منوچهر فرج زاده؛ هادی حکیمی
دوره 18، شماره 70 ، مرداد 1388، ، صفحه 54-58
چکیده
مفهوم شبکه به نوعى مفهوم سیستم را در ذهن تداعى مى کند. شبکه مجموعه اى متشکل از نقاط و خطوط مى باشد که انرژى و منابع را جابجا مى کند. نقاط جاهایى هستند که منابع از آنها به خطوط تزریق و یا جمع آورى مى شوند که به عنوان مثال مى توان مدارس، ترمینال ها، منابع و مخازن آب و... را نام برد. خطوط، اتصالاتى در شبکه هستند که نقاط را ...
بیشتر
مفهوم شبکه به نوعى مفهوم سیستم را در ذهن تداعى مى کند. شبکه مجموعه اى متشکل از نقاط و خطوط مى باشد که انرژى و منابع را جابجا مى کند. نقاط جاهایى هستند که منابع از آنها به خطوط تزریق و یا جمع آورى مى شوند که به عنوان مثال مى توان مدارس، ترمینال ها، منابع و مخازن آب و... را نام برد. خطوط، اتصالاتى در شبکه هستند که نقاط را به هم متصل مى کنند. هدف مقاله حاضر نشان دادن سه کاربرد عمده تحلیل شبکه در برنامه ریزى شهرى است. از طریق تحلیل شبکه مى توان بهترین مسیر را که عموماً نزدیکترین مسیر مى باشد بین دو نقطه، جهت کاهش هزینه سفر به دست آورد. یا از بین مراکز امداد و نجات جهت کمک رسانى به نقطه آسیب دیده جهت واکنش سریع، نزدیکترین مرکز را انتخاب کرد و از وارد شدن بیشتر خسارات جانى و مالى جلوگیرى کرد. همچنین از طریق تخصیص منابع مى توان اقدام به برنامه ریزى درست و منطقى تر جهت دسترسى شهروندان به خدمات عمومى شهر و تحقق عدالت اجتماعى کرد.
حسین حاتمی نژاد؛ هادی حکیمی
دوره 15، شماره 58 ، مرداد 1385، ، صفحه 31-34
چکیده
پست مدرنیسم را فراتر از تجدد خواهى معنى کرده اند و فرزند خلف یا ناخلف مدرنیسم مى باشد. دوران مدرنیسم که برپایه عقل باورى بود و جهانى فراتر از عقل را قبول نداشت تحت تأثیر فیلسوفانى نظیر هگل، کانت، رنه دکارت و قبل از اینها فرانسیس بیکن بود که باعث تحولات عمیقى در عرصه هاى مختلف زندگى بشرى گردید و شاید تنها در این دوران بود که بشر ...
بیشتر
پست مدرنیسم را فراتر از تجدد خواهى معنى کرده اند و فرزند خلف یا ناخلف مدرنیسم مى باشد. دوران مدرنیسم که برپایه عقل باورى بود و جهانى فراتر از عقل را قبول نداشت تحت تأثیر فیلسوفانى نظیر هگل، کانت، رنه دکارت و قبل از اینها فرانسیس بیکن بود که باعث تحولات عمیقى در عرصه هاى مختلف زندگى بشرى گردید و شاید تنها در این دوران بود که بشر به خود باورى محض رسید و خود را حاکم بر سرنوشت خویش دید اما مدرنیسم آن چنان که در ابتدا موفق به نظرمى رسید در قرن بیستم بر بحران هایى از قبیل جنگ هاى اول و دوم جهانى و بحرانهاى نژادى، جنسیتى و زیست محیطى تأثیراتى داشت و این عوامل باعث شد تا فیلسوفان و اندیشمندان نیمه دوم قرن بیستم در عقل باورى و خردباورى محض تردید کنند و کسانى مثل کارل ریموند پوپر معتقدند که عقل باورى خود نیز باید مورد انتقاد قرارگیرد لذا دوره اى بنام پست مدرنیسم فرامى رسد که در حوزه هاى مختلف علمى و هنرى تأثیرات عمیقى گذاشت در این مقاله سعى شده است به مفاهیم و تعاریف مدرنیسم و پست مدرنیسم درحد امکان پرداخته شود و تشابهات و تفاوتهاى بین آنها و تأثیراتى که هر دوره به حوزه هاى مختلف شهرى اعم از کالبدى و غیرکالبدى داشته مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد.