وضعیت سرزمینی و امنیتی مناطق مرزی
سید مهدی موسوی شهیدی؛ بهادر زارعی؛ مهدی اوریا
چکیده
هیدروپلیتیک بررسی نقش آب در روابط کشورها در چهار مقیاس محلی، ملی، منطقه ای و جهانی است. کشور ایران با دارا بودن 26 رودخانه مرزی و وابستگی حدود 30 درصدی جمعیت کشور به آب حوضه های آبریز مشترک، جزء کشورهایی است که بهشدت تحت تأثیر تحولات و تغییرات هیدروپلیتیکی در جهان قرار دارد. در این میان امنیت مناطق مرزی، به دلیل قرار گرفتن در مناطق ...
بیشتر
هیدروپلیتیک بررسی نقش آب در روابط کشورها در چهار مقیاس محلی، ملی، منطقه ای و جهانی است. کشور ایران با دارا بودن 26 رودخانه مرزی و وابستگی حدود 30 درصدی جمعیت کشور به آب حوضه های آبریز مشترک، جزء کشورهایی است که بهشدت تحت تأثیر تحولات و تغییرات هیدروپلیتیکی در جهان قرار دارد. در این میان امنیت مناطق مرزی، به دلیل قرار گرفتن در مناطق پیرامونی و همچنین وابستگی شدید به آب رودخانه های مرزی بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرد. بنابراین پژوهش حاضر با روش کیفی و رویکرد توصیفی - تحلیلی و با به کارگیری روش های دلفی، تحلیل ماتریس متقاطع (Micmac) و با استفاده از نرم افزار ArcGis، به بررسی هیدروپلیتیک رودخانه های مرزی کشور، شاخص ها و مؤلفههای تأثیرگذار بر آن و همچنین شاخص های ریسک و راهبردی پرداخته است.نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در راستای شناسایی متغیرها و شاخصهای تأثیرگذار بر هیدروپلیتیک رودخانه های مرزی با استفاده از منابع کتابخانه ای و همچنین بهره گیری از تکنیک دلفی و اجرای پرسشنامه بیش از 50 شاخص تأثیرگذار بر هیدروپلیتیک رودخانه های مرزی شناسایی شد که در مرحله دوم و سوم دلفی نهایتاً 31 عامل مورد تأیید قرار گرفت. با تشکیل تیم خبرگی و مشورت با اساتید این 31 عامل در پنج بُعد «عوامل طبیعی، عوامل انسانی، عوامل ژئوپلیتیکی، عوامل نظامی و عوامل ژئواکونومیکی» دسته بندی شدند. نتایج حاصل از تحلیل ماتریس متقاطع در نرمافزار میک مک نشان دهنده شاخص های تأثیرگذار، تأثیرپذیر، هدف، مستقل، نتیجه و به خصوص شاخص های ریسک در هیدروپلیتیک رودخانه های مرزی ایران بوده است که در این میان شاخص های هدف و بهخصوص شاخص های ریسک، شاخص های راهبردی مهم هستند. بنابراین نیاز به آب آشامیدنی رودخانه های مرزی، بیکاری و مهاجرت به دلیل کمبود آب در مناطق حوضه های آبریز مشترک، روابط کشورهای پیرامون تحت تأثیر حوضه های آبریز، وجود جمعیت فراوان مردم در حوضه های آبریز مشترک، ساخت سد و معادن در کشورهای بالادست، موقعیت دفاعی و نظامی رودخانه های مرزی ایران، بهره برداری سیاسی و ژئوپلیتیکی از آب توسط کشورهای بالادست و فعالیت گروه های اشرار و تروریستی در کشورهای بالادست مهمترین شاخص ها ریسک در هیدروپلیتیک رودخانه های مرزی ایران هستند.
اطلاعات جغرافیایی
میرنجف موسوی؛ نیما بایرامزاده
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل فضایی نابرابریهای منطقهای در ایران طی سالهای 1390، 1395 و 1400 و نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری دادهها در این پژوهش بهصورت کتابخانهای انجام شده و جامعه آماری 31 استان کشور بر اساس آخرین تقسیمات اداری و سیاسی سال 1400 است. به منظور ارزیابی وضعیت توسعهیافتگی از 47 شاخص در سه بعد ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل فضایی نابرابریهای منطقهای در ایران طی سالهای 1390، 1395 و 1400 و نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری دادهها در این پژوهش بهصورت کتابخانهای انجام شده و جامعه آماری 31 استان کشور بر اساس آخرین تقسیمات اداری و سیاسی سال 1400 است. به منظور ارزیابی وضعیت توسعهیافتگی از 47 شاخص در سه بعد اصلی اقتصادی-زیربنایی، آموزشی-فرهنگی و بهداشتی- درمانی استفاده شده، تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش بهصورت کمّی و با استفاده از نرمافزارهای GIS، EXCEL و SPSS صورت گرفته است. در این تحقیق برای رتبهبندی استانها از مدل تصمیمگیری چند شاخصه ویکور، برای وزندهی به شاخصها از روش آنتروپی شانون، برای خوشهبندی دادهها از روش K-Means-Cluster، برای ارزیابی تغییرات نابرابریهای میان استانی از روش آماری CV، برای درونیابی توسعهیافتگی کشور از روش Kriging، برای ارزیابی همبستگی فضایی و نوع خوشهبندی توسعهیافتگی استانها از روش Spatial Autocorrelation (Morans I) و برای ارتباط یابی میان توسعهیافتگی به عنوان متغیر وابسته و جمعیت و مساحت به عنوان متغیر مستقل از روش رگرسیون وزندار جغرافیایی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشانگر این است که در سال 1390 ، تمرکز شدید فعالیتهای اداری، سیاسی، اقتصادی و صنعتی در تهران موجب شده است تا واگرایی شدیدی بین استان تهران و سایر استانها به وجود آید، این روند در سالهای 1395 و 1400 با تبعیت از نظریه قطب رشد وارد مرحله دوم شده و میزان واگرایی کاهشیافته و بر میزان همگرایی میان استانها افزودهشده است. مطابق نتایج همبستگی موران همچنان خوشهبندی کشور بهصورت چندقطبی و همچنان نابرابری منطقهای در کشور وجود دارد بهطوریکه استانهای مرزی و بندرگاهی کشور با وجود پتانسیلها و ظرفیتهای توسعه به عنوان کریدورهای مرزی، در وضعیت نامناسبتری نسبت به سایر استانها قرار دارند.
استخراج، پردازش، تولید و نمایش داده های جغرافیایی
زهرا سلطانی؛ مجید گودرزی
چکیده
توسعه مناطق روستایی شامل طیف وسیعی از تحولات عمیق در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در نواحی روستایی است که به دنبال توزیع منصفانۀ درآمد، افزایش استانداردهای زندگی و ارائه خدمات برتر در این نواحی رخ می دهد. لذا توسعۀ روستایی در صورتی امکانپذیر می شود که تسهیلات و خدماتی که در خدمت فعالیت های مولد اقتصادی هستند، در ...
بیشتر
توسعه مناطق روستایی شامل طیف وسیعی از تحولات عمیق در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در نواحی روستایی است که به دنبال توزیع منصفانۀ درآمد، افزایش استانداردهای زندگی و ارائه خدمات برتر در این نواحی رخ می دهد. لذا توسعۀ روستایی در صورتی امکانپذیر می شود که تسهیلات و خدماتی که در خدمت فعالیت های مولد اقتصادی هستند، در مراکز روستایی بهینه و دارای شرایط مناسب در زمینۀ ارائه خدمات متمرکز شوند. درواقع، مراکز خدمات روستایی نیز نقش مهمی را در ارائه امکانات و خدمات موردنیاز روستاهای تحت نفوذ خود دارا هستند؛ زیرا این مراکز بهعنوان پایگاه هایی برای تحرک و میل به زیستن در نواحی روستایی بهحساب میآیند. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف مکانیابی مراکز استقرار خدمات روستایی و تعیین سطح توسعه روستاهای بخش تشان شهرستان بهبهان انجام شده است. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی – توسعه ای و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی و تحلیلی است. داده های تحقیق به دو شیوه اسنادی و پیمایشی تهیه شده اند. جامعه آماری پژوهش حاضر را 10 نفر از کارشناسان و خبرگان مرتبط با موضوع تحقیق تشکیل داده اند که به صورت هدفمند نمونه گیری شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که از بین پارامترهای منتخب، معیار تراکم جمعیت با مقدار 0.167 درصد، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است و معیارهای دسترسی به تأسیسات زیربنایی و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی نیز در مراتب بعد حائز اهمیت هستند. نقشه همپوشانی معیارها گویای این است که پنج روستای، ده ابراهیم، ثارالله، کلگه زار، آب امیری، ویسی از وضعیت کاملاً مناسبی برای استقرار مراکز خدمات روستایی برخوردارند. از محاسبات روش نقطۀ بهینه چنین استنباط می شود که روستای مشهد، با امتیاز 0.0081، کمترین مقدار + Si را داشته و بهعنوان توسعه یافته ترین روستای بخش تشان معرفی شد؛ همچنین روستای درب مورگاه، با امتیاز 0.1022، بیشترین مقدار + Si را داشته و بهعنوان محروم ترین روستای بخش ازلحاظ امکانات و تسهیلات روستایی شناخته شد. با توجه به اینکه در انتخاب مکان بهینه برای احداث مراکز خدمات روستایی پارامترهای زیادی دخیل هستند، کاربست توأمان فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و نقطۀ بهینه به پژوهشگران این امکان را می دهد که ضمن مکانیابی و ارزیابی نقشه های مختلف معیارها، به انتخاب مکان دقیق و بهینه، برای استقرار مراکز خدمات روستایی کمک نماید.
