بهنام قاسم زاده قورمیک؛ علیرضا صفدری نژاد
چکیده
جابجایی اندک پدیدهها در محیط مصداقی از تغییرات سهبعدی تلقی شده که احتمالاً شباهت رادیومتریکی عوارض متناظر را بر هم نمیزند. جابجایی اندک عوارض در صحنه، فرونشست یا برآمدگی سطح زمین، اثرات مربوط به اعمال فشار و کشش محلی به مواد در صنعت و مواردی از این دست را میتوان در زمره تغییرات هندسی قلمداد کرد که نمود رادیومتریکی محسوسی در ...
بیشتر
جابجایی اندک پدیدهها در محیط مصداقی از تغییرات سهبعدی تلقی شده که احتمالاً شباهت رادیومتریکی عوارض متناظر را بر هم نمیزند. جابجایی اندک عوارض در صحنه، فرونشست یا برآمدگی سطح زمین، اثرات مربوط به اعمال فشار و کشش محلی به مواد در صنعت و مواردی از این دست را میتوان در زمره تغییرات هندسی قلمداد کرد که نمود رادیومتریکی محسوسی در تصاویر ندارند.در چنین شرایطی، شناسایی خودکار نقاط متناظر در تصاویر اخذ شده قبل و بعد از تغییرات هندسی، منجر به تشخیص نقاط تغییریافته بعنوان عوارض مشابه در دو مقطع زمانی میگردد. مثلثبندی همزمان نقاط متناظر شناسایی شده در بلوکهای عکسی قبل و بعد از تغییرات هندسی، مستلزم تفکیک مختصات سهبعدی مجهول برای نقاط تغییریافته در دومقطع است. عدم لحاظ شدن این موضوع، نقص در طراحی مدل ریاضی قلمداد شده که اصلاح آن نیازمند شناسایی نقاط متناظر تغییریافته است. در این مقاله، روشی تکراری مبتنی بر پایش بردار باقیماندههای مربوط به مشاهدات تصویری هر نقطهی سهبعدی در روند مثلثبندی پیشنهاد شده که قادر به شناسایی نقاط تغییریافته است. سازوکار این روش پیشنهادی بر پایه مقایسهی نسبی شاخصهای آماری مستخرج از بردار خطا در دو حالت مثلثبندی همزمان و مستقل تصاویر اخذ شده در بلوکهای عکسی قبل و بعد از تغییرات هندسی است. در این روش پس از شناسایی نقاط تغییریافته، مدل ریاضی مربوطه در روند مثلثبندی اصلاح و برای هر نقطهی تغییریافته دو مختصات سهبعدی برآورد میشود. نتایج اجرای روش پیشنهادی در بیش از یازده آزمایش مختلف بطور متوسط حاکی از موفقیت 85/8 درصدی در شناسایی نقاط تغییریافته با بزرگیها و راستایهای متفاوت بوده که در مقایسه با روشهای مرسوم هندسی مبتنی بر تخمین پایدار هندسهی اپیپلار بهبود 34/5 درصدی را نشان میدهد.
نرگس نونژاد؛ الهام ناظمی؛ حمید صابری
چکیده
مفهوم مکان همواره در حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، شهرسازی و جغرافیای انسانی مورد توجه قرارگرفته است.در واقع مکان بعنوان بخشی از فضای جغرافیاییاست که از سوی فردی یا چیزی اشغال شده و در آن ارزشهای حس شده تجلی مییابند. بطورقطع جوامع انسانی، بدون برنامهریزی و در اختیار نهادن امکانات غنی و تعریف شدهی متناسب با نیازها، ارزشها ...
بیشتر
مفهوم مکان همواره در حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، شهرسازی و جغرافیای انسانی مورد توجه قرارگرفته است.در واقع مکان بعنوان بخشی از فضای جغرافیاییاست که از سوی فردی یا چیزی اشغال شده و در آن ارزشهای حس شده تجلی مییابند. بطورقطع جوامع انسانی، بدون برنامهریزی و در اختیار نهادن امکانات غنی و تعریف شدهی متناسب با نیازها، ارزشها و مقتضیات زمان، نمیتوانند در تعیین هویت انسانها کارکردی مناسب ایفا نمایند. لذا با توجه به تحولات عظیم و همه جانبهی عصر اطلاعات و ضرورت هماهنگی با این حرکت جهانی، تحقیقات در زمینه بررسی و شناخت اثرات فضای مجازی بر نحوه ادراک، دلبستگی و تعلق مردم به مکان از اهمیت ویژهای برخوردار است. پژوهش حاضربر ایناعتقاد استکه کاربران فضای مجازیبراساس میزان استفاده، با اثرات مختلفیدر ارتباطبادرکفضا، مکان وابعادمختلفآن مواجه میشوند. در نتیجه با حضور در فضای شهری، معنای آنرا به صورت متفاوت درک میکنند. هدفپژوهش، ارزیابی تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر مؤلفههای تدوینشده معنای مکان شامل مؤلفه کالبدی، فردی، اجتماعی و عملکردی و شاخصهای تعریفکننده آنها در فضاهایشهری میباشد. بدین منظور دو فضایشهری سنتی (میدان امام) و مدرن (سیتی سنتر) شهر اصفهان باجامعه آماریمراجعین به آنها مورد مطالعه قرار گرفتهاند. برای برآورد نمونه آماریبااستفادهازفرمول کوکران تعداد 379 پرسشنامه با روش نمونهگیریتصادفی ساده تکمیل گردید. روش پژوهش همبستگی بوده و از آزمونهای آماری کولموگراف اسمیرنف، رگرسیون و همبستگی پیرسون برای تعیین رابطه، شدت و جهت رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شده است. نتایج نشان میدهد، در اثر میزان استفاده افراد از فضای مجازی، درک آنها از معنای مکان با حضور در فضای شهری افزایش مییابد که دراین رابطه ضمن بررسی اثر افزایشی بر مؤلفههای چهارگانه، میزان همبستگی و تأثیرپذیری شاخصهای مؤلفههای معنای مکان از میزان استفاده فضای مجازی در دو فضای شهری استخراج و مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
علی عرفان زاده؛ محمد سعادت سرشت
چکیده
آگاهی از رفتار و تأثیر پارامترهای طراحی شبکه فتوگرامتری پهپاد بر روی کیفیت بازسازی سهبعدی برای دستیابی به کیفیتی بهینه در بازسازی سهبعدی، یکی از بخشهای مهم در اجرای یک پروژه فتوگرامتری پهپاد با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود میباشد. اما بهدلیل پیچیدگی، زمانبر بودن و هزینه بالای آن در واقعیت، هنوز تحقیق جامعی ...
بیشتر
آگاهی از رفتار و تأثیر پارامترهای طراحی شبکه فتوگرامتری پهپاد بر روی کیفیت بازسازی سهبعدی برای دستیابی به کیفیتی بهینه در بازسازی سهبعدی، یکی از بخشهای مهم در اجرای یک پروژه فتوگرامتری پهپاد با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود میباشد. اما بهدلیل پیچیدگی، زمانبر بودن و هزینه بالای آن در واقعیت، هنوز تحقیق جامعی برای رفتارسنجی پارامترهای طراحی شبکه و بازسازی سهبعدی انجام نشده است. برای غلبه بر چالشهای فضای واقعی در این مقاله روش شبیهسازی برای بررسی پارامترها بهکار برده شده است. برای این منظور در محیط نرمافزار متلب از یک نقطه با مختصات معلوم تصویربرداری شده است و پس از اعمال خطاهای سیستماتیک و اتفاقی به پارامترها، با استفاده از معادلات شرط هم خطی مشاهدات عکسی و حل آنها به روش کمترین مربعات خطا، بازسازی سهبعدی انجام شده و کیفیت آن به روش مونتکارلو مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمونهای انجام شده نشان میدهد پارامترهای ناپایداری هندسی دوربین غیرمتریک، کیفیت مشاهدات تصویری و دقت مثلثبندی هوایی بهترتیب رابطه مستقیم، رابطه عکس و رابطه مستقیم با کیفیت صحت بازسازی سهبعدی دارند. همچنین با افزایش فاصله کانونی بدون تغییر ارتفاع، صحت مسطحاتی متناسب با افزایش بزرگنمایی و صحت ارتفاعی تقریباً متناسب با مقدار آن افزایش مییابد. که در حالت GSD ثابت، خطای مسطحاتی بازسازی سهبعدی کاهش مییابد اما خطای ارتفاعی متناسب با نصف افزایش بزرگنمایی افزایش مییابد. علاوهبر این نتایج نشان داده است افزایش ارتفاع پرواز برخلاف حالت استریو، خطای مسطحاتی و ارتفاعی بازسازی سهبعدی بهصورت خطی افزایش مییابد. همچنین نتایج نشان میدهد با افزایش پوشش تصویربرداری خطای بازسازی سهبعدی کاهش مییابد. این شبیهسازی اگرچه ممکن است کاملاً منطبق بر واقعیت نباشد، اما میتواند یک نوع رفتارسنجی از پارامترها را ارائه نماید که بهعنوان یک تحقیق مکمل برای تحقیقات سعی و خطای معمول خواهد بود.
