حسین حاتمی نژاد؛ محمد حسین جانبابانژاد
دوره 19، شماره 76 ، بهمن 1389، ، صفحه 61-66
چکیده
پست مدرنیسم را فراگیرترین ویژگى مدرنیسم مى دانند که مشخصه آن تقلید ترکیبى (Pastiche) است. لحظه پست مدرن زمانى فرا مى رسد که آوانگارد (مدرن) دیگر قادر به ادامه دادن و پیشروى نبوده و نمى تواند گامى فراتر به سمت جلو بردارد. پاسخ پست مدرن به مدرن متضمن تصدیق این نکته است که گذشته باید به تجدیدنظر یا بازنگرى در خود اقدام کند زیرا گذشته ...
بیشتر
پست مدرنیسم را فراگیرترین ویژگى مدرنیسم مى دانند که مشخصه آن تقلید ترکیبى (Pastiche) است. لحظه پست مدرن زمانى فرا مى رسد که آوانگارد (مدرن) دیگر قادر به ادامه دادن و پیشروى نبوده و نمى تواند گامى فراتر به سمت جلو بردارد. پاسخ پست مدرن به مدرن متضمن تصدیق این نکته است که گذشته باید به تجدیدنظر یا بازنگرى در خود اقدام کند زیرا گذشته واقعا نمى تواند نابود شود به دلیل آن که نابودى گذشته به سکوت و خاموشى می انجامد. پست مدرن بیانگر نوعى جدید از بحران در خود فرهنگ مدرنیستى است. بحرانى که به وجه پراکنده، تجزیه شونده، زودگذر، آشفته و بى نظمى در فرمول بندى مورد نظر بود لر تأکید دارد وضعیت پست مدرن با رشد شهرها به ویژه با روند چشمگیر شهرنشینى و مهاجرت به سوى شهرهاى بزرگ در چند دهه اخیر پیوند نزدیکى دارد اما این رشد شهرها فراتر از چیزى بود که لوکوربوزیه و ماکس وبر براى گروه هاى متمدن و عقلانى درنظر داشتند. در کل مدرنیسم و پست مدرنیسم در عرصه هاى گوناگون ادبیات، هنر، معمارى، جامعه شناسى شهر، نظریه اجتماعى و شهرسازى جریانى اثرگذار داشته اند و هنوز هم نفوذ این دو رویکرد در این عرصه ها دیده مى شود. در این مقاله که به روش توصیفى - تحلیلى نوشته شده سعى شده تا حد امکان به مفاهیم و مشخصات مدرنیسم و پست مدرنیسم در عرصه شهرسازى پرداخته شود و تفاوت هاى بین آنها و اثراتى که هر کدام به ویژه پست مدرنیسم در حوزه هاى مختلف شهرى اعم از فیزیکى و غیرفیزیکى داشته اند بررسى شود.
حسین حاتمی نژاد؛ هادی حکیمی
دوره 15، شماره 58 ، مرداد 1385، ، صفحه 31-34
چکیده
پست مدرنیسم را فراتر از تجدد خواهى معنى کرده اند و فرزند خلف یا ناخلف مدرنیسم مى باشد. دوران مدرنیسم که برپایه عقل باورى بود و جهانى فراتر از عقل را قبول نداشت تحت تأثیر فیلسوفانى نظیر هگل، کانت، رنه دکارت و قبل از اینها فرانسیس بیکن بود که باعث تحولات عمیقى در عرصه هاى مختلف زندگى بشرى گردید و شاید تنها در این دوران بود که بشر ...
بیشتر
پست مدرنیسم را فراتر از تجدد خواهى معنى کرده اند و فرزند خلف یا ناخلف مدرنیسم مى باشد. دوران مدرنیسم که برپایه عقل باورى بود و جهانى فراتر از عقل را قبول نداشت تحت تأثیر فیلسوفانى نظیر هگل، کانت، رنه دکارت و قبل از اینها فرانسیس بیکن بود که باعث تحولات عمیقى در عرصه هاى مختلف زندگى بشرى گردید و شاید تنها در این دوران بود که بشر به خود باورى محض رسید و خود را حاکم بر سرنوشت خویش دید اما مدرنیسم آن چنان که در ابتدا موفق به نظرمى رسید در قرن بیستم بر بحران هایى از قبیل جنگ هاى اول و دوم جهانى و بحرانهاى نژادى، جنسیتى و زیست محیطى تأثیراتى داشت و این عوامل باعث شد تا فیلسوفان و اندیشمندان نیمه دوم قرن بیستم در عقل باورى و خردباورى محض تردید کنند و کسانى مثل کارل ریموند پوپر معتقدند که عقل باورى خود نیز باید مورد انتقاد قرارگیرد لذا دوره اى بنام پست مدرنیسم فرامى رسد که در حوزه هاى مختلف علمى و هنرى تأثیرات عمیقى گذاشت در این مقاله سعى شده است به مفاهیم و تعاریف مدرنیسم و پست مدرنیسم درحد امکان پرداخته شود و تشابهات و تفاوتهاى بین آنها و تأثیراتى که هر دوره به حوزه هاى مختلف شهرى اعم از کالبدى و غیرکالبدى داشته مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد.