دورسنجی
مهسا جهان بخش؛ علی اسماعیلی
چکیده
در سالهای اخیر شاهد تقاضای بالا برای لیتیم به دلیل کاربردهای فراوانش هستیم، به عنوان مثال لیتیم در تولید باتری های قابل شارژ و عمدتاً در بازارهای جهانی ساخت وسایل نقلیه الکتریکی و در راستای دستیابی به محیط زیست سالم و حمل ونقل مناسب بکار می رود، از این رو شناسایی ذخایر لیتیم بسیار مهم است. بهرهگیری از دادهها و تکنیک های سنجش ...
بیشتر
در سالهای اخیر شاهد تقاضای بالا برای لیتیم به دلیل کاربردهای فراوانش هستیم، به عنوان مثال لیتیم در تولید باتری های قابل شارژ و عمدتاً در بازارهای جهانی ساخت وسایل نقلیه الکتریکی و در راستای دستیابی به محیط زیست سالم و حمل ونقل مناسب بکار می رود، از این رو شناسایی ذخایر لیتیم بسیار مهم است. بهرهگیری از دادهها و تکنیک های سنجش از دور در تشخیص منابع لیتیم به دلیل کاهش هزینه های اکتشاف میدانی می تواند مفید واقع شود. در این تحقیق، از تصاویرسنجنده سنتینل-2 در محدوده 12 معدن شناخته شده لیتیم در سراسر جهان، به عنوان مناطق حضور لیتیم، استفاده شد و طی مراحلی، از این دادهها، متغیرهای مناسب برای مدل سازی تولید شد. در محدودهی این معادن، نمونههایی تولید و به عنوان ورودی الگوریتم مدل سازی استفاده شدند. برای مدل سازی توزیع نمونههای حضور لیتیم، از الگوریتم بیشینه انتروپی استفاده شد. از آنجا که وجود همبستگی میان متغیرهای ورودی باعث کاهش عملکرد مدل میشود و تفسیر نتایج مدل سازی را دشوار مینماید، ابتدا توسط شاخص VIF، همبستگی میان متغیرهای ورودی محاسبه و متغییرهایی که همبستگی بالایی داشتند حذف شدند. در نهایت یک مدل مناسب با معیار AUC برابر با 0.706 به دست آمد و توسط آن، منطقه مطالعاتی دق پترگان، واقع در استان خراسان جنوبی، ایران پهنه بندی شد که به موجب آن، دو منطقه محتمل حاوی منابع لیتیم شناسایی شدند. سپس با تکنیک های کلاسیک سنجش از دور شامل ترکیب رنگی و نسبت باندی و تجزیه و تحلیل مؤلفه اصلی و SAM نیز پهنه بندی انجام شد. نتایج پهنه بندی بررسی و توانایی بالای الگوریتم بیشینه آنتروپی مشخص شد، این روش به عنوان یک رویکرد هوشمند و کلّی می تواند در مناطق دور افتاده و یا مناطق با مشکل دسترسی برای پتاسیل یابی های معدنی(خصوصاً لیتیم) بکار برده شود و در کاهش هزینه های نقشه برداری میدانی مفید واقع شود.
استخراج، پردازش، تولید و نمایش داده های جغرافیایی
غدیر عشورنژاد
چکیده
سنجش از دور به عنوان یکی از مهمترین منابع داده مکانی در عصر حاضر محسوب میشود که روز به روز شاهد توسعه آن در ابعاد مختلف هستیم. انتشار محصولات (پروداکتهای) جهانی این دادهها در سالهای اخیر با هدف دسترسی و استفاده راحتتر متخصصان علوم مکانی یکی از ابعاد این توسعه محسوب میشود. محصول پوشش اراضی یکی از این محصولات محسوب میشود که ...
بیشتر
سنجش از دور به عنوان یکی از مهمترین منابع داده مکانی در عصر حاضر محسوب میشود که روز به روز شاهد توسعه آن در ابعاد مختلف هستیم. انتشار محصولات (پروداکتهای) جهانی این دادهها در سالهای اخیر با هدف دسترسی و استفاده راحتتر متخصصان علوم مکانی یکی از ابعاد این توسعه محسوب میشود. محصول پوشش اراضی یکی از این محصولات محسوب میشود که سهم بیشتری در استفاده نسبت به سایر محصولات سنجش از دوری دارد. هنگام ارائه این محصولات ویژگیهای کیفی و کمّی آنها از جمله دقت جهانی آنها نیز منتشر میشود. بیان دقت این محصولات به صورت جهانی، ارزیابی مجدد دقت آنها را به صورت منطقهای برای کاربران این محصولات در مناطق مختلف دنیا لازم و ضروری مینماید. در این تحقیق پوشش اراضی سرویس جهانی اراضی برنامه کوپرنیک آژانس فضایی اروپا (CGLS)، محصول پوشش اراضی GlobeLand30 و محصول پوشش اراضی Esri از جمله محصولات جهانی پوشش اراضی هستند که ضمن مقایسه ویژگیهای اسمی، از لحاظ کمّی برای استفاده به صورت منطقهای در کشور (استان مازندران) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج، دقت منطقهای پوشش اراضی CGLS، GlobeLand30 و Esri را به ترتیب برابر با 84، 81 و 75 درصد نسبت به دقت جهانی آنها (80، 83 تا 85 و 86 درصد) نشان میدهند. در ارزیابی دقت منطقه ای کلاس ها، هر سه محصول مورد مطالعه دقتی بالای 90 درصد در کلاس های برف و یخ، جنگل، پهنه های آبی و ساخت وساز انسانی داشته اند. برای کلاس اراضی کشاورزی دقتی برابر با 92، 69 و 84 درصد برای پوششهای اراضی CGLS، GlobeLand30 و Esri بدست آمد. در 3 کلاس بوته زار، پوشش علفی و تالاب، نتایج دقتی کمتری را نسبت به سایر کلاس ها برای هر سه محصول پوشش اراضی نشان میدهد.
دورسنجی
نسترن نظریانی؛ اصغر فلاح
چکیده
مدیریت و برنامه ریزی بوم سازگان های حساس نظیر جنگل های زاگرس در راستای حفظ و احیاء آنها نیازمند اطلاعات صحیح و به هنگام است. با توجه به اینکه برآورد مشخصه های کمی تعداد درختان و تاج پوشش در جنگل های زاگرس با وسعت زیاد و نوع ساختار و پراکنش این بوم سازگان به روش های دستی بسیار وقت گیر و هزینه بر است، لذا تکنیک ...
بیشتر
مدیریت و برنامه ریزی بوم سازگان های حساس نظیر جنگل های زاگرس در راستای حفظ و احیاء آنها نیازمند اطلاعات صحیح و به هنگام است. با توجه به اینکه برآورد مشخصه های کمی تعداد درختان و تاج پوشش در جنگل های زاگرس با وسعت زیاد و نوع ساختار و پراکنش این بوم سازگان به روش های دستی بسیار وقت گیر و هزینه بر است، لذا تکنیک های سنجش از دور می تواند مکمل مناسبی در این راستا باشد. در مطالعه پیشرو هدف بررسی قابلیت باندهای اصلی و مصنوعی تصاویر ماهواره Sentinel-2 در برآورد مشخصه های کمی جنگل های سامان عرفی اولادقباد کوهدشت است. به منظور برآورد مشخصه های مورد بررسی، 150 خوشه در قالب 16 طرح نمونه برداری خوشه ای با شکل قطعه نمونه دایره و مربعی شکل در منطقه به مساحت تقریبی 4500 هکتار پیاده شد. هر خوشه شامل چهار ریزقطعه نمونه با مساحت 700 متر مربع (شعاع ریز قطعه نمونه های دایره ای 15 متر، قطر ریزقطعه نمونه مربعی 37 متر و فاصله بین ریز قطعه نمونه ها از هم 60 متر) بود. سپس در داخل هر ریز قطعه نمونه، مشخصه های تعداد پایه ها و مساحت تاج درختان اندازه گیری شد. پس از پیش پردازش و پردازش تصاویر (آنالیز بافت و ایجاد شاخص های گیاهی)، ارزش های طیفی معادل قطعه های زمینی استخراج و به عنوان متغیر مستقل در مدل ها استفاده شد. مدل سازی با استفاده از روش های ناپارامتریک جنگل تصادفی، ماشین بردار پشتیبان، نزدیکترین همسایه و روش شبکه عصبی مصنوعی انجام شد. با توجه به نتایج مدل سازی چهار الگوریتم مورد بررسی برای مشخصه های تعداد در هکتار و تاج پوشش روش شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب با طرح نمونه برداری خوشه ای 6 با ضریب تبیین 0/82 و طرح نمونه برداری خوشه ای 10 با ضریب تبیین0/76 نتایج بهینه ای را ارائه دادند. به طور کلی نتایج حاصل از اعتبارسنجی به دست آمده نشان داد استفاده از طرح های مختلف نمونه برداری خوشه ای، روش شبکه عصبی مصنوعی و تصاویر Sentinel-2 کارایی مناسبی در برآورد مشخصه های مورد بررسی دارد.
