لیلا ثروتی؛ محمدرضا ولوی؛ مریم حورعلی
چکیده
در دنیای امروز، اهمیت داده، اطلاعات و دانش بر کسی پوشیده نیست. برتری اطلاعاتی، سبب برتری در سایر جنبهها از جمله برتری تصمیمگیری و اقدام میشود. اطلاعات مکانی، نقش مهمی در آگاهی از وضعیت سامانههای نظامی دارد. یکی از روشهای مدلسازی وضعیت، استفاده از هستانشناسیها میباشد که در مقایسه با سایر روشهای مدلسازی، قابلیتهای ...
بیشتر
در دنیای امروز، اهمیت داده، اطلاعات و دانش بر کسی پوشیده نیست. برتری اطلاعاتی، سبب برتری در سایر جنبهها از جمله برتری تصمیمگیری و اقدام میشود. اطلاعات مکانی، نقش مهمی در آگاهی از وضعیت سامانههای نظامی دارد. یکی از روشهای مدلسازی وضعیت، استفاده از هستانشناسیها میباشد که در مقایسه با سایر روشهای مدلسازی، قابلیتهای بالاتری دارد. برای مدلسازی وضعیت، با توجه به نقش مهم عنصر مکان در آن، بایستی مدلسازی از مکان یا توسعه هستانشناسی جغرافیایی صورت گیرد. با مقایسه منابع موجود، مهندسی دانش جغرافیایی برای توسعه یک هستانشناسی بومی جغرافیایی با رویکرد نظامی و کاربرد در سامانههای نظامی مبتنی بر مکان ضرورت دارد. در این پژوهش با استفاده از یک روششناسی ترکیبی که حاصل بررسی روشهای گوناگون توسعه هستانشناسی میباشد و با استفاده از منابع متنوع جغرافیایی شامل تکسنومیها، اصطلاحنامهها و هستانشناسیهای موجود داخلی و خارجی، دایرهالمعارفها و فرهنگهای واژگان، کتب مرجع، صفحات وب و مصاحبه با افراد خبره حوزه جغرافیا، هستانشناسی جغرافیایی نظامی توسعه یافته است. برای مهندسی دانش جغرافیایی در قالب هستانشناسی، ابتدا واژگان حوزه جغرافیایی استخراج شده و بر مبنای آنها مفاهیم جغرافیایی، سلسله مراتب مفاهیم، روابط میان مفاهیم، ویژگیهای مفاهیم، اطلاعات زبانشناختی مفاهیم ومصادیق متنوع مفاهیم جغرافیایی داخلی و خارجی استخراج شده است. این هستانشناسی در محیط نرمافزار منبع باز Protégé و با زبان استاندارد OWL کد شده است که قابلیت جستجوی معنایی مفاهیم و روابط میان آنها را دارد. برای بررسی صحت و پوشش این هستانشناسی، یک طرح آزمون جامع که شامل استفاده از روشهای آماری، خودکار و نظرسنجی از خبرگان جغرافیای نظامی میباشد، صورتگرفته است.
مجتبی یمانی؛ فاطمه یوسفی؛ انور مرادی؛ موسی عباسی؛ محسن برزکار
چکیده
در این تحقیق به منظور برنامهریزی کاربریاراضی جهت توسعه گردشگری با رویکرد ارزیابی چند عامله، از 10 متغیر طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، خاک، لیتولوژی، پوشش زمین، راه ارتباطی، گسل، پتانسیل سیلاب و پتانسیل زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. مواد مورد استفاده در این پژوهش از نقشههای مختلف با مقیاسهای متفاوت، نرمافزار ...
بیشتر
در این تحقیق به منظور برنامهریزی کاربریاراضی جهت توسعه گردشگری با رویکرد ارزیابی چند عامله، از 10 متغیر طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، خاک، لیتولوژی، پوشش زمین، راه ارتباطی، گسل، پتانسیل سیلاب و پتانسیل زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. مواد مورد استفاده در این پژوهش از نقشههای مختلف با مقیاسهای متفاوت، نرمافزار ARC GIS10، نرمافزارSuper Decisions استفاده شده است، در مرحله بعد متغیرها با استفاده از مدلهایANP و AHPوبر اساس نظر متخصصین امر ارزشگذاری گردیدند. سپس با استفاده از تحلیلگرهای فضایی در محیط GISخروجیهای مورد نظر از نقشههای مرجع تهیه شد و ضمن همپوشانی این نقشهها در محیط GIS با استفاده ازعملگر جمع جبری، خروجی نهایی تحت عنوان پهنهبندی کاربریاراضی برای پهنهبندی فضایی گردشگری به دست آمد.نتایج در سه طبقه کیفی ممنوع، مشروط و مجاز محاسبه شد و نشان داد که حدود 21 درصد از منطقه واجد قابلیت توسعه گردشگری به طور مجاز است و حدود 42 درصد از منطقه قابلیت توسعه فقط به صورت مشروط با رعایت جوانب اکولوژیکی را دارا است. حدود 37 درصد هم ممنوع بودن توسعه گردشگری را نشان می دهد. در پهنه هایی که جهت توسعه گردشگری مجاز هستند، در صورت استفاده مطلوب، ارائه امکانات و خدمات رفاهی و تبلیغ مناسب می توان از پتانسیل های آن ها به منظور گسترش گردشگری پایدار و برقراری تعادل و توازن اقتصادی مناطق مختلف به ویژه مناطق توسعه نیافته و روستایی استفاده کرد. نتایج این تحقیق را می توان به عنوان شاخصی جهت توسعه کاربری های مناسب و بهینه در چارچوب طرح های اقتصادی در منطقه مورد بهره برداری قرار داد.