سیستم اطلاعات جغرافیایی
جلال سمیعا؛ منوچهر رنجبر شوبی؛ عامر نیک پور
چکیده
احتمال وقوع تصادف در جاده کندوان به عنوان یکی از زیباترین و شگفت انگیز ترین جاده های توریستی کشور از دغدغه های مهم مسافران در بازدید از استان مازندران محسوب می شود. در این پژوهش، با استفاده از قابلیت های GIS، الگوی توزیع مکانی– زمانی تراکم تصادفات جادهای، الگوی توزیع مکانی– زمانی خوشه های تصادفات و سطح معنی داری آماری ...
بیشتر
احتمال وقوع تصادف در جاده کندوان به عنوان یکی از زیباترین و شگفت انگیز ترین جاده های توریستی کشور از دغدغه های مهم مسافران در بازدید از استان مازندران محسوب می شود. در این پژوهش، با استفاده از قابلیت های GIS، الگوی توزیع مکانی– زمانی تراکم تصادفات جادهای، الگوی توزیع مکانی– زمانی خوشه های تصادفات و سطح معنی داری آماری آنها با استفاده از روش های تخمین تراکم کرنل و تحلیل نقاط حاد مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، داده های تصادفات جاده ای به وقوع پیوسته دربازه زمانی سال های 1401-1395 که توسط سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر استان مازندران جمع آوری شده، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل توصیفی و آماری تصادفات جاده ای نشان می دهد که در این بازه زمانی، 2084 تصادف درامتداد این جاده به وقوع پیوسته که در آن 9076 نفر مصدوم و 52 نفر فوت شده اند. بیشترین تعداد وقوع تصادفات در سال های 1400 و 1401 بوده که نسبت به تعداد پایین وقوع تصادفات در سال های 1398 و 1399 به دلیل مشکلات مرتبط با بیماری کرونا و منع مسافرت، رشد قابل ملاحظه ای داشته است. علاوه بر این، نتایج حاصل از تابع تخمین تراکم کرنل، نشان دهنده تراکم بالای تصادفات در منطقه های پل زنگوله، تونل کندوان، سیاه بیشه، مجلار، پل اوشن و شاه چشمه در بازه زمانی 1401- 1395 است. همچنین نتایج بدست آمده از تحلیل نقاط حاد نشان می دهد که در منطقه های پل زنگوله، تونل کندوان، مجلار، سیاه بیشه و پل اوشن خوشه های مکانی تصادفات شناسایی با مقدار میانگین Z-score = 3.12 و سطح اطمینان 90-95 % شناسایی شده اند. نتایج این تحقیق می تواند در جهت شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری خوشه های مکانی تصادفات و افزایش ایمنی حمل و نقل جادهای در محور کندوان مورد استفاده قرار بگیرد.
محمود احمدی؛ عباسعلی داداشی رودباری؛ بهناز نصیری خوزانی؛ طیبه اکبری ازیرانی
چکیده
ابر پدیده ویژهای است که در اثر دگرگونیهای دینامیکی و ترمودینامیکی گردش عمومی هواسپهر به وجود میآید. ابرها حد واسط بین سامانههای همدیدی و شرایط آب و هوای سطح زمین هستند و از اهمیت ویژهای در رژیم بارش برخوردارند. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات زمانی-مکانی ابرهای مایع (LWCOT[1]) فصلی ایران است. بر این اساس دادههای سنجنده MODIS ماهواره ...
بیشتر
ابر پدیده ویژهای است که در اثر دگرگونیهای دینامیکی و ترمودینامیکی گردش عمومی هواسپهر به وجود میآید. ابرها حد واسط بین سامانههای همدیدی و شرایط آب و هوای سطح زمین هستند و از اهمیت ویژهای در رژیم بارش برخوردارند. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات زمانی-مکانی ابرهای مایع (LWCOT[1]) فصلی ایران است. بر این اساس دادههای سنجنده MODIS ماهواره Terra (2015-2001) و دادههای بلند مدت 31 ایستگاه آب و هواشناسی همدید (2015-1960) اخذ و پردازش شدند. نتایج نشان داد از شمال به جنوب و از غرب به شرق از فراوانی ابرهای مایع کاسته میشود. ابرهای مایع ایران دارای یک رابطه غیرخطی و احتمالاً پیچیده هستند و عواملی همچون جهتگیری دامنهها، سامانههای بارشی، دوری از منابع رطوبتی در وردایی ابرها نقش چشمگیری دارند. بیشینه فراوانی ابرهای مایع در فصول سرد سال و عمدتاً در عرضهای جغرافیایی بالا قرار دارند. جهتگیری دامنهها، سامانههای کلان مقیاس همدید و دوری و نزدیکی از منابع رطوبتی مهمترین عوامل تغییرات ابرهای مایع ایران هستند. فراوانی روزهای ابر مایع در فصل زمستان منطبق بر مسیر حرکت چرخندها و تودههای هوای وارد شده به کشور محور غربی-شرقی دارند. فروانی چشمگیر ابرهای مایع فصل بهار در شمال غرب کشور و ارتفاعات ناشی از همرفت دامنهای و ناپایداری شدید است که منجر به رشد ابر شده است. در فصل تابستان با افزایش دما و استقرار پرفشار جنب حارهای آزور بر گستره کشور در بیرون از منطقهی خزری ابرهای مایع در خور توجهی مشاهده نمیشود؛ فصل پاییز نیز بیشینه ابرهای مایع در سواحل شمالی کشور به دلیل ورودی سامانه پرفشار سیبری است.
[1]- Liquid Water Cloud Optical Thickness (LWCOT)
کوثر کبیری؛ سید باقر فاطمی
چکیده
یکی از روشهای ساده و معروف ادغام تصاویر ماهواره ای، روش IHS میباشد. بر طبق مطالعات گذشته، هنگامیکه نسخه های مختلف روش IHS روی تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک مکانی بالا اجرا میگردد، اعوجاجات فراوانی به علت تفاوت منحنی پاسخ طیفی تصویر چند طیفی و تصویر پانکروماتیک به وجود میآید. در این تحقیق از اطلاعات مفید منحنی پاسخ طیفی ...
بیشتر
یکی از روشهای ساده و معروف ادغام تصاویر ماهواره ای، روش IHS میباشد. بر طبق مطالعات گذشته، هنگامیکه نسخه های مختلف روش IHS روی تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک مکانی بالا اجرا میگردد، اعوجاجات فراوانی به علت تفاوت منحنی پاسخ طیفی تصویر چند طیفی و تصویر پانکروماتیک به وجود میآید. در این تحقیق از اطلاعات مفید منحنی پاسخ طیفی تصویر چند طیفی و باند پانکروماتیک سنجنده در فرایند ادغام استفاده شده است. بر اساس روش ادغام FIHS، هفت حالت مختلف برای تشکیل تصویر شدت با در نظر گرفتن ضرایبی که با استفاده از منحنی های پاسخ طیفی سنجنده محاسبه می شوند، بررسی شدهاند. به این صورت که وضعیت قسمت های مشترک و غیرمشترک منحنی های پاسخ طیفی سنجنده های چند طیفی و پانکروماتیک ارزیابی می گردند و ضرایب مختلفی برای باندهای چند طیفی در محاسبه مؤلفه شدت برآورد می شوند. سپس ادغام به روشFIHS بر اساس مؤلفه شدت جدید انجام می شود. این نتایج به وسیله سه معیار طیفی و یک معیار لبه بررسی گردید. با توجه به نتایج متفاوت حاصل از معیارها بر اساس چهار معیار گفته شده یک رتبه بندی انجام گردید و بر اساس آن روش های مورد آزمون رتبه ای از 1 تا 8 گرفتند. نتایج محاسبه معیارهای طیفی و مکانی گوناگون نشان میدهند که استفاده از قسمت های خارج از منحنی پاسخ طیفی باند پانکروماتیک بهترین نتیجه را حاصل می کند. روش پیشنهادی نسبت به سایر روشهای ادغام IHS با استفاده از منحنی پاسخ طیفی بهتر عمل میکند. سرعت و دقت مطلوب از نتایج استفاده از اطلاعات منحنی پاسخ طیفی باندهای سنجنده ها در ادغام تصاویر ماهواره ای می باشد.
هادی غفوریان؛ سیدحسین ثنایی نژاد؛ مهدی جباری نوقابی
چکیده
ارزیابی و واسنجی دادههای سنجش از دور به عنوان منبع جدید برآورد بهتر و دقیق تر بارش در مناطق مختلف امری ضروری است. بر همین اساس در پژوهش حاضر، داده های ماهانه بارش 15 ایستگاه سینوپتیک در 5 اقلیم ایران (خشک، نیمه خشک، مدیترانه ای، مرطوب و بسیارمرطوب) به عنوان مبنا در دوره زمانی 20 ساله 1998 تا 2017 انتخاب ...
