جواد سدیدی؛ سعیده صاحبی وایقان؛ هانی رضائیان
چکیده
در سالهای اخیر با پیشرفت فنآوریهای جمعآوری و مدیریتداده، پایگاهدادههای بسیار بزرگ پدیدار شدهاند. بسیاری از پرسوجوهای تجزیه و تحلیل بر اساس ماهیتشان به تجمیع و خلاصهسازی بخشهای بزرگی از دادههای در حال تجزیه و تحلیل نیاز دارند. مسئله اصلی در حیطهی پایگاه داده پردازش کارآمد پرسوجو مخصوصاً در سیستمهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر با پیشرفت فنآوریهای جمعآوری و مدیریتداده، پایگاهدادههای بسیار بزرگ پدیدار شدهاند. بسیاری از پرسوجوهای تجزیه و تحلیل بر اساس ماهیتشان به تجمیع و خلاصهسازی بخشهای بزرگی از دادههای در حال تجزیه و تحلیل نیاز دارند. مسئله اصلی در حیطهی پایگاه داده پردازش کارآمد پرسوجو مخصوصاً در سیستمهای لحظهای[1] است که نیازمند رسیدن به جواب آنی میباشد تا اینکه کاربر زمان زیادی را برای دریافت پاسخ صرف نکند. (AQP (Approximate Query Processingبهعنوان روشی جایگزین برای پردازش پرسوجو در محیطهایی که ارائه یک پاسخ دقیق زمانبر است، با هدف ارائه پاسخ تخمینی، کاهش زمان پاسخ را با حذف یا کاهش تعداد دسترسیها به دادهی پایه میسر میسازد. پردازش [2]In-Database عملکرد شبکههای کامپیوتری را بهبود بخشیده و به طراحی مناسب پرسوجوها با نتایج نسبتاً سریع و دقیق کمک میکند. در این پژوهش عملیات تجمیع (Sum) در پایگاه داده PostgreSQL روی دادههای رستری بارش به دو روش معمولی و بهینه پیشنهاد شده، انجام شده است. بررسی نتایج نشان میدهد که سرعت اجرای تابع Sum با خوشهبندی، 2/27 برابر اجرای این تابع بدون خوشهبندی است و میانگین اختلاف عددی پیکسلهای حاصل از اجرای تابع Sum بهینه با اجرای تابع معمولی آن 028/0 میباشد.میانگین زمان اجرای پرسوجوهای معمولی و بهینه برای تابع Sum به ترتیب 211 و 754/7 ثانیه میباشد که نشانگر کارآمد بودن روش پیشنهاد شده در این تحقیق میباشد. نتایج تحقیق حاضر که در حقیقت کاهش معنی دار زمان پاسخ آنالیزهای داخل پایگاه دادهای در دادههای رستری میباشد، میتواند در ارائه سرویسهای رئال تایم تحت وب مانند هواشناسی، ترافیک و ... که نیازمند تحلیلهای آنی و جواب لحظهای میباشند مورد استفاده قرار گیرد. [1]- Real time [2]- درون پایگاهداده
سید محسن موسوی
چکیده
نسل جدیدی از سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، نسل GIS فراگستر است که در این نسل قابلیت سرویسدهی به هر کاربر در هر مکان و زمانی داده میشود. با پیشرفت فناوریهای جدید در اخذ اطلاعات سهبعدی از محیط تحولی در نسلهای قدیم سیستم اطلاعات مکانی ایجاد شده است. یکی از موارد حائز اهمیت در نسلهای مختلف سیستم اطلاعات مکانی، استخراج روابط مکانی است. ...
بیشتر
نسل جدیدی از سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، نسل GIS فراگستر است که در این نسل قابلیت سرویسدهی به هر کاربر در هر مکان و زمانی داده میشود. با پیشرفت فناوریهای جدید در اخذ اطلاعات سهبعدی از محیط تحولی در نسلهای قدیم سیستم اطلاعات مکانی ایجاد شده است. یکی از موارد حائز اهمیت در نسلهای مختلف سیستم اطلاعات مکانی، استخراج روابط مکانی است. استخراج روابط توپولوژی سهبعدی که بیشتر در سیستم اطلاعات مکانی موردتوجه قرارگرفته است، مبتنی بر مدل دادههای استفادهشده در نسلهای مختلف GIS صورت میگیرد. مدل دادههای مورداستفاده در نسلهای قدیم GIS دارای محدودیتهایی همچون عدم تعاملپذیری بالا بین کاربر و محیط، عدم نمایش سهبعدی اشیاء بهدستآمده از محیط و همچنین ناسازگاری اشیاء با پیشفرضهای استفادهشده هستند، درحالیکه در نسل GIS فراگستر با استفاده از حسگرها و زیرساختهای مختلف در محیط، محدودیتهای بیانشده برای سرویسدهی برطرف میگردد. هدف این مقاله مقایسهی رویکردهای مورداستفاده در نسلهای مختلف سیستم اطلاعات مکانی برای استخراج روابط توپولوژی مبتنی بر مدل دادههای ارائهشده در این نسلها است. در این مقاله استخراج روابط توپولوژی در نسلهای سنتی سیستم اطلاعات مکانی، با استفاده از روش مدلسازی شئ گرا و شبیهسازی اشیاء هرم و کره صورت میگیرد. این در حالی است که در نسل GIS فراگستر از دادههای بهدستآمده توسط کینکت بهعنوان یک حسگر انتخابی مبتنی بر مدل دادهی ارائهشده، روابط استخراج میگردد. نتایج بهدستآمده از مقایسهی رویکردهای استخراج روابط توپولوژی سهبعدی در این دو نسل، بیانگر افزایش تعامل کاربر با محیط پیرامون مبتنی بر ابزارهای موجود در نسلهای فراگستر برای استخراج روابط توپولوژی است.
