محمود احمدی؛ عباسعلی داداشی رودباری؛ بهناز نصیری خوزانی؛ طیبه اکبری ازیرانی
چکیده
ابر پدیده ویژهای است که در اثر دگرگونیهای دینامیکی و ترمودینامیکی گردش عمومی هواسپهر به وجود میآید. ابرها حد واسط بین سامانههای همدیدی و شرایط آب و هوای سطح زمین هستند و از اهمیت ویژهای در رژیم بارش برخوردارند. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات زمانی-مکانی ابرهای مایع (LWCOT[1]) فصلی ایران است. بر این اساس دادههای سنجنده MODIS ماهواره ...
بیشتر
ابر پدیده ویژهای است که در اثر دگرگونیهای دینامیکی و ترمودینامیکی گردش عمومی هواسپهر به وجود میآید. ابرها حد واسط بین سامانههای همدیدی و شرایط آب و هوای سطح زمین هستند و از اهمیت ویژهای در رژیم بارش برخوردارند. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات زمانی-مکانی ابرهای مایع (LWCOT[1]) فصلی ایران است. بر این اساس دادههای سنجنده MODIS ماهواره Terra (2015-2001) و دادههای بلند مدت 31 ایستگاه آب و هواشناسی همدید (2015-1960) اخذ و پردازش شدند. نتایج نشان داد از شمال به جنوب و از غرب به شرق از فراوانی ابرهای مایع کاسته میشود. ابرهای مایع ایران دارای یک رابطه غیرخطی و احتمالاً پیچیده هستند و عواملی همچون جهتگیری دامنهها، سامانههای بارشی، دوری از منابع رطوبتی در وردایی ابرها نقش چشمگیری دارند. بیشینه فراوانی ابرهای مایع در فصول سرد سال و عمدتاً در عرضهای جغرافیایی بالا قرار دارند. جهتگیری دامنهها، سامانههای کلان مقیاس همدید و دوری و نزدیکی از منابع رطوبتی مهمترین عوامل تغییرات ابرهای مایع ایران هستند. فراوانی روزهای ابر مایع در فصل زمستان منطبق بر مسیر حرکت چرخندها و تودههای هوای وارد شده به کشور محور غربی-شرقی دارند. فروانی چشمگیر ابرهای مایع فصل بهار در شمال غرب کشور و ارتفاعات ناشی از همرفت دامنهای و ناپایداری شدید است که منجر به رشد ابر شده است. در فصل تابستان با افزایش دما و استقرار پرفشار جنب حارهای آزور بر گستره کشور در بیرون از منطقهی خزری ابرهای مایع در خور توجهی مشاهده نمیشود؛ فصل پاییز نیز بیشینه ابرهای مایع در سواحل شمالی کشور به دلیل ورودی سامانه پرفشار سیبری است.
[1]- Liquid Water Cloud Optical Thickness (LWCOT)
روح اله کریمی؛ علیرضا آزموده اردلان؛ سیاوش یوسفی
چکیده
در حال حاضر بالاترین قدرت تفکیک مکانی مدلهای ژئوپتانسیلی جهانی حدود 5 دقیقه میباشد، در حالی که مدلهای توپوگرافی با قدرت تفکیک مکانی حدود 3 ثانیه و بالاتر در دسترس است. یکی از روشهایی که برای افزایش دقت مدلهای ژئوپتانسیلی جهانی در تولید تابعکهای مختلف میدان ثقل مورد استفاده قرار میگیرد، تلفیق این مدلها با مدلهای توپوگرافی ...
