%0 Journal Article %T ارزیابی رویکردهای ترکیبی برای تعریف دیتوم در پایش شبکه های ژئودتیکی کلاسیک %J فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر» %I سازمان جغرافیایی %Z 2588-3860 %A بنی مصطفوی, زهرا %A فرزانه, سعید %A شریفی, محمدعلی %D 2020 %\ 08/22/2020 %V 29 %N 114 %P 21-35 %! ارزیابی رویکردهای ترکیبی برای تعریف دیتوم در پایش شبکه های ژئودتیکی کلاسیک %K روش زیر نمونه چندگانه %K M-split %K روش های ترکیبی %K سرشکنی همزمان دو اپک زمانی %K نقاط ناپایدار %K کنترل شبکه های ژئودتیک %R 10.22131/sepehr.2020.44579 %X تجزیه و تحلیل رفتار سازه‌های مهندسی از جمله فعالیت­های مهم در ژئودزی است چرا که هرگونه ارزیابی نادرست از جابجایی‌ها، می‌تواند تاثیرات مرگباری داشته باشد. برای یافتن میزان تغییر شکل ایجاد شده در یک سازه بر اثر عوامل مختلف، ابتدا باید به برآورد جابجایی نقاط آن سازه پرداخت. بدین منظور از دو روش مقاوم[1]  و غیرمقاوم[2]  که بر نتایج سرشکنی مشاهدات اپک‌ها استوار هستند، استفاده می‌شود. روش حداقل سازی نرم [3]L1 و سرشکنی تکراری وزن­دار دو اپک زمانی[4]، از جمله روش­های مقاوم هستند که با حداقل سازی نرم اول و دوم، بردار جابجایی را محاسبه می­کنند. تجزیه و تحلیل جابجایی‌ها بر حسب میزان دخالت نقاط در محاسبات، به دو گروه تک نقطه‌ای و ترکیبی[5] تقسیم می‌شوند. در روش‌های تک نقطه‌ای تعیین دیتوم در پایش شبکه­های ژئودتیک کلاسیک، روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی[6] ، به عنوان روش بهینه در نظر گرفته می‌شود. یکی از مشکلات اساسی این روش‌ها وابستگی شدید آن­ها به هندسه‌ی شبکه است که مانع از کشف همه‌ی نقاط ناپایدار و افزایش میزان خطا در محاسبات خواهد شد. در این تحقیق، استفاده از روش‌های ترکیبی به عنوان جایگزین مناسبی برای این روش‌ها معرفی می‌گردد. تفاوت این روش­ها با روش­های تک نقطه­ای، در بررسی تمامی نقاط شبکه­ی ژئودتیک بشکل یک­جا و کشف نقاط ناپایدار در بین آن­ها است. هدف این تحقیق بررسی موفقیت روش‌های ترکیبی در جهت کشف نقاط ناپایدار و مقایسه‌ی موفقیت آن‌ها با روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی و انتخاب روش بهینه می‌باشد. در این راستا بر مبنای مشاهدات یک شبکه شبیه‌سازی شده و ایجاد حالت‌های مختلف جابجایی، بهترین روش انتخاب گردید سپس روش پیشنهادی بر روی مشاهدات واقعی سد جامیشان، واقع در جنوب غرب شهرستان سقز، واقع در کرمانشاه، پیاده‌سازی شد. با وجود توانایی روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی در کشف نقاط ناپایدار، این روش برخلاف روش زیرنمونه چندگانه تفاضلات طولی[7]، نتوانسته است همواره تمامی نقاط ناپایدار را تشخیص دهد. روش زیرنمونه چندگانه با تفاضلات داده­های طولی، با درصد 100 به 70، 100 به 87.5 و 100 به 87.5، در مقابل روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی، توانست موفقیت بهتری را بدست آورد. بنابراین روش زیرنمونه چندگانه تفاضلات طولی به عنوان بهترین روش انتخاب شده است. [1] Robust [2] Non-robust [3] Minimum norm L1 [4] Iterative Weighted Simultaneous of Two Epochs (IWST) [5] Combinatorial methods [6] Simultaneous Adjustment of Two Epochs (SATE) [7] Multiple Sub Sample distance difference %U https://www.sepehr.org/article_44579_dc9dfdeb1eee8a2e7bfce6acecfe9ca5.pdf