بهنام بیگدلی؛ محمدجواد ولدان زوج؛ یاسر مقصودی مهرانی
چکیده
تهیهی اطلاعات مربوط به سطح زیر کشت گندم و میزان محصول آن، تأمینکنندهی مدیریت موفق و پایدار در سیاستگذاریهای اقتصادی برای این کالای راهبُردی میباشد. بررسی بازتاب طیفی گیاهان با استفاده از طیفسنجی میدانی و تشکیل کتابخانهی طیفی امکان تفکیک ارقام مختلف گندم و تهیهی نقشهی پراکندگی آنها را افزایش میدهد. به همین منظور ...
بیشتر
تهیهی اطلاعات مربوط به سطح زیر کشت گندم و میزان محصول آن، تأمینکنندهی مدیریت موفق و پایدار در سیاستگذاریهای اقتصادی برای این کالای راهبُردی میباشد. بررسی بازتاب طیفی گیاهان با استفاده از طیفسنجی میدانی و تشکیل کتابخانهی طیفی امکان تفکیک ارقام مختلف گندم و تهیهی نقشهی پراکندگی آنها را افزایش میدهد. به همین منظور منحنی رفتار طیفی مربوط به شش رقم گندم به نامهای بهار، چمران، پیشتاز، شیراز، شیرودی و یاواروس در مزرعهی مؤسسهی تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در سه مرحلهی رویشی اندازهگیری شدند. مشاهدات توسط دستگاه طیفسنج میدانیASD FieldSpec®3 در نور و شرایط طبیعی اخذ گردیدند. در مرحلهی پیشپردازش سه محدودهی نویزی متأثر از بخار آب، شناسایی و حذف شدند. سپس به منظور کیفی سازی دادههای جمعآوری شده با استفاده از روشهای آماری مشاهدات اشتباه کنار گذاشته شدند. این پژوهش در دو گام اصلی طراحی و اجرا شد. در گام اول تابع پاسخ طیفی سنجندهی OLI که بر روی ماهوارهی لندست 8 نصب شده است، بر روی طیفهای کتابخانه اعمال گردید. سپس با استفاده از معیارهای شباهت طیفی و بیست و هفت شاخص گیاهی مهم حساس به غلظت کلروفیل، شدت فتوسنتز، نیتروژن و میزان آب موجود در تاج گیاه و غیره، حد نهایی تفکیکپذیری ارقام گندم مورد مطالعه، برآورد شد. در گام دوم با انجام بازدید میدانی از منطقهی مورد مطالعه و اخذ تصاویر ماهوارهای سنجندهی مورد نظر با استفاده از طیفهای کتابخانهی طیفی، طبقهبندی مزارع شناساییشده، صورت گرفت. نتایج حاصل تفکیکپذیری قابلملاحظهی رقم گندم یاواروس را از سایر ارقام، هم در طیفهای میدانی و هم در تصاویر ماهوارهای نشان داد.
سیاوش شایان؛ غلامرضا زارع؛ مجتبی یمانی؛ محمد شریفی کیا؛ محسن سلطان پور
چکیده
پیچانرودها یکی از اشکال تیپیک ژئومورفولوژیک بوده که به دلیل مهیا بودن شرایط محیطی در سواحل جنوبی کشور ایران بهطور متعدد مشاهده میگردند. این لندفرمهای پویا و فعال تحت تأثیر دینامیک رودها و شیب آرام دلتاها در فاصله زمانی اندک، تغییرات فضایی شدیدی پیدا میکنند. در این مقاله سعی بر این است تا با استفاده از دادههای سنجش از دور ...