بیشتر
در حال حاضر بالاترین قدرت تفکیک مکانی مدلهای ژئوپتانسیلی جهانی حدود 5 دقیقه میباشد، در حالی که مدلهای توپوگرافی با قدرت تفکیک مکانی حدود 3 ثانیه و بالاتر در دسترس است. یکی از روشهایی که برای افزایش دقت مدلهای ژئوپتانسیلی جهانی در تولید تابعکهای مختلف میدان ثقل مورد استفاده قرار میگیرد، تلفیق این مدلها با مدلهای توپوگرافی با قدرت تفکیک مکانی بالاتر از مدل ژئوپتانسیلی است. در این مقاله هدف ارزیابی مؤلفههای زاویه انحراف قائم حاصل از تلفیق مدل ژئوپتانسیلی جهانی و مدل توپوگرافی با قدرت تفکیک مکانی بالا در ایران میباشد. تحقیق حاضر، از مدل EGM2008 با قدرت تقکیک مکانی حدود 5 دقیقه به عنوان مدل ژئوپتانسیلی جهانی، از مدل SRTM با قدرت تفکیک مکانی 3 ثانیه به عنوان مدل توپوگرافی و از مدل DTM2006 برحسب هارمونیکهای کروی تا درجه 2190 به عنوان سطح هموار مرجع برای تولید مدل توپوگرافی باقیمانده (RTM) استفاده نموده است. روش تحقیق به این صورت است که ابتدا با استفاده از مدل جهانی، مؤلفههای زاویه انحراف قائم در 10 ایستگاه لاپلاس ایران محاسبه شده و سپس با استفاده از مدل توپوگرافی باقیمانده تصحیحی برای این مؤلفهها بدست میآید. در پایان مؤلفههای زاویه انحراف قائم محاسبه شده توسط مدل جهانی به تنهایی و تلفیق مدل جهانی و مدل توپوگرافی باقیمانده با مؤلفههای زاویه انحراف قائم حاصل از مشاهدات نجومی و ژئودتیکی در 10 ایستگاه لاپلاس مقایسه میشوند. نتایج این مقایسهها حاکی از آن است که تلفیق مدل جهانی EGM2008 و RTM باعث بهبود حدود 15% در مؤلفه شمالی-جنوبی(𝜉) و 4/1% بهبود در مؤلفه شرقی-غربی(𝜂)در منطقه تست ایران میگردد.همچنین ارزیابیها نشان میدهند که خطای نسبی در محاسبه مؤلفه𝜉 با استفاده از تلفیق مدل EGM2008 و RTM حدود 6% و در محاسبه مؤلفه 𝜂 حدود 37% است.
یاسر ابراهیمیان قاجاری
چکیده
برنامهریزی اسکان موقت زلزله باهدف کاهش آسیب های ثانویه زمین لرزه همواره یکی ازدغدغههای اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. در گذشته برنامه ریزی اسکان موقت صرفاً با توجه به اصولی مانند خالی بودن زمین یا بدون مالک بودن آن صورت میگرفته، اما امروزه این کار با استفاده از فناوری های ...
بیشتر
برنامهریزی اسکان موقت زلزله باهدف کاهش آسیب های ثانویه زمین لرزه همواره یکی ازدغدغههای اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. در گذشته برنامه ریزی اسکان موقت صرفاً با توجه به اصولی مانند خالی بودن زمین یا بدون مالک بودن آن صورت میگرفته، اما امروزه این کار با استفاده از فناوری های نوین مانند GIS و با در نظر گرفتن معیارهای متعدد مکانی و توصیفی انجام میشود. با توجه به اینکه تاب آوری شهری از مهمترین شاخه های مدیریت بحران شهری میباشد، لذا ارزیابی خطرپذیری و برنامه ریزی برای کاهش آن ازجمله مکانیابی اسکان موقت (به عنوان یکی از اصول تاب آوری شهری) بسیار ضروری است. با بررسیهای صورت گرفته شهر بابل وضعیت مناسبی از نظر اسکان موقت زلزله زدگان ندارد که آن هم، به دلیل عدم توجه به لحاظ نمودن این مراکز مهم در برنامه ریزی شهری میباشد. در تحقیق حاضر، نظرات کارشناسان خبره با تخصصهای مهندسی سازه، زلزله، شهرسازی، مدیریت بحران، پدافندغیرعامل، ترافیک و حمل و نقل مورد استفاده قرار گرفته و معیارهای مؤثر در مکانیابی مراکز اسکان موقت استخراج و وزن دهی شدند. سپس با استفاده از توابع تحلیلی GIS، نقشههای معیار تولید و با ترکیب آنها بهترین مناطق برای اسکان موقت (پس از زلزله احتمالی) در شهر بابل مشخص شد. با تحلیل نتایج مشخص شد که تنها 7 درصد از محدوده شهر بابل برای اسکان موقت مناسب است. این مناطق با توجه به سایر استانداردهای اسکان موقت مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت شش محل و در مجموع 107 هکتار (کمتر از 4درصد) برای اسکان موقت مناسب تشخیص داده شد. اگرچه این 107 هکتار در حال حاضر میتواند پاسخگوی نیاز شهر بابل با توجه به جمعیت کنونی آن باشد، اما اگر نرخ رشد جمعیت شهر بابل و از طرفی افزایش ساخت و ساز و در نتیجه آن کاهش فضای مناسب برای اسکان موقت در نظر گرفته شود، قطعاً در آیندهای نزدیک شهر بابل با کمبود فضای مناسب جهت اختصاص به اسکان موقت زلزله زدگان مواجه خواهد بود.
