ایران غازی؛ رضا مختاری ملک آبادی
دوره 14، شماره 54 ، مرداد 1384، ، صفحه 20-25
چکیده
امروزه کیفیت زندگى بشر دچار ناپایدارى است، به همین دلیل لازم است به ارزیابى کیفى محیط زندگى انسانها پرداخته و عوامل ناپایدارى را شناسایى کنیم. این کار نیازمند شناخت متغیرهاى مؤثر برمحیط، دستیابى به روشى براى ارزیابى و داشتن معیارى براى فرابینى و کنترل پاسخ هایى است که جامعه در ترمیم ناپایدارى ها اعمال مى دارد. شاخص هاى زیست ...
بیشتر
امروزه کیفیت زندگى بشر دچار ناپایدارى است، به همین دلیل لازم است به ارزیابى کیفى محیط زندگى انسانها پرداخته و عوامل ناپایدارى را شناسایى کنیم. این کار نیازمند شناخت متغیرهاى مؤثر برمحیط، دستیابى به روشى براى ارزیابى و داشتن معیارى براى فرابینى و کنترل پاسخ هایى است که جامعه در ترمیم ناپایدارى ها اعمال مى دارد. شاخص هاى زیست محیطى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى به عنوان ابزارى اساسى براى پیگیرى و تعریف عملیات و استراتژى هایى که به یک توسعه پایدار و تجزیه و تحلیل و سود و هزینه ناشى از توسعه منجر مى گردد، ظهور کرده اند که با توجه به این شاخص ها مانند «سواد، درآمد، فقرزدایى، بهداشت، سلامت، بهره مندى از آب وهواى سالم، اوقات فراغت، مشارکت هاى زنان در فعالیت هاى اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى و زیست محیطى و...» مى توان پایدارى و ناپایدارى جامعه را ارزیابى کرد و قدر مسلم براى رسیدن به پایدارى، کلیه شاخص هاى پایدارى باید همراه و همگام با هم مورد توجه قرارگیرد. در جریان توسعه نباید عده اى از نظر اقتصادى رشد کرده و گروهى بواسطه آن در فقر بمانند. همچنین از نظر اجتماعى و سیاسى، نقش همبستگى، هماهنگى در عمل و مشارکت بین بخش ها و افراد (زنان) را ایفا کند و موجب تخریب اکوسیستم نشود و از نظر تکنولوژى نیز بهره ورى را افزایش دهد. تا زمانى که به زنان کشورهاى مختلف به عنوان نیمى از نیروهاى انسانى در روند توسعه توجه کافى نشود تحقق توسعه پایدار آرزویى محال به نظرمى رسد. با آموزش و بالابردن سطح سواد زنان و افزایش مشارکتهاى آنان در مسائل اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى و زیست محیطى و... مىتوان رشد و توسعه انسانى را بالا برد. براى اینکه زنان بتوانند در شأن و مقام و منزلت خودشان ظاهر شوند، این امر در درجه اول نیازمند تغییرات اساسى در روند آموزش و فرهنگ زنان در جوامع مختلف است که در ادامه وضعیت فرهنگى و آموزشى زنان در راستاى تحقق توسعه پایدار موردبررسى قرارمى گیرد. بنابراین در این مقاله سعى شده است تا ضمن اشاره به نقش مؤثر آموزش زنان در توسعه پایدار انسانى و شناسایى موانع و محدودیت هاى حضور مؤثر زنان در جنبه هاى مختلف توسعه انسانى، راهکارها و پیشنهادهایى جهت ارتقاى وضعیت زنان جامعه ارائه گردد.
محمد مسیبی
دوره 6، شماره 24 ، بهمن 1376، ، صفحه 20-23
چکیده
طبق گزاری منتشره در مجله بهداشت جهانی حدود 4/1 مردم دنیا سرپناه مناسب نداشته و 100 میلیون نفر بدون مسکن بوده و زیرپل ها، در خیابان ها و محل های نامناسب می خوابند. بنابراین تأمین مسکن یک معضل جهانی است و بدون شک الگوها و روشهای سنتی هرگز نمی تواند جوابگوی این نیاز روزافزون باشد. بعلاوه عوامل دیگری همچون ملاحظات زیست محیطی، ...
بیشتر
طبق گزاری منتشره در مجله بهداشت جهانی حدود 4/1 مردم دنیا سرپناه مناسب نداشته و 100 میلیون نفر بدون مسکن بوده و زیرپل ها، در خیابان ها و محل های نامناسب می خوابند. بنابراین تأمین مسکن یک معضل جهانی است و بدون شک الگوها و روشهای سنتی هرگز نمی تواند جوابگوی این نیاز روزافزون باشد. بعلاوه عوامل دیگری همچون ملاحظات زیست محیطی، کمبود سرمایه، نیروی متخصص و مشکلات طبیعی جزء محدودیت های برنامه ریزی و مدیریت مسکن می باشد.
بدیهی است که خلق و ایجاد یک معماری و بافت شهری با کفایت و نوین، هماهنگ با فرهنگ خاص زمان و مکان، بایستی بر مبنای ترک ویژگی های کلاسیک و حذف متد تک ساختمان سازی استوار گردد. همچنین برای رسیدن به هدف هماهنگی «مسکن» و بافت شهری از نقطه نظر هنری و نظم اجتماعی «انسانی» در ضمن این که رابطه عنصری «مسکن» و «انسان» و تجزیه و تحلیل می کنیم باید توأماً تعادل محیطی و هنری و نظم اجتماعی را نیز در نظر بگیریم.
توجه به خصوصیات تاریخی هر قوم و ملتی، در برنامه ریزی مسکن لازم و ضروری است و در موفقیت برنامه ها و فراگیر بودن آنها بسیار مؤثر است.
با توجه به اینکه در شهرهای بزرگ مشکلات حمل و نقل، آلودگی هوا، کمبود فضا، اشغال بیش از حد زمین های شهری توسط خیابان ها و بزرگراه ها، اتلاف و دقت در جابجایی ها و مسایل زیست محیطی بی شمار، ناشی از عدم وجود برنامه جامع در طراحی فضاهای مسکونی است، بنابراین دقت در مدیریت و برنامه ریزی مسکن، تخستین گام برای احتراز از مشکلات مذکور است.
در این مقاله ضمن توجه به مسایل زیست محیطی شهرها، منابع اصلی محیط یعنی ماده، انرژی، فضا، زمان و تنوع نیز مدنظر قرار گرفته است و لازم است یک برنامه فراگیر از کلیه عوامل دخیل در برنامه ریزی مسکن بصورت کمی تعریف گشته و در پایگاه اطلاعاتی سیستم اطلاعات جغرافیایی ذخیره گردد. سپس با استفاده از نرم افزارهای G.I.S با مدل سازی رایانه ای و با کمک لایه های و یا ترکیبی از آنها مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرند و محاسن و معایب هر یک روشن گردد و بهترین شیوه برنامه ریزی مسکن توجه به فرهنگ و سنن مللی و شرایط محیطی پیشنهاد گردد.
احمد سرخوش (مترجم)
دوره 10، شماره 37 ، اردیبهشت 1380، ، صفحه 21-23
چکیده
امروزه شاید کمتر کسی با تکنولوژی سیستم های اطلاعات جغرافیایی یا GIS آشنا نباشد. این تکنیک از دهه هفتاد به دنبال ورود امکانات سخت افزاری به دنیای علم و تکنولوژی پا به عرصه وجود نهاد و سپس در بخش مدیریت و برنامه ریزی در زمینه منابع طبیعی در کانادا مورد استفاده قرار گرفت. با ورود امکانات جدید، که به رایانه ها سرعت و ظرفیت افسانه ...
بیشتر
امروزه شاید کمتر کسی با تکنولوژی سیستم های اطلاعات جغرافیایی یا GIS آشنا نباشد. این تکنیک از دهه هفتاد به دنبال ورود امکانات سخت افزاری به دنیای علم و تکنولوژی پا به عرصه وجود نهاد و سپس در بخش مدیریت و برنامه ریزی در زمینه منابع طبیعی در کانادا مورد استفاده قرار گرفت. با ورود امکانات جدید، که به رایانه ها سرعت و ظرفیت افسانه ای در مقایسه با اجداد خود داده است، جهش بسیار عظیمی در این زمینه سبب گردید به شکلی که استفاده از GIS یا به تعبیری مدیریت اطلاعات مکانی از عرصه های وسیع منابع طبیعی شامل جنگل ها، مراتع و منابع آبی (نظیر اقیانوس ها، دریاها و دریاچه ها) حتی به کوچکترین اجزای زندگی بشر نظیر منازل و اتومبیل ها وارد شده است. با توجه به کاربرد وسیع این تکنیک که جبنه علمی و نظری آن برجنبه تکنیکی آن پیش گرفته است و نیاز علاقه مند به دانستن پیشرفت هایی که در این زمینه به وقوع می پیوندد، این مقاله تحت عنوان کنسرسیوم کاربرد GIS در منابع آب جهت طراحی مدل های شیءگرا از منبع ARC News Vol.21 No.4-Winter:199/2000- ترجمه شده و تقدیم می گردد، باشد که مورد استفاده علاقه مندان واقع شود.
احمد جواهری؛ ابراهیم قلی پور
دوره 16، شماره 63 ، آبان 1386، ، صفحه 22-25
چکیده
تشخیص و طبقه بندى عوارض روى تصاویر، به عنوان زیر بناى بسیارى از کاربردها از جمله تهیه مدل رقومى ارتفاعى زمین، شناسایى تغییرات، به روز رسانى نقشه ها و بسیارى موارد دیگر در علوم مهندسى ژئوماتیک مطرح بوده و در سالهاى اخیر محققین سعى در بهبود دقت در انجام این روند داشته اند. شناخت عوارض و طبقه بندى تصویر، مجموعه پردازش ها و عملیاتى ...
بیشتر
تشخیص و طبقه بندى عوارض روى تصاویر، به عنوان زیر بناى بسیارى از کاربردها از جمله تهیه مدل رقومى ارتفاعى زمین، شناسایى تغییرات، به روز رسانى نقشه ها و بسیارى موارد دیگر در علوم مهندسى ژئوماتیک مطرح بوده و در سالهاى اخیر محققین سعى در بهبود دقت در انجام این روند داشته اند. شناخت عوارض و طبقه بندى تصویر، مجموعه پردازش ها و عملیاتى را گویند که منجر به شناسایى عوارض و نسبت دادن بر چسب به هر کدام از پیکسل هاى ورودى به عملیات طبقه بندى مى شود. بر این مبنا، شناخت و تشخیص، با تکیه بر اختلافاتى که اشیاء از لحاظ خصوصیات ثبت شده توسط سنجنده هاى مختلف با یکدیگر دارند، قابل انجام است. هر چه اطلاعات متنوع ترى از عوارض موجود باشد نتایج با دقت و قابلیت اعتماد بالاترى حاصل مى گردد. امروزه با پیشرفت تکنولوژى، انواع مختلفى از اطلاعات توسط سنجنده هاى مختلف در دسترس قرار گرفته است. اما هیچ کدام از این منابع داده تمام خصوصیات بافتى، هندسى و طیفى یک شى را به همراه ندارند. به همین خاطر تلفیق اطلاعات حاصل از سنجنده هاى مختلف به منظور کامل کردن فضاى توصیف که منجر به استخراج دقیقتر عوارض مى گردد، گریزناپذیر است. در این تحقیق، تلفیق اطلاعات عکس هوایى رقومى و داده هاى لیدار مورد ارزیابى قرار گرفته و نقش آن در افزایش دقت طبقه بندى با استفاده از یک مجموعه داده از منطقه اى در آلمان، مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان دهنده افزایش دقت طبقه بندى با استفاده همزمان از داده هاى عکس هوایى رقومى و لیدار مى باشد .
علی حنفی؛ ایرج حاتمی
دوره 22، شماره 87 ، آبان 1392، ، صفحه 24-28
چکیده
تقسیمبندی آب و هوایی و شناخت مهمترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر هر ناحیه یکی مهمترین فاکتورهایی است که میتواند در برنامهریزیهای محیطی مورد استفاده قرار گیرد. دامنه تحقیقات اقلیمی از جمله تهیه نقشههای اقلیمی میتواند در مقیاسهای بزرگ، متوسط، ریز و محلی صورت گیرد که در استان کردستان این تحقیقات بسیار محدود بوده است. در ...
بیشتر
تقسیمبندی آب و هوایی و شناخت مهمترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر هر ناحیه یکی مهمترین فاکتورهایی است که میتواند در برنامهریزیهای محیطی مورد استفاده قرار گیرد. دامنه تحقیقات اقلیمی از جمله تهیه نقشههای اقلیمی میتواند در مقیاسهای بزرگ، متوسط، ریز و محلی صورت گیرد که در استان کردستان این تحقیقات بسیار محدود بوده است. در این پژوهش به بررسی ویژگیهای اقلیمی استان کردستان در یک دوره آماری سی ساله از دادههای ایستگاههای هواشناسی استان و با استفاده از نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته شد. پس از کنترل کمی و کیفی دادههای هواشناسی و رفع نواقص آماری دو عنصر مهم اقلیمی دما و بارش در سطح استان مورد بررسی قرار گرفت و نقشههای هم دما، هم بارش و نیز همبستگی دما و بارش با ارتفاع در محیط نرم افزار و با استفاده از روش وزن دهی معکوس فاصله تولید گردید. انطباق درجه حرارت و بارش با مدل رقومی ارتفاع یک همبستگی معکوس و معنیداری را بین دما و بارش با ارتفاع در منطقه مورد مطالعه نشان داد. به طوری که با افزایش ارتفاع دما و بارش کاهش پیدا میکند. برای طبقه بندی اقلیمی استان از دو روش تجربی دمارتن و آمبروژه استفاده گردید و اقلیمهای مختلف براساس آنها تعیین گردید. در طبقه بندی دمارتن استان کردستان به چهار نوع اقلیم نیمه خشک، مدیترانهای، مرطوب و بسیار مرطوب تقسیم گردید و در طبقه بندی آمبروژه نیز منطقه به چهار نوع اقلیم نیمه خشک سرد، اقلیم ارتفاعات، نیمه مرطوب سرد و مرطوب سرد تقسیم گردیده است. در پایان برای تهیه نقشه اقلیمی استان کردستان پهنهبندی در محیط GIS صورت گرفت و از روشهای موجود برای انترپولاسیون فضایی و تحلیل فضایی داده های مکانی، از مدل میان یابی وزن دهی معکوس (IDW) استفاده گردید و در نهایت نقشههای اقلیمی استان کردستان تولید گردید. نقشههای پهنهبندی تولید شده بیانگر آن است که بیشترین پهنه استان دارای اقلیم نیمه خشک و مدیترانهای میباشد و تنها پهنه کمی از آن در قسمت غرب دارای اقلیم مرطوب و نیمه مرطوب میباشد.
قاسم کیخسروی؛ زهرا یارمرادی
دوره 23، 90-1 ، تیر 1393، ، صفحه 25-31
چکیده
تأمین نیاز آبی بیشتر گیاهان زراعی در مناطق خشک تنها از طریق آبیاری میسر است چه کمبود بارش، بالا بودن تبخیر و توزیع نامناسب بارندگی کشت دیم آنها را از نظر اقتصادی غیر قابل توجیه مینماید، از طرفی جریان رودهای دائمی که بتواند نیاز آبی را در بخشهای مختلف مصرف در این گونه مناطق تأمین نماید، کافی نبوده و بایستی کمبودها از محلهای دیگر ...
بیشتر
تأمین نیاز آبی بیشتر گیاهان زراعی در مناطق خشک تنها از طریق آبیاری میسر است چه کمبود بارش، بالا بودن تبخیر و توزیع نامناسب بارندگی کشت دیم آنها را از نظر اقتصادی غیر قابل توجیه مینماید، از طرفی جریان رودهای دائمی که بتواند نیاز آبی را در بخشهای مختلف مصرف در این گونه مناطق تأمین نماید، کافی نبوده و بایستی کمبودها از محلهای دیگر از جمله منابع زیرزمینی جبران شوند. در مناطق خشک و نیمه خشک توزیع زمانی و مکانی نامنظم بارندگی و فقر پوشش گیاهی باعث شده تا نعمت حیات بخش نزولات جوّی به بلای طبیعی تبدیل شده و به صورت سیل همراه با خسارت، از دسترس خارج شود.در این مناطق یکی از راههای جلوگیری از تخریب اراضی استفاده از سیلاب برای تغذیه مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی میباشد. در تحقیق حاضر در شهرستان سبزوار، ابتدا نقشههای (شیب، خاک، کاربری اراضی، همباران) منطقه مورد نظر تهیه گردید، سپس با انطباق لایههای اطلاعاتی با کمک GIS، مکانهای مناسب برای تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی استخراج گردید. سپس برای تعیین محلهای مناسب پخش سیلاب با استفاده از نقشه زمینشناسی شهرستان و تصاویر ماهوارهای، نقشه پراکنش آبرفتهای کواترنری در سطح شهرستان در محیط GIS استخراج شد. براساس نتایج بدست آمده از این روش از کل مساحت شهرستان (20502کیلومترمربع) حدود 96/3279 کیلومترمربع (16 درصد) مناسب برای طرح های تغذیه مصنوعی و حدود 76/6017 کیلومترمربع یعنی حدود 4/29 درصد سطح شهرستان مناسب برای اجرای پروژههای پخش سیلاب میباشد. در نهایت از تلفیق دو نقشه حاصل، مکانهای مناسب برای تغذیه مصنوعی وپخش سیلاب در این شهرستان حدود 56/1591 کیلومترمربع( 76/7 درصد) برآورد شد.