احمد پوراحمد؛ حسین حاتمی نژاد؛ مهدی مدیری؛ اشرف عظیم زاده ایرانی
چکیده
حفظ و نگهداری بافتهای تاریخی یا بافتهای دارای میراث فرهنگی شهرها، از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که این بافتها علاوه بر ایجاد حس هویت و برانگیختن غرور ملی، کیفیت زندگی شهروندان را نیز ارتقاء میبخشند. «بهسازی»، یکی از روشها و البته مناسب ترین روش مداخله در بافت تاریخی شهرها میباشد، ...
بیشتر
حفظ و نگهداری بافتهای تاریخی یا بافتهای دارای میراث فرهنگی شهرها، از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که این بافتها علاوه بر ایجاد حس هویت و برانگیختن غرور ملی، کیفیت زندگی شهروندان را نیز ارتقاء میبخشند. «بهسازی»، یکی از روشها و البته مناسب ترین روش مداخله در بافت تاریخی شهرها میباشد، زیرا در این نوع مداخله اصل بر«وفاداری به گذشته وحفظ آثار هویت بخش» درآنهاست. در هر یک از اقدامات مربوط به بهسازی، مداخلهای چشمگیر در کالبد صورت نمی گیرد و تنها با جایگزینی عملکرد مناسب فعالیت، از فرسایش این نوع از فضای شهری جلوگیری میشود و با ایجاد تغییراتی در فعالیتهای شهری، فضاهای شهری مطلوب ایجاد میگردد. از آنجایی که رعایت « الزامات پدافند غیر عامل » و همچنین لحاظ نمودن« اصول توسعه پایدار شهری» در انتخاب الگوی مناسب بهسازی بافت کهن شهری، جزء ضروریات میباشد، با بررسی اصول حاکم بر این دو مفهوم پی میبریم که تضادها و تناقضاتی بین این اصول وجود دارد. در پژوهش حاضر، عمدتاً به مطالعه و بررسی دو مفهوم مهم و تأثیرگذار در الگوی بهسازی بافت تاریخی شهری، پرداخته شده و بین اصول حاکم بر آنها مقایسه تطبیقی صورت گرفته است. هدف از این تحقیق، طرح موضوع تضادهای موجود میان الزامات پدافند غیر عامل با اصول توسعه پایدار شهری در الگوی بهسازی بافت تاریخی شهری و یافتن راه حل مناسب در این خصوص میباشد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و از نظر شیوهی انجام، توصیفی- اکتشافی میباشد. روش جمعآوری اطلاعات، به دو صورت اسنادی(کتابخانه ای) و پیمایشی (میدانی) بوده و تحلیلها، با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی(ArcGIS) و همچنین به روش تحلیل مقایسه زوجی بصورت استنباطی انجام شده است. بافت تاریخی منطقه 12 شهر تهران با تأکید بر عنصر تاریخی «موزه» ها، مطالعه موردی این مقاله میباشد که دستیابی به نتایج تحقیق را سهلتر ساخته است.نتایج پژوهش نشان میدهد که برای یافتن مناسب ترین الگوی مداخله - از نوع بهسازی- در بافت تاریخی، میبایست با تأکید بر رعایت الزامات پدافند غیرعاملواصول توسعه پایدار شهری، ضمن تعیین اولویتها در تغییر کاربری ها، زمینههای هر نوع پارادوکس و تضاد در رویکردها را تعدیل نمود.
حامد امینی امیرکلایی؛ حمید عنایتی؛ مریم ویسی
چکیده
مدل رقومی زمین (DTM)نمایش آماری از سطح پیوسته زمین با استفاده از تعدادی نقطه با مختصات مشخص می باشد. استخراج مدل رقومی زمین به عنوان یکی از مهمترین محصولات فتوگرامتری و سنجش ازدور که پایه بسیاری از پروژه های کاربردی است، همواره مدنظر کارشناسان بوده است. با فراهم شدن امکان تهیه نقاط با مختصات سه بعدی و دقت بالا از سطح زمین با استفاده ...
بیشتر
مدل رقومی زمین (DTM)نمایش آماری از سطح پیوسته زمین با استفاده از تعدادی نقطه با مختصات مشخص می باشد. استخراج مدل رقومی زمین به عنوان یکی از مهمترین محصولات فتوگرامتری و سنجش ازدور که پایه بسیاری از پروژه های کاربردی است، همواره مدنظر کارشناسان بوده است. با فراهم شدن امکان تهیه نقاط با مختصات سه بعدی و دقت بالا از سطح زمین با استفاده از لیدار و یا تناظریابی چگال از تصاویر رقومی هوایی، زمینه دستیابی به مدل رقومی سطحی (DSM) با دقت مکانی بالافراهم گشت. با این حال رسیدن از مدل رقومی سطحی به مدل رقومی زمین همچنان موضوعی پرچالش در نظر محققان است. در این مقاله روشی کاربردی در راستای استخراج مدل رقومی زمین با استفاده از ابرنقاط طراحی و پیاده سازی شد. در این روش طی دو روند مجزا و با درنظرگیری خصوصیات ساختاری محیط، عوارض غیرزمینی استخراج شده و پس از تلفیق آنها نتیجه نهایی حاصل گشته است. به طوریکه ابتدا یک روند مورفولوژی مبنای پیشرونده طراحی شد که در آن طی افزایش تدریجی ابعاد المان ساختاری عوارض غیرزمینی شناسایی شدند. روند دوم بر مبنای ژئودزیک مورفولوژی و افزایش تدریجی المان ارتفاعی بوده است. بهره گیری از دو روند به دلیل پوشش های متنوع، ناهمواری های متفاوت و عوارض بسیار متنوع مناطق مختلف صورت گرفت تا عملکرد روش پیشنهادی افزایش یابد. پس از حذف عوارض شناسایی شده و بازیابی مناطق از دست رفته از طریق درون یابی مکعبی، مدل رقومی نهایی حاصل گشت. جهت ارزیابی از ابرنقاط حاصل از تناظریابی متراکم تصاویر هوایی رقومی و همینطور ابرنقاط لیدار بهره گرفته شد. نتایج ارزیابی در 7 ناحیه مطالعاتی نشان از خطای RMSE متوسط 68/0 متر در استخراج مدل رقومی زمین و متوسط 85/4% در شناسایی عوارض غیرزمینی داشت.
یاسر امینی؛ عباس علیپور؛ سید مصطفی هاشمی؛ سجاد باقری
چکیده
پوشش برف معرف میزان آب ذخیرهشده است و درنتیجه آب حاصل از ذوب برف نقش مهمی را درایجاد روانابهای سطحی و آبهای زیرزمینی در حوضههای آبریز کشور ایفا میکند. آشکارسازی و تعیین ویژگیهای مختلف برف و یخ با استفاده از دادههای سنجشازدور، که در هیدرولوژی کاربرد وسیعی دارد، روش نوینی را در به دست آوردن پارامترهای مورد نیاز هیدرولوژی ...
بیشتر
پوشش برف معرف میزان آب ذخیرهشده است و درنتیجه آب حاصل از ذوب برف نقش مهمی را درایجاد روانابهای سطحی و آبهای زیرزمینی در حوضههای آبریز کشور ایفا میکند. آشکارسازی و تعیین ویژگیهای مختلف برف و یخ با استفاده از دادههای سنجشازدور، که در هیدرولوژی کاربرد وسیعی دارد، روش نوینی را در به دست آوردن پارامترهای مورد نیاز هیدرولوژی پدید آورده است. در این تحقیق با استفاده از دمای روشنایی واحد گمانهزن مایکروویو پیشرفته A (AMSU-A)، روی ماهوارههای NOAA، و الگوریتمهای مختلف بازیابی (رگرسیون، شبکههای عصبی مصنوعی و...) آب معادل برف در حوضههای آبریز استان کرمان در فصل زمستان طی یک دوره 10 ساله (2015-2006) محاسبه و صحتسنجی شده است. به دلیل عدم همزمانی اخذ دادههای ایستگاهی و گذر ماهواره، طی دوره مورد مطالعه، درمجموع اطلاعات دیدهبانی شده برای 104 روز از پنج ایستگاه برف سنجی که تقریباً با اطلاعات مایکروویو ماهوارهای همزمان بودهاند از منطقه تحت بررسی گردآوریشده است. براساس نتایج به دست آمده، روش شبکههای عصبی مصنوعی با مقادیر شاخصهای خطا (11/0=MSE و05/0=RMSE) و حجم آب معادل برف (459270000 مترمکعب) و پوشش برف 83/10 درصد روزانه برای 104 روز انتخابی، برآورد بهتری نسبت به روش رگرسیون چندگانه با مقادیر شاخصهای (51/7=MSE و 74/2=RMSE) و حجم آب معادل برف (530347500 مترمکعب) و الگوریتم بازیابی آب معادل برفِ سنجندهیAMSU-A با برآوردهای مقادیر شاخصهای خطا (66/90=MSE و 52/9=RMSE) و حجم آب معادل برف (338985000 مترمکعب) داشت. این نتایج همچنین نشان میدهند که مشاهدات این گمانهزن پتانسیل بالایی را برای آشکارسازی پوشش برف دارد و استفاده از اطلاعات آن برای محاسبه آب معادل برف در مناطقی نظیر استان کرمان که با محدودیت ایستگاههای زمینی برف سنجی مواجه است پیشنهاد میشود. ازآنجاییکه این منطقه قابلیت ریزش برف را در فصل زمستان دارا میباشد بنابراین اطلاعات درباره آب معادل برف در این منطقه برای بسیاری از کاربردهای هیدرولوژی، هواشناسی، اقلیمشناسی و همچنین تولید برقآبی و پیشبینی سیلاب ضروری است.
یونس خسروی؛ حسن لشکری؛ علی اکبر متکان؛ حسین عساکره
چکیده
بررسی روابط مکانی دادههای محیطی به عنوان یکی از مهمترین اهداف آمار فضایی برای تحلیل الگوهای فضایی و درک وابستگیهای فضایی به حساب میآید. در این راستا تحلیل اکتشافی دادههای فضایی (ESDA) به خوبی توانسته است روشهایی را برای تمایز بین الگوهای فضایی تصادفی و غیرتصادفی فراهم آورد. لذا مقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از ESDA به تبیین ...
بیشتر
بررسی روابط مکانی دادههای محیطی به عنوان یکی از مهمترین اهداف آمار فضایی برای تحلیل الگوهای فضایی و درک وابستگیهای فضایی به حساب میآید. در این راستا تحلیل اکتشافی دادههای فضایی (ESDA) به خوبی توانسته است روشهایی را برای تمایز بین الگوهای فضایی تصادفی و غیرتصادفی فراهم آورد. لذا مقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از ESDA به تبیین الگوهای مکانی یکی از عناصر مهم اقلیمی یعنی فشار بخار آب بپردازد. در این راستا آمارههای موران عمومی (Moran’s I) و موران محلی (Local Moran’s Anselin) و LISA به عنوان رویکردهای ESDA به منظور تحلیل خودهمبستگی فضایی الگوهای مکانی فشار بخار آب بر اساس عوامل اقلیمی مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای آمارهی موران عمومی نشان داد که فشار بخار آب در جنوب و جنوبغرب ایران دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشهای توزیع شدهاند. بررسیهای ماهانه نشان داد که فشار بخار آب در ماههای گرم سال نسبت به ماههای سرد از خودهمبستگی فضایی بالاتری برخوردار میباشد و در نتیجه تمایل بیشتری به خوشهای شدن دارد. همچنین نتایج نشان داد که با گذشت زمان فشار بخار آب در جنوب و جنوبغرب ایران تمایل بیشتری به پراکنده شدن و عدم خوشهای شدن در فضا پیدا کرده است. آماره موران دومتغیره برای فشار بخار آب و طول جغرافیایی، نشاندهنده خودهمبستگی فضایی قوی و مثبت و یک الگوی خوشهای میباشد. از طرف دیگر رابطه بین فشار بخار آب و متغیرهای عرض جغرافیایی، ارتفاع و شیب حاکی از یک توزیع فضایی پراکنده و ناهمگنی خصوصیات آنها با مقادیر فشار بخار آب است. نتایج رابطه دو متغیره فشار بخار آب و جهات جغرافیایی شیب نیز، بیانگر ناپیوستگی و تصادفی بودن رابطه بین این دو متغیر است.
ابوالحسن مدرس زاده برزکی؛ رحیم سرور
چکیده
استقرار و بهنگامسازی پایگاه داده املاک یک موجودیت زیرساختی و ماندگار برای درآمدزایی شهرداریها بوده و در امر پایش توسعه شهرها یک ابزار کلیدی محسوب میشود. دسترسی به اطلاعات دقیق و بهنگام وضعیت املاک یکی از مهمترین پیشنیازهای تصمیمسازان و تصمیمگیران عرصه برنامهریزی شهری است. با پیشرفت فناوری اطلاعات در دهههای اخیر سازوکار ...
بیشتر
استقرار و بهنگامسازی پایگاه داده املاک یک موجودیت زیرساختی و ماندگار برای درآمدزایی شهرداریها بوده و در امر پایش توسعه شهرها یک ابزار کلیدی محسوب میشود. دسترسی به اطلاعات دقیق و بهنگام وضعیت املاک یکی از مهمترین پیشنیازهای تصمیمسازان و تصمیمگیران عرصه برنامهریزی شهری است. با پیشرفت فناوری اطلاعات در دهههای اخیر سازوکار سنتی نگهداری اطلاعات املاک نیز جای خود را به سامانههای رایانهای اطلاعات مکانی دادهاند و صدور هرچه عادلانهتر و دقیقتر عوارض نوسازی املاک جز با پیادهسازی یک سامانه مبتنی بر پایگاه داده امکانپذیر نیست. در این پژوهش روند و نتایج ممیزی بالغ بر 6600 ملک در شهر نوشآباد(کاشان) در سال 93 مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله میدانی مساحی و تکمیل فرمهای ممیزی انجام و سپس نرمافزاری با قابلیتهای ورود داده، نمایش داده، تعریف فرمول محاسبه عوارض، تهیه گزارش و صدور فیش طراحی گردید. به موازات آن نرمافزار GIS نیز پس از دادهآمایی و رفع خطاهای ترسیمی نقشهها پیاده سازی شد. تحلیل آماری این پایگاه داده پیرامون شاخصهای تعداد ملک، مساحت و مجموع بدهیها در هر محله حاکی از آن است که وجود یک همبستگی خطی با ضریب 9/0 میان این شاخصها برقرار است. تهیه نقشه توزیع بدهی در محلات شهر نوشآباد از دیگر نتایج انجام این طرح بود. به موجب این طرح بالغ بر 7459 میلیون ریال فیش عوارض نوسازی برای املاک صادر گردید که در قیاس با بودجه آن شهرداری در سال 93 مبین آن است که این درآمد میتواند به عنوان یک منبع درآمد مستمر سهم قابل ملاحظهای از کسری بودجه شهرداریها را تأمین نماید.
امیر محمودزاده؛ ایران غازی؛ مریم عسکری
چکیده
زلزله به عنوان مخربترین حادثه طبیعی، عامل تلفات بشری و خسارات اقتصادی قابل توجه در کشور تلقی می شود که این مسأله در بافتهای فرسوده شهری به مراتب شدیدتر است. چراکه بافت های فرسوده، ساختاری متمایزو منحصربه فرد دارند. مساحت محدوده بافت فرسوده شهر ایلام، 374 هکتار است که 19% سطح کل محدوده را که شامل محلات قدیمی و بافت مرکزی شهر میباشد، ...
بیشتر
زلزله به عنوان مخربترین حادثه طبیعی، عامل تلفات بشری و خسارات اقتصادی قابل توجه در کشور تلقی می شود که این مسأله در بافتهای فرسوده شهری به مراتب شدیدتر است. چراکه بافت های فرسوده، ساختاری متمایزو منحصربه فرد دارند. مساحت محدوده بافت فرسوده شهر ایلام، 374 هکتار است که 19% سطح کل محدوده را که شامل محلات قدیمی و بافت مرکزی شهر میباشد، در بر گرفته است. روش تحقیق انتخاب شده برای این پژوهش روش توصیفی تحلیلی و میدانی است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی مدیریت بحران زلزله در بافت فرسوده شهر ایلام استکه شاخصهایی همچون نوع مصالح، قدمت ساختمانها، تعداد طبقات، نوع کاربری، سطح اشغال، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، عرض معابر و مساحت بررسیشدهاند.نتایج حاصله نشان میدهدکه مصالح ساختمانی بیشترین وزن را به خود اختصاص داده و بقیه عوامل تابعی از وضعیت مصالح بکار رفته در سازه بوده است.نقشه خروجی آسیبپذیری نشان داد که از کل مساحت محدوده به استثنای معابر، 9/8 درصد دارای آسیبپذیری خیلی زیاد،59 درصد دارای آسیبپذیری زیاد، 23 درصد دارای آسیبپذیری متوسط، 6/3 درصد دارای آسیبپذیری کم و 5/5 درصد آسیبپذیری بسیار کم بوده است و در مجموع 9/67 درصد محدوده بافت فرسوده بر اساس شاخصهای موجود آسیبپذیرمیباشند. پیشنهادات حاصل از پژوهش در سه حوزه آسیب پذیری زیاد آسیب پذیری متوسط و آسیب پذیری کم ارائه شده است.
علی احمدآبادی؛ امان اله فتح نیا؛ سعید رجایی
چکیده
پوشش گیاهی ارتباط زیادی با شرایط اقلیمی دارد. شناسایی تغییرپذیری فصلی رشد گیاه برای شناسایی پاسخ اکوسیستمها به تغییر اقلیم در مقیاسهای زمانی فصلی و بین سالیانه تعیین کننده است. برای ارائه مدل پیشبینی 7 عنصر آب و هوایی شامل بارش، دما و رطوبتنسبی (حداکثر، میانگین و حداقل) برای دوره 20 ساله (2006-1987) در 141 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی ...
بیشتر
پوشش گیاهی ارتباط زیادی با شرایط اقلیمی دارد. شناسایی تغییرپذیری فصلی رشد گیاه برای شناسایی پاسخ اکوسیستمها به تغییر اقلیم در مقیاسهای زمانی فصلی و بین سالیانه تعیین کننده است. برای ارائه مدل پیشبینی 7 عنصر آب و هوایی شامل بارش، دما و رطوبتنسبی (حداکثر، میانگین و حداقل) برای دوره 20 ساله (2006-1987) در 141 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی به داده فضایی تبدیل شد.ترکیب مقادیر حداکثر ماهانه NDVI از تصاویر NOAA-AVHRR در همان دوره استخراج گردید. سپس عناصر آب و هوایی به عنوان متغیر مستقل و NDVI به عنوان متغیر وابسته در رگرسیون خطی چند متغیره وارد شد. نتایج نشان داد که بالاترین ضریب همبستگی بین عناصر اقلیمی و مقدار NDVI در ماه می به مقدار 82/0 اتفاق میافتد که اوج سبزینگی است. کمترین همبستگی در زمستان بهخاطر نبود رشد کافی درختان میباشد. ضریب همبستگی سالانه مقدار مدل با حالت محاسباتی با در نظر گرفتن خطای تصادفی بیش از 93/0 میباشد. در مجموع مقدار محاسباتی ماه می و ژوئن برای سالهای 2004 و 2005 به ضریب همبستگی مدل نزدیک است، اما در ماههای زمستان به دلیل نبود سبزینگی ضریب همبستگی کم میشود. در سال 2006 به دلیل خشکی شدیدتر در اواخر بهار (ماه ژوئن) پیشبینی کمتری صورت گرفته است. در زمستان نقش کنترلی دما بیش از بارش و رطوبت نسبی است، اما با افزایش دما و کاهش بارش و رطوبت نسبی از اوایل ماه می نقش بارش و رطوبت نسبی مثبت و دما منفی میشود. فصل پاییز از نقش بارش کاسته و دما افزوده میشود.
سعید امان پور؛ محمدجواد کاملی فر؛ حجت بهمئی
چکیده
یکی از چالشهای اساسی در فرآیند توسعه شهری کشورهای در حال توسعه رشد شتابان آنها میباشد که اگر این رشد حالت پراکنده و بدون برنامهریزی به خود بگیرد مشکلات و مسائل متعددی را گریبانگیر فرایند مدیریتی و برنامهریزی شهری خواهد نمود. شهر اهواز در کشور ما یکی از شهرهایی است که در سالهای اخیر رشد شتابان و پراکندهای را در عرصهی ...
بیشتر
یکی از چالشهای اساسی در فرآیند توسعه شهری کشورهای در حال توسعه رشد شتابان آنها میباشد که اگر این رشد حالت پراکنده و بدون برنامهریزی به خود بگیرد مشکلات و مسائل متعددی را گریبانگیر فرایند مدیریتی و برنامهریزی شهری خواهد نمود. شهر اهواز در کشور ما یکی از شهرهایی است که در سالهای اخیر رشد شتابان و پراکندهای را در عرصهی توسعهی اراضی شهری به خود دیده است. با توجه به نقشهی وضعیت توسعه اراضی شهری مشخص میشود که این روند سال به سال تشدید شده و منجر به چالشهایی در زمینهی تأمین خدمات و منابع زیرساختی در شهر گردیده است. در این راستا با توجه به ضرورت مسأله در مطالعهی حاضر سعی شده است به روش «توصیفی-تحلیلی» به ارزیابی تغییرات کاربری اراضی در کلانشهر اهواز مابین سالهای 1989 تا 2013 پرداخته شود. گردآوری اطلاعات در بخش توصیفی از طریق مطالعه اسناد کتابخانهای و در بخش تحلیلی پژوهش از طریق استخراج تصاویر ماهوارهای (TM (Thematic Mapper برای سالهای (1985) و (2013) از محدوده شهر اهواز انجام گرفته است. جهت انجام تحلیلهای آماری و بصری بر روی تصاویر ماهوارهای، از نرمافزارهای Envi 4.8 و Arc GIS 10.2 استفاده شده است. نتایج بهدست آمده، نشان میدهد که طی سالهای 1989 تا 2013 نزدیک به 23 درصد از سهم اراضی بایر و زمینهای کشاورزی کم شده و در طرف مقابل سهم اراضی ساخته شده از 35/16 به 55/34 افزایش یافته است که بیشترین آنها مربوط به مناطق جنوبی و شرقی اهواز (قسمتهایی از مناطق 4و 5 و 6 شهرداری میباشد).
سونیا مهری؛ خدیجه حاجی؛ وریا علیزاده؛ رئوف مصطفیزاده
چکیده
خشکسالی بهعنوان کمبود طبیعی بارش در طی دورهای از زمان است که یک بحران مخاطرهآمیز برای محیطزیست و حیات گونههایزیستی محسوب میشود. بنابراین در زمان وقوع بحران خشکسالی، عدم وجود فرصت و منابع کافی موجب صدمات جدی میگردد. مدیریت بحران در برگیرنده مجموعهای از اقدامات واکنشی میباشد که میتواند موجب کاهش با تعدیل اثرات خشکسالیها ...
بیشتر
خشکسالی بهعنوان کمبود طبیعی بارش در طی دورهای از زمان است که یک بحران مخاطرهآمیز برای محیطزیست و حیات گونههایزیستی محسوب میشود. بنابراین در زمان وقوع بحران خشکسالی، عدم وجود فرصت و منابع کافی موجب صدمات جدی میگردد. مدیریت بحران در برگیرنده مجموعهای از اقدامات واکنشی میباشد که میتواند موجب کاهش با تعدیل اثرات خشکسالیها گردد. لذا تحلیل نمایههای اندازهگیری خشکسالی برای پیشبینی و ارزیابی مکانی و زمانی این پدیده بهمنظورمدیریت آن ضروری به نظر میرسد. در این پژوهش، وضعیت خشکسالی و تحلیل زمانی و مکانی آن در ایستگاههای استان کردستان با استفاده از شاخص بارش استاندارد شده (SPI)، توسط نرمافزار DrinC درمقیاسهای زمانی 3، 6 و 12 ماهه انجام شده است. براساس حداکثر طول دورهی آماری موجود، آمار سالهای 2000 تا 2014 در 9 ایستگاه هواشناسی استان کردستان برای تحلیلها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل ازبررسی شدت خشکسالی طی دوره مورد مطالعه نشان داد در سراسر استان کردستان در بین هر سه مقیاس زمانی شدیدترین خشکسالی مربوط به ایستگاه دهگلان در سال 2006- 2005 اتفاق افتاده است. همچنین طولانیترین دوره خشکسالی(بسیارشدید) دوره 17 ماهه مربوط به ایستگاه قروه میباشد. نتایج تحقیق تغییرات وقوع خشکسالی با درجات متفاوت را در مقیاسهای مختلف زمانی و مکانی در منطقه مورد مطالعه مورد تائید قرار میدهد. همچنین بر اساس نتایج، ایستگاه دهگلان اولویت اول را از نظر شدت خشکسالی در بین ایستگاهها و ظفرآباد (دیواندره) آخرین اولویت را دارد.در نتیجه پیشبینی و مدیریت بحران خشکسالی میتواند یکی از اقدامات مؤثر در کاهش خسارات این پدیده اقلیمی خصوصاً در مناطق حساس باشد.
احمدرضا قاسمی؛ مرتضی موگویی
چکیده
استان چهارمحال بختیاری تأمین کننده اصلی آب برای دو استان خوزستان و اصفهان میباشد و همواره بحث انتقال آب بین حوضهای برای این دو استان مطرح بوده است. علیرغم این تاکنون مطالعه جامعی برروی تغییرات دبی رودخانههای این استان انجام نشده است تا بتوان درباره آینده انتقال آب قضاوت درستی انجام داد. بر همین اساس تحقیق حاضر با هدف بررسی تغییرات ...
بیشتر
استان چهارمحال بختیاری تأمین کننده اصلی آب برای دو استان خوزستان و اصفهان میباشد و همواره بحث انتقال آب بین حوضهای برای این دو استان مطرح بوده است. علیرغم این تاکنون مطالعه جامعی برروی تغییرات دبی رودخانههای این استان انجام نشده است تا بتوان درباره آینده انتقال آب قضاوت درستی انجام داد. بر همین اساس تحقیق حاضر با هدف بررسی تغییرات دبی 12 رودخانه مهم استان چهارمحال و بختیاری انجام گرفت. برای بررسی نوع تغییرات زمانی دبی از روش من- کندال و جهت تعیین شدت یا مقدار تغییرات دبی از روش تخمین گر سن استفاده شد. همچنین با استفاده از روش پتیت وقوع سال تغییر ناگهانی در سریهای زمانی دبی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مقیاس فصلی و سالانه دبی در تمام ایستگاهها دارای روند کاهشی میباشد. مقدار کاهش در مقیاس سالانه بین 8/0 متر مکعب بر ثانیه در ایستگاه گردبیشه تا 17 متر مکعب بر ثانیه در ایستگاه بهشت آباد متغیر است. در مقیاس فصلی نیز نتایج حاکی از کاهش معنیدار دبی در تمام ایستگاههای مورد بررسی در فصل تابستان است در حالی که در فصل زمستان به جز در دو ایستگاه سولگان و دهچشمه، در بقیه روند معنیداری مشاهده نشد. نتایج آزمون پتیت نشان داد که در اغلب ایستگاهها سال تغییر ناگهانی (معنیدار از نظر آماری) در سریهای زمانی دبی در اوایل دهه 1370 اتفاق افتاده است. همچنین تحلیل دبیهای فرین این رودخانهها نشان داد که علاوه بر میانگین، مقادیر کمینه و بیشینه دبی نیز دچار افت شدید شدهاند.
علی محمدپور؛ امیر حمزه ضرغامی؛ سعید ضرغامی
چکیده
پدافند غیرعامل از جمله موضوعاتی است که در طرحهای شهری و برنامههای آن با مباحثی مانند مکانیابی کاربریها و مقاوم سازی بناها در نظر گرفته شده است. این مباحث به دنبال کاهش خسارت و افزایش توان مقاومت در شهر با رعایت اصول پدافند غیرعامل در تأسیسات حیاتی، حساس، مهم و مدیریتی میباشد. شهر سنندج به عنوان مرکز استان کردستانو قرار ...
بیشتر
پدافند غیرعامل از جمله موضوعاتی است که در طرحهای شهری و برنامههای آن با مباحثی مانند مکانیابی کاربریها و مقاوم سازی بناها در نظر گرفته شده است. این مباحث به دنبال کاهش خسارت و افزایش توان مقاومت در شهر با رعایت اصول پدافند غیرعامل در تأسیسات حیاتی، حساس، مهم و مدیریتی میباشد. شهر سنندج به عنوان مرکز استان کردستانو قرار گیری مراکز مهم مدیریتی و تأسیسات حیاتی و مهم در این شهر از اهمیت زیادی برخودار است. لذا پژوهش حاضر به بررسی و شناخت عناصر و تأسیسات و پهنههای آسیبپذیر شهر سنندج با رویکرد پدافند غیرعامل پرداخته است. بر این اساس پنج معیار اصلی و یازده زیر معیار بر اساس نظر کارشناسان به عنوان عناصر و پهنههای مهم شهر سنندج فهرستبندی شده است. برای امتیاز دهی به این معیارهای از 14 کارشناس به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و جهت تحلیل آن از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است. بیشترین میزان آسیبپذیری به ترتیب مربوط به معیار شریان حیاتی با امتیاز 623/0، مراکز مدیریت بحران با امتیاز 300/0 و کمترین میزان آسیبپذیری مربوط به معیار مراکز پشتیبانی با 029/0 میباشد. این امتیازها با استفاده از نرم افزار Arc Map درونیابی شده و مناطق آسیبپذیر مشخص شده است. سپس برای بررسی کاهش آسیبپذیری شهر با استفاده از مدل SWOT اقدام به تدوین راهبردها و جهت اولویت بندی آنها از مدل QSPM استفاد شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که منطقه پنج شهرداری سنندج به دلیل داشتن تأسیسات حیاتی و حساس و مهم و عدم رعایت اصول پدافند غیرعامل، به ویژه در مکانیابی و استتار و اختفاء به عنوان پهنه آسیبپذیر شهر شناخته شده است. در نهایت میتوان بیان کرد که شهر سنندج از نظر اصول پدافند غیرعامل دارای نقاط ضعف میباشد. بر اساس مدلهای بکار رفته، موقعیت شهر رقابتی است که در این زمینه راهبردهای مناسب با موقعیت رقابتی ارائه شده است.
سید یاسر حکیم دوست؛ علی محمد پورزیدی؛ محمد صالح گرامی
چکیده
بارش رگباری از پدیدههای بحرانسازی است که وقوع ناگهانی و پر شدت آن موجب بروز خسارات فراوان بر انسان و محیط پیرامونی آن میشود. شناخت و آگاهی از بارش رگباری و چگونگی وقوع، شدت و تداوم آن در فصول مختلف کمک بسزایی در مقابلهی صحیح با آن مینماید. با توجه به رفتار متفاوت بارش و تغییرات سریع در فواصل مکانی کم و در طولانیمدت، ارائه ...
بیشتر
بارش رگباری از پدیدههای بحرانسازی است که وقوع ناگهانی و پر شدت آن موجب بروز خسارات فراوان بر انسان و محیط پیرامونی آن میشود. شناخت و آگاهی از بارش رگباری و چگونگی وقوع، شدت و تداوم آن در فصول مختلف کمک بسزایی در مقابلهی صحیح با آن مینماید. با توجه به رفتار متفاوت بارش و تغییرات سریع در فواصل مکانی کم و در طولانیمدت، ارائه مدلهای مناسب ، متناسب با اقلیم آن منطقه، جهت پیشبینی احتمالی آن ضروری است. دراینپژوهشبه تحلیل مکانی بارش رگباری استان مازندران پرداخته شد و براساس دادههای استخراجشده گراف بارانسنجی در 12 ایستگاه سینوپتیک استان مازندران، برابر میزان بارش بالای 10 میلیمتر در دوره 5ساله، از سال 2006 تا2010 مورد بررسی قرار گرفت. برای پهنهبندی محدوده موردمطالعه از روش IDWبا سه توان 1،2،3 و روش کریجینگ با مدلهای کروی، دایرهای، نمایی و گوسین استفاده شده است. ارزیابی و تعیین بهترین مدل و صحت سنجی نقشههای تولیدشده انجام شد. همچنین جهت مقایسه آماری مدلها از مقدار ریشه مربع خطاها RMS ،MAE،RMSE و ضریب همبستگی آنها استفاده شده، که بهترین مدل برای پهنهبندی مدل IDW با دو توان 1،3و کریجینگ معمولی دایرهای بود. استخراج نقشه بهینه بهوسیله رگرسیون چند متغیره بر اساس مدل روش همزمان و روش پسرونده انجام شد و شش متغیر که در ایجاد بارش بیشترین تأثیر را دارند، شامل عرض و طول جغرافیای، تعداد روز بارش، ارتفاع، رطوبت نسبی و دمای نقطه شبنم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد، میزان همبستگی این شش متغیر در فصل بهار97/0، تابستان99/0، پاییز98/0، زمستان99/0ودربارش سالانه99/0 است که نشاندهنده رابطه قوی بین این شش متغیر در بارش رگباری استان مازندران میباشد.
نفیسه رضاپور اندبیلی؛ مرضیه علیخواه اصل
چکیده
ارزیابی توان اکولوژیک فرایندی است که تلاش دارد از طریق تنظیم رابطه انسان با طبیعت، توسعهای در خور و هماهنگ با طبیعت را فراهم سازد. منطقه حفاظت شده آقداغ به مساحت 93889 هکتار، در جنوب استان اردبیل (جنوب شهرستان خلخال) و شمال استان زنجان واقع گردیده است. هدف از این مطالعه ارزیابی توان اکولوژیک برای کاربری جنگلداری در منطقه حفاظت شده ...
بیشتر
ارزیابی توان اکولوژیک فرایندی است که تلاش دارد از طریق تنظیم رابطه انسان با طبیعت، توسعهای در خور و هماهنگ با طبیعت را فراهم سازد. منطقه حفاظت شده آقداغ به مساحت 93889 هکتار، در جنوب استان اردبیل (جنوب شهرستان خلخال) و شمال استان زنجان واقع گردیده است. هدف از این مطالعه ارزیابی توان اکولوژیک برای کاربری جنگلداری در منطقه حفاظت شده آق داغ و بررسی میزان انطباق کاربری فعلی جنگلداری با توان اکولوژیک منطقه برای کاربری مذکور میباشد. فرآیند ارزیابی توان اکولوژیکی در پژوهش حاضر شامل سه بخش اساسی است که پس از شناسایی منابع اکولوژیکی، تجزیه و تحلیل و جمعبندی دادهها، توان اکولوژیکی در محدودهی مطالعاتی تعیین گردیده است. لایههای اطلاعاتی مورد استفاده در این مطالعه عبارتنداز: خاکشناسی، اقلیم، پوشش گیاهی، شکل زمین، هیدرولوژی و کاربری اراضی. بررسیها نشان میدهد توان جنگلداری با مساحت کلی 5/11293 هکتار بوده که نتایج حاکی از عدم وجود طبقه 1، 2 و 7 جنگلداری به دلیل وضعیت بیوفیزیکی و به ویژه ارتفاعات و اقلیم منطقه میباشد، به طوری که تنها طبقات 3، 4، 5 و 6 جنگلداری در حوضه مورد مطالعه وجود دارد. الگوهای کاربری طبقات جنگلی شناسایی شده، با ارزیابی توان آنها در منطقه منطبق بوده و در وضع موجود نیز دارای کاربری جنگلی میباشد ولی طبقه 6 جنگلی در حال حاضر دارای کاربری مرتعی میباشد و از چهار طبقه جنگلداری موجود در منطقه سهم طبقه شش جنگلی از همه بیشتر است. یافتهها حاکی از آن است که این منطقه محدودیت زیادی برای رشد جنگل تجاری دارد.
صدیقه کیانی سلمی؛ سید حجت موسوی؛ پریسا یگانه دستگردی
چکیده
به منظور دستیابی به توسعه پایدار، تشریح و ارزیابی وضعیت محیط زیست و منابع، پیش از هرگونه برنامهریزی لازم و ضروری است. اهمیت ارزیابی سرزمین تا به آنجاست که چنانچه سرزمین بالقوه فاقد توان اکولوژیکی مناسب برای اجرای کاربری خاصی باشد (حتی در صورت نیاز اقتصادی، اجتماعی به وجود آن کاربری) اجرای آن طرح نه تنها سبب بهبود وضعیت زیست محیطی ...
بیشتر
به منظور دستیابی به توسعه پایدار، تشریح و ارزیابی وضعیت محیط زیست و منابع، پیش از هرگونه برنامهریزی لازم و ضروری است. اهمیت ارزیابی سرزمین تا به آنجاست که چنانچه سرزمین بالقوه فاقد توان اکولوژیکی مناسب برای اجرای کاربری خاصی باشد (حتی در صورت نیاز اقتصادی، اجتماعی به وجود آن کاربری) اجرای آن طرح نه تنها سبب بهبود وضعیت زیست محیطی منطقه نمیگردد بلکه تخریب بیشتر محیط را نیز به ارمغان خواهد آورد. از آنجا که گردشگری رابطه تنگاتنگی با محیط دارد، ارزیابی توان محیطی در این حوزه اگر به گونهای شایسته صورت پذیرد موجب اصلاح طرحها و پیشگیری از بروز ناکامی در توسعه صنعت گردشگری میشود، همچنین تخریب پیش بینی نشده محیط زیست را تقلیل داده و جلوگیری میکند. پژوهش پیش رو با هدف ارزیابی توان اکولوژیک محیط برای تعیین مناطق مستعد طبیعت گردی با تأکید بر توسعه پایدار گردشگری در استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. به منظور رسیدن به این هدف از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. در قالب فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، از روش سیستمیک مخدوم در ارزیابی توان تفرج استفاده گردید. با توجه به این که موضوع پژوهش بررسی توان طبیعت گردی است، صرفا پارامترهای مورد نیاز تفرج گسترده ( طبیعت گردی) مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها حاکی از آن است، حدود32/1961 کیلومتر مربع از سطح استان برای تفرج گسترده (طبقه یک) مناسب است که شهرستان لردگان بیشترین سطح مناسب و شهرستان بروجن، کمترین سطح را به خود اختصاص دادهاند.