بیشتر
پیچانرودها یکی از اشکال تیپیک ژئومورفولوژیک بوده که به دلیل مهیا بودن شرایط محیطی در سواحل جنوبی کشور ایران بهطور متعدد مشاهده میگردند. این لندفرمهای پویا و فعال تحت تأثیر دینامیک رودها و شیب آرام دلتاها در فاصله زمانی اندک، تغییرات فضایی شدیدی پیدا میکنند. در این مقاله سعی بر این است تا با استفاده از دادههای سنجش از دور و پیمایش میدانی، تغییرات مورفولوژیک بستر رودِ مُند طیّ یک دوره 57 ساله در پنج بازه زمانی (1334- 1364- 1373- 1379 و 1391) استخراج و تحلیل شود. نتایج تحقیق نشان داد که در طی سالهای 1334 تا 1391 تغییرات مورفولوژی بستر رود مند بسیار زیاد بوده، بهطوری که در مصب رودخانه نزدیک به 5/3 کیلومتر جا به جایی بستر مشاهده گردید. مقایسه فضایی بستر رود در سال 1334 نسبت به سال 1391، بیانگر این مطلب بوده که 52/42 کیلومترمربع به کناره چپ اضافه شده در حالی که در کناره راست این مقدار 8/33 کیلومترمربع محاسبه گردید. شیب آرام دلتا (کاهش سرعت آب و به جاگذاری مواد رسوبی رود در بستر) ، پوشش گیاهی کناره و بستر رود (به دام انداختن رسوبات در بستر رود) و انسان (ایجاد سد در سطح حوضه آبریز مند، ساخت پل و سکوهای حفاظتی در کف بستر و انتقال آب رود به سایت پرورش میگو) از جمله عوامل مهم در تغییر بستر رود مند هستند.
زهرا بهاری سجهرود؛ محمد طالعی
چکیده
امروزه گردشگری به عنوان یکی از منابع اقتصادی، به خصوص در کشورهای دارای سابقه فرهنگی و جاذبههای متعدد گردشگری مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا سامانههای توصیه گر گردشگری جهت کمک به گردشگران طراحی شده است. برنامهریزی گردشگری قبل از اقدام به سفر، به شخص امکان بازدید بهتر و تعداد بیشتری از مکانها را میدهد. در نتیجه انجام ...
بیشتر
امروزه گردشگری به عنوان یکی از منابع اقتصادی، به خصوص در کشورهای دارای سابقه فرهنگی و جاذبههای متعدد گردشگری مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا سامانههای توصیه گر گردشگری جهت کمک به گردشگران طراحی شده است. برنامهریزی گردشگری قبل از اقدام به سفر، به شخص امکان بازدید بهتر و تعداد بیشتری از مکانها را میدهد. در نتیجه انجام آن امری ضروری و اجتناب ناپذیر میباشد. در برنامهریزی گردشگری عوامل متعدد و متنوعی دخیل هستند. مدیریت زمانی و انتخاب جاذبههای گردشگری مطابق با علایق شخص از مهمترین این عوامل میباشد. در مقاله حاضر یک سامانه برنامهریزی گردشگری مبتنی بر وب جهت کمک به گردشگران برای بازدید از جاذبههای مورد علاقه در حداقل زمان ممکن، طراحی و پیاده سازی گردید. در توسعه این سامانه از تلفیق روشهای مبتنی بر سامانه حامی تصمیمگیری مکانی و توابع تحلیل مکانی استفاده شده است. معیارهای در نظر گرفته شده در آن شامل معیارهای مربوط به ژئوتوریسم و عوامل مؤثر زمین شناختی و سایر گونههای گردشگری میباشد. سامانه طراحی شده از طریق اطلاعاتی از قبیل علایق، تعداد روزها و مکان شروع حرکت گردشگر، برای هر روز به صورت جداگانه، برنامهریزی گردشگری را انجام داده و همراه با ارائه طرح روزانه گردشگر، بهترین مسیر بین مکانهای منتخب را تعیین مینماید و مدیریت زمانی و مکانی به صورت همزمان انجام میدهد. این سامانه برای مکانهای گردشگری استان تهران، پیاده سازی و قابلیتهای آن مورد ارزیابی قرار گرفت.
علی شجاعیان؛ صادق مختاری چلچه؛ لیلا کشتکار؛ اسماعیل سلیمانی راد
چکیده
امروزه دادههای سنجش از دور قادر به ارائه جدیدترین اطلاعات برای مطالعه پوشش زمین و کاربریهای اراضی میباشند. این تصاویر به دلیل ارائه اطلاعات به هنگام، تنوع اشکال، رقومی بودن و امکان پردازش در تهیه نقشههای کاربری از اهمیت بالایی برخوردارند. مشخص کردن پوشش اراضی کمک شایانی به مدیران مناطق جهت تصمیمگیری میکند. در این ...