کمال امیدوار
چکیده
در بیشتر مناطق کشور به ویژه در ارتفاعات بلند، نوع غالب بارش به صورت برف است که میتواند منبع اصلی تأمین کننده آب رودها، چشمهها، سفرههای آبی زیر زمینی و قناتها محسوب شود. به سبب موقعیت جغرافیایی و شرایط توپوگرافی، ارتفاعات بلند استان یزد نیز یکی از مناطق برفخیز کشور است. هدف این تحقیق شناخت، بررسی و تحلیل همدید- دینامیک ریزش ...
بیشتر
در بیشتر مناطق کشور به ویژه در ارتفاعات بلند، نوع غالب بارش به صورت برف است که میتواند منبع اصلی تأمین کننده آب رودها، چشمهها، سفرههای آبی زیر زمینی و قناتها محسوب شود. به سبب موقعیت جغرافیایی و شرایط توپوگرافی، ارتفاعات بلند استان یزد نیز یکی از مناطق برفخیز کشور است. هدف این تحقیق شناخت، بررسی و تحلیل همدید- دینامیک ریزش برف در استان یزد است. بدین منظور پس از شناسایی موقعیت جغرافیایی منطقه و با توجه دادههای مورد نیاز، 12دوره بارشی برف در طول دوره آماری 1999تا 2011 شناسایی شدند. برای شناسایی حرکت توده هوا و بررسی سامانههای همدید به استان، از دادههای برف و بارش روزانه و نقشههای همدید سطح زمین و ترازهای فوقانی جو، رودباد، امگا، چرخندگی و وزش رطوبتی، از پایگاه NCEP/NCAR استخراج و نقشههای مربوطه در محیط GrADS ترسیم شده است: پس از بررسیهای ترمودینامیکی هوایی که استان یزد را تحت تأثیر خود قرار میدهد و مطالعه ویژگیهای دینامیکی از نظر تقویت و تضعیف سامانههای فشاری و تحلیل همدید آنها، سه الگوی همدیدی و فشاری استخراج شده است. در الگوی اول سامانههای ترکیبی شرق مدیترانه و سودانی به همراه عمیقتر شدن ناوه شرق مدیترانه و نفوذ هوای سرد از زبانههای پرفشار عرضهای بالا و شمال کشور، سبب ریزش برف به ویژه در ارتفاعات استان یزد میشود. در الگوی دوم با ایجاد پدیده بلوکینگ سبب ماندگاری هوای سرد به مدت چند روز در استان به همراه ناوۀ عمیق شرق مدیترانه و دریای سرخ و فعالیت همزمان این دو توده هوای جبههای سبب ریزش برف و سرمای شدید در استان یزد میشود. در الگوی سوم با استقرار و نفوذ پرفشار دریای خزر و سیبری و ایجاد پدیده کم فشار بریده (سردچال) در نواحی شمالی و مرکزی ایران باعث ریزش برف در نواحی مرکزی و استان یزد میشود.
محسن عباس نیا؛ تقی طاوسی؛ محمود خسروی؛ حسین توروس
چکیده
شناخت و ارزیابی تغییرات اقلیم در دهههای آینده با هدف برنامهریزی محیطی مناسب در جهت سازگاری و کاهش اثرات آن امری کاملاً ضروری است. در این پژوهش نیز تغییرات دمای حداکثر روزانه بر روی کشور ایران در دو دوره زمانی (70-2041 و 99-2071)و بر اساس خروجی دو مدل گردش عمومی جو Hadcm3و CGCM3 تحت سناریوهای انتشار موجود ( A1B, A2, B1 , B2) مورد بررسی مقایسهای قرار ...
بیشتر
شناخت و ارزیابی تغییرات اقلیم در دهههای آینده با هدف برنامهریزی محیطی مناسب در جهت سازگاری و کاهش اثرات آن امری کاملاً ضروری است. در این پژوهش نیز تغییرات دمای حداکثر روزانه بر روی کشور ایران در دو دوره زمانی (70-2041 و 99-2071)و بر اساس خروجی دو مدل گردش عمومی جو Hadcm3و CGCM3 تحت سناریوهای انتشار موجود ( A1B, A2, B1 , B2) مورد بررسی مقایسهای قرار گرفت. بدین منظور پس از بررسی توانمندی مدل آماری SDSM در شبیهسازی اقلیم دوره پایه (2010-1981)، مقادیر آینده دمای حداکثر روزانه با لحاظ نمودن عدم قطعیت،بر روی 7 ایستگاه سینوپتیک به عنوان نمایندههای آب و هوایی انتخابی ایران، ریز مقیاس نمایی گردید. در تحلیل عدم قطعیت مربوط به مدل-سناریوها،مشخص شد که مدل CGCM3 تحت سناریوی B1 در بین مدل-سناریوهای مختلف، بهترین عملکرد را در شبیه سازیدمای آینده داشته است. همچنین یافتههای پژوهش بر روی ایستگاههای مورد مطالعه نشان میدهد که دمای ایران به طور متوسط دردهههای میانیو پایانی قرن بیست و یکم، بین 1 تا 2درجه سلسیوسافزایش مییابد، که البته این افزایش دما بر اساس سناریوهای مختلف مدل Hadcm3 نسبت به مدل CGCM3 شدیدتر بوده است.از نظر پراکنش فضایی تغییرات در محیط GIS نیزبر اساس خروجی همه مدل-سناریوها، کمترین افزایش دما بر روی ایستگاه بندرعباس واقع در سواحل پست جنوبی ایران مشاهده شده و بالعکس بر روی ایستگاه تبریز واقع در عرضهای شمالیتر و مناطق بلند و کوهستانی ایران، افزایش دما به حداکثر میرسد. در مجموع میتوان عوامل مهمو مؤثردر تغییرات آینده دمای ایران را در سه گروه: عاملارتفاع، عرض جغرافیایی و رطوبت جوی دستهبندی نمود. چرا که بر اساس تمامی خروجیهای مدل-سناریوها، ارتفاعات عرضهای شمالی ایران، بیشترین افزایش دما را تجربه خواهند نمود.
محمد زمان احمدی؛ سعید بهزادی
چکیده
چاهها یکی از اصلیترین منابع تأمین کننده آب شرب، کشاورزی و صنعت میباشند. کیفیت آب از لحاظ شرب نیز در بین پارامترهای کیفی مهمترین پارامتر است. بنابراین بررسی و پیش بینی آلودگیها از اهداف مدیران و برنامهریزان میباشد.در این تحقیق از شبکه عصبی مصنوعی و سیستم اطلاعات مکانی برای تعیین آلودگی پارامتر منیزیم در آبهای روستاهای ...
بیشتر
چاهها یکی از اصلیترین منابع تأمین کننده آب شرب، کشاورزی و صنعت میباشند. کیفیت آب از لحاظ شرب نیز در بین پارامترهای کیفی مهمترین پارامتر است. بنابراین بررسی و پیش بینی آلودگیها از اهداف مدیران و برنامهریزان میباشد.در این تحقیق از شبکه عصبی مصنوعی و سیستم اطلاعات مکانی برای تعیین آلودگی پارامتر منیزیم در آبهای روستاهای گنبد از استان گلستان در چهار سال متوالی 87 و 88 و 89 و 90 استفاده شده است. در این مدل شبکه عصبی مصنوعی در ساختار پرسپترون، با تعداد لایههای پنهان و نرونهای مختلف، مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. در حال حاضر آلودگی آبهای زیرزمینی به دلیل فعالیتهای شیمیایی و صنعتی در حال افزایش است. بنابراین نیاز به شناسایی مناطق آسیبپذیر منطقه برای جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی است. همچنین در این تحقیق برای تعیین آلودگی آبهای زیرزمینی از نقشه هایی همچون: توپوگرافی، زمین شناسی، موقعیت چاهها، شیب، و ... در محیطهای مکانی استفاده شد. پس از تعیین میزان آلودگی با استفاده از مدلهای شبکه عصبی، خروجی مدل در محیط مکانی به نقشههای آلودگی دست پیدا کردهایم. همچنین با مشاهدهی نقشههای آلودگی و دادههای موجود در سالهای ذکر شده میتوان نتیجه گرفت که میزان آلودگی کم بود و این آلودگی نمیتواند خطرآفرین باشد.
عزت الله قنواتی؛ رضا منصوری؛ سیدعبدالسلام حیدری
دوره 22، شماره 86 ، خرداد 1392، ، صفحه 29-41
چکیده
مناطق ساحلی همواره در گذر زمان به عنوان یکی از کانونهای جمعیتی در روی کره زمین بودهاند، امروزه حدود 60 درصد از جوامع در مناطق ساحلی زندگی میکنند. همچنین در بیشتر کشورهای ساحلی، شهرهای کرانه از تراکم جمعیتی بالایی برخوردارند. بنابراین با توجه به تراکم جمعیتی بالا در این مناطق و بهرهگیریهای گوناگون انسان از محیطهای دریایی- ...
بیشتر
مناطق ساحلی همواره در گذر زمان به عنوان یکی از کانونهای جمعیتی در روی کره زمین بودهاند، امروزه حدود 60 درصد از جوامع در مناطق ساحلی زندگی میکنند. همچنین در بیشتر کشورهای ساحلی، شهرهای کرانه از تراکم جمعیتی بالایی برخوردارند. بنابراین با توجه به تراکم جمعیتی بالا در این مناطق و بهرهگیریهای گوناگون انسان از محیطهای دریایی- اقیانوسی و نیز این واقعیت که حدود یک سوم جمعیت جهان در سواحل دریاها و اقیانوسها زندگی میکنند، شناسایی و مطالعه هر چه بیشتر این محیطها بیش از پیش اهمیت مییابد. این موضوع برای کشور ما نیز که در دریای کاسپین، دریای عمان و خلیج پارس کرانههای درازی دارد، مصداق مییابد. لذا با توجه به اهمیت موضوع، مسایل و مشکلات گوناگونی که بر اثر عوامل متفاوت طبیعی و انسانی در سواحل کشور وجود دارد، ضرورت دارد ضمن استفاده از فناوریهای نوین به صورت یکپارچه و با دید سیستمی در راستای مدیریت و توسعه پایدار این نواحی اقدام شود. تاکنون برای طبقهبندی سواحل روشهای گوناگونی ارایه شده است. هر یک از این روشها سواحل را با دیدی ویژه، طبقهبندی مینمایند. روش نوینی که اخیراً در قالب خطی و به منظور طبقهبندی مورفولوژیکی سواحل استرالیا توسط استاد گروه جغرافیای دانشگاه تاسمانی مورد استفاده قرار گرفته و از آن با عنوان رویکرد خطی در مقابل آسیبپذیری سواحل یاد میشود رویکرد تازه ای نسبت به سواحل و بویژه خطساحلی میباشد. از این رو، در مقالهی حاضر به معرفی این روش و ضرورت تهیه نقشههای تولیدی در این فرمت برای کرانههای ایران پرداخته شده است.
بختیار فیضی زاده؛ سلیمه عبدالله آبادی؛ خلیل ولیزاده
چکیده
امروزه اعتبار سنجی نتایج حاصل از تحلیلهای مکانی GIS، تبدیل به یک چالش بزرگ در دنیای GIS شده است. تحلیل عدم قطعیت در زمینههای مختلف توجه به کیفیت داده و موضوعات مرتبط با آن از قبیل خطا، مدلهای عدم قطعیت، انتشار خطا، حذف خطا و عدم قطعیت در دادهها، بیش از هر زمان دیگر احساس میشود. مدلهای ارتفاع رقومی از ...
بیشتر
امروزه اعتبار سنجی نتایج حاصل از تحلیلهای مکانی GIS، تبدیل به یک چالش بزرگ در دنیای GIS شده است. تحلیل عدم قطعیت در زمینههای مختلف توجه به کیفیت داده و موضوعات مرتبط با آن از قبیل خطا، مدلهای عدم قطعیت، انتشار خطا، حذف خطا و عدم قطعیت در دادهها، بیش از هر زمان دیگر احساس میشود. مدلهای ارتفاع رقومی از مهمترین دادههای جغرافیایی میباشند که مبنای تحلیلهای مکانی مختلفی را تشکیل میدهند. این پژوهش با هدف بررسی میزان خطا و عدم قطعیت، دادههای ارتفاعی حاصل از ماهوارههای SRTM و ASTER را مد نظر قرار داده است.در این راستا، ابتدا با استفاده از شاخصهای آماری ME، STD و RMSE مقدار خطای دادههای مدلهای ارتفاع رقومی شناسایی محاسبه شد. در ادامه عدم قطعیت خطای دادهها با روش مونت کارلو شبیهسازی و الگوی انتشار خطا با روش درونیابی نتایج استخراج شد. نتایج این مرحله نشان میدهد که مدل رقومی استخراج شده از روج استریویی ASTER با وجود داشتن تفکیک مکانی بهتر، مقادیر بالاتری از خطا را شامل میشود و عملاً فاقد جزییات مدل رقومی ارتفاع معادل 30متر است. سپس با حذف الگوی انتشار خطا از مدلهای رقومی، DEM ثانویه تولید گردید. با محاسبه مجدد شاخصهای توصیفکننده خطا و مقایسه این مقادیر با مقادیر اولیه، نتایج حاکی از آن است که هر دو مدل ارتفاع رقومی بعد از حذف الگوی انتشار خطا دقت بالاتری را از خود نشان میدهند.از شاخص TPI جهت تعیین موقعیت توپوگرافی حوضه استفاده شد و حوضه به 6 طبقه تقسیم و میزان خطا در هر یک از طبقات قبل و بعد از شبیهسازی محاسبه گردید. نتایج حاکی از کاهش میزان خطا در تمامی طبقات قبل و بعد از شبیهسازی در هر دو مدل ارتفاع رقومی است. نتایج حاصل از این تحقیق در خصوص مدلسازی عدم قطعیت دادههای مدلهای رقومی ارتفاع به عنوان یکی از دادههای پایه در مطالعات علوم زمین بسیار کاربردی بوده و میتواند راهگشای مطالعات آتی برای کاهش عدم قطعیت و افزایش صحت نتایج تحقیقات آتی باشد.
عبدالعظیم قانقرمه؛ جواد ملک
چکیده
پهنه آبی دریای خزر همانند همه دریاها و دریاچه های بزرگ تحت تأثیر پدیده های مختلف هیدرودینامیکی نظیر مد توفان، خیزآبهای ناشی از موج و باد، بالاروی موج در منطقه ساحلی و پدیده تشدید، پیوسته در حال تلاطم می باشد. اما دلیل تمامی این پدیده ها نیروهای ناشی از میدان فشار هوا و باد بر پهنه آبی ...
بیشتر
پهنه آبی دریای خزر همانند همه دریاها و دریاچه های بزرگ تحت تأثیر پدیده های مختلف هیدرودینامیکی نظیر مد توفان، خیزآبهای ناشی از موج و باد، بالاروی موج در منطقه ساحلی و پدیده تشدید، پیوسته در حال تلاطم می باشد. اما دلیل تمامی این پدیده ها نیروهای ناشی از میدان فشار هوا و باد بر پهنه آبی دریا است. در این پژوهش اثرات دادههای (مؤلفه های) فشار هوا و باد در ترازهای مشاهداتی ایستگاههای ترازسنجی بندر انزلی، بندر نوشهر، بندر صدرا (نکا) و آشوراده مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از داده های ساعتی تراز آب ایستگاههای بالا در طی دوره زمانی چهارساله (2003-2000) میلادی و همچنین از داده های فشار هوا و باد بر پهنه آبی دریای خزر با تفکیک های زمانی و مکانی 6 ساعته و 25/0 درجه (25 کیلومتر) در طی دوره زمانی چهار ساله به بالا استفاده گردید. برای بررسی محدوده اثرگذاری این عوامل (فشار هوا و باد) بر داده های ایستگاههای ترازسنجی شبکه های 50 ×50 تا 250×250 کیلومتر (با توالی 50 کیلومتر) به طرف بدنه اصلی دریا توسعه داده شد. برای تعیین ضرایب و میزان اثر مؤلفههای باد و فشار هوا از مدل رگرسیون چند متغیره خطی استفاده شده است و نتایج برای هر ایستگاه بصورت ماهانه اخذ گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد با مدلسازی میدان وسیعتری از اثرگذاری فشار هوا و باد بر پهنه آبی مشرف به هر ایستگاه نتایج داده های تراز آب برآورد شده و مشاهداتی همبستگی بیشتری دارند بطوریکه حداکثر ضریب همبستگی برای میدان 250×250 کیلومتر، برای ایستگاههای انزلی در ماه نوامبر 864/0 و نوشهر در ماه نوامبر 909/0 و صدرا (نکا) در ماه مارس 893/0 و آشوراده در ماه آوریل 873/0 می باشد.
حسن بیک محمدی
دوره 15، شماره 60 ، بهمن 1385، ، صفحه 32-35
چکیده
مشرق زمین زادگاه تمدن است و سیستان یکى از کانون هاى فرهنگ و تمدن جنوب غرب آسیاست. سیستان همچنین سرزمین و زادگاه حماسه هاى ملى، فرهنگى و اجتماعى تاریخ باستان کشور ایران است. دشت سیستان در محدوده شرق ایران به علت موقعیت خاص جغرافیایى در مصب و دلتاى رودخانه هیرمند و شعبات آن و بهره گیرى از منابع آبى و آبرفت هاى حاصل خیز آن در سایه ...
