شیرین محمدخان؛ حمید گنجائیان؛ سمیه شهری؛ امیرعلی عباس زاده
چکیده
با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی گسترش نواحی سکونتگاهی روند رو به رشدی داشته است. این گسترش سبب افزایش حرکت نقاط جمعیتی به سمت مناطق مخاطرهآمیز ژئومورفولوژیکی شده است که میتواند خطرات زیادی را به همراه داشته باشد. بر این اساس هدف از تحقیق حاضر ارزیابی روند تغییرات نواحی سکونتگاهی شهر مریوان در طی سالهای 1992 تا 2017 و همچنین ...
بیشتر
با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی گسترش نواحی سکونتگاهی روند رو به رشدی داشته است. این گسترش سبب افزایش حرکت نقاط جمعیتی به سمت مناطق مخاطرهآمیز ژئومورفولوژیکی شده است که میتواند خطرات زیادی را به همراه داشته باشد. بر این اساس هدف از تحقیق حاضر ارزیابی روند تغییرات نواحی سکونتگاهی شهر مریوان در طی سالهای 1992 تا 2017 و همچنین تعیین میزان توسعه این نواحی به سمت مناطق مخاطرهآمیز ژئومورفولوژی و در نهایت پیشبینی این روند برای سال 2035 میباشد. برای این منظور از تصاویر ماهوارهای سالهای 1992، 2000، 2011 و 2017 استفاده شده است. روش کار به گونهای است که پس از تهیه نقشه نواحی سکونتگاهی سالهای مذکور، با استفاده از مدل [1]LCM توسعه این نواحی برای سال 2035 و میزان حرکت این نواحی به سمت مناطق مخاطرهآمیز ژئومورفولوژیکی پیشبینی شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که وسعت کل نواحی سکونتگاهی از حدود 8/7 کیلومترمربع در سال 1992 به 6/16 کیلومترمربع در سال 2017 افزایش پیدا کرده است و نتایج حاصل از پیشبینی نیز بیانگر این است که این مقدار تا سال 2035 به حدود 3/24 کیلومترمربع خواهد رسید.در طی این سالها در کنار افزایش روند توسعه نواحی سکونتگاهی، حرکت این نواحی به سمت مناطق مخاطرهآمیز نیز افزایش یافته است. به طوری که از مجموعه کل وسعت نواحی سکونتگاهی سال 1992 حدود 7/1 کیلومترمربع در مناطق مخاطرهآمیز ژئومورفولوژیکی قرار داشته که بیشتر شامل مناطق پرشیب و حریم رودخانهها بوده است. در سالهای 2001 و 2011 نیز این روند به 3/2 و 9/2 کیلومترمربع افزایش یافته و همچنین در سال 2017 به میزان 3/3 کیلومترمربع افزایش یافته است. [1]- . Land Change Modeler
کاوه جعفرزاده؛ غلامرضا سبزقبایی؛ شهرام یوسفی؛ ستار سلطانیان
چکیده
تغییرات ساختار شهری همواره یکی از مهم ترین عواملی بوده که انسان از طریق آن محیط زیست خود را تحت تأثیر قرار داده است. با توجه به نقش محیط زیست در زندگی بشر، باید اطلاع دقیقی از چگونگی تغییر محیط زیست و روند تغییرات آن ها به دست آید. با پیش بینی تغییرات ساختار شهری، می توان میزان گسترش و تخریب منابع را مشخص و این تغییرات را ...