بیشتر
ارزیابی و واسنجی دادههای سنجش از دور به عنوان منبع جدید برآورد بهتر و دقیق تر بارش در مناطق مختلف امری ضروری است. بر همین اساس در پژوهش حاضر، داده های ماهانه بارش 15 ایستگاه سینوپتیک در 5 اقلیم ایران (خشک، نیمه خشک، مدیترانه ای، مرطوب و بسیارمرطوب) به عنوان مبنا در دوره زمانی 20 ساله 1998 تا 2017 انتخاب گردید. دادههای بارش ماهانه ماهواره ای (TMPA(3B43_V7 مورد ارزیابی قرار گرفته و با کمک مدل حاصل ضربی واسنجی شدند. ارزیابی نتایج با کمک شاخص های R2،MBE،MAE وRSME انجام پذیرفت. بر اساس نتایج مقادیر تصحیح نشده، شاخص R2از 0.6 برای ایستگاه آبعلی تا 0.89 برای ایستگاه کوهرنگ متغیر بود. در مناطق خشک داده های ماهواره ای بیش برآورد و در مناطق مرطوب کم برآورد داشتند. پس از اعمال تبدیل لگاریتمی و مدل حاصل ضربی بر دادهها، پارامتر ماهانه C جهت تصحیح داده های ماهواره ای برای اقلیم های مختلف به دست آمد. پس از تصحیح، شاخص های ارزیابی به ویژه در معیار MBE کاهش قابل ملاحظه ای یافت. به طوری که مقادیر این خطا در پیکسل های متناظر ایستگاه های بم، شهرضا، بجنورد و اراک ( با اقلیم های خشک و نیمه خشک ) به ترتیب به 0.3- ، 0.6، 0.3- و 0.5- میلی متر کاهش یافت و در ایستگاه نیشابور به صفر رسید. درصد کاهش انحراف خطا در اقلیم های خشک، نیمهخشک، مدیترانهای، مرطوب و خیلی مرطوب به ترتیب 88.7، 95.3، 68.4، 38.4 و 63.9 درصد به دست آمد. بر اساس نتایج، مدل تصحیح به ویژه در مناطق خشک قابلیت استفاده را دارد.
سعید محمودی زاده؛ علی اسماعیلی
چکیده
اطلاعات حاصل از آشکارسازی تغییرات در مناطق شهری تأثیر بسزایی در برنامهریزی و مدیریت شهری خواهد داشت.مناطق شهری به دلیل تنوع پدیدهها، انواع پوشش سطح به عنوان یک منطقه پیچیده در نظر گرفته میشوند که کسب اطلاعات از این مناطق همواره با چالشهایی روبه رو میباشد. از این رو این احتمال وجود داد که در صورت استفاده مستقل از دادههای اپتیک ...
بیشتر
اطلاعات حاصل از آشکارسازی تغییرات در مناطق شهری تأثیر بسزایی در برنامهریزی و مدیریت شهری خواهد داشت.مناطق شهری به دلیل تنوع پدیدهها، انواع پوشش سطح به عنوان یک منطقه پیچیده در نظر گرفته میشوند که کسب اطلاعات از این مناطق همواره با چالشهایی روبه رو میباشد. از این رو این احتمال وجود داد که در صورت استفاده مستقل از دادههای اپتیک و رادار در بحث آشکارسازی تغییرات، بعضی از مناطق تغییر یافته تشخیص داده نشوند یا نتایج کاذب از خود ارائه دهند.با توجه به مزیت تلفیق دادههای اپتیک و رادار و همچنین بکارگیری روشهای بدون نظارت در بحث آشکارسازی تغییرات، در پژوهش حاضر به توسعه روشی بدون نظارت جهت تلفیق دادههای اپتیک و رادار با هدف تشخیص تغییرات پرداخته شد.به این منظور ویژگیهایی از تصاویر اپتیک و رادار استخراج و وارد الگوریتم C2VA شد. در ادامه برای هر یک از ویژگیهای ورودی به بخش C2VA یک وزن با استفاده از الگوریتم PSO برآورد گردید.خروجی روش پیشنهادی تصویر تک باندی با محتوای اطلاعاتی بالاتر خواهد بود که بعد از اعمال حد آستانه OTSUبه دو کلاس تغییر یافته و بدون تغییر تفکیک میشود. روش پیشنهادی با دیگر روشهای آشکارسازی تغییرات، مقایسه و مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان دهنده کارایی و صحت بالای روش توسعه داده شده جهت تشخیص تغییرات میباشد به گونهای که نسبت پیکسلهای اشتباه شناسایی شده به کل پیکسلها دادهی ارزیابی9.21 درصد بوده که دارای پایینترین مقدار است و صحت کلی طبقهبندی و ضریب کاپا بهترتیب با 90.79 ،0.819 به عنوان بالاترین مقادیر، نسبت به دیگر روشهای مورد استفاده در پژوهش حاضر میباشند.
سعید فرزانه؛ رضا شاه حسینی؛ ایمان کردپور
چکیده
در سالهای اخیر کشور ایران با خشکسالیهای متعددی مواجه بوده است، لذا برآورد دقیق میزان خشکسالی به منظور پیشبینی و مدیریت بهینه منابع طبیعی امری اجتنابناپذیر است. بدین منظور روشهای مرسوم برآورد خشکسالی که مبتنی بر مشاهدات ایستگاههای هواشناسی هستند، بهکار گرفته میشوند. یکی از مشکلات اصلی این روشها در نظر نگرفتن تغییر ...
بیشتر
در سالهای اخیر کشور ایران با خشکسالیهای متعددی مواجه بوده است، لذا برآورد دقیق میزان خشکسالی به منظور پیشبینی و مدیریت بهینه منابع طبیعی امری اجتنابناپذیر است. بدین منظور روشهای مرسوم برآورد خشکسالی که مبتنی بر مشاهدات ایستگاههای هواشناسی هستند، بهکار گرفته میشوند. یکی از مشکلات اصلی این روشها در نظر نگرفتن تغییر شرایط اقلیمی و آب و هوایی در مناطق بزرگ است و معمولاً این روشها در مناطق محلی جواب مناسبی بهدست میدهند. بهمنظور بهبود دقت برآورد میزان خشکسالی در سطوح وسیع، استفاده تلفیقی از دادههای حاصل از تصاویر ماهوارهای و ایستگاههای زمینی ضرورت خواهد داشت. در سالهای اخیر استفاده از روشهای ثقلسنجی ماهوارهای و تصاویر ماهوارهای بهعنوان ابزاری مفید برای پایش مکانی و زمانی خشکسالی در مناطق وسیع، مورد توجه محققین قرار گرفته است. هدف از این مطالعه استفاده از دادههای ماهواره بازیابی گرانش و آب و هوا (GRACE) و محصول شاخص پوشش گیاهی سنجنده MODIS و مشاهدات زمینی ایستگاههای سینوپتیک برای ارزیابی خشکسالی در بازه زمانی ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۶ در کل کشور ایران است. بدین منظور در مقاله حاضر شاخصی کارا با عنوان شاخص خشکسالی دادههای ادغامشده (MDI) مبتنی بر تصاویر شاخص پوشش گیاهی یکنواخت شده (NDVI) حاصل از سنجنده مادیس، دادههای محتوی آب زمین (TWS) استخراج شده از ماهواره GRACE و دادههای بارندگی استخراج شده از ایستگاههای سینوپتیک ارائه شده است. نتایج بهدست آمده همبستگی ۷۵٪ با شاخص استاندارد جهانی شدت میزان خشکسالی پالمر (PDSI) را نشان میدهد. نتایج شاخص MDI و PDSI روند خشکسالی در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵ در ایران را بهخوبی نشان میدهند.
سیستم اطلاعات جغرافیایی
سکینه کوهی؛ اصغر عزیزیان
چکیده
مدلهای رقومی ارتفاعی (DEMs) از روشهای متداول برای نمایش تغییرات توپوگرافی سطح زمین هستند، که با توجه به هزینه بالای تهیه نقشههای توپوگرافی زمینی، از کاربرد بسیار زیادی در زمینههای مختلف برخوردار میباشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی منابع ارتفاعی با توان تفکیک مکانی مختلف در کاربریهای گوناگون دو استان قزوین و مازندران ...