بیشتر
امروزه دادههای سنجش از دور قادر به ارائه جدیدترین اطلاعات برای مطالعه پوشش زمین و کاربریهای اراضی میباشند. این تصاویر به دلیل ارائه اطلاعات به هنگام، تنوع اشکال، رقومی بودن و امکان پردازش در تهیه نقشههای کاربری از اهمیت بالایی برخوردارند. مشخص کردن پوشش اراضی کمک شایانی به مدیران مناطق جهت تصمیمگیری میکند. در این راستا هدف از انجام این پژوهش مقایسه کارآیی روشهای پارامتریک (کمترین فاصله و جعبهای) و ناپارامتریک (ماشین بردار پشتیبان) در طبقهبندی پوشش اراضی با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست 8 در بخشی از شهرستان دزفول میباشد. ماهیت این پژوهش توسعهای-کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی بوده است. بدینمنظور دادههای ماهوارهای شامل تصاویر ماهوارهای لندست 8 (13/8/2013) تهیه گردید، و با استفاده از نرم افزار ENVI آمادهسازی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. میزان کارآیی هر روش طبقهبندی با محاسبه دو شاخص صحت کلی و ضریب کاپا بررسی گردید.نتایج مقایسه روشهای مورد استفاده در پژوهش نشان داد الگوریتم SVM به ویژه سه کرنل خطی، شعاعی و چند جملهای نسبت به روشهای پارامتریک به ترتیب با 15/97% ، 89/95%و 63/95% از دقت مطلوبتری برخوردار هستند.این مطالعه کارآیی و قابلیت مطلوبتر الگوریتمهای SVM را در طبقهبندی تصاویر سنجش از دور در مقایسه با روشهای پارامتریک تأیید مینماید.
طاهره قائمی راد؛ محمد کریمی
چکیده
آتش سوزی جنگلی یکی از رایج ترین خطرات اکولوژیکی محسوب میشود که پیش بینی صحیح گسترش آن موضوعی حیاتی در حداقل نمودن اثرات مخرب ناشی از آن محسوب می شود. این پدیده به عواملی از جمله توپوگرافی، پوشش گیاهی و اقلیم بستگی دارد. در میان مدل های موجود مدل های قطعی تجربی که در قالب رستر ارائه شده اند از جمله اتوماتای سلولی، به دلیل سادگی مدلسازی ...
بیشتر
آتش سوزی جنگلی یکی از رایج ترین خطرات اکولوژیکی محسوب میشود که پیش بینی صحیح گسترش آن موضوعی حیاتی در حداقل نمودن اثرات مخرب ناشی از آن محسوب می شود. این پدیده به عواملی از جمله توپوگرافی، پوشش گیاهی و اقلیم بستگی دارد. در میان مدل های موجود مدل های قطعی تجربی که در قالب رستر ارائه شده اند از جمله اتوماتای سلولی، به دلیل سادگی مدلسازی و توانایی در مدل سازی سیستم های پیچیده دارای محبوبیت بیشتری هستند. سیستم های شبیه ساز مختلفی جهت شبیه سازی و پیش بینی گسترش آتش با استفاده از اتوماتای سلولی توسعه یافته اند. کیفیت نتایج حاصل از این سیستم ها علاوه بر میزان پیچیدگی مدل به صحت و اطمینان پارامترهای ورودی نیز بستگی دارد که اغلب این پارامترها، دارای درجه ای از عدم اطمینان هستند. یکی از پیشنهادات سازنده جهت غلبه بر مشکل عدم اطمینان، استفاده از رویکرد دو مرحله ای شبیه سازی می باشد. در این رویکرد، ابتدا کلیه ی پارامترهای موجود در مدل با مقایسه ی نتایج حاصل از شبیه سازی با واقعیت بهینه می شوند، سپس مدل شبیه سازی مربوطه با در نظر گرفتن مقادیر بهینه ی بدست آمده برای پارامترها به شبیه سازی گام بعدی گسترش می پردازد. یکی از مهمترین نکات در طراحی این سیستم استفاده از روش بهینه سازی مطلوب می باشد. در این پژوهش جهت غلبه بر مشکل عدم اطمینان و ارتقاء دقت مدل سازی گسترش آتش سوزی جنگلی و اجرای رویکرد دو مرحله ای از دو روش بهینه سازی ازدحام ذرات و کلونی زنبور عسل برای بخشی از جنگل های استان گیلان استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد روش بهینه سازی کلونی زنبور عسل نسبت به روش بهینه سازی ازدحام ذرات، دارای توانایی بالاتری به منظور تولید پارامترهای بهینه ی مدل مورد نظر می باشد.
حسین محمدی؛ محمدحسن ماهوتچی؛ مهدی خزائی؛ اسماعیل عباسی
چکیده
تحلیل های احتمالی، روش هایی مفید برای شناخت و پیش بینی پدیده ایی نظیر بارش می باشند. از جمله ی این روش ها می توان به زنجیره مارکوف اشاره کرد. زنجیره ی مارکوف حالت خاصی از مدل هایی است که در آنها حالت فعلی یک سیستم به حالت های قبلی آن بستگی دارد. با این روش می توان احتمال وقوع و دوره ی بازگشت پدیده های اقلیمی نظیر بارش را محاسبه نمود. از ...
بیشتر
تحلیل های احتمالی، روش هایی مفید برای شناخت و پیش بینی پدیده ایی نظیر بارش می باشند. از جمله ی این روش ها می توان به زنجیره مارکوف اشاره کرد. زنجیره ی مارکوف حالت خاصی از مدل هایی است که در آنها حالت فعلی یک سیستم به حالت های قبلی آن بستگی دارد. با این روش می توان احتمال وقوع و دوره ی بازگشت پدیده های اقلیمی نظیر بارش را محاسبه نمود. از اینرو در پژوهش حاضر با استفاده از آمار بارش روزانه مربوط به 58 سالِ(2013-1956) ایستگاه همدیدی شیراز، تواتر و تداوم روزهای بارانی در این شهر با به کارگیری مدل زنجیره مارکوف مورد مطالعه قرار گرفت. آمار فوق براساس ماتریس شمارش تغییر حالات رخداد روزهای خشک و تر (روزهای فاقد بارش و روزهای بارش) مرتب شده، سپس ماتریس تغییر وضعیت براساس روش درست نمایی بیشینه محاسبه گردید. ماتریس مزبور نیز با توان های مکرر، پایا و دوره بازگشت روزانه بارش مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. در ادامه دوره های بازگشت روزهای بارش 2 تا 5 روز و دوره بازگشت روزهای خشک 1 روز نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس دوره بازگشت تداوم روزهای بارانی 2 تا 5 روزه برای دوازده ماه سال نیز محاسبه گردید. نتایج حاصل نشان داد که احتمال وقوع بارش(روزهای تر) در هر روز 1167/0 درصد و احتمال عدم وقوع بارش(روزهای خشک) 8833/0 درصد می باشد. همچنین مشخص شد که بیشترین احتمال وقوع روزهای با بارش، طی فصل زمستان بویژه ماه های ژانویه و فوریه بوده است. برای نمونه دوره بازگشت 2 روز بارانی متوالی در ماه ژانویه حدود 5 روز برآورد گردید. از این رو مشاهده گردید که بارش شیراز از توزیع زمانی ناهمگنی برخوردار است. به عبارت بهتر بارش شیراز یکنواخت نمی باشد و متمرکز است.
حجت شیرمرد؛ عباس بحرودی؛ امیر عادلی
چکیده
به دلیل پرهزینه و زمان بر بودن عملیات حفاری و نیز ریسک بالای آن در اکتشاف مواد معدنی این مرحله از اهمیت به سزایی برخوردار است. به منظور تعیین نقاط بهینه حفاری، تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی برای تلفیق کلیه فاکتورهای اکتشافی امری ضروری می باشد. روشهای مختلفی برای تهیه نقشه پتانسیلیابی تاکنون توسعه یافته ...
بیشتر
به دلیل پرهزینه و زمان بر بودن عملیات حفاری و نیز ریسک بالای آن در اکتشاف مواد معدنی این مرحله از اهمیت به سزایی برخوردار است. به منظور تعیین نقاط بهینه حفاری، تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی برای تلفیق کلیه فاکتورهای اکتشافی امری ضروری می باشد. روشهای مختلفی برای تهیه نقشه پتانسیلیابی تاکنون توسعه یافته است. یکی از موثرترین آنها با توجه به طبیعت پدیدههای زمینشناسی و معدنی؛ روش سلسله مراتبی در ترکیب با منطق فازی است. در این تحقیق از روش ترکیبی متشکل از سلسله مراتبی و فازی که تحت عنوانسلسله مراتبی فازی(AHP Fuzzy)؛ بهره گرفته شده است. در این بررسی از فناوری سامانه اطلاعات مکانی به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارها برای مدیریت داده و اطلاعات اکتشافی برای تلفیق دادههای مختلف جهت تهیه نقشه پتانسیل معدنی بهره گرفته شده است. در این پژوهش؛ کانسارمس پرفیری نیسیان به عنوان مطالعه موردی استفاده شده است. زیرا این کانسار در استان اصفهان در کمربند ولکانیکی ارومیه-دختر کشور؛ در حال مطالعه اکتشافی بوده و بعلت پیچیدگیهای زمینشناسی و معدنی؛ تعیین بهینه محلهای حفاری جهت مطالعات تفصیلی از حساسیت قابل توجهی برخوردار است. به منظور تهیه نقشه فاکتور زمینشناسی؛ ژئوشیمی از دادههای موجود بهره گرفته شده است. برای محاسبه وزن لایههای اکتشافی از فرآیند سلسله مراتبی فازی استفاده می شود. در راستای اجرای دقیق از متخصصان زمینشناسی و ژئوشیمی بهره گرفته میشود. در فرآیند تلفیق لایههای اطلاعاتی حاصله از عملگرهای فازی استفاده میشود. برای ارزیابی و اعتبارسنجی نقشه پتانسیل معدنی حاصله؛ از گمانههای اکتشافی استفاده میشود. مقایسه نقشه پتانسیل تولید شده با گمانهها نشانگر انطباق معنادار و مثبت بین آنها است. در این راستا نقاط پیشنهادی برای حفاریهای مورد نیاز ارائه شده است.
غلامعلی مظفری؛ شهاب شفیعی؛ زهرا تقی زاده
چکیده
در چند دهه اخیر افزایش دمای زمین باعث بر هم خوردن تعادل اقلیمی کره زمین شده و تغییرات اقلیمی گستردهای را در اغلب نواحی کره زمین موجب گردیده است که از آن به عنوان تغییر اقلیم یاد میشود. هدف این مطالعه، پیشبینی تغییرات اقلیمی استان سیستان و بلوچستان با استفاده از ریز مقیاس نمایی آماری است که در آن دادههای سناریوی A2 مدل گردش ...
بیشتر
در چند دهه اخیر افزایش دمای زمین باعث بر هم خوردن تعادل اقلیمی کره زمین شده و تغییرات اقلیمی گستردهای را در اغلب نواحی کره زمین موجب گردیده است که از آن به عنوان تغییر اقلیم یاد میشود. هدف این مطالعه، پیشبینی تغییرات اقلیمی استان سیستان و بلوچستان با استفاده از ریز مقیاس نمایی آماری است که در آن دادههای سناریوی A2 مدل گردش عمومی جو ECHO-G اجرا میشود. برای ارزیابی، تغییرات اقلیمی و خشکسالی استان سیستان و بلوچستان در دوره آماری 1391تا 1410 توسط مدل LARS-WG ریز مقیاس شدند. در این مطالعه از دادههای دمای کمینه، دمای بیشینه، تابش و بارش مدل ECHO-G و دادههای واقعی 7 ایستگاه استان شامل چابهار، ایرانشهر، خاش، سراوان، زابل، زهک و زاهدان استفاده شده است.نتایج کلی بررسیها برای دوره مذکور گویای افزایش 8 درصدی بارش در استان و کاهش تعداد روزهای یخبندان و افزایش میانگین سالانه دما در حدود 3/0 درجه سلسیوس میباشد. بیشترین افزایش ماهانه دما مربوط به فصل زمستان به میزان 9/0 درجه سلسیوس خواهد بود. همچنین تعداد روزهای خشک در شهرستان سراوان افزایش و در بقیه شهرستانها کاهش مییابد و بطور کلی خشکسالیهای این استان در دوره 1410-1391 کاهش مییابد.