هادی سلیمانی مقدم
چکیده
بهعنوان یک روند کلی، افزایش تقاضا در استفاده از انرژی در دو بعد کمّی و کیفی همراه با توسعهی اجتماعی و اقتصادی است. بهرهگیری از انرژیهای نو، سالهاست که پایه انجام تحقیقات گسترده و دستیابی به تکنولوژیهای جدید جهانی بوده که باید گفت کشور بزرگ ایران از آن، کم بهره است. انرژی خورشیدی، یکی از مهمترین انواع انرژیهای نو است. ...
بیشتر
بهعنوان یک روند کلی، افزایش تقاضا در استفاده از انرژی در دو بعد کمّی و کیفی همراه با توسعهی اجتماعی و اقتصادی است. بهرهگیری از انرژیهای نو، سالهاست که پایه انجام تحقیقات گسترده و دستیابی به تکنولوژیهای جدید جهانی بوده که باید گفت کشور بزرگ ایران از آن، کم بهره است. انرژی خورشیدی، یکی از مهمترین انواع انرژیهای نو است. هدف از این تحقیق بررسی امکان استفاده از انرژی تابش خورشیدی در روستاهای شهرستان جوین واقع در استان خراسان رضوی میباشد. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل تابش در محیط GIS، نقشه پهنهبندی تابش کل خورشیدی در سطح 113 روستای فعال شهرستان جوین تولید شد. بدین منظور، دو پارامتر کسر پخشیده (K) و تراگسیلایی جوّ با استفاده از مقادیر اندازهگیری شده تابش کل و تابش فراجوّی مربوط به ایستگاههای مورد بررسی برآورد و پس از آن پهنه سالانه تابش دریافتی در سال 2017 به روش تحلیل تابش و با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی منطقه با توان تفکیک مکانی 30 متر و برای ایستگاههای تابشسنجی بهصورت نقطهای برآورد شد و نهایتاً براساس نیاز مصرفی روستا و توان تولیدی انرژی خورشیدی در منطقه پتانسیلسنجی صورت گرفت. بنا به نتایج بهدست آمده، مقادیر تابش خورشیدی تقریباً در دامنه 383675- 27605وات بر متر مربع قرار دارد؛ بنابراین پتانسیل لازم را برای اجرای سامانههای فتوولتائیک خورشیدی دارد. با محاسبه و بررسی تابش کلی در سطح منطقه مورد مطالعه، دو روستای حکمآباد و قلعه نو دارای پتانسیل عالی در انرژی تابش خورشیدی شناسایی شدند. مطالعة نقشه پتانسیلسنجی نشان میدهد که، 89.07 درصد از سطح شهرستان دارای پتانسیل عالی، 8.58 درصد دارای پتانسیل خیلی خوب و 2.33 درصد دارای پتانسیل خوب میباشند. همچنین نتایج نشان میدهد که روستاهای کمجمعیت و صعبالعبور پتانسیل بیشتری برای استفاده از انرژی خورشیدی را دارا میباشد.
ابوالفضل قنبری؛ صدرا کریم زاده؛ صدیقه ترانه
چکیده
کیفیت زندگی میزان توانمندی محیط برای فراهم آوردن و پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی افراد جامعه میباشد. پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فیزیکی شهرنشینی همچنان دانشمندان را در سراسر جهان به چالش میکشاند. راهبردهای برنامهریزی صحیح شهری کلیدهایی برای ایجاد یک محیط زندگی بهتر برای شهروندان است. پژوهش حاضر به بررسی کیفیت زندگی ...
بیشتر
کیفیت زندگی میزان توانمندی محیط برای فراهم آوردن و پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی افراد جامعه میباشد. پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فیزیکی شهرنشینی همچنان دانشمندان را در سراسر جهان به چالش میکشاند. راهبردهای برنامهریزی صحیح شهری کلیدهایی برای ایجاد یک محیط زندگی بهتر برای شهروندان است. پژوهش حاضر به بررسی کیفیت زندگی شهری در مناطق 1 و 2 شهر زاهدان با تلفیق دادههای سنجش از دور، تصاویرماهوارهای و دادههای جمعیتی حاصل از سرشماری و شبکه معابر شهری پرداخته است. روش پژوهش بهکار رفته از نوع توصیفی- تحلیلی و روش جمعآوری دادهها و اطلاعات، اسنادی و کتابخانهای بوده است. چهار شاخص اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و دسترسی به خدمات بهعنوان معیارهای اصلی برای مدلسازی کیفیت زندگی انتخاب شده است. همچنین برای استخراج تصاویرماهوارهای از سامانه گوگل ارث انجین و بهمنظور تلفیق و همپوشانی لایهها و شاخصها از نرمافزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که شاخص دسترسی به خدمات بیشترین تأثیر را در بررسی کیفیت زندگی دارد و بخشهای شرقی منطقه 2 و بخشهای مرکزی منطقه 1 از کیفیت زندگی بیشتری برخوردار است. در ادامه نتایج، شاخص خودهمبستگی فضایی موران بر وجود الگوی خوشهای کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه تأکید دارد.
هادی فرهادی؛ طیبه مناقبی؛ حمید عبادی
چکیده
استخراج اطلاعات دقیق مربوط به موقعیت، تراکم و توزیع ساختمانها در محدوده شهری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است که در کاربردهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. سنجش از دور یکی از کارآمدترین تکنولوژیهای تهیه نقشه است که در مناطق وسیع، با سرعت بالا، هزینه مقرون به صرفه و با بهکارگیری دادههای بهروز مورد استفاده قرار میگیرد. ...
بیشتر
استخراج اطلاعات دقیق مربوط به موقعیت، تراکم و توزیع ساختمانها در محدوده شهری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است که در کاربردهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. سنجش از دور یکی از کارآمدترین تکنولوژیهای تهیه نقشه است که در مناطق وسیع، با سرعت بالا، هزینه مقرون به صرفه و با بهکارگیری دادههای بهروز مورد استفاده قرار میگیرد. تاکنون روشها و دادههای متعددی برای این منظور مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا، در تحقیق حاضر از یک روش نیمهخودکار بهمنظور تهیه نقشه محدوده شهری و ساختمانهای شهر تبریز و از تصاویر ماهوارهای سنتینل-1 و 2 در سامانه گوگل ارث انجین استفاده شد. برای این منظور، بعد از فراخوانی تصاویر و اعمال پیشپردازشهای لازم در موتور مجازی، نقشه مناطق شهری اولیه و ساختمانهایی با پتانسیل بالا از تصاویر سنتینل-1 تولید شد. در مرحله بعد، بهمنظور حذف ویژگیهای مزاحم و استخراج مناطق شهری ثانویه، شاخصهای طیفی از تصاویر سنتنیل-2 استخراج شد. سپس برای آستانهگذاری ویژگیها از آستانهگذاری هیستوگرام به روش تک مدی استفاده شد. در نهایت، با ادغام نقشه ساختمانهای با پتانسیل بالا و نقشه مناطق شهری ثانویه، نقشه نهایی تولید و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل، نشاندهنده صحت کلی 90/11 درصد و ضریب کاپای 0/803 میباشد. براساس مقایسههای کمّی و کیفی انجام شده، روش پیشنهادی از عملکرد مطلوبی برخوردار میباشد. از مهمترین مزایای روش پیشنهادی میتوان به رایگان بودن دادهها و متنباز بودن سامانه گوگل ارث انجین اشاره کرد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که استفاده همزمان از دادههای سنجش از دور راداری و اپتیکی در محیط سامانه گوگل ارث انجین، پتانسیل بسیار بالایی در متمایز کردن ویژگیها و تهیه نقشه ساختمانها دارد.
محمدقاسم ترکاشوند؛ مصطفی موسی پور
چکیده
برآورد دقیق سطح پوشش برف به عنوان یکی از عملیات محوری و اساسی در زمینه مدیریت منابع آب، به ویژه در مناطقی که بارش برف سهم زیادی در نزولات جوی دارد محسوب می شود. بنابراین پایش پیوسته سطوح پوشیده از برف، از نظر مطالعات اقلیمی، اکولوژیکی و هیدرولوژیکی اهمیت ویژه ای دارد. امروزه در روند مدیریت کارآمد منابع آبی، به کارگیری ...
بیشتر
برآورد دقیق سطح پوشش برف به عنوان یکی از عملیات محوری و اساسی در زمینه مدیریت منابع آب، به ویژه در مناطقی که بارش برف سهم زیادی در نزولات جوی دارد محسوب می شود. بنابراین پایش پیوسته سطوح پوشیده از برف، از نظر مطالعات اقلیمی، اکولوژیکی و هیدرولوژیکی اهمیت ویژه ای دارد. امروزه در روند مدیریت کارآمد منابع آبی، به کارگیری داده های سنجش از دور با هدف کسب اطّلاعات دقیق از پوشش برف به صورت عملیاتی اجرا می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد توابع کرنل ماشین بردار پشتیبان و عملگرهای فازی شئ گرا در برآورد میزان سطح پوشش برف در کوه آلمابلاغ با استفاده از تصویر ماهواره Sentinel انجام گرفته است. در این راستا ابتدا عملیات پیش پردازش بر روی تصویر ماهواره ای اعمال گردید، سپس با استفاده از توابع کرنل ماشین بردار پشتیبان شامل توابع خطی، چندجمله ای، پایه شعاعی و سیگموئید، فرآیند طبقه بندی پیکسل پایه انجام شد. همچنین پس از قطعه بندی، با استفاده از عملگرهای فازی شئ گرا شامل AND، OR، MGE، MAR، MGWE و ALP فرآیند طبقه بندی شئ گرا نیز انجام شد و میزان دقّت هر کدام از نقشه های تولیدشده محاسبه گردید و در آخر براساس الگوریتمی که دارای بیشترین دقّت بود، میزان سطح پوشش برف منطقه مورد مطالعه برآورد شد. در این تحقیق عملگر فازی AND دارای بیشترین مقدار دقّت در نقشه های تولید شده در بین هر دو روش بود. لذا براساس نتایج تحقیق، روش های پردازش شئ گرای تصاویر ماهواره ای در طبقه بندی تصاویر رقومی ماهواره ای به دلیل اینکه علاوه بر اطّلاعات طیفی از اطّلاعات مربوط به بافت، شکل، موقعیت، محتوا و ویژگی های هندسی نیز در فرآیند طبقه بندی استفاده می کنند در مقایسه با توابع کرنل ماشین بردار پشتیبان، دستیابی به دقّت بالاتر را امکان پذیر می سازند.
سیستم اطلاعات جغرافیایی
سکینه کوهی؛ اصغر عزیزیان
چکیده
مدلهای رقومی ارتفاعی (DEMs) از روشهای متداول برای نمایش تغییرات توپوگرافی سطح زمین هستند، که با توجه به هزینه بالای تهیه نقشههای توپوگرافی زمینی، از کاربرد بسیار زیادی در زمینههای مختلف برخوردار میباشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی منابع ارتفاعی با توان تفکیک مکانی مختلف در کاربریهای گوناگون دو استان قزوین و مازندران ...
بیشتر
مدلهای رقومی ارتفاعی (DEMs) از روشهای متداول برای نمایش تغییرات توپوگرافی سطح زمین هستند، که با توجه به هزینه بالای تهیه نقشههای توپوگرافی زمینی، از کاربرد بسیار زیادی در زمینههای مختلف برخوردار میباشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی منابع ارتفاعی با توان تفکیک مکانی مختلف در کاربریهای گوناگون دو استان قزوین و مازندران به انجام رسیده است. در این تحقیق برای ارزیابی منابع ارتفاعی 30 متریASTER، SRTM و 90 متری SRTM از دادههای GPS دو فرکانسه (داده مبنا) استفاده شد و بر اساس شاخصهای آماری همچون STD،RMSE، MD و MAD دقت ارتفاعی این منابع در سطح هر دو استان و در کاربریهای مختلف بررسی گردید. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که DEM 30متری SRTM از قابلیت به مراتب مناسبتری در تخمین رقوم ارتفاعی برخوردار میباشد. به طوریکه شاخص RMSE این منبع در هردو بازه استان قزوین و مازندران به ترتیب برابر با 3.8 و 5.8 متر میباشد. همچنین ارزیابی دقت ارتفاعی منابع مختلف در کاربریهای گوناگون حاکی از عملکرد قابل قبول منبع 30 متری SRTM در اکثر کاربریها و پوششها به غیر از نواحی کوهستانی و جنگلی میباشد. علت اصلی این عملکردِ پائین به ویژه در اراضی با پوشش جنگلی، عدم نفوذ امواج راداری در سطوح دارای پوشش و همچنین تراکم کم دادههای برداشت شده توسط سنجنده SRTM میباشد. منبع ارتفاعی 90 متریSRTM نیز علیرغم دارا بودن توان تفکیک پائین از عملکرد به مراتب بهتری نسبت به منبع 30 متری ASTER برخوردار میباشند. در یک جمعبندی کلی میتوان چنین عنوان نمود که منبع ارتفاعیSRTM-30m میتواند در حوضههای فاقد آمار زمینیِ مناسب و یا با کمبود آمار بسیار راهگشا باشد. البته لازم بهذکر است که با توجه به تأثیر قابل توجه نوع پوشش گیاهی بر دقت ارتفاعی این منابع، توصیه میشود تا بهمنظور حصول نتایج قابلاطمینانتر، در ابتدا با توجه به نوع پوشش گیاهی موجود در محدوده مطالعاتی به انتخاب منبع ارتفاعی مناسب اقدام شده و سپس با استفاده از دادههای زمینی (نقاط کنترل زمینی)، مقادیر ارتفاعی اصلاح شود.
اطلاعات جغرافیایی
کیوان محمدزاده؛ سید احمد حسینی؛ مهدی صمدی؛ ایلیا لعلی نیت؛ مسعود رحیمی
چکیده
زمین بهعنوان یک سطح پیوسته میتواند به واحدهای دارای خصوصیات فیزیکی و مورفولوژیکی مشترک طبقهبندی شود که ممکن است بهعنوان یک شرط مرزی برای طیف گستردهای از حوزههای کاربردی باشد. این مطالعه روشی برای طبقهبندی فرم زمین ارائه میدهد که ژئومورفومتری عمومی چشمانداز را نشان میدهد. در پژوهش حاضر شهرستان ماکو در آذربایجان غربی ...
بیشتر
زمین بهعنوان یک سطح پیوسته میتواند به واحدهای دارای خصوصیات فیزیکی و مورفولوژیکی مشترک طبقهبندی شود که ممکن است بهعنوان یک شرط مرزی برای طیف گستردهای از حوزههای کاربردی باشد. این مطالعه روشی برای طبقهبندی فرم زمین ارائه میدهد که ژئومورفومتری عمومی چشمانداز را نشان میدهد. در پژوهش حاضر شهرستان ماکو در آذربایجان غربی بنا به شرایط خاص منطقه ازنظر مورفولوژی و محیط پیرامونی انتخاب و برای استخراج لندفرمها از روش فازی شیءگرا استفاده شد. بهمنظور انجام پردازش، مشتقات لایه رقومی ارتفاع (شیب، بافت انحنای حداکثر، حداقل، مسطح و انحنای پروفیل) به همراه تصویر ماهواره سنتینل 2A مورد استفاده قرار گرفت. پس از انجام مراحل پیشپردازش، ابتدا مقیاس بهینه سگمنتسازی با استفاده از افزونه ESP پیشبینی گردید و سپس اشیاء تصویر برای انجام پردازش با مقیاس 9 و 17 و 27 ایجاد شد. بهمنظور استخراج لندفرمها از تعداد 160 نمونه زمینی استفاده و درجه عضویت الگوریتمهای مختلف محاسبه گردید و الگوریتمهایی که بیشترین درجه عضویت را داشتند برای طبقهبندی استفاده شدند. در این تحقیق تعداد 14 نوع لندفرم در منطقه مطالعه شناسایی و استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد که روش فازی شیءگرا توانسته است با دقت کلی 87 درصد و شاخص کاپای 85 درصد لندفرمها را طبقهبندی کند. مزیت روشهای شیءگرا این است که خیلی سریع بوده و نتایج دارای دقت خوب و بالایی هستند.
اطلاعات جغرافیایی
مهران مقصودی؛ محمد فتح اله زاده؛ حمید گنجائیان
چکیده
یکی از اصلیترین عوامل مؤثر بر تغییرات مورفولوژی مناطق بیابانی، فراوانی وزش باد بهدلیل توپوگرافی نسبتاً هموار و فقر پوشش گیاهی و کمبود رطوبت در این مناطق است. در این پژوهش به بررسی خصوصیات باد و تأثیرات آن بر مورفولوژی و جابهجایی تپههای ماسهای بخشی از ریگ لوت پرداخته میشود. برای این امر ابتدا دادههای ساعتی مربوط بهسرعت ...