بیشتر
مدلهای رقومی ارتفاعی (DEMs) از روشهای متداول برای نمایش تغییرات توپوگرافی سطح زمین هستند، که با توجه به هزینه بالای تهیه نقشههای توپوگرافی زمینی، از کاربرد بسیار زیادی در زمینههای مختلف برخوردار میباشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی منابع ارتفاعی با توان تفکیک مکانی مختلف در کاربریهای گوناگون دو استان قزوین و مازندران به انجام رسیده است. در این تحقیق برای ارزیابی منابع ارتفاعی 30 متریASTER، SRTM و 90 متری SRTM از دادههای GPS دو فرکانسه (داده مبنا) استفاده شد و بر اساس شاخصهای آماری همچون STD،RMSE، MD و MAD دقت ارتفاعی این منابع در سطح هر دو استان و در کاربریهای مختلف بررسی گردید. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که DEM 30متری SRTM از قابلیت به مراتب مناسبتری در تخمین رقوم ارتفاعی برخوردار میباشد. به طوریکه شاخص RMSE این منبع در هردو بازه استان قزوین و مازندران به ترتیب برابر با 3.8 و 5.8 متر میباشد. همچنین ارزیابی دقت ارتفاعی منابع مختلف در کاربریهای گوناگون حاکی از عملکرد قابل قبول منبع 30 متری SRTM در اکثر کاربریها و پوششها به غیر از نواحی کوهستانی و جنگلی میباشد. علت اصلی این عملکردِ پائین به ویژه در اراضی با پوشش جنگلی، عدم نفوذ امواج راداری در سطوح دارای پوشش و همچنین تراکم کم دادههای برداشت شده توسط سنجنده SRTM میباشد. منبع ارتفاعی 90 متریSRTM نیز علیرغم دارا بودن توان تفکیک پائین از عملکرد به مراتب بهتری نسبت به منبع 30 متری ASTER برخوردار میباشند. در یک جمعبندی کلی میتوان چنین عنوان نمود که منبع ارتفاعیSRTM-30m میتواند در حوضههای فاقد آمار زمینیِ مناسب و یا با کمبود آمار بسیار راهگشا باشد. البته لازم بهذکر است که با توجه به تأثیر قابل توجه نوع پوشش گیاهی بر دقت ارتفاعی این منابع، توصیه میشود تا بهمنظور حصول نتایج قابلاطمینانتر، در ابتدا با توجه به نوع پوشش گیاهی موجود در محدوده مطالعاتی به انتخاب منبع ارتفاعی مناسب اقدام شده و سپس با استفاده از دادههای زمینی (نقاط کنترل زمینی)، مقادیر ارتفاعی اصلاح شود.
علیرضا طاهری دهکردی؛ سید محمد میلاد شهابی؛ محمد جواد ولدان زوج؛ محمود رضا صاحبی؛ علیرضا صفدری نژاد
چکیده
امروزه فناوری سنجش ازدور جایگاهی ویژه در کاربردهای مختلف مدیریت شهری پیدا کرده است. در این بین، نقشه ی ساختارهای شهری نظیر بلوک های ساختمانی، عموماً در مدیریت بحران، طراحی شهری و مطالعات مربوط به توسعه ی شهری مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه تولید نقشه بلوک های ساختمانی با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنتینل 1 و 2 دنبال شده ...
بیشتر
امروزه فناوری سنجش ازدور جایگاهی ویژه در کاربردهای مختلف مدیریت شهری پیدا کرده است. در این بین، نقشه ی ساختارهای شهری نظیر بلوک های ساختمانی، عموماً در مدیریت بحران، طراحی شهری و مطالعات مربوط به توسعه ی شهری مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه تولید نقشه بلوک های ساختمانی با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنتینل 1 و 2 دنبال شده است. روش پیشنهادی این مقاله متکی بر استفاده از طبقه بندی کننده آموزش یافته تعمیم پذیر می باشد. به نحوی که در ابتدا، طبقه بندی کننده مورد نظر با استفاده از نمونه های آموزشی به دست آمده از یک فرآیند پالایشی سختگیرانه نوین توسط محصولات سنجش ازدوری و مکانی مختلف، در سال 2015، آموزش می یابد. سپس این طبقه بندی کننده به منظور تولید نقشه بلوک های ساختمانی در مقاطع زمانی مشابه سه سال هدف (2018، 2019 و 2020) به کار گرفته می شود. به دلیل تنوع بافت و تراکم بلوک های ساختمانی در کلان شهر تهران، روش پیشنهاد شده در این منطقه مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین با توجه به وسعت منطقه مطالعاتی، فراهم بودن تصاویر ماهواره ای رایگان بدون نیاز به اخذ و امکان اجرای عملیات مختلف پردازشی به صورت برخط، از سامانه گوگل ارث انجین در پژوهش حاضر استفاده شده است. سه روش طبقه بندی جنگل تصادفی، کمترین فاصله با معیار فاصله ماهالانابیس و ماشین بردارپشتیبان در این فرآیند مورد بررسی قرار می گیرند. به منظور ارزیابی روش پیشنهادی، از نمونه های مرجع به دست آمده از تفسیر بصری تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا (گوگل ارث) در هر سه سال هدف استفاده شده است. نتایج به دست آمده عملکرد بهتر روش جنگل تصادفی در هر سه سال هدف با دقت کلی بالای 93 درصد را نسبت به دو روش دیگر نشان می دهند.
مینا محمدی؛ عباس کیانی
چکیده
فیلترینگ مدلهای رقومی سطح (DSM) برای برنامههای کاربردی مانند برنامهریزی محیطی، بهروزرسانی نقشه یا تشخیص ساختمان موردتوجه است. فیلتراسیون زمین، حذف نقاط متعلق به اشیاء بالاتر از سطح زمین بهمنظور بازیابی نقاط زمینی است که برای تولید مدل رقومی ارتفاع (DSM) استفاده میشود. ابرهای نقطهای لایدار موفقیتهای بسیاری در ارائهی ...
بیشتر
فیلترینگ مدلهای رقومی سطح (DSM) برای برنامههای کاربردی مانند برنامهریزی محیطی، بهروزرسانی نقشه یا تشخیص ساختمان موردتوجه است. فیلتراسیون زمین، حذف نقاط متعلق به اشیاء بالاتر از سطح زمین بهمنظور بازیابی نقاط زمینی است که برای تولید مدل رقومی ارتفاع (DSM) استفاده میشود. ابرهای نقطهای لایدار موفقیتهای بسیاری در ارائهی عوارض داشتهاند اما از آنجا که اخذ دادههای لایدار هنوز یک فرآیند پرهزینه است، استفاده از ابرهای نقطه تولیدشده از فرآیند فتوگرامتری برای تولید DEM یک راهحل مناسب است. بااینحال، بیشتر الگوریتمهای فیلترینگ برای دادههای لایدار طراحیشده و به تنظیم تعدادی از پارامترهای پیچیده برای دستیابی بهدقت بالا نیاز خواهند داشت. درعینحال زمان پردازش، میزان تأثیرگذاری درصحنههای مختلف و میزان اتوماسیون این روشها نیز حائز اهمیت است. پیچیدگیهای صحنه و توپوگرافی، برای نمونه در مناطق شهری فرآیند فیلتراسیون زمین را با چالش بیشتری مواجه میکند. برای کسب نتایج بهینه کاربران باید پارامترهای مختلف را تا زمانی که نتیجه مطلوب فیلترینگ را پیدا کنند امتحان نمایند، که فرآیندی وقتگیر و پرهزینه است. به علت عدم وجود بررسی جامع از میزان کارایی، اتوماسیون و پیچیدگیهای محاسباتی روشهای فیلترینگ مختلف بر روی ابر نقاط حاصل از فتوگرامتری، در این پژوهش الگوریتمهای مختلف مطرح و پرتکرار در این زمینهی مطالعاتی با یکدیگر مقایسه شدند. درعینحال، روشهای موردمطالعه از منظر کیفیت فیلترینگ کلاسها، زمان پردازشها (مدتزمان اجرایی)، پیچیدگیهای صحنه و تعداد پارامترهای الگوریتم (بیانگر میزان دخالت کاربر در پردازش دادهها برای میزان اتوماسیون) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحلیل میتواند در راستای شناخت بهتر عملکرد اجرایی روشهای فیلترینگ بر روی ابر نقاط حاصله از تصاویر باقدرت تفکیک بالا (DSMهای حاصله از تصاویر هوایی و پهپاد) مثمرثمر باشد و بهعنوان یک راهنما در جهت کمک به محققان برای تصمیمگیری در انتخاب الگوریتم مورداستفاده با توجه به پارامترهای زمان، سختافزار، منطقه و میزان دقت خروجی مفید باشد.
سارا حق بیان؛ بهنام تشیع؛ مهدی مومنی
چکیده
بزهکاری مانند دیگر رفتارهای بشر دارای ظرف زمان و مکان است و اعمال مجرمانه میتوانند در کانونهای جرمخیز در یک مکان و زمان واحد قرار گیرند. هدف این مطالعه، ارائه یک روش سیستماتیک برای شناسایی و نمایش کانونهای مکانی و زمانی جرمخیزی است. این روش، اطلاعات مکانی و زمانی را بهگونهای ترکیب میکند تا بهطور شهودی پروفایل زمانی ...
بیشتر
بزهکاری مانند دیگر رفتارهای بشر دارای ظرف زمان و مکان است و اعمال مجرمانه میتوانند در کانونهای جرمخیز در یک مکان و زمان واحد قرار گیرند. هدف این مطالعه، ارائه یک روش سیستماتیک برای شناسایی و نمایش کانونهای مکانی و زمانی جرمخیزی است. این روش، اطلاعات مکانی و زمانی را بهگونهای ترکیب میکند تا بهطور شهودی پروفایل زمانی کانونهای جرمخیز در سطح خرد و کلان (ساعت، سال) قابل ارزیابی باشد. بدین منظور تعداد 5573 فقره سرقت از منازل مسکونی در شهر بوستون آمریکا در بازه زمانی سال 2015 تا 2018 بهعنوان جامعه آماری مورد مطالعه قرار گرفت و از قابلیتهای GIS برای انجام آزمونهای آماری و گرافیکی بهمنظور شناسایی و نمایش کانونهای مکانی و زمانی جرمخیزی استفاده شد. در این تحقیق چهار کانون جرمخیز در خصوص سرقت از منازل مسکونی با استفاده از آزمون تراکم کرنل شناسایی شد. نتایج نشان داد که 78% سرقت از منازل مسکونی در این چهار کانون مکانی جرمخیزی رخ میدهد که تنها 25% از کل مساحت منطقه مورد مطالعه را در برمیگیرند. یافتههای تحقیق نشان داد که ترکیب کانون مکانی زمانی جرمخیزی با تحلیل زمانی به صورت یکجا و بدون در نظر گرفتن کانونهای مکانی جرمخیز در بازههای ماهانه، روزانه و ساعتی تفاوتهای قابل ملاحظه دارد؛ اما نتایج تحلیل سالیانه هر چهار کانون در چهار سال مورد بررسی نشان داد که بیشترین میزان وقوع سرقت در سال 2016 و کمترین میزان سرقت در سال 2018 بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین فراوانی وقوع سرقت از منازل مسکونی در کانونی رخ داده است که کوچکترین مساحت را در بین کانونها داشته است.
