دورسنجی
محمد فتح اله زاده؛ مجتبی یمانی؛ ابوالقاسم گورابی؛ مهران مقصودی؛ مهرنوش قدیمی
چکیده
مورفوتکتونیک، دانش کاربرد اصول ژئومورفیک در حل مسائل تکتونیکی است. رقابت مداوم بین فرآیندهای تکتونیکی که تمایل به ایجاد توپوگرافی دارند و فرآیندهای سطحی که تمایل به فرسایش و متلاشی کردن آنها دارند، اساس علم مورفوتکتونیک است. جلگههای ساحلی به دلیل عملکرد همزمان فعالیتهای تکتونیکی بر دو محیط خشکی_آبی، دارای لندفرمها و چشماندازهای ...
بیشتر
مورفوتکتونیک، دانش کاربرد اصول ژئومورفیک در حل مسائل تکتونیکی است. رقابت مداوم بین فرآیندهای تکتونیکی که تمایل به ایجاد توپوگرافی دارند و فرآیندهای سطحی که تمایل به فرسایش و متلاشی کردن آنها دارند، اساس علم مورفوتکتونیک است. جلگههای ساحلی به دلیل عملکرد همزمان فعالیتهای تکتونیکی بر دو محیط خشکی_آبی، دارای لندفرمها و چشماندازهای نوزمینساختی قابل تمایزی هستند. مناطق ساحلی شمال ایران به دلیل تراکم جمعیت بالا و قابلیت رشد و توسعه اقتصادی و کشاورزی از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از از روشهای شناسایی و اندازهگیری تغییرات زمین استفاده از دورسنجی راداری است. اصول این تکنیک برای اولین بار توسط گراهام در سال 1974 بیان شد. در این پژوهش نوار ساحل شرقی دریای خزر از گمیشان تا جویبار از نظر فعالیت های تکتونیکی با استفاده از تکنیکهای دورسنجی راداری در بازۀ زمانی 2014 تا 2021 مورد پایش قرار گرفت. اگرچه بازه زمانی انتخابی در مقیاس زمانی زمینشناسی کوچک محسوب میشود، اما شدت عملکرد فرایندهای تکتونیک در منطقه امکان تمایز مناطق فعال ساحلی را مشخص میکند. نتایج بدست آمده از تداخلسنجی راداری بیانگر آن است که بخش شرقی ساحل خزر بیشتر تحت تأثیر بالاآمدگی بوده و این روند تا خلیج گرگان ادامه دارد بطوریکه محدودۀ شهر گرگان نرخ بالا آمدگی 20 تا 40 میلیمتر در سال را تجربه کرده است. روند تغییرشکل به سمت ناحیه ساحلی معکوس شده و فرونشستی معادل 10 تا 52 میلیمتر در سال را داشته است. با نزدیک شدن به کرانه خزر این نرخ کمتر شده و به 10 میلیمتر در سال میرسد. با توجه به اینکه در نوار ساحلی خزر آبهای سطحی فراوان بوده و بهره برداری از آب زیرزمینی در این مناطق بسیار اندک است، از این رو با اطمینان بالایی میتوان عامل رخداد بالاآمدگی و فروافتادگی (گمیشان) در این مناطق را به سازو کار تکتونیک و فعالیت گسلهای فعال منطقه نسبت داد.
عزت الله قنواتی؛ رضا منصوری؛ سیدعبدالسلام حیدری
دوره 22، شماره 86 ، خرداد 1392، ، صفحه 29-41
چکیده
مناطق ساحلی همواره در گذر زمان به عنوان یکی از کانونهای جمعیتی در روی کره زمین بودهاند، امروزه حدود 60 درصد از جوامع در مناطق ساحلی زندگی میکنند. همچنین در بیشتر کشورهای ساحلی، شهرهای کرانه از تراکم جمعیتی بالایی برخوردارند. بنابراین با توجه به تراکم جمعیتی بالا در این مناطق و بهرهگیریهای گوناگون انسان از محیطهای دریایی- ...
بیشتر
مناطق ساحلی همواره در گذر زمان به عنوان یکی از کانونهای جمعیتی در روی کره زمین بودهاند، امروزه حدود 60 درصد از جوامع در مناطق ساحلی زندگی میکنند. همچنین در بیشتر کشورهای ساحلی، شهرهای کرانه از تراکم جمعیتی بالایی برخوردارند. بنابراین با توجه به تراکم جمعیتی بالا در این مناطق و بهرهگیریهای گوناگون انسان از محیطهای دریایی- اقیانوسی و نیز این واقعیت که حدود یک سوم جمعیت جهان در سواحل دریاها و اقیانوسها زندگی میکنند، شناسایی و مطالعه هر چه بیشتر این محیطها بیش از پیش اهمیت مییابد. این موضوع برای کشور ما نیز که در دریای کاسپین، دریای عمان و خلیج پارس کرانههای درازی دارد، مصداق مییابد. لذا با توجه به اهمیت موضوع، مسایل و مشکلات گوناگونی که بر اثر عوامل متفاوت طبیعی و انسانی در سواحل کشور وجود دارد، ضرورت دارد ضمن استفاده از فناوریهای نوین به صورت یکپارچه و با دید سیستمی در راستای مدیریت و توسعه پایدار این نواحی اقدام شود. تاکنون برای طبقهبندی سواحل روشهای گوناگونی ارایه شده است. هر یک از این روشها سواحل را با دیدی ویژه، طبقهبندی مینمایند. روش نوینی که اخیراً در قالب خطی و به منظور طبقهبندی مورفولوژیکی سواحل استرالیا توسط استاد گروه جغرافیای دانشگاه تاسمانی مورد استفاده قرار گرفته و از آن با عنوان رویکرد خطی در مقابل آسیبپذیری سواحل یاد میشود رویکرد تازه ای نسبت به سواحل و بویژه خطساحلی میباشد. از این رو، در مقالهی حاضر به معرفی این روش و ضرورت تهیه نقشههای تولیدی در این فرمت برای کرانههای ایران پرداخته شده است.