بیشتر
مشرق زمین زادگاه تمدن است و سیستان یکى از کانون هاى فرهنگ و تمدن جنوب غرب آسیاست. سیستان همچنین سرزمین و زادگاه حماسه هاى ملى، فرهنگى و اجتماعى تاریخ باستان کشور ایران است. دشت سیستان در محدوده شرق ایران به علت موقعیت خاص جغرافیایى در مصب و دلتاى رودخانه هیرمند و شعبات آن و بهره گیرى از منابع آبى و آبرفت هاى حاصل خیز آن در سایه فعالیت هاى کشاورزى و کارکردهاى فرهنگى بنیان گذار یکى از تمدن هاى کهن در عهد باستان است . براساس یافته هاى باستان شناسان در هزاره هاى قبل از میلاد یکى از قدیم ترین شیوه هاى شهرنشینى و مدنیت در شهرسوخته سیستان شکل گرفته و قدمت آن حتى قدیمى تر از تمدن سومر بوده است . سرزمین سیستان به برکت موقعیت جغرافیایى خود از سپیده دم تاریخ از چنان غناى اقتصادى برخوردار بوده است که در طى قرن ها به "انبار غله آسیا" مشهور بوده است. در این مقاله که به شیوه روش هاى تحقیق اسنادى و تحلیلى تهیه شده ، پژوهنده سعى کرده است تا طى جمع آورى و تجزیه و تحلیل اسناد و مدارک تاریخى و جغرافیایى چهره واقعى جغرافیاى تاریخى سیستان مشخص شده؛ قدمت، موقعیت، جایگاه و نقش اقتصادى و فرهنگى و اجتماعى آن رادر میان مراکز تمدنى جنوب شرقى آسیا مشخص نماید.
سیده سمیرا حسینی؛ حمید عبادی؛ یاسر مقصودی مهرانی
چکیده
در دهههای اخیر توجه زیادی به تخمین زیست توده جنگلی شده است. تهیه نقشههای جامع و صحیح از زیست توده جنگلی جهت مدل کردن چرخه کربن جهانی و کاهش گازهای گلخانهای از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. روشهای قدیمی برای تخمین زیست توده براساس مقادیر بازپراکنشها به کمک آنالیزهای رگرسیون صورت میپذیرفت. مشکل اصلی این روشها، سطح اشباع ...
بیشتر
در دهههای اخیر توجه زیادی به تخمین زیست توده جنگلی شده است. تهیه نقشههای جامع و صحیح از زیست توده جنگلی جهت مدل کردن چرخه کربن جهانی و کاهش گازهای گلخانهای از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. روشهای قدیمی برای تخمین زیست توده براساس مقادیر بازپراکنشها به کمک آنالیزهای رگرسیون صورت میپذیرفت. مشکل اصلی این روشها، سطح اشباع پایین آنها در طول موجها و پلاریزاسیونهای مختلف بدلیل در نظر نگرفتن پارامترهای ساختاری بود. به کمک تکنیکهای اینترفرومتری، تحقیقات به سمت استخراج پارامترهای ساختاری سوق پیدا کرد. ارتفاع یکی از پارامترهای ساختاری میباشد که جهت تخمین زیست توده جنگلی میتواند استفاده شود. بهبود روشهای بازیابی ارتفاع درختان نقش بسیار مهمی در استخراج صحیح زیست توده جنگلی ایفا میکند. در این مقاله یک روش جدید به منظور بهینهسازی ماتریس پراکنش به کمک تغییر پایه پلاریزاسیون جهت تخمین ارتفاع معرفی شده است. به کمک تغییر ماتریس پراکنش در پایه پلاریزاسیونهای مختلف برای هر دو تصویر پایه و پیرو، پارامترهای همبستگی مختلف استخراج شده و با روشهای مختلف تخمین ارتفاع، ارتفاع درختان تخمین زده شده است. دادههای مورد بررسی، دادههای تمام پلاریمتری از سنجنده هوایی SETHI در باند P میباشد که در منطقه جنگلهای شمالی واقع در Remningstorp در جنوب کشور سوئد برداشت شده است. نتایج نشان میدهد که روشهایی که در آنها تغییر فاز وجود دارد در اثر تغییر پارامترهای هندسی بیضوی، بهبود چشمگیری داشتهاند بطوری که روشهای فاز حجم تصادفی برروی زمین با 76/0= R2 و76/3 = RMSE و تفاضلی مدل رقومی با 69/0-= R2 بهترین بهبود در نتایج را داشتهاند و روش وارونگی دامنه همدوسی که با مقدار کوهرنس ارتفاع را استخراج میکند، با 17/0= R2 بهبود چندانی در نتایج آن ملاحظه نشده است.
صمد شادفر
چکیده
یکی از انواع مخاطرات محیطی که در بسیاری از مناطق کشور سبب از بین رفتن اراضی کشاورزی، مرتعی و تأسیسات زیربنایی میگردد، فرسایش خندقی می باشد. در این تحقیق از عملگرهای منطق فازی در حوضه طرود با هدف مشخص کردن پهنههای مختلف خطر، به دست آوردن مساحت هریک از آنها و ارائه نقشه خطر فرسایش خندقی استفاده شده است. جهت دستیابی به این هدف، از تصاویر ...
بیشتر
یکی از انواع مخاطرات محیطی که در بسیاری از مناطق کشور سبب از بین رفتن اراضی کشاورزی، مرتعی و تأسیسات زیربنایی میگردد، فرسایش خندقی می باشد. در این تحقیق از عملگرهای منطق فازی در حوضه طرود با هدف مشخص کردن پهنههای مختلف خطر، به دست آوردن مساحت هریک از آنها و ارائه نقشه خطر فرسایش خندقی استفاده شده است. جهت دستیابی به این هدف، از تصاویر ماهوارهای، تفسیر عکسهای هوایی به مقیاس1:20000، نقشههای توپوگرافی به مقیاس 1:50000، نقشههای زمین شناسی به مقیاس1:100000، مطالعات میدانی و نرم افزار ArcGIS به عنوان ابزارهای اصلی پژوهش استفاده شده است. به این منظور در ابتدا برخی از متغیرهای مؤثر که در تشکیل و توسعه فرسایش خندقی نقش مهمتری داشتندو همچنین مناطق دارای فرسایش خندقی مورد شناسایی قرار گرفتند.در مرحله بعد، طبقات عوامل مؤثر وزندهی شده و نقشه فرسایش خندقی با استفاده از اپراتورهای جمع جبری فازی، ضرب فازی، گامای فازی 5/0 و گامای فازی 8/0 در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. نتایج حاصله بیانگر آن است که در روش جمع جبری فازی100 درصد مناطق خندقی در پهنه خیلی زیاد، در ضرب جبری فازی، 29/83 درصد مناطق خندقی در پهنه کم، در گامای فازی 5/0حدود 93/60 درصد خندق ها در طبقه کم و مجموعاً حدود 17 درصد خندقها در طبقات زیاد و خیلی زیاد واقع شده اند ولی در روش گامای فازی 8/0 حدود 5/1 درصد مناطق خندقی در طبقه کم و حدود 62 درصد خندقها در طبقات زیاد و خیلی زیاد قرار گرفتهاند.
مهتاب صفری شاد؛ محمود حبیب نژاد روشن؛ علیرضا ایلدرمی
چکیده
موضوع خشکسالی در مطالعات منابع آب اهمیت زیادی دارد. شاخصهایخشکسالیهواشناسیمستقیماًازرویدادههایهواشناسینظیربارندگیمحاسبهمیشوند درصورتفقداندادههایمذکور،درپایشخشکسالیمفیدواقع نخواهندشد.لذاتکنیکسنجشازدورمیتواندابزاریمفیددرپایشخشکسالیبهشماررود. دراینتحقیقبااستفادهازتصاویرماهوارهایسنجنده MODIS روندتغییراتشاخصنرمالشدهپوششگیاهی ...