رقیه ادبی؛ رحیم علی عباسپور؛ علیرضا چهرقان
چکیده
امروزه منابع اطلاعات مکانی مختلفی در مورد مسائل مربوط به شهر وجود دارند که در مسیر حرکت به سمت «شهرهای هوشمند» حائز اهمیت هستند. در این بین میتوان به پروژه Open Street Map (OSM) اشاره داشت که منبع داده رایگان و آزادی است و در سالهای اخیر پتانسیل خود را برای استفاده در حوزههای کاربردی مختلف نشان داده است. از جمله این کاربردها ...
بیشتر
امروزه منابع اطلاعات مکانی مختلفی در مورد مسائل مربوط به شهر وجود دارند که در مسیر حرکت به سمت «شهرهای هوشمند» حائز اهمیت هستند. در این بین میتوان به پروژه Open Street Map (OSM) اشاره داشت که منبع داده رایگان و آزادی است و در سالهای اخیر پتانسیل خود را برای استفاده در حوزههای کاربردی مختلف نشان داده است. از جمله این کاربردها میتوان به حوزههای مرتبط با شهر هوشمند اشاره کرد که در آن اطلاعات مکانی نقشهایی کلیدی را ایفا میکنند. یکی از اقلام اطلاعاتی موجود در این پروژه که کمتر مورد ارزیابی قرار گرفته است، دادههای بلوک ساختمانی در OSM میباشد. از اینرو در مطالعه حاضر به محاسبه و ارزیابی سیر تاریخی کامل بودن دادههای بلوک ساختمانی در OSM پرداخته خواهد شد. هدف اصلی این مطالعه ارائه تحلیلی از کامل بودن مجموعه دادههای بلوک ساختمانی OSM کلانشهر تهران در یک بازه زمانی 10 ساله (از سال 2011 تا 2020 میلادی) است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد طی دو سال اخیر دادههای بلوک ساختمانی OSM از نظر تعداد عوارض و کامل بودن اطلاعات هندسی افزایش چشمگیری یافته است. نتایج نشاندهنده افزایش تعداد دادهها از 300 عارضه در سال 2011 به 40138 عارضه در پایان سال 2020 و افزایش کامل بودن دادهها از 0/018 درصد به 2/7 درصد میباشد. همچنین تعداد عوارض ویرایش شده و اضافه شده به مجموعه داده OSM بهترتیب از 38 و 194 عارضه در سال 2011 به 28680 و 10705 عارضه در پایان سال 2020 رسیده است که نشاندهنده فعالیت بیشتر کاربران در ایجاد و ویرایش دادههای بلوک ساختمانی و همچنین بهروزتر شدن این دادهها میباشد.
یاسر ابراهیمیان قاجاری
چکیده
برنامهریزی اسکان موقت زلزله باهدف کاهش آسیب های ثانویه زمین لرزه همواره یکی ازدغدغههای اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. در گذشته برنامه ریزی اسکان موقت صرفاً با توجه به اصولی مانند خالی بودن زمین یا بدون مالک بودن آن صورت میگرفته، اما امروزه این کار با استفاده از فناوری های ...
بیشتر
برنامهریزی اسکان موقت زلزله باهدف کاهش آسیب های ثانویه زمین لرزه همواره یکی ازدغدغههای اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. در گذشته برنامه ریزی اسکان موقت صرفاً با توجه به اصولی مانند خالی بودن زمین یا بدون مالک بودن آن صورت میگرفته، اما امروزه این کار با استفاده از فناوری های نوین مانند GIS و با در نظر گرفتن معیارهای متعدد مکانی و توصیفی انجام میشود. با توجه به اینکه تاب آوری شهری از مهمترین شاخه های مدیریت بحران شهری میباشد، لذا ارزیابی خطرپذیری و برنامه ریزی برای کاهش آن ازجمله مکانیابی اسکان موقت (به عنوان یکی از اصول تاب آوری شهری) بسیار ضروری است. با بررسیهای صورت گرفته شهر بابل وضعیت مناسبی از نظر اسکان موقت زلزله زدگان ندارد که آن هم، به دلیل عدم توجه به لحاظ نمودن این مراکز مهم در برنامه ریزی شهری میباشد. در تحقیق حاضر، نظرات کارشناسان خبره با تخصصهای مهندسی سازه، زلزله، شهرسازی، مدیریت بحران، پدافندغیرعامل، ترافیک و حمل و نقل مورد استفاده قرار گرفته و معیارهای مؤثر در مکانیابی مراکز اسکان موقت استخراج و وزن دهی شدند. سپس با استفاده از توابع تحلیلی GIS، نقشههای معیار تولید و با ترکیب آنها بهترین مناطق برای اسکان موقت (پس از زلزله احتمالی) در شهر بابل مشخص شد. با تحلیل نتایج مشخص شد که تنها 7 درصد از محدوده شهر بابل برای اسکان موقت مناسب است. این مناطق با توجه به سایر استانداردهای اسکان موقت مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت شش محل و در مجموع 107 هکتار (کمتر از 4درصد) برای اسکان موقت مناسب تشخیص داده شد. اگرچه این 107 هکتار در حال حاضر میتواند پاسخگوی نیاز شهر بابل با توجه به جمعیت کنونی آن باشد، اما اگر نرخ رشد جمعیت شهر بابل و از طرفی افزایش ساخت و ساز و در نتیجه آن کاهش فضای مناسب برای اسکان موقت در نظر گرفته شود، قطعاً در آیندهای نزدیک شهر بابل با کمبود فضای مناسب جهت اختصاص به اسکان موقت زلزله زدگان مواجه خواهد بود.
کبری بزرگ نیا؛ هانی رضائیان؛ جواد سدیدی
چکیده
دقت تعیین موقعیت به کیفیت تکنولوژی مورد استفاده بستگی دارد. در حالیکه استفاده از تکنولوژیهای ارائهدهنده کیفیت بالای تعیین موقعیت مستلزم صرف هزینه زیاد و داشتن تخصص بالا جهت استفاده میباشد، عمدتاً تکنولوژی با کیفیت و قیمت پایین تعیین موقعیت ماهوارهای (GPS) و حسگرهای وضعیتی استفاده میشوند که در قالب گوشیهای هوشمند ...
بیشتر
دقت تعیین موقعیت به کیفیت تکنولوژی مورد استفاده بستگی دارد. در حالیکه استفاده از تکنولوژیهای ارائهدهنده کیفیت بالای تعیین موقعیت مستلزم صرف هزینه زیاد و داشتن تخصص بالا جهت استفاده میباشد، عمدتاً تکنولوژی با کیفیت و قیمت پایین تعیین موقعیت ماهوارهای (GPS) و حسگرهای وضعیتی استفاده میشوند که در قالب گوشیهای هوشمند بهصورت فراگیر در دسترس میباشند. یکی از نکات متمایز این تکنولوژیهای ارزانقیمت، میزان تأثیرپذیری آنها از عوامل تولیدکننده نویز میباشد. در این مقاله تأثیر بهبود میزان نویز حاصل از حسگرهای تعیین موقعیت و وضعیت گوشیهای همراه بر دقت تعیین موقعیت اشیاء متحرک مانند خودروها با استفاده از تکنیک محلیسازی[1] و تلفیق دادههای حاصل از حسگرهای مغناطیسسنج، ژیروسکوپ که در گوشیهای همراه هوشمند وجود دارند بررسی شده است. از حسگرهای مزبور پارامترهای آزیموت و زاویه چرخش (رول) استخراج شده است و این پارامترها بههمراه شتابخطی و مختصات جغرافیایی حاصل از GPS برای بهبود موقعیت وسیلهنقلیه در الگوریتم کالمن که یک فیلتر پایینگذر برای نویزهای با فرکانس پایین است، تلفیق شدهاند. نتایج بهدست آمده از اجرای روش پیشنهادی در خط 2 بزرگراه آزادگان شرق به غرب تهران و مقایسه آن با دادههای مرجع نشان داده است که خطای تعیین موقعیت خودرو با گیرنده GPS گوشی هوشمند از 0.8274 متر به 0.6768 متر بدون کاهش نویز در فیلتر کالمن توسعهیافته[2]، کاهش یافته است. با کاهش تدریجی نویز، میزان دقت نتایج حاصل از فیلتر کالمن بین مقادیر 0.6763 تا 0.6771 متر در نوسان بوده است که بیشترین بهبود دقت موقعیت خودرو در اثر کاهش 2 درصدی نویز، به مقدار 0.6763 متر حاصل شده است. براساس این نتایج، با وجود اینکه کاهش اثر نویز میتواند منجر به بهبود موقعیت وسیلهنقلیه با استفاده از فیلتر کالمن و مشاهدات حسگرهای گوشی هوشمند شود، نامنظم بودن تغییرات دقت ناشی از کاهش نویز، لزوم یافتن درصد نویز کاهش بهینه را ایجاب میکند. [1]- Dead-reckoning [2]- Extended Kalman Filter
امیررضا مرادی؛ محمدامین قنادی
چکیده
تولید مدل رقومی زمین با قدرت تفکیک و دقت ارتفاعی بالا همیشه یکی از مهم ترین اهداف سنجش از دور ماهواره ای بوده است. یکی از ارکان اصلی سنجش از دور ماهواره ای، سنجش از دور راداری می باشد. تولید مدل ارتفاعی رقومی از سطح زمین با استفاده از تداخل سنجی راداری به علت ویژگی های منحصر به فرد این تصاویر برای محققین جذاب است. در ...
