سعید وارمش؛ سهراب محترم عنبران؛ زهرا روحنواز
چکیده
در طی دهه های اخیر اراضی حاشیه ای شهرها که اغلب از اراضی کشاورزی مرغوب و باغات می باشند، تغییر کاربری داده شده اند که این تغییرات به عنوان یکی از عوامل مهم و مؤثر چالش های اجتماعی و زیست محیطی به شمار می آیند. امروزه فنآوری سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی به دلیل قابلیت هایی مانند قدرت نظارت و تفکیک زمانی ...
بیشتر
در طی دهه های اخیر اراضی حاشیه ای شهرها که اغلب از اراضی کشاورزی مرغوب و باغات می باشند، تغییر کاربری داده شده اند که این تغییرات به عنوان یکی از عوامل مهم و مؤثر چالش های اجتماعی و زیست محیطی به شمار می آیند. امروزه فنآوری سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی به دلیل قابلیت هایی مانند قدرت نظارت و تفکیک زمانی و مکانی بالا، تصاویر مکرر، کاهش هزینه ها و ... به طور مؤثر برای شناسایی و تعیین مقدار تغییرات کاربری اراضی و اثرات آن بر محیط زیست و نظارت و مدیریت بهینه شهرها استفاده می شوند. این تحقیق با هدف ارزیابی گسترش سی ساله شهر اردبیل با استفاده از تصاویر لندست می باشد. ابتدا تصاویر مربوط به سال های 1987، 2000 و 2017 تهیه شدند. سپس با استفاده از الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان، حداکثر تشابه و شبکه عصبی مصنوعی شهر اردبیل به شش کلاس کاربری (مناطق مسکونی، اراضی کشاورزی با پوشش، اراضی آیش، اراضی بایر، جنگل شهری و آب) طبقه بندی شد. در نهایت دقت طبقه بندی هر کدام از الگوریتم های مورد استفاده بررسی شد. نتایج نشان داد که الگوریتم ماشین بردار پشتیبان دقت بالاتری نسبت به دو الگوریتم دیگر دارد. بر همین اساس، نقشه حاصل از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان نشان داد که مساحت اراضی ساخته شده اردبیل از 20/0223 کیلومتر مربع در سال 1987 به 41/5854 کیلومتر مربع در سال 2017 افزایش داشته است. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان بیان نمود که شهر اردبیل در بازه زمانی سی ساله گسترش نامتوازنی داشته است. بنابراین به منظور دستیابی به توسعه بهینه این شهر توصیه می شود با استفاده از نقشه های به دست آمده، در صورت امکان با زونبندی بهینه شهر، تجدید نظر کلی در تهیه طرح جامع ، برنامه ریزی و مدیریت این شهر انجام گیرد، چرا که ارزیابی روند توسعه شهری و آگاهی از الگوهای تغییرات کاربری اراضی به منظور مدیریت و برنامهریزی بهینه شهرها ضروری میباشد.
فریبا مغانی رحیمی؛ احمد مزیدی؛ حمیدرضا غفاریان مالمیری
چکیده
واحدهای پوششاراضی تحتتأثیر رویدادهای طبیعی، عملکردهای انسانی و مسائل اجتماعی- اقتصادی همواره دستخوش تغییر میباشند. امروزه رشد مناطق شهری و تأثیر آن بر پوششاراضی در جهان و بهخصوص در کشورهای درحال توسعه به یک مسئله مهم زیستمحیطی در علوم محیطی و برنامهریزی شهری تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر استفاده از تصاویر ماهوارهای ...
