مصطفی محمدی ده چشمه؛ فرشته شنبه پور
چکیده
ایمنی و امنیت شهری از دیرباز تاکنون در برنامهریزی سکونتگاههای شهری مورد توجه بوده و برنامهریزان همواره در ساخت و طراحی مناطق شهری به این امر مهم توجه میکردند. همچنین کاهش میزان آسیبپذیری کاربریهای شهری با بهرهگیری از رویکردهای جدید مدیریت بحران از قبیل پدافند غیرعامل میتواند در ایجاد محیطی ایمن در شهرها و کاهش میزان ...
بیشتر
ایمنی و امنیت شهری از دیرباز تاکنون در برنامهریزی سکونتگاههای شهری مورد توجه بوده و برنامهریزان همواره در ساخت و طراحی مناطق شهری به این امر مهم توجه میکردند. همچنین کاهش میزان آسیبپذیری کاربریهای شهری با بهرهگیری از رویکردهای جدید مدیریت بحران از قبیل پدافند غیرعامل میتواند در ایجاد محیطی ایمن در شهرها و کاهش میزان خسارات مؤثر واقع شود و امروزه یکی از مهمترین اهدافی است که مدیران شهری درصدد اجرای آن میباشند. شهر یاسوج در سلسله جبال زاگرس و در زون زاگرس چینخورده واقع شده و بهعلت قرار گرفتن در اطراف چینخوردگیها، گسلهای فعال و لرزهخیز ازجمله سه گسل مهم زاگرس، دنا و قطر- کازرون، در معرض وقوع مخاطرات متعدد ناشی از گسلهای فعال (گسلش سطحی، زمینلغزش و سنگریزش، روانگرایی) قرار دارد. هدف پژوهش حاضر تحلیل مکانی خطرپذیری زیرساختهای حیاتی در شهر یاسوج میباشد که به لحاظ هدف؛ کاربردی- نظری بوده و بررسی در آن به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. در آنالیز تحقیق پس از تعیین کاربریهای منتخب و پیادهسازی مدل مکانی و ترکیبی (FAHP-GIS)، وزن نهایی شاخصها بهدست آمده و سپس با استفاده از ابزار Distance حریم همجواری هرکدام از لایهها مشخص شد. در ادامه با استفاده از Fuzzy Overlay همپوشانی لایهها با Gamma 0.9 انجام گرفت. نتایج حاصل نشان میدهد که 11 کاربری یعنی 45.83 درصد زیرساختها در طیف خطرپذیری بالا قرار دارند، 6 کاربری یعنی 25 درصد زیرساختها در طیف نسبتاً خطرپذیر قرار دارند، 5 زیرساخت یعنی 20.83 درصد زیرساختها در طیف خطرپذیری متوسط قرار دارند، 2 زیرساخت یعنی 8.33 درصد زیرساختها در طیف خطرپذیری کم قرار دارند و در طیف خطرپذیری خیلی کم هیچ کاربری قرار ندارد. از نظر خطرپذیری نواحی، ناحیه دو شهر یاسوج با 66.66 درصد دارای بیشترین خطرپذیری میباشد.
سیدیاسر حکیم دوست؛ شاهبختی رستمی؛ محمود مرادی؛ عبدالحمید نظری
چکیده
تحقیق پیش رو به دنبال شناسایی الگوی فضایی زیستپذیری سکونتگاههای روستایی نواحی مرزی منطقه هیرمند جهت شناسایی مناطق خطرپذیر است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر تحقیق توصیفی و تحلیلی میباشد. جهت واکاوی فضایی الگوی پراکنش روستاهای زیستپذیر در سه سطح مطلوب، متوسط و نامطلوب از آزمونهای آمار فضایی در محیط ...
بیشتر
تحقیق پیش رو به دنبال شناسایی الگوی فضایی زیستپذیری سکونتگاههای روستایی نواحی مرزی منطقه هیرمند جهت شناسایی مناطق خطرپذیر است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر تحقیق توصیفی و تحلیلی میباشد. جهت واکاوی فضایی الگوی پراکنش روستاهای زیستپذیر در سه سطح مطلوب، متوسط و نامطلوب از آزمونهای آمار فضایی در محیط نرم افزاریGEO DATMو GIS استفاده خواهد شد تا الگوی فضایی زیستپذیری روستاهای مورد نظر شناسایی و در نهایت پهنههای خطر پذیر شناسایی گردند.نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد 16 روستا در طیف مطلوب، 16 روستا در طیف متوسط و 12 روستا در طیف نامطلوب قرار گرفتند. همچنین نتایج استفاده الگوریتم موران انسلین در منطقه نشان میدهد 7 خوشه سرد (زیست پذیری پایین)، و 11 خوشهی داغ (زیست پذیری بالا)در منطقه شناسایی گردید. بزرگترین لکه داغ در جنوب شهرستان قرار دارد و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیستپذیری بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفتهاند و بزرگترین لکه سرد در جنوب شرق و مرکز شهرستان قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد روستاهای نزدیک به خط مرزی دارای زیستپذیری ضعیفتری هستند وخوشههای سرد در این مناطق متمرکز گردیدهاند و مناطق روستایی شمال شهرستان به دلیل وابستگی به اقتصاد کشاورزی وکمبود منابع آبرود هامون در شمال شهرستان دارای زیستپذیری ضعیفتری هستند. لکههای خطرپذیر از بعد ناپایداری سکونتگاههای روستایی میتواند منطقه را از بعد امنیتی دچار مخاطره کرده و به تبع آن سکونتگاههایی که زیستپذیری مناسبتری دارند و در مجاورت لکههای با زیستپذیری پایین قرار گرفتهاند نیز به لحاظ امنیتی دچار مخاطره شده و به مرور زیستپذیری آنها نیز تحت شعاع قرارخواهد گرفت.