بختیار فیضی زاده؛ سلیمه عبدالله آبادی؛ خلیل ولیزاده
چکیده
امروزه اعتبار سنجی نتایج حاصل از تحلیلهای مکانی GIS، تبدیل به یک چالش بزرگ در دنیای GIS شده است. تحلیل عدم قطعیت در زمینههای مختلف توجه به کیفیت داده و موضوعات مرتبط با آن از قبیل خطا، مدلهای عدم قطعیت، انتشار خطا، حذف خطا و عدم قطعیت در دادهها، بیش از هر زمان دیگر احساس میشود. مدلهای ارتفاع رقومی از ...
بیشتر
امروزه اعتبار سنجی نتایج حاصل از تحلیلهای مکانی GIS، تبدیل به یک چالش بزرگ در دنیای GIS شده است. تحلیل عدم قطعیت در زمینههای مختلف توجه به کیفیت داده و موضوعات مرتبط با آن از قبیل خطا، مدلهای عدم قطعیت، انتشار خطا، حذف خطا و عدم قطعیت در دادهها، بیش از هر زمان دیگر احساس میشود. مدلهای ارتفاع رقومی از مهمترین دادههای جغرافیایی میباشند که مبنای تحلیلهای مکانی مختلفی را تشکیل میدهند. این پژوهش با هدف بررسی میزان خطا و عدم قطعیت، دادههای ارتفاعی حاصل از ماهوارههای SRTM و ASTER را مد نظر قرار داده است.در این راستا، ابتدا با استفاده از شاخصهای آماری ME، STD و RMSE مقدار خطای دادههای مدلهای ارتفاع رقومی شناسایی محاسبه شد. در ادامه عدم قطعیت خطای دادهها با روش مونت کارلو شبیهسازی و الگوی انتشار خطا با روش درونیابی نتایج استخراج شد. نتایج این مرحله نشان میدهد که مدل رقومی استخراج شده از روج استریویی ASTER با وجود داشتن تفکیک مکانی بهتر، مقادیر بالاتری از خطا را شامل میشود و عملاً فاقد جزییات مدل رقومی ارتفاع معادل 30متر است. سپس با حذف الگوی انتشار خطا از مدلهای رقومی، DEM ثانویه تولید گردید. با محاسبه مجدد شاخصهای توصیفکننده خطا و مقایسه این مقادیر با مقادیر اولیه، نتایج حاکی از آن است که هر دو مدل ارتفاع رقومی بعد از حذف الگوی انتشار خطا دقت بالاتری را از خود نشان میدهند.از شاخص TPI جهت تعیین موقعیت توپوگرافی حوضه استفاده شد و حوضه به 6 طبقه تقسیم و میزان خطا در هر یک از طبقات قبل و بعد از شبیهسازی محاسبه گردید. نتایج حاکی از کاهش میزان خطا در تمامی طبقات قبل و بعد از شبیهسازی در هر دو مدل ارتفاع رقومی است. نتایج حاصل از این تحقیق در خصوص مدلسازی عدم قطعیت دادههای مدلهای رقومی ارتفاع به عنوان یکی از دادههای پایه در مطالعات علوم زمین بسیار کاربردی بوده و میتواند راهگشای مطالعات آتی برای کاهش عدم قطعیت و افزایش صحت نتایج تحقیقات آتی باشد.
سید کرامت هاشمی عنا؛ محمود خسروی؛ تقی طاوسی؛ حمید نظری پور
چکیده
شناسائی و استخراج طول دورههای خشک در نواحی خشک و نیمه خشک از اهمیت خاصی برخوردار است، بنابراین استفاده از مدلهای پیشیابی تغییرات اقلیمی برای بررسی رفتار پارامترهای اقلیمی در آینده امری اجتناب ناپذیر است. زیرا با شناخت رفتار زمانی- مکانی عناصر اقلیمی مانند بارش، قادر خواهیم بود شدت اثرات عوامل مخرب محیطی را کاهش دهیم. در این پژوهش ...
بیشتر
شناسائی و استخراج طول دورههای خشک در نواحی خشک و نیمه خشک از اهمیت خاصی برخوردار است، بنابراین استفاده از مدلهای پیشیابی تغییرات اقلیمی برای بررسی رفتار پارامترهای اقلیمی در آینده امری اجتناب ناپذیر است. زیرا با شناخت رفتار زمانی- مکانی عناصر اقلیمی مانند بارش، قادر خواهیم بود شدت اثرات عوامل مخرب محیطی را کاهش دهیم. در این پژوهش عملکردمدل گردش عمومی جو - اقیانوس(AOGCMs- AR4)در شبیه سازی طول دورههای خشک در گسترهایران مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور مقادیر ماهانه بارش 15 مدل AOGCMکه در نسخة 5مدلLARS-WG تعبیه شده تحت سناریوهای مختلف برای دهههای 2050 و 2080 بر روی 45 ایستگاه همدید واقع در گستره ایران زمین ریزمقیاس شدند. بعد از اعتبارسنجی و وزندهی به مدلها با شاخصهای آماری، مشخص شد که مدل Hadcm3 و GFDL-CM2.1 بهترین کارایی و عملکرد را در شبیهسازی طول دورههای خشک دارد. در مقابل خروجی مدلهای NCPCM وINM-CM3.0 کمترین همبستگی را با دادههای مشاهداتی دارا میباشند. مدلسازی دورههای خشک با محاسبة سناریوهای تغییر اقلیم و لحاظ نمودن منابع عدم قطعیتها در خروجی مدلهای (AOGCM)، نشان داد که بر اساس بدترین سناریو(A2)، و حدیترین وضعیت(2080)، میانگین دمای کشور 2/7 درجة سلسیوس افزایش و میانگین بارش با وجود افزایش نقطهای آن در برخی از ایستگاهها، با کاهش 33 درصدی در کل کشور روبرو است. در خوشبینانهترین سناریو(B1)، نیز میانگین دمای کشور 1/4 درجه سلسیوس نسبت به دورة مشاهداتی افزایش و میانگین بارش نیز با کاهش 14 درصدی همراه است. نتایج حاصل از بررسی عدم قطعیت در بررسی دورههای خشک در ایران نشان داد که در هر دو دهة 2050 و 2080 و بر اساس هر سه سناریو(B1,A1B,A2)، طول دورههای خشک در تمامی پهنههای ایران افزایش مییابد. بیشترین درصد تغییرات طول دورههای خشک مربوط به پهنة شمالغرب (ارومیه، خوی، کرمانشاه، همدان و لرستان) است.
نوید هوشنگی؛ علی اصغر آل شیخ
چکیده
مدلسازی عامل- مبنا (ABM)[1] رویکردی نوین جهت توسعهی ابزارهای شبیهسازی برای پدیدههای پیچیده در حوزههای مختلف از جمله بلایای طبیعی، مطالعات بیولوژیکی و شرایط امداد و نجات زلزله است. این مقاله یک سیستم شبیهسازی برای عملیات امداد و نجات با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (GIS)،سیستمهای چندعاملی (MAS)[2]ومفهـوم هماهنگسازی برای انتساب ...
بیشتر
مدلسازی عامل- مبنا (ABM)[1] رویکردی نوین جهت توسعهی ابزارهای شبیهسازی برای پدیدههای پیچیده در حوزههای مختلف از جمله بلایای طبیعی، مطالعات بیولوژیکی و شرایط امداد و نجات زلزله است. این مقاله یک سیستم شبیهسازی برای عملیات امداد و نجات با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (GIS)،سیستمهای چندعاملی (MAS)[2]ومفهـوم هماهنگسازی برای انتساب پویای وظایف بین عاملهای جستجوگر و عاملهای آزادساز را ارائه میدهد. هدف اصلی این مقاله استفاده ازسیستمهای چندعاملیبرایشبیهسازی فعالیتها، افزایش کـارایی گروههای امداد و نجات و ارائه راهکاری جهت یافتن رابطهی بین تعداد عاملهای جستجوگر و آزادساز با در نظر گرفتن حداکثر تعداد شهروندان نجات یافته میباشد. این سیستم میتواند برای مدیریت و تصمیمگیری قبل از زلزله استفاده شود. ارزیابی سیستم توسعه داده شده در قسمتی از منطقه 3 شهر تهران صورت پذیرفت. سیستم پیشنهادی شامل سه بخش است: مدلسازی محیط و گروههای کاری با استفاده از GIS، تحلیل عملیات جستجو توسط سیستم چندعاملی و بصریسازی نتایج.لذا ابتدا محیط با استفاده از دادههای مکانی مدلسازی شده و سپس مقدار فضایی که هر عامل باید به جست و جو بپردازد برای هر عامل تخصیص داده میشود. در ادامه هر یک از عاملهای جستجوگر از الگوریتم کلونی مورچگان برایترتیبدهیوظایف خود در جهت یافتن راهحلی نزدیک به بهینه برای جستجوی فضای مطالعاتی استفاده میبرند. سپسمجروحینپیداشدهتوسطعاملها جست و جوگر، با استفاده از قرارداد شبکه[3] به عاملهای آزادساز تخصیص داده میشوند. نتیجهی این تحقیق در قالب نموداری که رابطهی تعداد عاملهای جستجوگر و عاملهای آزادساز (با توجه به تعداد افراد نجات یافته، در صورت هماهنگی عاملها) را نشان میدهد ارائه شده است. نتیجهی حاصل الگویی در یافتن تعداد افراد مورد نیاز برای عملیات امداد و نجات در بخشهای مختلف شهری و برقراری تعادل بین تعداد نفرات را ارائه میدهد. [1]3- Agent Based Modeling [2]4- Multi Agent System [3]5- Contract net
فاطمه جهانی چهره برق؛ مهدی آخوندزاده هنزائی
چکیده
هواویزها[1] ذرات کوچک معلق در هوا در حالت جامد یا مایع هستند که ریشه پیدایش آنها در اثر عوامل طبیعی یا انسانی میباشند. امروزه تخمین عمق نوری[2] هواویزها به کمک دادههای ماهوارهای قابل حصول است اما بدست آوردن آن به دلیل بازتابشهای اتمسفری کار راحتی به شمار نمی رود. زیرا نور خورشید توسط سیستم اتمسفر بازتاب میشود و تمام آن به سطح ...
بیشتر
هواویزها[1] ذرات کوچک معلق در هوا در حالت جامد یا مایع هستند که ریشه پیدایش آنها در اثر عوامل طبیعی یا انسانی میباشند. امروزه تخمین عمق نوری[2] هواویزها به کمک دادههای ماهوارهای قابل حصول است اما بدست آوردن آن به دلیل بازتابشهای اتمسفری کار راحتی به شمار نمی رود. زیرا نور خورشید توسط سیستم اتمسفر بازتاب میشود و تمام آن به سطح زمین برخورد نمی کند. از جمله روشهای موجود برای بدست آوردن پارامتر هواویز، روشهای DDV(Dark Dense Vegetation) ،Deep Blue Algorithm و روش SYNegry of Terra and Aqua Modis) SYNTAM)میباشند. روش SYNTAM با ادغام دادههای سنجنده MODIS دو سکوی AQUAوTERRA توانسته است محدودیتهای موجود در بدست آوردن ضخامت نوری هواویز را از بین ببرد و نتایج درستی را در اختیار قرار میدهد. در این مقاله با استفاده از روش SYNTAM نقشه ضخامت نوری هواویزها، برای منطقهای از ایران تهیه شده است. مقایسه نتایج بدست آمده از این تحقیق با محصول AOT ناسا برای زمان و موقعیت یکسان رضایت بخش میباشد. مقدارRMSE حاصل از مقایسه دادههای NASA و روش SYNTAM به کمک الگوریتم تکرار نیوتن برای طول موج mm0.55 برابر 253/0 میباشد. بنابراین روش SYNTAM به عنوان روشی قوی برای بدست آوردن نقشه ضخامت نوری هواویز در مناطقی که فاقد ایستگاههای زمینی AERONET هستند معرفی میگردد. در قسمت بعد روش SYNTAM با سرشکنی مدل پارامتریک غیر خطی تلفیق میشود که نتایج حاصل از آن دارای دقت بیشتری نسبت به روش پیاده سازی روش SYNTAM به تنهایی است. مقدارRMSEحاصل از مقایسه دادههای NASA و روش SYNTAM به کمک سرشکنی مدل پارامتریک غیر خطی، برای طول موج mm0.55 برابر 207/0 میباشد. [1]- Aerosols [2]- Optical Thickness
حسین نظم فر؛ علی عشقی چهار برج؛ سعیده علوی؛ علی جسارتی
چکیده
حوادث جادهای و تلفات ناشی از آن یکی از علل اساسی مرگومیر در سراسر جهان به شمار میرود که هزینههای اقتصادی زیادی را بر اقتصاد کشورها تحمیل کرده است. چهارعاملانسان،وسیلهنقلیه،جادهومحیطدرامرتصادفات دخالت دارندکه در این میان عوامل محیطی و اقلیمی سهم قابلتوجهی را به خود اختصاص میدهند. مؤلفههای «یخبندان، رطوبت و دما» ...
بیشتر
حوادث جادهای و تلفات ناشی از آن یکی از علل اساسی مرگومیر در سراسر جهان به شمار میرود که هزینههای اقتصادی زیادی را بر اقتصاد کشورها تحمیل کرده است. چهارعاملانسان،وسیلهنقلیه،جادهومحیطدرامرتصادفات دخالت دارندکه در این میان عوامل محیطی و اقلیمی سهم قابلتوجهی را به خود اختصاص میدهند. مؤلفههای «یخبندان، رطوبت و دما» از عوامل مؤثر اقلیمی میباشند که نقش عمدهای در تصادفات جادهای دارند. از این رو پژوهش حاضر به تحلیل پراکنش تصادفات جادهای منجر به فوت با رویکرد اقلیمی در فصول مختلف سال با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیای در استان اردبیل پرداخته است. روش پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی است. نظر به اینکه تصادف یک پدیده مکانی است و تحلیلهای ArcGISنیز مبتنی بر مکان است، برای تحلیل از GIS و روش درونیابی کریجینگاستفادهشده است. در این پژوهش، تصادفات جادهای استان اردبیل در فصول مختلف سال و با در نظر گرفتن عوامل اقلیمی یخبندان، دما و رطوبت در محدوده زمانی 1389 الی1393 بررسی شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که از 762 مورد تصادف انجامشده 35 درصد در فصل تابستان، 75/25 درصد در بهار، 55/24 درصد در پاییز و 70/14 درصد در زمستان اتفاق افتاده است. مقایسه نمودار تعداد تصادفات منجر به فوت برمبنای ماههای سال، با نمودار تعداد روزهای یخبندان استان اردبیل نشان میدهد که تصادفات جادهای در استان اردبیل در ماههای یخبندان به دلیل کاهش تردد وسایل نقلیه گردشگران نسبت به ماههای غیریخبندان کمتراست، بیشترین تصادف از نظر رطوبت با میزان رطوبت 69-72 درصد و از لحاظ دما، در دمای خیلی پایین با «8» درجه سانتیگراد و خیلی بالا «16» درجه سانتیگراد اتفاق افتاده است.
مرضیه مکرم؛ مجید حجتی؛ عبدالرسول زارعی
چکیده
افزایش قدرت تفکیک مکانی به منظور افزایش میزان اطلاعات در مدل رقومی ارتفاع (DEM) از جمله مهمترین موضوعات در ژئومورفولوژی کمی محسوب میشود. تاکنون مدلهای مختلفی به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی ارائه شده است که از بین مدلها، مدل جاذبه به عنوان جدیدترین مدل، دارای دقت بسیار بالایی میباشد. این مدل برای اولین بار به منظور افزایش قدرت ...