بیشتر
موضوع خشکسالی در مطالعات منابع آب اهمیت زیادی دارد. شاخصهایخشکسالیهواشناسیمستقیماًازرویدادههایهواشناسینظیربارندگیمحاسبهمیشوند درصورتفقداندادههایمذکور،درپایشخشکسالیمفیدواقع نخواهندشد.لذاتکنیکسنجشازدورمیتواندابزاریمفیددرپایشخشکسالیبهشماررود. دراینتحقیقبااستفادهازتصاویرماهوارهایسنجنده MODIS روندتغییراتشاخصنرمالشدهپوششگیاهی استان اصفهان برای سالهای 2000 تا 2008 بررسی شد. شاخص NDVIعلاوه بر پوشش گیاهی طبیعی برای پایش خشکسالی به ویژه خشکسالی زراعی نوع دیم هم میتواند مؤثر باشد. بادرنظرگرفتناینشاخص،پوششگیاهیمنطقه به4گروهطبقهبندی شد ومساحتهرکدامازطبقاتنیزمحاسبهشد.درنهایتدوشاخص SPI و NDVI موردمقایسهقرارگرفت. نتایجحاصل ازمحاسبه شاخص SPI حاکی از وقوع خشکسالیشدید در سال 2008 و خشکسالیمتوسطبه ترتیب در سالهای2000 و 2001 دراستاناصفهان است. محاسبهشاخص NDVI دراینسهسالنیزنشاندادکهمیزانپوشش گیاهیضعیفبهطورقابلمحسوسیافزایشیافته است. با این حال نتایج حاصل از اثر تغییرات بارندگی بر روی شاخص NDVI نشان داد که همزمانی وقوع خشکسالی هواشناسی و خشکسالی کشاورزی در تمام سالها وجود ندارد. برای سال 2006 علیرغم اینکه بارش بیشتر از سالهای قبل و بعد و بیشتر از میانگین بارش استان بوده، اما براساس نتایج شاخص NDVI این سال همراه با خشکسالی کشاورزی (کاهش ارزش شاخص NDVI) بوده و برعکس در سالهای 2002 و 2004 که بارش کمتر از سال 2006 رخ داده اما شرایط دیم و مرتع بهتر از سال 2006 بوده و همچنین در سال 2003 با اختلاف 2 میلیمتر بارش در سال 2002، مقدار شاخص NDVIکاهش زیادی یافته است. نتایج این تحقیق ضرورت تعریف نمایهای که همه این موارد را بیان کند دوچندان میکند.
محمد اسکندری نوده؛ لیلا صیّاد بیدهندی
دوره 21، شماره 84 ، اسفند 1391، ، صفحه 35-54
چکیده
اسکان غیررسمی یکی از مشکلات شهری است که مهمترین مشخصه آن ناامنی حق تصرف، شرایط ساختاری نابهنجار مسکن، دسترسی ضعیف به خدمات شهری و تغذیه سالم و تراکم بیش از حدّ میباشد. این شرایط بالاخص در کشورهای توسعه نیافته بارزتر است. بیش از نیم تا دو سوم جمعیت شهرهای اینگونه کشورها، در حیطه اسکان غیررسمی قرار دارند. در کشور ایران نیز مشکل اسکان ...
بیشتر
اسکان غیررسمی یکی از مشکلات شهری است که مهمترین مشخصه آن ناامنی حق تصرف، شرایط ساختاری نابهنجار مسکن، دسترسی ضعیف به خدمات شهری و تغذیه سالم و تراکم بیش از حدّ میباشد. این شرایط بالاخص در کشورهای توسعه نیافته بارزتر است. بیش از نیم تا دو سوم جمعیت شهرهای اینگونه کشورها، در حیطه اسکان غیررسمی قرار دارند. در کشور ایران نیز مشکل اسکان غیررسمی بطور مشهودی از دهه 1340 به بعد که رشد شهرنشینی در اوج خود بوده، نمایان گردید و شهرهای کشور را با مشکل جدّی روبرو نموده و همواره میزان آن در حال افزایش است. دولت در ایران تلاش بسیاری در زمینه ساماندهی اسکان غیررسمی نموده است. ضرورت این تلاشها ناشی از تأکیدات قانون اساسی کشور در ارتباط با حق داشتن سرپناه و مسکن مناسب برای شهروندان در بندهای 3 و 31 آن است. این تحقیق سعی دارد تا با استفاده از روش تحلیل عاملی و امتیازدهی با روش لیکرت به ارزیابی میزان موفقیت سیاستهای دولت در ساماندهی اسکان غیررسمی در شهر بندرعباس بپردازد.
بنابراین تحقیق از روش کمّی و نهایتاً تحلیل کیفی نتایج بهره میگیرد. نتایج بررسی حاکی از آن است که دولت در شاخصهای ساماندهی و توانمندسازی اسکان غیررسمی در شهر بندرعباس توفیق چندانی به دست نیاورده است. در این راستا بحث، نتیجهگیری و پیشنهادهایی ارائه شده است.
احمد پوراحمد؛ حسین حاتمی نژاد؛ مهدی مدیری؛ اشرف عظیم زاده ایرانی
چکیده
حفظ و نگهداری بافتهای تاریخی یا بافتهای دارای میراث فرهنگی شهرها، از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که این بافتها علاوه بر ایجاد حس هویت و برانگیختن غرور ملی، کیفیت زندگی شهروندان را نیز ارتقاء میبخشند. «بهسازی»، یکی از روشها و البته مناسب ترین روش مداخله در بافت تاریخی شهرها میباشد، ...
بیشتر
حفظ و نگهداری بافتهای تاریخی یا بافتهای دارای میراث فرهنگی شهرها، از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که این بافتها علاوه بر ایجاد حس هویت و برانگیختن غرور ملی، کیفیت زندگی شهروندان را نیز ارتقاء میبخشند. «بهسازی»، یکی از روشها و البته مناسب ترین روش مداخله در بافت تاریخی شهرها میباشد، زیرا در این نوع مداخله اصل بر«وفاداری به گذشته وحفظ آثار هویت بخش» درآنهاست. در هر یک از اقدامات مربوط به بهسازی، مداخلهای چشمگیر در کالبد صورت نمی گیرد و تنها با جایگزینی عملکرد مناسب فعالیت، از فرسایش این نوع از فضای شهری جلوگیری میشود و با ایجاد تغییراتی در فعالیتهای شهری، فضاهای شهری مطلوب ایجاد میگردد. از آنجایی که رعایت « الزامات پدافند غیر عامل » و همچنین لحاظ نمودن« اصول توسعه پایدار شهری» در انتخاب الگوی مناسب بهسازی بافت کهن شهری، جزء ضروریات میباشد، با بررسی اصول حاکم بر این دو مفهوم پی میبریم که تضادها و تناقضاتی بین این اصول وجود دارد. در پژوهش حاضر، عمدتاً به مطالعه و بررسی دو مفهوم مهم و تأثیرگذار در الگوی بهسازی بافت تاریخی شهری، پرداخته شده و بین اصول حاکم بر آنها مقایسه تطبیقی صورت گرفته است. هدف از این تحقیق، طرح موضوع تضادهای موجود میان الزامات پدافند غیر عامل با اصول توسعه پایدار شهری در الگوی بهسازی بافت تاریخی شهری و یافتن راه حل مناسب در این خصوص میباشد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و از نظر شیوهی انجام، توصیفی- اکتشافی میباشد. روش جمعآوری اطلاعات، به دو صورت اسنادی(کتابخانه ای) و پیمایشی (میدانی) بوده و تحلیلها، با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی(ArcGIS) و همچنین به روش تحلیل مقایسه زوجی بصورت استنباطی انجام شده است. بافت تاریخی منطقه 12 شهر تهران با تأکید بر عنصر تاریخی «موزه» ها، مطالعه موردی این مقاله میباشد که دستیابی به نتایج تحقیق را سهلتر ساخته است.نتایج پژوهش نشان میدهد که برای یافتن مناسب ترین الگوی مداخله - از نوع بهسازی- در بافت تاریخی، میبایست با تأکید بر رعایت الزامات پدافند غیرعاملواصول توسعه پایدار شهری، ضمن تعیین اولویتها در تغییر کاربری ها، زمینههای هر نوع پارادوکس و تضاد در رویکردها را تعدیل نمود.
حسن خسروی؛ اسماعیل حیدری علمدارلو؛ سحر نسب پور
چکیده
امروزه با گسترش فعالیتهای انسانی، ارزیابی کیفی و کمی منابع آبی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک جایگاه ویژهای در مطالعات منابع آب پیدا نموده است. یکی از شاخصهای ارزیابی کیفیت آب، اندازهگیری مقدار غلظت یونهای اصلی موجود در آب است. بهمنظور بررسی تغییرات مکانی، شاخص کیفیت آب زیرزمینی (GQI) که تلفیقی از پارامترهای مؤثر بر کیفیت ...
