استخراج، پردازش، تولید و نمایش داده های جغرافیایی
سید حسین میرموسوی
چکیده
لایه مرزی سیاره ای پایین ترین بخش جو است که مستقیماً تحت تأثیر زمین بوده و مبادلات دما و تابش نقش کلیدی را در تغییرات ارتفاع این لایه دارد. تغییرات ارتفاع این لایه نیز می تواند نقش بسیار مهمی در کنترل پدیده های مختلف جوّی نظیر ابر، مه،آلاینده ها و... داشته باشد. ارتفاع لایه مرزی تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر تغییرات، توپوگرافی، دما، رطوبت ...
بیشتر
لایه مرزی سیاره ای پایین ترین بخش جو است که مستقیماً تحت تأثیر زمین بوده و مبادلات دما و تابش نقش کلیدی را در تغییرات ارتفاع این لایه دارد. تغییرات ارتفاع این لایه نیز می تواند نقش بسیار مهمی در کنترل پدیده های مختلف جوّی نظیر ابر، مه،آلاینده ها و... داشته باشد. ارتفاع لایه مرزی تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر تغییرات، توپوگرافی، دما، رطوبت نسبی، شار تابشی و عرض جغرافیایی تغییر پیدا می کند. هر گونه تغییر در ارتفاع لایه مرزی می تواند پدیده های جوّی در زیر این لایه را تحت تأثیر قرار دهد. در این مطالعه تغییرات ماهانه ارتفاع لایه مرزی در ایران در طی دوره 62 ساله (2021-1959) با استفاده از داده های نسخه ERA5 سایت ECMWF مورد بررسی قرار گرفت و به منظور تحلیل الگوهای فضایی حاکم بر تغییرات ارتفاع لایه مرزی از مدل GETIS ORD استفاده شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که ارتفاع این لایه در طی ماه های مختلف سال از الگوهای خوشه ای تبعیت می کند. دو کانون مهم لکه های سرد (ارتفاع کم) در بخش شمال غرب و شمال شرق ایران از معنی داری بالایی برخوردار هستند و نیمه جنوبی ایران مخصوصاً استان خوزستان، استان کرمان و جنوب استان سیستان و بلوچستان مهم ترین لکه های داغ (مناطق با ارتفاع زیاد) می باشند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که شش متغیر میانگین دما، میانگین رطوبت نسبی، ضریب رطوبت خاک، عرض جغرافیایی، ارتفاع و فشار هوا با میزان همبستگی کلی 70/73 به ترتیب مهم ترین عوامل مؤثر در تغییرات ارتفاع لایه مرزی در ایران هستند.
آسیه نمازی؛ سید احمد حسینی؛ سهراب امیریان
چکیده
در دنیای کنـونی ما بهویژه در مناطق شهری، انباشت بیش از پیش جمعیت، محدودیت امکانات تفریحی، فشارهای حاصل از کار روزانه و مشکلات تأمین هزینههای زندگی، آثار نامطلوبی در حیات سالم و فعالیتهای اجتماعی- فرهنگی و رفاهی شهرنشینان برجای میگذارد. بنابراین در دسترس بودن مراکز ورزشی برای تمامی ساکنان شهر میتواند بهعنوان عاملی مهم در ...