بیشتر
افزایش قدرت تفکیک مکانی به منظور افزایش میزان اطلاعات در مدل رقومی ارتفاع (DEM) از جمله مهمترین موضوعات در ژئومورفولوژی کمی محسوب میشود. تاکنون مدلهای مختلفی به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی ارائه شده است که از بین مدلها، مدل جاذبه به عنوان جدیدترین مدل، دارای دقت بسیار بالایی میباشد. این مدل برای اولین بار به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی بر روی تصاویر ماهوارهای استفاده شده است. در این تحقیق از مدل جاذبه برای اولین بار به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی DEM استفاده شد. در بررسی حاضر، از دو مدل همسایگی پیکسلهای مماس (Touching) و مدل همسایگی چهارگانه (Quadrant) به منظور تخمین مقادیر زیر پیکسل ها استفاده گردید. در مدل جاذبه احتیاجی به کالیبره کردن و آموزش الگوریتم همانند الگوریتمهای یادگیری ماشین نیست، این امر موجب میشود که زمان محاسبات برای اجرای الگوریتم کم شود. پس از تولید تصاویر خروجی برای زیر پیکسلها، در مقیاس های 2، 3 و4 با همسایگیهای متفاوت، بهترین مقیاس با مناسبترین نوع همسایگی با استفاده از نقاط کنترل زمینی تعیین شد و مقادیر RMSE برای آنها محاسبه شد. تعداد کل نقاط کنترل زمین مستخرج از عملیات نقشه برداری، 2118 نقطه بود. مقدار RMSE برای هر DEM به صورت جداگانه محاسبه شد. نتایج نشان داد که با استفاده از مدل جاذبه صحت تصاویر خروجی بهبود بخشیده شده و همچنین قدرت تفکیک مکانی آنها نیز افزایش پیدا کرده است. بر اساس نتایج از بین مقیاسها با همسایگیهای مختلف، مقیاس 3 و مدل همسایگی چهارگانه نسبت به سایر روشها دارای بیشترین دقت با کمترین میزان RMSE (54/5) برای DEM 30 متر و DEM 90 متر (13/9) میباشد.
محمد با عقیده؛ غلامعباس فلاح قالهری؛ حسن حاجی محمدی؛ حسن رضایی
چکیده
شرایط اقلیمی هر محل در پراکندگی انسان، حیوان و گیاه نقش مهمی را ایفا میکند. لذا هرگونه فعالیت یا برنامهریزی در زمینههای مختلف اقتصادی، کشاورزی و صنعتی در سطح زمین بدون شناخت اقلیم امکانپذیر نمیباشد، به همین دلیل پهنه بندی اقلیمی و شناخت مهمترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر هر ناحیه، یکی از راههای شناخت شناسنامهی اقلیمی ...
بیشتر
شرایط اقلیمی هر محل در پراکندگی انسان، حیوان و گیاه نقش مهمی را ایفا میکند. لذا هرگونه فعالیت یا برنامهریزی در زمینههای مختلف اقتصادی، کشاورزی و صنعتی در سطح زمین بدون شناخت اقلیم امکانپذیر نمیباشد، به همین دلیل پهنه بندی اقلیمی و شناخت مهمترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر هر ناحیه، یکی از راههای شناخت شناسنامهی اقلیمی نواحی است. فقدان اطلاع از خرده اقلیمهای نواحی، برنامهریزیهای اقتصادی و کشاورزی انسان را با شکست مواجه میسازد. به طور کلی اقلیم یک منطقه، متوسط وضعیت هوا در آن منطقه است و دسترسی به متوسط وضعیت هوا در یک مکان خاص، نیازمند آمار و اطلاعات درازمدت هواشناسی است. برای دریافت شناخت صحیح و جامع از اقلیم استان همدان، پهنهبندی اقلیمی با روشهای نوین آماری مانند تحلیل عاملی و تحلیل خوشهای طی دوره 20 ساله (1372- 1392) انجام شد. برای این منظور تعداد 23 متغیر اقلیمی از 8 ایستگاه هواشناسی انتخاب گردید. سپس با استفاده از مدل رقومی ارتفاع، بین پارامترهای هواشناسی و لایه مزبور یک رابطه رگرسیونی چند متغیره اعمال گردید که در نهایت یک ماتریس پهنهای به ابعاد 23 ×88 به دست آمد و مبنای ناحیه بندی قرارگرفت. بررسی اقلیم استان با روش تحلیل عاملی نشان میدهد که اقلیم استان ساخته ی 5 عامل است، این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از: دما و تغییرپذیری آن، دیدافقی، بارش، تندر و تابش. نتایج حاصل از تحلیل خوشهای بر روی 5 عامل اقلیمی، وجود 6 ناحیه را در استان همداننشان میدهد. یافتهها حاکی از آن است که عوامل اول و دوم به تنهایی 63 درصد رفتار اقلیمی را در استان تبیین مینمایند.
زینب علی آبادی؛ مهین نسترن؛ فرزانه پیرانی؛ فرزانه شیخ زاده
چکیده
امروزه بحث ایمنی یکی از مهمترین مسائل شهری است که توجه مدیران شهری را به خود جلب نموده است. آتش سوزی یکی از تهدیدات ناشی از بحرانهای طبیعی و مصنوعی است که میتواند چالشهای وسیعی را در ابعاد مختلف زندگی شهری پدید آورد. مطالعات انجام شده نشان داد که منطقه 3 اصفهان با جمعیت 111889نفر در سال1390 و وسعت 1152هکتار تنها دارای یک مرکز آتش نشانی ...