بیشتر
تولید مدل رقومی زمین با قدرت تفکیک و دقت ارتفاعی بالا همیشه یکی از مهم ترین اهداف سنجش از دور ماهواره ای بوده است. یکی از ارکان اصلی سنجش از دور ماهواره ای، سنجش از دور راداری می باشد. تولید مدل ارتفاعی رقومی از سطح زمین با استفاده از تداخل سنجی راداری به علت ویژگی های منحصر به فرد این تصاویر برای محققین جذاب است. در سالهای اخیر پروژه های فضایی بسیاری آغاز به اخذ اطلاعات از سطح کره زمین کرده اند که یکی از آخرین آنها پروژه سنتینل می باشد. سنتینل-1 بخش راداری پروژه سنتینل است. مدل های رقومی حاصل از تداخل سنجی راداری به علت وجود خطاهای متنوع از جمله خطا در اطلاعات فازاینترفروگرام دارای خطا و گاهی اوقات اشتباه بزرگ در نقاط ارتفاعی می باشند. از اینرو مدل های رقومی حاصل از فرآیند تداخل سنجی راداری پس از تولید نیاز به بهبود دارند.
در این مقاله روشی برای بهبود مدل رقومی ارتفاعی به دست آمده از تصاوی رسنتینل-1 با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی موجود SRTM.(Shuttle Radar Topography Mission)و روشی بر اساس تبدیل موجک دو بعدی، پیشنهاد می شود. تصاویر مورد استفاده در این مقاله بخشی از شمال شهر تهران است. مدل ارتفاعی رقومی تولید شده با استفاده از روش پیشنهادی با مدل ارتفاعی رقومی مرجع یک متر با دقت ارتفاعی بالا مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج مقاله نشان می دهند که روش پیشنهادی به شکل مؤثری در بهبود دقت مدل رقومی حاصل از تصاویر سنتینل-1 عمل می کند. با استفاده از این روش خطای مدل رقومی ارتفاعی به میزان قابل توجهی کاهش می یابد (30% الی 82%) و این بدین معنی می باشد که با حفظ قدرت تفکیک مدل رقومی حاصل از تصاویر سنتینل-1 می توان دقت ارتفاعی آن را به شکل محسوسی بهبود داد.
مسعود طایفی فیجانی؛ سعید آزادنژاد
چکیده
مدل نگارگر انبوهی تاجپوشش جنگلی (FCD) یکی از روش های مرسوم سنجش از دوری در ارزیابی تراکم جنگل است. دو ضعف بزرگ این مدل عدم امکان پیاده سازی برای سنجنده های فاقد باند حرارتی و دقت مکانی پایین نتایج حاصل از آن در جنگل های جلگه ای بخصوص در محدوده های مطالعاتی بزرگ مقیاس می باشد. هدف اصلی این پژوهش گسترش و بهبود این مدل بر ...
بیشتر
مدل نگارگر انبوهی تاجپوشش جنگلی (FCD) یکی از روش های مرسوم سنجش از دوری در ارزیابی تراکم جنگل است. دو ضعف بزرگ این مدل عدم امکان پیاده سازی برای سنجنده های فاقد باند حرارتی و دقت مکانی پایین نتایج حاصل از آن در جنگل های جلگه ای بخصوص در محدوده های مطالعاتی بزرگ مقیاس می باشد. هدف اصلی این پژوهش گسترش و بهبود این مدل بر اساس دو ایده می باشد. در ایده اول شاخص حرارت مورد استفاده در این مدل را با دو شاخص NLI و GNDVI، که بر اساس یک آزمون آماری مناسب تشخیص داده شدند، جایگزین شدند. بدین ترتیب اجرای این مدل برای سنجنده های فاقد باند حرارتی فراهم ممکن شد. در ایده دوم، به منظور غلبه بر چالش متغیر بودن شرایط جوی و دمایی یک منطقه با وسعت بزرگ، یک مرحله حد آستانه گذاری محلی به این مدل افزوده شد تا دقت مدل برای مطالعات بزرگ مقیاس بهبود یابد. به منظور بررسی عملکرد مدل پیشنهادی، از داده های لندست 5 مربوط به سال 1366 و داده های لندست 8 مربوط به سال 1396 برای محاسبه تراکم تاج پوشش جنگل های هیرکانی شمال کشور استفاده شد. انتخاب این منطقه و این داده ها ضمن روبرو کردن مدل پیشنهادی با یک منطقه مطالعاتی وسیع، امکان بررسی تغییرات مساحت تاج-پوشش جنگل های هیرکانی در طی 30 سال گذشته ( از سال 1366 تا 1396) را فراهم کرد. نتایج نشان داد دقت کلی و ضریب کاپای مدل FCD بهبودیافته نسبت به مدل FCD اولیه به ترتیب حدود 10 و 14 درصد افزایش پیدا کرد. همچنین نتایج این بررسی نشان داد مساحت جنگل های هیرکانی از سال 1366 تا سال 1396 در ارتفاعات پایین دست کاهش چشمگیری داشته است.
سعید فرزانه؛ محمدعلی شریفی؛ امیر عبدالملکی؛ مسعود دهواری
چکیده
امروزه ماهوارههای مدار پایین نقش مهمی در جمعآوری مشاهدات مربوط به زمین و میدان گرانش حاکم بر آن ایفا میکنند. عوامل مختلفی بر دقت و صحت مشاهدات این ماهوارهها مؤثر هستند. ازجملهی این عوامل، اصطکاک اتمسفری وارد بر ماهوارهها است که حتی میتواند پس از مدتی کارایی آنها را با چالش مواجه کند. به همین دلیل تلاشهای گوناگونی درصدد ...
بیشتر
امروزه ماهوارههای مدار پایین نقش مهمی در جمعآوری مشاهدات مربوط به زمین و میدان گرانش حاکم بر آن ایفا میکنند. عوامل مختلفی بر دقت و صحت مشاهدات این ماهوارهها مؤثر هستند. ازجملهی این عوامل، اصطکاک اتمسفری وارد بر ماهوارهها است که حتی میتواند پس از مدتی کارایی آنها را با چالش مواجه کند. به همین دلیل تلاشهای گوناگونی درصدد مدلسازی و پیشبینی عوامل مؤثر بر این نیرو برآمده است. مدلهای تجربی ارائهشده برای چگالی اتمسفری نمونهای از این تلاشها است. باگذشت زمان و پیدایش خطاهای موجود در مدلهای تجربی، تلاش برای اصلاح آنها آغاز شد چراکه بهدلیل سادهسازیها و محدودیتهای مشاهداتی، این مدلها همواره با خطا همراه هستند و مقدار خروجی آنها با مقدار واقعی چگالی اتمسفر، تطابق کامل ندارد. از دیگر سو، با گسترش علوم، روشهای جدیدی مانند هوش مصنوعی و شبکههای عصبی برای پیشبینی یک سری زمانی ارائه شده است که قابلیت یادگیری رفتار سیگنال بدون تشکیل یک مدل ریاضی پیچیده را دارند. در این تحقیق، از شبکههای عصبی با حافظه بلند-کوتاهمدت برای پیشبینی و اصلاح مدلهای تجربی چگالی اتمسفری که مهمترین عامل تعیینکنندهی میزان کشش اتمسفری است، استفاده شده است. این شبکههای عصبی از نوع شبکههای بازگشتی هستند و با حفظ وابستگی سیگنال در زمان میتوانند دقت بهتری را برای پیشبینی سیگنال فراهم آورند. دادههای مورداستفاده برای آموزش شبکه عصبی مربوط به ماهوارهی GRACE و در نیمهی نخست سال 2014 بوده است. برای ارزیابی نتایج نیز با استفاده از ضریب اصطکاک خروجی حاصل از شبکه عصبی و همچنین ضریب اصطکاک مربوط به مدلهای عددی، موقعیت ماهواره تعیین و با موقعیت واقعی مقایسه شده است. نتایج پیشبینی نشان میدهد که در حالت تک متغیره مقدار RMSE در حدود 0.054 و در حالت چند متغیره در حدود 0.03 است و همچنین شبکهی عصبی قادر است مدار ماهواره GRACE را با RMSE در حدود 0.15 متر پیشبینی کند.
قاسم کیخسروی؛ شهریار خالدی؛ آمنه یحیوی
چکیده
گرمباد[1]، پدیدۀ رایج در دامنههای شرقی و شمالی البرز غربی در کشور ایران است. ایجاد تغییرات دمایی در دامنههای بادپناه مناطق درگیر گرمباد، منجر به تنشهای گرمایی در محیط اکوسیستم منطقه میشود. بارها به خاطر افزایش دمای منطقهی گرمباد آتش سوزیهای گستردهای در منطقه رخ داده است. فراوانی وقوع گرمباد در دورة سرد سال در مقایسه با دورة ...
بیشتر
گرمباد[1]، پدیدۀ رایج در دامنههای شرقی و شمالی البرز غربی در کشور ایران است. ایجاد تغییرات دمایی در دامنههای بادپناه مناطق درگیر گرمباد، منجر به تنشهای گرمایی در محیط اکوسیستم منطقه میشود. بارها به خاطر افزایش دمای منطقهی گرمباد آتش سوزیهای گستردهای در منطقه رخ داده است. فراوانی وقوع گرمباد در دورة سرد سال در مقایسه با دورة گرم سال افزایش قابل توجهی دارد. بر اساس نمونه مطالعاتی 4 سپتامبر 2015،مناطقی که دارای پوشش متراکم جنگلی هستند( دامنههای شرقی رشته کوه البرز) دارای بالاترین مقادیر تابش دریافتیاند. اثر حوزه نفوذ پدیده گرمباد در این دامنهها باعث افزایش تابش دریافتی بین مقادیر 600 تا 700 وات بر مترمربع گردیده است. در مقابل، در دامنههای رو به باد (دامنههای غربی) میزان تابش خالص دریافتی در پایین دست دامنه حدود 75 و در ارتفاعالات 150 وات بر متر مربع نسبت به حوزه تأثیر گرمباد، کمتر است. مقادیر شار حرارتی خاک در دامنههای غربی(بادگیر) به علت وجود تراکم پوشش گیاهی کمتر میزان انتقال انرژی حرارتی به زمین نسبت به دامنههای شرقی(بادپناه) بسیار بیشتر است. در دامنههای غربی قسمت اعظم منطقه دارای شار حرارتی بین 80 تا 120 وات بر مترمربع و دامنههای شرقی به علت جذب تابشهای خورشید توسط تاج پوششهای جنگلی میزان شار حرارتی خاک بین 20 تا 40 وات بر متر مربع است. لذا بیشتر تابشهای خورشیدی صرف بالا رفتن دما در اطراف تاج پوشش شده و زمینه لازم برای تبخیر بیشتر از پوشش گیاهی و ایجاد تنشهای حرارتی در اندام های پوشش گیاهی فراهم میشود. [1]- Fohn wing
دورسنجی
فاطمه امجدی پور؛ حمید دهقانی؛ مجتبی بهزاد فلاح پور
چکیده
هندسه دید یکی از مهمترین پارامترها از عامل رادار محسوب میشود که میتواند باعث دیده شدن و یا نشدن یک هدف واقعی گردد. از اینرو بررسی و تحلیل تأثیر این پارامتر بهمنظور تشخیص اهداف و تفسیر تصاویر راداری بسیار حائز اهمیت است. هندسه دید شامل زاویه برخورد، زاویه کجی و جهت تصویربرداری میشود. در این مقاله هندسه دید در تصاویر بازنگری ...
بیشتر
هندسه دید یکی از مهمترین پارامترها از عامل رادار محسوب میشود که میتواند باعث دیده شدن و یا نشدن یک هدف واقعی گردد. از اینرو بررسی و تحلیل تأثیر این پارامتر بهمنظور تشخیص اهداف و تفسیر تصاویر راداری بسیار حائز اهمیت است. هندسه دید شامل زاویه برخورد، زاویه کجی و جهت تصویربرداری میشود. در این مقاله هندسه دید در تصاویر بازنگری مجدد و تصاویر صعودی و نزولی مورد بررسی قرار میگیرد. منطقه مورد مطالعه در تحقیق حاضر، منطقه مسکونی باغستان واقع در غرب استان تهران است. تصاویر اخذ شده از ماهواره سنتینل1 در جهات، زوایای فرود و زمان تصویربرداری مختلف میباشند. این تصاویر متعلق به زمانهای سپتامبر و اکتبر سال 2018 میلادی بوده و فاصلهی زمانی بین تصاویر 5 روز است. در این تحقیق با استفاده از تحلیل هیستوگرام و متا داده اخذ شده از تصاویر SAR، هم موقعیتسازی تصاویر بازنگری مجدد و تحلیل زاویه برخورد و جهت تصویربرداری انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که زاویه برخورد بهدلیل تغییرات کم در حدود 4 درجه، تأثیر ناچیزی بر روی تصاویر داشته است. همچنین با توجه به اینکه فاصله زمانی بین تصاویر اخذ شده 5 روز است این عامل نیز کمترین اثر را بر روی تصاویر SAR داشته است ولی بر خلاف تصاویر اپتیکی، جهت تصویربرداری بیشترین تأثیر را بر روی تصویر SAR داشته به گونهای که یک سطح شیبدار یکسان در دو جهت متفاوت رفتاری متمایز را نشان میدهد. در این مقاله اثر زاویه برخورد مورد بررسی، در بازه 31 تا 40 درجه بوده است.
هادی فرهادی؛ طیبه مناقبی؛ حمید عبادی
چکیده
استخراج اطلاعات دقیق مربوط به موقعیت، تراکم و توزیع ساختمانها در محدوده شهری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است که در کاربردهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. سنجش از دور یکی از کارآمدترین تکنولوژیهای تهیه نقشه است که در مناطق وسیع، با سرعت بالا، هزینه مقرون به صرفه و با بهکارگیری دادههای بهروز مورد استفاده قرار میگیرد. ...
بیشتر
استخراج اطلاعات دقیق مربوط به موقعیت، تراکم و توزیع ساختمانها در محدوده شهری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است که در کاربردهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. سنجش از دور یکی از کارآمدترین تکنولوژیهای تهیه نقشه است که در مناطق وسیع، با سرعت بالا، هزینه مقرون به صرفه و با بهکارگیری دادههای بهروز مورد استفاده قرار میگیرد. تاکنون روشها و دادههای متعددی برای این منظور مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا، در تحقیق حاضر از یک روش نیمهخودکار بهمنظور تهیه نقشه محدوده شهری و ساختمانهای شهر تبریز و از تصاویر ماهوارهای سنتینل-1 و 2 در سامانه گوگل ارث انجین استفاده شد. برای این منظور، بعد از فراخوانی تصاویر و اعمال پیشپردازشهای لازم در موتور مجازی، نقشه مناطق شهری اولیه و ساختمانهایی با پتانسیل بالا از تصاویر سنتینل-1 تولید شد. در مرحله بعد، بهمنظور حذف ویژگیهای مزاحم و استخراج مناطق شهری ثانویه، شاخصهای طیفی از تصاویر سنتنیل-2 استخراج شد. سپس برای آستانهگذاری ویژگیها از آستانهگذاری هیستوگرام به روش تک مدی استفاده شد. در نهایت، با ادغام نقشه ساختمانهای با پتانسیل بالا و نقشه مناطق شهری ثانویه، نقشه نهایی تولید و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل، نشاندهنده صحت کلی 90/11 درصد و ضریب کاپای 0/803 میباشد. براساس مقایسههای کمّی و کیفی انجام شده، روش پیشنهادی از عملکرد مطلوبی برخوردار میباشد. از مهمترین مزایای روش پیشنهادی میتوان به رایگان بودن دادهها و متنباز بودن سامانه گوگل ارث انجین اشاره کرد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که استفاده همزمان از دادههای سنجش از دور راداری و اپتیکی در محیط سامانه گوگل ارث انجین، پتانسیل بسیار بالایی در متمایز کردن ویژگیها و تهیه نقشه ساختمانها دارد.
محمدحسین سرایی؛ شهاب الدین حج فروش
چکیده
با توجه به ضرورت توسعه پایدار و اهمیت روزافزون آن در مسائل شهری، امروزه در شهرهای مختلف دنیا دوچرخه بهعنوان یک وسیله نقلیه اصلی و پایدار روزبهروز موردتوجه بیشتری قرار میگیرد. بنابراین هدف از اجرای این پژوهش ارزیابی مطلوبیت طراحی مسیرهای شهری برای دوچرخهسواری و رابطة آن با شاخصهای شهر دوستدار دوچرخه در سطح شهر یزد است. این ...
بیشتر
با توجه به ضرورت توسعه پایدار و اهمیت روزافزون آن در مسائل شهری، امروزه در شهرهای مختلف دنیا دوچرخه بهعنوان یک وسیله نقلیه اصلی و پایدار روزبهروز موردتوجه بیشتری قرار میگیرد. بنابراین هدف از اجرای این پژوهش ارزیابی مطلوبیت طراحی مسیرهای شهری برای دوچرخهسواری و رابطة آن با شاخصهای شهر دوستدار دوچرخه در سطح شهر یزد است. این تحقیق ازنظر هدف کاربردی- توسعهای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جمعآوری اطلاعات در این پژوهش به شیوه کتابخانهای، اسنادی و پیمایشی بوده است. جامعة آماری پژوهش شهروندان شهر یزد است. برای برآورد حجم نمونه با توجه به حجم و اندازه جامعه و تجانس و همگونی افراد جامعه، از روش تخمین شخصی استفاده شده است که 120 نفر بهعنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدهاند. در این پژوهش از روشهای هدفمند (گلوله برفی و متواتر نظری) استفاده شده است. بهمنظور ارزیابی و رتبهبندی شاخصها از تکنیکUTA و برای تحلیل دادهها از آزمونهای آماری در نرمافزار SPSS استفادهشده است. براساس نتایج بهدستآمده از تکنیک UTA و وزندهی شاخصهای مربوط که به روش سلسله مراتبی فولر انجامگرفته است، مشخص شد که معیار امنیت با وزن 0.344 در رتبة اول و معیار پیوستگی با وزن 0.181 در رتبة آخر قرار دارند. در تحلیل همبستگی پیرسون مشخص شد که بین متغیرهای درآمد، جنسیت، سن و تحصیلات با سطح رضایت دوچرخهسواران، رابطة معناداری وجود ندارد؛ اما بین رعایت استانداردها در مسیرهای شهری با سطح رضایت این افراد رابطه برقرار است. درنهایت میتوان نتیجه گرفت که مطلوبیت طراحی مسیرهای شهری برای دوچرخهسواری میتواند منجر به ایجاد شهر دوستدار دوچرخه در سطح شهر یزد شود.
محسن عابدی؛ محمد سعادت سرشت؛ رضا شاه حسینی
چکیده
امروزه به روزرسانی اطلاعات در مناطق شهری اهمیت بالایی دارد، زیرا این اطلاعات، اساس بسیاری از کاربردها را فراهم می کند که شامل مطالعات تغییرات پوشش اراضی و مطالعات محیطی است. روش های متعددی برای شناسایی تغییرات با به کارگیری داده های سنجش از دوری توسعه داده شده اند و روش های جدیدی در حال ظهور هستند. در بسیاری از روش ...
بیشتر
امروزه به روزرسانی اطلاعات در مناطق شهری اهمیت بالایی دارد، زیرا این اطلاعات، اساس بسیاری از کاربردها را فراهم می کند که شامل مطالعات تغییرات پوشش اراضی و مطالعات محیطی است. روش های متعددی برای شناسایی تغییرات با به کارگیری داده های سنجش از دوری توسعه داده شده اند و روش های جدیدی در حال ظهور هستند. در بسیاری از روش های شناسایی عوارض زمینی، این عوارض با استفاده از پیش دانسته هایی از جمله ساختار، بافت، خصوصیات بازتابی و غیره شناسایی می شوند. هدف از این تحقیق ارایه روشی برای شناسایی تغییرات ساختمان ها در دو منطقه شهری و در بازه های زمانی 5 ساله و 3 ساله می باشد. در این تحقیق با توجه نوع داده های مورد استفاده و مناطق مورد مطالعه و تراکم ساختمان های شهری، روش شیءمبنا برای طبقه بندی عوارض و شناسایی ساختمان ها استفاده شده است. این روش شیءگرا، قطعه بندی چندمقیاسه است که با استفاده از آن توصیف گرهای مناسب طیفی، بافتی و ساختاری استخراج و با استفاده از روش های فازی، طبقه بندی می شوند و پس از طبقه بندی در دو اپک و استخراج ساختمان های حاصل از طبقه بندی، تغییرات ارتفاعی آنها محاسبه می شود. روش های شناسایی این تغییرات بر مبنای روش مبتنی بر یادگیری عمیق است و ارزیابی آن با استفاده از روش تفاضل DSM می باشد. در روش تفاضل DSM با استفاده از یک حدآستانه ارتفاعی تغییرات شناسایی می شوند، سپس در روش مبتنی بر یادگیری عمیق با استفاده از یک شبکه عصبی کانولوشن بار دیگر با در اختیار داشتن مشخصه های ارتفاعی و داده های واقعیت زمین ایجادشده از شناسایی تغییرات در حالت تفاضلی، این تغییرات ارتفاعی آشکار می شوند و با تغییرات شناسایی شده در روش تفاضلی ارزیابی می شوند. نتایج آزمون ها نشان داد با توجه نوع داده مورد استفاده، منطقه مورد مطالعه و تراکم ساختمان های موجود، حدود 96% ساختمان ها از تصاویر هوایی در گام اول شناسایی و استخراج شدند. همچنین در گام دوم شناسایی تغییرات ساختمانی به روش شبکه عصبی با صحت کلی 90% انجام شده است.
سارا حق بیان؛ بهنام تشیع
چکیده
آلودگی هوا از جمله پدیدههای پیچیدهای است که دارای دینامیک غیرخطی بوده و تأثیر پارامترهای متنوع بر رفتار آن، تجزیه و تحلیل و مدلسازی تغییرات مکانی و زمانی غلظت آلایندهها را با دشواریهای فراوانی مواجه میسازد. هدف از این مطالعه بهبود دقت مدلسازی آلایندههای هوا به منظور مدیریت مواجهه با استفاده از دادههای ...
بیشتر
آلودگی هوا از جمله پدیدههای پیچیدهای است که دارای دینامیک غیرخطی بوده و تأثیر پارامترهای متنوع بر رفتار آن، تجزیه و تحلیل و مدلسازی تغییرات مکانی و زمانی غلظت آلایندهها را با دشواریهای فراوانی مواجه میسازد. هدف از این مطالعه بهبود دقت مدلسازی آلایندههای هوا به منظور مدیریت مواجهه با استفاده از دادههای حاصل از حسگرهای همراه جهت مرتفع ساختن نواقص روش رگرسیون کاربری اراضی[1] است. به منظور بهبود دقت مدلسازی LUR برای تخمین غلظت PM2.5 از هفت ایستگاه ثابت و چهارده حسگر همراه استفاده گردید. منطقه مورد مطالعه شهر اصفهان است و محل نمونهبرداری حسگرهای همراه در مکانهایی با بیشترین پیشبینی عدم قطعیت و بالاترین احتمالی که از یک حد آستانه معین تجاوز میکند، انتخاب شدند؛ سپس از آزمون آماری t برای بررسی معنیدار بودن و یا نبودن بهبود نتایج استفاده گردید. در این تحقیق، چارچوبی برای تأمین دقت مورد نظر با افزودن دادههای حاصل از حسگرهای همراه؛ پیشنهاد شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که خطای جذر میانگین مربعات[2] حاصل از لایه زمین آمار هفت ایستگاهثابت پایش برابر با 1.802 و RMSE حاصل از ترکیب این ایستگاهها با چهارده ایستگاه همراه معادل با 0.591 برآورد شد. نتایج نشان داد که حتی با افزودن یک حسگر همراه به ایستگاههای ثابت میزان RMSE 0.113 میکروگرم بر متر مکعب کاهش مییابد و با افزودن چهارده حسگر همراه به هفت ایستگاه ثابت میزان RMSE حاصل از ساخت مدل LUR حدود سه برابر کاهش مییابد. یافتههای حاصل از این تحقیق نشان داد کهبا استفاده از چارچوب پیشنهادی میتوان کیفیت هوا را در هر مکان و زمان با دقت مورد نظر تخمین زد و قدرت تفکیک بالاتری را برای محیطهای ناهمگن شهری فراهم کرد. [1]- Land Use Regression (LUR) [2]- Root Mean Square Residual (RMSE)
مصطفی مهدویفرد؛ خلیل ولیزاده کامران؛ احسان عطازاده؛ نسرین مرادی
چکیده
تالابها جزء اکوسیستمهای مابین خشکی و دریایی بهشمار میآیند. شناسایی و نظارتبر آلودگیهای ساحلی و دریایی برای به حداقل رساندن اثرات مخرب آنها برای جامعهی ساحلی امری ضروری و حیاتی است. پایش کلروفیل- آ که رنگدانهی اصلی فیتوپلانکتونهای آبهای ساحلی است با استفاده از عملیات میدانی زمانبر و هزینهبر است اما فناوری نوین ...
بیشتر
تالابها جزء اکوسیستمهای مابین خشکی و دریایی بهشمار میآیند. شناسایی و نظارتبر آلودگیهای ساحلی و دریایی برای به حداقل رساندن اثرات مخرب آنها برای جامعهی ساحلی امری ضروری و حیاتی است. پایش کلروفیل- آ که رنگدانهی اصلی فیتوپلانکتونهای آبهای ساحلی است با استفاده از عملیات میدانی زمانبر و هزینهبر است اما فناوری نوین سنجشازدور با بهرهگیری از سنجندههای دارای توان تفکیک مکانی و طیفی بالا امکان پایش در مقیاس کلان را میسر ساخته است. در این پژوهش از دادههای بازتاب سطحی و دادههای بازتاب بالای جو ماهوارههای سنتینل2 و لندست8 و الگوریتم OC2 بهمنظور تخمین سری زمانی غلظت کلروفیل- آ در تالاب دهستان تیاب استفاده شد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه دادههای ورودی به الگوریتم OC2، ارزیابی آن با دادههای میدانی و درنهایت تخمین غلظت سری زمانی کلروفیل- آ در منطقه مطالعاتی است. نتایج پژوهش نشان داد که الگوریتم OC2 با دادههای بازتاب سطحی زمین دارای همبستگی بهمراتب بالاتری در ماهوارههای لندست 8 و سنتینل 2 است که بهموجب آن مقدار R2 بهترتیب در دادههای بازتاب سطحی زمین ماهوارهی لندست8 و سنتینل2 برابر با 0/91 و 0/64 برآورد گردید. این درحالی است که مقدار R2 بهترتیب در دادههای بازتاب بالای جو برابر با 0/12 و 0/54 است. نتایج پژوهش بیانگر این است که ورودی الگوریتم OC2 حتماً باید از نوع دادهی بازتاب سطحی زمین و تصحیح اتمسفری شده باشد.
سپیده ایمنی؛ حسن صدوق؛ شهرام بهرامی؛ احمدرضا محرابیان؛ کاظم نصرتی
چکیده
مخروط افکنه ها یکی از اشکال مهم ژئومورفولوژیک هستند که می توانند تأثیر قابل توجهی بر تنوع پوشش گیاهی داشته باشند. امروزه پیشرفت های روزافزون سنجش از دور منجر به دسترسی پژوهشگران به پهپاد یا هواپیمای بدون سرنشین شده که از توان تفکیک مکانی بسیار زیاد برای مطالعه دقیق ویژگی های پوشش گیاهی برخوردار است. مطالعه حاضر به منظور ...
بیشتر
مخروط افکنه ها یکی از اشکال مهم ژئومورفولوژیک هستند که می توانند تأثیر قابل توجهی بر تنوع پوشش گیاهی داشته باشند. امروزه پیشرفت های روزافزون سنجش از دور منجر به دسترسی پژوهشگران به پهپاد یا هواپیمای بدون سرنشین شده که از توان تفکیک مکانی بسیار زیاد برای مطالعه دقیق ویژگی های پوشش گیاهی برخوردار است. مطالعه حاضر به منظور اندازه گیری تراکم و درصد تاج پوشش گیاهان در مخروط افکنه های جنوب غرب میامی با استفاده از تصاویر تهیه شده از پهباد و بررسی تأثیر فرم ها و فرآیندهای ژئومورفولوژی سطح مخروط افکنه بر ویژگی های پوشش گیاهی انجام شد. به منظور تعیین تراکم و درصد تاج پوشش گیاهی در کانال ها و میاناب های سطح مخروط افکنه ها، با استفاده از پهباد مدلDji Phantom 4 Pro اقدام به تهیه عکس هوایی بزرگ مقیاس (1:500) ازمحدوده های مطالعاتی در ارتفاع 100 متر گردید. به علاوه آنالیز نمونه های خاک، شناسایی گونه های گیاهی و ایجاد رابطة میان داده های به دست آمده، مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت جهت تعیین مؤثرترین مؤلفه در تراکم پوشش گیاهی از روش آنالیز مؤلفه های اصلی (PCA) استفاده گردید. نتایج نشان داد که در سطوح فعال مخروط افکنه ها، تراکم و درصد تاج پوشش گیاهی در پشته ها بیشتر از کانال ها می باشد؛ زیرا در پشته ها مقدار سیلت و رس بیشتر است و گونه های گیاهی درختچه ای و نیمه بوته ای که برای رشد نیاز به بافت ریزتری دارند در این لندفرم ها مستقر هستند. در سطوح غیر فعال مخروط افکنه ها، عناصر حاصل خیزی خاک در میاناب ها بیشتر از کانال هاست در نتیجه تراکم پوشش گیاهی در این لندفرم ها بیشتر از سایر بخش ها می باشد. همچنین از بین مؤلفه های مؤثر بر تراکم پوشش گیاهی مخروط افکنه های مورد مطالعه، دو مؤلفه مشخصات فیزیکی مخروط افکنه ها (ارتفاع از سطح دریا) و حاصل خیزی خاک (درصد رس و درصد رسوبات درشت دانه) با بیشترین مقادیر ویژه (65.64 و 34.36) در تراکم پوشش گیاهی مؤثر می باشند.
محمد کاظمی قراجه؛ خلیل ولی زاده کامران
چکیده
اندازه گیری پارامترهای فیزیکی آب از جمله دمای سطح آب و عمق آب با استفاده از روش های معمولی نیازمند صرف هزینه و زمان زیادی میباشد. در سال های اخیر، فناوری سنجش از دور به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای محاسبه دمای سطح آب و عمق آب، روند رو به رشدی در مطالعات مربوط به دریاها داشته است. از این رو، ...
بیشتر
اندازه گیری پارامترهای فیزیکی آب از جمله دمای سطح آب و عمق آب با استفاده از روش های معمولی نیازمند صرف هزینه و زمان زیادی میباشد. در سال های اخیر، فناوری سنجش از دور به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای محاسبه دمای سطح آب و عمق آب، روند رو به رشدی در مطالعات مربوط به دریاها داشته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر محاسبه دمای سطح آب و عمق آب و بررسی ارتباط بین این دو در دریاچه ارومیه واقع در کشور ایران و وان واقع در کشور ترکیه می باشد. بدین منظور، در ابتدا تصاویر ماهواره لندست 8 سال 2018 برای مناطق مورد مطالعه تهیه شدند. تصحیح اتمسفری با استفاده از روش فلش (FLAASH)بر روی تصاویر اعمال شد. سپس دمای سطح زمین با استفاده از روش الگوریتم پنجره مجزاء برای هر دو منطقه مورد مطالعه محاسبه شد. در نهایت با اعمال ضریب گسیل مندی آب(0.98)برروی دمای سطح زمین، دمای سطح آب به دست آمد. برای محاسبه عمق نسبی آب نیز روش استامپ مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از محاسبات مربوط به ارزیابی صحت نتایج بیانگر مقادیر 1.2 ،1.2،1.1 RMSE برای محاسبه دمای سطح آب به ترتیب برای ایستگاه های قالقاچی، مالکاشتر و اشکوهمچنین مقادیر 1.5،1.6 و 1.67 برای محاسبه عمق آب به ترتیب برای ایستگاه های قالقاچی، مالک اشتر و اشکو می باشد. همچنین نتایج حاصل از بررسی ضریب همبستگی به دست آمده بین دمای سطح آب با عمق نسبی آب (0.24- برای دریاچه ارومیه) و( 0.52- برای دریاچه وان) نشانگر وجود رابطه معکوس بین عمق آب و دمای سطح آب است، به طوری که با افزایش عمق، دمای سطح آب کاهش یافته و کاهش عمق آب، افزایش دمای سطح آب و در نتیجه افزایش تبخیر و تعرق را در پی دارد.
پریسا گلشنی؛ یاسر مقصودی مهرانی؛ هرمز سهرابی
چکیده
با توجه به اهمیت عوامل بیوفیزیکی جنگل و پایش تغییرات آنها برای مدیریت جنگل ها، توسعه مدل های صحیح برای برآورد این عوامل ضروری است. با در نظر گرفتن محدودیت های آماربرداری های زمینی، استفاده از روش های سنجش از دور برای برآورد این عوامل ارجح است. استفاده از داده های رادار به صورت محدود در جنگل های هیرکانی برای برآورد ...
بیشتر
با توجه به اهمیت عوامل بیوفیزیکی جنگل و پایش تغییرات آنها برای مدیریت جنگل ها، توسعه مدل های صحیح برای برآورد این عوامل ضروری است. با در نظر گرفتن محدودیت های آماربرداری های زمینی، استفاده از روش های سنجش از دور برای برآورد این عوامل ارجح است. استفاده از داده های رادار به صورت محدود در جنگل های هیرکانی برای برآورد زیتوده استفاده شده است. در مطالعه حاضر، پتانسیل داده های پلاریمتری PALSAR-2 برای برآورد زیتوده در جنگل های هیرکانی بررسی شد. آماربرداری در چهار رویش گاه مختلف شامل جنگل حفاظت شده، جنگل طبیعی، جنگل تخریبشده و جنگل کاری آمیخته انجام و مقدار زیتوده در پلاتهای آماربرداری محاسبه شد. پس از استخراج داده های PolSAR با استفاده از تصاویر اخذ شده در فصل بهار و زمستان، میزان و نوع رابطه آنها با زیتوده بررسی شد. نتایج نشان داد طبقه بندی جنگل های مورد مطالعه براساس محدوده زیتوده و درصد تاج پوشش برای توسعه مدل ها ضروری است به گونه ای که برای هر نوع خاص جنگل، نوع متفاوتی از مشخصه های پلاریمتری کارایی دارند. همچنین نتایج نشان داد داده های حاصل از تصاویر اخذ شده در فصل بهار در حالت بابرگ تاج پوشش ارتباط مناسب تری با زیتوده دارند. نتایج مدلسازی با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه نشان داد مولفه های حاصل از تجزیه پلاریمتری برای برآورد زیتوده مناسب تر عمل می کنند و برای هر رویشگاه، مشخصه های متفاوتی قابل استفاده هستند. نتایج کلی این مطالعه و مقایسه آن با مطالعات دیگر بیانگر آن است که طبقه بندی پوشش درختی براساس میزان زیتوده (حجم) در هکتار، وضعیت تاج پوشش و همچنین وضعیت توپوگرافی منطقه به منظور توسعه مدل های برآورد زیتوده ضروری به نظر می رسد. همچنین نتایج نشان داد برای رویشگاه های مختلف با مشخصات و خصوصیات متفاوت نوع خاصی از داده های پلاریمتری با زیتوده همبستگی نشان می دهد.
سارا خانبانی؛ رضا شاه حسینی
چکیده
شناسایی تغییرات از تصاویر سنجش از دوری بهمنظور پایش تغییرات مناطق شهری و غیرشهری - مسائل زیستمحیطی بحث مدیریت بحران و دیگر کاربردها یکی از مسائل مطرح میان متخصصان این حوزه میباشد. ارائه روشی مناسب بهمنظور شناسایی تغییرات از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بسیار بالا میتواند با چالشهای زیادی مواجه شود. بسیاری از روشهای شناسایی ...
بیشتر
شناسایی تغییرات از تصاویر سنجش از دوری بهمنظور پایش تغییرات مناطق شهری و غیرشهری - مسائل زیستمحیطی بحث مدیریت بحران و دیگر کاربردها یکی از مسائل مطرح میان متخصصان این حوزه میباشد. ارائه روشی مناسب بهمنظور شناسایی تغییرات از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بسیار بالا میتواند با چالشهای زیادی مواجه شود. بسیاری از روشهای شناسایی تغییرات با قدرت تفکیک مکانی بالا نیازمند آموزش الگوریتم هستند. در این مقاله روش شناسایی تغییرات از تصاویر سنجش از دوری با قدرت تفکیک مکانی بالا بدون نیاز به آموزش الگوریتم ارائه شده است. در روش ارائه شده ویژگیهای طیفی و مکانی از تصاویر قبل و بعد از منطقه مورد مطالعه استخراج شده و سپس تصاویر اختلاف متناظر با ویژگیهای حاوی محتوای اطلاعاتی بالا تولید شدهاند. در مرحله بعد اطلاعات تغییرات متناظر با نقشهی تغییرات ویژگی به فضای کروی نگاشت مییابد. با استفاده از روش حدآستانهگذاری در فضای کروی نقشهی اولیّهای ایجاد شده و همچنین با روش خوشهبندی سلسله مراتبی منظمشده بهوسیلهی روش میدان تصادفی مارکوف نقشهی ثانویهای ایجاد میشود. با تصمیمگیری میان نقشهی اولیه و ثانویه و تصمیمگیری نهایی نقشهی تغییرات منطقهی مورد مطالعه ایجاد شده است. نقشه ایجاد شده دقت کلی 92.56 درصدی را در منطقه نشان داده است.
نیکروز مستوفی؛ حسین آقامحمدی زنجیرآباد؛ علیرضا وفایی نژاد؛ مهدی رمضانی؛ امیرهومن حمصی
چکیده
در تحقیقات اخیر، دانشمندان توجه ویژهای به مسئله گرمایش جهانی داشتهاند، زیرا دمای سطح زمین در طول قرن گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است. جزایر حرارتی شهری[1]به پدیدهای ناشی از آثار شهرنشینی اشاره دارد که درجه حرارت در محیط شهری از مناطق اطراف آن بالاتر میرود. بررسی این دما توسط سنسورها دارای مشکلاتی همچون هزینه و گسسته ...
بیشتر
در تحقیقات اخیر، دانشمندان توجه ویژهای به مسئله گرمایش جهانی داشتهاند، زیرا دمای سطح زمین در طول قرن گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است. جزایر حرارتی شهری[1]به پدیدهای ناشی از آثار شهرنشینی اشاره دارد که درجه حرارت در محیط شهری از مناطق اطراف آن بالاتر میرود. بررسی این دما توسط سنسورها دارای مشکلاتی همچون هزینه و گسسته بودن نقاط اندازهگیری را دارد. بنابراین تحقیق حاضر تلاش میکند، با تکنیک سنجش از دور مدلی کمی و پیوسته را برای پوشش این مشکلات در شهر تهران ارائه دهد. لذا با استفاده از تصاویر لندست 8 [2]، و دادههای سنجنده مودیس، فاکتورهایی تولید و بررسی میشوند که در تولید جزایر حرارتی شهری مؤثر هستند. به منظور تولید این فاکتورها ابتدا با انجام تصحیحات لازم برروی تصاویر مورد نیاز، تعداد چهارده شاخص انتخاب و در سه سناریو مختلف محاسباتی شامل روش رگرسیون خطی، رگرسیون بردار پشتیبان و با استفاده از الگوریتم ژنتیک بکارگرفته شد. به منظور مدلسازی رویکردهای بیان شده، مجموعاً 2400 نقطه دارای دما به عنوان داده میدانی از منطقه مورد مطالعه (شهر تهران) جمعآوری شده است. برای ارزیابی کارایی سناریوهای مورد استفاده، 30% دادهها (جمعاً 720 نقطه) به صورت اتفاقی انتخاب شده و بعنوان دادههای آموزشی در نظر گرفته و مابقی 70% دادهها (جمعاً 1680 نقطه) به عنوان دادههای تست مورد ارزیابی قرار گرفت.براساس نتایج بدست آمده، ترکیب مدل رگرسیون بردار پشتیبان و الگوریتم ژنتیک بهترین تطابق را (میانگین خطای مربعی 9324/0، نرمال شده میانگین خطای مربعی2695/0 و ضریب همبستگی 9315/0) با دادههای زمینی مورد استفاده دارند. [1]- Urban Heat Islands [2]- Landsat 8
مسلم درویشی؛ ابوذر رمضانی
چکیده
در سالهای اخیر به میزان قابلتوجهی از منابع آب زیرزمینی کاسته شده است. در این شرایط روند کشت محصولات کشاورزی ازنظر اقتصادی توجیهپذیر نیست. چراکه بیش از 80درصد از منابع آبی در بخش کشاورزی مصرف میشود و سالهاست که موضوع بهینهسازی و تغییر الگوی کشت در کشور مطرحشده است.یکی از چالشهایی که در تغییر الگوی کشت میبایست در نظر گرفت، ...
بیشتر
در سالهای اخیر به میزان قابلتوجهی از منابع آب زیرزمینی کاسته شده است. در این شرایط روند کشت محصولات کشاورزی ازنظر اقتصادی توجیهپذیر نیست. چراکه بیش از 80درصد از منابع آبی در بخش کشاورزی مصرف میشود و سالهاست که موضوع بهینهسازی و تغییر الگوی کشت در کشور مطرحشده است.یکی از چالشهایی که در تغییر الگوی کشت میبایست در نظر گرفت، حفظ سطح درآمد کشاورزان و دیگری تأمین نیاز داخل کشور از محصولات تولیدشده است. مهمترین نوآوری این تحقیق ترکیب سنجشازدور و سیستم اطلاعات مکانی، جهت بهینهسازی الگوی کشت بهصورت قطعهمبنا، با در نظر گرفتن دو سناریو برای دشت اسدآباد همدان است. در سناریو اول هدف کمینهسازی مصرف آب و بیشینهسازی درآمد است و در سناریو دوم هدف کمینهسازی مصرف آب و تأمین نیاز داخلی کشور است. علاوه بر توسعه توابع هدف، محدودیتهایی مانند نوع محصول زیر کشت، قطعهمبنا بودن، محدودیت تناوب و نیاز داخلی مدلسازی شدند. با در نظر گرفتن دو تابع هدف یک الگوریتم پیشنهادی جهت بهینهسازی الگوی کشت ارائه شده و نتایج در قالب آن پیادهسازی شده است. نتایج نشان میدهد، در هردو سناریو میزان مصرف آب برای دشت اسدآباد حدود 50% کاهش داشته است و درآمد کشاورزان تنها حدود 10% کاهش خواهد داشت. با در نظر گرفتن این موضوع که کشاورزی پایدار نیاز به کاهش مصرف آب دارد، با بهکارگیری این الگو سطح درآمد کشاورزان با کاهش مصرف آب دچار تغییر جدی نخواهد شد.
اطلاعات جغرافیایی
یاسر معرب؛ اسماعیل صالحی؛ محمدجواد امیری؛ حسن هویدی
چکیده
تبدیل پوشش طبیعی فضاهای شهری به سکونتگاههای انسانی باعث تغییرات ساختاری و عملکردی این فضاها شده است. لذا خدمات زیست محیطی ارائه شده توسط این زیرساختهای بومشناختی روز به روز ضعیفتر میشود، که این امر منجر به کاهش امنیت بومشناختی شهرها شده و تهدیدی برای توسعه پایدار میباشد. از آنجایی که در بین خدمات اکوسیستمی، تولید آب در ...