قاسم کیخسروی؛ شهریار خالدی؛ آمنه یحیوی
چکیده
گرمباد[1]، پدیدۀ رایج در دامنههای شرقی و شمالی البرز غربی در کشور ایران است. ایجاد تغییرات دمایی در دامنههای بادپناه مناطق درگیر گرمباد، منجر به تنشهای گرمایی در محیط اکوسیستم منطقه میشود. بارها به خاطر افزایش دمای منطقهی گرمباد آتش سوزیهای گستردهای در منطقه رخ داده است. فراوانی وقوع گرمباد در دورة سرد سال در مقایسه با دورة ...
بیشتر
گرمباد[1]، پدیدۀ رایج در دامنههای شرقی و شمالی البرز غربی در کشور ایران است. ایجاد تغییرات دمایی در دامنههای بادپناه مناطق درگیر گرمباد، منجر به تنشهای گرمایی در محیط اکوسیستم منطقه میشود. بارها به خاطر افزایش دمای منطقهی گرمباد آتش سوزیهای گستردهای در منطقه رخ داده است. فراوانی وقوع گرمباد در دورة سرد سال در مقایسه با دورة گرم سال افزایش قابل توجهی دارد. بر اساس نمونه مطالعاتی 4 سپتامبر 2015،مناطقی که دارای پوشش متراکم جنگلی هستند( دامنههای شرقی رشته کوه البرز) دارای بالاترین مقادیر تابش دریافتیاند. اثر حوزه نفوذ پدیده گرمباد در این دامنهها باعث افزایش تابش دریافتی بین مقادیر 600 تا 700 وات بر مترمربع گردیده است. در مقابل، در دامنههای رو به باد (دامنههای غربی) میزان تابش خالص دریافتی در پایین دست دامنه حدود 75 و در ارتفاعالات 150 وات بر متر مربع نسبت به حوزه تأثیر گرمباد، کمتر است. مقادیر شار حرارتی خاک در دامنههای غربی(بادگیر) به علت وجود تراکم پوشش گیاهی کمتر میزان انتقال انرژی حرارتی به زمین نسبت به دامنههای شرقی(بادپناه) بسیار بیشتر است. در دامنههای غربی قسمت اعظم منطقه دارای شار حرارتی بین 80 تا 120 وات بر مترمربع و دامنههای شرقی به علت جذب تابشهای خورشید توسط تاج پوششهای جنگلی میزان شار حرارتی خاک بین 20 تا 40 وات بر متر مربع است. لذا بیشتر تابشهای خورشیدی صرف بالا رفتن دما در اطراف تاج پوشش شده و زمینه لازم برای تبخیر بیشتر از پوشش گیاهی و ایجاد تنشهای حرارتی در اندام های پوشش گیاهی فراهم میشود. [1]- Fohn wing
نیکروز مستوفی؛ حسین آقامحمدی زنجیرآباد؛ علیرضا وفایی نژاد؛ مهدی رمضانی؛ امیرهومن حمصی
چکیده
در تحقیقات اخیر، دانشمندان توجه ویژهای به مسئله گرمایش جهانی داشتهاند، زیرا دمای سطح زمین در طول قرن گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است. جزایر حرارتی شهری[1]به پدیدهای ناشی از آثار شهرنشینی اشاره دارد که درجه حرارت در محیط شهری از مناطق اطراف آن بالاتر میرود. بررسی این دما توسط سنسورها دارای مشکلاتی همچون هزینه و گسسته ...