بیشتر
در دنیای کنـونی ما بهویژه در مناطق شهری، انباشت بیش از پیش جمعیت، محدودیت امکانات تفریحی، فشارهای حاصل از کار روزانه و مشکلات تأمین هزینههای زندگی، آثار نامطلوبی در حیات سالم و فعالیتهای اجتماعی- فرهنگی و رفاهی شهرنشینان برجای میگذارد. بنابراین در دسترس بودن مراکز ورزشی برای تمامی ساکنان شهر میتواند بهعنوان عاملی مهم در سلامت و سرزندگی شهروندان ایفای نقش کند. بر این اساس هدف از این تحقیق ارزیابی محدوده خدماتی مراکز ورزشی و ارائه الگوی بهینه بهمنظور مکانیابی مراکز ورزشی شهر کاشان میباشد. روش انجام تحقیق تحلیلی-کاربردی است. بهمنظور تحلیل و ارزیابی توزیع فضایی و دسترسی به خدمات ورزشی از شاخص میانگین نزدیکترین همسایه، مدل خود همبستگی موران و تحلیل شبکه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و بهمنظور ارزیابی اهمیت شاخصها از مدل ANP استفاده شده است. نتایج بهدست آمده از شاخص میانگین نزدیکترین همسایه نشان میدهد که نحوه پراکنش مراکز ورزشی بهصورت کاملاً خوشهای میباشد این درحالی است که این مراکز بر اساس مساحت دارای توزیع تصادفی میباشند. حدود 2202 هکتار معادل 16.82 درصد کل مساحت شهر در محدوده خدماتی 1 کیلومتری خدمات ورزشی میباشد. بنابراین میتوان گفت حدود 40 درصد کل جمعیت شهر دسترسی مناسبی به مراکز ورزشی ندارند. در نهایت بهمنظور ارائه الگوی بهینه 11 شاخص مورد نظر با استفاده از تابع ترکیب وزنی با هم ترکیب شد. نتایج نشان داد حدود 4 درصد مساحت شهرکاشان بهمنظور مکانیابی مراکز ورزشی کاملاً مستعد میباشد و در حدود 60 درصد از مساحت شهر کاشان مناسب ایجاد مراکز ورزشی نیست. این مسئله مؤید ضعف برنامهریزی و مدیریت مربوط به خدمات ورزشی است کـه در صورت توجه و اهتمام به برنامهریزی مناسب، مراکز ورزشی شهری میتوانند نقش مهمی را در سلامت و سرزندگی شهروندان ایفا نمایند.
مهدی بازرگان؛ محمد اجزاء شکوهی
چکیده
امروزه گسترش جرائم سرقت در فضاهای مختلف نظام شهری منجر به استفاده از تحلیلهای فضایی در جهت پیشگیری از وقوع جرائم به ویژه در کلانشهرها شده است. برهمین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی پخش فضایی سرقت مسکونی طی بازه زمانی 96-1390 در شهر مشهد براساس نظریه پخش فضایی هاگراستراند است. روشتحقیق دراینمطالعهمبتنیبرروشهایتوصیفی-تحلیلیوبهرهگیریازشیوههایکمّیاست. ...
بیشتر
امروزه گسترش جرائم سرقت در فضاهای مختلف نظام شهری منجر به استفاده از تحلیلهای فضایی در جهت پیشگیری از وقوع جرائم به ویژه در کلانشهرها شده است. برهمین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی پخش فضایی سرقت مسکونی طی بازه زمانی 96-1390 در شهر مشهد براساس نظریه پخش فضایی هاگراستراند است. روشتحقیق دراینمطالعهمبتنیبرروشهایتوصیفی-تحلیلیوبهرهگیریازشیوههایکمّیاست. در این پژوهش محل وقوع جرائم سرقت مسکونی در شهر مشهد در بازه زمانی مذکور مورد بررسی قرار گرفتهاند. همچنین برای بررسی پخش فضایی جرائم از روشهایKernelDensity، Moran’sIndex و HotSpotAnalysis در نرمافزار ArcGIS استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که جرائم سرقت مسکونی در شهر مشهد طی محدوده زمانی 96-1390 به میزان 87/58 درصد افزایش یافته به طوری که 70 درصد این جرائم در سکونتگاههای غیررسمی مشهد و در مناطق (دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت و ده) اتفاق افتاده است. در محدوده زمانی مذکور به طور میانگین به ازای هر 100000 نفر جمعیت، تعداد 2/75 فقره سرقت مسکونی در شهر مشهد رخ داده است. نتایج حاصل از بررسی الگوی پراکنش فضایی جرائم با استفاده از ضریب موران نشان داد که پراکنش سرقت مسکونی در شهر مشهد از نوع الگوی خوشهای میباشد. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرآیند پخش و انتشار جرائم سرقت مسکونی از سکونتگاههای غیررسمی به دیگر مناطق شهر مشهد در جریان است. در واقع، بررسیها نشان میدهد که دو عامل فاصلۀ جغرافیایی و شرایط اجتماعی- اقتصادی و محیطی سبب شده تا پدیده جرم (سرقت) به سرعت به مکان مجاور برسد و به جهت فاصلۀ کم، ابتدا مکانهای نزدیک را تحت تأثیر قرار داده است. همچنین الگوی فرآیند پخش از نوع پخش سازشپذیر میباشد.