بیشتر
واحدهای پوششاراضی تحتتأثیر رویدادهای طبیعی، عملکردهای انسانی و مسائل اجتماعی- اقتصادی همواره دستخوش تغییر میباشند. امروزه رشد مناطق شهری و تأثیر آن بر پوششاراضی در جهان و بهخصوص در کشورهای درحال توسعه به یک مسئله مهم زیستمحیطی در علوم محیطی و برنامهریزی شهری تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست، در کمک به شناسایی و تحلیل توسعهشهری و تغییرات پوششاراضی محدوده شهر ابرکوه در یک دوره 20ساله میباشد. در این مطالعه نقشههای پوششاراضی و رشد نواحی شهری با استفاده از تکنیکهای تلفیق تصاویر لندست (7 و 8) و با اعمال الگوریتم حداکثر احتمال در نرمافزارهای ENVI5.3، ArcGIS، انجام شد. نتایج صحتسنجی نقشهها نیز نشان داد که مقدار ضریب کاپا برای سالهای مورد بررسی بهترتیب؛ 86%، 90% و 86% و مقادیر صحت کلی نیز؛ 89%، 92% و 89% میباشد. نتایج این بررسی نشان داد که؛ مجموع مساحت منطقه مورد بررسی 13 کیلومترمربع میباشد؛ که از سال 2000 تا 2020 اراضی مسکونی روند افزایشی داشتهاند، به این صورت که در سال 2000 مقادیر آن برابر با 4.25 کیلومترمربع بوده و در سال 2020 مقدار آن به 5.58 کیلومترمربع افزایش یافته است. تغییرات مساحت اراضی بایر در سالهای مورد بررسی دارای نوسان بوده به این صورت که در سال 2000 مساحت آن برابر با 3.61 کیلومترمربع، درسال 2010 برابر با 2.5 کیلومترمربع و در سال 2020 برابر با 3.73 کیلومترمربع میباشد. مهمترین نکتهای که در تغییرات این دوره زمانی به چشم میخورد، اراضی مزروعی منطقه است که مساحت آن تحتتأثیر شهرگرایی از 3.66 کیلومتر مربع در سال 2000 به 2.17 کیلومتر مربع در سال 2020 کاهش یافته است. بدیهی است یافتههای این مطالعه نقش مؤثری در برنامهریزیهای آینده میتواند داشته باشد چرا که با آگاهی از روند رشد این نواحی میتوان جهات توسعه شهر را به جهات بهینه هدایت نمود و تخریب اراضی ناشی از رشد شهری در نتیجه تأثیرات منفی تغییرات پوششاراضی را به حداقل رساند.
شیرین محمدخان؛ حمید گنجائیان؛ سمیه شهری؛ امیرعلی عباس زاده
چکیده
با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی گسترش نواحی سکونتگاهی روند رو به رشدی داشته است. این گسترش سبب افزایش حرکت نقاط جمعیتی به سمت مناطق مخاطرهآمیز ژئومورفولوژیکی شده است که میتواند خطرات زیادی را به همراه داشته باشد. بر این اساس هدف از تحقیق حاضر ارزیابی روند تغییرات نواحی سکونتگاهی شهر مریوان در طی سالهای 1992 تا 2017 و همچنین ...
بیشتر
با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی گسترش نواحی سکونتگاهی روند رو به رشدی داشته است. این گسترش سبب افزایش حرکت نقاط جمعیتی به سمت مناطق مخاطرهآمیز ژئومورفولوژیکی شده است که میتواند خطرات زیادی را به همراه داشته باشد. بر این اساس هدف از تحقیق حاضر ارزیابی روند تغییرات نواحی سکونتگاهی شهر مریوان در طی سالهای 1992 تا 2017 و همچنین تعیین میزان توسعه این نواحی به سمت مناطق مخاطرهآمیز ژئومورفولوژی و در نهایت پیشبینی این روند برای سال 2035 میباشد. برای این منظور از تصاویر ماهوارهای سالهای 1992، 2000، 2011 و 2017 استفاده شده است. روش کار به گونهای است که پس از تهیه نقشه نواحی سکونتگاهی سالهای مذکور، با استفاده از مدل [1]LCM توسعه این نواحی برای سال 2035 و میزان حرکت این نواحی به سمت مناطق مخاطرهآمیز ژئومورفولوژیکی پیشبینی شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که وسعت کل نواحی سکونتگاهی از حدود 8/7 کیلومترمربع در سال 1992 به 6/16 کیلومترمربع در سال 2017 افزایش پیدا کرده است و نتایج حاصل از پیشبینی نیز بیانگر این است که این مقدار تا سال 2035 به حدود 3/24 کیلومترمربع خواهد رسید.در طی این سالها در کنار افزایش روند توسعه نواحی سکونتگاهی، حرکت این نواحی به سمت مناطق مخاطرهآمیز نیز افزایش یافته است. به طوری که از مجموعه کل وسعت نواحی سکونتگاهی سال 1992 حدود 7/1 کیلومترمربع در مناطق مخاطرهآمیز ژئومورفولوژیکی قرار داشته که بیشتر شامل مناطق پرشیب و حریم رودخانهها بوده است. در سالهای 2001 و 2011 نیز این روند به 3/2 و 9/2 کیلومترمربع افزایش یافته و همچنین در سال 2017 به میزان 3/3 کیلومترمربع افزایش یافته است. [1]- . Land Change Modeler