بیشتر
در تحقیقات اخیر، دانشمندان توجه ویژهای به مسئله گرمایش جهانی داشتهاند، زیرا دمای سطح زمین در طول قرن گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است. جزایر حرارتی شهری[1]به پدیدهای ناشی از آثار شهرنشینی اشاره دارد که درجه حرارت در محیط شهری از مناطق اطراف آن بالاتر میرود. بررسی این دما توسط سنسورها دارای مشکلاتی همچون هزینه و گسسته بودن نقاط اندازهگیری را دارد. بنابراین تحقیق حاضر تلاش میکند، با تکنیک سنجش از دور مدلی کمی و پیوسته را برای پوشش این مشکلات در شهر تهران ارائه دهد. لذا با استفاده از تصاویر لندست 8 [2]، و دادههای سنجنده مودیس، فاکتورهایی تولید و بررسی میشوند که در تولید جزایر حرارتی شهری مؤثر هستند. به منظور تولید این فاکتورها ابتدا با انجام تصحیحات لازم برروی تصاویر مورد نیاز، تعداد چهارده شاخص انتخاب و در سه سناریو مختلف محاسباتی شامل روش رگرسیون خطی، رگرسیون بردار پشتیبان و با استفاده از الگوریتم ژنتیک بکارگرفته شد. به منظور مدلسازی رویکردهای بیان شده، مجموعاً 2400 نقطه دارای دما به عنوان داده میدانی از منطقه مورد مطالعه (شهر تهران) جمعآوری شده است. برای ارزیابی کارایی سناریوهای مورد استفاده، 30% دادهها (جمعاً 720 نقطه) به صورت اتفاقی انتخاب شده و بعنوان دادههای آموزشی در نظر گرفته و مابقی 70% دادهها (جمعاً 1680 نقطه) به عنوان دادههای تست مورد ارزیابی قرار گرفت.براساس نتایج بدست آمده، ترکیب مدل رگرسیون بردار پشتیبان و الگوریتم ژنتیک بهترین تطابق را (میانگین خطای مربعی 9324/0، نرمال شده میانگین خطای مربعی2695/0 و ضریب همبستگی 9315/0) با دادههای زمینی مورد استفاده دارند. [1]- Urban Heat Islands [2]- Landsat 8
مهدی بازرگان؛ محمد اجزاء شکوهی
چکیده
امروزه گسترش جرائم سرقت در فضاهای مختلف نظام شهری منجر به استفاده از تحلیلهای فضایی در جهت پیشگیری از وقوع جرائم به ویژه در کلانشهرها شده است. برهمین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی پخش فضایی سرقت مسکونی طی بازه زمانی 96-1390 در شهر مشهد براساس نظریه پخش فضایی هاگراستراند است. روشتحقیق دراینمطالعهمبتنیبرروشهایتوصیفی-تحلیلیوبهرهگیریازشیوههایکمّیاست. ...
بیشتر
امروزه گسترش جرائم سرقت در فضاهای مختلف نظام شهری منجر به استفاده از تحلیلهای فضایی در جهت پیشگیری از وقوع جرائم به ویژه در کلانشهرها شده است. برهمین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی پخش فضایی سرقت مسکونی طی بازه زمانی 96-1390 در شهر مشهد براساس نظریه پخش فضایی هاگراستراند است. روشتحقیق دراینمطالعهمبتنیبرروشهایتوصیفی-تحلیلیوبهرهگیریازشیوههایکمّیاست. در این پژوهش محل وقوع جرائم سرقت مسکونی در شهر مشهد در بازه زمانی مذکور مورد بررسی قرار گرفتهاند. همچنین برای بررسی پخش فضایی جرائم از روشهایKernelDensity، Moran’sIndex و HotSpotAnalysis در نرمافزار ArcGIS استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که جرائم سرقت مسکونی در شهر مشهد طی محدوده زمانی 96-1390 به میزان 87/58 درصد افزایش یافته به طوری که 70 درصد این جرائم در سکونتگاههای غیررسمی مشهد و در مناطق (دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت و ده) اتفاق افتاده است. در محدوده زمانی مذکور به طور میانگین به ازای هر 100000 نفر جمعیت، تعداد 2/75 فقره سرقت مسکونی در شهر مشهد رخ داده است. نتایج حاصل از بررسی الگوی پراکنش فضایی جرائم با استفاده از ضریب موران نشان داد که پراکنش سرقت مسکونی در شهر مشهد از نوع الگوی خوشهای میباشد. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرآیند پخش و انتشار جرائم سرقت مسکونی از سکونتگاههای غیررسمی به دیگر مناطق شهر مشهد در جریان است. در واقع، بررسیها نشان میدهد که دو عامل فاصلۀ جغرافیایی و شرایط اجتماعی- اقتصادی و محیطی سبب شده تا پدیده جرم (سرقت) به سرعت به مکان مجاور برسد و به جهت فاصلۀ کم، ابتدا مکانهای نزدیک را تحت تأثیر قرار داده است. همچنین الگوی فرآیند پخش از نوع پخش سازشپذیر میباشد.