حسین باقری؛ محمدحسن زالی
چکیده
در دهههای اخیر، سطح غلظت ذرات معلق در کلانشهر تهران افزایشیافته است که این امر، مخاطرات فراوانی را برای محیطزیست و سلامت شهروندان به همراه داشته است. یکی از خطرناکترین نوع آلودگیها، آلودگی ذرات معلق کمتر از 2.5 میکرون (PM2.5) هست که مدلسازی، پایش و پیشبینی آن را بسیار حیاتی مینماید. برآورد غلظت این ذرات در سطح شهر تهران ...
بیشتر
در دهههای اخیر، سطح غلظت ذرات معلق در کلانشهر تهران افزایشیافته است که این امر، مخاطرات فراوانی را برای محیطزیست و سلامت شهروندان به همراه داشته است. یکی از خطرناکترین نوع آلودگیها، آلودگی ذرات معلق کمتر از 2.5 میکرون (PM2.5) هست که مدلسازی، پایش و پیشبینی آن را بسیار حیاتی مینماید. برآورد غلظت این ذرات در سطح شهر تهران بهدلیل وجود منابع گوناگون آلودگی و کمبود ایستگاههای هواشناسی و عدم توزیع مناسب ایستگاهها موضوعی چالشبرانگیز است. یکی از منابع جایگزین، استفاده از دادههای بهدستآمده از طریق تصاویر ماهوارهای شامل دادههای ایروسل با توان تفکیک مکانی بالاست. بااینحال تخمین مقادیر آلودگی سطحی از روی دادههای ایروسل ماهوارهای بهسادگی امکانپذیر نیست و نیازمند توسعه مدلهای مناسب نظیر مدلهای داده مبنا و استفاده از تکنیکهای یادگیری ماشینی میباشد. در این راستا هدف این مقاله ایجاد یک مدل بهمنظور تخمین میزان غلظت ذرات معلق در سطح شهر تهران با استفاده از دادههای حاصل از مدلهای هواشناسی و دادههای ایروسل بهدستآمده از تصاویر ماهوارهای مودیس به کمک الگوریتمهای یادگیری عمیق مولد هست. برای این منظور سه نوع شبکه یادگیری عمیق بر مبنای مدلهای مولد یعنی شبکه خود رمزنگار عمیق، شبکه باور عمیق بولتزمن و شبکه مولد تخاصمی شرطی برای تخمین غلظت PM2.5 با استفاده از دادههای زمینی و ماهوارهای جمعآوریشده، توسعه داده شد. سپس ارزیابی دقت مدلهای ایجادشده توسط شبکههای مذکور بر روی دادههای تست انجام شد و عملکرد آنها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. ارزیابی دقت نشان داد که شبکه خود رمزنگار ترکیبشده با مدل بردار پشتیبان مبنا با همبستگی0.69 و دقت (RMSE) 10.34 میکروگرم بر مترمکعب بالاترین کارایی را در مقایسه با سایر مدلها بهدست میدهد که میتواند بهمنظور مدلسازی میزان غلظت ذرات در سطح شهر تهران مورد استفاده قرار گیرد.
سروش مطیب؛ فرهاد صمدزادگان؛ فرزانه دادرس جوان
چکیده
با توجه به اهمیت بهبود بهرهوری انرژی ساختمانها بهمنظور ذخیره بالقوه انرژی و کاهش هزینههای تولید و مصرف انرژی مربوط به ساختمان، توجیه و منطقیسازی انرژی مصرفی ساختمانها با توجه به افزایش هزینههای انرژی و دستورالعملهای مربوط به عملکرد انرژی به موضوع بسیار مهمی در صنعت ساختمانسازی و خصوصاً ساختمانهای موجود با بافت ...
بیشتر
با توجه به اهمیت بهبود بهرهوری انرژی ساختمانها بهمنظور ذخیره بالقوه انرژی و کاهش هزینههای تولید و مصرف انرژی مربوط به ساختمان، توجیه و منطقیسازی انرژی مصرفی ساختمانها با توجه به افزایش هزینههای انرژی و دستورالعملهای مربوط به عملکرد انرژی به موضوع بسیار مهمی در صنعت ساختمانسازی و خصوصاً ساختمانهای موجود با بافت قدیمی تبدیل شده است. در این راستا نماهای جانبی ساختمان بهموجب اجزایی مانند درب، دیوار و پنجره بیشترین نقش را در اتلاف حرارتی یک ساختمان ایفا میکنند؛ بنابراین تشخیص و تعیین محلهای اتلاف حرارتی در نمای ساختمان بهمنظور ذخیره بالقوه انرژی و کاهش هزینههای مصرف انرژی امری ضروری است. در این تحقیق روشی برای بصریسازی و تعیین محلهای اتلاف حرارتی نمای ساختمان بهمنظور بهبود بهرهوری انرژی ساختمان ارائه شده است. در روش پیشنهادی تحقیق با توجه سازگاری اورتوفتوموزاییک مادونقرمز حرارتی تولیدشده با الگوریتمهای پردازش تصاویر رقومی و همچنین فراهم نمودن تحلیلهای عددی و تفسیری ویژگیهای حرارتی، از اورتوفتوموزاییک مادونقرمز حرارتی حاصل از پهپاد فتوگرامتری و الگوریتم قطعهبندی منطقه مبنا بهمنظور تشخیص و تعیین محلهای اتلاف حرارتی نمای ساختمان استفاده شده است. در این راستا پس از تعیین محلهای اتلاف حرارتی نمای ساختمان برای ارزیابی محلهای اتلاف حرارتی تعیین شده از معیارهای ارزیابی صحت و پوشش بهعنوان دو معیار شناخته شده بهمنظور ارزیابی مدل در یادگیری ماشین استفاده شده است. بر اساس معیارهای ارزیابی صحت و پوشش به ترتیب مقادیر 90 درصد و 87 درصد حاصل شده است. در این راستا نتایج بیانگر افزایش دقت روش پیشنهادی در تعیین محلهای اتلاف حرارتی بر اساس معیارهای ارزیابی صحت و پوشش نسبت به تحقیقات مرتبط با موضوع پژوهش میباشد.
فرزاد مرادی؛ علیرضا آزموده اردلان؛ پرهام پهلوانی
چکیده
در سالهای اخیر سازمان های نقشهبرداری کشور، جغرافیایی،ثبت و املاک کشور و بهصورت محدود برخی شهرداریها برای ارائه خدمات تعیین موقعیت آنی دیفرانسیلی اقدام به ایجاد سامانههایی کردهاند. این سامانهها هرچند برای مقاصد نقشهبرداری سریع در کشور مؤثر و مفید بودهاند، اما تأمینکننده تعیین موقعیت دقیق در مناطق ساحلی و فراساحلی ...
بیشتر
در سالهای اخیر سازمان های نقشهبرداری کشور، جغرافیایی،ثبت و املاک کشور و بهصورت محدود برخی شهرداریها برای ارائه خدمات تعیین موقعیت آنی دیفرانسیلی اقدام به ایجاد سامانههایی کردهاند. این سامانهها هرچند برای مقاصد نقشهبرداری سریع در کشور مؤثر و مفید بودهاند، اما تأمینکننده تعیین موقعیت دقیق در مناطق ساحلی و فراساحلی کشور برای پاسخگویی به نیازهای ناوبری و اکتشاف و استخراج منابع دریایی در میادین نفتی نیستند. این در حالی است که کشور دارای مرز آبی طولانی در جنوب و شمال بوده و در برنامههای توسعه کشور، اقتصاد دریا محور در اولویت قرار گرفته است. گام اصلی در ایجاد یک سامانه تعیین موقعیت دیفرانسیلی آنی انتخاب مکان مناسب برای استقرار ایستگاههای تعیین موقعیت دائم است. لذا مکانیابی ایستگاههای شبکه کینماتیک آنی در جنوب کشور موضوع این تحقیق قرار گرفت. برای این منظور ابتدا ماتریس مقایسه زوجی لایهها و زیرلایههای اطلاعاتی مورد نیاز، براساس نظر پنج خبره در این امر به روش دلفی بهدست آمد. سپس با استفاده از نرمافزار Matlab به روش تحلیل سلسله مراتبی فازی(Fuzzy Analytic Hierarchy Process) برنامه نویسی و وزن هر لایه و زیرلایه محاسبه شد. سپس براساس وزنهای بهدست آمده از تجزیه و تحلیل ماتریسهای مقایسات زوجی برای هر یک از زیر لایهها، کلاسهبندی لایهها در محیط GIS انجام پذیرفت؛ در نهایت با ادغام لایهها به روش همپوشانی شاخص وزندار (Weighted index overlay) براساس وزنهای بهدست آمده برای هر لایه، مکانیابی برای استقرار ایستگاههای دائمی بهینه یابی شده است. جزئیات محاسبات و نتایج حاصل در مقاله ارائه شده است.