بیشتر
امروزه بحث ایمنی یکی از مهمترین مسائل شهری است که توجه مدیران شهری را به خود جلب نموده است. آتش سوزی یکی از تهدیدات ناشی از بحرانهای طبیعی و مصنوعی است که میتواند چالشهای وسیعی را در ابعاد مختلف زندگی شهری پدید آورد. مطالعات انجام شده نشان داد که منطقه 3 اصفهان با جمعیت 111889نفر در سال1390 و وسعت 1152هکتار تنها دارای یک مرکز آتش نشانی میباشد که شعاع عملکردی مناسبی نسبت به کل منطقه نداشته و پاسخگوی نیاز ساکنان نمیباشد. از میان تجهیزات شهری، احداث مراکز آتش نشانی در این منطقه به علت قرارگیری بازار قدیمی، تاریخی و زندهی قیصریه در آن و کمبود راههای خروج اضطراری و امداد رسانی در هنگام بروز آتش سوزی و همچنین وجود کارگاهها و انبارهای متصل به بازار نیز که خود بر تبعات بروز سایر حوادث جانبی افزوده است؛ ازاهمیت و ضرورت برخوردار است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف افزایش سطح ایمنی، ضمن مکانیابی ایستگاههای آتش نشانی در منطقه 3 اصفهان، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل مکانیابی در محیط GIS صورت گرفته است.همچنین این پژوهش بر مبنای روش تحقیق (توصیفی – تحلیلی) دادههای مورد نیاز را بصورت کتابخانهای – اسنادی جمعآوری نمود. در ابتدا معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در مکانگزینی ایستگاه آتش نشانی با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) به کمک نرمافزار Expert Choice وزندهی شد و پس از آن با رقومیسازی لایهها در محیط GIS با استفاده از تحلیل فضایی در ابتدا نقشههای فاصله اقلیدسی و در ادامه با کلاسهبندی، نقشههای هر لایه تولید شد و سپس با همپوشانی تمامی لایهها با اعمال ارزشهای بدست آمده از تحلیل سلسله مراتبی AHP، مکان جدید ایستگاه آتش نشانی پیشنهادی شد.
الهام قاسمی فر؛ سمیه ناصرپور
چکیده
پایداری دوره امواج سرد (گرم) با به همراه داشتن روزهای حدی بسیار سرد (گرم)، اثرات زیان باری بر تمامی جنبههای زندگی از جمله کشاورزیو اکولوژی دارند.یک موج گرما (سرما) یک دوره گرم (سرد) است که از چند روز تا چند هفته به طول میانجامد که به ترتیب با رطوبت بالا وبادهای سرد شدیدهمراه است و با آستانههای متفاوتی قابل تعیین است. در این مطالعه ...
بیشتر
پایداری دوره امواج سرد (گرم) با به همراه داشتن روزهای حدی بسیار سرد (گرم)، اثرات زیان باری بر تمامی جنبههای زندگی از جمله کشاورزیو اکولوژی دارند.یک موج گرما (سرما) یک دوره گرم (سرد) است که از چند روز تا چند هفته به طول میانجامد که به ترتیب با رطوبت بالا وبادهای سرد شدیدهمراه است و با آستانههای متفاوتی قابل تعیین است. در این مطالعه برای شناسایی رخدادهای حدی سرد (گرم) در سواحل جنوبی دریای خزر با استفاده از دادههای دمای حداقل و حداکثر پنج ایستگاه دارای کاملترین آمار طی دوره مطالعاتی 2010-1961، امواج سرد با صدک 02/0 ام و امواج گرم با صدک98/0 ام شناسایی شد و در ادامه چند موج سرد و گرم که شدت بالایی داشتند انتخاب و نقشههای مرکب (فشار سطح دریا و تراز 500 هکتوپاسکال) فراگیر آن با استفاده از نرم افزار Grads ترسیم و تحلیل شد. نتایج نشان داد روند تغییرات دما برای دمای حداقل مثبت بوده و برای دمای حداکثر در بیشتر ایستگاهها با کاهش همراه بوده است. در سالهای 1963، 1964، 1969، 1972، 1973، 1989، 1991و سال 2008 موجهای سرد به حداکثر فراوانی خود در هر 5 ایستگاه رسیده و تداوم آنها در سالهای 1972 و 1964 بسیار بالا بوده است. در سالهای 1962، 1966، 1980، 1983، 2000 ،2009 و2010 موجهای گرم حداکثر فراوانی را داشتهاند و پایداری آنها (تعداد روز) در سالهای 1966و 1971 نسبت به دیگر سالهای مورد مطالعه بیشتر بوده است. ایستگاه رامسر برای امواج سرد و همچنین گرم بالاترین فراوانی را داشته است. ایستگاه گرگان کمترین فراوانی موج گرم و ایستگاههای انزلی و رشت کمترین فراوانی موج سرد را ثبت نمودهاند. سه مرکز پرفشار اروپای شرقی، سیبری، پرفشار کوههای آلپ وکم فشار اورال با مرکزیت روی جلگه سیبری غربی موجهای سرد حدی را رقم زدهاند. مرکز فشار کم عربستان، پاکستان و خلیج فارس در مواقع حدی خود ایجاد کننده اصلی موج گرم ناحیه مورد مطالعه بوده است.
محمدرحیم رهنماء؛ محمد اجزاشکوهی؛ بهنام عطا
چکیده
توجه به توسعه فیزیکی شهری پایدار، به عنوان یک ضرورت اساسی در برنامههای توسعهی شهری، حاکی از اهمیت این موضوع در تقویت جبهههای فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهر میباشد. تغییرات پوشش سرزمین و توسعه شهرها سبب تخریب زیستگاههای طبیعی و کاهش تنوع زیستی شده است، یکی از روشهای مورد استفاده برنامهریزان جهت کنترل روند تغییرات پوشش سرزمین ...
