سارا عطارچی؛ نجمه پوراکبر هنزائی
چکیده
مطالعه تطابق محتوای اطلاعاتی سنجندهها به منظور جایگزینی سنجنده ها در مناطقی که امکان دسترسی آسان به دادههای آنها وجود ندارد، در مطالعات سنجش از دور ضروری است. هدف از این پژوهش مقایسهی دو سنجندهی MSI ماهوارهی سنتینل ۲ و OLI ماهوارهی لندست ۸ میباشد تا امکان استفاده از آرشیو تصاویر لندست و همچنین جایگزینی تصاویر این دو ماهواره ...
بیشتر
مطالعه تطابق محتوای اطلاعاتی سنجندهها به منظور جایگزینی سنجنده ها در مناطقی که امکان دسترسی آسان به دادههای آنها وجود ندارد، در مطالعات سنجش از دور ضروری است. هدف از این پژوهش مقایسهی دو سنجندهی MSI ماهوارهی سنتینل ۲ و OLI ماهوارهی لندست ۸ میباشد تا امکان استفاده از آرشیو تصاویر لندست و همچنین جایگزینی تصاویر این دو ماهواره به جای یکدیگر مورد ارزیابی قرار بگیرد. برای رسیدن به این هدف، شهرستان مینودشت به عنوان منطقهی مورد مطالعه انتخاب گردید. این منطقه از نظر کلاس های پوشش اراضی متنوع بوده و انواع مختلف طبقات پوشش زمین در آن دیده می شود. به منظور بررسی محتوای اطلاعاتی دو سنجنده، سه جفت تصویر نسبتا همزمان از دو سنجنده انتخاب شد. ابتدا باندهای متناظر دو سنجنده که در محدوده طول موج یکسان فعالیت می کنند، تعیین شد. سپس هر زوج تصویر نسبت به هم ثبت هندسی شدند. جهت یکسان کردن اندازهی پیکسلها، قدرت تفکیک مکانی سنجندهی MSI به ۳۰ متر تبدیل شد تا همبستگی باندهای متناظر محاسبه شود. در گام بعدی، طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان بر روی تصاویر انجام شد. نمونه های تعلیمی از نقشهی کاربری اراضی شهرستان مینودشت و تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک مکانی بالا انتخاب شد. برای ارزیابی طبقه بندی با استفاده از نمونه های مستقل، ماتریس خطا تشکیل شد. نتایج نشان داد که تمامی باندهای متناظر همبستگی بالاتر از مقدار ۰.8 دارند و میزان صحت کلی و ضریب کاپای حاصل از طبقه بندی برای هر دو سنجنده تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند. میانگین صحت کلی به دست آمده برای سنجندههای OLI و MSI به ترتیب 91/35٪ و 94/79٪ میباشد. نتایج بدست آمده، نشانگر تطابق بالای دو سنجنده چند طیفی می باشد.
سعید صادقیان؛ اصغر میلان؛ حامد احمدی مسینه؛ روح اله کریمی
چکیده
در فرایند تهیه نقشه به روش فتوگرامتری استفاده از دادههایGPS/IMU در مثلث بندی موجب افزایش استحکام بلوک فتوگرامتری و کاهش تعداد نقاط کنترل زمینی مورد نیاز برای سرشکنی بلوک گردیده است. خطاهای سیستماتیک داده های مورد استفاده در مثلث بندی، دقت مثلث بندی را کاهش داده، استفاده از نقاط کنترل زمینی را حتی با وجود داده های GPS/IMU ضروری ...
بیشتر
در فرایند تهیه نقشه به روش فتوگرامتری استفاده از دادههایGPS/IMU در مثلث بندی موجب افزایش استحکام بلوک فتوگرامتری و کاهش تعداد نقاط کنترل زمینی مورد نیاز برای سرشکنی بلوک گردیده است. خطاهای سیستماتیک داده های مورد استفاده در مثلث بندی، دقت مثلث بندی را کاهش داده، استفاده از نقاط کنترل زمینی را حتی با وجود داده های GPS/IMU ضروری می سازد. بنابراین با کاهش میزان خطای سیستماتیک بر روی داده ها می توان شاهد افزایش دقت مثلث بندی و کاهش تعداد نقاط کنترل زمینی مورد نیاز برای سرشکنی بلوک و همچنین نوارهای پرواز متقاطع بود.
در این پژوهش نقش پارامترهای سلف کالیبراسیون مانند پارامترهای حذف خطای سیستماتیک داده های GPS/IMUبرای هر نوار و پارامترهای حذف خطای سیستماتیک سنجنده تصویر برداری به منظور افزایش دقت مثلث بندی و کاهش تعداد نقاط کنترل زمینی و کاهش نوارهای پرواز متقاطع مورد نیاز برای سرشکنی بلوک مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا پارامترهای بهینه سلف کالیبراسیون با استفاده از الگوریتم ژنتیک تعیین می گردد، سپس پارامترهای بهینه تعیین شده، در سرشکنی بلوک به روش باندل مورد استفاده قرار می گیرد. به منظور حل مشکل ناپایداری معادلات از روش تخمین مؤلفه واریانس استفاده شده است. این روش قادر است علاوه بر پایدارسازی مسئله، ماتریس وزن بهینه را در هنگام سرشکنی تعیین نماید. در این پژوهش از تصاویر دوربین رقومی UltraCamاستفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که در صورت استفاده از پارامترهای سلف کالیبراسیون و کاهش میزان خطای داده های مورد استفاده در فرآیند سرشکنی، تعداد نقاط کنترل و تعداد نوارهای پرواز متقاطع برای سرشکنی بلوک کاهش می یابد به گونه ای که بدون استفاده از نقاط کنترل و با استفاده از پارامترهای بهینه سلف کالیبراسیون، بیشترین میزان خطای RMSE بر روی نقاط چک زمینی، 0.143 متر می باشد در حالی که اگر از این پارامترها استفاده نشود در صورت وجود یا عدم وجود نوارهای پرواز متقاطع ماکزیمم خطای RMSE، در حدود یک متر می باشد.
محسن پورخسروانی؛ علی مهرابی؛ صادق کریمی؛ مینا عزیزی
چکیده
انرژی یکی از مهمترین عوامل در پیشرفت و توسعه جوامع بشری و از فاکتورهای ضروری در توسعه اقتصادی، اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی است. در همین راستا پژوهش حاضر سعی دارد انرژی تابشی خورشید در شهرستان سیرجان را پایش نماید. شهرستان سیرجان به دلیل دارا بودن میانگین تعداد 3230 ساعات آفتابی شامل تعداد 913 ساعت در فصل بهار، 1200ساعت در تابستان، 770 ...
بیشتر
انرژی یکی از مهمترین عوامل در پیشرفت و توسعه جوامع بشری و از فاکتورهای ضروری در توسعه اقتصادی، اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی است. در همین راستا پژوهش حاضر سعی دارد انرژی تابشی خورشید در شهرستان سیرجان را پایش نماید. شهرستان سیرجان به دلیل دارا بودن میانگین تعداد 3230 ساعات آفتابی شامل تعداد 913 ساعت در فصل بهار، 1200ساعت در تابستان، 770 ساعت در پاییز و 694ساعت در زمستان و از سوی دیگر قرار داشتن دشت ابراهیمآباد سیرجان با ارتفاع 1710 متر بهعنوان مرتفعترین دشت کشور از پتانسیل بالایی در دریافت انرژی تابشی خورشید برخوردار است. برای رسیدن به این هدف از روشهای تحلیل تابش خورشیدی (Solar Analyst) در سامانه اطلاعات جغرافیایی، تکنیک سنجش از دور و مدل تجربی آنگسترم استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که، طبق مدل تجربی آنگسترم و برآورد تابش طول موج کوتاه خورشیدی بهصورت مستقیم، بیشترین انرژی دریافتی در بخشهای جنوبی شهرستان به میزان ۷۳۳۷۰ تا ۷۳۴۳۶ وات ساعت بر مترمربع در سال میباشد و با حرکت به سمت بخشهای شمالی شهرستان از این مقدار کاسته میشود. همچنین براساس روش تحلیل تابش خورشیدی (Solar Analyst) با در نظر گرفتن توپوگرافی شهرستان و محاسبه شیب زمین، بیشترین میزان انرژی دریافتی در طول 12 ماه از سال، بهترتیب مربوطه به ماههای جولای با 200000 تا 252000 (وات ساعت بر هر مترمربع)، ژوئن با 170000 تا 248341، می با 190000 تا 247627 و آگوست با 190000 تا 234500 میباشد. این مقدار انرژی بخشهای شرق، شمالشرق و جنوبشرقی شهرستان را شامل میشود که بهدلیل وجود ارتفاعات بالا و ضخامت کمتر جو در بخش شرقی شهرستان میزان دریافت انرژی تابشی بیشتر است. همچنین پایش انرژی تابشی خورشید رسیده به سطح با استفاده از تکنیک سنجش از دور بهدلیل توانایی جمعآوری سیگنالهای پیوسته زمانی و مکانی در بالای اتمسفر نشان میدهد که، بیشترین میزان تابش لحظهای در فصل تابستان 597.6- 845.6 وات ساعت بر مترمربع و مربوط به بخشهای غرب، شمال، شمالغربی، جنوب و جنوبغربی شهرستان سیرجان است. این میزان تابش لحظهای با روند کاهشی در سایر فصول سال نیز در این بخشهای شهرستان دارای بیشترین دریافت تابش لحظهای میباشد.