روح اله کریمی؛ علیرضا آزموده اردلان؛ سیاوش یوسفی
چکیده
در حال حاضر بالاترین قدرت تفکیک مکانی مدلهای ژئوپتانسیلی جهانی حدود 5 دقیقه میباشد، در حالی که مدلهای توپوگرافی با قدرت تفکیک مکانی حدود 3 ثانیه و بالاتر در دسترس است. یکی از روشهایی که برای افزایش دقت مدلهای ژئوپتانسیلی جهانی در تولید تابعکهای مختلف میدان ثقل مورد استفاده قرار میگیرد، تلفیق این مدلها با مدلهای توپوگرافی ...
بیشتر
در حال حاضر بالاترین قدرت تفکیک مکانی مدلهای ژئوپتانسیلی جهانی حدود 5 دقیقه میباشد، در حالی که مدلهای توپوگرافی با قدرت تفکیک مکانی حدود 3 ثانیه و بالاتر در دسترس است. یکی از روشهایی که برای افزایش دقت مدلهای ژئوپتانسیلی جهانی در تولید تابعکهای مختلف میدان ثقل مورد استفاده قرار میگیرد، تلفیق این مدلها با مدلهای توپوگرافی با قدرت تفکیک مکانی بالاتر از مدل ژئوپتانسیلی است. در این مقاله هدف ارزیابی مؤلفههای زاویه انحراف قائم حاصل از تلفیق مدل ژئوپتانسیلی جهانی و مدل توپوگرافی با قدرت تفکیک مکانی بالا در ایران میباشد. تحقیق حاضر، از مدل EGM2008 با قدرت تقکیک مکانی حدود 5 دقیقه به عنوان مدل ژئوپتانسیلی جهانی، از مدل SRTM با قدرت تفکیک مکانی 3 ثانیه به عنوان مدل توپوگرافی و از مدل DTM2006 برحسب هارمونیکهای کروی تا درجه 2190 به عنوان سطح هموار مرجع برای تولید مدل توپوگرافی باقیمانده (RTM) استفاده نموده است. روش تحقیق به این صورت است که ابتدا با استفاده از مدل جهانی، مؤلفههای زاویه انحراف قائم در 10 ایستگاه لاپلاس ایران محاسبه شده و سپس با استفاده از مدل توپوگرافی باقیمانده تصحیحی برای این مؤلفهها بدست میآید. در پایان مؤلفههای زاویه انحراف قائم محاسبه شده توسط مدل جهانی به تنهایی و تلفیق مدل جهانی و مدل توپوگرافی باقیمانده با مؤلفههای زاویه انحراف قائم حاصل از مشاهدات نجومی و ژئودتیکی در 10 ایستگاه لاپلاس مقایسه میشوند. نتایج این مقایسهها حاکی از آن است که تلفیق مدل جهانی EGM2008 و RTM باعث بهبود حدود 15% در مؤلفه شمالی-جنوبی(𝜉) و 4/1% بهبود در مؤلفه شرقی-غربی(𝜂)در منطقه تست ایران میگردد.همچنین ارزیابیها نشان میدهند که خطای نسبی در محاسبه مؤلفه𝜉 با استفاده از تلفیق مدل EGM2008 و RTM حدود 6% و در محاسبه مؤلفه 𝜂 حدود 37% است.
زهرا بنی مصطفوی؛ سعید فرزانه؛ محمدعلی شریفی
چکیده
تجزیه و تحلیل رفتار سازههای مهندسی از جمله فعالیتهای مهم در ژئودزی است چرا که هرگونه ارزیابی نادرست از جابجاییها، میتواند تاثیرات مرگباری داشته باشد. برای یافتن میزان تغییر شکل ایجاد شده در یک سازه بر اثر عوامل مختلف، ابتدا باید به برآورد جابجایی نقاط آن سازه پرداخت. بدین منظور از دو روش مقاوم[1] و غیرمقاوم[2] که بر نتایج ...
بیشتر
تجزیه و تحلیل رفتار سازههای مهندسی از جمله فعالیتهای مهم در ژئودزی است چرا که هرگونه ارزیابی نادرست از جابجاییها، میتواند تاثیرات مرگباری داشته باشد. برای یافتن میزان تغییر شکل ایجاد شده در یک سازه بر اثر عوامل مختلف، ابتدا باید به برآورد جابجایی نقاط آن سازه پرداخت. بدین منظور از دو روش مقاوم[1] و غیرمقاوم[2] که بر نتایج سرشکنی مشاهدات اپکها استوار هستند، استفاده میشود. روش حداقل سازی نرم [3]L1 و سرشکنی تکراری وزندار دو اپک زمانی[4]، از جمله روشهای مقاوم هستند که با حداقل سازی نرم اول و دوم، بردار جابجایی را محاسبه میکنند. تجزیه و تحلیل جابجاییها بر حسب میزان دخالت نقاط در محاسبات، به دو گروه تک نقطهای و ترکیبی[5] تقسیم میشوند. در روشهای تک نقطهای تعیین دیتوم در پایش شبکههای ژئودتیک کلاسیک، روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی[6] ، به عنوان روش بهینه در نظر گرفته میشود. یکی از مشکلات اساسی این روشها وابستگی شدید آنها به هندسهی شبکه است که مانع از کشف همهی نقاط ناپایدار و افزایش میزان خطا در محاسبات خواهد شد. در این تحقیق، استفاده از روشهای ترکیبی به عنوان جایگزین مناسبی برای این روشها معرفی میگردد. تفاوت این روشها با روشهای تک نقطهای، در بررسی تمامی نقاط شبکهی ژئودتیک بشکل یکجا و کشف نقاط ناپایدار در بین آنها است. هدف این تحقیق بررسی موفقیت روشهای ترکیبی در جهت کشف نقاط ناپایدار و مقایسهی موفقیت آنها با روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی و انتخاب روش بهینه میباشد. در این راستا بر مبنای مشاهدات یک شبکه شبیهسازی شده و ایجاد حالتهای مختلف جابجایی، بهترین روش انتخاب گردید سپس روش پیشنهادی بر روی مشاهدات واقعی سد جامیشان، واقع در جنوب غرب شهرستان سقز، واقع در کرمانشاه، پیادهسازی شد. با وجود توانایی روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی در کشف نقاط ناپایدار، این روش برخلاف روش زیرنمونه چندگانه تفاضلات طولی[7]، نتوانسته است همواره تمامی نقاط ناپایدار را تشخیص دهد. روش زیرنمونه چندگانه با تفاضلات دادههای طولی، با درصد 100 به 70، 100 به 87.5 و 100 به 87.5، در مقابل روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی، توانست موفقیت بهتری را بدست آورد. بنابراین روش زیرنمونه چندگانه تفاضلات طولی به عنوان بهترین روش انتخاب شده است.
[1] Robust
[2] Non-robust
[3] Minimum norm L1
[4] Iterative Weighted Simultaneous of Two Epochs (IWST)
[5] Combinatorial methods
[6] Simultaneous Adjustment of Two Epochs (SATE)
[7] Multiple Sub Sample distance difference
محمد حسین رضایی مقدم؛ کیوان محمدزاده؛ مجید پیشنماز احمدی
چکیده
منابع آبی در گذر زمان و با افزایش جمعیت در حال کاهش می باشد، لذا مدیریت این منابع بسیار ضروری است. در مطالعه حاضر بخشی از رود آجی چای بنا به شرایط خاص منطقه از نظر توپولوژی و محیط پیرامونی انتخاب و به منظور استخراج پهنه های آبی از دو روش نزدیک ترین همسایگی و فازی شئ گرا استفاده شد. برای بهبود نتایج، نتایج حاصل از اعمال ...
بیشتر
منابع آبی در گذر زمان و با افزایش جمعیت در حال کاهش می باشد، لذا مدیریت این منابع بسیار ضروری است. در مطالعه حاضر بخشی از رود آجی چای بنا به شرایط خاص منطقه از نظر توپولوژی و محیط پیرامونی انتخاب و به منظور استخراج پهنه های آبی از دو روش نزدیک ترین همسایگی و فازی شئ گرا استفاده شد. برای بهبود نتایج، نتایج حاصل از اعمال شاخص های استخراج آب به عنوان لایههای کمکی به همراه تصویر ماهواره سنتینل 2A در نرم افزار eCognition به کار برده شد. به منظور انجام پردازش شئ گرا ابتدا واحدهای پردازش ایجاد گردید، سپس در روش نزدیک ترین همسایگی جهت بهبود نتایج، فضای نمونه های برداشتی با استفاده از الگوریتم FSO بهینه گردید. در روش فازی شئ گرا پس از محاسبه درجه های عضویت پهنه های آبی استخراج شد. بررسی نتایج نشان داد که روش فازی شیء گرا (دقت کلی 98 درصد) نسبت به روش نزدیک ترین همسایگی ( دقت کلی 95 درصد) نتایج بهتری را در استخراج دقیق پهنه های آبی ارائه می دهد. روش نزدیک ترین همسایگی کارایی لازم برای تشخیص پهنه های آبی از عوارضی نظیر جاده ها، سایه و ابر را ندارد و این عوارض را به عنوان پهنه های آبی طبقه بندی می کند که باعث کاهش کیفیت و دقت طبقه بندی می شود، ولی در روش فازی شئ گرا به دلیل محاسبه درجه های عضویت این مشکل مرتفع گردیده و باعث افزایش دقت استخراج پهنه های آبی می گردد.