بیشتر
یکی از اصلیترین عوامل مؤثر بر تغییرات مورفولوژی مناطق بیابانی، فراوانی وزش باد بهدلیل توپوگرافی نسبتاً هموار و فقر پوشش گیاهی و کمبود رطوبت در این مناطق است. در این پژوهش به بررسی خصوصیات باد و تأثیرات آن بر مورفولوژی و جابهجایی تپههای ماسهای بخشی از ریگ لوت پرداخته میشود. برای این امر ابتدا دادههای ساعتی مربوط بهسرعت و جهت باد در چهار ایستگاه اطراف این منطقه تهیه و با ترسیم نمودار گلباد و گلماسه در بازههای زمانی مختلف، روند تغییرات و خصوصیات باد از نظر جهت و سرعت مورد بررسی قرار گرفت و بدین وسیله بادهای مؤثر بر مورفولوژی تپههای ماسهای ریگ لوت و همچنین پتانسیل راندگی، برآیند پتانسیل راندگی، بردار برآیند مسیر راندگی شناسایی شد. نتایج نشان میدهد بادهایی که از سمت ایستگاههای نهبندان و دهسلم و نصرت آباد جریان دارند در این شکلدهی اثر بیشتری دارند. از طرفی برای پایش تغییرات تپههای ماسهای در این ناحیه و تعیین مقدار و نحوهی تغییرات از تصاویر اپتیک Sentinel_2 و راداری Sentinel_1 در بازهی زمانی 2016 تا 2019 استفاده شد. بررسی تصاویر اپتیک منطقه با استفاده از باندهای با قدرت تفکیک مکانی 10 متری بیانگر آن است که بیشترین میزان تغییرات و جابهجایی تپههای ماسهای در سالهای مختلف در نواحی مختلف ریگ اتفاق افتاده است و روند مشخص و ثابتی ندارد. همچنین بررسی تغییرات تپههای ماسهای با استفاده از تصاویر راداری Sentinel_1 و روش سری زمانی SBAS[1] نیز در این ناحیه انجام شد و مقادیر تغییرات برای هر سال مشخص و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در پایان نتایج حاصل از آنالیز دادههای مربوط به باد و دورسنجی با یکدیگر تلفیق و روند تغییرات کلی و جابهجایی تپههای ماسهای و جهت غالب تغییرات آنها تعیین و مشخص شد.
[1]- Small Base Line.
هادی غفوریان؛ سیدحسین ثنایی نژاد؛ مهدی جباری نوقابی
چکیده
ارزیابی و واسنجی دادههای سنجش از دور به عنوان منبع جدید برآورد بهتر و دقیق تر بارش در مناطق مختلف امری ضروری است. بر همین اساس در پژوهش حاضر، داده های ماهانه بارش 15 ایستگاه سینوپتیک در 5 اقلیم ایران (خشک، نیمه خشک، مدیترانه ای، مرطوب و بسیارمرطوب) به عنوان مبنا در دوره زمانی 20 ساله 1998 تا 2017 انتخاب ...
بیشتر
ارزیابی و واسنجی دادههای سنجش از دور به عنوان منبع جدید برآورد بهتر و دقیق تر بارش در مناطق مختلف امری ضروری است. بر همین اساس در پژوهش حاضر، داده های ماهانه بارش 15 ایستگاه سینوپتیک در 5 اقلیم ایران (خشک، نیمه خشک، مدیترانه ای، مرطوب و بسیارمرطوب) به عنوان مبنا در دوره زمانی 20 ساله 1998 تا 2017 انتخاب گردید. دادههای بارش ماهانه ماهواره ای (TMPA(3B43_V7 مورد ارزیابی قرار گرفته و با کمک مدل حاصل ضربی واسنجی شدند. ارزیابی نتایج با کمک شاخص های R2،MBE،MAE وRSME انجام پذیرفت. بر اساس نتایج مقادیر تصحیح نشده، شاخص R2از 0.6 برای ایستگاه آبعلی تا 0.89 برای ایستگاه کوهرنگ متغیر بود. در مناطق خشک داده های ماهواره ای بیش برآورد و در مناطق مرطوب کم برآورد داشتند. پس از اعمال تبدیل لگاریتمی و مدل حاصل ضربی بر دادهها، پارامتر ماهانه C جهت تصحیح داده های ماهواره ای برای اقلیم های مختلف به دست آمد. پس از تصحیح، شاخص های ارزیابی به ویژه در معیار MBE کاهش قابل ملاحظه ای یافت. به طوری که مقادیر این خطا در پیکسل های متناظر ایستگاه های بم، شهرضا، بجنورد و اراک ( با اقلیم های خشک و نیمه خشک ) به ترتیب به 0.3- ، 0.6، 0.3- و 0.5- میلی متر کاهش یافت و در ایستگاه نیشابور به صفر رسید. درصد کاهش انحراف خطا در اقلیم های خشک، نیمهخشک، مدیترانهای، مرطوب و خیلی مرطوب به ترتیب 88.7، 95.3، 68.4، 38.4 و 63.9 درصد به دست آمد. بر اساس نتایج، مدل تصحیح به ویژه در مناطق خشک قابلیت استفاده را دارد.
محمد حسین رضایی مقدم؛ کیوان محمدزاده؛ مجید پیشنماز احمدی
چکیده
منابع آبی در گذر زمان و با افزایش جمعیت در حال کاهش می باشد، لذا مدیریت این منابع بسیار ضروری است. در مطالعه حاضر بخشی از رود آجی چای بنا به شرایط خاص منطقه از نظر توپولوژی و محیط پیرامونی انتخاب و به منظور استخراج پهنه های آبی از دو روش نزدیک ترین همسایگی و فازی شئ گرا استفاده شد. برای بهبود نتایج، نتایج حاصل از اعمال ...
بیشتر
منابع آبی در گذر زمان و با افزایش جمعیت در حال کاهش می باشد، لذا مدیریت این منابع بسیار ضروری است. در مطالعه حاضر بخشی از رود آجی چای بنا به شرایط خاص منطقه از نظر توپولوژی و محیط پیرامونی انتخاب و به منظور استخراج پهنه های آبی از دو روش نزدیک ترین همسایگی و فازی شئ گرا استفاده شد. برای بهبود نتایج، نتایج حاصل از اعمال شاخص های استخراج آب به عنوان لایههای کمکی به همراه تصویر ماهواره سنتینل 2A در نرم افزار eCognition به کار برده شد. به منظور انجام پردازش شئ گرا ابتدا واحدهای پردازش ایجاد گردید، سپس در روش نزدیک ترین همسایگی جهت بهبود نتایج، فضای نمونه های برداشتی با استفاده از الگوریتم FSO بهینه گردید. در روش فازی شئ گرا پس از محاسبه درجه های عضویت پهنه های آبی استخراج شد. بررسی نتایج نشان داد که روش فازی شیء گرا (دقت کلی 98 درصد) نسبت به روش نزدیک ترین همسایگی ( دقت کلی 95 درصد) نتایج بهتری را در استخراج دقیق پهنه های آبی ارائه می دهد. روش نزدیک ترین همسایگی کارایی لازم برای تشخیص پهنه های آبی از عوارضی نظیر جاده ها، سایه و ابر را ندارد و این عوارض را به عنوان پهنه های آبی طبقه بندی می کند که باعث کاهش کیفیت و دقت طبقه بندی می شود، ولی در روش فازی شئ گرا به دلیل محاسبه درجه های عضویت این مشکل مرتفع گردیده و باعث افزایش دقت استخراج پهنه های آبی می گردد.
قاسم کیخسروی؛ شهریار خالدی؛ آمنه یحیوی
چکیده
گرمباد[1]، پدیدۀ رایج در دامنههای شرقی و شمالی البرز غربی در کشور ایران است. ایجاد تغییرات دمایی در دامنههای بادپناه مناطق درگیر گرمباد، منجر به تنشهای گرمایی در محیط اکوسیستم منطقه میشود. بارها به خاطر افزایش دمای منطقهی گرمباد آتش سوزیهای گستردهای در منطقه رخ داده است. فراوانی وقوع گرمباد در دورة سرد سال در مقایسه با دورة ...
