علیرضا طاهری دهکردی؛ سید محمد میلاد شهابی؛ محمد جواد ولدان زوج؛ محمود رضا صاحبی؛ علیرضا صفدری نژاد
چکیده
امروزه فناوری سنجش ازدور جایگاهی ویژه در کاربردهای مختلف مدیریت شهری پیدا کرده است. در این بین، نقشه ی ساختارهای شهری نظیر بلوک های ساختمانی، عموماً در مدیریت بحران، طراحی شهری و مطالعات مربوط به توسعه ی شهری مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه تولید نقشه بلوک های ساختمانی با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنتینل 1 و 2 دنبال شده ...
بیشتر
امروزه فناوری سنجش ازدور جایگاهی ویژه در کاربردهای مختلف مدیریت شهری پیدا کرده است. در این بین، نقشه ی ساختارهای شهری نظیر بلوک های ساختمانی، عموماً در مدیریت بحران، طراحی شهری و مطالعات مربوط به توسعه ی شهری مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه تولید نقشه بلوک های ساختمانی با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنتینل 1 و 2 دنبال شده است. روش پیشنهادی این مقاله متکی بر استفاده از طبقه بندی کننده آموزش یافته تعمیم پذیر می باشد. به نحوی که در ابتدا، طبقه بندی کننده مورد نظر با استفاده از نمونه های آموزشی به دست آمده از یک فرآیند پالایشی سختگیرانه نوین توسط محصولات سنجش ازدوری و مکانی مختلف، در سال 2015، آموزش می یابد. سپس این طبقه بندی کننده به منظور تولید نقشه بلوک های ساختمانی در مقاطع زمانی مشابه سه سال هدف (2018، 2019 و 2020) به کار گرفته می شود. به دلیل تنوع بافت و تراکم بلوک های ساختمانی در کلان شهر تهران، روش پیشنهاد شده در این منطقه مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین با توجه به وسعت منطقه مطالعاتی، فراهم بودن تصاویر ماهواره ای رایگان بدون نیاز به اخذ و امکان اجرای عملیات مختلف پردازشی به صورت برخط، از سامانه گوگل ارث انجین در پژوهش حاضر استفاده شده است. سه روش طبقه بندی جنگل تصادفی، کمترین فاصله با معیار فاصله ماهالانابیس و ماشین بردارپشتیبان در این فرآیند مورد بررسی قرار می گیرند. به منظور ارزیابی روش پیشنهادی، از نمونه های مرجع به دست آمده از تفسیر بصری تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا (گوگل ارث) در هر سه سال هدف استفاده شده است. نتایج به دست آمده عملکرد بهتر روش جنگل تصادفی در هر سه سال هدف با دقت کلی بالای 93 درصد را نسبت به دو روش دیگر نشان می دهند.
مصطفی مهدویفرد؛ خلیل ولیزاده کامران؛ احسان عطازاده؛ نسرین مرادی
چکیده
تالابها جزء اکوسیستمهای مابین خشکی و دریایی بهشمار میآیند. شناسایی و نظارتبر آلودگیهای ساحلی و دریایی برای به حداقل رساندن اثرات مخرب آنها برای جامعهی ساحلی امری ضروری و حیاتی است. پایش کلروفیل- آ که رنگدانهی اصلی فیتوپلانکتونهای آبهای ساحلی است با استفاده از عملیات میدانی زمانبر و هزینهبر است اما فناوری نوین ...
بیشتر
تالابها جزء اکوسیستمهای مابین خشکی و دریایی بهشمار میآیند. شناسایی و نظارتبر آلودگیهای ساحلی و دریایی برای به حداقل رساندن اثرات مخرب آنها برای جامعهی ساحلی امری ضروری و حیاتی است. پایش کلروفیل- آ که رنگدانهی اصلی فیتوپلانکتونهای آبهای ساحلی است با استفاده از عملیات میدانی زمانبر و هزینهبر است اما فناوری نوین سنجشازدور با بهرهگیری از سنجندههای دارای توان تفکیک مکانی و طیفی بالا امکان پایش در مقیاس کلان را میسر ساخته است. در این پژوهش از دادههای بازتاب سطحی و دادههای بازتاب بالای جو ماهوارههای سنتینل2 و لندست8 و الگوریتم OC2 بهمنظور تخمین سری زمانی غلظت کلروفیل- آ در تالاب دهستان تیاب استفاده شد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه دادههای ورودی به الگوریتم OC2، ارزیابی آن با دادههای میدانی و درنهایت تخمین غلظت سری زمانی کلروفیل- آ در منطقه مطالعاتی است. نتایج پژوهش نشان داد که الگوریتم OC2 با دادههای بازتاب سطحی زمین دارای همبستگی بهمراتب بالاتری در ماهوارههای لندست 8 و سنتینل 2 است که بهموجب آن مقدار R2 بهترتیب در دادههای بازتاب سطحی زمین ماهوارهی لندست8 و سنتینل2 برابر با 0/91 و 0/64 برآورد گردید. این درحالی است که مقدار R2 بهترتیب در دادههای بازتاب بالای جو برابر با 0/12 و 0/54 است. نتایج پژوهش بیانگر این است که ورودی الگوریتم OC2 حتماً باید از نوع دادهی بازتاب سطحی زمین و تصحیح اتمسفری شده باشد.
مسلم درویشی؛ ابوذر رمضانی
چکیده
در سالهای اخیر به میزان قابلتوجهی از منابع آب زیرزمینی کاسته شده است. در این شرایط روند کشت محصولات کشاورزی ازنظر اقتصادی توجیهپذیر نیست. چراکه بیش از 80درصد از منابع آبی در بخش کشاورزی مصرف میشود و سالهاست که موضوع بهینهسازی و تغییر الگوی کشت در کشور مطرحشده است.یکی از چالشهایی که در تغییر الگوی کشت میبایست در نظر گرفت، ...
بیشتر
در سالهای اخیر به میزان قابلتوجهی از منابع آب زیرزمینی کاسته شده است. در این شرایط روند کشت محصولات کشاورزی ازنظر اقتصادی توجیهپذیر نیست. چراکه بیش از 80درصد از منابع آبی در بخش کشاورزی مصرف میشود و سالهاست که موضوع بهینهسازی و تغییر الگوی کشت در کشور مطرحشده است.یکی از چالشهایی که در تغییر الگوی کشت میبایست در نظر گرفت، حفظ سطح درآمد کشاورزان و دیگری تأمین نیاز داخل کشور از محصولات تولیدشده است. مهمترین نوآوری این تحقیق ترکیب سنجشازدور و سیستم اطلاعات مکانی، جهت بهینهسازی الگوی کشت بهصورت قطعهمبنا، با در نظر گرفتن دو سناریو برای دشت اسدآباد همدان است. در سناریو اول هدف کمینهسازی مصرف آب و بیشینهسازی درآمد است و در سناریو دوم هدف کمینهسازی مصرف آب و تأمین نیاز داخلی کشور است. علاوه بر توسعه توابع هدف، محدودیتهایی مانند نوع محصول زیر کشت، قطعهمبنا بودن، محدودیت تناوب و نیاز داخلی مدلسازی شدند. با در نظر گرفتن دو تابع هدف یک الگوریتم پیشنهادی جهت بهینهسازی الگوی کشت ارائه شده و نتایج در قالب آن پیادهسازی شده است. نتایج نشان میدهد، در هردو سناریو میزان مصرف آب برای دشت اسدآباد حدود 50% کاهش داشته است و درآمد کشاورزان تنها حدود 10% کاهش خواهد داشت. با در نظر گرفتن این موضوع که کشاورزی پایدار نیاز به کاهش مصرف آب دارد، با بهکارگیری این الگو سطح درآمد کشاورزان با کاهش مصرف آب دچار تغییر جدی نخواهد شد.