سعدی محمدی؛ مهدی سعیدی؛ سوران منوچهری
چکیده
زندگی جوامع انسانی همواره در معرض خطرات طبیعی و انسانی است که منجر به مختل شدن زندگی عادی شده و جوامع را با بحران، مواجه میکند. در این ارتباط، اتخاذ تدابیر هوشمندانه در کلیه بخشها و نهادهای کشور در زمینه مواجهه با بحرانهای طبیعی از یک سو و از سویی دیگر، چالشهای سیاسی و اقتصادی همواره مورد تأکید قرار داشته و با تبیین الزامات ...
بیشتر
زندگی جوامع انسانی همواره در معرض خطرات طبیعی و انسانی است که منجر به مختل شدن زندگی عادی شده و جوامع را با بحران، مواجه میکند. در این ارتباط، اتخاذ تدابیر هوشمندانه در کلیه بخشها و نهادهای کشور در زمینه مواجهه با بحرانهای طبیعی از یک سو و از سویی دیگر، چالشهای سیاسی و اقتصادی همواره مورد تأکید قرار داشته و با تبیین الزامات و سازوکارها، پدافند غیرعامل به عنوان یک استراتژی کارآمد و پیشگیرانه در زمینه مواجهه با بحران، میتواند به کاهش حداقلی آسیبهای ناشی از بحرانها منجر گردد. پژوهش کاربردی حاضر نیز با هدف کاهش سطح آسیبپذیری نواحی روستایی پر مخاطره مرزی در شهرستان مریوان با دیدی فضایی و جامع به بررسی وضعیت شاخصهای پدافندغیرعامل آنها پرداخته تا بدینوسیله نقاط و مناطق آسیبپذیر در برابر بحرانها شناسایی و سپس راهکارهای کاربردی متناسب با وضعیت پدافند غیرعامل روستاهای شهرستان، اتخاذ گردد. در این راستا 14 شاخص امنیتی، اجتماعی و طبیعی با توجه به شرایط منطقه به عنوان شاخصهای پدافندغیرعامل در نظرگرفته شده و سپس با وزندهی شاخصها به روشAHP و با تخصیص وزنFuzzy به لایههای تشکیل شده، نقشههای شاخصهای مورد نظر در بسته نرمافزاری Arc Gis ترسیم و در همدیگر تلفیق گردید که در نهایت نقشه تلفیقی، نشان دهنده قرارگرفتن 84 درصد روستاهای منطقه در وضعیت تاحدودی مناسب (متوسط) به لحاظ پدافندغیرعامل بود و شاخصهای انسانی تعداد جمعیت روستاها و فاصله از راههای اصلی، دارای بیشترین اهمیت نسبی در میان شاخصهای مورد بررسی پدافند غیرعامل در منطقه مورد مطالعه بودند.
پیام جعفری؛ سمیه سادات شاه زیدی
چکیده
امروزه شهرها، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند، این مخاطرات که آسیب های جانی و مالی بسیاری با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات فوری و پیشگیرانه می باشند. بر مبنای برنامه استراتژیک بین المللی کاهش بلایای سازمان ملل متحد، کلیه مخاطرات دارای دو منشأ طبیعی و فعالیت های انسانی می باشد. استان ...