بیشتر
توجه به توسعه فیزیکی شهری پایدار، به عنوان یک ضرورت اساسی در برنامههای توسعهی شهری، حاکی از اهمیت این موضوع در تقویت جبهههای فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهر میباشد. تغییرات پوشش سرزمین و توسعه شهرها سبب تخریب زیستگاههای طبیعی و کاهش تنوع زیستی شده است، یکی از روشهای مورد استفاده برنامهریزان جهت کنترل روند تغییرات پوشش سرزمین و کاربری اراضی، مدلسازی میباشد. این مطالعه با هدف مدلسازی تغییرات کاربری اراضی شهر گنبدکاووس با استفاده از LCM انجام شد. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست متعلق به سالهای 1366، 1379، 1389 و 1393 انجام شد. مدلسازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی و 10 متغیر انجام پذیرفت. سپس با استفاده از مدل پیشبینی سخت و دوره واسنجی 1366 تا 1379 مدلسازی برای سال 1389 صورت گرفت و برای ارزیابی با نقشه واقعیت زمینی سال 1389 مورد مقایسه قرار گرفت، در پایان نیز با استفاده از دوره واسنجی 1379 تا 1389 پوشش سرزمین سال 1404 ،1419 و 1429پیشبینی شد. نتایج نشان میدهد در کل دوره مورد مطالعه به ترتیب 32/2858 کاربری شهری و 47/1106 اراضی آبی افزایش داشته و همچنین به ترتیب 77/2331 اراضی بایر و 5/2135 هکتار از وسعت اراضی دیم کاسته شده است. نتایج مدلسازی نیروی انتقال در اکثر زیرمدلها صحت بالایی را نشان میدهد. نتایج مدلسازی با استفاده از زنجیرههای مارکوف نشان داد که در سالهای آتی شهر گنبدکاووس توسعه شدیدی خواهد داشت و اغلب به سمت شرق و جنوب خواهد بود، همچنین توسعه در سمت شمال و غرب نیز وجود دارد که در صورت عدم توجه باعث توسعه حاشیهنشینی خواهد شد.
رضا برنا
چکیده
مکانیابی مناطق صنعتی با در نظر گرفتن پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، یک فاکتور کلیدی در برنامهریزیهای منطقهای میباشد. مکان مناسب برای استقرار صنایع به دامنه وسیعی از معیارها توجه داشته و فواید اقتصادی و اجتماعی را با پایداری زیست محیطی هماهنگ و همراه مینماید. این تحقیق از نوع کاربردی است که با روش تصمیمگیری چندمعیاره ...
بیشتر
مکانیابی مناطق صنعتی با در نظر گرفتن پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، یک فاکتور کلیدی در برنامهریزیهای منطقهای میباشد. مکان مناسب برای استقرار صنایع به دامنه وسیعی از معیارها توجه داشته و فواید اقتصادی و اجتماعی را با پایداری زیست محیطی هماهنگ و همراه مینماید. این تحقیق از نوع کاربردی است که با روش تصمیمگیری چندمعیاره در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام میشود. لایههای اطلاعاتی مورد استفاده در این تحقیق مشتمل بر لایههای بارش، سرعت باد، خاک، کاربری اراضی، ارتفاع، شبکه آبراهه، مناطق حفاظت شده،مراکز صنعتی، شبکه راهها و شهرها میباشد. در این تحقیق برای مکانیابی مناطق مناسب جهت احداث صنایع از معیارهای اقلیم، عوامل طبیعی، عوامل زیست محیطی و عوامل اقتصادی- اجتماعی استفاده و پسازتعیینفاکتورهای مؤثردر مکان یابی صنایع؛ با انجام مدل سازی و تجزیه و تحلیل دادههای فضایی به کمک نرم افزار GIS به تهیه نقشههای فاکتورهای مؤثر در مکانیابی صنایع پرداخته شد. پس از وزن دهی لایهها بر اساس مدل AHP،و بهره گیری از نرم افزار EC2000، از قابلیتهای نرم افزار GIS به منظور تلفیق و هم پوشانی نقشهها استفاده شد، و در نهایت نقشه مکانیابی صنایع تهیه گردید. نتایجپژوهش نشانمیدهدکه مناطق مجاز جهت مکانیابی صنایع در طبقه عالی، با مساحتی بالغ بر 5/1566973هکتار از اراضی منطقه مطالعاتی رابه خوداختصاصداده،اینمناطقاکثراًدر قسمت جنوبی، جنوب غربی، شمالی، غرب و شرق و مرکز استان خوزستانقرار دارند.
پوریا خرازی؛ محمدرضا یزدانی؛ هایده آرا؛ پیام خزائل پور
چکیده
با توجه به فصلی بودن آبراههها در مناطق خشک و نیمهخشک و انتقال آب سطحی به زیر سطح زمین استفاده از سازههایی که کنترل و ذخیره کننده جریان برای فصول کم باران سال باشد ضروری است. به دلیل پرهزینه و زمانبر بودن مکانیابی سد زیرزمینی، استفاده از تکنیکهای سیستمهای اطلاعات جغرافیایی همراه با فرایندهای تصمیمگیری بهعنوان یکی از ابزارهای ...
بیشتر
با توجه به فصلی بودن آبراههها در مناطق خشک و نیمهخشک و انتقال آب سطحی به زیر سطح زمین استفاده از سازههایی که کنترل و ذخیره کننده جریان برای فصول کم باران سال باشد ضروری است. به دلیل پرهزینه و زمانبر بودن مکانیابی سد زیرزمینی، استفاده از تکنیکهای سیستمهای اطلاعات جغرافیایی همراه با فرایندهای تصمیمگیری بهعنوان یکی از ابزارهای کاربردی در این مطالعات محسوب میگردد. سدهای زیرزمینی سازههایی هستند که در مسیر جریان آب زیرزمینی ساخته شده و باعث بالا آمدن و ذخیره آب در مخزن خود میشوند. منطقه مورد مطالعه بخشی از حوضه آبخیز دشت کویر است که در شمالغرب استان سمنان واقع شده است. هدفازاینمطالعهتعیینمحلمناسباحداثسدزیرزمینی با استفاده از تلفیق و امتیازدهی به لایهها در محیط نرم افزارسیستم اطلاعات جغرافیایی بهمنظورتغذیهوکنترلآبهای زیرزمینی در بخشی از حوضه آبخیز دشت کویر برای حفظ منابع آب در فصول کم باران میباشد. دراینتحقیقبه منظور اولویتبندی مکانهای مناسب جهت احداث سدهای زیرزمینی،ازروشتحلیلسلسلهمراتبی استفادهگردیدکهبادرنظرگرفتنمعیارهایارزیابی، ششمکانمناسب جهت احداثسدزیرزمینیدرمرحله دوم مکانیابی مشخص شد. در مرحله پایانی به علت نظرات و عقاید مختلف کارشناسان و برای تأمین نظرات و خواستههای تمامی گروههای دخیل در این امر 5 سناریو برای وزندهی و ارزشگذاری معیارهای اصلی تعریف شد که طی این پنج سناریو وزن نهایی برای هر یک از 6 محور محاسبه شد. نتایج بدست آمده، نشان داد که مناطق جنوبی دشت دارای پتانسیل خوبی برای احداث سدهای زیرزمینی میباشد.