فائزه شجاع؛ محمود خسروی؛ علی اکبر شمسی پور
چکیده
در بازه زمانی 27- 16 می سال 2018 دو چرخند حارهای بسیار قوی به نامهای ساگار[1] و میکونو[2]جنوب غرب و غرب دریای عرب را به شدت تحت تأثیر قرار دادند. در این تحقیق سعی شده تا نقش پارامترهای جوّی بزرگ مقیاس مؤثر در چرخندزایی، در مدت زمان فعالیت این دو توفان مورد واکاوی قرار گیرد. بنابراین آمار و اطلاعات مربوط به چرخندها از گزارش تهیه شده توسط اداره ...
بیشتر
در بازه زمانی 27- 16 می سال 2018 دو چرخند حارهای بسیار قوی به نامهای ساگار[1] و میکونو[2]جنوب غرب و غرب دریای عرب را به شدت تحت تأثیر قرار دادند. در این تحقیق سعی شده تا نقش پارامترهای جوّی بزرگ مقیاس مؤثر در چرخندزایی، در مدت زمان فعالیت این دو توفان مورد واکاوی قرار گیرد. بنابراین آمار و اطلاعات مربوط به چرخندها از گزارش تهیه شده توسط اداره هواشناسی هند دریافت وپارامترهای جوّی- اقیانوسی مورد نیاز از دادههای دوباره آنالیز شده پایگاه ECMWF به صورت روزانه و با قدرت تفکیک مکانی 5/0 درجه طول و عرض جغرافیایی اخذ گردید. برای رسیدن به هدف تحقیق، مقادیر مؤلفههای دینامیکی و ترمودینامیکی و همچنین شاخص پتانسیل پیدایش[3] با استفاده از نرم افزارهای GRADS و MATLAB محاسبه شد و نقشههای مورد نظر ترسیم و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، مسیر حرکت توفانها انطباق کاملی با نواحی بیشینه نم نسبی و تاوایی مطلق دارد، توزیع فضایی متغیرهای جوّی دما، فشار سطح دریا وبرش عمودی باد نیز بیانگر این بود که مقادیر مطلوب این پارامترها،در نواحی تحت تأثیر چرخندها، در هر سه زمان شکلگیری، شدت و خاتمه آنها متمرکز گردیده ومقدار شاخص شدت پتانسیلی[4] به تبعیت از نواحی حداکثر دمای سطح دریا، تا 20 درجه عرض شمالی، به بیش از ۷۰ متر بر ثانیه رسیده است. بررسی تغییرات مکانی شاخص GPI از چند روز قبل از وقوع چرخندها نیز نشان دهنده ارتباط قوی بین توزیع مکانی مقادیر شاخص با رخداد چرخندهای مورد مطالعه بود. بدین ترتیب تمام پارامترهای جوّی بزرگ مقیاس، مطلوبترین شرایط چرخندزایی را در نواحی تحت تأثیرتوفانها فراهم کرده بودندو در عرضهای شمالی دریای عرب و مخصوصاً دریای عمان پارامترهای یاد شده وضعیت مناسبی را نشان ندادند.از طرفی تحلیل نقشههای ناهنجاری حاکی از این بود،مؤلفههای دمای سطح دریاو رطوبت نسبی در محدوده تحت تأثیر چرخندها نسبت به میانگین بلند مدت افزایش و فشار سطح دریا و برش عمودی باد کاهش یافتهاندکه این مسئله بیانگر تشدید وضعیتهای چرخندزایی در این نواحی است.
[1]- Sugar
[2]- Mekunu
[3]- Genesis Potential Index (GPI)
[4]-potential intensity (PI)
محمد کریمی فیروزجایی؛ امیر صدیقی؛ نجمه نیسانی سامانی
چکیده
بکارگیری ویژگیهای بهینه در الگوریتمهای مختلف طبقهبندی، بر دقت نتایج حاصل از طبقهبندی تأثیرگذار میباشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی قابلیتهای تصاویر هایپریون و لندست و مقایسه کارایی الگوریتمهای بهینهسازی ازدحام ذرات و جستجوی گرانشی جهت تعیین ویژگیهای بهینه برای تفکیک اراضی فضای سبز و شالیزار میباشد. در این مطالعه ...