ابوالفضل شریفی؛ محمد سعادت سرشت
چکیده
کالیبراسیون دوربین رکن مهم هر پروژه فتوگرامتری است. تاکنون مدلهای اعوجاج متعددی برای کالیبراسیون دوربین متریک بهکارگرفته شده است مانند مدل براون که حداکثر 12 پارامتر شامل فاصله اصلی، مختصات نقطه اصلی، اعوجاج فیزیکی عکسی شامل اعوجاجات شعاعی، اعوجاجات مماسی و ... را در یک فرآیند سرشکنی باندل، بهصورت خودکالیبراسیون برآورد مینماید. ...
بیشتر
کالیبراسیون دوربین رکن مهم هر پروژه فتوگرامتری است. تاکنون مدلهای اعوجاج متعددی برای کالیبراسیون دوربین متریک بهکارگرفته شده است مانند مدل براون که حداکثر 12 پارامتر شامل فاصله اصلی، مختصات نقطه اصلی، اعوجاج فیزیکی عکسی شامل اعوجاجات شعاعی، اعوجاجات مماسی و ... را در یک فرآیند سرشکنی باندل، بهصورت خودکالیبراسیون برآورد مینماید. این راهکار کماکان برای دوربینهای ناپایدار و غیرمتریک در فتوگرامتری پهپاد نیز بهکار گرفته شده که اگرچه باعث بهبود معنیداری در مختصات سهبعدی شئای میشود اما هنوز اعوجاجاتی بهواسطه ناپایداری هندسی دوربین در مختصات عکسی باقی میماند. این اعوجاجات باقیمانده، منجر به پارالاکس و ایجاد پله ارتفاعی بین مدلهای سهبعدی در برجستهبینی میشود. در این مقاله یک روش پسپردازش برای کاهش اعوجاجات باقیمانده عکسی بعد از خودکالیبراسیون دوربین غیرمتریک در پروژههای فتوگرامتری پهپاد مطرح میگردد. روش ارائه شده مدلسازی باقیماندههای عکس بهکمک یک روش اجزاء محدود است. دادههای استفاده شده در این تحقیق تصاویر پهپاد فتوگرامتری اخذ شده توسط دوربینهای ILCE_7RM2و ، FC6310 ، وFC300S است. پیادهسازی الگوریتم پیشنهادی در محیط برنامهنویسی Matlab انجام شده و از نرمافزار متاشیپ[1] نیز برای پردازش اولیه استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمونهای انجام شده روی چند داده فتوگرامتری پهپاد با مشخصات و مقیاسهای متفاوت بیانگر کاهش باقیماندههای عکسی تا 70 درصد در پس از مدلسازی و تصحیح اعوجاجات روی تصاویر است. همچنین با انجام برجستهبینی سهبعدی روی تصاویر تصحیح یافته، شاهد کاهش 60 درصدی پله بین مدلهای استریو هستیم که منجر به کیفیت هندسی بالاتر تهیه مدل رقومی ارتفاعی، ارتوفتو و تهی نقشه با برجستهبینی سهبعدی میشود.
[1]- Agisoft Metashape
محمدامین قنادی؛ متین شهری
چکیده
یکی از مهمترین چالشهای امروز در دنیا و ایران افزایش آلودگی هوا ناشی از افزایش جمعیت، توسعه صنعتی و تغییرات اقلیمی است. از اینرو پایش کیفیت هوای شهرها بهصورت مستمر امری ضروری بهنظر میرسد. از اصلیترین تجهیزات پایش آلودگی هوا، ایستگاههای زمینی پایش کیفیت هوا میباشند. مشاهدات پایش کیفیت هوا با استفاده از ایستگاههای ...
بیشتر
یکی از مهمترین چالشهای امروز در دنیا و ایران افزایش آلودگی هوا ناشی از افزایش جمعیت، توسعه صنعتی و تغییرات اقلیمی است. از اینرو پایش کیفیت هوای شهرها بهصورت مستمر امری ضروری بهنظر میرسد. از اصلیترین تجهیزات پایش آلودگی هوا، ایستگاههای زمینی پایش کیفیت هوا میباشند. مشاهدات پایش کیفیت هوا با استفاده از ایستگاههای زمینی به علت تراکم پایین، توزیع مکانی غیریکنواخت، لزوم نگهداری و کالیبراسیون منظم و دورهای و نیاز مبرم به مکانیابی بهینه برای نصب، گاهی اوقات دچار اختلال میشود و اینگونه بهنظر میرسد که صحت برخی مشاهدات مبهم میباشند. در کنار ایستگاههای زمینی، تصاویر ماهوارهای نیز بهمنظور پایش کیفیت هوا قابل استفاده میباشند. این تصاویر هیچکدام از نقاط ضعف ایستگاههای زمینی پایش را ندارند و نتایج صحیحی ارائه میدهند، اگرچه قدرت تفکیک زمانی و دقت اندازهگیری پایینتری دارند. در این مطالعه هدف مقایسه مشاهدات صورت گرفته توسط ایستگاههای پایش کیفیت هوا با مشاهدات ماهواره سنتینل-5 و آنالیز آنها میباشد. از اینرو روشی مبتنی بر ترکیب و رأیگیری از مشاهدات ارائه میشود. روش پیشنهادی بر روی چهار آلاینده دیاکسید نیتروژن، دیاکسید گوگرد، مونوکسید کربن و ازن پایش شده از چهار ایستگاه مخابرات، محیط زیست، شریعتی و استانداری شهرستان اراک در بازه زمانی 19 ماهه از مهر ماه 1398 الی فروردین 1400 (بجز ماههایی که ایستگاههای زمینی مشاهداتی ثبت نکردهاند) پیادهسازی شده است. نتایج آزمایشها نشان میدهد که در صحت برخی از مشاهدات زمینی تردید وجود دارد که میتواند ناشی از عدم سلامت و یا کالیبراسیون منظم این دستگاهها و یا عدم مکانیابی ایدهآل آنها باشد. با حذف مشاهدات ناصحیح از مجموعه مشاهدات زمینی، خطای جذر میانگین مربعات از 2% تا 47% بهبود حاصل مییابد.
اطلاعات جغرافیایی
حسین عساکره؛ آوا غلامی
چکیده
تغییرات اقلیمی، گرمایش جهانی و خشکسالیهای اخیر طی سالهای گذشته از جمله مهمترین نگرانیهای بشر در امور مدیریت و برنامهریزی مبتنی بر دانستههای اقلیمی بهحساب میآید. یکی از روشهای بررسی تغییرات اقلیمی، استفاده از مدلهای اقلیمی و ریزمقیاسنمایی است که امروزه این امر با استفاده از مدلهای هوشمند و تجربی نظیر ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی، گرمایش جهانی و خشکسالیهای اخیر طی سالهای گذشته از جمله مهمترین نگرانیهای بشر در امور مدیریت و برنامهریزی مبتنی بر دانستههای اقلیمی بهحساب میآید. یکی از روشهای بررسی تغییرات اقلیمی، استفاده از مدلهای اقلیمی و ریزمقیاسنمایی است که امروزه این امر با استفاده از مدلهای هوشمند و تجربی نظیر شبکههای عصبی مصنوعی از ارزش زیادی برخوردار است. هدف از این پژوهش، ریزمقیاسنمایی و شبیهسازی دمای بیشینۀ ایستگاه سینوپتیک قزوین با استفاده از روش شبکۀ عصبی مصنوعی و بهرهگیری از نرمافزار MATLAB است. بدین منظور از دادههای 26 عنصر جوّّّی برگرفته از مرکز ملی پیشبینی محیطی و مرکز ملی پژوهشهای جوّّّی (NCEP/NCAR) و دادههای دمای بیشینۀ ایستگاه سینوپتیک قزوین برای دورۀ آماری 2005-1961 و سناریوهای انتشار (RCP) خروجی مدل CanESM2 برای دورۀ آماری 2100-2006 استفاده گردید. در تحقیق حاضر از چهار روش پیشرونده، روش حذف پسرونده، نمایۀ کاهش درصدی و روش گام به گام به منظور پیشپردازش متغیرها و گزینش متغیرهای ورودی مدل استفاده شده است. سپس با بکارگیری آمارههای ضریب همبستگی (R) و میانگین مربعات خطا (MSE) بهترین معماری شبکه طراحی گردید که طی آن با استفاده از روش پیشرونده، متغیرهای میانگین دما در ارتفاع نزدیک سطح زمین، میانگین فشار تراز دریا و ارتفاع تراز 500 و 850 هکتوپاسکال بهعنوان متغیرهای پیشبینیکننده انتخاب شدند و در نهایت براساس آن، شبیهسازی انجام گرفت. پس از بررسی مقادیر شبیهسازیشده تحت سناریوهای RCP4.5، RCP2.6 و RCP8.5 مشخص شد که دمای ایستگاه سینوپتیک قزوین تا سال 2100 طی سناریوی RCP 2.6 نسبت به دورۀ پایه (2005-1961)، حدود 1.3 درجۀ سانتیگراد، طبق سناریوی RCP 4.5 به میزان 2.7 درجۀ سانتیگراد و مطابق سناریوی RCP 8.5 مقدار 4.1 درجۀ سانتیگراد افزایش خواهد داشت.