مهدی بازرگان؛ محمد اجزاء شکوهی
چکیده
امروزه گسترش جرائم سرقت در فضاهای مختلف نظام شهری منجر به استفاده از تحلیلهای فضایی در جهت پیشگیری از وقوع جرائم به ویژه در کلانشهرها شده است. برهمین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی پخش فضایی سرقت مسکونی طی بازه زمانی 96-1390 در شهر مشهد براساس نظریه پخش فضایی هاگراستراند است. روشتحقیق دراینمطالعهمبتنیبرروشهایتوصیفی-تحلیلیوبهرهگیریازشیوههایکمّیاست. ...
بیشتر
امروزه گسترش جرائم سرقت در فضاهای مختلف نظام شهری منجر به استفاده از تحلیلهای فضایی در جهت پیشگیری از وقوع جرائم به ویژه در کلانشهرها شده است. برهمین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی پخش فضایی سرقت مسکونی طی بازه زمانی 96-1390 در شهر مشهد براساس نظریه پخش فضایی هاگراستراند است. روشتحقیق دراینمطالعهمبتنیبرروشهایتوصیفی-تحلیلیوبهرهگیریازشیوههایکمّیاست. در این پژوهش محل وقوع جرائم سرقت مسکونی در شهر مشهد در بازه زمانی مذکور مورد بررسی قرار گرفتهاند. همچنین برای بررسی پخش فضایی جرائم از روشهایKernelDensity، Moran’sIndex و HotSpotAnalysis در نرمافزار ArcGIS استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که جرائم سرقت مسکونی در شهر مشهد طی محدوده زمانی 96-1390 به میزان 87/58 درصد افزایش یافته به طوری که 70 درصد این جرائم در سکونتگاههای غیررسمی مشهد و در مناطق (دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت و ده) اتفاق افتاده است. در محدوده زمانی مذکور به طور میانگین به ازای هر 100000 نفر جمعیت، تعداد 2/75 فقره سرقت مسکونی در شهر مشهد رخ داده است. نتایج حاصل از بررسی الگوی پراکنش فضایی جرائم با استفاده از ضریب موران نشان داد که پراکنش سرقت مسکونی در شهر مشهد از نوع الگوی خوشهای میباشد. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرآیند پخش و انتشار جرائم سرقت مسکونی از سکونتگاههای غیررسمی به دیگر مناطق شهر مشهد در جریان است. در واقع، بررسیها نشان میدهد که دو عامل فاصلۀ جغرافیایی و شرایط اجتماعی- اقتصادی و محیطی سبب شده تا پدیده جرم (سرقت) به سرعت به مکان مجاور برسد و به جهت فاصلۀ کم، ابتدا مکانهای نزدیک را تحت تأثیر قرار داده است. همچنین الگوی فرآیند پخش از نوع پخش سازشپذیر میباشد.
زهرا بهاری سجهرود؛ محمد طالعی
چکیده
غالباً در تهیه طرح کاربری اراضی شهری از استانداردها و قواعد مبتنی بر دانش کارشناسی استفاده میشود. اما آنچه که در نهایت در فضای فیزیکی و واقعی شهر اتفاق میافتد، گاهی با قواعد اولیه بنا نهاده شده در تدوین طرحهای کاربری اراضی، همخوانی ندارد. در این تحقیق با استفاده از روش دادهکاوی تلاش شده است تا با کمک تحلیلهای مکانی، روش قواعد ...
بیشتر
غالباً در تهیه طرح کاربری اراضی شهری از استانداردها و قواعد مبتنی بر دانش کارشناسی استفاده میشود. اما آنچه که در نهایت در فضای فیزیکی و واقعی شهر اتفاق میافتد، گاهی با قواعد اولیه بنا نهاده شده در تدوین طرحهای کاربری اراضی، همخوانی ندارد. در این تحقیق با استفاده از روش دادهکاوی تلاش شده است تا با کمک تحلیلهای مکانی، روش قواعد انجمنی و درخت تصمیم، به استخراج الگوهای استقرار وضع موجود کاربریهای شهری در ناحیه 4 منطقه 5 شهرداری تهران پرداخته شود و میزان تأمین استانداردها و قواعد مبتنی بر دانش کارشناسی با آنچه در وضع موجود شهر وجود دارد، مورد سنجش و تحلیل قرار گیرد. بهعنوان نمونه، استخراج قواعد استقرار دبستان در همسایگی 300 متری کاربریهای مسکونی با 70 درصد پشتیبان و همچنین مدرسه راهنمایی در همسایگی 1200 متری کاربریهای مسکونی با 98 درصد پشتیبان، حاکی از استقرار و انطباق مناسب وضع موجود کاربریهای آموزشی سطح محله و ناحیه در منطقه مطالعه موردی است. در حالیکه عدم استخراج قواعد مرتبط با کاربری درمانی در منطقه مطالعه موردی، حاکی از عدم استقرار این کاربری در شعاع استقرار مذکور در استانداردهای مرسوم برنامهریزی کاربری اراضی شهری است.
اکرم صادق بیگی؛ کامران مروج؛ محمد امیر دلاور
چکیده
در چند دهه اخیر ارزیابی مدل ها و نقشه های موضوعی مختلف تولید شده شامل محاسبه درصد صحت یا شاخص کاپای توافق است. این شاخص بیان گر نسبت صحیح بوده و فاقد هر گونه اطلاعات مفیدی می باشد که بتواند به کارشناسان برای تصمیم گیری در زمینه میزان اعتبار مدل ساخته شده، کمک کند. لذا نیاز به روش های جدید یا تکمیلی که قادر باشند، علاوه ...
بیشتر
در چند دهه اخیر ارزیابی مدل ها و نقشه های موضوعی مختلف تولید شده شامل محاسبه درصد صحت یا شاخص کاپای توافق است. این شاخص بیان گر نسبت صحیح بوده و فاقد هر گونه اطلاعات مفیدی می باشد که بتواند به کارشناسان برای تصمیم گیری در زمینه میزان اعتبار مدل ساخته شده، کمک کند. لذا نیاز به روش های جدید یا تکمیلی که قادر باشند، علاوه بر بیان میزان تطابق و اختلاف دو نقشه، نشان دهند که چه طور نقشه هایی با دقت بالا ایجاد کنیم، بسیار ضروری است. هدف این پژوهش معرفی و مقایسه شاخص های مختلف دو مؤلفه توافق و عدم توافق به جای نمایه کاپا در قالب تهیه نقشه رقومی خاک و مقایسه آن با نقشه خاکی می باشد که با روش سنتی و رایج تهیه شده است. بدین منظور از تجزیه و تحلیل ماتریس خطای دو نقشه مرجع و رقومی تولید شده در محیط نرم افزار IDRISI SELVA استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد، ارائه سطوح توافق کمّی و مکانی مدل به دست آمده با اطلاعات مرجع به صورت یک ماتریس و تغییر سطوح اطلاعات مکانی و کمّی سلول های مدل، علاوه بر بیان اختلاف موجود در بین دو نقشه به مفسّر کمک می کند تا اقدامات لازم برای کاهش میزان اختلاف از لحاظ کمّی و مکانی را به عمل بیاورد. هر چه مقدار شاخص (P(m) – K(m)) بیشتر باشد، میزان نیاز به بازآرایی سلول های نقشه مدل بیشتر خواهد بود. از گروه شاخص های توافق، توافق بر پایه شانس برابر با 6.7%، توافق کمّی 9.7% و مقدار توافق در سطح پیکسل های نقشه 44.3% به دست آمد. همچنین در بین شاخص های عدم توافق، عدم توافق کمّی برابر با 12.8%، عدم توافق مکانی در سطح پیکسل های نقشه 26.5% ، شاخص کاپای استاندارد 53% ، 61% = K allocation strata و 62.5% = K allocation محاسبه گردید. توصیه می شود که در زمینه بررسی مدل های مکانی تولید شده با روش های مختلف که نیاز به مقایسه با داده مرجع و اعتبار سنجی دارند، از شاخص های توافق و عدم توافق کمّی و مکانی و مؤلفه های آن ها استفاده شود.
اطلاعات جغرافیایی
کیوان محمدزاده؛ سید احمد حسینی؛ مهدی صمدی؛ ایلیا لعلی نیت؛ مسعود رحیمی
چکیده
زمین بهعنوان یک سطح پیوسته میتواند به واحدهای دارای خصوصیات فیزیکی و مورفولوژیکی مشترک طبقهبندی شود که ممکن است بهعنوان یک شرط مرزی برای طیف گستردهای از حوزههای کاربردی باشد. این مطالعه روشی برای طبقهبندی فرم زمین ارائه میدهد که ژئومورفومتری عمومی چشمانداز را نشان میدهد. در پژوهش حاضر شهرستان ماکو در آذربایجان غربی ...
بیشتر
زمین بهعنوان یک سطح پیوسته میتواند به واحدهای دارای خصوصیات فیزیکی و مورفولوژیکی مشترک طبقهبندی شود که ممکن است بهعنوان یک شرط مرزی برای طیف گستردهای از حوزههای کاربردی باشد. این مطالعه روشی برای طبقهبندی فرم زمین ارائه میدهد که ژئومورفومتری عمومی چشمانداز را نشان میدهد. در پژوهش حاضر شهرستان ماکو در آذربایجان غربی بنا به شرایط خاص منطقه ازنظر مورفولوژی و محیط پیرامونی انتخاب و برای استخراج لندفرمها از روش فازی شیءگرا استفاده شد. بهمنظور انجام پردازش، مشتقات لایه رقومی ارتفاع (شیب، بافت انحنای حداکثر، حداقل، مسطح و انحنای پروفیل) به همراه تصویر ماهواره سنتینل 2A مورد استفاده قرار گرفت. پس از انجام مراحل پیشپردازش، ابتدا مقیاس بهینه سگمنتسازی با استفاده از افزونه ESP پیشبینی گردید و سپس اشیاء تصویر برای انجام پردازش با مقیاس 9 و 17 و 27 ایجاد شد. بهمنظور استخراج لندفرمها از تعداد 160 نمونه زمینی استفاده و درجه عضویت الگوریتمهای مختلف محاسبه گردید و الگوریتمهایی که بیشترین درجه عضویت را داشتند برای طبقهبندی استفاده شدند. در این تحقیق تعداد 14 نوع لندفرم در منطقه مطالعه شناسایی و استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد که روش فازی شیءگرا توانسته است با دقت کلی 87 درصد و شاخص کاپای 85 درصد لندفرمها را طبقهبندی کند. مزیت روشهای شیءگرا این است که خیلی سریع بوده و نتایج دارای دقت خوب و بالایی هستند.
سیدقاسم رستمی؛ حسن امامی
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی نرخ تاریک شدن آسمان در مناطق مختلف و تأثیر آن در مدلسازی بهینه پارامترهای رصد رؤیت هلال ماه و تعیین بهترین زمان رؤیت آن است. برای این منظور، از 268 گزارش رصدی معتبر نجومی 20 سال اخیر (از 1379 تا 1400 خورشیدی) از نقاط مختلف ایران، برای مدلسازی پیشبینی بهترین زمان رؤیت هلال ماه استفاده گردید. مدلهای پیشنهادی، علاوه ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، بررسی نرخ تاریک شدن آسمان در مناطق مختلف و تأثیر آن در مدلسازی بهینه پارامترهای رصد رؤیت هلال ماه و تعیین بهترین زمان رؤیت آن است. برای این منظور، از 268 گزارش رصدی معتبر نجومی 20 سال اخیر (از 1379 تا 1400 خورشیدی) از نقاط مختلف ایران، برای مدلسازی پیشبینی بهترین زمان رؤیت هلال ماه استفاده گردید. مدلهای پیشنهادی، علاوه بر اینکه دادههای 20 ساله را برای تأمین کلیه فرکانسهای مؤثر جزر و مدی ماه (حداقل دوره تناوب حرکت نوتیشن ماه برابر با 18/61 سال) مورد بررسی قرار داده است، بلکه برای بهبود تعیین زمان انتظار، در کنار استفاده از پارامترهای تغییر روشنایی آسمان (نظیر مدت زمان اختفاء محلی خورشید و نرخ تاریک شدن محل)، اثر فاصله ماه تا زمین و زاویه ارتفاعی ماه از خورشید را نیز دخالت داده است. عامل تاریک شدن محلی آسمان ناشی از عوامل مختلف نظیر تغییرات عرض ژئودتیک، بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، مدلهای پیشنهادی با استفاده از گزارشات رصدی طبقهبندی شده، با کمترین خطا مدلسازی گردیده که میتواند برخلاف تحقیقات قبلی، زمان رؤیت هلال ماه را در حضور خورشید (در زمان روزگاه) نیز پیشبینی نماید. در گام اول، همبستگی آماری بین مدت زمان انتظار هر رصد با پارامترهای مؤثر در رؤیتپذیری هلال ماه مورد بررسی قرار گرفت. سپس، پارامترهایی با بالاترین وابستگی بهعنوان کمیتهای اصلی، برای مدلسازی زمان بهینه انتظار انتخاب شدند. در ادامه، 17 مدل خطی چندجملهای مختلف با تعداد 2، 3، 4 و 5 پارامتر طراحی و مورد بررسی قرار گرفتند و ضرایب دو مدل نهایی )مدل دو و پنج پارامتری( بهعنوان مدل پیشنهادی، با استفاده از روش برآورد کمترین مربعات حاصل شدند. مدلها، بهترتیب برای رصدهایی با فواصل حضیض مدار ماه (فاصله کمتر از 375 هزار کیلومتر) و برای رصدهایی با فواصل اوج مدار ماه (فاصله بیشتر از 390 هزار کیلومتر) بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مدل 5 پارامتری نشان داد در این دو حالت بهترتیب، دارای خطای مربعی متوسط 3/6 دقیقه و 4/0 دقیقه برای پیشبینی بهترین زمان رؤیت هلال ماه هستند. همچنین نتایج نشان داد، با توجه به تغییرات جدایی زاویهای ماه از خورشید (10 تا 20 درجه) و اختلاف ارتفاع ماه از خورشید (5 تا 20 درجه)، مدت زمان انتظار رؤیت هلال ماه از 32 دقیقه بعد از غروب خورشید تا 12 دقیقه زودتر از غروب خورشید، بهدست آمده است. نتایج بیانگر این بود که با افزایش نرخ تاریک شدن آسمان، مدت زمان انتظار رؤیت هلال ماه کاهش مییابد. به عبارتی، هلال ماه در نیمه شمالی کشور زودتر از نیمه جنوبی کشور دیده میشود.
رضا پرهیزکار عیسی لو؛ خلیل ولی زاده کامران؛ بختیار فیضی زاده
چکیده
سنجش از دور حرارتی با پوشش وسیع از سطح زمین و همچنین فراهم آوردن قابلیت محاسبه دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهوارهای، به عنوان ابزار اقتصادی جدید نقش مهمی را در مطالعات محیط زیستی از جمله جستجوی منابع زمین گرمایی ایفا می کند. تهیه نقشه دمای سطح زمین، نکته کلیدی در دستیابی به ناهنجاریهای زمینگرمایی است که در پژوهش حاضر ...
بیشتر
سنجش از دور حرارتی با پوشش وسیع از سطح زمین و همچنین فراهم آوردن قابلیت محاسبه دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهوارهای، به عنوان ابزار اقتصادی جدید نقش مهمی را در مطالعات محیط زیستی از جمله جستجوی منابع زمین گرمایی ایفا می کند. تهیه نقشه دمای سطح زمین، نکته کلیدی در دستیابی به ناهنجاریهای زمینگرمایی است که در پژوهش حاضر با استفاده از دادههای طیفی سنجنده OLI و دادههای حرارتی سنجنده TIRS ماهواره لندست 8، دمای سطح زمین با الگوریتم های تک باندی و پنجره مجزامحاسبه گردیده و اطلاعات حرارتی حاصل از الگوریتم ها با داده های هواشناسی مورد ارزیابی قرار گرفت تا با استفاده از الگوریتم بهینه، نقشه دمای سطح زمین در سطح منطقه مورد مطالعه محاسبه شود. با توجه به اختلاف دمایی 6/1 درجۀ سانتیگراد الگوریتم پنجره مجزا در مقایسه باالگوریتم تک باندی با اختلاف دمایی 3 درجه سانتی گراد نسبت به دمای هوای حاصل از ایستگاه هواشناسی در لحظه تصویر برداری از نتیجه الگوریتم پنجره مجزا جهت تهیه نقشه دمای سطح زمین استفاده گردید. اما حرارت سطحی محاسبه شده با الگوریتم پنجره مجزا در سطح منطقه مورد مطالعه تحت تاثیر عواملی مثل نور خورشید، ضریب افت محیط، تبخیر و تعرق و به علاوه منابع زمین گرمایی بود که بایستی تاثیر عوامل غیر از منابع زمین گرمایی از نقشه دمای سطح زمین کم شده و به حداقل ممکن برسد. بنابراین برای نایل آمدن به این هدف از مدل حرارتی استفاده گردید که این مدل حرارتی استفاده شده یک مدل خطی است و ضرایب مجهول آن با استفاده از روش سرشکنی کمترین مربعات محاسبه گردیده است. با تجزیه و تحلیل تصویر آنومالی حرارتی حاصل از مدل حرارتی، مناطقی به عنوان مناطق مستعد منابع ژئوترمال انتخاب شدند که علاوه بر اینکه نسبت به محیط اطراف خود دچار ناهنجاری شدند بلکه شواهد وجود منابع زمین گرمایی نیز در اطراف آنها موجود بود به گونه ای که دو منطقه با وسعت 5/5 و 05/10 هکتار در قسمت شمالی و شمال شرقی دهکده موئیل، یک ناحیه با وسعت 1/4 در جنوب غربی آبگرم قوطورسویی و یک ناحیه در قسمت جنوبی آبگرم قینرجه با وسعت 1/1 هکتار به عنوان مناطق مستعد منابع زمین گرمایی در ناحیه اطراف کوهستان سبلان شناسایی شدند که از پتانسیل بالایی جهت اکتشاف منابع ژئوترمال برخوردار بودند.
