب دفن پسماند در راستای توجه به معیارهای زیستمحیطی و فرهنگی ـ اجتماعی تبدیل مینماید.
جزیره لاوان
پسماند حفاری روغنی
دفن
لایه
AHP
GIS
2021
08
23
233
246
https://www.sepehr.org/article_246152_fcaff3d81b6770d4b7f00a317bfe8bfd.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
سپهر
2588-3860
2588-3860
1400
30
118
مدل سازی تراکم غلظت آلاینده ازن و اکسید نیتروژن در جی آی اس و مقایسه این غلظت آلاینده ها با پروداکت سنتینل - ۵ درسامانه گوگل ارث انجین - منطقه مورد مطالعه: شهر تهران
ابوالفضل
قنبری
وحید
عیسی زاده
ازن سطح زمین (O3) و اکسید نیتروژن بهعنوان یکی از آلایندههای بسیار خطرناک و دارای اثرات قابل توجهی بر سلامت ساکنان مناطق شهری میباشد. هدف از این پژوهش، مدلسازی تغییرات مکانی و زمانی غلظت آلاینده ازن و نیتروژن در کلانشهر تهران میباشد. در این پژوهش از دو روش برای اندازهگیری غلظت آلاینده ازن و اکسید نیتروژن بهصورت مکانی استفاده شده است. یکی از اینروشها وزندهی معکوس فاصله (IDW) و روش Sentinel-5P NRTI O3: Near Real Time میباشد. برای پیادهسازی روش اول از دادههای سال ۱۳۸۷ بهصورت سالانه و ۱۳۸۸ و ۱۳۹۷ بهصورت سالانه استفاده شد. آنالیز زمانی غلظت آلاینده ازن و اکسید نیتروژن نشان میدهد که بهترین عملکرد مدل برای سال ۱۳۸۷ (0.9188= R2) و سال ۱۳۸۸ میزان این عملکرد ( 0.9134= R2) در حالی که کمترین عملکرد مدل از نظر آنالیز زمانی مربوط به سال ۱۳۹۷ (0.476) است. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد؛ غلظت آلاینده ازن در ایستگاهها برای سه دوره فوق متفاوت بوده است. مدلسازی مکانی میزان پراکنش آلاینده ازن سه دوره بیشتر بر روی قسمت شمالشرقی تهران بوده است. در روش دوم مدلسازی غلظت آلاینده ازن براساس پروداکت ستون چگالی ازن که میانگین سالانه تغییرات ازن را نشان میدهد. بنابراین، نتایج نشان داد ایستگاه اقدسیه در نهم مارس ۲۰۱۹ دارای بیشترین میزان ازن و اکسید نیتروژن اتمسفر بوده که این میزان عدد 0.186 درصد را نشان داد. در حالیکه ایستگاههای شهرداری - منطقه ۱۶، ۱۹ و ۲۰ و ایستگاه مسعودیه دارای کمترین غلظت آلاینده ازن و اکسید نیتروژن بوده و میزان غلظت این چهار ایستگاه بنابر تغییرات سالانه0.133 درصد بوده است. در نهایت نتایج، نشان داد که مدلسازی مکانی آلاینده ازن و اکسید نیتروژن با سنتینل - ۵ در گوگل ارث انجین نتایج مطلوبی را بهوجود آورده است.
آلاینده ازن و اکسید نیتروژن
وزن دهی معکوس فاصله
گوگل ارث انجین
سنتینل - ۵
تهران
2021
08
23
247
261
https://www.sepehr.org/article_246154_f8fb16e36e61d8911f019edc20631958.pdf