بیشتر
گرمباد[1]، پدیدۀ رایج در دامنههای شرقی و شمالی البرز غربی در کشور ایران است. ایجاد تغییرات دمایی در دامنههای بادپناه مناطق درگیر گرمباد، منجر به تنشهای گرمایی در محیط اکوسیستم منطقه میشود. بارها به خاطر افزایش دمای منطقهی گرمباد آتش سوزیهای گستردهای در منطقه رخ داده است. فراوانی وقوع گرمباد در دورة سرد سال در مقایسه با دورة گرم سال افزایش قابل توجهی دارد. بر اساس نمونه مطالعاتی 4 سپتامبر 2015،مناطقی که دارای پوشش متراکم جنگلی هستند( دامنههای شرقی رشته کوه البرز) دارای بالاترین مقادیر تابش دریافتیاند. اثر حوزه نفوذ پدیده گرمباد در این دامنهها باعث افزایش تابش دریافتی بین مقادیر 600 تا 700 وات بر مترمربع گردیده است. در مقابل، در دامنههای رو به باد (دامنههای غربی) میزان تابش خالص دریافتی در پایین دست دامنه حدود 75 و در ارتفاعالات 150 وات بر متر مربع نسبت به حوزه تأثیر گرمباد، کمتر است. مقادیر شار حرارتی خاک در دامنههای غربی(بادگیر) به علت وجود تراکم پوشش گیاهی کمتر میزان انتقال انرژی حرارتی به زمین نسبت به دامنههای شرقی(بادپناه) بسیار بیشتر است. در دامنههای غربی قسمت اعظم منطقه دارای شار حرارتی بین 80 تا 120 وات بر مترمربع و دامنههای شرقی به علت جذب تابشهای خورشید توسط تاج پوششهای جنگلی میزان شار حرارتی خاک بین 20 تا 40 وات بر متر مربع است. لذا بیشتر تابشهای خورشیدی صرف بالا رفتن دما در اطراف تاج پوشش شده و زمینه لازم برای تبخیر بیشتر از پوشش گیاهی و ایجاد تنشهای حرارتی در اندام های پوشش گیاهی فراهم میشود. [1]- Fohn wing
مینا ارست؛ ابوالفضل رنجبر؛ خدایار عبداللهی؛ سیدحجت موسوی
چکیده
تبخیر و تعرق به عنوان عامل مهم در اتلاف آب در مناطق خشک و نیمه خشک، پدیده پیچیدهای است کهبه عوامل و دادههای زیادی بستگی دارد. بنابراین برآورد دقیق میزان آن، بسیار مشکل وپرهزینه است.هدف از این مطالعه، بررسی اثرات ریزمقیاس نمایی کوکریجنگ دمای سطح زمین (LST)،برای برآورد تبخیر و تعرق واقعی (AET)، در ژوئن 2017 در حوضه زاینده رود ...
بیشتر
تبخیر و تعرق به عنوان عامل مهم در اتلاف آب در مناطق خشک و نیمه خشک، پدیده پیچیدهای است کهبه عوامل و دادههای زیادی بستگی دارد. بنابراین برآورد دقیق میزان آن، بسیار مشکل وپرهزینه است.هدف از این مطالعه، بررسی اثرات ریزمقیاس نمایی کوکریجنگ دمای سطح زمین (LST)،برای برآورد تبخیر و تعرق واقعی (AET)، در ژوئن 2017 در حوضه زاینده رود است. در این راستا،در روش اول،ریزمقیاس نمایی کوکریجینگ به محصول LST حاصل از ماهواره MODIS اعمال شد. سپس با استفاده از سیستم بیلان انرژی سطح (SEBS)،AET روزانه با وضوح متوسط (250 متری) به دست آمد. در روش دوم، نقشه AET به وضوح متوسط (250 متری) ریزمقیاس نمایی شد. اعتبار سنجی با استفاده از محصولات حاصل ازLandsat 8 صورت پذیرفت. نتایج نشان داد مقادیر میانگین AET-SEBS ریزمقیاس نمایی (12/56mm/day)وAET مرجع (13/11mm/day) دارایاختلاف ناچیزهستند. RMSEمیانAETمرجع و AETریزمقیاس نمایی شده برابر با 1/66 میلیمتر/روز (r = 0/73) و میانLSTمرجع و ریزمقیاس نمایی شده معادل 4/36K و (r=0/78) بود. این مطالعه نشان داد که مقادیر AET حاصله از دو روش ریزمقیاس نمایی، مشابه یکدیگر هستند، اما AET بدست آمده از LST ریزمقیاس نمایی شده، یک تغییرپذیری فضایی بالاتری را از خود نشان میدهد. مقایسه AET-SEBS با AET حاصل از روش پنمن- مانتیث- فائو نشان دهنده RMSE برابر با 26/2است. بنابراینLST اثر زیادی در تولید نقشههای AET از روی تصاویر سنجش از دور دارد و ریزمقیاس نمایی کوکریجینگ برای ارائه نقشههای AET روزانه با وضوح فضایی متوسط مفید بوده است. در مجموع یافتههای پژوهش نشان داد با به کارگیری روش ریزمقیاس نمایی و SEBS، میتوان تبخیر و تعرق واقعی را در حوضه زاینده رود و برای مناطق خشک و نیمه خشک با دقت مطلوب محاسبه نمود.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ ایمانعلی بلواسی
چکیده
استفاده از تصاویر ماهوارهای و مدلهای سنجش از دور به عنوان ابزاری مناسب و کمهزینه برای تخمین تابش خورشیدی، در سالهای اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است. در این پژوهش مقدار انرژی تابش خورشیدی رسیده به زمین با استفاده از دادههای تصاویر ماهواره لندست و با بکارگیری الگوریتم سبال در شهرستان الشتر، در ماههای ژانویه تا نوامبر ...
بیشتر
استفاده از تصاویر ماهوارهای و مدلهای سنجش از دور به عنوان ابزاری مناسب و کمهزینه برای تخمین تابش خورشیدی، در سالهای اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است. در این پژوهش مقدار انرژی تابش خورشیدی رسیده به زمین با استفاده از دادههای تصاویر ماهواره لندست و با بکارگیری الگوریتم سبال در شهرستان الشتر، در ماههای ژانویه تا نوامبر محاسبه شد. میانگین بیشترین تابش موج کوتاه ورودی به مقدار 996 وات بر متر مربع در ماه ژوئن و کمترین مقدار در ژانویه به میزان460 وات بر متر مربع محاسبه شد. همچنین بیشترین مقدار تابش خالص خورشیدی رسیده به سطح زمین در ماه سپتامبر به اندازه 602 وات بر متر مربع و کمترین مقدار مربوط به ژانویه با 261 وات بر متر مربع بوده است. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر آن است که بیشترین درصد تابش خالص در سپتامبر در دسته 800-600 وات بر متر مربع با مقدار 86/69 درصد و در ژانویه در دسته 600-400 وات بر مترمربع با مقدار12/60 درصد بوده است. با توجه به دامنه حساسیت سلولهای فتوولتائیک به تابش و مقدار تابش خالص محاسبه شده در منطقه مورد مطالعه، میتوان نتیجه گرفت که تابش خورشیدی در این منطقه، پتانسیل لازم برای اجرای طرحهای فتوولتائیک خورشیدی را دارا میباشد.
حسن امامی؛ حسن شهریاری
چکیده
در این تحقیق، کمّیسازی عوامل محیطی و انسانی در وقوع و گسترش آتشسوزی جنگل در منطقه جنگلی حفاظت شده ارسباران، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور با ترکیب دادههای سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، از باندهای انعکاسی و حرارتی تصاویر ماهوارهای لندست 8، مدل رقومی ارتفاعی زمین، سرعت و جهت باد، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین، ...
بیشتر
در این تحقیق، کمّیسازی عوامل محیطی و انسانی در وقوع و گسترش آتشسوزی جنگل در منطقه جنگلی حفاظت شده ارسباران، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور با ترکیب دادههای سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، از باندهای انعکاسی و حرارتی تصاویر ماهوارهای لندست 8، مدل رقومی ارتفاعی زمین، سرعت و جهت باد، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین، شیب، جهت شیب، نزدیکی به جادهها و مناطق مسکونی به عنوان عوامل طبیعی و انسانی استفاده شده است. ابتدا با تلفیق این دادهها، نقشه منـاطق خطر آتشسوزی جنگل تولید گردید و سپس نقشه مناطق با ریسک 50 درصدی آتشسوزی تولید شد. برای بررسی و اعتبار سنجی نتایج حاصل، دادههای مرجع آتشسوزیهای پیشین مورد استفاده قرار گرفت. نتایج کمّی پارامترهای مذکور نشان دادند که پوشش گیاهی با 58/36 درصد همبستگی، شیب با مقدار 38/38 درصد دارای بالاترین تأثیر و سایر پارامترها در مراتب بعدی در انتشار آتشسوزی قرار دارند. همچنین نتایج مقادیر ضرایب همبستگی نرمال شده این پارامترها نشان داد که به ترتیب شاخصهای پوشش گیاهی، دمای سطح زمین، جهت شیب و شیب با 29/20%، 29/11%، 21/93% و 19/75%،بالاترین میزان همبستگی با نقشه خطر وقوع آتشسوزی را دارند. همچنین، نتایج ارزیابی نقشه پتانسیل آتشسوزی با ریسک 50 درصدی نشان داد که حدود 17% منطقه دارای پتانسیل خیلیزیاد بوده و بیشتر از 50 درصد منطقه در وضعیت خطر زیاد برای آتشسوزی قرار دارد. علاوه بر عوامل محیطی، بررسی ارتباط عوامل انسانی با خطر آتشسوزی نشان داد که عامل نزدیکی به جاده بیشترین سهم را در ایجاد وقوع آتشسوزی در منطقه دارد. نتایج کمّی عوامل انسانی در وقوع خطر آتشسوزی نشان داد که راههای ارتباطی و مناطق مسکونی به ترتیب حداقل 32 درصد و حداکثر 68 درصد همپوشانی با خطر وقوع آتشسوزی در منطقه مطالعاتی را دارا هستند.