یوسف عبادی؛ اکرم افتخاری؛ حکمت اله محمدخانلو؛ مجید فخری
چکیده
ارزش و اهمیت ریزشهای جوی و بهخصوص حالت غیرمایع آن مانند برف؛ در بحث تأمین آب مورد نیاز مجتمعات انسانی غیرقابل انکار است. در کشور ما که منطقهای نیمهخشک محسوب میشود، ویژگیهای برف و ذوب تأخیردار آن اهمیت بالایی در تأمین آب در فصول کمآب سال دارد. از این رو مطالعه کمیت این پدیده همواره مورد توجه بوده است. دادهای سنجشازدوری ...
بیشتر
ارزش و اهمیت ریزشهای جوی و بهخصوص حالت غیرمایع آن مانند برف؛ در بحث تأمین آب مورد نیاز مجتمعات انسانی غیرقابل انکار است. در کشور ما که منطقهای نیمهخشک محسوب میشود، ویژگیهای برف و ذوب تأخیردار آن اهمیت بالایی در تأمین آب در فصول کمآب سال دارد. از این رو مطالعه کمیت این پدیده همواره مورد توجه بوده است. دادهای سنجشازدوری بهدلیل داشتن پوشش تکراری در زمینه پایش سطوح برفی به خوبی میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. روشهای آشکارسازی مختلفی قابلیت استفاده در این زمینه را دارا هستند. شاخصهای طیفی که به نوعی مبتنی بر استخراج بازتاب طیفهای جذب و انعکاس برف هستند، بهصورت خودکار قابلیت سطوح برفی را دارا هستند. در این مطالعه که به منظور ارزیابی چهار شاخص مهم در برف سنجی و معرفی یک شاخص طیفی جدید انجام شده است، از دادههای ماهوارهای لندست8 و سنتینل2 بهره گرفته شده است. شاخصهای طیفی برف مورد استفاده عبارت هستند از NDSI-S3-NDSII-SWI و شاخص پیشنهادی PCSWIRI که مبتنی بر تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) است، بر روی تصاویر مورد استفاده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی شاخصها با استفاده از معیارهای ضریب کاپا و صحت کلی؛ نشاندهنده دقت بالاتر شاخص پیشنهادی (ضریب کاپای 1 برای تصویر لندست 8 منطقه اصلی، و 0.96 برای تصویر منطقه ارزیابی 1) در تفکیک شباهتهای طیفی برف و سایر پدیدهها در منطقه مورد مطالعه است. از این رو شاخص جدید میتواند جایگزین شاخصهای برف؛ در مناطقی که اختلاط طیفی پدیدهای مانند نمک، باعث خطا در استخراج سطوح برفی میشود؛ باشد. همچنین برای محاسبه خودکار شاخصها و شاخص پیشنهادی؛ برنامه کاربردی در محیط نرمافزار MatLAB توسعه داده شده و بهصورت رابط گرافیکی تهیه گردید.
حمید بیات بارونی؛ مجتبی عظام؛ عباسعلی علی اکبری بیدختی؛ مسعود ترابی آزاد
چکیده
دریای خزر بزرگترین دریاچه جهان است و ساحل دریای خزر ایران با طول حدود 900 کیلومتر، در حاشیه جنوبی آن واقع شده است. در این تحقیق داده های آنومالی تراز سطح دریا، سطح ژئویید و سطح متوسط دریا برای مدت 20 سال طی سال های 1993 تا 2012، به منظور بررسی روند تغییرات خط ساحلی و سطح آب دریای خزر مورد بررسی قرار گرفته شده است. برای ...
بیشتر
دریای خزر بزرگترین دریاچه جهان است و ساحل دریای خزر ایران با طول حدود 900 کیلومتر، در حاشیه جنوبی آن واقع شده است. در این تحقیق داده های آنومالی تراز سطح دریا، سطح ژئویید و سطح متوسط دریا برای مدت 20 سال طی سال های 1993 تا 2012، به منظور بررسی روند تغییرات خط ساحلی و سطح آب دریای خزر مورد بررسی قرار گرفته شده است. برای بدست آوردن داده های آنومالی تراز سطح دریا از مجموعه داده های ارتفاع سنجی آویسو، به منظور یافتن ژئویید از مدل ژئوپتانسیل گوس و برای دست یابی به سطح متوسط دریا از مجموعه داده های MSS_CNES.CLS15 با قدرت تفکیک 0.25 در جه استفاده شده است. پس از آن با محاسبه توپوگرافی دینامیکی متوسط، توپوگرافی دینامیکی مطلق و سری زمانی تراز دریا در طی سال های مورد نظر، نسبت به شناسایی تغییرات تراز دریای خزر در این سال ها و پیرو آن بررسی تغییرات خط ساحلی در همان زمان ها اقدام گردید. بررسی مقاطع تغییرات تراز دریا نشانگر تغییرات غیر یکنواخت و نامنظم بوده و در دوره هایی روند کاهشی و در دوره هایی روند افزایشی را مشاهده می نماییم، اما روند تغییرات بصورت کلی منفی و میزان آن به طور متوسط 32 میلی متر در سال می باشد. دامنه تغییرات مقدار بالاترین و پایین ترین تراز دریا در این 20 سال، 1.287- متر می باشد. از پیامدهای ناشی از تغییرات منفی تر از دریا، می توان به فرایند پسروی خزر اشاره نمود که از سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز شده و تاکنون ادامه دارد و ماحصل آن خشک شدن بیش از 10000 هکتار از سطح دریا در خلیج گرگان می باشد.
هادی فدایی؛ مهدی مدیری
چکیده
یکی از اهداف مدل رقومی ارتفاع تولید نقشـههـای توپوگرافی است که نشاندهنده عوارض طبیعی اعم از رودخانهها، دریاچهها، کوهها و عوارض مصنوعی مانند شهرها، جادهها و پلها بوده و در مطالعات زیرساختی و استراتژیک از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از تصاویر ماهوارهای یکی از راههای استخراج مدلهای رقومی ارتفاع ...
بیشتر
یکی از اهداف مدل رقومی ارتفاع تولید نقشـههـای توپوگرافی است که نشاندهنده عوارض طبیعی اعم از رودخانهها، دریاچهها، کوهها و عوارض مصنوعی مانند شهرها، جادهها و پلها بوده و در مطالعات زیرساختی و استراتژیک از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از تصاویر ماهوارهای یکی از راههای استخراج مدلهای رقومی ارتفاع میباشد. هدف از این مطالعه بررسی نحوه استخراج مدل رقومی ارتفاعی تولید شده از تصاویر سنجنده پریسم همراه با فایل کمکی چندجملهای منطقی موسوم به RPC میباشد. بهمنظور نیل به اهداف مطالعاتی از تصاویر ماهوارهای با بهرهگیری از روش اکتشافی با تکنیک سنجش از دور استفاده شده است. تصاویر استریو ماهواره استر اخذ شده در تاریخ 2010/05/21 میلادی مورد استفاده قرار گرفته است، همچنین برای ارزیابی مدل رقومی ارتفاع از تصاویر استریو سنجنده پریسم که در تاریخ 2009/08/07 میلادی اخذ گردیده، استفاده شده است. نتایج نشان داد که RMSE بهعنوان شاخص خطا برای مدل رقومی ارتفاع استخراج شده از PRISM، ASTER بهترتیب 3/66 و 6/8 متر میباشد. نتایج بهدست آمده از انحراف معیار پیکسلهای تصاویر استریو سنجنده پریسم در جهت طولی1/9 متر و در جهت عرضی 2/3 متر و فاصله پیکسلهای مدل رقومی ارتفاعی 3 متر میباشد. که دقت مدل رقومی ASTER کمتر از اندازه پیکسلها یعنی کمتر از 15 متر میباشد، یعنی در جهت طولی 6 متر و در جهت عرضی 7 متر در پیکسل است که در مجموع 13 متر میباشد. نتایج خطای انحراف معیار منطبق بر نتایج RMSE بود که تأیید کننده مدل رقومی ارتفاعی PRISM است. بنابراین دقت مدل رقومی استخراج شده از تصاویر سنجنده PRISM بالاتر از ASTER میباشد. پیشنهاد میشود در کل مرزهای کشور از مدل رقومی ارتفاعی با دقت بالا که با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی تولید شده از تصاویر استریو سنجنده پریسم از ماهواره آلوس که همراه با فایلهای ضرایب منطقی چندجملهای (RPC) برای تصحیح هندسی تصاویر میباشد، استفاده شود.
میلاد علیزاده بدرش؛ فرهاد حسینعلی
چکیده
تخصیص بهینه منابع آب به کشاورزی مخصوصاً در مناطق خشکی چون ایران امری ضروری است. یکی از عوامل مهم در تخصیص بهینه منابع آب، تعیین الگوی بهینه کشت در مزرعه است. در پژوهش حاضر، هم خصوصیات فیزیولوژیکی زمین در تناسب کشت مد نظر بوده است و هم جنبه های اقتصادی کشت و هم میزان امکان پذیر بودن کشت هر محصول در هر قطعه زمین از نظر تمایل کشاورزان به ...
بیشتر
تخصیص بهینه منابع آب به کشاورزی مخصوصاً در مناطق خشکی چون ایران امری ضروری است. یکی از عوامل مهم در تخصیص بهینه منابع آب، تعیین الگوی بهینه کشت در مزرعه است. در پژوهش حاضر، هم خصوصیات فیزیولوژیکی زمین در تناسب کشت مد نظر بوده است و هم جنبه های اقتصادی کشت و هم میزان امکان پذیر بودن کشت هر محصول در هر قطعه زمین از نظر تمایل کشاورزان به آن. به این منظور از تکنیک های مختلف برنامه ریزی خطی و تصمیم گیری چندمعیاره در کنار مدل تحلیلی SWOT استفاده شد. منطقه مورد مطالعه این تحقیق دشت قیقاج در استان آذربایجان غربی می باشد. در ابتدا هشت محصول مناسب کشت در این منطقه شناسایی و تناسب هر یک از زمین ها براساس خصوصیات فیزیولوژیک زمین، برای این محصولات بررسی شد. استفاده تلفیقی از دو مدل تصمیم گیری چندمعیاره AHP و TOPSIS براساس نُه شاخص مهم تأثیرگذار در محصول، نشان داد که در بین این محصولات، کشت گندم، کلزا و جو در این منطقه ایده آل می باشد. سپس برای بهینه سازی کشت از برنامه ریزی خطی با اعمال محدودیت های موجود تحت چهار سناریوی مختلف با هدف به حداکثر رساندن سود اقتصادی، استفاده شد. نتایج پیاده سازی سناریوها نشان داد که با حذف برخی از محصولات آب بر نظیر سیب زمینی و ذرت دانه ای که رتبه های پایینی را در رده بندی تناسب کشت کسب کرده اند، سود اقتصادی افزایش و مصرف آب کاهش می یابد. مرحله انتهایی کار تعیین کشت مناسب برای هر قطعه زمین است. بنابراین با در اختیار داشتن نتایج روش ها که حاصل تصمیم گیری چندمعیاره، بررسی فیزیولوژیکی و چهارسناریوی برنامه ریزی خطی بود و اولویت های کشت در منطقه و مساحت های مناسب کشت هر محصول را دربرداشت، با اتخاذ رویکردی عمل گرایانه و تحلیلی همه جانبه و بهره گیری از نظر کارشناسان، مدل تحلیلی SWOT به خدمت گرفته شد و محصول مناسب برای کشت به هر یک از قطعات زمین تخصیص یافت، به صورتی که در آن سابقه و اولویت کشت کشاورزان بر اساس دانش کشت هم در نظر گرفته شد. الگوی مناسب به دست آمده نسبت به وضع موجود موجب 2,052,120,000 ریال افزایش سود و 90.770.6 متر مکعب کاهش مصرف آب می شود. از مزایای اصلی روش استفاده شده، بهره گیری هم زمان از نتایج مدل های تصمیم گیری چندمعیاره، برنامه ریزی خطی و شرایط کشت در منطقه در راستای پیشنهاد یک الگوی کشت عملیاتی و همه جانبه است.
مجتبی یمانی؛ عارفه شعبانی عراقی؛ سید محمد زمان زاده؛ ابوالقاسم گورابی؛ نفیسه اشتری
چکیده
تحولات اقلیمی مهمترین رویداد دوره کواترنری است که این تحولات بهطور وسیعی در ژئومورفولوژی و رسوبشناسی این دوره منعکس شده است و علم پالئوژئومورفولوژی به فهم تغییرات اقلیمی گذشته و پیشبینی این تغییرات در آینده کمک میکند. دریاچههای واقع در چالههای بسته دورههای سرد یا بارانی کواترنر را دریاچههای پلویال میگویند که ...
بیشتر
تحولات اقلیمی مهمترین رویداد دوره کواترنری است که این تحولات بهطور وسیعی در ژئومورفولوژی و رسوبشناسی این دوره منعکس شده است و علم پالئوژئومورفولوژی به فهم تغییرات اقلیمی گذشته و پیشبینی این تغییرات در آینده کمک میکند. دریاچههای واقع در چالههای بسته دورههای سرد یا بارانی کواترنر را دریاچههای پلویال میگویند که بعضی از این دریاچهها بهکلی خشک شده و از بین رفتهاند، بعضی دیگر در حال حاضر دریاچههای موقتی هستند که در فصل خشک به کویر تبدیل میشوند و برخی دیگر دریاچههای دائمی هستند که در گذشته وسعت بیشتری داشتهاند. شناخت دریاچههای پلوویال در مناطق خشک امروز بهدلیل تنوع فاکتورها و فرآیندهای پیچیده در تشکیل آنها مورد توجه محققان است. این پژوهش با هدف تعیین گستره پلایای میقان در کواترنری پسین براساس شواهد رسوبی و ژئومورفیک انجام گرفته است. پلایای میقان در مرکز و جنوبغربی استان مرکزی واقع گردیده و دربرگیرنده دریاچه فصلی و شور توزلوگل، دشت آبرفتی، مخروطافکنه و ..میباشد. دادههای مورد استفاده عبارتند از: دادههای حاصل از منابع کتابخانهای، دادههای آماری، نمونههای رسوبی، دادههای آزمایشگاهی و سنجشازدور. این دادهها در نهایت به روش تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و نتیجهگیری انجام شده است. نتایج حاکی از شواهد رسوبی و ژئومورفولوژیک نشان میدهدکه این دریاچه در گذشته دائمی بوده و وسعت بیشتری نسبت به سطح پلایای فعلی داشته ولی این گسترش در جهات مختلف متفاوت بوده و تفاوتهای معناداری بهعلت موقعیت زمینساختی منطقه نشان میدهد.
مژده ابراهیمی کیا؛ علی حسینی نوه احمدآبادیان
چکیده
امروزه تصاویر قائم از محصولات پرکاربرد در حوزه اطلاعات مکانی هستند که غالباً از تصاویر هوایی یا ماهواره ای تهیه می شوند به طوری که توجه به دقت و کیفیت تصاویر قائم به دلیل دارا بودن هم زمان اطلاعات هندسی و رادیومتریک از اهمیت بالایی برخوردار است. عوامل متعددی در کیفیت تهیه این تصاویر تاثیرگذار هستند که در این میان ابرنقاط ...
بیشتر
امروزه تصاویر قائم از محصولات پرکاربرد در حوزه اطلاعات مکانی هستند که غالباً از تصاویر هوایی یا ماهواره ای تهیه می شوند به طوری که توجه به دقت و کیفیت تصاویر قائم به دلیل دارا بودن هم زمان اطلاعات هندسی و رادیومتریک از اهمیت بالایی برخوردار است. عوامل متعددی در کیفیت تهیه این تصاویر تاثیرگذار هستند که در این میان ابرنقاط و مدل رقومی سطحی که از آن تهیه می شوند را می توان به عنوان مهمترین موارد برشمرد. به سبب نقص ابرنقاط در لبههای ساختاری ساختمان ها تصاویر قائم حقیقی دارای اعوجاجها و تضاریسی بر روی این لبهها می باشند. این مشکل بر روی تصاویر قائم بهدستآمده از تصاویری که با پهپادها در نواحی شهری اخذ میشوند به علت آنکه از ارتفاع پایینتری برخوردارند بیشتر است. در این حالت به سبب افزایش میزان جابجاییهای مسطحاتی ناشی از عوارض مرتفع با ارتفاع پرواز پایین نسبت به هواپیماهای باسرنشین لازم است تا ابرنقاط مربوطه بهبود یافته و از مدل رقومی سطحی دقیقتری برای انجام تصحیحات استفاده شود. علاوه بر این روشهای تهیه ابرنقاط که بر مبنای تناظریابی میان تصاویر است به علت وجود نواحی پنهان و تغییرات رادیومتریکی میان تصاویر همپوشان قادر به تولید ابرنقاط کامل نبوده و دارای نقصهایی به ویژه بر روی لبههای عوارض هستند. در این مطالعه علاوه بر اینکه برای تکمیل ابرنقاط استفاده از شبکه یادگیری عمیق آموزشدیده در بهبود ابرنقاط برای تهیه تصاویر قائم پیشنهادشده است موفقیت نتایج حاصل از آن با جدیدترین روش پیشنهادی بهبود تصویر قائم حکایت از بهبود حدود 62 و 55 درصدی تضاریس نقاط واقع بر لبههای ساختاری و حفظ دقت مختصاتی آنها دارد.
فائزه شجاع؛ محمود خسروی؛ علی اکبر شمسی پور
چکیده
در بازه زمانی 27- 16 می سال 2018 دو چرخند حارهای بسیار قوی به نامهای ساگار[1] و میکونو[2]جنوب غرب و غرب دریای عرب را به شدت تحت تأثیر قرار دادند. در این تحقیق سعی شده تا نقش پارامترهای جوّی بزرگ مقیاس مؤثر در چرخندزایی، در مدت زمان فعالیت این دو توفان مورد واکاوی قرار گیرد. بنابراین آمار و اطلاعات مربوط به چرخندها از گزارش تهیه شده توسط اداره ...
بیشتر
در بازه زمانی 27- 16 می سال 2018 دو چرخند حارهای بسیار قوی به نامهای ساگار[1] و میکونو[2]جنوب غرب و غرب دریای عرب را به شدت تحت تأثیر قرار دادند. در این تحقیق سعی شده تا نقش پارامترهای جوّی بزرگ مقیاس مؤثر در چرخندزایی، در مدت زمان فعالیت این دو توفان مورد واکاوی قرار گیرد. بنابراین آمار و اطلاعات مربوط به چرخندها از گزارش تهیه شده توسط اداره هواشناسی هند دریافت وپارامترهای جوّی- اقیانوسی مورد نیاز از دادههای دوباره آنالیز شده پایگاه ECMWF به صورت روزانه و با قدرت تفکیک مکانی 5/0 درجه طول و عرض جغرافیایی اخذ گردید. برای رسیدن به هدف تحقیق، مقادیر مؤلفههای دینامیکی و ترمودینامیکی و همچنین شاخص پتانسیل پیدایش[3] با استفاده از نرم افزارهای GRADS و MATLAB محاسبه شد و نقشههای مورد نظر ترسیم و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، مسیر حرکت توفانها انطباق کاملی با نواحی بیشینه نم نسبی و تاوایی مطلق دارد، توزیع فضایی متغیرهای جوّی دما، فشار سطح دریا وبرش عمودی باد نیز بیانگر این بود که مقادیر مطلوب این پارامترها،در نواحی تحت تأثیر چرخندها، در هر سه زمان شکلگیری، شدت و خاتمه آنها متمرکز گردیده ومقدار شاخص شدت پتانسیلی[4] به تبعیت از نواحی حداکثر دمای سطح دریا، تا 20 درجه عرض شمالی، به بیش از ۷۰ متر بر ثانیه رسیده است. بررسی تغییرات مکانی شاخص GPI از چند روز قبل از وقوع چرخندها نیز نشان دهنده ارتباط قوی بین توزیع مکانی مقادیر شاخص با رخداد چرخندهای مورد مطالعه بود. بدین ترتیب تمام پارامترهای جوّی بزرگ مقیاس، مطلوبترین شرایط چرخندزایی را در نواحی تحت تأثیرتوفانها فراهم کرده بودندو در عرضهای شمالی دریای عرب و مخصوصاً دریای عمان پارامترهای یاد شده وضعیت مناسبی را نشان ندادند.از طرفی تحلیل نقشههای ناهنجاری حاکی از این بود،مؤلفههای دمای سطح دریاو رطوبت نسبی در محدوده تحت تأثیر چرخندها نسبت به میانگین بلند مدت افزایش و فشار سطح دریا و برش عمودی باد کاهش یافتهاندکه این مسئله بیانگر تشدید وضعیتهای چرخندزایی در این نواحی است.
[1]- Sugar
[2]- Mekunu
[3]- Genesis Potential Index (GPI)
[4]-potential intensity (PI)
اطلاعات جغرافیایی
مجتبی قدیری معصوم؛ حمید افشاری
چکیده
مطالعات فضایی در هر زمینهای میتواند حقیقت و واقعیت را در آن موضوع روشن نماید. یکی از عواملی که تأثیرات شایان و قابل توجهی در رشد و توسعه گردشگری دارد، میزان دسترسی به زیرساختها و امکانات لازم برای آن است. بنابراین، بهمنظور مشخص شدن علت دسترسی به عوامل برتری در هر حوزه جغرافیایی در دستیابی به این امکانات، تحقیق حاضر با هدف ...
بیشتر
مطالعات فضایی در هر زمینهای میتواند حقیقت و واقعیت را در آن موضوع روشن نماید. یکی از عواملی که تأثیرات شایان و قابل توجهی در رشد و توسعه گردشگری دارد، میزان دسترسی به زیرساختها و امکانات لازم برای آن است. بنابراین، بهمنظور مشخص شدن علت دسترسی به عوامل برتری در هر حوزه جغرافیایی در دستیابی به این امکانات، تحقیق حاضر با هدف ایجاد عامل و معیاری برای ارزیابی و سنجش شهرستانهای استان مرکزی از لحاظ زیرساختهای گردشگری صورت گرفته است. این تحقیق از نظر روش، توصیفی - مقایسهای و از نظر هدف کاربردی است. محدوده مورد مطالعه تحقیق، کل شهرستانهای (12 شهرستان) استان مرکزی است. جمعآوری دادهها از روش کتابخانهای و با استفاده از آمار، ارقام و اطلاعات ارائه شده توسط ادارۀ کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان مرکزی و نیز سالنامه آماری سال 1394 این استان انجام پذیرفته است. همچنین از روش تصمیمگیری چند معیارۀ PROMETHEE برای سطحبندی شهرستانهای استان مرکزی استفاده شده و نیز، بهمنظور تعیین وزن مؤلفهها از روش دلفی و به کمک 10 نفر از استادان و کارشناسان در این زمینه بهره گرفته شده است. همچنین، بهمنظور تحلیل روابط بین متغیرهای پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است، که شهرستانهای اراک (0.7739)، ساوه (0.4673) و شازند (0.3536) بهترتیب رتبههای اول تا سوم را به خود اختصاص دادند. بنابراین، با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت که مهمترین عوامل برتری در دستیابی به امکانات مساعد و مطلوب، مرکزیت و جمعیت بوده است. همچنین، مؤلفههای خدماتی (0.279)، حملونقل (0.096) بیشترین تأثیر را بر این رتبهبندی داشته است. بنابراین، برای دست یافتن به توسعه پایدار گردشگری باید امکانات و تجهیزات (که مهمترین آنها خدمات و حملونقل هستند) را بهصورت یکپارچه در بین شهرستانها توزیع نمود.
ابوالفضل قنبری؛ صدرا کریم زاده؛ صدیقه ترانه
چکیده
کیفیت زندگی میزان توانمندی محیط برای فراهم آوردن و پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی افراد جامعه میباشد. پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فیزیکی شهرنشینی همچنان دانشمندان را در سراسر جهان به چالش میکشاند. راهبردهای برنامهریزی صحیح شهری کلیدهایی برای ایجاد یک محیط زندگی بهتر برای شهروندان است. پژوهش حاضر به بررسی کیفیت زندگی ...
بیشتر
کیفیت زندگی میزان توانمندی محیط برای فراهم آوردن و پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی افراد جامعه میباشد. پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فیزیکی شهرنشینی همچنان دانشمندان را در سراسر جهان به چالش میکشاند. راهبردهای برنامهریزی صحیح شهری کلیدهایی برای ایجاد یک محیط زندگی بهتر برای شهروندان است. پژوهش حاضر به بررسی کیفیت زندگی شهری در مناطق 1 و 2 شهر زاهدان با تلفیق دادههای سنجش از دور، تصاویرماهوارهای و دادههای جمعیتی حاصل از سرشماری و شبکه معابر شهری پرداخته است. روش پژوهش بهکار رفته از نوع توصیفی- تحلیلی و روش جمعآوری دادهها و اطلاعات، اسنادی و کتابخانهای بوده است. چهار شاخص اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و دسترسی به خدمات بهعنوان معیارهای اصلی برای مدلسازی کیفیت زندگی انتخاب شده است. همچنین برای استخراج تصاویرماهوارهای از سامانه گوگل ارث انجین و بهمنظور تلفیق و همپوشانی لایهها و شاخصها از نرمافزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که شاخص دسترسی به خدمات بیشترین تأثیر را در بررسی کیفیت زندگی دارد و بخشهای شرقی منطقه 2 و بخشهای مرکزی منطقه 1 از کیفیت زندگی بیشتری برخوردار است. در ادامه نتایج، شاخص خودهمبستگی فضایی موران بر وجود الگوی خوشهای کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه تأکید دارد.
مرتضی حیدری مظفر؛ مرتضی شهاوند
چکیده
استفاده از آب زیرزمینی یکی از راهکارهای مقابله با کمآبی در مناطق خشک و نیمهخشک است. کمبود منابع مالی، زمانی و تکنولوژیکی بهعلاوه شرایط فیزیکی سبب میشود که استفاده از آب در نواحی خشک در اغلب کشورهای در حال توسعه با محدودیتهایی مواجه باشد. طی چند سال گذشته استفاده از سدهای زیرزمینی بهعنوان راهحلی برای غلبه بر مشکل کمآبی ...
بیشتر
استفاده از آب زیرزمینی یکی از راهکارهای مقابله با کمآبی در مناطق خشک و نیمهخشک است. کمبود منابع مالی، زمانی و تکنولوژیکی بهعلاوه شرایط فیزیکی سبب میشود که استفاده از آب در نواحی خشک در اغلب کشورهای در حال توسعه با محدودیتهایی مواجه باشد. طی چند سال گذشته استفاده از سدهای زیرزمینی بهعنوان راهحلی برای غلبه بر مشکل کمآبی در مناطق خشک و نیمهخشک مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله، به روش ترکیب نقشههای فازی در سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، مکانهای مناسب برای احداث سد زیرزمینی در دشت کبودرآهنگ، واقع در شمال استان همدان شناسایی میشوند. برای این منظور، پارامترهای مؤثر در احداث سد زیرزمینی همچون شیب، موقعیت چاهها، چشمهها و قناتها، مسیر رودخانهها، محل قرارگیری گسلها، موقعیت روستاها و شهرها، وضعیت راههای ارتباطی و همچنین ضخامت آبرفت برای منطقه موردمطالعه جمعآوری شد. سپس با استفاده از ابزارهای تحلیل مکانی، لایههای اطلاعاتی مربوط به هرکدام از پارامترها بهصورت لایهی رستری و با استفاده از عملگر فاصله اقلیدسی و درونیابی براساس روش مثلثبندی دلونی آمادهسازی شده و به کمک ترکیب نقشههای فازی، استانداردسازی بر روی معیارهای مختلف انجام گرفت. با جمعبندی تحقیقات و استانداردها، نقشههای معیار به کمک عملگرهای فازی با هم ترکیب شد؛ در روش عملگر اشتراک فازی منطقهای به وسعت 3342 هکتار و در روش عملگر ضربی فازی منطقهای به وسعت 2393 هکتار، حدود یک درصد منطقه مطالعاتی و در روش عملگر گامای فازی منطقهای به وسعت 35574 هکتار، 10.32 درصد منطقه مطالعاتی، دارای پتانسیل بسیار مناسب برای احداث سد زیرزمینی مشخص شدند. نتایج نشان داد که در صورت وجود دادههای مناسب مکانی و نقشههای با دقت، روش ترکیب نقشههای فازی میتواند نتایج مناسبی برای پیشنهاد مکانهای مناسب احداث سد زیرمینی را ارائه نماید.
مهرداد آهنگرکانی؛ محمدرضا ملک
چکیده
یکی از معضلات اجتماعی در جهان و به خصوص در کشورهای در حال توسعه که هر ساله تلفات انسانی و هزینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زیادی را به جامعه تحمیل می کند، تصادفات رانندگی است. بنابراین شناسایی نقاط حادثه خیز تصادفات امری بسیار ضروری است. هدف این مطالعه، تعیین نقاط حادثه خیز و تهیه نقشه حساسیت تصادفات رانندگی در شهر بابل با استفاده ...
بیشتر
یکی از معضلات اجتماعی در جهان و به خصوص در کشورهای در حال توسعه که هر ساله تلفات انسانی و هزینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زیادی را به جامعه تحمیل می کند، تصادفات رانندگی است. بنابراین شناسایی نقاط حادثه خیز تصادفات امری بسیار ضروری است. هدف این مطالعه، تعیین نقاط حادثه خیز و تهیه نقشه حساسیت تصادفات رانندگی در شهر بابل با استفاده از اطلاعات مکانی مردم گستر می باشد. بدین منظور، با توجه به ویژگی های منطقه، از معیارهای فاصله از مراکز جمعیتی، نزدیکی به میدان های شهری، فاصله از پل عابر پیاده، نزدیکی به تقاطع استفاده شده است. نقاط حادثه خیز شناسایی شده توسط اطلاعات مکانی مردم گستر به همراه معیارهای تعیین شده با به کارگیری روش های تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکه به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از آنها محاسبه گردید. تقشه نهایی حساسیت تصادفات رانندگی حاصل از هر دو روش متداول و اطلاعات مردم گستر تهیه شد. به منظور ارزیابی دقت نقاط حادثه خیز شناسایی شده حاصل از اطلاعات مکانی مردم گستر و همچنین نقشه های حساسیت، از داده های رسمی پلیس با استفاده از معیارهای منحنی تشخیص عملکرد سیستم و ضریب کاپا استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، مرکز خرید مسجد جامع، مرکز خرید یکشنبه بازار (شهاب نیا)، تقاطع فرهنگ و میدان ولایت، به عنوان حادثه خیزترین نقاط در شهر بابل شناخته شدند. همچنین از بین 4 معیار تعیین شده، فاصله از مراکز جمعیتی و فاصله از تقاطع، به ترتیب، مهمترین معیارها می باشند. نتایج حاصل از معیارهای ارزیابی نشان دادند که استفاده از اطلاعات مکانی مردم گستر با دقت خوبی می تواند در تعیین نقاط حادثه خیز تصادفات در شهر بابل موثر واقع شود. همچنین روش تحلیل شبکه نسبت به روش تحلیل سلسله مراتبی در تهیه نقشه حساسیت بهتر عمل کرده است.
نجمه نیسانی سامانی؛ علی اصغر آل شیخ؛ زهرا عابدی
چکیده
رشد و توسعه شهرها در سال های اخیر و به تبع آن افزایش جمعیت شهرها، مشکلات عدیده ا ی را برای ساکنان به وجود آورده است که از آن جمله معضلات ایجاد شده در حمل و نقل است.حمل و نقل و جابجایی انسان و کالا فعالیتی مهم برای هر جامعه انسانی به شمار می آید و تأثیرات عمده ای بر روی الگوهای زندگی و تعاملات اجتماعی مردم خواهد داشت. ایستگاه ...
بیشتر
رشد و توسعه شهرها در سال های اخیر و به تبع آن افزایش جمعیت شهرها، مشکلات عدیده ا ی را برای ساکنان به وجود آورده است که از آن جمله معضلات ایجاد شده در حمل و نقل است.حمل و نقل و جابجایی انسان و کالا فعالیتی مهم برای هر جامعه انسانی به شمار می آید و تأثیرات عمده ای بر روی الگوهای زندگی و تعاملات اجتماعی مردم خواهد داشت. ایستگاه های اتوبوس یکی از اجزای مهم این سیستم به شمار می آید و لازم است ایستگاه ها در محل هایی تعبیه شوند که باعث افزایش پوشش این سیستم در مناطق مختلف شهر شوند. لذا لازم است ایستگاه های سیستم اتوبوس رانی بر اساس چگونگی توزیع جمعیت و تنوع کاربری ها در مناطق مختلف شهری، طوری مکان یابی گردند که علاوه بر افزایش دسترسی کاربران به این سیستم، زمان سفر را نیز کاهش دهند.بر اینا ساس در پژوهش حاضر به برنامه ریزی مکانی ـ زمانی ارائه خدمات حمل و نقل شهری عمومی با استفاده از مدل های مکان مبنا در منطقه 6 تهران پرداخته شد. پس از مطالعه و بررسی های لازم بر روی منطقه موردنظر، 17 شاخص در قالب سه معیار دسترسی، معیار جمعیتی و وضعیت تردد تعیین گردید. به منظور ارزیابی وضعیت ایستگاه های موجود و پیشنهاد ایستگاه های جدید در منطقه مورد مطالعه از نتایج مدل تحلیل شبکه (ANP) و مدل زمانی آلن[1]، بهره برده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از لحاظ مکانی، از کل مساحت 1557.5 هکتاری منطقه حدود 51 درصد در وضعیت مناسب و نسبتاً مناسب، 30.45 درصد وضع متوسط و حدود 35.1 درصد از کل مساحت منطقه در وضعیت نسبتاً نامناسب و نامناسب قرار دارد؛ و از لحاظ زمانی، از 246 ایستگاه موجود و پیشنهادی، 17 ایستگاه دارای اشتراک زمانی نمی باشند، 229 ایستگاه دارای اشتراک زمانی می باشند، بنابر این از ایستگاه های دارای اشتراک زمانی برای سرویس دهی بیشتر استفاده میشود. پیشنهاد میشود برای ایستگاه های دارای پنج اشتراک، اتوبوس هر 5 دقیقه یکبار، برای ایستگاه های دارای چهار اشتراک نیز هر 5 دقیقه، برای ایستگاه های دارای سه اشتراک هر 10 دقیقه، برای ایستگاه های دارای دو اشتراک هر 15 دقیقه و برای ایستگاه های دارای یک اشتراک هر 20 دقیقه اتوبوس از ایستگاه عبور کند.
[1]- Allen’s Temporal Interval Algebra
سعید فرزانه؛ محمدعلی شریفی؛ سیده سمیرا طالبی
چکیده
جهتگیری دقیق یک فضاپیما نسبت به زمین، خورشید یا هرکدام از سیارات، یکی از مشکلترین چالشها در فناوری فضایی است. سیستم تعیین و کنترل وضعیت یکی از مهمترین زیرسیستمهای ماهواره است. هدف اصلی طراحی این زیرسیستم انتخاب بهترین الگوریتم برای استخراج وضعیت کامل از فضاپیما با توجه به دقت یا زمان اجرا یا هر دو میباشد. هدف الگوریتمهای ...
بیشتر
جهتگیری دقیق یک فضاپیما نسبت به زمین، خورشید یا هرکدام از سیارات، یکی از مشکلترین چالشها در فناوری فضایی است. سیستم تعیین و کنترل وضعیت یکی از مهمترین زیرسیستمهای ماهواره است. هدف اصلی طراحی این زیرسیستم انتخاب بهترین الگوریتم برای استخراج وضعیت کامل از فضاپیما با توجه به دقت یا زمان اجرا یا هر دو میباشد. هدف الگوریتمهای تعیین وضعیت، محاسبه جهتگیری فضایی ماهواره بر اساس سنسورهایی است که میتوانند اندازهگیریهای مقدار شناخته را در قالب بردارهای سهبعدی انجام دهند. در میان سنسورهای مورد استفاده برای تعیین وضعیت فضاپیما، ردیاب ستاره توانایی انجام توأمان عملیات تعیین موقعیت، وضعیت و برآورد سرعت زاویهای فضاپیما را با دقت بالا، حجم محاسبات بهصرفه و مدت زمان قابل قبول برای پروژههای فضایی دارد. این ردیاب در میان سایر حسگرهای تعیین وضعیت، بهعنوان دقیقترین حسگر شناسایی شده و قابلیت تعیین وضعیت ماهوارهها با دقت مناسب حتی در مدارهای بالا را دارد. ردیاب ستاره از آسمان اطراف خود تصویربرداری مینماید. در بخش میکرو پردازنده این ردیاب، ستارگان موجود در تصویر اخذشده شناسایی میشوند و به این ترتیب مشاهدات موردنیاز برای انجام پروسه تعیین وضعیت حاصل میشوند. با شناسایی ستارههای تصویر شده و دادههای چارچوب مرجع اینرشیای مربوطه، وضعیت فضاپیما با استفاده از الگوریتمهای تعیین وضعیت مانند TRIAD و برآوردگر کواترنیون (QUEST) و ... تعیین خواهد شد. در این تحقیق هدف پرداختن به فرآیند تعیین وضعیت فضاپیما و خصوصاً بررسی و مقایسه الگوریتمهای تعیین وضعیت، و سپس انتخاب مناسبترین الگوریتم تعیین وضعیت با استفاده از مشاهدات ردیاب ستاره میباشد. براساس ارزیابیهای انجام شده نتایج حاصل از الگوریتمهای TRIAD و QUEST با روش Shuster بالاترین دقت را در بین نتایج هشت الگوریتم دیگر کسب کردند.
کاظم برهانی؛ اشرف عظیم زاده ایرانی؛ امیرحسین الهامی
چکیده
با تمرکز جمعیت در شهرها که حاصل غلبه شهرنشینی در دهههای اخیر میباشد، توجه به امنیت و ایمنی شهرها توسط مدیران و برنامهریزان شهری بیشتر شده است. داشتن شهری ایمن و امن نیازمند بهرهگیری چندمنظوره از فضاهایی است که در شرایط عادی کاربری معمول خود را دارند و در شرایط بحران میتوانند بهعنوان پناهگاه اضطراری و مرکز مدیریت بحران مورد ...
بیشتر
با تمرکز جمعیت در شهرها که حاصل غلبه شهرنشینی در دهههای اخیر میباشد، توجه به امنیت و ایمنی شهرها توسط مدیران و برنامهریزان شهری بیشتر شده است. داشتن شهری ایمن و امن نیازمند بهرهگیری چندمنظوره از فضاهایی است که در شرایط عادی کاربری معمول خود را دارند و در شرایط بحران میتوانند بهعنوان پناهگاه اضطراری و مرکز مدیریت بحران مورد استفاده شهروندان قرار گیرند. در واقع این نوع استفاده از اماکن، تحت عنوان کاربریهای چندمنظوره در مدیریت بحران یاد میشود. هدف این پژوهش تحلیل فضایی و مکانیابی کاربریهای چندمنظوره در شهر سراوان (از شهرهای مرزی جنوبشرق کشور) است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است که با روشهای تلفیقی تصمیمگیری چندمعیاره و سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت پذیرفته است. نتایج این تحقیق بهصورت نقشههای با کلاسبندی پنجطبقهای و دهطبقهای ارائه گردیده است. طبق نتایج، شمالشرق شهرسراوان بهترین موقعیت را از لحاظ مکانیابی کاربریها و فضاهای چندمنظوره با امتیاز فازی (2.7)داشته، بزرگترین پهنه بامناسبترین شرایط در شمالشرق شهر و در جنوبشرقی،جنوب و جنوبغربی نیز بهترین موقعیتها باتوجه به تحلیل موجود است.البته با این توضیح که مساحتپهنه در این محدوده بسیار پایین است. پهنه وسیعی از شهرکه کمانهای را تشکیل میدهد در شمالغرب شهر به سمت جنوبشرقی شهر با امتیاز فازی (1.54) نیز از لحاظ معیارهای مورد بررسی دارای شرایط نامناسب است. البته با توجه به کلاسبندی نقشه در طیف دهطبقهای، نقشه نهایی در بدنه همین پهنه نیزشرایط را بهصورت یکسان نشان نمیدهد و در این پهنه نیز موقعیتهایی مناسبتر نسبت به پهنههای اطراف آن میتوان برای کاربریهای چندمنظوره با توجه به جمیع موارد دیگر در نظر گرفت.
مجید فخری؛ امین فرجی؛ مهدی علیان
چکیده
امروزه زیرساختهای حوزه انرژی به واسطه نقش و اهمیت آنها در خدمترسانی به جامعه اهمیت ویژهای یافته است.متقابلاً حفظ امنیت این زیرساختها در برابر حملهها و تهدیدها، از اولویتهای تأمین امنیت در یک سرزمین بهشمار میرود و یکی از وجوه تأمین امنیت، سنجش وضعیت آسیبپذیریهای مکانی زیرساختها است. بنابراین در پژوهش حاضر تلاش ...
بیشتر
امروزه زیرساختهای حوزه انرژی به واسطه نقش و اهمیت آنها در خدمترسانی به جامعه اهمیت ویژهای یافته است.متقابلاً حفظ امنیت این زیرساختها در برابر حملهها و تهدیدها، از اولویتهای تأمین امنیت در یک سرزمین بهشمار میرود و یکی از وجوه تأمین امنیت، سنجش وضعیت آسیبپذیریهای مکانی زیرساختها است. بنابراین در پژوهش حاضر تلاش شده است به ظرفیتسنجی قلمرو استان یزد در مقابل آسیبپذیری زیرساختهای انرژی پرداخته شود. در همین راستا از روش توصیفی- تحلیلی با بهرهگیری از روشهای تحلیل شبکهای و نرمافزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج حاصله نشان میدهد که از منظر پدافند غیرعامل توزیع زیرساختها در استان الگوی مناسبی نداشته است. پهنه مرکزی استان یزد نسبت به مناطق حاشیهای این استان آسیبپذیرتر است، بهصورتی که بیش از نیمی از زیرساختهای شبکه انرژی (55 درصد) در استان یزد در پهنه آسیبپذیری بسیار زیاد قرار دارند و 18 درصد از زیرساختها نیز در پهنه با آسیبپذیری زیاد قرار دارند و رعایت آموزههای پدافند غیرعامل در پهنه استان شایسته اهمیت بیشتری است.
ابوذر وفایی؛ کامران دولتیاریان
چکیده
رشد سریع توسعه فیزیکی و جمعیتی شهرها در دهههای اخیر موجب مشکلات اساسی در شهرها شده است. شهر کاشان نیز با توجه به قدمت و رشد بالای جمعیتی و فیزیکی از این امر مستثنی نبوده در واقع این رشد عامل نابسامانی در فضا و کالبد شهر و بخصوص ناسازگاری در بین کاربریهای شهری شده و موجب پراکنده رویی، افزایش هزینههای حملونقل و آلودگیهای محیط ...
بیشتر
رشد سریع توسعه فیزیکی و جمعیتی شهرها در دهههای اخیر موجب مشکلات اساسی در شهرها شده است. شهر کاشان نیز با توجه به قدمت و رشد بالای جمعیتی و فیزیکی از این امر مستثنی نبوده در واقع این رشد عامل نابسامانی در فضا و کالبد شهر و بخصوص ناسازگاری در بین کاربریهای شهری شده و موجب پراکنده رویی، افزایش هزینههای حملونقل و آلودگیهای محیط زیستی و به خطر انداختن توسعه پایدار شهری شده است، لذا ارزیابی کاربریهای شهری از حیث شاخص سازگاری به منظور دستیابی به معیارهای متناسب و اصول برنامهریزی توسعه پایدار شهری از مهمترین اقدامات در این زمینه میباشد. نوع پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام تحلیلی- تطبیقی است که با در نظر گرفتن شاخص استاندارد سرانهها و سازگاری و بهرهگیری از نرمافزار GIS به بررسی و ارزیابی کمی و کیفی کاربریها در سطح شهر کاشان پرداخته است. از چهار سنجه شامل ارتباط کاربریهای مختلف، عدم مجاورت کاربریهای همجوار، تراکم جمعیت، وسعت زمین به عنوان پایه ای برای تحلیل شاخص های سازگاری کاربری اراضی استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بیشتر کاربریها به لحاظ مقایسه سرانههای موجود با سرانههای استاندارد در طرحهای شهری با کمبود فاحشی روبرو میباشند و از سوی دیگر تحلیل کاربریها با شاخص سازگاری حاکی از ناهمسانی سازگاری در بین بعضی از کاربریهای شهری مانند مسکونی با بیش از 40 در صد، کاربری آموزشی با بیش از 37 درصد، کاربری اداری با 36 درصد، کاربری درمانی با 27 درصد و کاربری ورزشی با 19 درصد با کاربریهای همجوار خود است، لذا مسئولین شهری میبایست در برنامههای مربوطه به توسعه آینده شهر، ضمن تخصیص بهینه فضا به کاربریهای مورد نیاز برای رفع کمبود فعلی، به توزیع مناسب کاربریهای همجوار بر اساس مؤلفههای مکانی – فضایی توجه جدی داشته باشند.