بیشتر
امروزه با گسترش فعالیتهای انسانی، ارزیابی کیفی و کمی منابع آبی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک جایگاه ویژهای در مطالعات منابع آب پیدا نموده است. یکی از شاخصهای ارزیابی کیفیت آب، اندازهگیری مقدار غلظت یونهای اصلی موجود در آب است. بهمنظور بررسی تغییرات مکانی، شاخص کیفیت آب زیرزمینی (GQI) که تلفیقی از پارامترهای مؤثر بر کیفیت آب میباشد، مورد استفاده قرار میگیرد. در مطالعه حاضر بهمنظور بررسی نحوه توزیع یونهای اصلی شامل کلسیم،منیزیم، سدیم،کلر،سولفات وکلموادمحلول (TDS) و پهنهبندی کیفی دشت یزد اردکان، شاخص GQI با استفاده از نرم افزارArcGIS برآورد شد. برای بررسی وضعیت تغییرات زمانی و مکانی شاخص GQI در دشت یزد- اردکان از آمار 53 چاه پیزومتری وابسته به وزارت نیرو (شرکت آب منطقهای استان یزد) استفاده و نقشههای پهنهبندی کیفی سالهای 1382، 1385 و 1390 تهیه شد. نتایج نشان داد که دشت یزد- اردکان در کلاسهای متوسط و قابل قبول از نظر شاخص GQI قرار دارد. بیشترین و کمترین مقدار شاخص GQI به ترتیب در غرب و شمال دشت مشاهده شد. شاخص خود همبستگی فضایی موران1، شاخص GQI و همه متغیرهای شیمیایی مورد بررسی به جز منیزیم دارای الگوی توزیع مکانی خوشهای هستند و منیزیم دارای الگوی توزیع مکانی تصادفی است.با توجه به نتایج بهدست آمده از میان شش پارامتر مورد بررسی سه پارامتر موادجامدمحلول (TDS)، سدیم و کلر با داشتن بیشترین ضریب رتبهبندی به ترتیب دارای بیشترین تأثیر در مقدار شاخص GQI و در نتیجه کیفیت آب زیرزمینی هستند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که روند شاخص GQI در منطقه مورد مطالعه نزولی است و کاربری اراضی نقش بسیار زیادی در کاهش میزان شاخص GQI و در نتیجه کیفیت آبهای زیرزمینی دشت یزد-اردکان دارد.
مریم ممبنی؛ حمیدرضا عسگری
چکیده
پایش و مدیریت بهینه منابع طبیعی نیازمند اطلاعات به هنگام و صحیح است. تغییرات در پوشش زمین که در سطوح مختلف فضایی و در دورههای زمانی متفاوت رخ میدهد، بیانگر تعامل و تقابل نیازهای همیشگی جوامع انسانی و محیطی با زمین میباشد.در این راستا نقشههایکاربری/ پوشش زمین از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی محسوب ...
بیشتر
پایش و مدیریت بهینه منابع طبیعی نیازمند اطلاعات به هنگام و صحیح است. تغییرات در پوشش زمین که در سطوح مختلف فضایی و در دورههای زمانی متفاوت رخ میدهد، بیانگر تعامل و تقابل نیازهای همیشگی جوامع انسانی و محیطی با زمین میباشد.در این راستا نقشههایکاربری/ پوشش زمین از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی محسوب میشوند. درمطالعه حاضر،تغییراتپوششاراضیطی 26 سالگذشتهو بررسیامکانپیشبینی آن در آینده با استفاده از مدل زنجیرة مارکوف منطقهشوشتر مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق، تصاویر سنجندههای TM لندست 4، 5 و OLI لندست 8 به ترتیب برای سالهای 1989، 2000 و 2015 و همچنین نقشههایتوپوگرافی و پوشش منطقه استفاده گردید. تصاویر هر سه مقطع زمانی به چهار طبقة کاربری مرتع، اراضی کشاورزی دیم، اراضی مسکونی، و اراضی کشاورزی آبی طبقهبندی شدند. بنابر نتایج، کشاورزی آبی پویاترین کاربری موجود در منطقه بوده که وسعت این اراضی طی 1989 تا 2015 روندی صعودی را در پی داشته است، بهطوری که مقدار 4337 هکتار (7/12 درصد) به این اراضی افزوده شده است. روند تغییرات کاربری مرتع نیز طی 1989 تا 2015 روندی نزولی بوده که موجب کاهش99/59160هکتار از این طبقه شده است. نتایج حاصل از آشکارسازی تغییرات در سال 2030 به گونهای است که در صورت ادامه روند موجود در منطقه 33/20 درصد به طبقه کاربری اراضی آبی افزوده خواهد شد، به طوری که در سال 2030 کاربری کشاورزیآبی 95/60 درصد از مساحت منطقه را شامل میشود. در کاربریهای مرتع و اراضی دیم به ترتیب 12/21 و 21/0درصد از مساحت تشکیلدهنده هر کاربری کاسته شده است و به مساحت کاربری مسکونی افزوده شده است. نقشهپیش بینیحاصلهازمدلزنجیرهمارکوفبرایارائهدیدیکلیبهمنظورمدیریتبهترمنابعطبیعیبسیارحائزاهمیتاست.
شراره پور ابراهیم؛ مهرداد هادی پور؛ مهدی مردیان؛ امیر انصاری
چکیده
در این پژوهش به بررسی تأثیر صنایع نفتی محدوده دشت شازند بر تغییرات مکانی کیفی منابع آب زیرزمینی با استفاده از تکنیک زمین آمار و سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته شد. هدف این پژوهش شناسایی محدوده تأثیرپذیر و عوامل مؤثر در آلودگی است تا پهنه مناسب تأمین آب شرب و کشاورزی را از نظر کیفی در محدوده مطالعاتی شناسایی نمود. بدین منظور با نمونهبرداری ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی تأثیر صنایع نفتی محدوده دشت شازند بر تغییرات مکانی کیفی منابع آب زیرزمینی با استفاده از تکنیک زمین آمار و سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته شد. هدف این پژوهش شناسایی محدوده تأثیرپذیر و عوامل مؤثر در آلودگی است تا پهنه مناسب تأمین آب شرب و کشاورزی را از نظر کیفی در محدوده مطالعاتی شناسایی نمود. بدین منظور با نمونهبرداری از آب چاههای محدوده مطالعاتی، آنالیزهای آزمایشگاهی مواد نفتی و آروماتیک انجام شد. سپس با تکنیک زمین آمار و به روش معکوس فاصله وزنی، روند تغییرات مکانی غلظت پارامترهای کیفی بررسی شد. برای این کار، منظور از تحلیلگر زمین آمار در نرم افزار ArcGIS 10.3 بهره گرفته شد.همچنین مقایسه مقادیر با حد مطلوب و حد مجاز استانداردهای محیط زیست بررسی گردید. نتایج نشان داد از نظر آلودگیهای نفتی به جز در چند مورد استثناء، در بیشتر موارد آلودگی قابل توجهی وجود ندارد. بیشتر حساسیتها در این بخش در چاه شماره 10 مربوط به دو پارامتر Anthracene و Pyrene از ترکیبات حلقوی چند هستهای بود که مقادیر آلاینده چندین برابر استاندارد محیط زیست دیده شد. با توجه به توسعه مجتمعهای نفتی شازند در سالهای اخیر و نقطه روشنهای آلودگی، هر چند بصورت محدود، به نظر میرسد خطر آلایندگی منابع آب زیرزمینی دشت شازند در آینده بیش از پیش افزایش یابد.
حسن امامی؛ حسن شهریاری
چکیده
در این تحقیق، کمّیسازی عوامل محیطی و انسانی در وقوع و گسترش آتشسوزی جنگل در منطقه جنگلی حفاظت شده ارسباران، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور با ترکیب دادههای سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، از باندهای انعکاسی و حرارتی تصاویر ماهوارهای لندست 8، مدل رقومی ارتفاعی زمین، سرعت و جهت باد، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین، ...
بیشتر
در این تحقیق، کمّیسازی عوامل محیطی و انسانی در وقوع و گسترش آتشسوزی جنگل در منطقه جنگلی حفاظت شده ارسباران، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور با ترکیب دادههای سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، از باندهای انعکاسی و حرارتی تصاویر ماهوارهای لندست 8، مدل رقومی ارتفاعی زمین، سرعت و جهت باد، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین، شیب، جهت شیب، نزدیکی به جادهها و مناطق مسکونی به عنوان عوامل طبیعی و انسانی استفاده شده است. ابتدا با تلفیق این دادهها، نقشه منـاطق خطر آتشسوزی جنگل تولید گردید و سپس نقشه مناطق با ریسک 50 درصدی آتشسوزی تولید شد. برای بررسی و اعتبار سنجی نتایج حاصل، دادههای مرجع آتشسوزیهای پیشین مورد استفاده قرار گرفت. نتایج کمّی پارامترهای مذکور نشان دادند که پوشش گیاهی با 58/36 درصد همبستگی، شیب با مقدار 38/38 درصد دارای بالاترین تأثیر و سایر پارامترها در مراتب بعدی در انتشار آتشسوزی قرار دارند. همچنین نتایج مقادیر ضرایب همبستگی نرمال شده این پارامترها نشان داد که به ترتیب شاخصهای پوشش گیاهی، دمای سطح زمین، جهت شیب و شیب با 29/20%، 29/11%، 21/93% و 19/75%،بالاترین میزان همبستگی با نقشه خطر وقوع آتشسوزی را دارند. همچنین، نتایج ارزیابی نقشه پتانسیل آتشسوزی با ریسک 50 درصدی نشان داد که حدود 17% منطقه دارای پتانسیل خیلیزیاد بوده و بیشتر از 50 درصد منطقه در وضعیت خطر زیاد برای آتشسوزی قرار دارد. علاوه بر عوامل محیطی، بررسی ارتباط عوامل انسانی با خطر آتشسوزی نشان داد که عامل نزدیکی به جاده بیشترین سهم را در ایجاد وقوع آتشسوزی در منطقه دارد. نتایج کمّی عوامل انسانی در وقوع خطر آتشسوزی نشان داد که راههای ارتباطی و مناطق مسکونی به ترتیب حداقل 32 درصد و حداکثر 68 درصد همپوشانی با خطر وقوع آتشسوزی در منطقه مطالعاتی را دارا هستند.