فخرالدین شیخی؛ ذبیح الله مسعودی نیا؛ مهدی غلامعلی فرد؛ محسن میرزایی؛ رسول موسوی بیدله
چکیده
اطلاعات در زمینه باستان شناسی و پراکنش نقاط باستانی به جهت امکان تجزیه و تحلیل جوامع گذشته و آثار برجای مانده از آنها، از اهمیت خاصی برخوردار است. اما متأسفانه اطلاعات ما در مورد محوطههای باستانی و الگوی پراکنش آنها اغلب با نقص و عدم قطعیت همراه است.در مطالعه حاضر از تکنیکهای آماری و سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت دریافت ارتباط میان ...
بیشتر
اطلاعات در زمینه باستان شناسی و پراکنش نقاط باستانی به جهت امکان تجزیه و تحلیل جوامع گذشته و آثار برجای مانده از آنها، از اهمیت خاصی برخوردار است. اما متأسفانه اطلاعات ما در مورد محوطههای باستانی و الگوی پراکنش آنها اغلب با نقص و عدم قطعیت همراه است.در مطالعه حاضر از تکنیکهای آماری و سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت دریافت ارتباط میان متغیرهای محیطی (شامل: فاصله از چشمهها، فاصله از رودخانههای دائمی، فاصله از قناتها و چاههای آب، فاصله از جادههای مالرو و فاصله از قبرستانها) که بر الگوی پراکنش جمعیت بشر در اعصار مختلف تعیین کننده و تأثیرگذار بودهاند،استفاده شده است. در میان تکنیکهای آماری، توابع وزن-شاهد قادرند از دانستهها و نادانستههای کاربر در مورد وقوع یک پدیده (مکان و محوطههای باستانی) استفاده نماید و با پردازش فرضیات از روی دانستهها و محدود کردن فرضیهها در مواردی که دانش دقیق وجود ندارد و در نهایت ترکیب وزنی ورودیها، نقص اطلاعات را در نتایج نهایی نمایش دهد. برای ارزیابی صحت مدلسازی از آماره ROC استفاده شده است و نتایج تحقیق نشاندهنده توانایی بالای این مدل در پیش بینی پهنههای مساعد مکانها و محوطههای باستانی شناخته نشده در شهرستانهای بروجن و لردگان استان چهارمحال و بختیاری بوده است (89/0=ROC). این رویکرد بعنوان راهکاری مناسب جهت تصمیمگیری و مدیریت در زمینه پژوهشهای باستانشناسی است و از نتایج این تحقیق میتوان جهت مدیریت و برنامهریزی بررسیها و کاوشهای باستان شناسی، اولویت بندی پهنههای مستعد موجود از لحاظ اهمیت باستانی و در نهایت صرفه جویی در هزینههای زمانی و اقتصادی استفاده نمود.
احسان یاری؛ وحید عبدعلی پور
چکیده
مقاله حاضر با هدف بررسی چرایی ناتوانی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در دست یابی به یک راهحل جامع و کامل برای پایان بخشیدن به اختلافات ارضی و مرزی نوشته شده است. گرچه کشورهای عربی این حوزه در دهههای گذشته گامهایی جدّی برای پایان بخشیدن به این اختلافات برداشتهاند، اما این اقدامات مؤثر نبوده و ویژگی اختلافات ارضی و مرزی در این منطقه ...
بیشتر
مقاله حاضر با هدف بررسی چرایی ناتوانی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در دست یابی به یک راهحل جامع و کامل برای پایان بخشیدن به اختلافات ارضی و مرزی نوشته شده است. گرچه کشورهای عربی این حوزه در دهههای گذشته گامهایی جدّی برای پایان بخشیدن به این اختلافات برداشتهاند، اما این اقدامات مؤثر نبوده و ویژگی اختلافات ارضی و مرزی در این منطقه پایداری آنهاست. این واقعیت معلول عوامل چندی، از جمله تحمیلی بودن مرزها، کشف نفت و منابع انرژی، موقعیت استراتژیک برخی مناطق یا جزایر، تمایلات توسعه طلبانه دولتهای منطقه در قبال یکدیگر، دخالت قدرتهای فرا منطقهای و ..... میباشد. استدلال اصلی این مقاله آن است که از بین عوامل مذکور، دو عامل تمایلات توسعهطلبانه کشورهای منطقه در قبال یکدیگر و موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه، نقش محوری را در ایجاد بنبست اختلافات مرزی در منطقه ایفا میکنند و تا زمانی که رقابتهای توسعهطلبانه و منافع حاصله از موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه برای دولتها همچنان پررنگ باشد، نمیتوان امیدی به بهبود کامل اختلافات ارضی و مرزی در منطقه داشت.