بیشتر
تبدیل پوشش طبیعی فضاهای شهری به سکونتگاههای انسانی باعث تغییرات ساختاری و عملکردی این فضاها شده است. لذا خدمات زیست محیطی ارائه شده توسط این زیرساختهای بومشناختی روز به روز ضعیفتر میشود، که این امر منجر به کاهش امنیت بومشناختی شهرها شده و تهدیدی برای توسعه پایدار میباشد. از آنجایی که در بین خدمات اکوسیستمی، تولید آب در برابر تغییرات شدید ناشی از تغییرات کاربری اراضی آسیبپذیرتر بوده، مورد هدف این تحقیق قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، از یک سو پایش تغییرات کاربری اراضی در یک دوره زمانی 20 ساله (2000 - 2020) با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و از سوی دیگر ارزیابی امنیت بومشناختی خدمات اکوسیستمی (تولید آب) در دورههای زمانی مطرح شده است. این پژوهش در حوضه آبخیر لواسانات که واقع در استان تهران است، انجام شد. دادههای مورد نیاز این مدل شامل نقشههای مرز حوضه، بارش، پتانسیل تبخیر و تعرق، عمق خاک، آب قابل دسترس گیاه و کاربریهای اراضی و پوشش گیاهی و همچنین یک جدول خصوصیت بیوفیزیکی میباشد که در نرمافزار InVEST 3.7.0 وارد شده و به وسیله آن، مدل نقشهسازی میزان تولید آب در دهههای مختلف بدست آمد. پس از وارد کردن دادههای مورد نیاز مدل، نتایج نشان داد که میزان تولید آب در سالهای 2000، 2010 و 2020 به ترتیب برابر با2641734.816 ، 3318950.915 و 7737201.215 متر مکعب بوده است. محاسبات مدل نشان میدهد که میزان تولید آب در حوضه لواسانات در حال افزایش میباشد. این افزایش به این دلیل است که کاربریهای ساخته شده در حال افزایش بوده لذا مقدار آب در دسترس به صورت رواناب افزایش و امنیت بومشناختی محدوده مورد مطالعه کاهش یافته است.
ارسطو زارعی؛ رضا شاه حسینی؛ روناک قنبری
چکیده
در سالهای اخیر دمای سطح زمین (LST) اهمیت زیادی در مطالعات علوم زمین و محیطزیست پیدا کرده است. فناوری سنجشازدور، امکان پایش مکانی و زمانی این کمیت را در سطوح وسیع فراهم میآورد. این پارامتر از طریق تصاویر ماهوارهای با حداقل یک باند حرارتی فراهم میشود. در این مطالعه از روش پنجره مجزای غیرخطی توسط ماهواره سنتینل3 در طول فصول ...
بیشتر
در سالهای اخیر دمای سطح زمین (LST) اهمیت زیادی در مطالعات علوم زمین و محیطزیست پیدا کرده است. فناوری سنجشازدور، امکان پایش مکانی و زمانی این کمیت را در سطوح وسیع فراهم میآورد. این پارامتر از طریق تصاویر ماهوارهای با حداقل یک باند حرارتی فراهم میشود. در این مطالعه از روش پنجره مجزای غیرخطی توسط ماهواره سنتینل3 در طول فصول مختلف سال 1397 برای محاسبه دمای سطح زمین استفاده شد و همچنین یک روش اعتبارسنجی مستقیم و غیرمستقیم برای آن ارائه شده است. روش اعتبارسنجی برمبنای ارزیابی قطعی این محصول با داده میدانی، و ارزیابی نسبی آن با محصولات دمای مادیس و SLSTR میباشد. همچنین از روش برآورد گسیلمندی برمبنای شاخص پوشش گیاهی برای تخمین دما از روش پنجره مجزای غیرخطی باتوجه به دو باند حرارتی تصاویر سنتینل3 استفاده شد. برای اطمینان بیشتر، محصولات دمای مادیس و SLSTR نیز بهصورت مستقیم با داده میدانی ارزیابی قطعی شد. بهطور کلی نتایج حاصل از محصول دمای مادیس، SLSTR و دمای برآورد شده از روش پنجره مجزای غیرخطی روندی مشابه را برای تغییرات دما در طول فصول سال نشان دادند. بهطور خلاصه، با توجه به دو روش اعتبارسنجی مستقیم و غیرمستقیم برای دمای برآورد شده از روش پنجره مجزای غیرخطی، فصل تابستان با مقادیر بزرگ میانگین مربع خطاها (2/46)، و فصل زمستان با مقادیر کوچک میانگین مربع خطاها (0/86) بهترتیب کمترین و بیشترین نتایج را برای فصول در سال 1397 ارائه دادند. در نهایت، با توجه به نتایج بهدست آمده دمای برآورد شده هم بهصورت قطعی و هم بهصورت نسبی نتایج مطلوبی را برای تمام فصول در مقیاس زمانی و مکانی گسترده فراهم میکند که میتواند در مقیاسهای بزرگ برای برآورد دما در حل بحرانهای زیستمحیطی و همچنین تغییر اقلیم از آن استفاده نمود.
مجید دانش؛ حسینعلی بهرامی؛ روشنک درویش زاده؛ علی اکبر نوروزی
چکیده
شن از مهمترین اجزای بافت خاک است که برای عملیات مدلسازی زیستمحیطی و پهنهبندی رقومی خاک، باید مورد توجه واقع شود. از آنجا که این ویژگی، دستخوش تغییرپذیریهای مکانی بوده، لذا تشخیص، پهنهبندی و پایش آن در مقیاس وسیع و با روشهای نمونهبرداری و تحلیل آزمایشگاهی معمول، بسیار هزینهبر و وقتگیر است. با ظهور فناوری مجاورتسنجی ...
بیشتر
شن از مهمترین اجزای بافت خاک است که برای عملیات مدلسازی زیستمحیطی و پهنهبندی رقومی خاک، باید مورد توجه واقع شود. از آنجا که این ویژگی، دستخوش تغییرپذیریهای مکانی بوده، لذا تشخیص، پهنهبندی و پایش آن در مقیاس وسیع و با روشهای نمونهبرداری و تحلیل آزمایشگاهی معمول، بسیار هزینهبر و وقتگیر است. با ظهور فناوری مجاورتسنجی بازتابی(VNIR-DRS)، روزنهای در بررسی این ویژگی خاک ایجاد شده است. طی تحقیق حاضر، از طیفسنجی بازتابی مجاورتی، برای بررسی اجزای شن در قسمتهایی از استان مازندران استفاده شد. جمعاً 128 نمونه از عمق 20 سانتیمتری سطح خاک، براساس روش نمونهبرداری طبقهبندی شدۀ تصادفی و نیز با کمک اطلاعات جانبی همچون: زمینشناسی، کاربری اراضی، نقشۀ راهها، و خاکشناسی استان جمعآوری شد. در ابتدا مجموع نمونهها به دو قسمت برای عملیات واسنجی و اعتبارسنجی تقسیم شد. با بهرهگیری از تحلیل رگرسیون چندمتغیرۀ PLSR و براساس روش اعتبارسنجی متقاطع و عملیات پیشپردازشی چون: میانگینگیری (روش کاهش دادههای طیفی)، هموارسازی و مشتق اول طیفی براساس الگوریتم ساویتسکی-گولای، مدل نهایی با تعداد 2 و 4 عامل؛ بهترتیب: با همبستگی دوطرفۀ پیرسون(RP) حدود 0.83 و0.82 ، ضریب تبیین(R2P) حدود 0.68 و 0.67 ، میانگین مربعات خطای کالیبراسیون(RMSEP) حدود 8.68 و 8.83%، و نیز RPDP تقریبی 1.78 و 1.75، RPIQP تقریبی 2.45 و 2.41 (ست اعتبارسنجی مستقل)، بهعنوان مطلوبترین مدل بهمنظور برآورد مقادیر شن منطقۀ مورد مطالعه، شناخته شد که نتایج، نشاندهندۀ توانایی مناسب مدل در برآورد مقادیر شن منطقه بوده است. درنهایت، قابلیت فناوری مجاورتسنجی، در بررسی اجزای شن منطقه به اثبات رسید. همچنین، از این مدل و نیز دامنههای طیفی مؤثر بهدست آمده میتوان بهعنوان مبنایی برای بررسی مقادیر شن در مقیاس بسیار وسیع، با عملیات بیشمقیاسسازی توسط دادههای ابرطیفی هوایی- ماهوارهای، بهره برد. که این امر نشاندهندۀ اهمیت طیفسنجی مجاورتی در تشخیص طولموجهای مفید و نیز ایجاد مدل، بهمنظور استفادۀ آن در دادههای ماهوارهای، خواهد بود.