بیشتر
بکارگیری ویژگیهای بهینه در الگوریتمهای مختلف طبقهبندی، بر دقت نتایج حاصل از طبقهبندی تأثیرگذار میباشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی قابلیتهای تصاویر هایپریون و لندست و مقایسه کارایی الگوریتمهای بهینهسازی ازدحام ذرات و جستجوی گرانشی جهت تعیین ویژگیهای بهینه برای تفکیک اراضی فضای سبز و شالیزار میباشد. در این مطالعه از تصاویر ماهوارهای لندست، هایپریون و مجموعه دادههای واقعی مربوط به منطقهای در شمال ایران استفاده شده است. در این مطالعه کارایی الگوریتمهای بهینهسازی ازدحام ذرات و جستجوی گرانشی جهت تعیین ویژگیهای بهینه و قابلیت تصاویر لندست و هایپریون برای تفکیک اراضی فضای سبز و شالیزار با استفاده از مجموعهی دادههای واقعی مقایسه گردید. برای ارزیابی نتایج از پارامترهای دقت کاربر، دقت تولید کننده، دقت کلی و ضریب کاپا استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که دقت کلی تفکیک اراضی فضای سبز و شالیزار با تصویر هایپریون 15 درصد بالاتر از تصویر لندست میباشد. بکارگیری شاخصهای طیفی در فرایند طبقهبندی، سبب بهبود دقت تفکیک اراضی فضای سبز و شالیزار در هر دو داده لندست و هایپریون می گردد. همچنین استفاده از الگوریتم بهینهسازی برای تعیین ویژگیهای بهینه و استفاده از ویژگیهای بهینه در فرایند طبقهبندی سبب افزایش دقت تفکیک اراضی فضای سبز و شالیزار میگردد. با توجه به مقادیر دقت کلی، کارایی الگوریتم بهینهسازی جستجوی گرانشی برای تفکیک اراضی فضای سبز و شالیزار 2 درصد بهتر از الگوریتم ازدحام ذرات میباشد.
مینا ارست؛ ابوالفضل رنجبر؛ خدایار عبداللهی؛ سیدحجت موسوی
چکیده
تبخیر و تعرق به عنوان عامل مهم در اتلاف آب در مناطق خشک و نیمه خشک، پدیده پیچیدهای است کهبه عوامل و دادههای زیادی بستگی دارد. بنابراین برآورد دقیق میزان آن، بسیار مشکل وپرهزینه است.هدف از این مطالعه، بررسی اثرات ریزمقیاس نمایی کوکریجنگ دمای سطح زمین (LST)،برای برآورد تبخیر و تعرق واقعی (AET)، در ژوئن 2017 در حوضه زاینده رود ...
بیشتر
تبخیر و تعرق به عنوان عامل مهم در اتلاف آب در مناطق خشک و نیمه خشک، پدیده پیچیدهای است کهبه عوامل و دادههای زیادی بستگی دارد. بنابراین برآورد دقیق میزان آن، بسیار مشکل وپرهزینه است.هدف از این مطالعه، بررسی اثرات ریزمقیاس نمایی کوکریجنگ دمای سطح زمین (LST)،برای برآورد تبخیر و تعرق واقعی (AET)، در ژوئن 2017 در حوضه زاینده رود است. در این راستا،در روش اول،ریزمقیاس نمایی کوکریجینگ به محصول LST حاصل از ماهواره MODIS اعمال شد. سپس با استفاده از سیستم بیلان انرژی سطح (SEBS)،AET روزانه با وضوح متوسط (250 متری) به دست آمد. در روش دوم، نقشه AET به وضوح متوسط (250 متری) ریزمقیاس نمایی شد. اعتبار سنجی با استفاده از محصولات حاصل ازLandsat 8 صورت پذیرفت. نتایج نشان داد مقادیر میانگین AET-SEBS ریزمقیاس نمایی (12/56mm/day)وAET مرجع (13/11mm/day) دارایاختلاف ناچیزهستند. RMSEمیانAETمرجع و AETریزمقیاس نمایی شده برابر با 1/66 میلیمتر/روز (r = 0/73) و میانLSTمرجع و ریزمقیاس نمایی شده معادل 4/36K و (r=0/78) بود. این مطالعه نشان داد که مقادیر AET حاصله از دو روش ریزمقیاس نمایی، مشابه یکدیگر هستند، اما AET بدست آمده از LST ریزمقیاس نمایی شده، یک تغییرپذیری فضایی بالاتری را از خود نشان میدهد. مقایسه AET-SEBS با AET حاصل از روش پنمن- مانتیث- فائو نشان دهنده RMSE برابر با 26/2است. بنابراینLST اثر زیادی در تولید نقشههای AET از روی تصاویر سنجش از دور دارد و ریزمقیاس نمایی کوکریجینگ برای ارائه نقشههای AET روزانه با وضوح فضایی متوسط مفید بوده است. در مجموع یافتههای پژوهش نشان داد با به کارگیری روش ریزمقیاس نمایی و SEBS، میتوان تبخیر و تعرق واقعی را در حوضه زاینده رود و برای مناطق خشک و نیمه خشک با دقت مطلوب محاسبه نمود.