بهنام قاسم زاده قورمیک؛ علیرضا صفدری نژاد
چکیده
جابجایی اندک پدیدهها در محیط مصداقی از تغییرات سهبعدی تلقی شده که احتمالاً شباهت رادیومتریکی عوارض متناظر را بر هم نمیزند. جابجایی اندک عوارض در صحنه، فرونشست یا برآمدگی سطح زمین، اثرات مربوط به اعمال فشار و کشش محلی به مواد در صنعت و مواردی از این دست را میتوان در زمره تغییرات هندسی قلمداد کرد که نمود رادیومتریکی محسوسی در ...
بیشتر
جابجایی اندک پدیدهها در محیط مصداقی از تغییرات سهبعدی تلقی شده که احتمالاً شباهت رادیومتریکی عوارض متناظر را بر هم نمیزند. جابجایی اندک عوارض در صحنه، فرونشست یا برآمدگی سطح زمین، اثرات مربوط به اعمال فشار و کشش محلی به مواد در صنعت و مواردی از این دست را میتوان در زمره تغییرات هندسی قلمداد کرد که نمود رادیومتریکی محسوسی در تصاویر ندارند.در چنین شرایطی، شناسایی خودکار نقاط متناظر در تصاویر اخذ شده قبل و بعد از تغییرات هندسی، منجر به تشخیص نقاط تغییریافته بعنوان عوارض مشابه در دو مقطع زمانی میگردد. مثلثبندی همزمان نقاط متناظر شناسایی شده در بلوکهای عکسی قبل و بعد از تغییرات هندسی، مستلزم تفکیک مختصات سهبعدی مجهول برای نقاط تغییریافته در دومقطع است. عدم لحاظ شدن این موضوع، نقص در طراحی مدل ریاضی قلمداد شده که اصلاح آن نیازمند شناسایی نقاط متناظر تغییریافته است. در این مقاله، روشی تکراری مبتنی بر پایش بردار باقیماندههای مربوط به مشاهدات تصویری هر نقطهی سهبعدی در روند مثلثبندی پیشنهاد شده که قادر به شناسایی نقاط تغییریافته است. سازوکار این روش پیشنهادی بر پایه مقایسهی نسبی شاخصهای آماری مستخرج از بردار خطا در دو حالت مثلثبندی همزمان و مستقل تصاویر اخذ شده در بلوکهای عکسی قبل و بعد از تغییرات هندسی است. در این روش پس از شناسایی نقاط تغییریافته، مدل ریاضی مربوطه در روند مثلثبندی اصلاح و برای هر نقطهی تغییریافته دو مختصات سهبعدی برآورد میشود. نتایج اجرای روش پیشنهادی در بیش از یازده آزمایش مختلف بطور متوسط حاکی از موفقیت 85/8 درصدی در شناسایی نقاط تغییریافته با بزرگیها و راستایهای متفاوت بوده که در مقایسه با روشهای مرسوم هندسی مبتنی بر تخمین پایدار هندسهی اپیپلار بهبود 34/5 درصدی را نشان میدهد.
نرگس نونژاد؛ الهام ناظمی؛ حمید صابری
چکیده
مفهوم مکان همواره در حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، شهرسازی و جغرافیای انسانی مورد توجه قرارگرفته است.در واقع مکان بعنوان بخشی از فضای جغرافیاییاست که از سوی فردی یا چیزی اشغال شده و در آن ارزشهای حس شده تجلی مییابند. بطورقطع جوامع انسانی، بدون برنامهریزی و در اختیار نهادن امکانات غنی و تعریف شدهی متناسب با نیازها، ارزشها ...
بیشتر
مفهوم مکان همواره در حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، شهرسازی و جغرافیای انسانی مورد توجه قرارگرفته است.در واقع مکان بعنوان بخشی از فضای جغرافیاییاست که از سوی فردی یا چیزی اشغال شده و در آن ارزشهای حس شده تجلی مییابند. بطورقطع جوامع انسانی، بدون برنامهریزی و در اختیار نهادن امکانات غنی و تعریف شدهی متناسب با نیازها، ارزشها و مقتضیات زمان، نمیتوانند در تعیین هویت انسانها کارکردی مناسب ایفا نمایند. لذا با توجه به تحولات عظیم و همه جانبهی عصر اطلاعات و ضرورت هماهنگی با این حرکت جهانی، تحقیقات در زمینه بررسی و شناخت اثرات فضای مجازی بر نحوه ادراک، دلبستگی و تعلق مردم به مکان از اهمیت ویژهای برخوردار است. پژوهش حاضربر ایناعتقاد استکه کاربران فضای مجازیبراساس میزان استفاده، با اثرات مختلفیدر ارتباطبادرکفضا، مکان وابعادمختلفآن مواجه میشوند. در نتیجه با حضور در فضای شهری، معنای آنرا به صورت متفاوت درک میکنند. هدفپژوهش، ارزیابی تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر مؤلفههای تدوینشده معنای مکان شامل مؤلفه کالبدی، فردی، اجتماعی و عملکردی و شاخصهای تعریفکننده آنها در فضاهایشهری میباشد. بدین منظور دو فضایشهری سنتی (میدان امام) و مدرن (سیتی سنتر) شهر اصفهان باجامعه آماریمراجعین به آنها مورد مطالعه قرار گرفتهاند. برای برآورد نمونه آماریبااستفادهازفرمول کوکران تعداد 379 پرسشنامه با روش نمونهگیریتصادفی ساده تکمیل گردید. روش پژوهش همبستگی بوده و از آزمونهای آماری کولموگراف اسمیرنف، رگرسیون و همبستگی پیرسون برای تعیین رابطه، شدت و جهت رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شده است. نتایج نشان میدهد، در اثر میزان استفاده افراد از فضای مجازی، درک آنها از معنای مکان با حضور در فضای شهری افزایش مییابد که دراین رابطه ضمن بررسی اثر افزایشی بر مؤلفههای چهارگانه، میزان همبستگی و تأثیرپذیری شاخصهای مؤلفههای معنای مکان از میزان استفاده فضای مجازی در دو فضای شهری استخراج و مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
علی عرفان زاده؛ محمد سعادت سرشت
چکیده
آگاهی از رفتار و تأثیر پارامترهای طراحی شبکه فتوگرامتری پهپاد بر روی کیفیت بازسازی سهبعدی برای دستیابی به کیفیتی بهینه در بازسازی سهبعدی، یکی از بخشهای مهم در اجرای یک پروژه فتوگرامتری پهپاد با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود میباشد. اما بهدلیل پیچیدگی، زمانبر بودن و هزینه بالای آن در واقعیت، هنوز تحقیق جامعی ...
بیشتر
آگاهی از رفتار و تأثیر پارامترهای طراحی شبکه فتوگرامتری پهپاد بر روی کیفیت بازسازی سهبعدی برای دستیابی به کیفیتی بهینه در بازسازی سهبعدی، یکی از بخشهای مهم در اجرای یک پروژه فتوگرامتری پهپاد با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود میباشد. اما بهدلیل پیچیدگی، زمانبر بودن و هزینه بالای آن در واقعیت، هنوز تحقیق جامعی برای رفتارسنجی پارامترهای طراحی شبکه و بازسازی سهبعدی انجام نشده است. برای غلبه بر چالشهای فضای واقعی در این مقاله روش شبیهسازی برای بررسی پارامترها بهکار برده شده است. برای این منظور در محیط نرمافزار متلب از یک نقطه با مختصات معلوم تصویربرداری شده است و پس از اعمال خطاهای سیستماتیک و اتفاقی به پارامترها، با استفاده از معادلات شرط هم خطی مشاهدات عکسی و حل آنها به روش کمترین مربعات خطا، بازسازی سهبعدی انجام شده و کیفیت آن به روش مونتکارلو مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمونهای انجام شده نشان میدهد پارامترهای ناپایداری هندسی دوربین غیرمتریک، کیفیت مشاهدات تصویری و دقت مثلثبندی هوایی بهترتیب رابطه مستقیم، رابطه عکس و رابطه مستقیم با کیفیت صحت بازسازی سهبعدی دارند. همچنین با افزایش فاصله کانونی بدون تغییر ارتفاع، صحت مسطحاتی متناسب با افزایش بزرگنمایی و صحت ارتفاعی تقریباً متناسب با مقدار آن افزایش مییابد. که در حالت GSD ثابت، خطای مسطحاتی بازسازی سهبعدی کاهش مییابد اما خطای ارتفاعی متناسب با نصف افزایش بزرگنمایی افزایش مییابد. علاوهبر این نتایج نشان داده است افزایش ارتفاع پرواز برخلاف حالت استریو، خطای مسطحاتی و ارتفاعی بازسازی سهبعدی بهصورت خطی افزایش مییابد. همچنین نتایج نشان میدهد با افزایش پوشش تصویربرداری خطای بازسازی سهبعدی کاهش مییابد. این شبیهسازی اگرچه ممکن است کاملاً منطبق بر واقعیت نباشد، اما میتواند یک نوع رفتارسنجی از پارامترها را ارائه نماید که بهعنوان یک تحقیق مکمل برای تحقیقات سعی و خطای معمول خواهد بود.