الهه خصالی؛ محمدرضا مباشری
چکیده
سرمازدگی ازجمله پدیدههایی است که همه ساله خسارات بسیاری بر بخش کشاورزی وارد میسازد. از دیدگاه هواشناسی/اقلیمشناسی هنگامی که دمای هوا به کمتر از آستانه تحمل گیاهی میرسد، پدیده سرمازدگی اتفاق میافتد. این پژوهش به پیشبینی مناطق در خطر سرمازدگی با استفاده از روش NEAT[1] در ایالت جورجیای آمریکا میپردازد. روشNEATبرای ...
بیشتر
سرمازدگی ازجمله پدیدههایی است که همه ساله خسارات بسیاری بر بخش کشاورزی وارد میسازد. از دیدگاه هواشناسی/اقلیمشناسی هنگامی که دمای هوا به کمتر از آستانه تحمل گیاهی میرسد، پدیده سرمازدگی اتفاق میافتد. این پژوهش به پیشبینی مناطق در خطر سرمازدگی با استفاده از روش NEAT[1] در ایالت جورجیای آمریکا میپردازد. روشNEATبرای تخمین دمای هوا در نزدیکی سطح بکار گرفته شد. بدین منظور از دادههای سنجنده مادیس مستقر بر سکوهای ترا و آکوا و دادههای ایستگاههای هواشناسی شبکه AEMN[2] استفاده شده است. جهت پیادهسازی مدل، دو بازه زمانی 3 تا 9 دسامبر سال 2006 و 3 تا 11 آپریل 2007 انتخاب شدند. در این دوبازه، سرمازدگی خسارات زیادی به محصولات کشاورزی در جنوب شرق آمریکا وارد کرده است. ابتدا با استفاده از دادههای شبکه AEMN ضرائب مدل NEAT برای برونیابی دمای هوا به ساعات بعد محاسبه شده و مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس دمای هوای نزدیک سطح با استفاده از محصولات مادیس برای لحظه گذر شبانه دو سنجنده مادیس مستقر بر سکوهای آکوا و ترا استخراج گردید. در نهایت مدل NEAT بر روی دمای هوای استخراج شده از تصاویر ماهوارهای اعمال گردیده و دمای شبانه از حدود ساعت 22:30 شب تا 7:30 صبح در بازههای زمانی 15 دقیقهای پیشبینی شده است. جهت ارزیابی، دادههای 68 ایستگاه شبکه AEMN در این دو بازه زمانی مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت مقادیرRMSE و تغییرات پارامترهای دقت کلی و دقت کاربر در مورد پیشبینی سرمازدگی در طول شب مورد بررسی قرار گرفت. مقدار RMSE کل برای تعداد 13840 داده ، 5/2 درجه بدست آمد. پارامتر RMSE از لحظه گذر تا 6 ساعت پس از آن، دارای روند افزایشی میباشد و با دور شدن از لحظه گذر از 1/0 تا 5/2 درجه سلسیوس تغییر میکند. نتایج حاصل میتواند تا حد زیادی در شناسایی و پیشبینی مناطق در خطر سرمازدگی مفید باشد. [1]- Near-surface Estimated Air Temperature (NEAT) [2]- Automated Environmental Monitoring Network (AEMN; www.georgiaweather.net)
محسن شاطریان؛ سید حجت موسوی؛ زهرا مومن بیک
چکیده
داشتن آمار و اطلاعات به هنگام از کاربریهای موجود، لازمه مدیریت صحیح عرصههای طبیعی و شهری است. با توجه به تغییرات گسترده کاربری اراضی و ضرورت آگاهی مدیران و برنامهریزان از چگونگی تحولات حادثشده برای سیاستگذاری و چارهاندیشی جهت رفع معضلات موجود، آشکارسازی تغییرات برای مشخص کردن روند زمانی آنها ضروری به نظر میرسد. بنابراین ...
بیشتر
داشتن آمار و اطلاعات به هنگام از کاربریهای موجود، لازمه مدیریت صحیح عرصههای طبیعی و شهری است. با توجه به تغییرات گسترده کاربری اراضی و ضرورت آگاهی مدیران و برنامهریزان از چگونگی تحولات حادثشده برای سیاستگذاری و چارهاندیشی جهت رفع معضلات موجود، آشکارسازی تغییرات برای مشخص کردن روند زمانی آنها ضروری به نظر میرسد. بنابراین نقشه کاربری اراضی یکی از الزامات هرگونه برنامهریزی توسعه ملی و منطقهای است که مدیران، برنامهریزان و کارشناسان را قادر میسازد با شناسایی وضع موجود و مقایسه قابلیتها و پتانسیلها، در زمینه حل معضلات و رفع نیازهای حال و آینده اقدامات لازم را طراحی و اجرا نمایند. لذا هدف از این پژوهش تهیه نقشههای کاربری اراضی شهرستان شهرکرد و همچنین پایش تغییرات کاربری اراضی این منطقه در بازه زمانی 1985 تا 2017 با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست میباشد. در این راستا تصاویر سنجندههای TM، ETM+ و OLI ماهواره لندست در سالهای 1985، 2000، 2015 و 2017 بهعنوان پایگاه داده مورد بهرهگیری قرار گرفت و جهت آنالیز دادهها از نرم افزارهای دورسنجی و سیستم اطلاعات جغرافیائی ENVI 4.7و ArcGIS 10.4استفاده گردید. نتایج نشان داد که در این دوره 32 ساله، مساحت کاربریهای شهری، کشاورزی و صنعتی هر کدام بهترتیب 2/26، 3/190 و 6/15 کیلومتر مربع افزایش یافتهاست، درحالیکه کاربری مرغزار و سایر کاربریها بهترتیب 9/4 و 6/230 کیلومتر مربع کاهش وسعت داشتهاند. این موضوع حاکی از تخریب سرزمین، به دلیل احداث فرودگاه و همچنین از بین رفتن مراتع به موجب افزایش اراضی شهری و کشاورزی میباشد.
حکمت اله محمدخانلو؛ مهدی مدیری؛ الهه خصالی؛ حمید عنایتی
چکیده
هیدروگرافی علمی است که با پایش منظم پارامترهایی نظیر عمق آب، زمینشناسی، ژئوفیزیک، جزر و مدّ، جریان آب، امواج و سایر ویژگیهای فیزیکی آب دریا، امکان تهیه نقشههای مورد استفاده در عملیات دریانوردی را فراهم و سهم بسزایی در زیر ساختهای داخلی کشورهای ساحلی ایفا مینماید. ارائه مناسب خدمات هیدروگرافی متضمن دریانوردی ایمن و مؤثر ...
بیشتر
هیدروگرافی علمی است که با پایش منظم پارامترهایی نظیر عمق آب، زمینشناسی، ژئوفیزیک، جزر و مدّ، جریان آب، امواج و سایر ویژگیهای فیزیکی آب دریا، امکان تهیه نقشههای مورد استفاده در عملیات دریانوردی را فراهم و سهم بسزایی در زیر ساختهای داخلی کشورهای ساحلی ایفا مینماید. ارائه مناسب خدمات هیدروگرافی متضمن دریانوردی ایمن و مؤثر میباشد. به طوری که توسعه خدمات هیدروگرافی در سطح ملی میتواند ضمن ارتقاء ایمنی دریانوردان، حفاظت از جان انسانها و متعلقاتشان در دریا، تسهیلاتی را به منظور حفاظت از محیط زیست دریایی ایجاد نماید. در این راستا با پیشرفت تکنولوژیهای فضایی در سالهای اخیر با هدف سرعت بخشیدن به تولید اطلاعات مکانی و پایش دریاها در بازه زمانی قابل قبول، محدودیت نقشهبرداری دریایی در زمانهای بحران همچون جنگ و ناامنی از بین رفته و بسترمناسب جهت عمقیابی در سواحل دور و غیر قابل دسترس و همچنین پایش پهنههای وسیع آبی و استراتژیک، با بکارگیری فناوری سنجشازدور در حوزه علوم دریایی و با استفاده از آنالیز طیفی دادههای ماهوارهای و بکارگیری مدلهای مختلف، عمق بستر دریا در محدودههای کم عمق ایجاد شده است. بدین منظور در پژوهش حاضر، از تصاویر ماهواره Sentinel2 و مدلهای عمق سنجی رگرسیون خطی چند باندی(LMR)[1] و استامپ به منظور تعیین عمق آب استفاده شده است. سپس با استفاده از چارت دریایی 1:25.000 Admirality ارزیابی دقت انجام شد. پس از پیاده سازی، مدل بهینه رگرسیون خطی چند باندی، مقدار میانگین مربع خطاها(RMSE)[2] 15/2 متر و ضریب همبستگی(CC)[3] آن 925/0% در فواصل عمقی صفر تا 20 متر محاسبه و با استخراج پارامترهای مورد نیاز مدل ، بر روی مقادیر پیکسلی 4 باند 10متری تصویر Sentinel2اعمال شده و مدل رقومی ارتفاعی بستر محاسبه و پیادهسازی گردیده است.