حمیدرضا غفاریان مالمیری؛ هادی زارع خورمیزی
چکیده
بررسی تغییرات پوششهایگیاهی میتواند اطلاعات ارزشمندی را در مورد گرمایش جهانی،چرخه کربن، چرخه آب و تبادل انرژی به همراه داشته باشد. استفاده از سریهای زمانی تصاویر ماهوارهای و روشهای سنجش از دور اطلاعات زیادی را در مورد تغییرات و پویاییهای پوششهای گیاهی به ما عرضه میدارند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تغییرات هر کدام از مؤلفههای ...
بیشتر
بررسی تغییرات پوششهایگیاهی میتواند اطلاعات ارزشمندی را در مورد گرمایش جهانی،چرخه کربن، چرخه آب و تبادل انرژی به همراه داشته باشد. استفاده از سریهای زمانی تصاویر ماهوارهای و روشهای سنجش از دور اطلاعات زیادی را در مورد تغییرات و پویاییهای پوششهای گیاهی به ما عرضه میدارند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تغییرات هر کدام از مؤلفههای سریهای فوریه پوششهای گیاهی ایران در طول سه دهه گذشته میباشد. بدین منظور در این مطالعه ازمحصول NDVI روزانه سنجنده AVHRRبا قدرت تفکیک مکانی 05/0 در 05/0 درجه با نام AVH13C1 استفاده شد. سپس با استفاده از الگوریتم HANTS اجزای هارمونیک چهار سری زمانی یکساله در زمان گذشته (1982، 1983، 1984 و 1985) و چهار سری زمانی یکساله در سالهای اخیر (2015، 2016، 2017 و 2018) تولید شد. در نهایت تغییرات اجزای هارمونیک یا همان تصاویر دامنه و فاز در سالهای اخیر نسبت به سالهای گذشته تعیین شد و اختلاف میانگین ارزشهای اجزای هارمونیک بین چهار سری زمانی یکساله در گذشته وحال با تجزیه واریانس یک طرفه بررسی شد و نقشههای معنیداری اختلاف بین میانگینها بدست آمد. با توجه به نتایج،در مناطق مرکزی، شرق و شمال شرق ایران دامنه صفر (میانگین پوشش گیاهی) در سطح احتمال 95 درصد (F-value< 0/05 ) کاهش یافته و در مناطق شمال و شمال غرب و غرب به ویژه ارتفاعات البرز و زاگرس دامنه صفر به طور معنیدار (F-value< 0/05) افزایش یافته است. اختلاف میانگین ارزش فازها در چهار سری زمانی در گذشته و سالهای اخیر در مناطق غرب و شمال غرب و همچنین شرق و شمال شرق ایران در سطح احتمال 95 درصد (F-value< 0/05) معنیدار میباشد. فازهای سالانه این مناطق به میزان 14 درجه کاهش یافته است که این موضوع نشان دهنده شروع زودتر فرآیندهای رشد و فنولوژی گیاهان این مناطق نسبت به سه دهه گذشته میباشد.
اصغر حسینی؛ زهرا عزیزی؛ سعید صادقیان
چکیده
مدل رقومی زمین برای پردازش اطلاعات مکانی یک مؤلفه اصلی محسوب میشود و در علوم زمین کاربردهای فراوانی دارد. برای تولید مدل رقومی زمین از دادههای لایدار بایستی نقاطی که متعلق به عوارض غیرزمینی هستند از مجموعه دادهها حذف شوند و سپس با روشی مناسب اقدام به درونیابی نقاط زمینی شود تا مدل رقومی زمین بصورت یک شبکه رستر با ابعاد مناسب ...