بیشتر
امروزه شهرها، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند، این مخاطرات که آسیب های جانی و مالی بسیاری با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات فوری و پیشگیرانه می باشند. بر مبنای برنامه استراتژیک بین المللی کاهش بلایای سازمان ملل متحد، کلیه مخاطرات دارای دو منشأ طبیعی و فعالیت های انسانی می باشد. استان گیلان یکی از استان های ساحلی شمال ایران به مرکزیت کلان شهر رشت می باشد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل و پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک در استان گیلان م یباشد. روش انجام این تحقیق به دو صورت توصیفی - تحلیلی و تجربی است که در بخش توصیفی با استفاده از مطالعات اسنادی و در بخش تحلیلی نیز با شناسایی پارامترهای مؤثر در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک و تلفیق آن با تحلیل های فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) پهنه های آسیب پذیر در محدوده مورد مطالعه مشخص گردید. در این پژوهش ابتدا عوامل مؤثر در پهنه بندی مخاطرات شناسایی شدند. سپس به منﻈور سنجش میزان اهمیت هر یک از این عوامل، پرسشنامه ای تدوین شد تا با روش ANPو با اخذ نﻈرات کارشناسان مربوطه در زمینه هر یک از عوامل شناسایی شده، بتوان به اهداف پژوهش دست یافت. پس از اخذ نﻈرات و با استفاده از روش منطق فازی به ارزش گذاری هریک از معیارها و تعیین ضرایب اهمیت آنها پرداخته شد و بر اساس نتایﺞ آن، ارزیابی فضایی با استفاده از نرم اﻓﺰارARC GISﺻﻮرت گرفت و ﭘﻬﻨﻪﻫﺎی پرمخاطره ﻣﺸﺨﺺ گردید. نتایج نشان داده است که به کارگیری منطق فازی به همراه تحلیل فضاییGIS توانسته است به عنوان ابزاری کارآمد در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک مورد استفاده قرار گیرد و به خوبی قابلیت و توانایی مدل تحلیلی پژوهش را به اثبات برساند.
سیدیاسر حکیم دوست؛ شاهبختی رستمی؛ محمود مرادی؛ عبدالحمید نظری
چکیده
تحقیق پیش رو به دنبال شناسایی الگوی فضایی زیستپذیری سکونتگاههای روستایی نواحی مرزی منطقه هیرمند جهت شناسایی مناطق خطرپذیر است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر تحقیق توصیفی و تحلیلی میباشد. جهت واکاوی فضایی الگوی پراکنش روستاهای زیستپذیر در سه سطح مطلوب، متوسط و نامطلوب از آزمونهای آمار فضایی در محیط ...
بیشتر
تحقیق پیش رو به دنبال شناسایی الگوی فضایی زیستپذیری سکونتگاههای روستایی نواحی مرزی منطقه هیرمند جهت شناسایی مناطق خطرپذیر است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر تحقیق توصیفی و تحلیلی میباشد. جهت واکاوی فضایی الگوی پراکنش روستاهای زیستپذیر در سه سطح مطلوب، متوسط و نامطلوب از آزمونهای آمار فضایی در محیط نرم افزاریGEO DATMو GIS استفاده خواهد شد تا الگوی فضایی زیستپذیری روستاهای مورد نظر شناسایی و در نهایت پهنههای خطر پذیر شناسایی گردند.نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد 16 روستا در طیف مطلوب، 16 روستا در طیف متوسط و 12 روستا در طیف نامطلوب قرار گرفتند. همچنین نتایج استفاده الگوریتم موران انسلین در منطقه نشان میدهد 7 خوشه سرد (زیست پذیری پایین)، و 11 خوشهی داغ (زیست پذیری بالا)در منطقه شناسایی گردید. بزرگترین لکه داغ در جنوب شهرستان قرار دارد و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیستپذیری بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفتهاند و بزرگترین لکه سرد در جنوب شرق و مرکز شهرستان قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد روستاهای نزدیک به خط مرزی دارای زیستپذیری ضعیفتری هستند وخوشههای سرد در این مناطق متمرکز گردیدهاند و مناطق روستایی شمال شهرستان به دلیل وابستگی به اقتصاد کشاورزی وکمبود منابع آبرود هامون در شمال شهرستان دارای زیستپذیری ضعیفتری هستند. لکههای خطرپذیر از بعد ناپایداری سکونتگاههای روستایی میتواند منطقه را از بعد امنیتی دچار مخاطره کرده و به تبع آن سکونتگاههایی که زیستپذیری مناسبتری دارند و در مجاورت لکههای با زیستپذیری پایین قرار گرفتهاند نیز به لحاظ امنیتی دچار مخاطره شده و به مرور زیستپذیری آنها نیز تحت شعاع قرارخواهد گرفت.