[1]- Linear Multiple Regration
[2]- Root Mean Square Error
[3]- Correlation Coefficient
میلاد سلطانی؛ عادل سلطانی؛ مهین کله هوئی؛ کریم سلیمانی
چکیده
خشکسالی یک خطر جدی با اثرات بسیار گسترده بر روی خاک، اقتصاد و تهدید معیشت و سلامت جوامع محلی میباشد. این بلا به عنوان یک پدیده ناگوار اقلیمی که بطور مستقیم جوامع را از طریق محدودیت در دسترسی به منابع آب تحت تأثیر قرار میدهد، هزینههای اقتصادی، اجتماعی و محیطی زیادی را به همراه دارد. شاخصهای خشکسالی هواشناسی مستقیماً از روی دادههای ...
بیشتر
خشکسالی یک خطر جدی با اثرات بسیار گسترده بر روی خاک، اقتصاد و تهدید معیشت و سلامت جوامع محلی میباشد. این بلا به عنوان یک پدیده ناگوار اقلیمی که بطور مستقیم جوامع را از طریق محدودیت در دسترسی به منابع آب تحت تأثیر قرار میدهد، هزینههای اقتصادی، اجتماعی و محیطی زیادی را به همراه دارد. شاخصهای خشکسالی هواشناسی مستقیماً از روی دادههای هواشناسی نظیر بارندگی محاسبه میشوند و در صورت فقدان دادههای مذکور، در پایش خشکسالی مفید واقع نخواهند شد. لذا تکنیک سنجش از دور میتواند ابزاری مفید در پایش خشکسالی به شمار رود. هدف از این مطالعه پایش خشکسالی و سلامت پوشش گیاهی در شهرستان کرمانشاه با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست میباشد. بدین منظور ابتدا با بررسی دادههای بارانسنجی و سینوپتیک ایستگاههای موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استاندارد شده خشکترین سال و یکسال مرطوب به عنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه دو سال 1394 و 1395 به عنوان سالهای خشک و تر انتخاب شد و سپس پوشش گیاهی منطقه با تصاویر لندست مورد مقایسه قرار گرفت. ابتدا پیشپردازش و پردازشهای لازم همانند تصحیح هندسی و رادیومتریک بر روی تصاویر ماهوارهای انجام شد. سپس شاخصهای شرایط دمایی، شاخص وضعیت پوشش گیاهی و شاخص سلامت پوشش گیاهی برای پایش خشکسالی تهیه گردید. بدین ترتیب در مرحله بعد نتایج این مطالعه نشان داد تصاویر لندست و شاخصهای ساخته شده دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی میباشد. نتایج این تحقیق میتواند گزینه مناسبی برای تصمیمگیران به منظور بررسی نظارت، بررسی و حل و فصل شرایط خشکسالی مؤثر باشد و ضرورت تعریف نمایهای را دوچندان کند.
منوچهر فرج زاده اصل؛ محسن احدنژاد؛ هادی تاریقلی زاده
چکیده
با توجه به ابعاد وسیع خسارات و تلفات ناشی از زلزله در مناطق شهری و نیاز به سرعت عمل بیشتر در شناسایی مساکن آسیب دیده، در این میان سنجش ازدور و تصاویر ماهوارهای به دلیل ویژگیهای خود، همچون اشراف کلی بر پدیدهها و منابع زمین و ثبت ویژگیهای پدیدهها در دورههای زمانی مختلف در طیفهای الکترومغناطیسی گسترده، توسط سنجندهها، ابزاری ...
بیشتر
با توجه به ابعاد وسیع خسارات و تلفات ناشی از زلزله در مناطق شهری و نیاز به سرعت عمل بیشتر در شناسایی مساکن آسیب دیده، در این میان سنجش ازدور و تصاویر ماهوارهای به دلیل ویژگیهای خود، همچون اشراف کلی بر پدیدهها و منابع زمین و ثبت ویژگیهای پدیدهها در دورههای زمانی مختلف در طیفهای الکترومغناطیسی گسترده، توسط سنجندهها، ابزاری ارزشمند برای مطالعه سریع مناطق آسیب دیده میباشند. بنابراین با بکارگیری تصاویر ماهوارهای Quick Bird قبل و بعد از زلزله و داده مکانی، به تحلیل پاسخگویی طیفی بلوکهای شهری، در باندهای انعکاسی و عوامل مؤثر بر آن، قبل و بعد از زلزله، با هدف شناسایی کاربردیترین باندهای انعکاسی در برآورد خسارات وارده بر اثر زلزله، پرداخته شد. در این تحقیق، با توجه به اینکه آسیبپذیری از مکانی به مکان دیگر متفاوت است و شرایط چه از لحاظ وسعت و چه از لحاظ ساختار کالبدی که دارای انواع بافت قدیم و جدید و بافتهای خانه باغی و... میباشد؛ با انتخاب چندین نمونه- موردی از بلوکهای شهری که در بخشهای مختلف شهری همچون بافت قدیم یا بافت جدید قرار دارند و در اثر زلزله یا کاملاً تخریب شدهاند، یا خسارات جزیی دیدهاند و یا اینکه بدون هیچ گونه خساراتی سالم ماندهاند، به تحلیل پاسخگویی طیفی و عوامل مؤثر بر پدیده انعکاس این بلوکهای ساختمانی در چهار باند انعکاسی پرداخته شد. نتایج نشان می دهدکه در باند مادون قرمز انعکاسی بدلیل ماهیت متفاوت خود و همچنین داشتن طول موج بلندتر نسبت به سایر باندهای انعکاسی، زلزله کمترین تأثیر را در پاسخگویی طیفی بافتهای ساخته شده دارد. بنابراین با تحلیل پاسخگویی طیفی این باند نمیتوان خسارات حاصل از زلزله را، دقیقاً برآورد کرد ولی با تحلیل پاسخگویی طیفی پدیدهها در سه باند آبی، سبز و قرمز، میتوان خسارات وارده بر بافتهای ساختشده شهری را، با دقت بیشتری برآورد کرد.
حمید ابراهیمی؛ علی اکبر رسولی؛ احمد احمدپور
چکیده
تغییرات کاربری اراضی از جمله فرآیندهای اجتنابناپذیر و محصول واکنش میان عوامل انسانی و طبیعی میباشد. دادههای سنجش از دور و روشهای نوین در زمینه پردازش تصاویر ماهوارهای به طور گستردهای برای تعیین نوع، مقدار و محل تغییر کاربری زمین استفاده میگردد. نقشههای کاربری اراضی و نقشههای پیشبینی تغییرات مکانی-زمانی کاربری ...
بیشتر
تغییرات کاربری اراضی از جمله فرآیندهای اجتنابناپذیر و محصول واکنش میان عوامل انسانی و طبیعی میباشد. دادههای سنجش از دور و روشهای نوین در زمینه پردازش تصاویر ماهوارهای به طور گستردهای برای تعیین نوع، مقدار و محل تغییر کاربری زمین استفاده میگردد. نقشههای کاربری اراضی و نقشههای پیشبینی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی، تأمین کننده بخش عمدهای از اطلاعات مورد نیاز برنامهریزان و مدیران شهری در زمینه اتخاذ تدابیر صحیح و تصمیمگیریهای اصولی در جهت نیل به توسعه پایدار شهری میباشند. در این مطالعه با پردازش شیگرا تصاویر ماهوارهای لندست متعلق به سالهای 1384، 1389 و 1394 به مدلسازی تغییرات دینامیک کاربری اراضی شهر شیراز پرداخته و از مدل تلفیقی زنجیره مارکوف- سلولهای خودکار در طی دو مرحله، برای پیشبینی تغییرات کاربری اراضی استفادهشده است. در مرحله اول، با استفاده از نقشه کاربری اراضی سالهای 1384 و 1389، کاربری اراضی سال 1394 پیشبینی گردید. به منظور صحت سنجی نتایج حاصله، از نقشه کاربری اراضی سال 1394 استفاده و نتایج نشاندهنده دقت 89 درصدی مدل در این مرحله میباشد. در مرحله بعد، با تنظیم پارامترهای مدل طبق مرحله قبل، با استفاده از نقشه کاربری اراضی سالهای 1389 و 1394 به مدلسازی کاربری اراضی سال 1399 پرداخته شد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات صورت گرفته در بازه 20 ساله مورد بررسی، نشاندهنده تغییر مساحت اراضی ساختمانی از 38 کیلومترمربع در سال 1384 به 142 کیلومترمربع در سال 1399 میباشد که حاکی از رشد قابل توجه اراضی مسکونی در محدوده زمانی مورد بررسی بوده و نیازمند تدوین برنامههای اصولی در زمینه بهبود مدیریت شهری میباشد.