بیشتر
مدل رقومی زمین برای پردازش اطلاعات مکانی یک مؤلفه اصلی محسوب میشود و در علوم زمین کاربردهای فراوانی دارد. برای تولید مدل رقومی زمین از دادههای لایدار بایستی نقاطی که متعلق به عوارض غیرزمینی هستند از مجموعه دادهها حذف شوند و سپس با روشی مناسب اقدام به درونیابی نقاط زمینی شود تا مدل رقومی زمین بصورت یک شبکه رستر با ابعاد مناسب از این نقاط تولید گردد. در تحقیق حاضر برای تولید مدل رقومی زمین از دادههای لایدار در بخشی از مناطق جنگلی شهرستان درود، ابتدا فیلتر مورفولوژیک شیبمبنا برای جداسازی نقاط مربوط به پوشش جنگلی (نقاط مربوط به عوارض غیرزمینی) استفاده شد و آستانه شیب مناسب برای فیلتر شیبمبنا تعیین گردید. این فیلتر بر پایه مفاهیم مورفولوژیک ریاضی طراحی شده است. الگوریتم فیلترینگ شیب مبنا دو پارامتر ورودی شعاع همسایگی و آستانه شیب دارد. پس از اجرای الگوریتم شیبمبنا بر ابر نقاط لایدار برای اطمینان از دقت فیلترکردن دادهها، بخشی از ابر نقاط منطقه (5 درصد سطح منطقه) انتخاب و نقاط آن بصورت دستی فیلتر شد. نتایج فیلتر دستی با نتایج فیلترکردن شیبمبنا (با در نظر گرفتن آستانه شیبهای مختلف) مقایسه شد. آستانه شیبهای پیشنهادی براساس شرایط منطقه انتخاب شدند و در نهایت بهترین آستانه شیب برای فیلترینگ دادهها انتخاب گردید. سپس دو روش عکس فاصله وزنی و کریجینگ برای درونیابی و تولید مدل رقومی زمین بکار گرفته شدند. نتایج نشان داد شیب 44 درجه بهترین آستانه برای جداسازی نقاط عوارض غیرزمینی از زمینی است و روش عکس فاصله وزنی با توان سوم با ضریب همبستگی 9986/0و خطای 204/0 متر دقیقترین روش برای درونیابی و تولید مدل رقومی زمین در منطقه مورد مطالعه است.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ ایمانعلی بلواسی
چکیده
استفاده از تصاویر ماهوارهای و مدلهای سنجش از دور به عنوان ابزاری مناسب و کمهزینه برای تخمین تابش خورشیدی، در سالهای اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است. در این پژوهش مقدار انرژی تابش خورشیدی رسیده به زمین با استفاده از دادههای تصاویر ماهواره لندست و با بکارگیری الگوریتم سبال در شهرستان الشتر، در ماههای ژانویه تا نوامبر ...
بیشتر
استفاده از تصاویر ماهوارهای و مدلهای سنجش از دور به عنوان ابزاری مناسب و کمهزینه برای تخمین تابش خورشیدی، در سالهای اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است. در این پژوهش مقدار انرژی تابش خورشیدی رسیده به زمین با استفاده از دادههای تصاویر ماهواره لندست و با بکارگیری الگوریتم سبال در شهرستان الشتر، در ماههای ژانویه تا نوامبر محاسبه شد. میانگین بیشترین تابش موج کوتاه ورودی به مقدار 996 وات بر متر مربع در ماه ژوئن و کمترین مقدار در ژانویه به میزان460 وات بر متر مربع محاسبه شد. همچنین بیشترین مقدار تابش خالص خورشیدی رسیده به سطح زمین در ماه سپتامبر به اندازه 602 وات بر متر مربع و کمترین مقدار مربوط به ژانویه با 261 وات بر متر مربع بوده است. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر آن است که بیشترین درصد تابش خالص در سپتامبر در دسته 800-600 وات بر متر مربع با مقدار 86/69 درصد و در ژانویه در دسته 600-400 وات بر مترمربع با مقدار12/60 درصد بوده است. با توجه به دامنه حساسیت سلولهای فتوولتائیک به تابش و مقدار تابش خالص محاسبه شده در منطقه مورد مطالعه، میتوان نتیجه گرفت که تابش خورشیدی در این منطقه، پتانسیل لازم برای اجرای طرحهای فتوولتائیک خورشیدی را دارا میباشد.