محسن احد نژاد روشتی؛ شهریور روستایی؛ محمدجواد کاملی فر
چکیده
شبکه معابر شهری از مهمترین شریانهای حیاتی شهرها محسوب میشوند که مخصوصاً بعد از بحران، در عملیات امداد و نجات، تخلیهی مجروحان و آسیب دیدگان تأثیر بسزایی دارند. بنابراین ارزیابی آسیبپذیری شبکه معابر شهری و برنامهریزی برای کاهش این آسیبها امری ضروری مینماید. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با هدف ارزیابی شبکه معابر شهری ...
بیشتر
شبکه معابر شهری از مهمترین شریانهای حیاتی شهرها محسوب میشوند که مخصوصاً بعد از بحران، در عملیات امداد و نجات، تخلیهی مجروحان و آسیب دیدگان تأثیر بسزایی دارند. بنابراین ارزیابی آسیبپذیری شبکه معابر شهری و برنامهریزی برای کاهش این آسیبها امری ضروری مینماید. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با هدف ارزیابی شبکه معابر شهری در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران در منطقه 1 تبریز انجام گرفته است. برای ارزیابی آسیبپذیری شبکه معابر منطقه1 تبریز، 3معیار درجه محصوریت، تراکم و ویژگیهای ساختمانی انتخاب شدند که معیار تراکم شامل زیر معیار تراکم جمعیتی و تراکم ساختمانی و معیار ویژگیهای ساختمانی شامل پنج زیر معیار قدمت بنا،کیفیت بنا، نوع کاربری، سطح اشغال و نوع مصالح میباشد که هریک از این زیر معیارها، خود نیز دارای چندین زیرمعیار هستند که با روش دلفی ارزشگذاری شدند. در نهایت پس از ارزیابی آسیبپذیری معابر در هر زیر معیار، با روش ارزیابی چندمعیاره (MCE) در قالب نرم افزار IDRISI، معیارها همپوشانی شدند. نتایج نهایی حاکی از این است که، آسیبپذیری شبکه معابر محدودهی مورد مطالعه (جز در محلات نوساز)، بیشتر از حد متوسط، و عمدتاً زیاد و خیلی زیاد است. آسیبپذیری شبکه معابر در محلات اسکان غیررسمی بیشتر به چشم میخورد که در برنامهریزیها باید در اولویت قرار بگیرند.
علی کلانتری اسکوئی؛ مهدی صابر خوشه مهر
چکیده
اشتراکگذاری از موضوعات کلیدی در موفقیت زیرساخت اطلاعات مکانی (SDI) محسوب میشود. در سایه اشتراکگذاری از دوبارهکاریها در تولید و جمعآوری داده و اطلاعات مکانی توسط سازمانهای مختلف جلوگیری شده، هزینهها کاهش یافته و از قابلیتهای داده و اطلاعات مکانی در راستای برنامهریزیها و تصمیمگیریها بهطور مؤثری استفاده به عمل ...
بیشتر
اشتراکگذاری از موضوعات کلیدی در موفقیت زیرساخت اطلاعات مکانی (SDI) محسوب میشود. در سایه اشتراکگذاری از دوبارهکاریها در تولید و جمعآوری داده و اطلاعات مکانی توسط سازمانهای مختلف جلوگیری شده، هزینهها کاهش یافته و از قابلیتهای داده و اطلاعات مکانی در راستای برنامهریزیها و تصمیمگیریها بهطور مؤثری استفاده به عمل میآید. اما شواهد موجود نشان میدهند که تحقق امر اشتراکگذاری داده و اطلاعات مکانی همواره با چالشهای متعددی مواجه بوده است و بدون رفع این موانع دستیابی به اهداف توسعه SDI نیز میسر نخواهد شد. ازاینرو هدف اصلی تحقیق حاضر، ارائه راهکاری برای شناسائی و اولویتبندی چالشهای اشتراکگذاری داده و اطلاعات مکانی میباشد. چارچوب روش تحقیق بر اساس پیمایش، مفهوم ریسک و استفاده از سامانه استنباط فازی بنا نهاده شده است. به منظور عینیت بخشیدن به این چارچوب، مطالعهای موردی با مشارکت 19 سازمان در استان آذربایجان شرقی انجام شد. ابتدا از منابع مختلف 25 چالش محتمل در اشتراکگذاری شناسائی شد و سپس با کمک پرسشنامه دیدگاه کارشناسان در رابطه با احتمال وقوع و شدت اثر چالشها مورد سنجش قرار گرفت. در مرحله بعد با توسعه سامانه استنباط فازی دیدگاههای کارشناسان پردازش شده و امتیاز فازی هر یک از چالشها محاسبه شد. در ادامه چالشها از نظر اهمیت بر اساس معیارهای از پیش تعریف شده سطحبندی شده و با اجرای آنالیز خوشهای (کلاستر) چالشهای مشابه در کلاسترهای یکسان قرار گرفتند. بر اساس یافتهها، میانگین هندسی کلی چالشها 76/62 درصد محاسبه شد و نبود پورتال مکانی (ژئوپورتال)، فقدان یا مشکلات متادیتا (فراداده)، نبود هماهنگی لازم در بین سازمانهای مختلف برای اشتراکگذاری داده و اطلاعات مکانی از مهمترین چالشهای اشتراکگذاری داده و اطلاعات مکانی شناخته شدند که همگی در کلاستر یکسانی قرار داشتند. همینطور از ارزیابی چالشها در دو کلاس سازمانی و فنی چنین استنباط شد که چالشهای سازمانی نسبت به چالشهای فنی اهمیت بیشتری دارند.
حسین حاتمی نژاد؛ احمد پوراحمد؛ مرتضی نصرتی هِشی
چکیده
محلههایی که در گذشته اغلب در هسته مرکزی شهرها جای داشتند و زمانی از غنای فرهنگی برخوردار بودند، اکنون با معضلی به نام «بافت فرسوده و ناکارآمد» روبهرو هستند. در جهان معاصر با پیشرفت سریع علم و تکنولوژی، سیستم برنامهریزی شهری نیز با دگرگونیهایی مواجه شده است و آثار آنها میتواند جهت پیشرفت شهر چالش برانگیز باشد. ...
بیشتر
محلههایی که در گذشته اغلب در هسته مرکزی شهرها جای داشتند و زمانی از غنای فرهنگی برخوردار بودند، اکنون با معضلی به نام «بافت فرسوده و ناکارآمد» روبهرو هستند. در جهان معاصر با پیشرفت سریع علم و تکنولوژی، سیستم برنامهریزی شهری نیز با دگرگونیهایی مواجه شده است و آثار آنها میتواند جهت پیشرفت شهر چالش برانگیز باشد. برنامهریزی شهری که قبلاً مبتنی بر سیستم سنتی بوده است، امروزه به نظر میرسد از توان و پاسخگویی لازم جهت اصلاح و حل مشکل بافتهای فرسوده برخوردار نیست. بنابراین، رویکرد «آیندهپژوهی» با شناسایی فرصتها و تهدیدهای آینده این بافتها، به ما کمک میکند تا از فرصتهای آینده به بهترین شکل بهره بگیریم و از پیامدهای منفی بافتهای فرسوده شهری تا حد امکان جلوگیری نماییم. از این رو، انگیزه و هدف پژوهش حاضر شناخت متغیرهای کلیدی مؤثر جهت کاهش بافتهای فرسوده و بررسی روابط بین متغیرها و نحوه اثرگذاری بر همدیگر در افق 1416 بوده است. فرآیند حاکم بر این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و نوع روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. ماهیت دادهها کیفی بوده و روش گردآوری دادهها و اطلاعات به صورت کتابخانهای، اسنادی و پیمایشی است. انجام محاسبههای پیچیده و تجزیه و تحلیل دادهها مبتنی بر روش تحلیل آثار متقابل و استفاده از نرمافزار تحلیلی میکمک میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد، کلیدیترین متغیرهای راهبردی جهت کاهش بافت فرسوده ناحیه یک منطقه 9 به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری «تغییر دولتها (روی کار آمدن دولت جدید هر چهار سال یکبار)»، «فقدان قانون خاص در ساماندهی بافت فرسوده»، «تعادلبخشی و تحقق عدالت اجتماعی»، «ضعف نگرش و دانش مدیران شهری» و «برپایی تشکلهای محلی سازمان یافته و مستمر جهت ترغیب ساکنین به مشارکت» است.