بیشتر
تغییرات ساختار شهری همواره یکی از مهم ترین عواملی بوده که انسان از طریق آن محیط زیست خود را تحت تأثیر قرار داده است. با توجه به نقش محیط زیست در زندگی بشر، باید اطلاع دقیقی از چگونگی تغییر محیط زیست و روند تغییرات آن ها به دست آید. با پیش بینی تغییرات ساختار شهری، می توان میزان گسترش و تخریب منابع را مشخص و این تغییرات را در مسیرهای مناسب هدایت کرد. بنابراین مقاله حاضر با هدف مدل سازی تغییرات ساختار شهری با رویکرد برنامه ریزی فضایی برای رسیدن به توسعه پایدار شهری در قائم شهر انجام گرفت. آشکارسازی تغییرات ساختار شهری با به کارگیری تصاویر گوگل ارث، ماهوارههای AstriumوDigitalGlobeمربوط به سالهای 2015- 2007 انجام شد. مدلسازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چندلایه شبکهعصبی مصنوعی و 11 متغیر انجام پذیرفت. تخصیص تغییر به هر کاربری با استفاده از زنجیره مارکوف محاسبه شد. سپس با استفاده از مدل پیش بینی سخت و دوره واسنجی 1386تا1394مدلسازیبرایسال1402 صورتگرفت.درپایاننیزبااستفادهازدورهیواسنجی1386 تا 1394ساختار شهری سال1402 پیش بینی شد. نتایج نشان داد در کل دوره مورد مطالعه، کاربریهای جاده، زمینهای بایر، باغات، آموزشی، مذهبی، پهنهیآبی، پارک و فضای سبز، صنعتی، ورزشی و مسکونی روندی افزایشی داشته است. اماکاربری کشاورزی با کاهش 437 هکتار و پوشش درختی با کاهش 9 هکتار مواجه بوده اند. همچنین نتایج مدل سازی نیروی انتقال با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در اکثر زیر مدلها، صحت بالایی را نشان میدهد. نتایج مدل سازی برای سال 1402 نیز نشاندهنده افزایش بسیار زیاد در کاربری مسکونی (195 هکتار) و باغ (104هکتار) و کاهش چشمگیر 33 هکتاری کاربری کشاورزی است.
محمدرحیم رهنماء؛ محمد اجزاشکوهی؛ بهنام عطا
چکیده
توجه به توسعه فیزیکی شهری پایدار، به عنوان یک ضرورت اساسی در برنامههای توسعهی شهری، حاکی از اهمیت این موضوع در تقویت جبهههای فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهر میباشد. تغییرات پوشش سرزمین و توسعه شهرها سبب تخریب زیستگاههای طبیعی و کاهش تنوع زیستی شده است، یکی از روشهای مورد استفاده برنامهریزان جهت کنترل روند تغییرات پوشش سرزمین ...
بیشتر
توجه به توسعه فیزیکی شهری پایدار، به عنوان یک ضرورت اساسی در برنامههای توسعهی شهری، حاکی از اهمیت این موضوع در تقویت جبهههای فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهر میباشد. تغییرات پوشش سرزمین و توسعه شهرها سبب تخریب زیستگاههای طبیعی و کاهش تنوع زیستی شده است، یکی از روشهای مورد استفاده برنامهریزان جهت کنترل روند تغییرات پوشش سرزمین و کاربری اراضی، مدلسازی میباشد. این مطالعه با هدف مدلسازی تغییرات کاربری اراضی شهر گنبدکاووس با استفاده از LCM انجام شد. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست متعلق به سالهای 1366، 1379، 1389 و 1393 انجام شد. مدلسازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی و 10 متغیر انجام پذیرفت. سپس با استفاده از مدل پیشبینی سخت و دوره واسنجی 1366 تا 1379 مدلسازی برای سال 1389 صورت گرفت و برای ارزیابی با نقشه واقعیت زمینی سال 1389 مورد مقایسه قرار گرفت، در پایان نیز با استفاده از دوره واسنجی 1379 تا 1389 پوشش سرزمین سال 1404 ،1419 و 1429پیشبینی شد. نتایج نشان میدهد در کل دوره مورد مطالعه به ترتیب 32/2858 کاربری شهری و 47/1106 اراضی آبی افزایش داشته و همچنین به ترتیب 77/2331 اراضی بایر و 5/2135 هکتار از وسعت اراضی دیم کاسته شده است. نتایج مدلسازی نیروی انتقال در اکثر زیرمدلها صحت بالایی را نشان میدهد. نتایج مدلسازی با استفاده از زنجیرههای مارکوف نشان داد که در سالهای آتی شهر گنبدکاووس توسعه شدیدی خواهد داشت و اغلب به سمت شرق و جنوب خواهد بود، همچنین توسعه در سمت شمال و غرب نیز وجود دارد که در صورت عدم توجه باعث توسعه حاشیهنشینی خواهد شد.