مهدی نجفی علمداری؛ مسعود ترابی ازاد؛ علی حکیمی
چکیده
در این تحقیق مدل جدید توپوگرافی متوسط دینامیک با نام انتخابی MDT_IAU_TN_2014 ارائه میشود. همچنین بردارهای سرعت جریانهای دائمی سطحی درشبکهای با ابعاد 2 دقیقه در منطقه خلیج فارس، دریای عمان و شمال اقیانوس هند محاسبه گردیده است. این مدل با استفاده از سطح متوسط دریاهای به دست آمده از 6 ماهواره ارتفاع سنجی (توپکس پوزیدن، جیسون 1و2، ای.ار.اس ...
بیشتر
در این تحقیق مدل جدید توپوگرافی متوسط دینامیک با نام انتخابی MDT_IAU_TN_2014 ارائه میشود. همچنین بردارهای سرعت جریانهای دائمی سطحی درشبکهای با ابعاد 2 دقیقه در منطقه خلیج فارس، دریای عمان و شمال اقیانوس هند محاسبه گردیده است. این مدل با استفاده از سطح متوسط دریاهای به دست آمده از 6 ماهواره ارتفاع سنجی (توپکس پوزیدن، جیسون 1و2، ای.ار.اس 1و2 و ادامه ماموریت ژئوست) و دادههای ثقل سنجی ماهواره گوس به ترتیب در بازههای زمانی مشخص 21 و 4 سال محاسبه شده است. نتایج این مدل با مدل سطح متوسط دریاهای MSS_CNES_CLS11 مقایسه شده که خطای جذر میانگین مربعها (RMS ) 1/0 متر دارد. برای یکسان سازی مدل ژئوئید گوس و سطح متوسط دریاها از نظر طیفی، از فیلتر کوتاه شده گوس با شعاع 386/1 درجه در راستای طول و عرض جغرافیایی استفاده شده است. نتایج مدل توپوگرافی متوسط دینامیک محاسباتی مذکور با مدل جهانی توپوگرافی متوسط دینامیکی که با استفاده از دادههای ارتفاع سنجی و دادههای دوماهه گوس به دست آمده، ترمیم گردید. با مقایسه مدل توپوگرافی متوسط دینامیک محاسباتی با دو مدل جهانی، خطای جذر میانگین مربعها به ترتیب 033/0 و 051/0 متر به دست آمد. بردارهای جریان ژئوستروفیک با بردارهای جریان اکمن حاصل از 22 سال دادههای بادهای سطحی جمع شده و جریانهای دائمی سطحی محاسبه گردیدند. مقایسه جریانهای کلی مدل ارائه شده در این تحقیق با جریانهای سطحی به دست آمده از دادههای OSCAR به عمل آمد، و خطای جذر میانگین مربعها در مؤلفههای شمالی-جنوبی و شرقی-غربی جریان آب دریا به ترتیب 047/0 و 031/0 متر بر ثانیه محاسبه شد. بردار سرعت جریانهای حاصل از مدل MDT_IAU_TN_2014 ، در منطقه شمال اقیانوس هند بین 0 تا 61/0 متر برثانیه تغییر مینماید.
محمد مردانی شهربابک
چکیده
برای پنهانسازی سازهها و تأسیسات زیرسطحی، شناخت عملکرد و توان فناوریهای سنجش از دور نوین و پیشرفته از ضروریات اساسی است. یکی از این فناوریها در سامانههای پر قدرت گرم کنندهی الکترومغناطیسی یونسفری بکار گرفته شده است که از امواج الکترومغناطیسی پر قدرت در محدوده فرکانسی 3 تا 10 مگاهرتز استفاده میکند. هارپ با ساطع کردن ...
بیشتر
برای پنهانسازی سازهها و تأسیسات زیرسطحی، شناخت عملکرد و توان فناوریهای سنجش از دور نوین و پیشرفته از ضروریات اساسی است. یکی از این فناوریها در سامانههای پر قدرت گرم کنندهی الکترومغناطیسی یونسفری بکار گرفته شده است که از امواج الکترومغناطیسی پر قدرت در محدوده فرکانسی 3 تا 10 مگاهرتز استفاده میکند. هارپ با ساطع کردن این امواج به منطقهای از یونسفر موجب گرم شدن آن منطقه شده و این گرمایش منجر به گسیل امواجی با محدوده فرکانس خیلی پائین VLF و ELF میشود. هدف اصلی این تحقیق تحلیل و شناخت قابلیت سنجش از دور سامانههای پر قدرت گرم کنندهی الکترومغناطیسی یونسفری (هارپ)، در شناسایی اهداف زیرسطحی میباشد. در این پژوهش با بهرهگیری از روش ترکیبی تجزیه و تحلیل دادههای چندگانه بر مبنای توصیف و تحلیل دادههای جمعآوری شده از منابع علمی و تئوریک، گزارشات رسمی و معتبر، بررسی نتایج آزمایشات تجربی انجام گرفته در جهان و ایران و در نهایت اخذ نظر خبرگان و صاحب نظران جامعه آماری تحقیق به روش میدانی، به سؤال اصلی تحقیق پاسخ داده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که سامانههای پر قدرت گرم کنندهی الکترومغناطیسی یونسفری، قابلیت سنجش از دور و امکان شناسائی اهداف زیرسطحی را دارند. بر این اساس، این سامانهها تهدیدی جدی برای شناسایی اهداف زیر سطحی محسوب میشوند؛ و لذا در ادامه تحقیق، راهکارهای دفاع غیرعامل در برابر این تهدید نیز ارائه گردیده است.
فاطمه جهانی چهره برق؛ مهدی آخوندزاده هنزائی
چکیده
هواویزها[1] ذرات کوچک معلق در هوا در حالت جامد یا مایع هستند که ریشه پیدایش آنها در اثر عوامل طبیعی یا انسانی میباشند. امروزه تخمین عمق نوری[2] هواویزها به کمک دادههای ماهوارهای قابل حصول است اما بدست آوردن آن به دلیل بازتابشهای اتمسفری کار راحتی به شمار نمی رود. زیرا نور خورشید توسط سیستم اتمسفر بازتاب میشود و تمام آن به سطح ...
بیشتر
هواویزها[1] ذرات کوچک معلق در هوا در حالت جامد یا مایع هستند که ریشه پیدایش آنها در اثر عوامل طبیعی یا انسانی میباشند. امروزه تخمین عمق نوری[2] هواویزها به کمک دادههای ماهوارهای قابل حصول است اما بدست آوردن آن به دلیل بازتابشهای اتمسفری کار راحتی به شمار نمی رود. زیرا نور خورشید توسط سیستم اتمسفر بازتاب میشود و تمام آن به سطح زمین برخورد نمی کند. از جمله روشهای موجود برای بدست آوردن پارامتر هواویز، روشهای DDV(Dark Dense Vegetation) ،Deep Blue Algorithm و روش SYNegry of Terra and Aqua Modis) SYNTAM)میباشند. روش SYNTAM با ادغام دادههای سنجنده MODIS دو سکوی AQUAوTERRA توانسته است محدودیتهای موجود در بدست آوردن ضخامت نوری هواویز را از بین ببرد و نتایج درستی را در اختیار قرار میدهد. در این مقاله با استفاده از روش SYNTAM نقشه ضخامت نوری هواویزها، برای منطقهای از ایران تهیه شده است. مقایسه نتایج بدست آمده از این تحقیق با محصول AOT ناسا برای زمان و موقعیت یکسان رضایت بخش میباشد. مقدارRMSE حاصل از مقایسه دادههای NASA و روش SYNTAM به کمک الگوریتم تکرار نیوتن برای طول موج mm0.55 برابر 253/0 میباشد. بنابراین روش SYNTAM به عنوان روشی قوی برای بدست آوردن نقشه ضخامت نوری هواویز در مناطقی که فاقد ایستگاههای زمینی AERONET هستند معرفی میگردد. در قسمت بعد روش SYNTAM با سرشکنی مدل پارامتریک غیر خطی تلفیق میشود که نتایج حاصل از آن دارای دقت بیشتری نسبت به روش پیاده سازی روش SYNTAM به تنهایی است. مقدارRMSEحاصل از مقایسه دادههای NASA و روش SYNTAM به کمک سرشکنی مدل پارامتریک غیر خطی، برای طول موج mm0.55 برابر 207/0 میباشد. [1]- Aerosols [2]- Optical Thickness